eitaa logo
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
599 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.8هزار ویدیو
276 فایل
✅ ارتباط با مدیر کانال: @a_m_k_m_d جلسات هفتگی:شب های پنج شنبه،اصفهان،درچه،خیابان جانبازان،کوی سیدمرتضی،مسجد سید مرتضی رحمه الله علیه هیئت عاشقان روح الله تاسیس ۱۳۷۷
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
☔️رمان زیبای #فرار_ازجهنم 🔥☔️ قسمت #هفدهم وصیت داشتم موادها🔥 رو تقسیم می کردم که یکی از بچه ها
☔️ رمان زیبای 🔥☔️ قسمت باور نمی کنم اسلحه به دست رفتم سمت شون ... داد زدم _با اون چشم های کثیف تون👁 به کی نگاه می کنید کثافت ها؟ ...😡 و اسلحه رو آوردم بالا ... نمی فهمیدن چطور فرار می کنن ... .🏃🏃🏃 سوئیچ ماشین رو برداشتم و سرش داد زدم ... سوار شو ... شوکه شده بود 😦... با عصبانیت رفتم سمتش😡 و مانتوش رو گرفتم و کشیدمش سمت ماشین ... در رو باز کردم و دوباره داد زدم: _ سوار شو ... .🚙 مغزم کار نمی کرد ... با سرعت توی خیابون ویراژ می دادم ...💨🚙 آخرین درخواست حنیف ... آخرین درخواست حنیف؟ ... چند بار اینو زیر لب تکرار کردم ... تمام بدنم می لرزید ... . با عصبانیت چند تا مشت روی فرمون کوبیدم و دوباره سرش داد زدم ... _تو عقل داری؟😡 اصلا می فهمی چی کار می کنی؟ ... اصلا می فهمی کجا اومدی؟ ... فکر کردی همه جای شهر عین همه که سرت رو انداختی پایین؟ ... .😡 پشت سر هم سرش داد می زدم ولی اون فقط با چشم های سرخ، آروم نگاهم می کرد ... دیگه نمی تونستم خودم رو کنترل کنم ... فکر مرگ حنیف راحتم نمیذاشت ... کشیدم کنار و زدم روی ترمز ... .🚙✋ چند دقیقه که گذشت خیلی آروم گفت ... _من نمی دونستم اونجا کجاست ... اما شما واقعا حنیفی؟ ... شما چرا اونجا زندگی می کنی؟ ...😔 گریه ام گرفته بود ... 😢 نمی خواستم جلوی یه زن گریه کنم ... استارت زدم و راه افتادم ... توی همون حال گفتم از بدبختی، چون هیچ چاره دیگه ای نداشتم ... . رسوندمش در خونه ... وقتی پیاده می شد ازم تشکر کرد و گفت: _اگر واقعا نمی خوای، برات دعا می کنم ... . دعا؟ ... اگر به دعا بود، الان حنیف زنده بود ...😐 اینو تو دلم گفتم و راه افتادم ... ⏪ ادامه دارد... 🎀دوستاتون رو تو لذت این داستان دعوت کنید تا داستان رو بخونن، حیفه خیلی قشنگه😍🎈🎀 🌹🌹🌹🌹🌹 ✍ نویسنده: 🌟🌟🌟🌟 منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹 🔶 @asheghaneruhollah 🔷 ‼️این داستان کاملا واقعی است
#خطبه_فدکیه 🔻بخش هایی از سخنان حضرت زهرا(س) در مسجد پیامبر در دفاع از حق خویش و ولایت امیرالمومنین(ع) 👈فاطمیه امسال با ارسال پست های مرتبط با خطبه فدکیه و استفاده از هشتگ #خطبه_فدکیه مبلغ فرهنگ فاطمی یاشید. 🏴 @asheghaneruhollah
این روزها زیاد بگویید السلام علیک یا امیرالمؤمنین علی علیه السلام این روزها کسی در مدینه سلامش نمی کند... _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ __ _ _ _ _ _ _ _ _ _ ✍ روز 9⃣ نیت: تعجیل درظهور امام زمان_عج_ حاجت: نماز در کربلا به امامت بگو، شروع کن✋ 🏴 @asheghaneruhollah
@karbobalair_حدیث کسا.mp3
5.38M
🌷 🌷 🎤بانوای گرم: ✨حاج مهدی سلحشور 📌 ؛ ✋نیت: تعجیل درظهور امام زمان_عج_ ✋حاجت: نماز در کربلا به امامت 🌹40 روز عاشقی🌹 بگو، شروع کن✋ 🏴 @asheghaneruhollah
