eitaa logo
عاشق شو
574 دنبال‌کننده
172 عکس
0 ویدیو
210 فایل
«عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید» این کانال زیر نظر مستقیم استادعباسی‌ اداره می‌شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌹🌹🌹 ✅ خلاصه‌ی صد و سی و پنجم: خداهای اسمی چه جور خدایی‌ان؟ 🍃🌹🌹🌹 📝 پای درس توحید یوسف نشستیم. تو سومین مرحله از این درسا هستیم. ❗️چه قدر جالبه! ما هیچ کجا تو وجود یوسف، ضعف روحی نمی‌بینیم. ✔️ این، ویژگی آدم موحّده. آدم موحّد تحت هیچ شرایطی دچار شکست روحی نمی‌شه. ▫️زندون شرایط خاصّ خودش رو داره. وقتی آدم تو زندون کنار چند تا اعدامی و اراذل و اوباش قرار می‌گیره،‌ روحیه‌ش رو می‌بازه. اگه هم نبازه، سعی می‌کنه خودش رو کنار بکشه. ▫️یوسف روحیه‌ش رو که نباخته هیچی، خودش رو هم منزوی نکرده و درس توحیدش رو تو زندون برا زندونیا داره. 🔻بریم سراغ ادامۀ درس توحید یوسف: 🍃يا صاحِبَيِ السِّجْنِ أَ أَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ. 🍂اى دو يار زندانى من، آيا خدايان متعدّد و پراكنده بهترند (مانند بتها، ستارگان و غيره) يا خداى يكتاى غالب و چيره (بر جهان هستى)؟ ✨(سورۀ یوسف(۱۲)،‌ آیۀ۳۹). ● یوسف با یه سؤال داره بین دو نگاه مقایسه می‌کنه؛ نگاه مشرکانه و نگاه موحّدانه. ⁉️می‌گه همنشینای زندونی من! آدم، چند تا صاحب اختیار داشته باشه خوبه یا یه خدا؟ ▪️اون صاحب اختیارایی که شما دارید، متفرق‌ان؛ فرشته‌ها و آدما و بت‌ها و ... . ▫️اون کسی که من درباره‌حرف می‌زنم و بهش اعتقاد دارم خدای واحد قهّاره. ▪️شماها برا درخواست علم باید برید پیش یکی و برا درخواست روزی پیش یکی دیگه. اگه امنیت بخواید، باید یه خدا رو صدا بزنید و اگه قدرت بخواید، باید برید پیش یه خدای دیگه. ▪️تازه اگه از درد و مریضی بترسید باید برید سراغ یکی از اون الهه‌های شرّی که براتون درد و مرض رو امضا می‌کنه و اگه از غم و غصّه بخواید فرار کنید، باید برید به یه خدای دیگه التماس کنید. ⁉️حالا اگه الهۀ امنیت بخواد،‌ براتون امنیت بیاره و یکی از اون الهه‌های شرّ بخواد براتون ناامنی بیاره، باید چی کار کنید؟ ✅ بیاید برید در خونۀ یه خدا؛ خدایی که قهّاره. هیچ کسی نمی‌تونه بهش غلبه کنه. فقط در خونۀ اون رو که بزنید کافیه. این خدا وقتی اراده کنه، هیچ موجودی نمی‌تونه در مقابلش بایسته. ⁉️حالا دوستای زندونی من! کدوم یکی از اینا بهتره؟ خداهای متفرق شما یا خدای واحد قهّار؟ ✔️ سؤالِ یوسف، سؤال از فطرته. آدما طوری آفریده شدن که دنبال یه مبدأَن که همه کاره باشه. پیش اون که رفتی، کارت حل بشه. خدایی باشه که تو قدرتش هیچ شکی نداشته باشی. ⬇️ دقّت کنید به این نکته: 🔴 واحد بودن خدا، فقط یه حقیقت نیست،‌ یه نیازه. آدم نیاز داره که بیش از یه خدا نداشته باشه. خدا از یکی که زد بالا، دیگه نمی‌شه آرامش داشت. 🔷 یوسف داره دوستای زندونیش رو به فطرتشون بر می‌گردونه. • اوّل با یه سؤال اونا رو با خودشون درگیر کرد. • یه شکّی رو تو وجودشون ایجاد کرد. • نسبت به عقیده‌هاشون متزلزلشون کرد. • حالا می‌خواد حملۀ اصلی رو شروع کنه. ❕شیوۀ تدریس رو هم یاد بگیرید. اوّل ایجاد تردید، اونم با یه سؤال نرم، بعدش شلّیک. 🍃ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلّا أَسْماءً سَمَّيْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ ما أَنْزَلَ اللَّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاهُ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ. 🍂شما به جاى خدا نمی‌پرستيد جز نام‌هايى [بى اثر و بى معنى] كه شما و پدرانتان آنها را نامگذارى كرده‌ايد، و خدا هيچ دليلى بر [حقّانيّت وپرستش] آنها نازل نكرده است. حكم فقط ويژه خداست، او فرمان داده كه جز او را نپرستيد. دين درست و راست و آيين پابرجا و حق همين است، ولى بيشتر مردم [حقايق را] نمى‌دانند. ✨(سورۀ یوسف(۱۲)، آیۀ۴۰) 🔹یوسف این جا شیش تا مطلب کلیدی می‌گه.. ⬅️ می تونید تو متن کامل درس اولین مطلب مهم رو بخونید. صد و سی و پنجم ‌ @abbasivaladi ➖➖➖🍃🌹🌹🌹🍃➖➖➖ 🌹 اینم پی‌دی‌اف درس صد و سی و پنجم، برا کسایی که دوست دارن متن کامل درس رو بخونن: 👇👇👇👇👇
