eitaa logo
عاشقان_ظهور
198 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
936 ویدیو
11 فایل
کپی و دانلود با ذکر صلوات به نیت ظهور امام زمان( عج) آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
عاشقان_ظهور
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨ #آنچه_در_کربلا_گذشت #قسمت2⃣1⃣1⃣ ابوالفرج اصفهانی گوید: ابومخنف گفت: حدیث کرد مرا ابن ابی
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨ ⃣1⃣1⃣ شرح حال عمرو بن حمق پیش از این گفتم که عمرو بن الحمق ـ رضی‌الله عنه‌ـ با حجر در مسجد بود و از آنجا بگریخت و در خانة مردی از اَزْد که نام او عبیدالله بن موعد بود پنهان گشت، پس با رُفاعة بن شداد از کوفه به نهان خارج شدند و به مدائن رفتند و از آنجا به موصل و در کوهستانی بدانجا قرار گرفتند. عامل روستا مردی بود از قبیلة همدان نام او عُبیدالله بن بَلْتعه، خبر این دو تن بدو رسید. با چند تن سوار و مردم ده به جانب آنها شتافت. آن دو بیرون آمدند. عمرو شکمش آماس کرده بود به استسقاء و نیرو در تنش نمانده، اما رفاعه جوانی زورمند بود و اسبی تیزرو داشت بر آن نشست و عمرو را گفت: من از تو دفاع می‌کنم. عمرو گفت: کشته شدن تو مرا چه سود دارد، خویشتن را نجات ده. او بر سواران حمله کرد چنانکه راهی یافت و اسب او را به شتاب از میان جماعت بیرون برد و سواران در پی او تاختند. مردی تیرانداز بود هیچ سواری به او نزدیک نشد مگر تیری افکند و او را بخست و مجروح کرد یا پی اسب او ببرید بازگشتند و تتمّة سرگذشت رفاعه بعد از این بیاید ان‌ شاءالله و عمرو بن حمق را اسیر کردند پرسیدند: کیستی؟ گفت: کسی را که اگر رها کنید شما را بهتر است از آنکه بکشید و نام خود را نگفت. او را نزد حاکم موصل فرستادند و او عبدالرحمن بن عثمان ثقفی معروف به ابن ‌امّ ‌الحکم خواهرزادة معاویه بود این خبر به معاویه نوشت. معاویه جواب فرستاد مردی است که با قرار خود بر پیکر عثمان نُه طعنه زده است و نباید تعدّی کرد همان نه طعنه بر بدن او فرو بر. چنان کردند و عمرو در طعنه اول یا دوم بمرد و سر او را برای معاویه فرستادند. در اسلام این اول سر است که از جایی به جایی فرستاده شد. مؤلف گوید: اینها منقول از اهل سیر و تواریخ است و اما احادیث ما،‌ پس شیخ کشّی روایت کرده است که: حضرت پیغمبر(ص) سَرِیّتی فرستاد یعنی لشکری که خود همراه آنها نبود و فرمود: در فلان ساعت از شب راه گم می‌کنید سوی چپ روید، بر مردی بگذرید چند گوسفند دارد، او را از راه بپرسید به شما راه نشان ندهد مگر از طعام او بخورید، پس قوچی برای شما بکشد و شما را بخوراند آنگاه برخیزد و شما را راه نماید. سلام مرا به او برسانید و وی را آگاه کنید که من در مدینه ظاهر شده‌ام. آنها رفتند و راه را گم کردند و فراموش کردند به آن مرد سلام پیغمبر(ص) را برسانند و آن مرد عمرو بن حَمِق خزاعی بود با آنها گفت: آیا نبی(ص) در مدینه ظاهر شده است؟ گفتند: آری سپس روانة مدینه شد و به پیغمبر(ص) پیوست و بماند آن اندازه که خدای خواست. پیغمبر(ص) او را فرمود بدان جای که بودی باز گرد. وقتی امیرالمؤمنین(ع) به کوفه رفت تو هم نزد او رو. پس آن مرد به جای خود باز شد تا امیرالمؤمنین(ع) به کوفه آمد به خدمت آن حضرت رسید و در کوفه بماند‌. حاج شیخ عباس قمی ره .دارد.... @asheghanezohor ✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨
✅با امام زمانت سخن بگو ✍شخصی به امام هادی علیه السلام از شهری دور نامه‌ نوشت و پرسید : مولای من ؛ من از شما دور هستم و امکان دیدار مستقیم با شما را ندارم و گاهی که حاجات و مشکلاتی دارم چه کنم ؟ حضرت در جواب او نوشتند : «إِنْ كَانَتْ لَکَ حَاجَةٌ فَحَرِّک شَفَتَيْک» هر گاه به ما نیاز داشتی ، لبت را حرکت بده و سخنت را بگو ما از شما دور نيستيم... 📚بحارالانوار ج۵۳ ، ص۳۰۶ @asheghanezohor
✅عظمتِ طبِّ امام هادی النقی (علیه السلام) 📌درمان زخم متوکل با پشتگل وقتی همه اطباء عاجز شدند... طبیب نگاهی به زخم پهلوی متوکل انداخت و گفت: «ای خلیفه، این زخم به دلیل عفونت زیادی که در آن جمع شده، روز به روز ورمش بیشتر می شود.» متوکل ناله ای کرد و گفت: «فکر چاره باشید که این درد مرا از پای در می آورد.» طبیب نگاهی به صورت رنگ پریده‌ی متوکل انداخت و گفت: «باید سر زخم را بشکافیم تا عفونت بیرون بیاید.» ـ سر زخم را بشکافید؟! من همین طور هم آرام و قرار ندارم، چه رسد به این که بخواهید چاقو را به زخم نزدیک کنید. طبیب دیگر گفت: «ای خلیفه! هیچ راهی غیر از این وجود ندارد.» فتح بن خاقان تعظیمی کرد و گفت: «ای خلیفه! اگر اجازه بدهی، شخصی را نزد علی النقی بفرستیم. شاید دوایی برای این مرض شما داشته باشد.» متوکل با اشاره‌ی سر، حرف او را تایید کرد. فتح بن خاقان بیرون رفت و لحظاتی بعد برگشت و گفت:«حتماً غلام با راه چاره ای بر خواهد گشت.» بطحایی که چشم دیدن امام را نداشت، گفت: «هیچ کاری از او بر نمی‌آید.» طبیب نگاهی تمسخر آمیز به فتح بن خاقان انداخت و گفت: «چه راهی غیر از شکافتن سر زخم وجود دارد؟!» مادر متوکل با دستمال اشک‌هایش را گرفت و پیش خود گفت: «نذر می‌کنم اگر فرزندم شفا پیدا کند، کیسه ای زر برای امام بفرستم.» ساعتی بیشتر نگذشته بود که غلام وارد جمع شد و گفت: «امام گفت که پشکل گوسفند را در گلاب بخیسانید و آن را روی زخم ببندید.» صدای خنده فضای اتاق را پر کرد: [ـ پشکل؟! ـ عجب حرفی! ـ واقعاً مسخره است. (=درست مانند کسانی که تجویز شیاف روغن بنفشه از امام صادق علیه السلام را مسخره می‌کردند)] صدای فتح بن خاقان آن‌ها را به خود آورد: ـ حرف امام بی حساب نیست. به آنچه دستور داده، عمل کنید. ضرری نخواهد داشت. و برای تهیه‌ی آن، از در بیرون رفت. یکی از اطباء گفت: «بهتر است ما هم بمانیم تا نتیجه‌ی کار را ببینیم». ساعتی بیش از گذاشتن دارو روی زخم نگذشته بود که شکافته شد و عفونت بیرون زد. طبیب که به زخم خیره شده بود، با ناباوری گفت: «به خدا قسم که علی النقی دانای به علم است و حرف های ما درباره‌ی او اشتباه بود‌.» بطحایی که کنار متوکل ایستاده بود، این حرف برایش گران آمد. سر در گوش متوکل برد و گفت: « ای خلیفه! بهتر است زودتر این طبیبان را مرخّص کنی. جایز نیست در حضور شما کسی را مدح کنند که خلافت شما را قبول ندارد.» متوکل که کمی دردش آرام شده بود، به آن‌ها گفت: «شما مرخص هستید، می توانید بروید». و رو به بطحایی گفت: «اگر داروی علی النقی نبود، من الآن حال خوشی نداشتم». بطحایی چشم های نگرانش را به زمین دوخت و به فکر فرو رفت. متوکل که متوجه نگرانی او شده بود، گفت: «در چه فکری؟ اتفاقی افتاده؟» ـ ای خلیفه! علی النقی مال و اسلحه‌ی زیادی در خانه‌ی خود جمع کرده و می‌خواهد علیه شما قیام کند. بهتر است زودتر فکر چاره ای بکنی. متوکل دستش را به هم کوبید و نگهبان را صدا زد. ـ برو سعید حاجب را خبر کن. وقتی سعید وارد شد، متوکل گفت: «همین امشب مخفیانه به منزل علی النقی برو و هر چقدر اسلحه و اموال دارد، به اینجا بیاور.» * تاریکی کوچه را پوشانده بود. سعید نردبان را به دیوار کاهگلی تکیه داد و از آن بالا رفت. خود را به دیوار آویزان کرد تا جاپایی پیدا کند که صدای امام او را به خود آورد: ـ ای سعید! همان طور بمان تا برایت شمعی بیاورم! گوشه‌ی عمامه‌ی پشمی را دور سرش پیچید و از روی سجاده ای که روی ایوان انداخته بود، بلند شد. وقتی امام شمع را به حیاط آورد، سعید جاپایی پیدا کرد و خود را از دیوار پایین کشید. امام با دست اشاره کرد و گفت: «برو اتاق ها را بگرد و هر چه پیدا کردی، بردار.» سعید به فرش حصیری کف اتاق چشم دوخت و گفت: «ای سید! شرمنده ام. مرا ببخش. دستور خلیفه بود.» و به طرف اتاق ها رفت. * ـ ای خلیفه! در منزل علی النقی غیر از شمشیر که غلافی چوبی دارد و این کیسه چیزی پیدا نکردم. نگاه متوکل به یکی از کیسه‌ها افتاد که مُهر شده بود. رو به سعید گفت: «این که مهر مادرم است! برو او را صدا کن.» کیسه‌ی دیگر را باز کرد، چهارصد دینار داخل آن بود. وقتی مادرش وارد شد، کیسه را زمین گذاشت و گفت: «مادر! این کیسه را در منزل علی النقی پیدا کردیم که نشان مهر شما روی آن است. می خواهم بدانم مهر شما روی این کیسه چه می کند؟» مادر متوکل نگاهی به کیسه انداخت و گفت: «چند روز پیش نذر کردم که اگر شفا پیدا کنی، ده هزار دینار برای امام علی النقی بفرستم. نشان مهر خود را نیز بر آن زدم.» صورت متوکل از شرم سرخ شد، رو به سعید گفت: «شمشیر و این کیسه‌ها را بردار و کیسه ای دیگر به آن اضافه کن و به منزل علی النقی برو و عذرخواهی بکن.»... 📕کافی، ج ۱، ص ۴۹۹ 📚بحارالأنوار، ج ۵۰، ص ۱۹۸ @asheghanezohor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 مهربانی عجیب امام‌هادی علیه السلام در کلام مرحوم استاد فاطمی‌نیا 💐💐ولادت امام‌هادی علیه‌السلام مبارک‌باد 💐💐 @asheghanezohor
2_1152921504683057386.mp3
5.3M
🌸 (علیه‌السلام) ♨️مظلوم پیروز (امام هادی علیه‌السلام ) 👌 بسیار شنیدنی 🎤مقام معظم رهبری @asheghanezohor
2_144178960489073472.mp3
5.16M
❣️ 🕊💌 بارانی و دلگیر هوایِ بی تو محزون و غم انگیز نوای بی تو برگرد که بیقرارم و بیتابم بیزارم از این سه شنبه هایِ بی تو! 🎤 حاج مهدی میرداماد تعجیل درظهور مولاعج @asheghanezohor
❤️ حسرت‌بزرگ روز قیامت این است که نسخه کامل خودت را نشانت می‌دهند که در سایه تلاش می‌توانستی به آن برسی ولی از خودت جا ماندی. 📖مریم آیه ۳۹ @asheghanezohor ┄┅┅❅🍃🌺🍃❅┅┅┄
1_5365200493.mp3
1.22M
» 🎤 محسن فرهمند 📝عهد بستم همه ی نوکری و اشکم را 💥نذر تعجیل فرج،هدیه به ارباب کنم قرائت دعای فرج به نیت تعجیل در (عج )هر روز صبح @asheghanezohor
📖 السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْخَلَفُ الصَّالِحُ لِلْأَئِمَّةِ الْمَعْصُومينَ الْمُطَهَّرينَ... 🌱سلام بر تو ای صاحب علم علی علیه السلام و ای آیینه دار صبر حسن علیه السلام و ای وارث شجاعت حسین علیه السلام و ای میراث دار غربت فرزندان حسین علیهم السلام . 📚 صحیفه مهدیه، زیارت حضرت بقیة الله ارواحنا فداه در سختیها @asheghanezohor
عاشقان_ظهور
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃 #شش_ماه_پایانی_ظهور #قسمت4⃣8⃣ بخش پنجم: حوادث ماه ذیقعده از جمله آثار و تبعات «معرکة قر