لعن الله قاتلیک یا فاطمه الزهرا_سلام الله علیها_ 5⃣ شب ✍سخنران: حجت الاسلام والمسلیمن 🎤بانوای مداحان اهل بیت: 📆سه شنبه 9 بهمن ماه 1397 به مدت5⃣شب 🕖راس ساعت 8 شب 🚩اصفهان،درچه،بلوارشهدا(اسلام اباد)کوی شهید بهشتی ❤️دوستان اطلاع رسانی شود 🏴 🏴
| یک شبانه روز با 🔻 سخنگوی نیروهای مسلح یمن از حمله ائتلاف عربی به سیلوهای غلات در «الحدیده» خبر داد و آن را اقدامی بزدلانه و نشان‌دهنده کینه و بی‌توجهی به قوت روزانه مردم توصیف کرد. 🔻 نیروهای یمنی همچنین پس از انجام یک عملیات اطلاعاتی و شناسایی مقرهای شبه‌نظامیان ائتلاف سعودی، در عملیاتی، ۱۹ نفر از عناصر مزدور از جمله هفت فرمانده کشتند و بیش از سی نفر دیگر را زخمی کردند. 🔻 در دیگر سو، جنگنده‌های سعودی خانه‌ای را در روستای «عماکیه» شهرستان «مستبأ» هدف حمله قرار دادند که به جان باختن چهار تن از اعضای یک خانواده انجامید و منزل آنها نیز به طور کامل تخریب شد. 🔻 و اینکه مرکز حقوق بشری و توسعه صنعا در گزارشی تکان‌دهنده اعلام کرده که ۷۵۰۰ کودک و ۲۷۰۰ زن تاکنون بر اثر بمباران‌های هوایی ائتلاف متجاوز شهید یا زخمی شدند.😔😔 🏴 @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
☔️ رمان زیبای #فرار_ازجهنم 🔥☔️ قسمت #هجدهم باور نمی کنم اسلحه به دست رفتم سمت شون ... داد زدم _
☔️ رمان زیبای 🔥☔️ قسمت فاصله ای به وسعت ابد. بین راه توقف کردم ... کنترل اشک و احساسم 😭💔دست خودم نبود ... خم شدم و از صندلی عقب بسته📦 رو برداشتم ... ✨قرآن حنیف✨ با یه ریکوردر توش بود ... آخر قرآن نوشته بود ... 🌟خواب بهشت دیده ام ... ان شاء الله خیر است ... این قرآن برسد به دست استنلی ... .🌟 یه برگ 📄لای قرآن گذاشته بود ... _دوست عزیزم استنلی، هر چند در دوریت، اینجا بیش از گذشته سخت می گذرد اما این روزها حال خوشی دارم ... امیدوارم این قرآن ✨و نامه📄 به دستت برسد ... تنها دارایی من بود که فکر می کنم به درد تو بخورد ... تو مثل من بودی ... و ... این ✨قرآن، من به توست ... 🌸دوست و برادرت، حنیف🌸 ... دیگه گریه ام، قطرات اشک نبود ... ضجه می زدم ... 😫😭😩 اونقدر بلند که افراد با وحشت از کنارم دور می شدند ... اصلا برام مهم نبود ... من هیچ وقت، هیچ کس رو نداشتم ... و حالا تنها کسی رو از دست داده بودم که توی دنیای به این بزرگی .... به چشم یه انسان بهم نگاه می کرد ... دوستم داشت ... بهم احترام میذاشت ... بود ... دوستی که به خاطر مواد، 🔥بین ما فاصله افتاد ... فاصله ای به وسعت ابد ... . له شده بودم ... داغون شده بودم ... از داخل می سوختم ... لوله شده بودم روی زمین و گریه می کردم ..😖😭 ⏪ ادامه دارد... 🎀دوستاتون رو تو لذت این داستان دعوت کنید تا داستان رو بخونن، حیفه خیلی قشنگه😍🎈🎀 🌹🌹🌹🌹🌹 ✍ نویسنده: 🌟🌟🌟🌟 منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹 🔶 @asheghaneruhollah 🔷 ‼️این داستان کاملا واقعی است
داغی میخ در و حوریه و ... لال شوم روضه ی حضرت زهراست ، جگر می خواهد #وای_مادرم 🏴 @asheghaneruhollah
ایام شهادت حضرت زهرا(س)25بهمن96 (8).mp3
3.17M
🏴 ایام شهادت حضرت زهرا_س_ 96 🎤کربلایی حـامد 📕شوراحساسی 👌 میخوام بازهم کربلا رو ببینم ⚠️ 🌙هر شب یک ذکر توسل به حضرت❤️ مادر❤️ 🏴 @asheghaneruhollah