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃🌻🌻🌻 ✅ خلاصه‌ی صد و سی و ششم: به جز خدا کی می‌تونه حکم بده؟ 🍃🌻🌻🌻 🔷🔹پای درس توحید یوسف پیامبر علیه السلام نشسته بودیم که تو زندون بر پا شده بود. 🔹یوسف بعد از این که با یه سؤال زمینۀ برگشتن به فطرت رو تو رفقای زندونیش فراهم کرد، به عقیدۀ مشرکانه‌شون تاخت و گفت: 🍃ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلّا أَسْماءً سَمَّيْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ ما أَنْزَلَ اللَّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاهُ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ. 🍂شما به جاى خدا نمى پرستيد جز نام هايى [بى اثر و بى معنى] كه شما و پدرانتان آنها را نامگذارى كرده ايد، و خدا هيچ دليلى بر [حقّانيّت وپرستش] آنها نازل نكرده است. حكم فقط ويژه خداست، او فرمان داده كه جز او را نپرستيد. دين درست و راست و آيين پابرجا و حق همين است، ولى بيشتر مردم [حقايق را] نمى دانند. ✨(سورۀ یوسف(۱۲)، آیۀ۴۰). 🔹گفتیم تو این آیه حضرت یوسف علیه السلام شیش تا مطلب می‌گن. 🔻مطلب اوّل رو گفتیم: هر چی غیر از خدا معبود باشه، جز اسم، هیچی دیگه نیست؛ اسمایی که خودتون و باباهاتون گذاشتید. 🔻امّا مطلب دوم: ▫️اگه بناست این اسما حقیقتی غیر از اسم بودنشون داشته باشن، باید براش از طرف خدا یه دلیلی داشته باشید. ▫️خدا برا خودش اسمایی رو مشخص کرده. اگه می‌خواید خدا رو صدا بزنید، با همون اسمایی صدا بزنید که خودش گفته، چرا اسمای خدا رو می‌ذارید رو چیزای دیگه؟ 🍃و لِلهِ الْأَسْماءُ الْحُسْني فَادْعُوهُ بِها وَ ذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمائِهِ سَيُجْزَوْنَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ. 🍂و براى خدا، نام‌هاى نيک است خدا را به آن (نام‌ها) بخوانيد! و كسانى را كه در اسماء خدا تحريف مى كنند (و بر غير او مى نهند، و شريک برايش قائل مى شوند)، رها سازيد! آنها به زودى جزاى اعمالى را كه انجام مى دادند، مى بينند! ✨(سورۀ اعراف(۷)، آیۀ۱۸۰). ▫️این اسما همون اسمایی هستن که خود خدا تو قرآنش آورده. یا از راه اولیای خودش به مردم گفته. • اگه شفا می‌خوای، صداش بزن و بگو یا شافی! • اگه رزق می‌خوای، بگو یا رازق! • اگه راه رو گم کردی و حیرونی، بگو یا هادی! • اگه در برابر دشمن احساس ضعف می‌کنی، بگو یا ناصر! • اگه بار گناه رو دوشِت سنگینی می‌کنه، بگو یا غفور! و... ✅ البتّه نباید فراموش کرد که تو این عالم، کسایی هستن که مصداق اسمای خدا هستن. خدا هم بهشون قدرت خدایی داده، علم خدایی داده، حکمت خدایی داده و تو یه کلمه نور خودش رو به اونا داده. 🔹مصداق اصلی اسمای خدا،‌ اهل بیت علیهم السلام هستن که امام صادق علیه السلام فرمودن: ☘ به خدا قسم ما هستیم نام‌های نیکوی خدا که خداوند عملی را از بندگان نمی‌پذیرد، جز با معرفت ما. 📚(الکافی، ج۱، ص۱۴۴). ✅ وقتی اهل بیت علیهم السلام رو صدا می‌زنید، انگار همۀ اسمای خدا رو با هم صدا زدید. • مریض شدید، بگید یا حسین! • فقیر شدید، بگید یا حسین! • دنبال راه می‌گشتید، بگید یا حسین! ▫️وقتی می‌گید یا حسین! تردید نکنید که دارید خدا رو با بهترین و قشنگ‌ترین اسماش می‌خونید. 🔹خود اهل بیتم وقتی که مشکلی پیش می‌اومد، هم‌دیگه رو صدا می‌زدند. ☘ امام باقر علیه السلام وقتی تب می‌کردن، برا پایین آوردن تب، لباسی رو تو آب خنک می‌ذاشتن و یه لباسم تنشون بود و یکی در میون عوض می‌کردن و با صدای بلند که تا دم در خونه هم صداشون شنیده می‌شد می‌گفتن: «یا فاطمه یا بنت محمّد». 📚(الکافی،‌ ج 8، ص 109) ✔️ به هر حال تو مطلب دوم یوسف می‌خواد بگه اگه اسم حقیقتی غیر از اسم بودن داشته باشه،‌ باید خدا پای اون رو امضا کنه. ⬅️ جواب این سوال که: "به جز خدا کی می‌تونه حکم بده؟" تو مطلب سوم اومده؛ حتما متن کامل درس رو بخونید... صد و سی و ششم ‌ @abbasivaladi ➖➖➖🍃🌻🌻🌻🍃➖➖➖ 🌻 اینم پی‌دی‌اف درس صد و سی و ششم، برا کسایی که دوست دارن متن کامل درس رو بخونن: 👇👇👇👇👇
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
136 درس صد و سی و ششم به جز خدا کی می‌تونه حکم بده؟.pdf
259.3K
#درس درس صد و سی و ششم: به جز خدا کی می‌تونه حکم بده؟ @abbasivaladi
