چند سال پیش یکی از بازیکنان تیم والیبال آمریکا،
از خبرنگاری که می خواست با او سلفی بگیرد،
پرسید . . .
اینجا همه چرا آیفون دارند؟
هر جا می رویم وقتی با ما عکس می گیرند،
همه آیفون های مدل بالا در دست دارند،
چقدر آیفون اینجا طرفدار دارد،
نکند کارخانه آیفون در ایران است!
باید به ایشون گفت :
نه تنها کارخانه آیفون، ک کارخانه پورشه و بنز و مازراتی هم در اینجاست!
اصلا تمام برندهای بزرگ دنیا در اینجا تولید می شود !
اما اشتباه نکنید، ما ثروتمند نیستیم،
ما فقیران پولداری هستیم که از شدت مصرف گرایی افسار گسیخته و اشرافیت دروغین،
در حال ترکیدنیم👌
ما به هر قیمتی باید با کلاس باشیم !
ما پنج نفری تو آپارتمان شصت متری تو هم می لولیم،
اما تو آشپزخانه پنج متریمون یخچال ساید بای ساید داریم
ما در تمام سال ، بیست هزار تومن خرج کتاب نمی کنیم،
اما ۱۵ تومن برای تلویزیون ال ای دی پول می دهیم
ما در روز ده دقیقه پیاده روی نمی کنیم،
اما یه تردمیل آخرین مدل گوشه خانه مان خاک می خورد
ما خودمان نیستیم ،
یک کپی دست چندم از دیگرانیم
ما حالمان خوب نیست ،
و هرچی درونمان داغون تر و خرابتر و افسرده تر میشود،
بیرونمان شیک تر و خوشگلتر و با کلاس تر
هرچی غم هایمان بیشتر میشود،
سر خاب و سفیداب صورتمان بیشتر میشود
ما شبیه هدیه ی ارزان قیمتی هستیم که یک کاغذ کادوی شیک و رنگارنگ،
به دورش کشیده شده است👌
یک حباب بزرگ پر شده از هیچ
و ما امروزه زندگی نمیکنیم،
ادای زندگی کردن را
در می آوریم!
💯مطالب ناب را در دنیای قدیم مشاهده کنید/کلیک کن
متنی فوق العاده زیبا !
قدیما ﺣﺮﻳﻢ ﺧﺼﻮصی ﻧﺒﻮﺩ، ﻭلی ﭼﺸﻢ ﻫﻴﭽﻜﺲ ﻫﺮﺯﻩ ﻧﺒﻮﺩ.
ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﭘﺎی کسی ﺟﻠﻮی کسی ﺩﺭﺍﺯ ﻧﺒﻮﺩ، ﻭلی ﭘﺸﺖ ﭘﺎ ﺯﺩﻥ ﻫﻢ ﻧﺒﻮﺩ.
ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﺣﺮفی ﺗﻮی ﺩﻟﻬﺎ ﻧﺒﻮﺩ ﻛﻪ ﻫﻴﭻ، حرفی ﻫﻢ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ کسی ﻧﺒﻮﺩ.
ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﺑﺮﮔﺮ ﻭ ﭼﻨﺠﻪ ﻭ ﺑﺨﺘﻴﺎﺭی ﻧﺒﻮﺩ، ﮊﻟﻪ ﻭ ﭘﺎی ﺳﻴﺐ ﻧﺪﺍﺷﺖ، ﻧﻮﻥ ﻭ ﭘﻨﻴﺮ ﺑﻮﺩ.
ﺍﻭﺝ ﻛﻼﺳﺶ ﺗﻮی ﺳﺒﺰی ﻭ ﺍﻧﻮﺍﻉ ترشی ﻭ ﺁﺵ ﺑﻮﺩ.
ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﺭﻧﮓ ﺳﺎﻝ ﻧﺒﻮﺩ، ﻣﺎﻧﺘﻮﻫﺎی ﺭﻧﮕﺎﻧﮓ ﻧﺒﻮﺩ، ﭘﻴﺮﻫﻦ شیک ﻭ بی ﺧﻂ ﻭ ﻳﻘﻪ ﻧﺒﻮﺩ ﻫﺮ چی ﺑﻮﺩ ﺗﻮی ﺑﻘﭽﻪ ﺑﻮﺩ.
ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﭘﻴﺮﻫﻦ ﻣﻦ ﻭ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﻧﺪﺍﺷﺖ، ﻫﺮچی ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍی ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﻭ ﺑﺮﺍی ﻫﻤﻪ ﺑﻮﺩ، ﺁﺭﺯﻭی ﻳﻪ ﺑﭽﻪ ﭘﻮﺷﻴﺪﻥ ﻟﺒﺎﺱ ﻋﻴﺪ ﭘﺎﺭﺳﺎﻝ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﺑﻮﺩ.
ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﭘﻮلی ﻧﺒﻮﺩ، ﻭلی ﺩﻟﻬﺎ ﺧﻮﺵ ﺑﻮﺩ.
ﺧﻮﺵ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ...
💯مطالب ناب را در دنیای قدیم مشاهده کنید/کلیک کن
#حکایت_قدیمی
مادرى قبل از فوتش به دختر خود گفت: این ساعت را مادر بزرگت به من هدیه داده است ، تقریبا 200 سال از عمرش میگذرد. پیش از اینکه به تو هدیه بدهم ، به فروشگاه جواهرات برو و بپرس که آن را چه مقدار میخرند.دختر به جواهر فروشی رفت و برگشت، به مادرش گفت:صد و پنجاه هزار تومان قیمت دادند.
مادرش گفت: به بازار کهنه فروشان برو ، دختر رفت و برگشت و به مادرش گفت: ده هزار تومان قیمت کردند و گفتند بسیار پوسیده شده است. مادر از دخترش خواست اینبار به موزه برود و ساعت را نشان دهد. دختر به موزه رفت و برگشت و به مادرش گفت: مسئول موزه گفت که پانصدمیلیون تومان این ساعت را میخرد و گفت موزه من این نوع ساعت را کم دارد و آن را در جمع اشیای قیمتی موزه میگذارد.
مادر گفت: میخواستم این را بدانی که جاهای مناسب ارزش تو را میدانند.هرگز خود را در جاهای نامناسبت جستجو مکن و اگر ارزشت را هم پیدا نکردی خشمگین نشو.کسانی که برایت ارزش قائل میشوند ، از تو قدردانی میکنند، در جاهایی که کسی ارزشت را نمیداند حضور نداشته باش ؛ ارزش خودت را بدان!
گوهر خود را مزن بر سنگ هر ناقابلی
/ صبر کن پیدا شود گوهر شناس قابلی
💯خواندنی ترین حکایتهای قدیمی را اینجا بخوانید/کلیک کن
از بزرگى پرسیدند:
برکت در مال یعنی چه ؟
در پاسخ، مثالی زد و فرمود:
گوسفند در سال یکبار زایمان می کند و هر بار هم یک بره به دنیا می آورد .
سگ در سال دو بار زایمان میکند و هر بار هم حداقل 6-7 بچه.
به طور طبیعی شما باید گله های سگ را ببینید که یک یا دو گوسفند در کنار آن است.
ولی در واقع برعکس است.
گله های گوسفند را می بینید و یک یا دو سگ در کنار آنها ...
چون خداوند برکت را در ذات گوسفند قرار داد و از ذات سگ برکت را گرفت .
مال حرام اینگونه است .
فزونی دارد ولی برکت ندارد.
روی مفهوم" برکت در روزی" فکر کنیم.
💯مطالب ناب را در دنیای قدیم مشاهده کنید/کلیک کن
از خوبی آدمها برای خودت دیوار بساز
هر وقت در حقت بدی ڪردند
فقط یڪ آجر از دیوار بردار
بی انصافیست اگر دیوار را خراب ڪنی
https://eitaa.com/surmaa
35.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ عشقم علی ❤️
🎙 با اجرای گروه سرود مِهاد قم
فقط به عشق امیرالمومنین و
شادی دل حضرت زهراجان💚
ببینید و تو پخشش بترکونید ❤️😍
دنیاست و یدونه مرد اونم علیِ
هرچی میدونم و نمی دونم علیِ
عشقم علیِ...❤️
دینم علیِ... 🕋
جونم علیِ... 😍
👳 @mollanasreddin 👳
امام رضا(ع):کسی که درروز غدیر به مؤمنی اطعام دهدمانندآن است که تمام انبیای الهی وصدّیقین رااطعام داده است إقبال الأعمال،ج1،ص465
9.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_تصویری
🟠 اگر مظهر عزای شیعه عاشوراست
مظهر شادی و جشن شیعه باید #غدیر باشه
🎤 حجتالاسلام دکتر #رفیعی
_________________________
🔹کانال نهجالبلاغه🔹
♦️@nahjol_balagheh
_________________________
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
#گپ_روز
#موضوع_روز : «ده تا مناظره لازم نیست!
