عاشقان_ظهور
─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅─ #شش_ماه_پایانی #قسمت4⃣ 🌸🍃بخش دوم: شگفتیهای دوران پیش از ظهور5 هم
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#شش_ماه_پایانی
#قسمت5⃣
🌸🍃غیبت و حیرتی پیش خواهد آمد که دستهای طیّ آن گمراه میشوند و دستهای دیگر هدایت مییابند...»
🌸🍃که این حیرت ممکن است از جنبههای مختلفی پیش آمده باشد...سرگردانی در عقاید دینی نتیجة جریانات باطلی است که با جهالت و کنار گذاشتن تفکّر، در میان امّت ظاهر میشود؛12 بدین معنا که طولانی بودن مدّت غیبت حضرت باعث میشود که مردم به شک بیفتند و در مورد مقام ایشان اختلاف پیدا کنند یا اینکه حیرت دربارة وجوب جهاد، بدون وجود رهبری بلندمرتبه و انقلابی پیش آمده باشد.
🌸🍃5. جنگ و کشتار بسیار
🍃احادیث شریف، وضعیت سیاسی عصر ظهور را با ویژگی عدم ثبات (سیاسی) و کثرت جنگها وکشتارها توصیف میکنند:
🌺«قَالَ: «قُدَّامَ هَذَا الْأَمْرِ قَتْلٌ بَیُوحٌ». قُلْتُ: وَ مَا الْبَیُوحُ. قَالَ: «دَائِمٌ لَا یَفْتُرُ؛13🌺
🍃پیش از این امر (قیام حضرت مهدی(عج)) کشتار «بیوح» خواهد بود. از حضرت پرسیدند: بیوح به چه معناست؟ فرمودند: دائمی است و از شدّت آن کاسته نمیشود.»🍃
🌸🍃حتّی برخی روایات شدّت این جنگها را تا آنجا بیان میکنند که طیّ آنها، دو سوم از جمعیّت زمین از بین میروند. حضرت علی (ع) در اینباره فرمودند:
🌸«لایَخرُجُ المَهدیَّ حَتَّی یَقتُلُ الثُّلُث وَ یَموتَ الثُّلُث وَ یَبقی الثُّلُث؛14🌸
🌸🍃مهدی(عج) قیام نمیکند تا اینکه یک سوم (از مردم زمین) کشته شوند و یک سوم (خود) بمیرند و تنها یک سوم (از جمعیّت زمین) باقی بماند.»
🌸🍃میتوان الفاظ موجود در این احادیث را با اصطلاحات و معادلهای امروزی آنها نظیر انحراف فکری، سیاسی، اقتصادی اجتماعی و اخلاقی جایگزین کرد.
🌺🍃روایت جامع نبوی در توصیف آخرالزّمان
🍃شاید بهترین روایتی که مفصّلاً به آنچه تا به حال گفتیم میپردازد، این حدیث نبوی است که ابن عبّاس میگوید:
🌺حَجَجْنَا مَعَ رَسُولِ اللَّه(ص) حَجَّةَ الْوَدَاعِ فَأَخَذَ بَابَ الْکَعْبَةِ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَیْنَا بِوَجْهِهِ.
فَقَالَ: «أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِأَشْرَاطِ السَّاعَةِ؟»
وَ کَانَ أَدْنَى النَّاسِ مِنْهُ یَوْمَئِذٍ سَلْمَانُ(ع): فَقَالَ: بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
عاشقان_ظهور
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 #آنچه_در_کربلا_گذشت #قسمت4⃣4⃣ 🌸🍃باب دوم در ذکر وقایع پس از بیعت مردم با یزید بن معاویه تا
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨
#آنچه_در_کربلا_گذشت
#قسمت5⃣4⃣
و گفته شده است که: هر کس لقای خدا را دوست دارد، خدا نیز لقای او را دوست دارد. بار خدایا من لقای تو را دوست دارم، پس لقای مرا دوست دار و آن را برای من مبارک گردان.
و اندکی از این بگذشت که بیماری وی آغاز شد و چون بیمار شد به آن بیماری که درگذشت پسر خویش یزید را بخواند و گفت: ای پسرک من رنج بار بستن و بدین سوی و آن سوی رفتن را از تو کفایت کردم و کارها را برای تو راست نمودم و دشمنان را خوار کردم و گردن عرب را برای تو
آن چیز فراهم کردم که هیچ کس نکرد پس اهل حجاز را مراعات کن که اصل توانَد و هر که از حجاز نزد تو آید او را گرامی دار و هر کس غایب باشد از او بپرس و مراعات اهل عراق کن و اگر از تو خواهند که هر روز عاملی عزل کنی، بکن که عزل یک عامل بر تو آسانتر است از آنکه صدهزار شمشیر به روی تو کشیده شود. و اهل شام را رعایت کن و آنها باید رازدار تو باشند و اگر از دشمنی بیم داشتی به اهل شام استعانت جوی و چون مقصود خویش حاصل کردی آنها را به بلاد شام بازگردان چونکه اگر در غیر بلاد خویش بمانند اخلاق آنها بگردد.
و من نمیترسم که در این امر خلافت با تو کسی به نزاع برخیزد مگر چهار کس از قریش: حسین بن علی(ع) و عبدالله بن عمر و عبدالله زبیر و عبدالرحمن ابیبکر.
اما ابن عمر مردی است که عبادت او را از کار بینداخته است و اگر کسی غیر او نماند با تو بیعت کند.
اما حسین بن علی(ع) پس مردی سبکخیز و تندمزاج است و مردم عراق او را رها نکنند تا به خروج وادارندش پس اگر بیرون آید و بر او ظفر یافتی از او درگذر که رحم او به ما پیوسته است و حقّی عظیم دارد و خویشی با پیغمبر(ص).
و اما ابن ابیبکر پس هر چه اصحاب بپسندند، او متابعت کند و همتی ندارد مگر در زنان و لهو.
و اما آن کس که مانند شیر بر زانو نشسته آماده
جستن بر تو باشد و مانند روباه تو را بازی دهد. و اگر فرصتی یافت برجهد، ابن زبیر است. اگر این کار با تو کرد و بر او ظفر یافتی بند از بند او جدا ساز و خون کسان خود را تا بتوانی حفظ کن».
#نویسنده حاج شیخ عباس قمی ره
#ادامه.دارد....
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨
عاشقان_ظهور
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• #زندگی_پس_از_مرگ #قسمت4⃣8⃣ 🌸🍃فقیر گوید که آن حدیثی است طویل در ذکر اوصاف اصح
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#زندگی_پس_از_مرگ
#قسمت5⃣8⃣
🌺🍃به حال ترس از هول قیامت، و به نماز ایستاده باشند در حالی که بانگ کنند و گریه کنند و گاهی به تسبیح مشغول باشند می گِریند در مِحرابشان و فریاد می کنند. گسترانیده اند قَدَمها را برای عبادت با حال گریه در شب تاریک سیاه. پس اگر ببینی ایشان را ای اَحنَف که در شب ها روی پاها ایستاده اند، خم شده کمرهایشان، می خوانند اجزاءِ قرآن را در نمازشان، شدید شده فریاد و گریه و بانگ شان وقتی که بانگ می کنند؛ خیال می کنی که آتش گرفته ایشان را تا حلقوم شان، و وقتی که صدای ایشان به گریه بلند شود گمان می کنی که دربند و زنجیر کرده اند گردن های شان را، پس هرگاه ببینی ایشان را در روز، می بینی مردمانی را که راه می روند بر زمین به آهستگی و بردباری و می گویند برای مردم خوبی. «و وقتی که سخن گویند با ایشان نادانان، گویند: سلام» و «هرگاه بگذرند به لغو و بیهوده، بگذرند گرامی». در بندکرده باشند قدم های خود را ازموضع های تهمت، و گُنگ کرده باشند زبان های شان را از آنکه تکلّم کنند در عِرض های مردم، و منع کرده باشند گوشهای خود را از آنکه داخل شود در آن حرف های باطل، و سُرمه چشم خود کرده اند، هم گذاشتن آن را از نظر بر معاصی، و قصد کرده اند دارالسّلام را که هر که داخل آن شود ایمن خواهد بود از ریْب و احزان».
اقول: و یناسب هنا نقل کلام من راهب عظیم الشأن و هو ما نقل عن قثم الزاهد، قال: رأیت راهباً علی باب بیت المقدس کَالْوالِه، فقلت له: أوْصِنی فقال:
«کُنْ کَرَجُلٍ اِحَتَوَشَتْهُ السِّباعُ، فَهُوَ خائِفٌ مَذْعُورٌ، یَخافُ اَنْ یَسْهُوَ فَتَفْتَرِسُهُ اَوْ یَلْهُوَ فَتَنْهَشُهُ فَلَیْلُهُ
لَیْلُ مَخافَهٍ اِذا اَمِنَ فیهِ الْمُغْتَرُّونَ وَ نَهارُهُ نَهارُ حُزْنٍ اِذا فَرِحَ فیهِ الْبَطَّالُونَ»، ثُمَّ اِنَّهُ ولّی وَ تَرَکَنی فَقُلْتُ: زِدْنی فَقالَ: اِنَّ الظَّمْآن یَقْنَعُ بِیَسیرِ الْمآء.
