eitaa logo
عاشق شو
579 دنبال‌کننده
172 عکس
0 ویدیو
210 فایل
«عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید» این کانال زیر نظر مستقیم استادعباسی‌ اداره می‌شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
143 درس صد و چهل و سوم یه قصّه و این همه خدا؟!.pdf
263.2K
#درس درس صد و چهل و سوم: یه قصّه و این همه خدا؟! @abbasivaladi
144 درس صد و چهل و چهارم تا حالا به معنی «جوون» فکر کردید؟.pdf
231.7K
#درس درس صد و چهل و چهارم: تا حالا به معنی «جَوون» فکر کردید؟ @abbasivaladi
🍃🌼🌼🌼 ✅ خلاصه‌ی صد و چهل و چهارم: تا حالا به معنی «جَوون» فکر کردید؟ 🍃🌼🌼🌼 🖊تو بحث قرآن بودیم و ذکر بودنش. گفتیم قرآن آدما رو یاد چیزایی که بهشون نیاز دارن می‌ندازه. در بارۀ‌ ذکر خدا و ذکر نعمتای خدا حرف زدیم و رسیدیم به ذکر دوستای خدا. گفتیم ذکر دوستای خدا، ذکر خداست. 🔻از این درس با محوریت سورۀ کهف، می‌ریم سراغ یه گروه دیگه از دوستای خدا: ⬅️ اصحاب کهف. 🔹خدا اوّل یه دور نمایی از قصّۀ اصحاب کهف رو می‌گه و بعد وارد ریز قضایاشون می‌شه: 🍃إِذ أَوَی الفِتيَةُ إِلَي الكَهفِ فَقالُوا رَبَّنا آتِنا مِن لَدُنكَ رَحمَةً وَ هَيِّئ لَنا مِن أَمرِنا رَشَداً. 🍂(به ياد آر) آن گاه كه آن جوانان در آن غار بزرگ پناه گرفتند پس گفتند: پروردگارا، از جانب خود به ما رحمتى ببخش و براى ما در كارمان هدايت و نجات فراهم ساز. ✨(سورۀ کهف(۱۸)، آیۀ۱۰). 🔹«فتیة» تو لغت جمع «فتی» به معنای جَوونه. ⁉️چرا خدا از اصحاب کهف، با تعبیر جوون یاد می‌کنه، در حالی که وقتی اونا به غار رفتن، سنّی ازشون گذشته بود؟ 🔻جواب این سؤال رو تو این حدیث می‌شه پیدا کرد: ☘سليمان بن جعفر می‌گه: امام صادق علیه السلام به من فرمودن: ➖ ای سليمان! «فتیٰ» کیه؟ ➖ گفتم: «فدای شما بشم!‌ کلمۀ «فتیٰ» پیش ما به معنی جَوونه». ➖ امام علیه السلام به من فرمودن: مگه نمی‌دونی همۀ اصحاب کهف، میان‌سال بودن؛ ولی خدا به خاطر ايمانشون اونا رو «فتيه» ناميد. ➖ ای سليمان! کسی که به خدا ايمان بياره و تقوا پیشه کنه، جَوون و جَوون‌مرده. 📚(تفسير العياشی، ج۲، ص۳۲۳). ✅ ملاک اصلی برا جَوون بودن واقعی، ایمان و تقواست. ایمان و تقوا ویژگی روح آدماست. هر چه قدر که روح آدما، به ایمان و تقوا آراسته‌تر باشه، جَوون‌ترن. ❗️بنابراین چه راحت می‌شه گفت خیلی از جَوونای ظاهری، پیرن و چه قدر پیرای ظاهری هستن، که جَوون موندن. ❓ماها اگه تعصّب رو کنار بذاریم،‌ می‌تونیم تشخیص بدیم جَوونیم یا پیر؟ ✅ اهل بیت علیهم السلام هیچ وقت پیر نشدن. سنّشون رفت بالا؛ ولی همیشه جَوون موندن. جَوون‌ترین آدمای روی زمین، اهل بیت علیهم السلام بودن و الآنم جَوون‌ترین آدم، امام زمانه. ❗️چه قدر امروز تو دنیا، روی راز جَوون موندن داره تحقیق علمی می‌شه! یه عالمه طرف پول خرج می‌کنه تا قیافه‌ش جَوون بمونه؛ غافل از این که حتّی اگه یه چروک روی صورت نیفته و یه دونه مو سفید نشه، وقتی ایمان و تقوای آدم می‌لنگه، پیره و جَوون نیست. ❓می‌بینید همین اوّل کار، تو قصّۀ اصحاب کهف چه قدر خدا رو واضح و روشن پیدا کردیم؟! اونم از دل یه کلمه: «الفتیة». ✔️ از جَوونی چه انتظاری داری؟ نشاط و شادابی؟ کار ایمان، همینه. تو رو شاداب می‌کنه. برای همینم ایمان، رمز جَوون موندنه. ☘امیر المؤمنین علی علیه السلام در توصیف مؤمن فرمود‌ن: او را چنان می‌بینی که کسالت از وی دور و نشاط او همیشگی است. 📚(الکافی،‌ ج۲، ص۲۳۰). ☑️ اگه می‌خوایم نشاط خودمون و جامعه‌مون بالا بره، باید بریم دنبال این که چه جوری می‌شه ایمان و تقوا رو تو جامعه نهادینه کرد. ⁉️چرا ما برای شاداب نگه‌داشتن جامعه این قدر به فیلم و سریالای کمدی و برنامه‌های شاد و مهیّج توجّه می‌کنیم، ولی به ایمان و تقوا از این زاویه نگاه نمی‌کنیم؟ ❗️چون با این حرفا تعارفی برخورد کردیم. ⬅️ ادامه این بحث قشنگ رو تو متن کامل درس بخونید. صد و چهل و چهارم ‌ @abbasivaladi ➖➖➖🍃🌼🌼🌼🍃➖➖➖ 🌼 اینم پی‌دی‌اف درس صد و چهل و چهارم، برا کسایی که دوست دارن متن کامل درس رو بخونن: 👇👇👇👇👇
145 درس صد و چهل و پنجم قاعدۀ سپردن کار به دست خدا چیه؟.pdf
238.7K
#درس درس صد و چهل و پنجم: قاعدۀ سپردن کار به دست خدا چیه؟ @abbasivaladi
🍃🌷🌷🌷 ✅ خلاصه‌ی صد و چهل و پنجم: قاعدۀ سپردن کار به دست خدا چیه؟ 🍃🌷🌷🌷 🖊بحث از ذکر بودن قرآنه و ذکر دوستای خدا که از جملۀ ذکرای مورد نیاز ماست. الآنم سر سفرۀ سورۀ کهف نشستیم. ❕یه نکتۀ جالب دربارۀ اصحاب کهف وجود داره که شاید بعضیاتون برا اوّلین باره دارید می‌شنوید. 🔻امام صادق علیه السلام فرمود‌ن: ☘وقتی که قائم آل محمّد علیه السلام قیام می‌کند، از بیست و هفت نفر می‌خواهد که از پشت کعبه بیرون بیایند: ▫️15 نفر از آنان از قوم موسی هستند، همان‌هایی که به حق حکم کرده و با آن عدالت می‌ورزند ▫️هفت نفر از اصحاب کهف ▫️یوشع وصیّ موسی ▫️مؤمن آل فرعون ▫️سلمان فارسی ▫️ابادجانۀ انصاری(یکی از یارای ناب پیامبرخدا صلی الله علیه و آله) ▫️و مالک اشتر. 📚(تفسیر العیاشی، ج ۲، ص۳۲). ❗️چه قدر خدا اصحاب کهف رو دوست داره که می‌خواد نسبت بین امام زمان عجل الله رو با اونا پر رنگ کنه. 🔹یه عده جوون سال‌ها قبل از اسلام یه حرکتی رو انجام می‌دن، این حرکت به قدری برکت پیدا می‌کنه که خدا اون رو تو قرآنش به عنوان آیه می‌‌آره تا مسلمونا ازش درس بگیرن. 🔹بعدشم اونا رو قرن‌ها بعد وقتی که آخرین ذخیرۀ خودش رو رو می‌کنه، زنده می‌کنه و بر می‌گردونه. 🔹وقتی از این زاویه به قصّۀ اصحاب کهف نگاه می‌کنید، خیلی کنجکاو می‌شید که راز این همه محبّت خدا رو به اصحاب کهف پیدا کنید. این کنجکاوی باعث می‌شه چشمتون به این قصّه، حسابی تیز بشه. چه قدر به این تیزبینی نیاز داریم! 