🍃🌸🌸🌸 ✅ خلاصه‌ی صد و سی و هفتم: چرا همه یوسف رو تبرئه کردن جز خودش؟ 🍃🌸🌸🌸 ♦️رسیدیم به مرحلۀ چهارم زندگی یوسف علیه السلام؛ وقتی که به خاطر تعبیر خواب پادشاه، از زندون بیرون می‌آد، پادشاه دستور می‌ده که یوسف رو از زندون بر گردونن؛ امّا یوسف قبل از قبول آزادی، یه نکته‌ای رو می‌گه: 🍃و قالَ الْمَلِكُ ائْتُونِي بِهِ فَلَمَّا جاءَهُ الرَّسُولُ قالَ ارْجِعْ إِلي رَبِّكَ فَسْئَلْهُ ما بالُ النِّسْوَةِ اللاَّتِي قَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ إِنَّ رَبِّي بِكَيْدِهِنَّ عَلِيمٌ. 🍂پادشاه گفت: «او را نزد من آوريد!» ولى هنگامى كه فرستادۀ او نزد وى [يوسف] آمد گفت: «به سوى صاحبت بازگرد و از او بپرس ماجراى زنانى كه دست‌هاى خود را بريدند چه بود؟ كه خداى من به نيرنگ آنها آگاه است.» ✨(سورۀ یوسف(۱۲)، آیۀ۵۰). ✔️ قبل از این که یوسف بخواد بیاد بیرون، می‌خواد هر نوع سوء ظنّی رو از خودش دور کنه. اون پیامبر خداست؛ نباید کسی بهش بدگمان باشه. 🔻عزیز مصر زَنا رو جمع کرد و گفت: 🍃قالَ ما خَطْبُكُنَّ إِذْ راوَدْتُنَّ يُوسُفَ عَنْ نَفْسِهِ قُلْنَ حاشَ لِلَّهِ ما عَلِمْنا عَلَيْهِ مِنْ سُوءٍ قالَتِ امْرَأَةُ الْعَزِيزِ الْآنَ حَصْحَصَ الْحَقُّ أَنَا راوَدْتُهُ عَنْ نَفْسِهِ وَ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ. 🍂(پادشاه آن زنان را طلبيد و) گفت: «وقتی كه يوسف را به سوى خويش کشاندید، جريان كارتان چه بود؟» گفتند: «منزّه است خدا، ما هيچ عيبى در او نيافتيم!» (در اين هنگام) همسر عزيز گفت: «الآن حق آشكار گشت! من بودم كه او را به سوى خود دعوت كردم و او از راستگويان است! ✨(سورۀ یوسف(۱۲)، آیه۵۱). ❗️دقیقاً همونایی که برا یوسف نقشه کشیده بودن، زبون به اعتراف باز کردن. معامله با خدا و بندۀ خدا بودن، نتیجه‌ش همینه. همونایی که می‌خواستن از یوسف به نفع هوا و هوس خودشون استفاده کنن و وقتی نتونستن، عقده‌شون رو با زندانی کردن یوسف، خالی کردن، سرباز خدا شدن و دارن خود به خود مقام یوسف رو بالا می‌برن. 🔻بعد از این یوسف شروع می‌کنه به حرف زدن: 🍃ذلِکَ لِيَعْلَمَ أَنِّی لَمْ أَخُنْهُ بِالْغَيْبِ وَ أَنَّ اللَّهَ لا يَهْدِی كَيدَ الخائِنِينَ. 🍂[يوسف گفت: «اين [درخواست اعادۀ حيثيّت] براى آن بود كه [عزيز مصر] بداند من در پنهان به او خيانت نكردم و خدا نيرنگ خائنان را به جايى نمى‌رساند. ✨(سورۀ یوسف(۱۲)، آیۀ۵۲). ☑️ بازم حرف از خداست. یوسف دنبال بهونه‌ست برا این که از محبوبش حرف بزنه. همه جا بهونه برا حرف زدن از خدا هست. 🔻بخش دوم حرفای یوسف، خیلی معرکه‌ست. حالا که همه یوسف رو تبرئه کردن و بی‌گناهیش برا همه ثابت شده، یه جملۀ طلایی رو از یوسف بشنوید: 🍃و ما أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّي إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ. 🍂من نفس خود را تبرئه نمى‌كنم، زيرا كه نفس (انسانى) پيوسته فرمان‌دهنده به زشتى است مگر آن كه پروردگارم رحم كند كه همانا پروردگار من بسيار آمرزنده و مهربان است. ✨(سورۀ یوسف(۱۲)، آیۀ۵۳). ❌ از حرفای بخش اوّل یوسف و حرفایی که زَنا و زلیخا زدن، آروم آروم داره این برداشت می‌شه که یوسف برا خودش کسیه؛ امّا یوسف که استاد توحیده، حواسش هست که نباید این ذهنیت ایجاد بشه. ✅ این نکته هم تو این جمله، یه مطلب توحیدیِ خیلی مهمّه. یوسف می‌خواد بگه: ☘ آهای مردم!‌ فکر نکنید این من بودم که تونستم به نفسم غلبه کنم و دعوت زلیخا و زَنای دیگه رو رد کنم. خدا بهم رحم کرد. فقطم خدا. بنده در برابر نفسش ضعیفه. برا رها شدن از دام نفس، هیچ راهی جز خدا وجود نداره. ⬅️ ادامه این درس شیرین رو تو متن کامل درس بخونید. صد و سی و هفتم ‌ @abbasivaladi ➖➖➖🍃🌸🌸🌸🍃➖➖➖ 🌹 اینم پی‌دی‌اف درس صد و سی و هفتم، برا کسایی که دوست دارن متن کامل درس رو بخونن: 👇👇👇👇👇
137 درس صد و سی و هفتم چرا همه یوسف رو تبرئه کردن جز خودش؟.pdf
226.5K
#درس درس صد و سی و هفتم: چرا همه یوسف رو تبرئه کردن جز خودش؟ @abbasivaladi
138 درس صد و سی و هشتم کی یوسف علیه السّلام رو این طوری تربیت کرد؟.pdf
226.8K
#درس درس صد و سی و هشتم: کی یوسف علیه السلام رو این طوری تربیت کرد؟ @abbasivaladi
🍃🌼🌼🌼 ✅ خلاصه‌ی صد و سی و هشتم: کی یوسف رو این طوری تربیت کرد؟ 🍃🌼🌼🌼 🔷🔹تا حالا تو چهار مرحله از زندگی حضرت یوسف علیه السلام پای درس توحیدشون نشستیم و حسابی کیف کردیم. 🔰عزیز مصر بعد از آزادی یوسف از زندون به یوسف می‌گه: 🍃إنَّكَ الْيَوْمَ لَدَيْنا مَكِينٌ أَمِينٌ. 🍂تو امروز پیش ما صاحب قدرت و جایگاه و امین هستی. ✨(سورۀ یوسف (12)،‌ آیۀ 55). ❗️نمی‌دونم عزیز مصر حواسش بوده یا نه؛ ولی هر چی هست، خیلی دقیق حرف زده؛ چون نمی‌گه ما به تو قدرت و جایگاه دادیم، می‌گه تو پیش ما صاحب قدرت و جایگاهی. ⁉️ انگار عزیز مصرم فهمیده که این قدرت و جایگاه رو اون نمی‌تونه به یوسف بده؛ پس این قدرت و جایگاه رو اگه عزیز مصر به یوسف نداد، کی داد؟ خدا معطّلمون نمی‌کنه و خیلی زود جوابش رو تو آیۀ بعدی می‌ده: 🍃و كَذلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْضِ يَتَبَوَّأُ مِنْها حَيْثُ يَشاءُ نُصِيبُ بِرَحْمَتِنا مَنْ نَشاءُ وَ لا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ. 