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
عاشقان_ظهور
🍃🌸🍃🍃 #شش.ماه.پایانی.ظهور #قسمت4⃣1⃣ این حدیث را در اینجا از این جهت ذکر کردیم که صراحتاً به هجرت
🍃🌸🌸🍃🍃
#شش_ماه_پایانی_ظهور
#قسمت5⃣1⃣
🌸🍃فهرستی از نشانههای ظهور
شیخ مفید در «الارشاد» خود فهرستی از نشانههای ظهور را ذکر کرده که از این قرار است:
برای زمان قیام حضرت مهدی(عج) نشانههایی بیان شده و از حوادثی که پیش از قیام اتّفاق خواهد افتاد، به ما خبر دادهاند که از جملة آنها میتوان این موارد را ذکر کرد:
شورش سفیانی، کشته شدن سیّد حسنی، تفرقة بنیعبّاس به خاطر پادشاهی و حکومت دنیایی، کسوف خورشید در نیمة ماه رمضان و خسوف ماه در آخر همان ماه که هر دو بر خلاف رویّة عادی طبیعت است، فرو رفتن در بیابان، فرو رفتن در مشرق و فرو رفتن دیگری در مغرب، حرکت نکردن خورشید از مغرب و کشته شدن نفس زکیّه در پشت «کوفه» و کشته شدن هفتاد انسان صالح و شایستة دیگر، بریدن سر مردی هاشمی بین «رکن» و «مقام»، خراب شدن دیوار «مسجد کوفه»، نمایان شدن پرچمهای سیاهی از «خراسان»، قیام یمانی، ظاهر شدن شخصی مغربی در «مصر» و حکومت کردنش بر «شام»، فرود آمدن ترکها در جزیره و رومیان در ساحل، طلوع ستارة مشرقی که همانند ماه، نورافشانی میکند و سپس چنان خم میشود که گویی دو سوی آن قرار است به هم برسند، سرخیای که در آسمان ظاهر میشود و در تمام افق پخش و منتشر میشود، آتش بزرگ و شدیدی که در مشرق نمایان شده و سه یا هفت روز در [جوّ و] آسمان باقی میماند. پایان سختیهای اعراب و حکومتکردنشان بر بلاد و خارج شدن از سیطرة عجمها. کشته شدن امیر مصر توسط ساکنان آن دیار، حرکت پرچمهایی که به سوی خراسان راهی میشوند، ورود سپاهی از سمت مغرب تا وقتی که با از بین رفتن سرگشتگی و حیرت آرامش یابد، نمایان شدن پرچمهای سیاه از مشرق به همان صورت، شکافتن و ترک خوردن «فرات»، به طوریکه آب وارد کوچهها و خیابانهای کوفه بشود، شورش شصت دروغگو که همگی ادّعای نبوّت میکنند و شورش دوازده نفر از آل ابیطالب که همه ادّعای امامت برای خویش دارند، سوزاندن مردی بلندمرتبه از پیروان بنیعبّاس میان «جلولاء» و «خانقین»، زدن پل در آنجایی که آب مین «مدینةالسلام» و «بغداد» روان است، برخاستن بادی سیاه در ابتدای روز و زلزلهای که منجر به فرو رفتن بسیاری از آنها میشود. هراسی که دامنگیر اهل «عراق» و بغداد میشود و مرگ ناگهانی در آن و نقصان و کاهش اموال و جانها و بدنها و محصولات و یورش ملخها که در ابتدای آن و غیر آن ظاهر میشوند؛ به طوریکه به زراعت و غلّات و همان مقدار کمی که مردم کشت کردهاند، حملهور میشود
و اختلاف میان دو دسته از عجمها و ریخته شدن خون بسیاری از آنها و شورش بندگان از اطاعت سروران آنها و کشتن ایشان و مسخ شدن دستهای از بدعتگزاران که به شکل میمون و خوک میشوند و غلبهیافتن بندگان بر سرزمینهای مالکان و سروران، ندایی از آسمان که تمام اهل زمین آن را به زبان خویش میشنوند و صورت و سینهای که در آسمان در قرص خورشید برای مردم ظاهر میشود، مردگانی که از قبرهایشان به دنیا برمیگردند و در دنیا [با دیگران] آشنا میشوند و به زیارت همدیگر میروند، سپس همة اینها به بیست و چهار باران که به وسیلة آن زمین پس از مرگش زنده میشود، ختم شده و برکات آن نمایان میگردد و پس از آن تمام آسیبها و بلایا از معتقدان به حق که از
شیعیان مهدی(عج) هستند، برطرف شده و از ظهور آن حضرت در «مکّه» خبردار میشوند و برای یاری ایشان متوجّه و راهی آنجا میشود.30
📚پی نوشتها
30. «الارشاد»، ج 2، ص368؛ «بحارالانوار»، ج 52، ص 220؛ «بشارةالاسلام»، ص 175.
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
🍃🌸🌸🍃🍃
عاشقان_ظهور
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨ #آنچه_در_کربلا_گذشت #قسمت4⃣5⃣ پس محمد بن حنفیّه کلام خویش ببرید و بگریست و حسین(ع) با او
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨
#آنچه_در_کربلا_گذشت
#قسمت5⃣5⃣
محمد بن ابیطالب گوید: محمد بن یعقوب کلینی در کتاب وسائل روایت کرده است از محمد بن یحیی از محمد بن حسین از ایّوب بن نوح از صفوان از مروان بن اسماعیل از حمزة بن حمران از ابیعبدالله(ع) گفت: سخن از خروج حسین(ع) و تخلّف ابن حنفیّه میکردیم. حضرت ابیعبدالله(ع) فرمود: ای حمزه برای تو حدیثی بگویم که دیگر بعد از این مجلس از مثل آن نپرسی، حسین(ع) وقتی از شهر خود جدا شد و آهنگ مکه کرد کاغذی خواست و در آن نوشت:
بسماللهالرحمنالرحیم ـ از حسین بن علی بن ابیطالب به سوی بنیهاشم؛ اما بعد هر کس به من ملحق شود شهید گردد و هر کس تخلف کند به رستگاری نرسد والسلام.
محمد ابیطالب گفت: شیخنا مفید به اسناد خود از ابی عبدالله صادق(ع) روایت کرده است که گفت: چون ابوعبدالله الحسین(ع) از مدینه بیرون رفت فوجها از فرشتگان مُسوِّمَه (داغ نهنده) او را ملاقات کردند و بر دست آنها حربها بود و بر شترانی از شتران بهشتی و بر او سلام کردند و و گفتند: ای حجّت خدا بر بندگان بعد از جد و پدر و برادرش خدای سُبحانه جدّ تو را در چند موطن به ما مَدَد کرد و خدای تعالی تو را به ما مَدَد کرده است.
حسین(ع) به آنها گفت: وعدهگاه شما محلّ قبر من و آن زمینی باشد که در آنجا به شهادت میرسم و آن کربلاست، وقتی بدان جا وارد شوم نزد من آیید. گفتند: یا حجةالله بفرمای تا ما فرمان بریم و اطاعت کنیم و اگر از دشمنی ترسی که به آن دچار شوی با تو باشیم. فرمود: آنها راهی بر من ندارند و زیانی به من نرسانند تا وقتی بدان زمین خود برسم.
و گروهها از مسلمانان جنّ آمدند و گفتند: ای سید ما! ما شیعه و یاران توایم، بفرمای ما را به هر چه خواهی که اگر امر کنی هر دشمنی را بکشیم و تو در جای خود باشی شرّ آنها را کفایت کنیم. حسین(ع) فرمود: خدا جزای خیر دهد شما را آیا کتاب خدا که بر جد من رسولالله نازل شده است نخواندهاید که: «أیْنَما تَکُونُوا یُدْرِکْکُمُ الْمَوْتُ وَلَوْ کُنْتُمْ فِی بُرُوجٍ مُشَیَّدَةٍ»12 و قال سُبحانه: «لَبَرَز الَّذِینَ کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقَتلُ اِلی مَضاجِعِهِم»13.
📚پی نوشتها
12ـ سوره نساء، آیه 78.
13ـ سوره آل عمران، آیه 154.
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨
عاشقان_ظهور
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• #زندگی_پس_از_مرگ #قسمت4⃣9⃣ و این اشاره است به اینکه دستهای کافران و منافقان
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#زندگی_پس_از_مرگ
#قسمت5⃣9⃣
آنگاه می ایستاد در وسط ایشان و می فرمود به آنها که صداها را بلند کنید و بگویید که: ای علی بن الحسین! پروردگار تو هم هر چه کرده [ای] عمل تو را شمرده و ضبط کرده همچنانکه تو ضبط کردی و شمردی بر ما اعمال ما را و نزد خدا کتابی است که نطق می کند به حق، و فرو نمی گذارد کوچک و بزرگ عمل تو را مگر آنکه ضبط کرده و نگاه داشته، و می یابی هر چه کرده ای حاضر نزد آن و نوشته شده در آن همچنانکه ما یافتیم اعمال خود را حاضر نزد تو، پس عفو و اغماض کن از ما همچنانکه امیدواری از خداوندِ عَفُوّ که تو را عفو کند.
یاد کن ای علی بن الحسین! ذِلّتِ مقام خود را در مقابل پروردگار حاکم عادلی که ظلم نمی کند هموزن دانه خَردَلی، پس عفو کن از ما تا خداوندِ ملیک از تو عفو کند و از تو بگذرد، زیرا که خودش فرموده:
«وَ لْیَعْفُوا وَلْیَصْفَحُوا اَلا تُحِبُّونَ اَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُم»؛
معنی آیه شریفه این است که:
«باید عفو کنند جریمه را که از گناهکاران صادر شده و روی بگردانند از انتقام، و اِغماض نمایند، آیا دوست نمی دارید که بیامرزد خدای مر شما را؟».(321)
و پیوسته حضرت تلقین می فرمود ایشان را به این نحو کلمات و ایشان ندا می کردند آن حضرت را و این کلمات را به آن حضرت می گفتند، و آن جناب در بین ایشان ایستاده بود و گریه و نوحه می کرد
📚پی نوشتها
321) سوره نور، آیه 22.
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
عاشقان_ظهور
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃 #شش ماه پایانی #قسمت4⃣2⃣ توجّه به فراوانی آب و باران نازل شده، بهتر است آن را پیش از ظهو
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃
#شش_ماه_پایانی_ظهور
#قسمت5⃣2⃣
امام باقر(ع) میفرمایند:
« السُّفْیَانِیُ وَ الْقَائِمُ فِی سَنَةٍ وَاحِدَةٍ؛66
سفیانی و قائم(عج) هر دو در یک سال [نمایان میشوند] هستند.»
در حدیث دیگری فرمودند:
«خُرُوجُ السُّفْیَانِیِّ وَ الْیَمَانِیِّ وَ الْخُرَاسَانِیِّ فِی سَنَةٍ وَاحِدَةٍ فِی شَهْرٍ وَاحِدٍ فِی یَوْمٍ وَاحِدٍ نِظَامٌ کَنِظَامِ الْخَرَزِ یَتْبَعُ بَعْضُهُ بَعْضا؛67
خارج شدن سفیانی و یمانی و سیّد خراسانی در یک سال و یک ماه و یک روز است. به همان ترتیب که دانههای تسبیح به دنبال هم میآیند، آنها هم پشت سر هم و بلافاصله نمایان میشوند.»
همچنین در این حدیث بیان کردند:
«قال لی علی بن أبی طالب(ع): «إِذَا اخْتَلَفَ رُمْحَانِ بِالشَّامِ لَمْ تَنْجَلِ إِلَّا عَنْ آیَةٍ مِنْ آیَاتِ اللَّهِ.» قِیلَ: وَ مَا هِیَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ؟ قَالَ(ع): «رَجْفَةٌ تَکُونُ بِالشَّامِ یَهْلِکُ فِیهَا أَکْثَرُ مِنْ مِائَةِ أَلْفٍ یَجْعَلُهُ اللَّهُ رَحْمَةً لِلْمُؤْمِنِینَ وَ عَذَاباً عَلَى الْکَافِرِینَ فَإِذَا کَانَ کَذَلِکَ فَانْظُرُوا إِلَى أَصْحَابِ الْبَرَاذِینِ الشُّهْبِ الْمَحْذُوفَةِ وَ الرَّایَاتِ الصُّفْرِ تُقْبِلُ مِنَ الْمَغْرِبِ حَتَّى تَحُلَّ بِالشَّامِ وَ ذَلِکَ عِنْدَ الْجَزَعِ الْأَکْبَرِ وَ الْمَوْتِ الْأَحْمَرِ فَإِذَا کَانَ ذَلِکَ فَانْظُرُوا خَسْفَ قَرْیَةٍ مِنْ قُرَى دِمَشْقَ یُقَالُ لَهَا حرشا [حَرَسْتَا] فَإِذَا کَانَ ذَلِکَ خَرَجَ ابْنُ آکِلَةِ الْأَکْبَادِ مِنَ الْوَادِی حَتَّى یَسْتَوِیَ عَلَى مِنْبَرِ دِمَشْقَ فَإِذَا کَانَ ذَلِکَ فَانْتَظِرُوا خُرُوجَ الْمَهْدِیِّ؛68
علیّ بن ابیطالب(ع) به راوی فرمودند: «درگیری دو سپاه در شام، یکی از آیات الهی است.»
از ایشان پرسیده شد: چه آیهای، یا امیرالمؤمنین؟ فرمودند:
«لرزشی شدید در «شام» به وجود میآید69 و بیش از صد هزار نفر کشته میشوند که این جریان را خداوند مایة رحمت و آرامش مؤمنان و عذاب کافران قرار میدهد.
وقتی چنین شد، به سوارانی بنگرید که مرکبهای (یابو) سیاه و سفیدگوش و دم بریده و پرچمهای زرد دارند.