🔻اوّلین جمله‌ای که از اصحاب کهف نقل می‌شه، یه دعاست: 🍃رَبَّنا آتِنا مِن لَدُنكَ رَحمَةً وَ هَيِّئ لَنا مِن أَمرِنا رَشَداً. ✨(سورۀ کهف(۱۸)، آیۀ۱۰) ✔️ استفاده از کلمۀ «ربّ» تو مقام دعا دو تا کار رو هم‌زمان انجام می‌ده. یکی این که وقتی بنده، ‌خدا رو با این اسم صدا می‌زنه، در اصل داره ادب رو رعایت می‌‌کنه وکار دومش اعلام بی‌کس و کاریّ بنده‌ست. 🔻انگار بنده با این اسم داره به خدا می‌گه: ▫️خدایا! من نمی‌خوام برات تعیین تکلیف کنم. می‌دونم تو همه کارۀ منی. ▫️خدایا!‌ من که به جز تو کسی رو ندارم. مالک من هستی و تدبیر زندگی من دست توئه. اگه ازت چیزی می‌خوام، بنا ندارم برات تعیین تکلیف کنم. ▫️یه کسی که از خودش هیچی نداره و مالک هیچی از خودش نیست، اومده پیش کسی که همه‌کاره‌ست و صاحب اختیارشه. یه چیزی به ذهنش رسیده که از مالک و همه کاره‌ش بخواد. فقط همین. دادی، شکرت. ندادی، بازم شکرت. 🔻اصحاب کهف اومدن در خونۀ خدای همه‌کاره‌شون و از خدا دو تا درخواست دارن. 🔹اوّلیش: «آتِنا مِن لَدُنکَ رَحمَةً؛ خدایا رحمتی رو از پیش خودت برامون بیار». 🔹برا جلب رحمت خدا،‌ همیشه باید التماس کرد. هر جا که باشی، تو دل خونۀ خدا یا تو غار. تو خونۀ پیامبر یا تو خونۀ دشمن خدا. همیشه باید التماس کرد. 🔹یکی از نشونه‌های رشد ایمان اینه که بنده هیچ وقت و تحت هیچ شرایطی با هر اندازه از عبادت و تلاش، خودش رو بی‌نیاز از رحمت خدا نمی‌بینه. 🔹وقتی هم که می‌گن «من لدنک» یعنی خدایا این رحمت در خونۀ تو هست، ما هر چی به اسم رحمت از کسی غیر از تو بهمون برسه، رحمت نمی‌دونیم. 🔹«رحمة» به صورت نکره اومده. اصحاب کهف نه نوع رحمت رو برا خدا مشخص کردن و نه اندازه‌ش رو. ✅ در رحمت خدا بازه، چرا براش حد و اندازه تعیین کنیم؟ بسپاریم دست خودش. برا خدا تعیین تکلیف نکنیم. ❓دعای دوم اصحاب کهف چیه؟ «هَيِّئ لَنا مِن أَمرِنا رَشَداً». ⬅️ به متن اصلی درس مراجعه کنید تا مفهوم زیبای این قسمت از آیه رو ببینید. صد و چهل و پنجم ‌ @abbasivaladi ➖➖➖🍃🌷🌷🌷🍃➖➖➖ 🌷 اینم پی‌دی‌اف درس صد و چهل و پنجم، برا کسایی که دوست دارن متن کامل درس رو بخونن: 👇👇👇👇👇
146 درس صد چهل و ششم چرا حوصله و انگیزۀ بندگی‌مون کَمه؟.pdf
221K
#درس درس صد چهل و ششم: چرا حوصله و انگیزۀ بندگی‌مون کَمه؟ @abbasivaladi
🍃🌺🌺🌺 ✅ خلاصه‌ی صد و چهل و ششم: چرا حوصله و انگیزۀ بندگی‌مون کَمه؟ 🍃🌺🌺🌺 🖊 تو دو تا درس قبلی دورنمایی از قصّۀ اصحاب کهف رو خوندیم. از این درس، خدا وارد جزئیاتی از قصّۀ اصحاب کهف می‌شه: 🍃نَحنُ نَقُصُّ عَلَيكَ نَبَأَهُم بِالحَقِّ إِنَّهُم فِتيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِم وَ زِدناهُم هُدیً. 🍂ما سرگذشت آنها را به حق و راستى بر تو بازگو مى‌كنيم: همانا آنها جوانانى بودند كه به پروردگارشان ايمان آوردند و ما بر هدايتشان افزوديم. ✨(سورۀ کهف(۱۸)، آیۀ۱۳). 