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃 ⃣8⃣ وقتی صیحه در ماه رمضان شنیده شد، در ماه شوّال جنگی برپا می‌شود (معرکة قرقیسیا) قبایل به مسافرت کردن برای تهیة خوراکی‌ها و جنگیدن (با همدیگر برای آن) در ماه ذیقعده می‌پردازند. در ماه ذیحجه هم حجّاج، غارت می‌شوند و خون به پا می‌شود.» عبارت «تمیر القبائل» که در حدیث آمده، بدین معنی است که غذا را از شهری به شهر دیگر منتقل کنند و به آن غذایی که منتقل می‌شود هم «میره» می‌گویند. پس معنی این بخش از حدیث این می‌شود که قبایل از شهری به شهر دیگر می‌روند تا از آن برای خود غذا خریده و آن را برای مدّت یک سال مصرف خود انبار کنند و از ترس بخل، احتکار، قحطی و گرانی و آلودگی غذاها به جهت جنگ‌ها وکشتارها و اسلحه‌های کشتار جمعی، از آن محافظت می‌کنند. محمّد بن مسلم نقل کرد که از امام صادق(ع) شنیدم که می‌فرمودند: «إِنَ‌ قُدَّامَ‌ الْقَائِمِ‌ عَلَامَاتٍ‌ تَکُونُ‌ مِنَ‌ اللَّهِ‌ تَعَالَى‌ لِلْمُؤْمِنِینَ‌ قُلْتُ فَمَا هِیَ جَعَلَنِی اللَّهُ فِدَاکَ قَالَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‌ وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ‌ یَعْنِی الْمُؤْمِنِینَ قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ(عج)‌ «بِشَیْ‌ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِین‌»؛168 و169 📚پی نوشتها 168. سورة بقره (2)، آیة 155. 169. «اعلام الوری»، ص 456. .دارد.... @asheghanezohor 🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃
18.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام زین العابدین علیه السلام: مَنْ ثَبَتَ عَلى وِلایَتِنا فى غَیْبَةِ قائِمِنا اَعْطاهُ اللّه ُ اَجْرَ اَلْفِ شَهیدٍ مِثْلَ شُهَداء بَدْرٍ وَ اُحُدٍ کسى که در زمان غیبت قائم ما بر ولایت ما استوار باشد، خداوند پاداش هزار شهید از شهداى جنگ بدر و احد را به او خواهد داد (بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۲۵) @asheghanezohor
عاشقان_ظهور
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨ #آنچه_در_کربلا_گذشت #قسمت3⃣1⃣1⃣ شرح حال عمرو بن حمق پیش از این گفتم که عمرو بن الحمق ـ
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨ ⃣1⃣1⃣ امیرالمؤمنین(ع) وقتی با او گفت: در اینجا خانه داری؟ گفت: آری. فرمود: آن را بفروش و در محلة ازد سرایی به دست کن که من فردا از میان شما می‌روم و چون خواهند تو را دستگیر کنند قبیلة ازد مانع شوند تا تو از کوفه به جانب موصل روی بر مردی مُقعد بگذری. نزد او نشینی و از او آب خواهی، او تو را آب دهد و از کار تو پرسد او را آگاه کن و او را به اسلام بخوان، مسلمان شود و به دست خود بر زانوهای او مسح کن خداوند تعالی درد از او دور کند و برخیزد و با تو روان شود. آنگاه به کوری گذری در راه نشسته، آب خواهی آبت دهد و از کارت پرسد، او را خبر ده از کار خویش و به اسلام خوانش اسلام آورد و دست بر چشمانش کش. خدای عزّوجل او را بینا گرداند و پیروی تو کند و این دو تن پیکر تو را در خاک دفن کنند. آنگاه سوارانی در پی تو آیند چون در مکانی چنین و چنان نزدیک قلعه رسی آن سواران نزدیک به تو رسند، از اسب فرود آی و به غار اندر شو، فاسقان جنّ و انس در کشتن تو شریک گردند. همة آنچه