┄━•●❥ ستارالعیوب ❥●•━┄ بچه که بودیم تا یک کار زشتی را مرتکب می شدیم،همه دست ها به سویمان نشانه میرفت!یکصدا جمله هولناکی را می گفتند "هو هو هویش کنید..!" ترس به جانمان می افتاد،دست بر چهره می گذاشتیم..!بعضی هایمان ناراحت و بعضی انقدر بازیگوش بودیم که زبان از دهان بیرون؛ شکلک در می آوردیم.. بزرگتر که شدیم،کارهای زشتمان به مرور بیشتر شد!خطا پشت خطا..مانده ام اگه ستارالعیوب بودن پروردگار نبود،تا به حال چندین دست به سویمان نشانه میرفت..! امان..! امان از روزی که پرده ها کنار روند..گوشهایمان بارها بشنوند "هو هو هویش کنید..!" و آبرویمان بر باد رود... _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ __ _ _ _ _ _ _ _ _ _ ✍ روز 0⃣1⃣ نیت: تعجیل درظهور امام زمان_عج_ حاجت: نماز در کربلا به امامت بگو، شروع کن✋ 🏴 @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
☔️ رمان زیبای #فرار_ازجهنم 🔥☔️ قسمت #نوزدهم فاصله ای به وسعت ابد. بین راه توقف کردم ... کنترل
☔️ رمان زیبای 🔥☔️ قسمت انتخاب برگشتم ... 💨🚙 اما با حال و روزی که همه فهمیدن نباید بیان سمتم ... .😡☝️ گوشی رو به ریکوردر وصل کردم ... 🌸صدای حنیف🌸 بود ... برام ✨قرآن✨ خونده بود ... از اون به بعد قرآن روی گوشم بود و صدای حنیف توی سرم می پیچید ... توی هر شرایطی ... کم کم اتفاقات عجیبی واسم می افتاد ... اول به نظرم تصادفی بود اما به مرور مفهوم پیدا می کرد ... . اگر با قرآن✨، شراب🔥 می خوردم 👈بلافاصله استفراغ می کردم ... اگر با قرآن✨، مواد🔥 تقسیم می کردم 👈حتما توی وزن کردن و شمارش اشتباه می کردم ... اگر سیگار 🔥می کشیدم یا مواد🔥 مصرف می کردم ... اگر ... اصلا نمی فهمیدم یعنی چی ... اول فکر کردم خیالاتی شدم اما شش ماه، پشت سر هم ... 😳🤔 دیگه توهم و خیال نبود ... تا جایی که فکر می کردم روح حنیف اومده سراغم ... . من به 💫خدا، 💫بهشت و 💫جهنم و 💫ارواح اما کم کم داشتم می ترسیدم ... تا اینکه اون روز، وسط تقسیم و بسته بندی مواد ... ویل با عصبانیت اومد و زد توی گوشم ... .😡👋 از ضربش، گوشی و دستگاهم پرت شد ... خون جلوی چشمم رو گرفت و باهاش درگیر شدم ... 😡👊😡✋ ما رو از هم جدا کردن ... سرم داد می زد ... 😡🗣 - تو معلومه چه مرگت شده؟ ... هر چی تحملت کردم دیگه فایده نداره ... می دونی چقدر ضرر زدی؟ ... اگر ... . خم شدم دستگاه رو از روی زمین برداشتم ... اسلحه رو گذاشتم روی میز و به ویل گفتم: -من دیگه نیستم ...😡✋ ⏪ ادامه دارد... 🎀دوستاتون رو تو لذت این داستان دعوت کنید تا داستان رو بخونن، حیفه خیلی قشنگه😍🎈🎀 🌹🌹🌹🌹🌹 ✍ نویسنده: 🌟🌟🌟🌟 منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹 🔶 @asheghaneruhollah 🔷 ‼️این داستان کاملا واقعی است
هرشب اززخمی که ازمسمارخورده فاطمه نیمه شب‌ها می‌شودبیدار،گریه آوراست چهره‌اش را از علی هرروزپنهان می‌کند زیرچادرگریه‌ی دلدارگریه آوراست شهرِبی انصاف باحیدر چه بد تامی‌کند غُصه‌های حیدرکرارگریه آوراست 🏴 @asheghaneruhollah