🍂و اين چنين يوسف را در آن سرزمين قدرت و توان داديم كه در هر جاى آن مى‌خواست مسكن مى‌گُزيد. ما رحمت خود را به هر كس بخواهيم مى‌رسانيم و هرگز پاداش نيكوكاران را ضايع نمى‌كنيم. ✨(سورۀ یوسف (12)، آیه56). ✔️ خدا تو قرآن می‌گه تا همۀ حواسا جمع باشه: اون کسی که یوسف رو به این جا رسوند، هیچ کسی جز خودش نبود. ▫️آرام‌بخشی این آیه‌ها به اینه که آدم یقین می‌کنه خدا حواسش جمعِ ماست. لحظه‌ای از ما غافل نیست. ▫️این یوسف یه موقعی از کل دنیا، ته چاه رو داشت. خدا می‌گه الآن بهش چنان جایگاهی دادیم که هر کجا بخواد، می‌تونه ساکن بشه. 🔶🔸آدم وقتی رشتۀ زندگیش رو می‌ده دست خدا، اگه به همه‌کاره بودن خدا اعتقاد داشته باشه، خیالش راحته که اون کسی که داره زندگیش رو مدیریت می‌کنه، کسیه که همه چی دستشه. ▫️این آدم وقتی تو چاهه و تو زندون و تو کاخ، همه جا خودش رو دست همون کسی می‌دونه که سررشتۀ زندگی رو سپرده به اون. نه چاه و زندون، بی‌تابش می‌کنه و نه کاخ، مغرورش می‌کنه. ❗️چه قدر نیاز داریم به این درس، از زندگی یوسف! ⛔️ یکی از عیبای بزرگ ما اینه که تو فراز و نشیبای زندگی، حسابی به هم می‌ریزیم و آرامشمون رو از دست می‌دیم. ماها آرامشمون وقتیه که شرایط زندگی‌مون مطابق میلمون پیش بره. این،‌ خیلی مشکل بزرگیه. ❌ وقتی رابطۀ ما با خدا تحت تأثیر فراز و نشیبای زندگی قرار می‌گیره، شیطون خیلی راحت می‌تونه با ایمان ما بازی کنه. ✅ خدا تو این آیه داره یه پیام خیلی مهم رو به ما می‌ده: آهای بنده‌های من! این یوسفی که الآن به تخت قدرت تکیه زده، همونیه که با بی‌گناهی تمام، به چاه و به زندون افتاد؛ امّا اون خدایی که یوسف بهش ایمان داره، هم تو چاه هست، هم تو زندون و هم تو کاخ. قدرت خدا تو هیچ کدوم از این جاها کمتر یا بیشتر از جاهای دیگه نیست. 🔰برا این که کسی فکر نکنه که این لطف خدا تنها در حق یوسف بوده، خدا تو این آیه می‌گه: ✨«نُصِيبُ بِرَحْمَتِنا مَنْ نَشاءُ وَ لا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ» ✨رحمت ما اختصاصی نیست، ما رحمتمون رو به هر کسی که بخوایم می‌رسونیم. ✔️ البتّه خواستنِ ما قاعده داره: یوسف، محسن بود، شما هم محسن بشید تا رحمتی که به یوسف رسید، به شما هم برسه. 🔷🔹باید بریم سراغ مرحلۀ بعدی زندگی یوسف. مرحله‌ای که برادراش می‌آن و بدون این که بشناسنش، ازش آذوقه می‌خوان و بالأخره یوسف با یه ترفندی، بنیامین رو هم از اونا می‌گیره و پیش خودش نگه می‌داره تا این که … ⬅️ ادامه این قسمت مهم و آموزنده رو تو متن کامل درس بخونید. صد و سی و هشتم ‌ @abbasivaladi ➖➖➖🍃🌼🌼🌼🍃➖➖➖ 🌼 اینم پی‌دی‌اف درس صد و سی و هشتم، برا کسایی که دوست دارن متن کامل درس رو بخونن: 👇👇👇👇👇
139 درس صد و سی و نهم می‌شه یه آدم، این قدر مهربون باشه؟.pdf
225.6K
#درس درس صد و سی و نهم: می‌شه یه آدم، این قدر مهربون باشه؟ @abbasivaladi
🍃🌷🌷🌷 ✅ خلاصه‌ی صد و سی و نهم: می‌شه یه آدم، این قدر مهربون باشه؟ 🍃🌷🌷🌷 📝 تو درس قبل گفتیم که برادرا یوسف رو شناختن و به اشتباهشونم اعتراف کردن؛ تو این درس می‌خوایم در بارۀ برخورد یوسف با اعتراف برادرا حرف بزنیم. 🔻خب برادرا اعتراف کردن و گفتن: 🍃قالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَكَ اللَّهُ عَلَيْنا وَ إِنْ كُنَّا لَخاطِئِينَ. 🍂گفتند: «به خدا سوگند، خداوند تو را بر ما برترى بخشيده و ما خطاكار بوديم!» ✨(سورۀ یوسف(12)،‌ آیۀ91). ❓جواب یوسف به برادرا چی بود؟ 🍃قالَ لا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ. 🍂(يوسف) گفت: «امروز ملامت و توبيخى بر شما نيست! خداوند شما را مى‌بخشد و او مهربان‌ترين مهربانان است! ✨(سورۀ یوسف(12)،‌ آیۀ29). 🔸اوّلین حرف یوسف اینه که هیچ سرزنشی برا شما نیست. این «هیچ»، برداشت سلیقه‌ای من از این آیه نیست، عین معنای آیه‌ست. ❗️چه نکته‌های لطیفی تو این جمله هست. ▫️یوسف تو جمله‌ای که اعلام بخشش می‌کنه، حتّی یه بار از خودش حرف نمی‌زنه. ▫️اون می‌تونست بگه من شما رو سرزنش نمی‌کنم؛ امّا حرف از «من» نباید باشه. ▫️یوسف می‌گه سرزنشی بر شما نیست. زبون حال یوسف اینه که من کی‌ام که بخوام شما رو سرزنش کنم یا نکنم. 🔸این برادرا شایستۀ عقوبت و تنبیهن. سرزنش کمترین کاریه که می‌شه در حقشون کرد. ▫️کاری که برادرا انجام دادن، یه گناه شخصی نبود، اونا مرتکب جرم شدن. ▫️امّا یوسف چه قدر بزرگواره که می‌گه نه تنها عقوبت نمی‌شید، هیچ سرزنشی نمی‌شید. 