🔷🔹اونا جوونایی بودن که به خدای صاحب اختیارشون ایمان آوردن: «إِنَّهُم فِتيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِم». 🔹ایمان به ربّ یعنی من کارم رو تو مسیر بندگی انجام بدم و خیالم راحت باشه که صاحب اختیاری دارم که همه‌کاره‌ست و اون خودش می‌دونه که چه عاقبت و سرانجامی رو برام رقم بزنه. 🔹ایمان به رب یعنی بدونِ این که برا خدا تعیین تکلیف کنم، کاری رو که وظیفۀ بندگیمه، انجام بدم. ⁉️یادمون نرفته که؟ ربّ یعنی مالک و تدبیرکننده، یعنی صاحب‌اختیار و همه‌کاره. کسی که برا خودش تو تدبیر زندگیش جایی باز می‌کنه، ایمان به رب نداره. چون خودش رو هم یه کاره می‌دونه. کسی که خودش رو یه کاره می‌دونه، مگه می‌تونه خدا رو همه‌کاره بدونه؟ 🔹کسی که به رب ایمان داره، پاش رو از کارایی که مربوط به ربّه، کنار می‌کشه. زندگی همچین آدمی به شدّت راحت می‌شه و ذهن و دلش سبک می‌شه. ✖️خدا ما رو برای تدبیر کردن خلق نکرده. این که انسان نباید تدبیر کنه، یه حرفه. این که نمی‌تونه تدبیر کنه، یه حرف دیگه‌ست. ✅ اونی که ما باید بهش ایمان بیاریم اینه که خداست که می‌تونه تدبیر کنه و ما نمی‌تونیم تدبیر کنیم. وقتی نمی‌تونیم تدبیر کنیم و می‌خوایم تدبیر کنیم، از زندگی خسته می‌شیم. ❗️ما خستۀ کاری هستیم که بهمون ربطی نداره. ما خستۀ ربوبیتیم؛ برا همینم حوصلۀ بندگی نداریم. ❌ ربوبیت، توان و انرژی‌ای می‌خواد که تو ماها نیست. ما برای ربوبیت آفریده نشدیم. ✔️ اگه به خدا اعتماد کنیم و به ربوبیتش ایمان بیاریم، تدبیر رو می‌سپاریم بهش و بعدش یه نفس راحت می‌کشیم. ☑️ مشکل ما تو بندگی کردن، حوصله داشتن و نداشتن، توان داشتن و نداشتن نیست؛ ما حوصله و توانمون رو خرج چیز دیگه‌ای می‌کنیم؛ امّا به نتیجه نمی‌رسیم. نتیجه این می‌شه که، هم انگیزه و حوصله‌مون رو از دست می‌دیم و هم توان و انرژی‌مون رو. ❗️ربوبیت ربطی به ما نداره. وظیفۀ ما بندگیه.این رو روزی هزار بارم تکرار کنید جا داره. 🔰بیاید یه مقدار وارد زندگی‌مون بشیم و ببینیم چه قدر عبودیت داریم و چه قدر ربوبیت می‌کنیم. من می‌خوام این کار رو تو یه گفتگو با خدا انجام بدم: ➖ خدای من! من می‌خوام بچّه‌م رو تربیت کنم. وظیفه‌م رو برا تربیت بچّه انجام می‌دم؛ امّا یه عالمه عامل تربیتی هست که اختیارش دست من نیست. اونا هم ممکنه رو تربیت بچّه‌م اثر بذاره. چی کار کنم؟ ➖ تو وقتی وظیفه‌ت رو برا تربیت بچّه‌ت و حفظ اون از آسیبای تربیتی انجام می‌دی، وظیفۀ‌ بندگیت رو انجام دادی. بقیه‌شم که دیگه دست تو نیست، دست خودمه. چرا با دخالت تو کار من زندگی رو به خودت تلخ می‌کنی؟ ➖ خداجون! دعا کردم. شراط دعا رو هم که تو گفتی رعایت کرد. خیلی منتظر شدم که مستجاب بشه؛ ولی نشد. آخه چرا؟ ➖ کار تو دعا کردنه. کارت رو انجام دادی، دیگه چی کار داری به بقیه‌ش؟ اجابت، کار منه که صاحب‌اختیارتم. شاید صلاح ندونم که دعات حالا حالا مستجاب بشه. شایدم اصلاً تا تو دنیا هستی این دعات رو مستجاب نکنم. ⁉️ می‌دونید چه قدر از این مثالا می‌شه زد!؟ زندگی ما پره از دخالتایی که تو کار خدا می‌کنیم؛ چون به ربوبیتش ایمان نداریم. وای که اگه دست از این دخالتا برداریم، چه قدر بار زندگی‌مون سبک می‌شه! ما انرژی‌مون رو جای دیگه تلف می‌کردیم که جونی برا بندگی نمی‌موند. *** ⬅️ متن کامل درس رو حتماً بخونید تا با مثال‌های زده شده درک عمیق تری از این مطلب مهم پیدا کنید. صد و چهل و ششم ‌ @abbasivaladi ➖➖➖🍃🌺🌺🌺🍃➖➖➖ 🌺 اینم پی‌دی‌اف درس صد و چهل و ششم، برا کسایی که دوست دارن متن کامل درس رو بخونن: 👇👇👇👇👇
🍃🌹🌹🌹 ✅ خلاصه‌ی صد و چهل و هفتم: دل آدم رو کی باید محکم کنه؟ 🍃🌹🌹🌹 🖊 نشستیم پای درس اصحاب کهف. 🔸تو یه حدیثی از قول امیر المؤمنین علی علیه السلام اومده که اصحاب کهف، غیر از اون چوپونی که بعداً بهشون ملحق شده، از درباریای درجه یک بودن و همه‌شون از نزدیک‌ترین افراد به دقیانوس، پادشاه زمانه‌شون. 🔸دقيانوس به فکر افتاد که ادّعای خدایی کنه. همۀ درباریای درجه یک رو صدا زد و تصمیمش رو با اونا در میون گذاشت و اعلام خدایی کرد. بعدش هر کسی خدایی دقیانوس رو قبول می‌کرد، حسابی بهش می‌رسید. اگه کسی هم قبول نمی‌کرد، محکوم به اعدام می‌شد. 🔸بعد از یه مدّت، روزعیدی بود که یه دفعه يكى از افسرای ارتشی وارد شد و بهش گفت ارتش فارس با سرعت در حركتن و می‌خوان بیان با تو بجنگن. دقيانوس تا این حرف رو شنید، طوری ناراحت شد که تاج از سرش افتاد و رو زمین غلطید. 🔸یکی از اون مشاورای درجه یک دقیانوس که بعداً جزو اصحاب کهف شد، سمت راست دقیانوس نشسته بود. وقتی ترس دقیانوس و افتادن تاجش رو دید، رفت تو فکر. اون با خودش گفت: «اگر دقيانوس اون جوری که خودش خیال می‌کنه خداست، نباید غمگین بشه و به جزع و فزع بیفته، نباید غذا بخوره و نباید بخوابه و بیدار شه. اینا از کارای یه خدا نمی‌تونه باشه». 🔸اسم این فرد، تملیخا بود، یکی از اون شیش نفری که از مشاورای خاص و درجه یک پادشاه بودن. 🔸یک روز همه تو خونۀ تملیخا جمع بودن، تملیخا به بقیه گفت: ➖ ای برادرای من!‌ یه چیزی تو وجود من افتاده که من رو از زندگی انداخته. ➖ بقیه پرسیدن: اون چیه؟ ➖ تملیخا گفت: مدتى طولانی‌ای هست که دارم فکر میكنم به اين آسمون و با خودم می‌گم: ⁉️ کی این آسمون رو مثل یه سقف محفوظ بالا سر ما قرار داده بدون اين كه به جايى بند باشه و يا از زیر رو یه ستونی وایساده باشه؟ ⁉️و کیه که آفتاب و ماه رو به عنوان دو تا آیۀ روشن، تو این آسمون به حركت انداخته؟ ⁉️و بعدش یه فکر طولانی در بارۀ زمین داشتم که چه کسی این زمین رو روی آب‌های متلاطم مسطح کرد و به وسیلۀ کوه‌ها محکم کرد تا از جاش تکون نخوره. ⏹ همین جا توقف کنیم. ♦️اون چیزی که مبدأ ایمان آوردن تملیخا شده، تفکر رو آیه‌هاییه که خدا جلو همۀ بنده‌هاش گذاشته. ✅ تملیخا حرف خدا رو به صورت مستقیم از یه پیغمبر نشنیده، اون و بقیۀ دوستاش، وقتی به آیه‌ها و نشونه‌های خدا، خوب توجّه کردن و ایمان آوردن، بعدا خودشون شدن آیه. 