هر که را از مغرب تا شام که در مسیرشان باشد، میکشند. این جریان در زمان بیتابی و اندوه شدید و مرگ سرخ رخ میدهد. پس از آن منتظر فرو رفتن قریه و روستایی در دمشق باشید که به آن «مرمرسا»70
گفته میشود و سپس پسر هند جگرخوار از وادی یابس (درّة بیآب و علف) شورش میکند تا اینکه بر منبر دمشق قرار بگیرد. وقتی چنین شد، منتظر خروج و قیام مهدی(عج) باشید.»
این حدیث آغاز حرکت سفیانی را به خوبی ترسیم میکند.
شاید بهترین تحلیل را از فعّالیتهای سفیانی و مصیبتها و سختیهایی که جامعة اسلامی بدان مبتلا میشود، علّامة شهید سیّد محمّدصادق صدر ارائه کرده باشد که متن سخنان ایشان را با اندکی دخل و تصرف در اینجا میآوریم:
#📚پی نوشتها
66. نعمانی، «الغیبـة»، ص 178.
67. نعمانی، «الغیبـة»، ص 256؛ «اعلامالوری»، ص 429؛ «بحارالانوار»، ج 52، ص 232.
68. نعمانی، «الغیبـة»، ص 306؛ «بحارالانوار»، ج 52، ص 253.
69. شاید اشاره به زمینلرزههای مورد بحثمان باشد.
70. در اکثر روایات «حرستا» است.
#ادامه.دارد....
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃
عاشقان_ظهور
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨ #آنچه_در_کربلا_گذشت #قسمت4⃣6⃣ و آن فرمان ولایت بر کوفه را بدو داد، پس مسلم روانه شد تا ب
✨🌹🍃🌸🌸🍃✨
#آنچه_در_کربلا_گذشت
#قسمت5⃣6⃣
فصل ششم
سید در ملهوف گفته است: حسین(ع) نامه نوشت سوی جماعتی از اشراف بصره با یکی از موالی خود سلیمان نام که مکنّی به ابی زرین بود و در آن نامه ایشان را به یاری و اطاعت خویش خوانده بود و از آنها بودند یزید بن مسعود نَهْشَلی و مُنذَر بن جارود عبدی.
پس یزید بن مسعود بنی تمیم و بنی حنظله و بنی سعد را جمع کرد و چون همه گرد آمدند گفت: ای بنی تمیم مقام و حسب مرا در میان خود چگونه میبینید؟
گفتند: بّخٍّ بَخٍّ قسم به خدا تو مهرة پشت و رأس فخری، در بحبوة شرف جای داری و در فضل بر دیگران پیشی گرفتهای.
گفت: من شما را در اینجا گرد آوردهام و میخواهم در کاری با شما مشورت کنم و از شما اعانت جویم.
گفتند: قسم به خدا نصیحت را دریغ نداریم از تو و آنچه توانیم و دانیم از گفتن مضایقه نکنیم بگوی تا بشنویم.
گفت: معاویه بمرد و از هلاک و فقدان او غمی نیست چونکه باب ستم و گناه بشکست و ستونهای ظلم متزلزل گشت و بیعتی نو آورد و به گمان خود عقدی بست استوار و بعید مینماید آنچه او خواست تحقّق پذیرد. کوشش کرد اما قسم به خدا که سستی نمود و مشورت کرد و از اصحاب خود رأی خواست اما او را مخذول گذاشتند و رأی صحیح را با او نگفتند. پسرش یزید شاربالخمر و رأس فجور برخاسته و دعوی خلافت بر مسلمین دارد و بیرضایت آنها فرمانروایی میکند با قصور عقل و کمی دانش و از حق به قدر جای پای خود رانمیشناسد پس سوگند میخورم به خدای و سوگند من صحیح و مبرور است که جهاد با یزید در دین افضل از جهاد با مشرکین است و این حسین بن علی(ع) پسر دختر پیغمبر خداست(ص) صاحب شرف اصیل و رأی درست و علمی بیانتها و او به این امر أولی است برای سابقه و سنّ و تقدّم و خویشی با پیغمبر(ص) بر خُردان مهربان و برای پیران دلسوز، چه بزرگ راعی است رعیّت را و امام است مردم را که حجّت خدای به سبب او بر مردم تمام گردیده
است و موعظة خدا به واسطة او تبلیغ شده است پس از نور حق کور نشوید و در گودال باطل فرو نیفتید که صَخر بن قیس روز جمل شما را بدنام کرد. پس آن را از خود بشویید به بیرون شدنتان به سوی پسر پیغمبر(ص) و یاری کردن او، به خدا که هیچ کس در یاری او کوتاهی نکند مگر خداوند فرزندان او را خوار کند و قبیلة او را اندک گرداند و اینک من زره حرب پوشیدم، هر کس کشته نشود میمیرد و هر کس فرار کند از دست طالب بدر نرود پس پاسخ نیکو دهید
خداوند شما را رحمت کند
#نویسنده حاج شیخ عباس قمی ره
#ادامه.دارد....
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨
عاشقان_ظهور
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• #زندگی_پس_از_مرگ #قسمت4⃣0⃣1⃣ چون جبرئیل [علیه السلام اینها را بیان فرمود: ح
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#زندگی_پس_از_مرگ
#قسمت5⃣0⃣1⃣
گفت: گنجایش دارد که از او بترسی و ما همه از او ترسانیم. این «مالک» خازنِ جهنم است و هرگز نخندیده است و از روزی که حق تعالی او را والیِ جهنم گردانیده تا حال پیوسته خشم و غضبش بر دشمنان خدا و اهل معصیت زیاده می گردد، و خدا این مَلَک را خواهد فرمود که انتقام از ایشان بکشد و اگر با کسی به خنده ملاقات کرده بود یا بعد از این می کرد البته بر روی تو می خندید و از دیدن تو اظهار فَرَح می نمود.
پس من بر او سلام کردم و ردِّ سلام به من نمود، و مرا بشارتِ بهشت داد، پس من به جبرئیل گفتم - به سبب منزلت و شوکت او در آسمانها که جمیع اهل سماوات او را اطاعت می نمودند - به
مالک بفرما که آتش دوزخ را به من بنماید.
جبرئیل گفت که: ای مالک، به محمّد [صلی الله علیه وآله وسلم بنما آتش جهنم را. پس مالک پرده ای را برگرفت و دری از درهای جهنّم گشود ناگاه از آن، زبانه ای به آسمان بلند شد و ساطع گردید و به خروش آمد که در بیم شدم.
پس گفتم: ای جبرئیل! بگو که پرده را بیندازد. فِی الحال، مالک امر فرمود آن زبانه را که: به جای خود برگرد، پس برگشت.(339)
سوم به سند معتبر از حضرت صادق علیه السلام منقول است که حق تعالی هیچ کس را خلق نفرموده است مگر آنکه منزلی در بهشت و منزلی در جهنّم برای او مُقرَّر فرموده؛ چون اهل بهشت در بهشت قرار گیرند و اهل جهنّم در جهنم ساکن می شوند، منادی ندا می کند اهل بهشت را که نظر کنید به سوی جهنم، پس مُشرِف می شوند و نظر می کنند به سوی جهنم و منزل های ایشان را در جهنم به ایشان می نمایند که این منزلی است که اگر معصیت الهی می کردید داخل این منازل می شدید. پس چندان ایشان را فَرَح و شادی رو دهد که اگر مرگ در بهشت باشد بمیرند از شادی آنکه از چنین عذابی نجات یافته اند.
📚پی نوشتها
339) بحارالانوار، ج 8، ص 291.
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
عاشقان_ظهور
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃 #شش_ماه_پایانی_ظهور #قسمت4⃣3⃣ 3. قیام یمانی (از علائم حتمی ظهور) احادیث شریف ما از این
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃
#شش_ماه_پایانی_ظهور
#قسمت5⃣3⃣
در آن زمان اوضاع کلی جهان، در یک جنگ بزرگ فرهنگی و مدنی، خلاصه میشود که میدان این جنگ شام، فلسطین، عراق، ایران و حجاز است. در این معرکه دو دسته و دو سپاه در برابر یکدیگر به مبارزات سیاسی نظامی مشغولند و این دو دسته عبارتند از: یاوران حضرت مهدی(عج) و زمینهسازان قیام ایشان در یک سوی میدان و حرکت سفیانی و یاری رسانان غربی او و به تعبیر روایات رومیان و یهودیان در سوی دیگر میدان. هدف جنگ تمدّنها و کانون بحرانهای سال ظهور حضرت مهدی(عج)، «قدس» است.
با این حساب اینطور نیست که جنبش حضرت مهدی(عج) که از «مسجدالحرام» و «مکّة مکرّمه» شروع میشود، اوّلین حرکتی باشد که هدفش رسیدن به «مسجدالاقصی» در «فلسطین» است؛ بلکه گل سرسبد و تاج
سر تمام حرکتهای امّت اسلامی است که به سوی قدس در شتابند. در واقع باید ابتدای حرکت امّت اسلام برای رهایی قدس را از «ایران» توسط سیّد خراسانی و از «یمن» توسط رهبر مسلمانشان یمانی دانست که البتّه روایات حرکت یمانی را نماد هدایت و هدایتجویانهتر از قیام سیّد خراسانی توصیف میکنند.
#ادامه.دارد....
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃
عاشقان_ظهور
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨ #آنچه_در_کربلا_گذشت #قسمت4⃣7⃣ پس عبیدالله برخاست و رفت و مسلم بیرون آمد. شریک با او گفت:
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨
#آنچه_در_کربلا_گذشت
#قسمت5⃣7⃣
و بعد از آن مولای ابن زیاد که با آن مال آمده بود، پس از مرگ شریک با مسلم بن عوسجه رفت و آمد میکرد تا او را نزد مسلم بن عقیل برد و مسلم از او بیعت بستاند و (ارشاد). ابوثمامة (به ثاء سه نقطه و با دو نقطه غلط است) صائدی را بفرمود تا مال از او بگرفت و او مالها را میگرفت و هر چه یکدیگر را اعانت میکردند به دست او بود و سلاح میخرید و مردی بصیر و از فارسان عرب و روشناسان شیعه بود (کامل) و آن مرد مولای ابن زیاد نزد آنها آنها میآمد از رازهای آنها آگاه میشد و برای ابن زیاد خبر میبرد و هانی از ابن زیاد بریده بود و به بهانة مرض در خانه نشسته، پس عبیدالله محمد اشعث و اسماء خارجه را بخواند ـ و گویند عمرو بن حجّاح زُبَیدی را هم و رُوَیحَه دختر این عمرو زن هانی و مادر یحیی بن هانی بود ـ و از حال هانی بپرسید عمرو گفت: بیمار است عبیدالله گفت: شنیدهام بهتر شده است و بر در خانهاش مینشیند، پس او را ملاقات کنید و بگویید آنچه بر وی لازم است ترک نکند. پس نزد او آمدند و گفتند: امیر از تو میپرسید و میگفت: اگر دانستمی که او بیمار است عیادتش میکردم و چنان به وی خبر دادهاند که بر در خانه مینشینی و میگفت: دیر شد که نزد ما نیامد و دوری و جفا را سلطان تحمل نکند، تو را سوگند میدهیم که با ما بیایی. پس هانی جامة خود را بخواست و بپوشید و استر خویش را سوار شد، چون نزدیک قصر رسید در دلش افتاد که شرّی در پیش است به حسّان بن اسماء خارجه گفت: برادرزاده! من از این مرد ترسانم تو چه بینی؟ گفت: من بر تو هیچ ترس ندارم. اینگونه اندیشهها به خود راه مده و اسماء هیچ از ماجرا آگاه نبود اما محمد اشعث میدانست؛ پس این جماعت بر ابن زیاد داخل شدند و هانی با ایشان، چون ابن زیاد وی را بدید گفت: ( ارشاد) اَتَتْکَ بِخائِنٍ رِجلاهُ یعنی خیانتکار به پای خود آمد، چون نزدیک ابن زیاد شد شریح نزد او نشسته بود روی به جانب او کرد و گفت:
أرِیـدُ حَبَاءَهُ وَ یُرِیدُ قَتْلِی
عَذِیُرکَ مِنْ خَلِیلِکَ مِن مُرادٍ
این شعر از عمرو بن معدیکرب است یعنی: میخواهم او را عطایی بخشم و او میخواهد مرا بکشد بگو بهانة تو چیست نزد دوست مرادی تو؟ ( کامل)
#نویسنده حاج شیخ عباس قمی ره
#ادامه.دارد....