🔸«الیوم» یعنی امروز. خودمونیِ «الیوم»، یعنی بر گذشته‌ها صلوات. ▫️شما امروز اعلام پشیمونی کردید، به اشتباهتون پی بردید. ▫️من خدایی دارم که وقتی بنده با گناهای سنگین می‌ره پیشش، اگه دل پشیمون با خودش ببره، خدا می‌گه بر گذشته‌ها صلوات. 🔸من امروز با برادرایی مواجه شدم که دارن می‌گن ما اشتباه کردیم. ▫️دارم پشیمونی رو تو حرف و تو چهره‌شون می‌خونم. ▫️این برادرا فرق دارن با برادرایی که از شدّت حسادتشون حاضر شدن برادر کوچیکشون رو بندازن تو چاه. 🔻«الیوم» اون خطّیه که خدا بین گذشته و الآن بنده‌ها می‌کشه و می‌گه: ☘التَّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ كَمَنْ لَاذَنْبَ لَه کسی که از گناهش توبه کرده، مثل کسیه که هیچ گناهی نداره. 📚(الکافی،ج 4، ص232). ⁉️پس حالا که شما پشیمونید و مثل کسی هستید که هیچ گناهی نداره، چرا باید سرزنشتون کرد؟ ❗️چه جملۀ تاریخی‌ای گفته یوسف که پیغمبر عزیز ما هم روز فتح مکّه یادآوریش می‌کنن. 🔻وقتى كه رسول خدا صلی الله علیه و آله تو روز فتح مكّه وارد شهر مكّه شدن، درِ كعبه رو باز کردن و فرمودن: ☘ لا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ صَدَقَ وَعْدَهُ وَ نَصَرَ عَبْدَهُ وَ هَزَمَ الْأَحْزَابَ وَحْدَهُ معبودى جز خدا نيست كه يگانه است و شريكى ندارد، وعدۀ او راست شد و بندۀ خود را يارى كرد و به تنهايى لشكرهاى مشركان را شكست داد. ▫️بعدم فرمودن: «(اى مردم مكّه!) چی مى‌گيد؟ و چی فکر می‌کنيد؟ ▪️اونا جواب دادن: ما فکر خوب می‌کنیم و حرف خوب می‌زنیم. تو برادرى كريم و فرزند برادرى كريم هستى که حالا قدرت پیدا کردی. ▫️حضرت فرمودن: من همون حرفی رو مى‌گم كه برادرم يوسف گفت: ☘لا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ. (يوسف) گفت: «امروز ملامت و توبيخى بر شما نيست! خداوند شما را مى‌بخشد و او مهربانترين مهربانان است!» 📚(الکافی،ج 4، ص225). ⁉️یوسف! چی کار کردی که پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله می‌گه منم همون کاری رو می‌کنم که برادرم یوسف کرد؟ ⬅️شیرینی و زیبایی های زیادی از این جریان هنوز باقی مونده که می تونید تو متن کامل درس بخونید. صد و سی ونهم ‌ @abbasivaladi ➖➖➖🍃🌷🌷🌷🍃➖➖➖ 🌷 اینم پی‌دی‌اف درس صد و سی و نهم، برا کسایی که دوست دارن متن کامل درس رو بخونن: 👇👇👇👇👇
140 درس صد و چهلم ما هم می‌تونیم به اندازۀ یوسف مهربون باشیم؟.pdf
231K
#درس درس صد و چهلم: ما هم می‌تونیم به اندازۀ یوسف علیه السلام مهربون باشیم؟ @abbasivaladi
🍃🌺🌺🌺 ✅ خلاصه‌ی صد و چهلم: ما هم می‌تونیم به اندازۀ یوسف علیه السلام مهربون باشیم؟ 🍃🌺🌺🌺 📋تو این درس می خوایم بریم سراغ مرحله‌ای که یوسف با پدر و مادرش مواجه می‌شه. 🔹بعد از این که یوسف به برادرا می‌گه خدا شما رو می‌بخشه و خیال اونا رو راحت می‌کنه، می‌گه: 🍃اذهَبُوا بِقَمِيصِی هذا فَأَلقُوهُ عَلی وَجهِ أَبِی يَأتِ بَصِيراً وَ أتُونِي بِأَهلِكُم أَجمَعِينَ. 🍂اين پيراهن مرا ببريد و بر روى پدرم بيفكنيد كه بينا مى شود و همه خاندانتان را نزد من آوريد. ✨(سورۀ یوسف(۱۲)، آیۀ۹۳). ❗️لباس یوسف، پیام‌آور فراق برا حضرت یعقوب بود و حالا لباس، بناست پیام‌آور وصال باشه. چه قدر یوسف خوش سلیقه‌ست! 🔻به یه نکته دقّت کنید تا یه پردۀ دیگه از مهربونی یوسف براتون کنار بره: ▫️یوسف می‌تونست کسی رو بفرسته دنبال پدر و مادر و فامیلا که اونا رو بیارن به مصر؛ امّا به همونایی که پدر رو ناراحت کردن و عاقش شدن، گفت لباسش رو برا پدر ببرن. ▫️انگار که یوسف دلش می‌خواست اثر گناه بزرگی که برادرا مرتکب شدن، به وسیلۀ‌این کار، درست و حسابی از بین بره. 🔻یه نکتۀ دیگه: یوسف می‌تونست برادراش رو ببخشه و بگه برید سر خونه زندگی‌تون؛ امّا اونا رو دعوت می‌کنه به مصر تا بتونن با خیال راحت به زندگی‌شون ادامه بدن. ▫️اینم یکی دیگه از برخوردای خداییِ حضرت یوسفه. ✅ خدا بندۀ گناهکارش رو که می‌بخشه، نمی‌گه حالا که بخشیدمت برو، می‌گه حالا که بخشیدمت بیا پیش خودم. خدا به بندۀ گناهکارش سرمایه می‌ده. ▫️یوسفم برادرا رو که بخشید، بهشون سرمایۀ جدید داد. تازه لطفش فقط شامل حال برادرا نشد، یوسف علاوه بر برادرا، به زن و بچه‌هاشونم پناه داد. 🔹خب، بنا شد پیرهن یوسف رو برا پدر ببرن. پیرهن یوسف رو انداختن روی صورت یعقوب و بیناییش برگشت. 🔹یعقوب به همراه همسر و بچه‌ها بار سفر می‌بندن و می‌رن به سمت مصر. یوسفم از اون طرف می‌آد بیرون شهر و یه خیمه‌گاهی رو راه می‌ندازه تا قبل این که پدر و مادر و فامیلاش وارد شهر بشن،‌ ازشون استقبال کنه. 