متن کامل این شعر بدین شرح است:
ای گل نه همین معرکه ٔ من بتو گرم است
هنگامه ٔ صد سوخته خرمن بتو گرم است
ترک تو نگویم اگرم بهرتوسوزم
چون شمع سرم تا دم مردن به تو گرم است
گرم است به هم پشت رقیبان پی قتلم
ای عشق دل افروز دل من به تو گرم است
سرحلقه ٔ ماتمزدگانی تو فصیحی
بخروش که هنگامه شیون بتو گرم است
مرحوم علامه رحمة الله:
با خلق خدا مهربان باش. از سخنان ناهنجار گرچه به مزاح باشد بر حذر باش. خلاف مگو گرچه به مطایبت باشد. از قسم خوردن هم اگر چه به راست، احتراز کن. چه ایستاده ای دست افتاده گیر و تا می توانی نماز را در اول وقت به جای آر.
آید آن روز که من هجرت از این خانه کُنم!
از جهان پر زده، در شاخ عدم لانه کُنم؟
رسد آن حال که در شمعِ وجود دلدار
بال و پر سوخته، کارِ شب پروانه کُنم
روی از خانقه و صومعه برگردانم
سجده بر خاک در ساقی میخانه کُنم
حال، حاصِل نشد از موعظهی صوفی و، شیخ
رو به کوی صنمی واله و دیوانه کُنم
گیسو و خال لبت دانه و دامند، چسان
مرغ دل فارغ از این دام و، از این دانه کُنم؟
شود آیا که از این بُتکده بر بندم رخت
پر زنان پُشت بر این خانهی بیگانه کُنم؟
- سید روح الله خمینی (ره)
در ره عشق وطن از سرو جان خاسته ایم
تا در این ره چه کند همت مردانه ما
رهی معیری