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨
عاشقان_ظهور
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• #زندگی_پس_از_مرگ #قسمت4⃣1⃣1⃣ مؤلف گوید که علامه مجلسی رحمه الله در «عَیْنُ
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#زندگی_پس_از_مرگ
#قسمت5⃣1⃣1⃣
قصه سوم
«اِبنِ بابِوَیه» نقل کرده است که روزی حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم در سایه درختی نشسته بودند در روز بسیار گرمی. ناگاه شخصی آمد و جامه های خود را کند و در زمین گرم [داغ می غلطید و گاهی شکم خود را و گاهی پیشانی خود را بر زمین گرم [داغ می مالید و می گفت: ای نفس! بچش، که عذاب الهی از این عظیم تر است. حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم به او نظر می فرمود. پس او جامه های خود را پوشید. حضرت او را طلبیدند و فرمودند که ای بنده خدا! کاری از تو دیدم که از دیگری ندیده ام چه چیز تو را باعث بر این شد؟ گفت: ترس الهی مرا باعث این شد، و به نفس خود این
گرمی را چشانیدم که بداند عذاب الهی را - که از این شدیدتر است - تاب ندارد.
پس حضرت فرمود که: از خدا ترسیده ای آنچه
شرط ترسیدن است، و به درستیکه پروردگار تو مباهات کرد به تو با ملائکه سماوات. پس به اصحاب خود فرمود که نزدیک این مرد روید تا برای شما دعا کند. چون به نزدیک او آمدند گفت: خداوندا! جمع کن امر همه را بر هدایت، و تقوا را توشه ما گردان و بازگشت ما را به سوی بهشت گردان.(353)
قصه چهارم
از حضرت «امام محمد باقر»علیه السلام منقول است که زن زناکاری در میان بنی اسرائیل بود که بسیاری از جوانان بنی اسرائیل را مفتون خود ساخته بود. روزی بعضی از آن جوانان گفتند که اگر فلان عابد مشهور، این را ببیند فریفته خواهد شد. آن زن چون این سخن را شنید گفت: و اللَّه به خانه نروم تا او را مفتون خود کنم. پس در همان شب قصد منزل آن عابد نمود و در را کوبید و گفت: ای عابد، مرا امشب پناه ده که در منزل تو شب را به روز آورم. عابد اِبا نمود، آن زن گفت که بعضی از جوانان بنی اسرائیل با من قصد زنا دارند و از ایشان گریخته ام و اگر در نمی گشایی ایشان می رسند به من و فضیحت می رسانند به من. عابد چون این سخن را شنید در را گشود.
چون زن به منزل عابد درآمد جامه های خود را افکند. چون عابد حُسن و جمال او را مشاهده نمود از شوق بی اختیار شد و دست به او رسانید
و در حال، مُتَذَکِّر شد و دست از او برداشت و دیگی در
بار داشت که آتش در زیر آن می سوخت، رفت و دست خود را در زیر دیگ گذاشت. زن گفت که چه کار می کنی؟ گفت: دست خود را می سوزانم به جزای آن خطایی که از من صادر شد. پس زن بیرون شتافت و بنی اسرائیل را خبر کرد که عابد دست خود را می سوزاند. چون بیامدند دستش تمام سوخته بود.(354)
📚پی نوشتها
353) بحارالانوار، ج 70، ص 378.
354) بحارالانوار، ج 70، ص 387.
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
عاشقان_ظهور
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃 #شش_ماه_پایانی_ظهور #قسمت4⃣4⃣ 🌺🍃حضرت در ادامه فرمودند: 🌸«پس از استقرار فرمانده سپاه سفی
🍃🌹🍃🌸🌸🌹🍃
#شش_ماه_پایانی_ظهور
#قسمت5⃣4⃣
🌺🍃گویی سفیانی و یا رفیق او را میبینم که بساطش را در محلههای شما در کوفه پهن کرده و منادی او ندا میدهد که هر کس سر شیعة علی [(ع)] را بیاورد هزار درهم میگیرد. [به دنبال این حرف] همسایه به همسایهاش حمله میکند و میگوید: «این از آنهاست» و گردنش را میزند و هزار درهم میگیرد. و فرمانروایی بر شما در آن روز تنها از آن
زنازادگان است. گویی من به صاحب بُرقَع (شخص نقابدار) مینگرم.»
راوی پرسید: صاحب برقع کیست؟ فرمودند:
مردی که خودتان خواهید گفت او نقاب زده است90 به سمت شما میآید، شما را میشناسد و شما او را نخواهید شناخت. از تکتک شما عیبجویی خواهد کرد؛ چرا که او زنازادهای بیش نیست.»
🍃پس از تبیین جنبش سفیانی با کمک روایات شریفه و با توجّه به کثرت اشاره و مطالب راجع به آن و اینکه بعضی از آیات «قرآن کریم» در مورد این جریان است، تأکید میشود که سفیانی، واضحترین، محکمترین و قابل اعتمادترین نشانه در روایات است که
نیرویش تا پیش از شنیده شدن ندای آسمانی و فرو رفتن در بیابان کم نمیشود و همانطور که در آیندة نزدیک خواهیم دید، برخی دیگر از نشانهها مختص به اوست؛ خصوصاً فرو رفتن در زمین که مخصوص سپاهیان اوست.91
#📚پی نوشتها
90. بُرقَع را میتوان به نقاب و روبند و چفیه ترجمه کرد که مرحوم آیتالله خراسانی معنی سوم را در نظر گرفته است. (ر.ک: «مهدی منتظر(عج)»، ص 273) که با توجّه به اینکه چفیه جزئی از لباس رسمی اعراب به شمار میرود و یکی از استفادههای آن برای نقاب میباشد، هر سه معنا یک مطلب را میرسانند و صدالبتّه فراموش نکنیم که مفهوم چفیه در نزد اعراب و شهروندان «جمهوری اسلامی ایران» کاملاً متفاوت است. (م).
۹۱》السفیانی》ص ۱۰۶
#ادامه.دارد.....
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃
عاشقان_ظهور
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨ #آنچه_در_کربلا_گذشت #قسمت4⃣8⃣ مؤلّف در حاشیه گفته است: این شاعر عبدالله بن زبیر اسدی اس
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨
#آنچه_در_کربلا_گذشت
#قسمت5⃣8⃣
🌸🍃و در مناقب ابن شهرآشوب است که: با تیر و سنگ چندان بر پیکر او زدند که مانده و کوفته شد و بر دیواری تکیه داد و گفت: چون است که بر من سنگ میافکنید مانند کفّار، با اینکه من از اهل بیت پیغمبران ابرارم. چرا مراعات حقّ رسول خدا را دربارة ذریّت او نمیکنید؟
ابن اشعث گفت: خویشتن را به کشتن مده تو در زینهار منی.
مسلم گفت: آیا با اینکه توانایی دارم اسیر گردم لاوالله چنین نخواهد شد و بر ابن اشعث حمله کرد او بگریخت. مسلم گفت: بار خدایا تشنگی مرا میکشد، پس از هر سوی بر وی حمله کردند و بکیر بن حمران احمری لب بالای او را با شمشیر بخست و مسلم بر وی شمشیری بزد که در اندرون او رفت او را بکشت و کسی از پشت، نیزهای بر مسلم فرو برد که از اسب بیفتاد و دستگیر شد.
شیخ مفید و جَزَری و ابوالفرج گفتند: مسلم خستة زخمها شد و از قتال فرو ماند، پس به کناری جست و پشت به خانة همسایه داد.
محمد اشعث نزدیک او شد و گفت: تو را امان است. مسلم گفت: آیا من ایمنام؟ همة آن مردم گفتند: آری مگر عبیدالله بن عباس سلمی که گفت: لاناقَةَ لِی فِیها وَلاجَمَلی (این عبارت مَثَل است و در فارسی گویند: در این کار خرم به کل نخوابیده یعنی دخلی در این کار ندارم) و به کناری رفت.
ابن عقیل گفت: سوگند به خدا که اگر امان شما نبود دست در دست شما نمینهادم و استری آوردند او را بر آن نشانیدند و مردم اطراف او را گرفته شمشیر از گردنش برداشتند، گویا آن هنگام از زندگانی خود نومید شد و اشک از چشم او روان گشت و دانست که آن مردم وی را میکشند گفت: این آغاز خیانت و پیمانشکنی است.
ابن اشعث گفت: امیدوارم بر تو باکی نباشد.
مسلم گفت: همان امید است و بس، امان شما چه شد اِنّالِلّه و اِنّا اِلَیهِ راجِعُون و بگریست. عبیدالله بن عباس سلمی گفت: هر کس خواهان آن چیزی باشد که تو بودی، وقتی بدو آن رسد که به تو رسید نباید گریه کند.
#نویسنده حاج شیخ عباس قمی ره
#ادامه.دارد....
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨
عاشقان_ظهور
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• #زندگی_پس_از_مرگ #قسمت4⃣2⃣1⃣ 🌺🍃مؤلف گوید که حق تعالی در قرآن مجید فرموده: 🍃
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#زندگی_پس_از_مرگ
#قسمت5⃣2⃣1⃣
🌸🍃از امالی مفید نیسابوری و تاریخ بغداد نقل شده که وقتی حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام حضرت خضرعلیه السلام را در خواب دید، از او نصیحتی طلب فرمود. او کف دست خود را به آن حضرت نشان داد، دید به خط سبزی در آن نوشته شده:
قَدْ کُنْتَ مَیْتاً فَصِرْتَ حَیّاً
وَ عَنْ قَلیلٍ تَعُودُ مَیْتاً
فَابْنِ لِدارِ البَقاءِ بَیتاً
وَ دَعْ لِدارِ الفَنآءِ بَیتاً
[* مرده بودی زنده شدی و طولی نمی کشد مرده می شوی * برای خانه بقاء خانه ای بنا کن و برای خانه فنا و نیستی خانه ای واگذار(372)]
مَثَلِ سوم
نقل است که پادشاهی بود در نهایت عقل و فطانت، و مهربانی داشت با رعیّت، و پیوسته در اصلاح ایشان می کوشید و به امور ایشان می رسید. و آن پادشاه وزیری داشت موصوف
به صدق و راستی و صلاح و در اصلاح امور رعیّت، اعانتِ او می نمود و محلّ اعتماد و مشورت او بود، و پادشاه هیچ امری را از او
مخفی نمی داشت و وزیر نیز با پادشاه بر این منوال بود، لیکن وزیر به خدمت علماء و صلحاء و نیکان بسیار رسیده بود و سخنان حق از ایشان فرا گرفته بود، و محبت ایشان را به جان و دل قبول کرده بود، و به ترک دنیا راغب بود، و از جهت تقیّه از پادشاه و حفظ نفس خود از ضرر او هرگاه به خدمت او می آمد، به ظاهر سجده بتان می کرد و تعظیم آنها می نمود و از غایتِ اِشْفاق و مهربانی که به آن پادشاه داشت پیوسته از گمراهی و ضلالت او دلگیر و غمگین بود و منتظر فرصت بود که در محلّ مناسبی او را نصیحت کند و او را هدایت نماید.