🔹یوسف خودش دست پدر و مادر رو گرفت و اونا رو روی تخت پادشاهی نشوند و بعدشم همه در برابر یوسف به خاک افتادن: «وَ خَرُّوا لَهُ سُجَّداً». ❗️یه مقدار این صحنه رو تصوّر کنید! برادرا به همراه پدر و مادر در برابر یوسف به سجده افتادن. وقتی خدا می‌خواد یه بنده رو عزیز کنه، چه غوغایی به پا می‌کنه! ❗️خدایا! ما رو ببخش که تو گیر و دار زندگی، یادمون می‌ره عزّت و ذلّت دست توئه. ایمانمون رو به قدری بالا ببر که اگه یه موقعی همۀ مردم بهمون پشت کردن، ذرّه‌ای تو این که فقط تویی که می‌تونی آدما رو عزیز یا ذلیل کنی، شک نکنیم. 🔹به هر حال وقتی که یوسف دید همه در برابرش سجده کردن به پدر گفت: اى پدر! اين (سجود) تعبير خواب پيشين من است. ▫️این کدوم رؤیا بود؟ اونی که همون ابتدای سورۀ یوسف اومده: 🍃إِذ قالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يا أَبَتِ إِنِّي رَأَيتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوكَباً وَ الشَّمسَ وَ القَمَرَ رَأَيتُهُم لِي ساجِدِينَ. ✨(سورۀ یوسف(۱۲)، آیۀ‌۴). ▫️ظاهراً اون یازده ستاره، برادرا هستن، خورشید، یعقوبه و ماه هم مادر حضرت یوسفه. ❗️می‌بینید تو این خواب و تعبیرش چه قدر امید جا گرفته! نماد برادرا تو این خواب، ستاره‌ست. ▫️ستاره، نماد نوره، گر چه نورش به ماه و خورشید نمی‌رسه؛ ولی نماد بدی و ظلمت نیست. ☑️ برادرایی که گناه بزرگی رو مرتکب شدن؛ ولی توبه کردن، شدن ستاره. این یعنی راه بازه، حتّی اگه بزرگ‌ترین گناها رو مرتکب شده باشی. این یعنی ناامیدی ممنوع. ❗️اصلاً تعبیر ستاره به این برادرا آدم رو دیوونه می‌کنه. این که خدا از این برادرا به عنوان ستاره‌هایی که برا یوسف سجده می‌کنن،‌ یاد می‌کنه، نشون می‌ده که خدا چه قدر اینا رو بخشیده. صد و چهلم ‌ @abbasivaladi ➖➖➖🍃🌺🌺🌺🍃➖➖➖ 🌺 اینم پی‌دی‌اف درس صد و چهلم، برا کسایی که دوست دارن متن کامل درس رو بخونن: 👇👇👇👇👇
141 درس صد و چهل و یکم «لَطیفٌ لِما یَشاء» یعنی چی؟.pdf
220.8K
#درس درس صد و چهل و یکم: «لَطیفٌ لِما یَشاء» یعنی چی؟ @abbasivaladi
🍃🌹🌹🌹 ✅ خلاصه‌ی صد و چهل و یکم: «لَطیفٌ لِما یَشاء» یعنی چی؟ 🍃🌹🌹🌹 ☑️ داشتیم صحنه‌ای رو که پدر و مادر یوسف باهاش رو به رو شدن، تو آیه‌های قرآن می‌خوندیم. یوسف داشت با پدرش حرف می‌زد: 🍃وَ قَد أَحسَنَ بِی إِذ أَخرَجَنِی مِنَ السِّجنِ وَ جاءَ بِكُم مِنَ البَدوِ مِن بَعدِ أَن نَزَغَ الشَّيطانُ بَينِی وَ بَينَ إِخوَتِی إِنَّ رَبِّی لَطِيفٌ لِما يَشاءُ إِنَّهُ هُوَ العَلِيمُ الحَكِيمُ. 🍂و حقّا كه با من نيكى كرد آن گاه كه مرا از زندان بيرون آورد و پس از آن كه شيطان ميان من و برادرانم را فاسد كرده بود، شما را از صحرا (به اين جا) آورد. بى ترديد پروردگار من به هر كه خود بخواهد احسان كننده و هر امر مشكلى را به تدبير دقيق و نافذ خود آسان كننده است، همانا اوست كه دانا و با حكمت است. ✨(سورۀ یوسف(۱۲)، آیۀ۱۰۰). ♦️یوسف بازم بهونه پیدا کرده برا حرف زدن در بارۀ خداش. اصلاً نمی‌ذاره یه خورده طعم نفسانیت تو دهنش مزه کنه. همه‌ش خودش رو می‌کشه کنار تا خدا برا همه واضح و آشکار معلوم بشه. 🔻یوسف داره به یعقوب می‌گه: پدرم! چه خدای خوب و مهربونی دارم من! چه قدر خوب باهام تا کرد. اون بود که من رو از زندون بیرون آورد: «أَخرَجَنِی مِنَ السِّجنِ». ❗️آهای مردم! گوش کنید به حرف یوسف و یاد بگیرید حسن ظن داشتن به خدا یعنی چی. ❌ یوسف مثل ما نیست که وقتی مشکلی براش پیش می‌آد، اعتراض کنه و به پدرش بگه: ▪️بابا! کجا بودی ببینی چه بلاهایی که به سرم اومد! ▪️افتادم تو چاه و به عنوان برده فروختنم، به جرم تن ندادن به گناه رفتم زندون. ▪️نمی‌دونم چرا خدا این قدر بلا به سر من ریخت! مگه دیواری کوتاه‌تر از من پیدا نکرد؟ ❎ نه، یوسف اهل این حرفا نیست. ✅ از همۀ قصّۀ پر فراز و نشیبش می‌ره سراغ اون قسمت شیرینش که از زندون خلاص می‌شه. ➖ آزاد شدنش رو هم نه به رفیق زندونیش نسبت می‌ده و نه به پادشاه مصر. می‌گه اونی که من رو از زندون بیرون آورد، خدا بود: «أَخرَجَنِی مِنَ السِّجنِ». ➖ بعدش یوسف از یه ویژگی خداش حرف می‌زنه که خیلی قابل توجّهه: «إِنَّ رَبِّی لَطِيفٌ لِما يَشاءُ». 🔻امام رضا علیه السلام در بارۀ صفت لطیف یه چیزی می‌گن که خیلی قابل توجّهه: ▫️لطيف به معناى كمى، لاغرى و ناچيز بودن نيست، بلكه به‌معناى نفوذ در چيزها و درک‌ناشدنى است. 