همان یک مناظره هم زیاد است تا مدیری را که خدا در درونش حاکم است را بیابیم»
✍️ اهل شمال بود! خانمی حدود سی و پنج ساله! همیشه لبخند داشت، همیشه مهربان بود و با شوق به بقیه نگاه میکرد.
سرپرستار شیفت عصر بود در اتاق عملی که سالها در آن کار میکردم!
• با همه فرق داشت. ضمن اینکه به راندمان بالای اتاق عمل و نظم عملها توجه میکرد، محال بود به خستگی تیم جراحی و استراحت بچهها و نشاطشان فکر نکند.
• هیچ سرپرستاری مثل خانم نجفی نبود!
فقط او بود که در شیفت کاریاش همه نشاط داشتند، هیچ کس خسته و کلافه نبود. دائماً به اتاقها سر میزد و به راه افتادن سریعتر عملها کمک میکرد.
خلاصه اینکه با قلبش مدیریت میکرد نه با خودکار و کاغذ !
• داشتم رد میشدم از استیشن، دیدم جلسه دارند با سرشیفتها ! انگار که کاری داشته باشد، با اشاره دست به من گفت: نرو، صبر کن!
به حرفش با افراد جلسه ادامه داد و گفت : از روز اول که این بیمارستان تأسیس شده اکثر ما تازه فارغالتحصیل شده بودیم، و آمدیم و اینجا را از صفر راه انداختیم.
بارها گفتم، برای من حفظ امنیت و نشاط اینجا چه برای بیماران و چه برای پرسنل از همه چیز مهمتر است.
برای همین تصمیم دارم هر شیفت یکی از شما جای من بایستد و مدیریت شیفت را قبول کند من هم کنارش باشم و تمام چند و چون کار مدیریت اتاق عمل را به او بیاموزم. میخواهم اینجا آنقدر استخوانش محکم باشد که اگر هرکداممان به هر دلیلی نبودیم یکی دیگر بیاید کار را دست بگیرد و خدشهای به امنیت و نشاط و آرامش اینجا وارد نشود.
بعد رو کرد به من و پروندهی ناقصی را داد دست من و خواست بروم و درستش کنم.
• من آمدم بیرون ولی یاد روزی افتادم که یکی از مدیران برای اینکه بتواند بعد از مرخصی زایمان دوباره به پست خودش برگردد، بیکفایتترین پرسنل یک بخش را جای خودش گذاشت که مطمئن باشد کسی جایش را نمیگیرد! و شش ماه چه بر سر پرسنل و بیماران آن بخش بیاید اصلاً مهم نبود!
•مقایسه این دو حالت در یک لحظه،
کافی بود برای اینکه من بفهمم چرا این یکی اینقدر در قلب همه محبوب بود و آن یکی فقط سهمی از احترام داشت آنهم بخاطر پستی که در آن قرار گرفته بود.
• مدیری که خدا در درونش حاکم است: ساختار را میسازد! و تمام تلاشش را میکند که مدیر بپروراند به قدر و قیمت خودش تا اگر نبود ... ثمرهی زحماتش از هم نپاشد. او با قلبش همه چیز را جلو میبرد و هرگز برای ماندن به غیبت و حذف و تخریب بقیه دست نمیزند!
اما مدیری که نفسانیت بر او حاکم است، روی همه چیز خط میکشد و آسان تهمت و غیبت و تحقیر و تخریب را به جان میخرد تا خودش بماند و خودش...
• در انتخابات هم اگر کمی ذهنمان را از جناحها و شنیدهها و گفتمانهای لغو، خالی کنیم و با قلبی که لُخت شده بنشینیم و تماشا کنیم؛
ده تا مناظره لازم نیست!
همان یک مناظره هم زیاد است تا «مدیری را که خدا در درونش حاکم است» بیابیم!
@ostad_shojae
هدایت شده از تجربه ها
8.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
او آمده است تا اینطور عاشقانه دانه های رشد را در بستری بکارد که رفیق دیرینه اش #شهید_رئیسی مهیا کرده، حال آنکه این بذر سال ها بعد به اسم دیگری به ثمر خواهد نشست!
اما با این حال، نمی خواهد درخت مصنوعی بکارد و مشغول عکاسی شود، می خواهد دانه بکارد و عاشقانه آبیاری اش کند...
#سعید_جلیلی