تا آنکه شبی از شبها بعد از آنکه مردم همگی به خواب رفته بودند پادشاه به وزیر گفت که: بیا سوار شویم و در این شهر بگردیم و ببینیم که احوال مردم چون است و مشاهده نماییم آثار بارانها را که در این ایّام بر ایشان باریده است.
📚پی نوشتها
372) سفینه البحار، ج 2، ص 610.
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
عاشقان_ظهور
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃 #شش_ماه_پایانی_ظهور #قسمت4⃣5⃣ ... و صدای سومی که [با آن] بدنی واضح و نمایان در قرص شمس د
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃
#شش_ماه_پایانی_ظهور
#قسمت5⃣5⃣
🌺🍃نشانة آن روز، دستی است از آسمان بر حکومت و امیر آن زمان دلالت کرده که مردم به آن خواهند نگریست.»
🍃چقدر امامان بزرگوار(ع) بلندمرتبهاند که صدها سال قبل، ما را از این جریانات باخبر کردند! بدن و دست، معجزهای الهی است و در حالی که انسان در عصر کنونی ثابت کرد میتواند صحبتهایش را با اختراعات و اکتشافات و علم خویش از سطح ماه به زمین منتقل کند و از آنها بیشتر قدرتنمایی کند، از خداوندی که مسلّماً از مخلوقاتش داناتر و تواناتر است، این مطلب، خیلی عجیب و غیرقابل تصوّر نخواهد بود.
🌸🍃6. نداهای سهگانه
🌺🍃سه ندای آسمانی را همه در ماه رجب میشنوند:
🍃ندای اوّل: الا لعنةالله علی القوم الظالمین؛ بدانید لعنت خدا شامل حال جمعیّت ظالم و ستمکار میشود.
🍃ندای دوم: یا معاشرالمؤمنین اَزِفَتالآزفة؛110 ای گروه مؤمنان قیامت (ظهور) نزدیک شده است.111
🍃ندای سوم: بدن آشکار و نمایانی ندا میدهد: الا ان الله بعث مهدی آل محمّد9 للقضاء علیالظالمین؛ بدانید که خداوند مهدی آل محمّد(ص) را برای نابود کردن ستمکاران برانگیخت و فرستاد.
🌺🍃امام رضا(ع) طیّ حدیثی طولانی فرمودند:
🍃«قَدْ نُودُوا نِدَاءً یَسْمَعُهُ مَنْ بِالْبُعْدِ کَمَا یَسْمَعُهُ مَنْ بِالْقُرْبِ یَکُونُ رَحْمَةً عَلَى الْمُؤْمِنِینَ وَ عَذَاباً عَلَى الْکَافِرِینَ فَقُلْتُ بِأَبِی وَ أُمِّی أَنْتَ وَ مَا ذَلِکَ النِّدَاءُ قَالَ ثَلَاثَةُ أَصْوَاتٍ فِی رَجَبٍ أَوَّلُهَا أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ وَ الثَّانِی أَزِفَتِ الْآزِفَةُ یَا مَعْشَرَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الثَّالِثُ یَرَوْنَ یَداً بَارِزاً مَع قَرْنِ الشَّمْسِ یُنَادِی أَلَا إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ فُلَاناً عَلَى هَلَاکِ الظَّالِمِینَ فَعِنْدَ ذَلِکَ یَأْتِی الْمُؤْمِنِینَ الْفَرَجُ وَ یَشْفِی اللَّهُ صُدُورَهُمْ- وَ یُذْهِبْ غَیْظَ قُلُوبِهِمْ؛112و113
#📚پی نوشتها
110. سورة نجم (53)، آیة 57.
111.آزفـة امری است که به نزدیکی وصف میشده یا واقعاً نزدیک شدنی بوده است (ر.ک: علّامه مجلسی، «سه رساله دربارة حجـة ابن العسکری(ع)»، ص 158.) که این لفظ در «قرآن» به معنای قیامت به کار رفته و در اینجا منظور ظهور حضرت مهدی(عج) میباشد. (م).
112. سورة توبه (9)، آیة 15.
113. نعمانی، «الغیبـة»، ص 181؛ شیخ طوسی، «الغیبـة»، ص 439.
#ادامه.دارد.....
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃
عاشقان_ظهور
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨ #آنچه_در_کربلا_گذشت #قسمت4⃣9⃣ و از اینجا دانسته میشود آنچه در روضةالصّفا و حبیبالسّیر
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨
#آنچه_در_کربلا_گذشت
#قسمت5⃣9⃣
🌺🍃فصل نهم
از سوانح بزرگ به روزگار قتل مسلم بن عقیل کشتن میثَم تمّار و رشید هجری است پس مقتل آنها را یاد کنیم و به مناسبت، مقتل حُجر بن عدی و عمرو بن الحمق را هم بیاوریم (رضوان الله علیهم اجمعین).
در ذکر مَیثم بن یحیی تمّار(قده):
میثم از مخصوصان اصحاب امیرالمؤمنین(ع) بود و از برگزیدگان آنها. بلکه او و عمرو بن حمق و محمد بن ابیبکر و اویس قرنی از حواریان آن حضرت بودند و امیرالمؤمنین(ع) فراخور استعداد او وی را علم آموخته بود و گاه از وی میتراوید. و ابن عباس که شاگرد امیرالمؤمنین بود و تفسیر قرآن از او فرا گرفته و به قول محمد حنفیّه ربّانی امّت بود گفت: یا ابن عباس هر چه خواهی از تفسیر قرآن از من بپرس که تنزیل آن را بر امیرالمؤمنین قرائت کردم و تأویل آن را هم به من آموخت.
ابن عباس گفت: ای کنیزک کاغذ و دوات بیاور، و شروع به نوشتن کرد، و روایت شده که چون فرمان به دار آویختن او صادر شد با بانگ بلند فریاد زد: ای مردم هر کس خواهد حدیث سر از امیرالمؤمنین(ع) بشنود نزد من آید پس مردم بر گرد او فراهم شدند و او به حدیث کردن عجایب شروع کرد و از زهّاد بود چنانکه پوست بر تنش خشک شده بود از عبادت و زهد.
و از کتاب غارات تألیف ابراهیم ثقفی نقل است که: امیرالمؤمنین(ع) او را بر علم بسیار و اسرار پنهان از اسرار وصیت آگاه کرده بود و گاه بود که پارهای از آن علوم را برای مردم میگفت و گروهی از اهل کوفه به شک میافتادند و علی(ع) را نسبت به مَخْرَقه و تدلیس میدادند تا روزی در حضور مردم بسیار از اصحاب خود که بعضی شاکّ و بعضی مخلص بودند گفت: ای میثم تو را پس از من دستگیر کنند و آویخته میشوی و چون روز دوم شود از دهان و بینی تو خون روان شود چنانکه ریش تو را خضاب کند و چون روز سوم شود حربه بر پیکرت فرو برند و از آن درگذری پس در انتظار آن باش و آنجای که تو در آنجا آویخته شوی بر در خانة عمرو بن حریث است و تو یکی از ده نفر هستی که مصلوب گردند و دار تو از آنها کوتاهتر و تو به زمین نزدیکتر باشی و من آن درخت خرما که تو را بر آن آویزند به تو بنمایم.
#نویسنده حاج شیخ عباس قمی ره
#ادامه.دارد....
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨
عاشقان_ظهور
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• #زندگی_پس_از_مرگ #قسمت4⃣3⃣1⃣ 🌺🍃مَثَلِ پنجم برای دنائت و پستی جهل، و تحریص ب
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#زندگی_پس_از_مرگ
#قسمت5⃣3⃣1⃣
حکیم سنایی فرمود:
ای هواهای تو خدا انگیز
وی خدایان تو خدا آزار
ره رها کرده ای از آنی گم عِزّ ندانسته ای از آنی خوار
علم کز تو، تو را نه بستاند
جهل از آن علم بِه بُوَد صد بار
غول باشد نه عالم آنکه از او
بشنوی گفت و نشنوی کردار
عالمت غافل است و تو غافل خفته را خفته کی کند بیدار
کی در آید فرشته تا نکنی سگ ز در دور و صورت از دیوار
دِه بُوَد آن نه دل که اندر وی گاو و خر باشد و ضِیاع و عِقار
سائق و قائد و صراط اللَّه بِه ز قرآن مدان و بِه ز اخبار
تمام شد آنچه مُقَدّر شده بود ثبت آن در این رساله شریفه، در نیمه شهر رمضان المبارک روز ولادت با سعادت سبط جلیلِ حضرت خیر الوری، جناب امام حسن مجتبی - صلوات اللَّه و سلامه علیه - سنه 1347. و چون این رساله در این ماه شریف تمام شد مناسب است که به دو دعای شریف ختم شود:
اول:
شیخ مفید [قدس سره در کتاب «مُقنِعَه» روایت کرده از ثقه جلیل القدر، علیّ بن مهزیار از حضرت ابو جعفر جوادعلیه السلام که مستحب است بسیار بگویی در هر وقت از شب یا روزِ این ماه، از اوّل تا به آخر آن:
«یا ذَا الَّذی کانَ قَبْلَ کُلِّ شَیْی ءٍ، ثُمَّ خَلَقَ کُلَّ شَیْی ءٍ، ثُمَّ یَبْقی وَ یَفْنی کُلُّ شَیْی ءِ، یا ذَالَّذی لَیْسَ کَمِثْلِهِ
شَیْی ءٌ، وَ یا ذَالَّذی لَیْسَ فِی السَّمواتِ الْعُلی وَ لا فِی الْاَرَضینَ السُّفْلی وَ لا فَوْقَهُنَّ وَ لا تَحْتَهُنَّ وَ لا بَیْنَهُنَّ اِلهٌ یُعْبَدُ غَیْرُهُ، لَکَ الْحَمْدُ حَمْداً لا یَقْوی عَلی اِحْصائِه اِلّا اَنْتَ، فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلوهً لا یَقْوی عَلی اِحْصائِها اِلّا اَنْتَ».(386)
دوم:
شیخ کلینی و دیگران روایت کرده اند که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام این دعا را تعلیمِ زُرارَه فرمود که در زمان غیبت و امتحان شیعه بخواند:
«اَللَّهُمَّ عَرِّفْنی نَفْسَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی نَفْسَکَ لَمْ اَعْرِفْ نَبِیَّکَ، اَللَّهُمَّ عَرِّفْنی رَسُولَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَکَ، اَللَّهُمَّ عَرِّفْنی حُجَّتَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دینی .(387)
[بدانکه علما نوشته اند که از تکالیف آدمی در زمان غیبت، دعا برای امام زمان علیه السلام و صدقه دادن برای آن وجود مقدس است، و از جمله دعاهایی که وارد شده است که همیشه بگویی بعد از تمجید حق تعالی و صلوات بر حضرت رسول و آل اوعلیهم السلام:
«اَلَّلهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُکَ
عَلَیْهِ وَ عَلی آبائِه فی هذِهِ السَّاعَهِ وَ فی کُلِّ ساعَهٍ وَلیّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلا».(388)(389)]
«کَتَبَهُ العَبدُ عَبّاسُ القُمّی فی سَنَهِ سَبعٍ وَ اَربَعین
بَعدَ اَلفٍ وَ ثَلاثمِأهٍ فی جَوارِ الرَّوضَهِ الرَّضَوِیَّه لا زالَت مَهبَطاً لِلفُیُوضاتِ الرَّبّانِیَّهَ وَ الحَمُد للَّهِ اَوَّلاً وَ آخِراً وَ صَلَّی اللَّهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ》
📚پی نوشتها
386) شیخ مفید، المقنعه، ص 320، قم، دفتر نشر اسلامی.