📚(الکافی،‌ ج 1،‌ ص 122). ❗️با این معنا چه قدر این آیه شیرین می‌شه! یوسف داره به مسائلی اشاره می‌کنه که وقتی آدم به ظاهرشون نگاه می‌کنه، اگه به قدرت خدا ایمان نداشته باشه، احساس می‌کنه دیگه آخر خطه و امیدی نیست؛ امّا وقتی خدایی هست که قدرت نفوذش حد و اندازه نداره، دیگه ناامیدی معنا نداره. ✅ وقتی به «لَطیفٌ لِما یَشاء» این طوری نگاه می‌شه، تازه آدم می‌فهمه که چه دنیایی جلو چشمش بوده، امّا ازش غفلت کرده. ❗️نفوذ خدا به قدری تو مخلوقاتش قویه که همۀ اونایی رو که می‌خوان کسی رو زمین بزنن، وسیله‌ای می‌کنه برا بالا رفتن آدم. ♦️برادرای یوسف و زلیخا و زَنای مصری، همه دنبال این بودن که یوسف زمین بخوره؛ امّا خبر نداشتن که خدا داره تدبیری می‌کنه که یوسف بره بالا، اونم به وسیلۀ خود همینا. یعنی بدون این که خودشون بدونن، همین آدما عاملی شدن برا بالا رفتن یوسف. ♦️وقتی خدا رو «لَطیفٌ لِما یَشاءُ» بدونی، همه چیز رو سرباز خدا می‌دونی. دوست و دشمن فرقی نداره، جون‌دار و بی‌جون فرقی نمی‌کنه، کوچیک و بزرگ نداره، غریبه و آشنا یکی‌ان، دور و نزدیکم نداره، همه سرباز خدا هستن. ⬅️ هنوز تعریف یوسف از خداش و مصادیق ظهور اسم «لَطیفٌ لِما یَشاء» تموم نشده. تو متن کامل درس ادامه این بحث شیرین رو ببینید. صد و چهل و یکم ‌ @abbasivaladi ➖➖➖🍃🌹🌹🌹🍃➖➖➖ 🌹 اینم پی‌دی‌اف درس صد و چهل و یکم، برا کسایی که دوست دارن متن کامل درس رو بخونن: 👇👇👇👇👇
🍃🌻🌻🌻 ✅ خلاصه‌ی صد و چهل و دوم: قصّۀ «لَطیفٌ لِما یَشاء» تا کجا ادامه داره؟ 🍃🌻🌻🌻 📝 تا این جا «لَطیفٌ لِما یَشاء» رو تو بخش اوّل قصّۀ یوسف دیدیم. بریم سراغ قسمتای دیگه قصّه و این صفت خدا رو ببینیم. 🔸 یوسف از چاه در اومده و حالا رفته تو کاخ پادشاه. زلیخا با دامی که پهن کرده، می‌خواد یوسف رو از راه به در کنه؛ ولی خدا جوری خودش رو به یوسف نشون داده که حتّی تو خیالشم نمی‌آد به پیشنهاد زلیخا فکر کنه. 🔸 وقتی یوسف با عزم راسخ زلیخا مواجه شد، رفت به سمت در. زلیخا هم به دنبالش دوید. نزدیکای در بود که زلیخا از پشت، لباس یوسف رو گرفت و پاره شد و همین موقعم، عزیز مصر سر رسید. 🍃 وَ استَبَقَا البابَ وَ قَدَّت قَمِيصَهُ مِن دُبُرٍ وَ أَلفَيا سَيِّدَها لَدَی البابِ. 🍂 و هر دو از يكديگر به سوى در پيشى گرفتند و آن زن پيراهن وى را از پشت بدريد، و (چون در باز شد) هر دو آقاى زن را (شوهرش را) نزديك در يافتند. ✨(سورۀ یوسف(۱۲)،‌ آیۀ۲۵). ⁉️ خب،‌ حالا پادشاه مصر باید چه جوری قضاوت کنه؟ انگشت اتّهامش رو به سمت کی نشونه بگیره؟ حالا همسرش چی میگه؟ 🍃 قالَت ما جَزاءُ مَن أَرادَ بِأَهلِكَ سُوءاً إِلّا أَن يُسجَنَ أَو عَذابٌ أَلِيمٌ. 🍂 زن گفت: جزاى كسى كه به خانواده ات قصد بدى كند چيست جز آن که زندانى شود يا عذابى دردناك ببيند؟! ✨(سورۀ یوسف(۱۲)،‌ آیۀ۲۵). ❗️زلیخا طوری برخورد می‌کنه که انگار یوسف اون رو به دام انداخته و حالا عزیز مصر به دادش رسیده. به دروغ اتّهام می‌زنه، غیرت پادشاه رو هم تحریک می‌کنه و حکم رو هم صادر می‌کنه که یا زندانیش کن و یا یه عذاب سخت و دردناکی بهش بده: «أَن يُسجَنَ أَو عَذابٌ أَلِيمٌ». ⁉️ الآن یوسف باید از خودش رفع اتّهام کنه و این کار رو هم می‌کنه؛ امّا واقعاً با دو تا کلمه، می‌شه این اتّهام بزرگ رو دور کرد؟ 🍃 قالَ هِیَ راوَدَتنِی عَن نَفسِی. 🍂 (يوسف) گفت: اين زن مرا به سمت خودش کشاند. ✨(سورۀ یوسف(۱۲)،‌ آیۀ۲۶). ❗️خیلی خوش‌خیالیه که فکر کنیم عزیز مصر بین این دو تا ادّعای متّضاد، ادّعای یوسف رو قبول می‌کنه و حرف زنش رو کنار می‌ذاره؛ امّا نه، تا وقتی که خدای «لَطیفٌ لِما یَشاء» هست، این حرفا خوش‌خیالی نیست. خدای یوسف، کارش رو خوب بلده. 🍃 وَ شَهِدَ شاهِدٌ مِن أَهلِها إِن كانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِن قُبُلٍ فَصَدَقَت وَ هُوَ مِنَ الكاذِبِينَ* وَ إِن كانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِن دُبُرٍ فَكَذَبَت وَ هُوَ مِنَ الصَّادِقِينَ. 🍂 و در اين هنگام، شاهدى از خانواده آن زن شهادت داد كه: «اگر پيراهن او از پيش رو پاره شده، آن آن راست مى‌گوید، و او از دروغگويان است. و اگر پيراهنش از پشت پاره شده، آن زن دروغ مى‌گوید، و او از راستگويان است». ✨(سورۀ یوسف(۱۲)،‌ آیۀ۲۶-۲۷). ⁉️ اون کی بود که شهادت داد؟ یه بچّه. ✅ خدا به یوسف الهام کرد به عزیز مصر بگو از این بچّه، حقیقت ماجرا رو بپرسه. به اذن خدا اون بچّه که هنوز به حرف زدن نیفتاده بود، زبون باز کرد و اون چارۀ قشنگ رو برا تشخیص متّهم اصلی جلو پای عزیز مصر گذاشت. ❇️ خدای «لَطیفٌ لِما یَشاء» به جای خودش که می‌رسه، بچّه رو هم به زبون می‌‌آره. خدا خواسته که این بچّه از تولد تا یه زمانی توانایی حرف زدن نداشته باشه؛ امّا به موقش وقتی اراده کنه، بچّه رو به زبون می‌‌آره. ✔️ وقتی خدا سربازش رو رو می‌کنه، تو یه لحظه همه چیز عوض می‌شه. عزیز مصر قدرت انکار دلیلی رو که از اون بچّه شنیده،‌ نداره.. ⬅️ ادامه ظهور صفت «لَطیفٌ لِما یَشاء» خدای مهربون رو تو متن کامل درس ببینید. صد و چهل و دوم ‌ @abbasivaladi ➖➖➖🍃🌻🌻🌻🍃➖➖➖ 🌻اینم پی‌دی‌اف درس صد و چهل و دوم ، برا کسایی که دوست دارن متن کامل درس رو بخونن: 👇👇👇👇👇