📒🖊مادر هر کاری کند؛ اهل خانه هم یاد میگیرند... مثلا اگر #شهید شود😔 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #اللهم_الرزقنا_شهاده #فی_سبیلک_ان_شا_الله #یا_فاطمه_الزهرا #مادر_جان_این_شبا_فقط_یه_نگاه _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ __ _ _ _ _ _ _ _ _ _ ✍ #چله_حدیث_کسا روز 1⃣1⃣ نیت: تعجیل درظهور امام زمان_عج_ حاجت: نماز در کربلا به امامت #مهدی_فاطمه #یا_زهرا بگو، شروع کن✋ 🏴 @asheghaneruhollah
5⃣شب سوگواره فاطمی #برنامه_شب_اول 👈به کلام:حجت الاسلام #مهرابی 🎤به نفس: کربلایی #هادی_یزدانی 📆سه شنبه 9 بهمن ماه 1397 🕖راس ساعت 8 شب 🚩اصفهان،درچه،بلوارشهدا(اسلام اباد)کوی شهید بهشتی #پرچم_هیئت #ویژه_خواهران_و_برادران ❤️دوستان اطلاع رسانی شود 🏴 #هیئت_عاشقان_روح_الله_ره_ 🏴
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
☔️ رمان زیبای #فرار_ازجهنم 🔥☔️ قسمت #بیستم انتخاب برگشتم ... 💨🚙 اما با حال و روزی که همه فهمیدن
☔️رمان زیبای 🔥☔️ قسمت مسئولیت پذیر باش وسایلم رو جمع کردم و زدم بیرون ...👜🚶 ویل هم که انگار منتظر چنین روزی بود؛ حسابی استقبال کرد ...😏 تمام شب🌃 رو راه رفتم و ✨قرآن گوش دادم ... صبح، اول وقت رفتم در خونه حنیف زنگ زدم ... تا همسرش در رو باز کرد، بی مقدمه گفتم: _دعاتون گرفت ... خود شما مسئول دعایی هستی که کردی ... نه جایی دارم که برم ... نه پولی و نه کاری ...😒 با هم رفتیم مسجد🕌 ... با مسئول مسجد صحبت کرد ... من، سرایدار مسجد شدم ... من خدایی نداشتم اما به دروغ گفتم مسلمانم تا اجازه بدن توی مسجد بخوابم ...😕 نظافت، مرتب کردن و تمیز کردن مسجد و بیرونش با من بود ... قیچی باغبونی✂️ رو برمی داشتم و می افتادم به جون 🌸🍀فضای سبز☘ 🌺بیچاره و شکل هایی درست می کردم که یکی از دیگری وحشتناک تر بود ... هر چند، روحانی مسجد👳 هم مدام از من تعریف می کرد ... سبزه آرایی های زشت من رو نگاه می کرد و نظر می داد ... . بالاخره یک روز که دوباره به جون گل و گیاه ها🌺🍀🌸 افتاده بودم، اومد زد روی شونه ام و گفت ... _اینطوری فایده نداره ... باید این بیچاره ها رو از دست تو نجات بدم .... .😁 دستم رو گرفت و برد به یه تعمیرگاه🚘... خندید و گفت: 😁 _فکر می کنم کار اینجا بیشتر بهت میاد ... ضمانتم رو کرده بود ... خیلی سریع کار رو یاد گرفتم ... همه از استعدادم تعجب کرده بودن ... دائم دستگاه روی گوشم بود ... ✨قرآن گوش می کردم و کار می کردم ... این بار، روح حنیف تنهام گذاشته بود ... نه چیزی کم می شد، نه کاری غلط انجام می شد ... بدون هیچ نقص و مشکلی کارم رو انجام می دادم ...👌 ⏪ ادامه دارد... 🎀دوستاتون رو تو لذت این داستان دعوت کنید تا داستان رو بخونن، حیفه خیلی قشنگه😍🎈🎀 🌹🌹🌹🌹🌹 ✍ نویسنده: 🌟🌟🌟🌟 منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹 🔶 @asheghaneruhollah 🔷 ‼️این داستان کاملا واقعی است
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
که من هم ابری ام ... پر از بی صبری ام ... 🌦لحظات باران یکی ازبهترین وقت ها برای استجابت ! همه رابرایتان آرزومندم. 🌈اللهم عجل الفرج؛ 🛌اللهم اشف کل ؛ 📲⛓اللهم فک کل ؛ ♨️اللهم کل فاسد امورالمسلمین؛ 😔اللهم غیر حالنا بحسن حالک. _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ __ _ _ _ _ _ _ _ _ _ ✍ روز 2⃣1⃣ نیت: تعجیل درظهور امام زمان_عج_ حاجت: نماز در کربلا به امامت بگو، شروع کن✋ 🏴 @asheghaneruhollah