387) کافی، ج 1، ص 337، ح 5.
388) عباراتِ داخل علامت [] در چاپ اول موجود نیست.
389) کافی، ج 4، ص 162، ح 4، با اندک اختلاف در تقدیم و تأخیر برخی از کلمات
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
عاشقان_ظهور
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃 #شش_ماه_پایانی_ظهور #قسمت4⃣6⃣ دو نشانه پیش از ظهور قائم(عج) خواهد بود: خورشیدگرفتگی در ن
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃
#شش_ماه_پایانی_ظهور
#قسمت5⃣6⃣
نشانة قیام حضرت مهدی(عج) کسوف خورشید در سیزدهم یا چهاردهم ماه رمضان است.»
خسوف ماه معمولاً به جهت قرار گرفتن زمین در میان خورشید و ماه رخ میدهد که زمان آن هم در نیمة ماههای قمری است. کسوف خورشید هم غالباً وقتی مشاهده میشود که ماه بین زمین و خورشید قرار گیرد و زمان آن هم در آخر ماههای قمری است. چنین حادثهای در زمانی غیر از زمان عادی آن بنابر گفته روایات با فرض احتمالات زیر ممکن میشود:
احتمال اوّل: این قضیه معجزهگونه و از طریق یکی از اسباب و علل عادی [و ناشناخته] انجام شود.
البته با اختلافی ساده و آن هم آگاهی ما از زمان وقوع آن است، که البتّه طریقه حدوث این اعجاز یا کیفیت شکلگیری را نمیتوانیم تصور کنیم و همین قدر کافی است که بدانیم این معجزه انجام میشود و آن هم معجزهای که از زمان هبوط حضرت آدم(ع) تاکنون سابقه نداشته است و لذا محاسبات ستارهشناسان را برهم میزند126
📚پی نوشتها
126. نکتهای که لازم است راجع به معجزه تذکّر داده شود این است که معجزة استفاده از یکی از سنن و قوانین مخفی و نامشهود طبیعت است؛ نه اینکه امر غیر ممکنی را ممکن کنند. البتّه این سنّتهای مورد استفاده در معجزه را گاهی ممکن است در عصرهای بعد، از برخی دیگر مشاهده شود که البتّه ضربهای به معجزه بودن آن قضیه نمیزند؛ چرا که در آن شرایط زمانی و مکانی که توسط اوّلین نفر انجام شده است حکم اعجاز داشته است و پس از آن کرامت شمرده میشود.مضاف بر اینکه یکی از شرایط معجزه این است که شخص اعجازکننده نیّت اعجاز و ابراز تحدی بکند والا بسیاری از کراماتی که از ائمه(ع) و پیروان ایشان نقل شده است را نبایست معجزه بنامیم و بدانیم. (م).
#ادامه.دارد....
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃
عاشقان_ظهور
🍃🌸🍃🌸🌸🍃🌸🍃 #شش_ماه_پایانی_ظهور #قسمت4⃣7⃣ الف) پس از شکر و ستایش خداوند بجا آوردن نماز صبح جمعة مور
🍃🌸🍃🌸🌸🍃🌸🍃
#شش_ماه_پایانی_ظهور
#قسمت5⃣7⃣
پس از شنیده شدن ندای آسمانی میان مردم، اختلاف، جنگ و فتنة نبرد قرقیسیا پدید آمده و به دنبال آن قحطی و گرانی خوراکیها پیش میآید و از اینرو ائمّه(س) به شیعیان مؤمن خویش و مسلمان سفارش کردهاند که غذا و نیازمندیهای خود و خانوادههایشان را برای مدّت یکسال ذخیره کنند. شما را به خدا، ببینید امامان بزرگوار ما(ع) چقدر تیزبین بودهاند و به چه میزان، به شیعیان و دوستداران خویش محبت میورزیدهاند. ما در طول سالهای عمر خود چگونه به این محبّتهای ایشان جواب دادهایم و چقدر در صدد جبران محبّتهایشان بودهایم؟ آری! هرکس که به آنها عشق ورزیده و با آنها ارتباط دارد؛ میتواند به محبّت ایشان نسبت به خود مباهات و افتخار کند.
3. بیعت کردن سی هزار نفر از قبیله بنیکلب با سفیانی
سفیانی در ماه رجب شورش کرده و به مبارزات نظامی و سیاسی و جنگهای خویش جامه عمل میپوشاند و محدوده نفوذ خویش را گسترش میدهد و در این زمان دیگران هم به او پیوسته و مجموعهها و قبایل غیر دینی به دنبال او راه میافتند. پیامبراکرم(ص) در اینباره فرمودند:
#ادامه.دارد....
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
🍃🌸🍃🌸🌸🍃🌸🍃
عاشقان_ظهور
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨ #آنچه_در_کربلا_گذشت #قسمت4⃣0⃣1⃣ مترجم گوید: از تشابه و مجازات آنها عجب نباید داشت چون در
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨
#آنچه_در_کربلا_گذشت
#قسمت5⃣0⃣1⃣
مغیره هلاک شد در سال پنجاهم. پس بصره و کوفه هر دو را به زیاد سپردند و زیاد به کوفه آمد و سوی حجر فرستاد. او بیامد و پیش از این با او دوست بود و گفت: به من خبر رسیده است تو با مغیره چه میکردی و او بردباری مینمود اما من به خدا سوگند که تحمل مانند آن را ندارم و تو مرا دیدی و شناختی که دوست علی(ع) بودم29 و مودّت او داشتم، اکنون خداوند آن را از سینة من برکنده است و مبدّل به دشمنی و کینه کرده است و آنچه دانسته و شناخته بودی از کینه و دشمنی معاویه آن را بگردانیده و مبدّل به دوستی و مودّت کرده است اگر تو راست باشی دنیا و دین تو سالم ماند و اگر به راست و چپ زنی خویشتن را هلاک کرده و خون تو به هدر رود و من دوست ندارم بیمقدمه شکنجه به تو برسانم و بیجهت بر تو بگیرم بار خدایا گواه باش.
پس حجر گفت: هرگز امیر از من نبیند مگر چیزی که بپسندد و من نصیحت او را بپذیرفتم. و از نزد او بیرون آمد و سخت میترسید و پرهیز میکرد و زیاد او را نزدیک خود میخواند و مینواخت و شیعه نزد حجر آمد و شد داشتند و سخن او میشنیدند و زیاد زمستان به بصره میگذرانید و تابستان به کوفه، و خلیفة او در بصره سمرة بن جُندب بود و در کوفه عمرو بن حُرَیث. پس عمارة بن عَقبه با زیاد گفت: شیعه نزد حجر میروند و کلام او میشنوند و بیم آن دارم که هنگام بیرون رفتن تو شوری بر پای کند. زیاد او را بخواند و بیم داد و سخت بترسانید و به بصره رفت و عمرو بن حریث را به جانشینی خود در کوفه گذاشت و شیعه نزد حجر میرفتند و او میآمد تا در مسجد مینشست و شیعه با او مینشستند تا ثلث یا نصف مسجد را میگرفتند و نظّارگیان بر گرد ایشان چنانکه مسجد را پر میکردند، آنگاه بسیار شدند و بانگ و خروش آنها بسیار شد و به مذّمت معاویه و دشنام وی و ناسزا گفتن به زیاد صدا بلند کردند و عمرو بن حریث را این خبر رسید. به منبر برآمد و اشراف شهر بر گرد وی فراهم شدند.
📚پی نوشتها
29ـ ابوعبدالله جهشیاری در کتاب الوزراء گوید که: چون علی(ع)به بصره آمد، زیاد پنهان شد. وقتی که امیرالمؤمنین(ع) عبدالرحمن بن ابیبکر را ملاقات کرد از او پرسید: ای کل عمّ تو کجاست؟ عبدالرحمن گفت: تو را بر او دلالت میکنم اگر امان دهی او را. گفت: امان دادم و زیاد در خانة مادرش بود. آن حضرت را آنجا آورد و علی(ع) فرمود: مال خراج که در دست تو بود کجاست؟ زیاد گفت: همچنان برجاست.
امیرالمومنین(ع) فرمود: چون تو مردی باید امین خزانه شود. آنگاه با علی آمد و علی(ع)با اصحاب خود فرمود کارآمد مردی است وقتی حضرت امیر(ع) از بصره بیرون رفت خراج و دیوان بدو سپرد. مترجم.
#نویسنده حاج شیخ عباس قمی ره
#ادامه.دارد....
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨
عاشقان_ظهور
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃 #شش_ماه_پایانی_ظهور #قسمت4⃣8⃣ بخش پنجم: حوادث ماه ذیقعده از جمله آثار و تبعات «معرکة قر
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃
#شش_ماه_پایانی_ظهور
#قسمت5⃣8⃣
وقتی صیحه در ماه رمضان شنیده شد، در ماه شوّال جنگی برپا میشود (معرکة قرقیسیا) قبایل به مسافرت کردن برای تهیة خوراکیها و جنگیدن (با همدیگر برای آن) در ماه ذیقعده میپردازند. در ماه ذیحجه هم حجّاج، غارت میشوند و خون به پا میشود.»
عبارت «تمیر القبائل» که در حدیث آمده، بدین معنی است که غذا را از شهری به شهر دیگر منتقل کنند و به آن غذایی که منتقل میشود هم «میره» میگویند. پس معنی این بخش از حدیث این میشود که قبایل از شهری به شهر دیگر میروند تا از آن برای خود غذا خریده و آن را برای مدّت یک سال مصرف خود انبار کنند و از ترس بخل، احتکار، قحطی و گرانی و آلودگی غذاها به جهت جنگها وکشتارها و اسلحههای کشتار جمعی، از آن محافظت میکنند.
محمّد بن مسلم نقل کرد که از امام صادق(ع) شنیدم که میفرمودند:
«إِنَ قُدَّامَ الْقَائِمِ عَلَامَاتٍ تَکُونُ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى لِلْمُؤْمِنِینَ قُلْتُ فَمَا هِیَ جَعَلَنِی اللَّهُ فِدَاکَ قَالَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ یَعْنِی الْمُؤْمِنِینَ قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ(عج) «بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِین»؛168 و169
📚پی نوشتها
168. سورة بقره (2)، آیة 155.
169. «اعلام الوری»، ص 456.
#ادامه.دارد....