امیرالمؤمنین(ع) گفته بود بر سر او آمد و او همچنان کرد که امیرالمؤمنین فرموده بود. چون به آن قلعه رسید آن دو مرد را گفت بالا روید بنگرید چیزی می‌بینید آنها رفتند و گفتند: سوارانی روی به ما می‌آیند. از اسب به زیر آمد، به درون غار رفت و اسب او بگریخت. چون داخل غار شد ماری سیاه او را بگزید و آن سواران برسیدند، اسب او را دیدند رمیده، گفتند: این اسب اوست و او هم در این نزدیکی است، پس به جستجوی او شدند و در غارش یافتند. هر چه دست به پیکر او فرو بردند گوشت وی از پیکر جدا می‌شد. سر او برگرفتند و نزد معاویه بردند و آن را بر نیزه نصب کرد و این اول سر است در اسلام که بر نیزه نصب شد. مؤلف گوید: ‌در ذکر شهادت اصحاب حضرت امام حسین(ع)‌ بیاید که زاهر مولی عمرو بن حَمِق که با آن حضرت شهید شد همان است که بدن وی را به خاک سپرد. در قمقام گوید: عمرو بن حَمِق (بر وزن کتف) بن کاهن بن حبیب بن عمرو بن قین بن ذراح بن عمرو بن سعد بن کعب بن عمر بن رُبیعة الخزاعی بعد از حُدَیبیّه سوی پیغمبر(ص) هجرت کرد. و بعضی گویند: در سال فتح مکه اسلام آورد. و قول اول اصحّ است. در صحبت آن حضرت بود و از او احادیثی حفظ شده است. حاج شیخ عباس قمی ره .دارد.... @asheghanezohor ✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨
✍️امام حسین علیه السلام فرمودند: کسی که در زمان غیبت به و انکار دشمنان صبر کند، همانند کسی است که در محضر رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم کرده باشد. 📚 بحارالانوارج ۳۶، ص۳۸۵ @asheghanezohor •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
19.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎤حجت الاسلام والمسلمین 🎬خاصیت زیارت و سلام دادن روزانه به حضرت امام حسین علیه السلام @Asheghanezohor
🌸 ای چشــــمه دین ناب ما را دریاب فرزنــــد ابوتـراب مـا را دریــاب خورشید قشنگ فاطمه؛مهدی جان بر عالم ما بتـاب و ما را دریاب 🌹 🌹 تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 "بحق فاطمه(س) " به رسم وفای هر شب بخوانیم 😍 @asheghanezohor
💚 راز خلقت همه پنهان شده در عین علی است کهکشان ها نخی از وصله ی نعلین علی است روز و شب از تو قضا از تو قدر می گوید «ها علیٌ بشرٌ کیفَ بَشر» می گوید. 💚 ✨🌼 پیشاپیش غدیر مبارکباد✨🌼 @asheghanezohor
34.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سرود « ای دل تا نجف برو » جشن بزرگ با مداحی حاج محمود کریمی @asheghanezohor
🌺🍃انسان دو فضیلتِ تراز اول دارد: ایمان و شکر. دو رذیلت تراز اولش هم می‌شود کفر و کفران. حاصل ازدواج ایمان و شکر، تقواست و فرزند شوم کفر و کفران، فسق. 📖ابراهیم آیه ٧ @asheghanezohor ┄┅┅❅🍃🌸🍃❅┅┅┄
1_5365200493.mp3
1.22M
» 🎤 محسن فرهمند 📝عهد بستم همه ی نوکری و اشکم را 💥نذر تعجیل فرج،هدیه به ارباب کنم قرائت دعای فرج به نیت تعجیل در (عج )هر روز صبح @asheghanezohor
❣ 📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يا وَلِيَّ الله‏... سلام بر تو ای مولایی که خداوند تو را سرپرست جهان و جهانیان قرار داده. سلام بر تو و بر روزی که تمام خلق زیر پرچم ولایتت جمع خواهند شد. 📚 صحیفه مهدیه، زیارت حضرت بقیة الله ارواحنا فداه در سختیها   @asheghanezohor
عاشقان_ظهور
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃 #شش_ماه_پایانی_ظهور #قسمت5⃣8⃣ وقتی صیحه در ماه رمضان شنیده شد، در ماه شوّال جنگی برپا می