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
142 درس صد و چهل و دوم قصّۀ «لَطیفٌ لِما یَشاء» تا کجا ادامه داره؟.pdf
236.5K
#درس درس صد و چهل و دوم: قصّۀ «لَطیفٌ لِما یَشاء» تا کجا ادامه داره؟ @abbasivaladi
🍃🌸🌸🌸 ✅ خلاصه‌ی صد و چهل و سوم: یه قصّه و این همه خدا؟! 🍃🌸🌸🌸 📋 تو درس قبل «لَطیفٌ لِما یَشاء» رو تو جاهای مختلف زندگی یوسف بررسی کردیم. 🔻تو سورۀ یوسف، آخرین آیه‌ای که در بارۀ قصّۀ یوسفه، مناجاتیه که یوسف با خدا داره و خودش دنیای توحیده: 🍃رَبِّ قَد آتَيتَنِی مِنَ المُلكِ وَ عَلَّمتَنِي مِن تَأوِيلِ الأَحادِيثِ فاطِرَ السَّماواتِ وَ الأَرضِ أَنتَ وَلِيِّی فِی الدُّنيا وَ الآخِرَةِ تَوَفَّنِی مُسلِماً وَ أَلحِقنِی بِالصَّالِحِينَ. 🍂پروردگارا! بخشى (عظيم) از حكومت به من بخشيدى و مرا از علم تعبير خواب‌ها آگاه ساختى! اى آفرينندۀ آسمان‌ها و زمين! تو ولىّ و سرپرست من در دنيا و آخرت هستى، مرا مسلمان بميران و به صالحان ملحق فرما! ✨(سورۀ یوسف(۱۲)،‌ آیۀ ۱۰۱). 🔹 غیر از اینم از یوسف توقّعی نیست که در اوج قدرت، یادش باشه که چه کسی این حکومت رو بهش عطا کرده. 🔹 همۀ مسیری که تو درس قبل، از زندگی یوسف گفتیم که اون رو به قدرت رسوند، چیزیه که یه لحظه از یاد یوسف بیرون نمی‌ره. ✖️خیلی از ماها این طوری نیستیم. ماها وقتی که خدا مشکلامون رو حل می‌کنه و از فشار سختیا بیرون می‌آیم، خیلی زود همه چیز رو فراموش می‌کنیم. 🔻قرآن این حال ما رو چه خوب و دردناک توصیف کرده: 🍃وَ إِذا مَسَّ الإِنسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنبِهِ أَو قاعِداً أَو قائِماً فَلَمَّا كَشَفنا عَنهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَن لَم يَدعُنا إِلیٰ ضُرٍّ مَسَّهُ كَذلِكَ زُيِّنَ لِلمُسرِفِينَ ما كانُوا يَعمَلُونَ. 🍂و چون انسان را سختى و زيان رسد، ما را (در همه حال) به پهلو خفته يا نشسته يا ايستاده مىخواند و چون سختى و زيانش را از او برداريم، آن چنان مىرود كه گويى ما را براى (رفع) آسيبى كه به وى رسيده، نخوانده است! اين چنين براى اسراف‌‌كاران آنچه كه به جا مىآورند آراسته شده است. ✨(سورۀ یونس(۱۰)،‌ آیۀ۱۲). ❗️چه قدر با این قسمت از آیه باید سوخت: 🍃«فَلَمَّا كَشَفنا عَنهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَن لَم يَدعُنا إِلي ضُرٍّ مَسَّهُ» 🔻معنای خودمونی این قسمت از آیه اینه: ▪️وقتی ما مشکلش رو بر طرف می‌کنیم، می‌ره و پشت و سرشم نگاه نمی‌کنه، انگار نه انگار که قبل از این، داشت التماسمون می‌کرد که مشکلش رو بر طرف کنیم. ❕حال و روز خیلی از ماها رو تو این آیه به راحتی می‌شه پیدا کرد. 🔹 این از قسمت اوّل مناجات که یوسف توش می‌خواد بگه من یادم هست اگه قدرتی دارم، تو بهم دادی. 🔻جملۀ دوم مناجات یوسف با خدا به علم تعبیر خواب اشاره می‌کنه: 🍃«وَ عَلَّمتَنِي مِن تَأوِيلِ الأَحادِيثِ». ▫️وقتی تو قصّۀ حضرت یوسف دقّت می‌کنید، می‌بینید رؤیا یه جایگاه ویژه داره. ▫️یوسف با تعبیر دو تا خواب، هم از اتّهام تبرئه شد و هم از زندان آزاد شد و هم به مقام خزانه‌داری رسید. ✅ انگار یوسف به خدا داره می‌گه: خدایا! من حواسم هست که اگه اون خوابا رو تعبیر نکرده بودم،‌ الآن این جا نبودم؛ امّا این رو هم می‌دونم اونی که علم تعبیر خواب بهم داد، تو بودی. 🔹 الآن یوسف به مقام و جایگاه ویژه‌ای رسیده؛ امّا حواسش هست که بندۀ اون خداییه که آفرینندۀ آسمونا و زمینه. ❗️خدایا!‌ یوسف در برابر عظمت آسمونا و زمینی که تو آفریدی هیچه؛ ولی دلش خوشه که تو مولا و سرپرستش هستی. 🔹 تا این جا یوسف داشت مناجات می‌کرد. حالا می‌خواد از خدا حاجت بخواد. جالبه بدونیم یوسف بعد از این همه فراز و نشیب از خدا چی می‌خواد. ⁉️ مگه حاجتی هست که یوسف بهش نرسیده باشه؟ ⬅️ برا پیدا کردن جواب این سؤال و دیدن بقیه نکات متن کامل درس رو حتما بخونید. صد و چهل و سوم ‌ @abbasivaladi ➖➖➖🍃🌸🌸🌸🍃➖➖➖ 🌸 اینم پی‌دی‌اف درس صد و چهل و سوم، برا کسایی که دوست دارن متن کامل درس رو بخونن: 👇👇👇👇👇
143 درس صد و چهل و سوم یه قصّه و این همه خدا؟!.pdf
263.2K
#درس درس صد و چهل و سوم: یه قصّه و این همه خدا؟! @abbasivaladi