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃
عاشقان_ظهور
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨ #آنچه_در_کربلا_گذشت #قسمت4⃣1⃣1⃣ امیرالمؤمنین(ع) وقتی با او گفت: در اینجا خانه داری؟ گفت:
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨
#آنچه_در_کربلا_گذشت
#قسمت5⃣1⃣1⃣
ناشره از عمرو بن حمق روایت کند که: وی پیغمبر(ص) را آب داد، آن حضرت دربارة وی دعا کرد: «اَللّهُمَّ مَتِّعه بِشَبابِه»: خدایا او را از جوانی برخوردار گردان. هشتاد سال بزیست و در ریش او موی سپید دیده نشد و پس از پیغمبر(ص) از پیروان علی(ع) گشت و در همة مشاهد جَمَل و صفین و نهروان با آن حضرت بود و به یاری حجر بن عُدیّ برخاست و از اصحاب او بود از ترس زیاد از عراق به جانب موصل گریخت و در غاری نزدیک موصل پنهان شد عامل موصل سوی او فرستاد تا دستگیرش کنند. او را در غار مرده یافتند. مار او را گزیده بود بدانجا درگذشت. قبر او بیرون شهر موصل معروف است. به زیارت آن روند و بر آن قبّه کردهاند.
ابوعبدالله سعید بن حَمدان پسر عمّ سیفالدّوله و ناصرالدّوله در شعبان 336 آغاز عمارت آن کرد و میان شیعه و اهل سنت به سبب آن عمارت فتنه برخاست.
و در رجال کشّی گوید: او از حوارییّن امیرالمؤمنین(ع) است و از سابقین که سوی آن حضرت بازگشتند.
و از کتاب اختصاص منقول است که: در ذکر سابقین و مقرّبین امیرالمؤمنین(ع) گوید: حدیث کرد ما را جعفر بن حسین از محمد بن جعفر مُودِّب که چهار رکن شیعه چهار کساند از صحابه: سلمان، مقداد، ابوذر و عمّار. و مقرّبان آن حضرت از تابعین اویس بن انیس قرنی است آن که خدای تعالی شفاعت او را در دو قبیلة رِبیعه و مُضر میپذیرد اگر شفاعت کند و عمرو بن حَمِق. و جعفر بن حسین گفت: منزلت او از امیرالمؤمنین چنان بود که سلمان ـ رضیالله عنهـ از رسول خدا(ص) رُشَید هجری، میثم تمّار، کمیل بن زیاد نخعی. قنبر مولی امیرالمؤمنین(ع) عبدالله بن یحیی که امیرالمؤمنین(ع) روز جمل با او گفت: ای پسر یحیی مژده دهم تو را و پدرت را که شما از شُرطَة الخمیساید خدای تعالی شما را در آسمان بدین نام خواند.
مترجم گوید: شُرطةالخمیس پاسبان سپاه است که در زمان ما قلعهبان و دژبان گویند. و این گروه بیش از همة افراد لشکر نزد سپهسالار امین و ثقهاند که نظم لشکر بدانها سپرده است (امیرالمؤمنین(ع) دوستان خالص و امین را شرطةالخمیس مینامید) جُندَب بن زُهَیر عامری و بنوعامر، شیعة مخلص علی(ع) بودند چنانکه شاید حبیب بن مظاهر اسدی، حارث بن عبدالله اعور همدانی، مالک بن حارث اشتر، العَلَم الازدی، ابوعبدالله جُدَلی، جُوَیریة بن مُسهّر عبدی.
#نویسنده حاج شیخ عباس قمی ره
#ادامه.دارد....
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨
عاشقان_ظهور
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃 #شش_ماه_پایانی_ظهور #قسمت4⃣9⃣ بخش ششم: حوادث ماه ذیحجّه هرچه به زمان و مکان طلوع آن خور
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃
#شش_ماه_پایانی_ظهور
#قسمت5⃣9⃣
سفیانی سپاهی صد و سی هزار نفری را به سوی کوفه و نجف گسیل میدارد که نیروهای آن در روحاء، فاروق و مقام حضرت عیسی(ع) و مریم(س) در «قادسیه» پیاده میشوند. به عبارت دیگر این نیروها از جادة «بابل» به کوفه وارد میشوند.
«روحاء» محلّی است نزدیک «فرات» که برخی گفتهاند، منظور نهر عیسی(ع) است و «فاروق» محلّ جدا شدن جادهها از همدیگر است
(چهارراه) که یکی از این جادهها به سمت «قادسیه» (دیوانیه) میرود و دیگری بابل و بغداد و جادة سوم هم به سوی «ذیالکفل» و کوفه و «نجف» میرود که دیگر جادهها هم از این جاده منشعب میشود.
سی هزار نفر از این سپاه سفیانی که قصد حمله به نجف دارند، به سمت قبر حضرت هود(ع) در «نخیله» (فضای روحانی و معنوی «وادیالسّلام» در نجف اشرف) حرکت کرده و روز عید قربان از مسیر بابل به کوفه میرسند و سپس رو به نجف نموده و از این دو شهر هفتاد هزار دختر جوان را اسیر کرده و در «محامل»185 نهاده و به سمت شویه که قبر کمیل بن زیاد و دیگر یاران حضرت علی(ع) در آنجا قرار دارد حرکت میکنند186 دختران و زنان اسیر را به همراه غنایم به دست آمده در آنجا میگذارند.
#📚پی نوشتها
185 وسایل نقلیه. (م).
186 هماکنون در این مکان گنبد و بارگاهی عظیم برای کمیل و محلّهها و خانههایی در اطراف آن بنا کردهاند.
#ادامه.دارد.....
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃
عاشقان_ظهور
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨ #آنچه_در_کربلا_گذشت #قسمت4⃣2⃣1⃣ در بحار از مناقب قدیم نقل کرده است مُسنداً که: چون حسین
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨
#آنچه_در_کربلا_گذشت
#قسمت5⃣2⃣1⃣
دوم آنکه: در نقل حدیث کلمهای تصحیف شود یا راوی سهواً آن را به کلمة دیگر تبدیل کند و آن سبب استبعاد یا تکذیب حدیث گردد و شاید بعد از این کسی بر آن تصحیف یا سهو مُتَنَبّه گردد و رفع استبعاد شود چنانکه در اول کتاب حدیثی گذشت که حمل عیسی(ع) شش ماه بود و مؤلف گفت: این سهو است و صحیح حمل یحیی است. و در قضیة میثم گفتیم که: وی در آن سال که کشته شد عمره گذاشت نه حج و آن روایت که ذکر حج کرده است مراد عمره است.
سیّم آنکه: مبالغه در حدیثی راه یافته و راوی مطلب را بزرگتر از آنچه واقع شده است بنماید یا کمتر و از این جهت به نظر مُستبعد آید و چون کسی به دقت در آن نگرد اصل واقعه را از زواید آن جدا تواند کرد.
اینها که گفتیم در اخبار ضعیف است و اخبار صحیح را خود تکلیف معیّن است و از اینکه عبیدالله قاتل این دو طفل را بکشت تعجب نباید کرد چون وی مردی تیزبین و دوراندیش و سختسیاست بود و پس از بذل جوائز به کشندگان امام(ع) میترسید مردم به طمع جایزه به اندک تهمتی تیغ در میان قبایل نهند و بی اذن او مردم را بکشند و سرشان را بیاورند و جایزه خواهند که این از هواداران حسین بود. و به روایت مناقب قدیم او به کشتن آن دو طفل از پیش امر نکرده بود.
#نویسنده حاج شیخ عباس قمی ره
#ادامه.دارد....
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
✨🌹🍃🌸🌸🍃🌹✨
عاشقان_ظهور
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃 #شش_ماه_پایانی_ظهور #قسمت4⃣0⃣1⃣ وقتی سپاه سفیانی به سوی کوفه حرکت کند، به طلب اهل خراسان
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃
#شش_ماه_پایانی_ظهور
#قسمت5⃣0⃣1⃣
مردم با هم حج میکنند (مناسک حج را به جای میآورند) و وقوف در عرفاتشان را هم با همدیگر و بدون امام انجام میدهند. هنگامی که در منا هستند، فتنة سختی برمیخیزد و همه قبایل برهم میشورند. «جمره عقبه» از خون رنگین میشود. مردم وحشتزده گشته و به «کعبه» پناهنده میشوند.»
از این حدیث میتوان فهمید که مردم در آن زمان چندان روابط صمیمانهای با هم ندارند که بلافاصله پس از انجام مناسک حج یا حتّی پیش از اتمام آنها، طیّ انجام رمی جمرات در «منا» که بخشی از مناسک حج است، دسته دسته شده و شورشها شکل میگیرد؛ حاجیان غارت شده و اموالشان به تاراج رفته و خودشان هم کشته میشوند و پردههای نوامیس مردم دریده میشود.
سهل بن حوشب از رسول مکرّم خداوند(ص) نقل کرده است که:
«سیکون فی رمضان صوت، و فی شوّال معمعة، و فی ذی القعدة تحارب القبائل، و علامته نهب الحج و تکون ملحمة بمنی و یکثر فیها القتل و تسیل فیها الدماء حتّی تسیل دماؤهم علی الجزیرة [الجمرة]؛195
در ماه رمضان صدایی خواهد بود و در ماه شوّال درگیری و در ذیقعده قبایل با هم به جنگ میپردازند و نشانة آن، تاراج [در] حج است. جنگی در منا به پا میشود و کشتار زیادی طیّ آن رخ میدهد و خون چنان جاری میشود که به جزیره (یا جمره) میرسد.»
📚پی نوشتها
195. «منتخبالاثر»، ص 451؛ «بشارةالاسلام»، ص 34؛ «یومالخلاص»، ص 532؛ «بیانالائمه(س)»، ج 1، ص 433 و ج 2، ص 355.
#ادامه.دارد.....
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃
عاشقان_ظهور
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 #آنچه_در_کربلا_گذشت #قسمت4⃣3⃣1⃣ و در عِقدُ الفرید گوید که: چون خبر خروج حسین(ع) از مکه به
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#آنچه_در_کربلا_گذشت
#قسمت5⃣3⃣1⃣
طبری گفت: یحیی و عبدالله بن جعفر به آن حضرت رسیدند و نامه را تسلیم کردند و خواند. چون بازگشتند گفتند: نامه را به نظر او رسانیدیم، الحاح کردیم شاید بازگردد، عذر آورد که من در خواب رسول خدا(ص) را دیدم و به کاری مرا فرمود که ناچار باید به انجام رسانم چه زیان ببینم و چه سود. گفتند: این خواب چیست؟ فرمود: با هیچ کس نگفتهام و باز با کسی نخواهم گفت تا به لقای پروردگار فائز گردم.
و در روایت ارشاد است که: چون عبدالله جعفر از او نومید گشت، پسران خود عون و محمد را فرمود ملازم او گردند و با او بروند و نزد او جهاد کنند و یحیی بن سعید به مکه بازگشت.
طبری گفت: نامة عمرو بن سعید به حسین(ع) این است:
بسمالله الرحمن الرحیم از عمرو بن سعید سوی حسین بن علی(ع) اما بعد از خدای خواهانم که تو را باز دارد از چیزی که موجب هلاک تو باشد و راه نماید تو را به راه صواب شنیدهام که روی به عراق داری و من تو را به خدا پناه میدهم از مخالفت و میترسم که تو بدین جهت هلاک شوی و عبدالله بن جعفر و یحیی بن سعید را سوی تو فرستادم و با آنها نزد من آی که تو را امان دهم و نیکویی کنم و صِلت دهم و در پناه و زینهار ما نیکی بینی و خدا بر آنچه نوشتم بر من گواه باشد و پایندان و کفیل.
و حسین(ع) به او نوشت: اما بعد آن کس که سوی خدا خواند و عمل نیکو کند با خدا و رسول مخالفت نکرده است و تو مرا به امان و برّ و صِلت خواندی. بهترین امانها امان خداست و او در آخرت کسی را امان ندهد که در دنیا از او نترسیده باشد. از خدا خواهیم که در دنیا از او مخافتی داشته باشیم که موجب ایمنی باشد در روز قیامت و اگر قصد تو از این نامه صلت و احسان با من بوده است خدا تو را جزای خیر دهد در دنیا و آخرت.