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃 ⃣8⃣ پیش از [آمدن] قائم(عج) نشانه‌هایی از ناحیه خداوند متعال برای [امتحان کردن] آنها خواهد بود.» پرسیدم: جانم به فدایتان آنها کدام نشانه‌ها هستند؟ این آیة شریفه را تلاوت فرمودند: «حتماً شما را (یعنی مؤمنان قبل از قیام حضرت مهدی(عج)) با چیزهایی از ترس و گرسنگی و کمبود و کاستی در اموال و بدن‌ها و محصولات امتحان می‌کنیم و [در این راستا] به صبرپیشگان بشارت بده [که سربلند خواهند بود].» قبایل در ماه ذیقعده به انبار کردن و در نتیجه نزاع و جنگ بر سر غذا می‌پردازند و این جریان حتّی تا ماه‌های بعد ادامه می‌یابد؛ چنان که در حدیث تأکید می‌شود در ماه ذیحجه حجاج غارت می‌شوند و به عبارت دیگر وسایل و اموال آنها را می‌دزدند و به غنیمت می‌برند. فیروز دیلمی از رسول‌الله(ص) نقل می‌کند که ضمن حدیثی طولانی فرمودند: «فالصوت فی شهر رمضان، والمعمعة فی شوّال، و تمیر القبائل فی ذی‌القعدة، و یغار علی الحاج فی ذی الحجة، والمحرم، و ما المحرم؟! أوله بلاء علی أمتی، و آخره فرج لأمتی، الرّاحلة یقتبها، ینجو علیهاالمؤمن خیر له من دسکرة تغل مائة ألف؛170 📚پی نوشتها 170. «بیان‌الائمّه(س)»، ج 1، ص 432. .دارد... @asheghanezohor 🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃
✍پیامبر اکرم (ص) : سرلوحه پرونده هر مومن در روز قیامت دوستی و محبت علی بن ابی طالب است. 📚کنزالعمال: ج ۱۱ / ص ۶۱۵ @asheghanezohor
✨﷽✨ 🌼احادیثی گهربار در مورد غدیر خم ✍رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: ولايت على بن ابيطالب(علیه السلام) ولايت‏ خداست، دوست داشتن او عبادت خداست، پيروى كردن او واجب الهى است و دوستان او دوستان خدا و دشمنان او دشمنان خدايند، جنگ با او، جنگ با خدا و صلح با او، صلح با خداى متعال است. 📚 امالى صدوق ص32 امام باقر(ع) از پدر بزرگوارش امام صادق(ع) نقل كرد كه فرمودند: شيطان دشمن خدا چهار بار ناله كرد: روزى كه مورد لعن خدا واقع شد و روزى كه به زمين هبوط كرد و روزى كه پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) مبعوث شد و روز عيد غدير. 📚قرب الاسناد ص10 پيامبر اكرم(ص) فرمودند: خداوند مى‏ فرمايد: ولايت على بن ابيطالب دژ محكم من است، پس هر كس داخل قلعه من گردد، از آتش دوزخم محفوظ خواهد بود. 📚جامع الاخبار ص52ح7. رسول خدا(ص) فرمودند:اى على من شهر علمم و تو درب آن هستى، به شهر جز از راه درب آن وارد نشوند. ... تو پيشواى امت من و جانشين من در اين شهرى، كسى كه اطاعت تو كند سعادتمند است، و كسى كه تو را نافرمانى كند، بدبخت است، و دوستدار تو سود برده و دشمن تو زيان كرده است. 📚جامع الاخبار: 52، ح 9 امام صادق(ع) فرمودند: سنگهاى زيربناى اسلام سه چيز است:نماز، زكات و ولايت كه هيچ يك از آنهابدون ديگرى درست نمى‏شود. 📚 كافى: 2، ص 18 امام صادق(ع) فرمودند:اى حفص! شگفتا از آنچه على بن ابى طالب(ع) با آن مواجه شد! او با ده هزار شاهد و گواه (در روز غدير) نتوانست‏ حق خود را بگيرد، در حالى كه شخص با دو شاهد حق خود را مى‏ گيرد. 📚بحار الانوار: 37، 140 @asheghanezohor
دعای پر فیض در التماس دعای 😍 ✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨ @asheghanezohor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖خواندن سوره جمعه در شب جمعه بسیار سفارش شده 🍁بخوانیم و به امام زمان هدیه کنیم @asheghanezohor