( ارشاد) و حضرت امام حسین(ع) روی به جانب عراق داشت و به شتاب میراند و به هیچ چیز عنان نمیگردانید تا به «ذات عِرق» فرود آمد (و ذات عرق جایی است که حاجیان عراقی از آنجا احرام بندند).
مؤلف گوید: سرّ کلام امیرالمؤمنین(ع) در آن وقت ظاهر شد که در امالی طوسی روایت کرده است از عِمارة دُهنی گفت: شنیدم اباالطفیل را میگفت مسیّب بن نجبه نزد امیرالمؤمنین(ع) آمد و گریبان عبدالله بن سبا را گرفته کشانکشان میآورد امیرالمؤمنین(ع) با او گفت: چه شده است؟ گفت: این مرد بر خدا و رسول دروغ میبندد. فرمود: چه میگوید؟ من دیگر گفتار مسیّب را نشنیدم، اما شنیدم امیرالمؤمنین(ع) میفرمود: «هیهاتَ هیهاتَ الْغَضَبُ لکِنْ یَاتِیکُمْ راکِبُ الذِّعلبةَ یَشدّ حَقْوها بِوَضِینِها لَمْ یَقْضَ تَفَثاً مِنْ حَجٍّ وَ لاعُمْرَةٍ فَیَقْتُلُونَه»؛ ولکن نزد شما آید سوار ناقة تندرو که تهیگاه آن را با تنگ بربسته تقصیر حج و عمره نکرده است او را میکشند. و مقصود او از این کلام حسین بن علی(ع) است.
و چون آن حضرت به ذات عرق رسید (ملهوف) بشر بن غالب را دیدار کرد، از عراق میآمد و از مردم عراق بپرسید گفت: مردم را دیدم دلهایشان با تو و شمشیرشان با بنیامیه. آن حضرت(ع) فرمود: برادر بنیاسد راست گفت هر چه خدای خواهد همان شود و هر چه اراده فرماید به همان حکم کند.
#ادامه.دارد....
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
عاشقان_ظهور
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 #آنچه_در_کربلا_گذشت #قسمت4⃣4⃣1⃣ فصل سیزدهم در ذکر دیدار حُرّ بن یزید ریاحی حضرت سیدالشهد
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#آنچه_در_کربلا_گذشت
#قسمت5⃣4⃣1⃣
حسین(ع) فرمود: اِخَنِثِ السّقاء یعنی مشک را بگردان من ندانستم چه کنم. خود برخاست و مشک را بگردانید و من آب نوشیدم و اسب را سیراب کردم.
حرّ بن یزید از قادسیه آمده بود و عبیدالله بن زیاد حصین بن تمیم47 را فرستاده بود و در قادسیه نشانیده و حرّ بن زید را گفته بود با هزار سوار در مقدمه به استقبال امام(ع) فرستند و حُرّ همچنان در پیش آن حضرت ایستاده بود تا هنگام نماز ظهر شد. امام(ع) حَجّاج بن مسروق را فرمود اذان بگوید. اذان بگفت و هنگام اقامه حسین(ع) بیرون آمد با اِزار و رِدا و نعلین خدای را سپاس گفت و ستایش کرد. آنگاه فرمود: ای مردم من نزد شما نیامدم تا وقتی که نامههای شما به من رسید و فرستادگان شما آمدند که نزد ما آی ما امامی نداریم شاید به سبب تو خداوند ما را بر صواب و حق جمع کند اگر بر همان عهد و پیمان استوار هستید باز نمایید که مایة اطمینان من باشد و اگر نه بر آن عهدید که بودید و آمدن مرا ناخوش دارید از همین جا باز میگردم و بدانجایی که بودم میروم. هیچ یک کلمهای در جواب نگفت.
پس مؤذّن را فرمود: اقامه گوی. او اقامة نماز گفت. پس به حُرّ فرمود: میخواهی با اصحاب خود نماز گزاری؟ گفت: نه بلکه تو نماز گزار و ما همه با تو نماز گزاریم. پس حسین(ع) نماز گزارد و آنان را اقتدا کردند.
آنگاه به خیمه درآمد و اصحاب گرد او بگرفتند و حُرّ به جای خود بازگشت و داخل خیمه شد که برای او برافراشته بودند و گروهی از یاران گرد وی فراهم شدند و باقی به صفهای خود بازگشتند و هر یک لگام اسب خود بگرفت و در سایهاش بنشست باز موذّن برای نماز عصر اذان گفت و اقامه و حسین(ع) را پیش داشتند و با همه نماز بگزارد. آنگاه روی بدانها نمود و خدای را سپاس گفت و ستایش کرد پس از آن فرمود: اما بعد ای مردم اگر از خدای بترسید و حق را برای اهلش بشناسید خدای تعالی بیشتر از شما راضی گردد و ما اهل بیت محمد(ص) اولیتریم به تصدّی امر خلافت. از این مدعیان مقامی که از آنِ آنها نیست و میان شما به ستم و زور رفتار میکنند و اگر از حق ابا دارید و ما را نمیپسندید و حق ما را نمیشناسید و رأی شما اکنون غیر از آن است که در نامهها فرستاده بودید و فرستادگان شما گفتند از نزد شما برمیگردم.
#نویسنده حاج شیخ عباس قمی ره
#ادامه.دارد....
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
عاشقان_ظهور
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 #آنچه_در_کربلا_گذشت #قسمت4⃣5⃣1⃣ عبیدالله گفت: یابن رسولالله اگر تو را در کوفه یاران و شیع
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#آنچه_در_کربلا_گذشت
#قسمت5⃣5⃣1⃣
راوی گفت: ابن زیاد از او غافل گشت ناگهان ابن حُرّ از نزد او بیرون شد و بر اسب خویش بنشست باری ابن زیاد متوجه شد گفت: پسر حُرّ کجاست؟ گفتند؟ همین ساعت بیرون شد. گفت: او را بیاورید. شرطیها نزد او حاضر گشتند و گفتند: امیر را اجابت کن. اسب خویش را برانگیخت و گفت: با او گویید والله به اختیار خود هرگز پیش او نیایم و خارج شد تا در خانة احمر بن زیاد طائی فرود آمد و اصحاب وی در آنجا گرد آمدند و رفتند تا به کربلا رسیدند و مصارع قوم را نگریستند و او و اصحابش برایشان رحمت فرستادند و بخشایش از خدای خواستند و باز برفت تا در مدائن فرود آمد و در این باره گفت:
یَقُوُلُ اَمِیرٌ غادِرٌ حقّ غــادِرٍ
فَیانَدَمِی اَنْ لا اُکُوَنَ نَصَرْتُهُ
لا کُنْتَ قاتَلتَ الشَّهید ابّنَ فاطَمَة
اَلاکُــلُّ نَفسٍ لا تُسَـــدِّد نادِمة
تمام ابیات را مؤلف در اشعار مراثی آورده است.
معنی ابیات این است. امیر بیوفا راستی بیوفا
میگوید، چرا با حسین پسر فاطمه جنگ نکردی، و من پشیمانم از اینکه یاری او نکردم. هر کس درستکار نباشد پشیمان شود.
و هم حکایت شده است که از اَسَف دستها را به یکدیگر میزد و میگفت: با خود چه کردم و این شعرها بگفت:
یعنی: ای دریغ و افسوس و تا زندهام دریغ میان سینه و چنبر گردن من در گردش است. هنگامی که حسین(ع) از چون منی یاری طلبید بر گمراهان و منافقان آن روز که در قصر ابن مقاتل با من میگفت: آیا ما را رها میکنی و میخواهی جدا شوی از ما و اگر من به جان با او مساوات کردمی روز لقای پروردگار به کرامت نائل گردیدمی، با پسر مصطفی جانم به فدای او، پشت کرد و وداع گفت و برفت، اگر دریغ و افسوس دل زندهای را شکافتی، دل من میخواست بشکافد. به حقیقت رستگار شدند آنها که حسین(ع) را یاری کردند و نومید گشتند آن دیگران صاحبان نفاق.
سید اجلّ بحرالعلوم ـ عطّر الله مرقَدَه ـ در رجال خود گوید: شیخ نجاشی در کتاب خویش گروهی را نام برده است که از سَلَف صالح یعنی نیکمردان گذشتة ما بودند و از جملة آنها عبیدالله بن حُرّ جعفی را شمرده است و این مرد همان است که حسین(ع) پس از دیدار حرّ بن یزید بر وی بگذشت و طلب یاری کرد از او و او اجابت نکرد.
#نویسنده حاج شیخ عباس قمی ره
#ادامه.دارد....
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
عاشقان_ظهور
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃 #شش_ماه_پایانی_ظهور #قسمت4⃣2⃣1⃣ ای مردم! ما برای خداوند [از شما] یاری میطلبیم و کیست که
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃
#شش_ماه_پایانی_ظهور
#قسمت5⃣2⃣1⃣
4. انصار (یاوران) و بیعت ایشان با حضرت
پس از آنکه حضرت گفتار خویش را به پایان برند، پلیسها و شرطههای حرم تلاش میکنند که ایشان را همانند نفس زکیّه به شهادت برسانند یا حداقل اسیر کنند که اصحاب حضرت، قدم پیش نهاده و شرّ آنها را از امام(عج) دفع میکنند. جبرئیل(ع) هم پشت «کعبه» به عنوان اوّلین نفر با امام(عج) بیعت میکند و پس از او سیصد و سیزده تن یار حضرت و دیگر یاوران با ایشان عهد و پیمان میبندند.
امام صادق(ع) به مفضل به عمر فرمودند:
«... یَا مُفَضَّلُ یُسْنِدُ الْقَائِمُ(عج) ظَهْرَهُ إِلَى الْحَرَمِ وَ یَمُدُّ یَدَهُ فَتُرَى بَیْضَاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ وَ یَقُولُ هَذِهِ یَدُ اللَّهِ وَ عَنِ اللَّهِ وَ بِأَمْرِ اللَّهِ ثُمَّ یَتْلُو هَذِهِ الْآیَةَ «إِنَّ الَّذِینَ یُبایِعُونَکَ إِنَّما یُبایِعُونَ اللَّهَ یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ فَمَنْ نَکَثَ فَإِنَّما یَنْکُثُ عَلى نَفْسِهِ»235 الْآیَةَ فَیَکُونُ أَوَّلُ مَنْ یُقَبِّلُ یَدَهُ جَبْرَئِیلَ(ع) ثُمَّ یُبَایِعُهُ وَ تُبَایِعُهُ الْمَلَائِکَةُ وَ نُجَبَاءُ الْجِنِّ ثُمَّ النُّقَبَاءُ وَ یُصْبِحُ النَّاسُ بِمَکَّةَ فَیَقُولُونَ مَنْ هَذَا الرَّجُلُ الَّذِی بِجَانِبِ الْکَعْبَةِ وَ مَا هَذَا الْخَلْقُ الَّذِینَ مَعَهُ وَ مَا هَذِهِ الْآیَةُ الَّتِی رَأَیْنَاهَا اللَّیْلَةَ وَ لَمْ تُرَ مِثْلَهَا؛236
📚پی نوشتها
235. سورة فتح (48)، آیة 10.
236. «بحارالانوار»، ج 53، ص 8؛ «بشارةالاسلام»، ص 268؛ «الزامالناصب»، ج 2، ص 257؛ «یومالخلاص»، ص 320.
#ادامه.دارد...
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