عاشقان_ظهور
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨ #آنچه_در_کربلا_گذشت #قسمت4⃣1⃣1⃣ امیرالمؤمنین(ع) وقتی با او گفت: در اینجا خانه داری؟ گفت:
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨ ⃣1⃣1⃣ ناشره از عمرو بن حمق روایت کند که: وی پیغمبر(ص) را آب داد، آن حضرت دربارة وی دعا کرد: «اَللّهُمَّ مَتِّعه بِشَبابِه»: خدایا او را از جوانی برخوردار گردان. هشتاد سال بزیست و در ریش او موی سپید دیده نشد و پس از پیغمبر(ص) از پیروان علی(ع) گشت و در همة مشاهد جَمَل و صفین و نهروان با آن حضرت بود و به یاری حجر بن عُدیّ برخاست و از اصحاب او بود از ترس زیاد از عراق به جانب موصل گریخت و در غاری نزدیک موصل پنهان شد عامل موصل سوی او فرستاد تا دستگیرش کنند. او را در غار مرده یافتند. مار او را گزیده بود بدانجا درگذشت. قبر او بیرون شهر موصل معروف است. به زیارت آن روند و بر آن قبّه کرده‌اند. ابوعبدالله سعید بن حَمدان پسر عمّ سیف‌الدّوله و ناصرالدّوله در شعبان 336 آغاز عمارت آن کرد و میان شیعه و اهل سنت به سبب آن عمارت فتنه برخاست. و در رجال کشّی گوید: او از حوارییّن امیرالمؤمنین(ع) ‌است و از سابقین که سوی آن حضرت بازگشتند. و از کتاب اختصاص منقول است که: در ذکر سابقین و مقرّبین امیرالمؤمنین(ع) گوید: حدیث کرد ما را جعفر بن حسین از محمد بن جعفر مُودِّب که چهار رکن شیعه چهار کس‌اند از صحابه: سلمان،‌ مقداد، ابوذر و عمّار. و مقرّبان آن حضرت از تابعین اویس بن انیس قرنی است آن‌ که خدای تعالی شفاعت او را در دو قبیلة رِبیعه و مُضر می‌پذیرد اگر شفاعت کند و عمرو بن حَمِق. و جعفر بن حسین گفت: منزلت او از امیرالمؤمنین چنان بود که سلمان ـ رضی‌الله عنه‌ـ از رسول خدا(ص) رُشَید هجری، میثم تمّار، کمیل بن زیاد نخعی. قنبر مولی امیرالمؤمنین(ع) عبدالله بن یحیی که امیرالمؤمنین(ع) روز جمل با او گفت: ای پسر یحیی مژده دهم تو را و پدرت را که شما از شُرطَة الخمیس‌اید خدای تعالی شما را در آسمان بدین نام خواند. مترجم گوید: شُرطة‌الخمیس پاسبان سپاه است که در زمان ما قلعه‌بان و دژبان گویند. و این گروه بیش از همة افراد لشکر نزد سپهسالار امین و ثقه‌اند که نظم لشکر بدانها سپرده است (امیرالمؤمنین(ع) دوستان خالص و امین را شرطة‌الخمیس می‌نامید) جُندَب بن زُهَیر عامری و بنوعامر، شیعة مخلص علی(ع) بودند چنانکه شاید حبیب بن مظاهر اسدی، ‌حارث بن عبدالله اعور همدانی، مالک بن حارث اشتر، العَلَم الازدی، ابوعبدالله جُدَلی، جُوَیریة بن مُسهّر عبدی. حاج شیخ عباس قمی ره .دارد.... @asheghanezohor ✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨
❇️ | تبلیغ واجب است قالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّی‌اللهُ‌عَلَیهِ‌وَ‌آلِهِ‌وَسَلَّمَ: إِنَّ اللَّهَ أَمَرَنِي بِوَلاَيَةِ عَلِيٍّ؛ فَوَلاَيَتُهُ وَلاَيَتِي وَ وَلاَيَتِي وَلاَيَةُ رَبِّي. عَهْدٌ عَهِدَهُ إِلَيَّ رَبِّي وَ أَمَرَنِي أَنْ أُبَلِّغَكُمُوهُ. همانا خدا مرا به ولایت علی علیه‌السّلام امر کرده است؛ پس ولايت على، ولايت من است و ولايت من، ولايت خداى من است. اين، عهد و پيمانى از طرف پروردگارم به من بود و فرمانم داد تا به شما برسانم... 📚 الخصال، ج ۲، ص ۵۵۳ @asheghanezohor