🔸اصحاب کهف یه مدّت تو تقیه بودن و عقایدشون رو ابراز نمی‌کردن؛ ولی بعد از مدّتی تصمیم گرفتن تقیه رو بذارن کنار و توحیدشون رو علنی کنن. 🍃وَ رَبَطنا عَلي قُلُوبِهِم إِذ قامُوا فَقالُوا رَبُّنا رَبُّ السَّماواتِ وَ الأَرضِ لَن نَدعُوَا مِن دُونِهِ إِلهاً لَقَد قُلنا إِذاً شَطَطاً. 🍂و دل‌هايشان را محكم ساختيم در آن موقع كه قيام كردند و گفتند: «پروردگار ما، پروردگار آسمان‌ها و زمين است هرگز غير او معبودى را نمى‌خوانيم كه اگر چنين كنيم، سخنى به‌گزاف گفته‌ايم. ✨(سورۀ کهف(۱۸)،‌ آیۀ۱۴). 🔸دقیانوس کسایی رو که خداییِ اون رو منکر می‌شدن، می‌کشت. اصحاب کهف وقتی در برابر دقیانوس بلند شدن، در اصل قید همه چیز رو زدن. هم از موقعیتشون گذشتن و هم از جونشون. ✔️ این جا هم خدا اصحاب کهف رو تنها رها نکرد. خودش دل اونا رو محکم کرد: «وَ رَبَطنا عَلیٰ قُلُوبِهِم». ☑️ خدا راه رو نشون می‌ده؛ ولی برا پیمودن یه راه پر از فراز و نشیب، دل قرص و محکمم می‌خوایم. خدا دلمون رو هم قرص می‌کنه. ♦️وقتی کسی ایمان می‌آره به خدا و اون رو همه‌کارۀ زندگیش می‌دونه، تسلیمش می‌شه. تسلیم که شد، خدا دلش رو طوری به خودش می‌بنده که هر جا می‌ره احساس می‌کنه که سر رشته دست خداست، برا همینم آب تو دلش تکون نمی‌خوره. صد و چهل و هفتم ‌ @abbasivaladi ➖➖➖🍃🌹🌹🌹🍃➖➖➖ 🌹 اینم پی‌دی‌اف درس صد و چهل و هفتم، برا کسایی که دوست دارن متن کامل درس رو بخونن: 👇👇👇👇👇
147 درس صد و چهل و هفتم دل آدم رو کی باید محکم کنه؟.pdf
237K
#درس درس صد و چهل و هفتم: دل آدم رو کی باید محکم کنه؟ @abbasivaladi
148 درس صد و چهل و هشتم حکم تقیه اگه به قیمت از بین رفتن حقیقت باشه، چیه؟.pdf
222.1K
#درس درس صد و چهل و هشتم: حکم تقیه اگه به قیمت از بین رفتن حقیقت باشه، چیه؟ @abbasivaladi
🍃🌻🌻🌻 ✅ خلاصه‌ی صد و چهل و هشتم: حکم تقیه اگه به قیمت از بین رفتن حقیقت باشه، چیه؟ 🍃🌻🌻🌻 🔹گفتیم که خدا از اصحاب کهف به عنوان جَوونایی یاد می‌کنه که وقتی تصمیم گرفتن، عقیدۀ توحیدی‌شون را علنی کنن، خدا دلاشون رو قرص کرد. 🔰قبل از این که ادامۀ حرفای اصحاب کهف رو بشنویم، بذارید یه نکتۀ خیلی مهم رو به شکل یه سؤال و جواب بگم: ⁉️ با این که قوم اصحاب کهف، تو شرکشون غرق شده بودن، چرا بازم اونا داد و هوار کردن و از توحید حرف زدن؟ 📛 یه نکتۀ خیلی مهم در بارۀ «حق» وجود داره که بی‌توجّهی به اون خیلی خطرناکه. ✖️تو دوره‌هایی که ذائقۀ مردم عوض می‌شه، بعضیا به اسم تقیه یا با بهونه‌های دیگه، حرفی از حق و حقیقت نمی‌زنن. از نظر این افراد حرف زدن در بارۀ حقیقت، در صورتی به درد می‌خوره که حتماً کسی بهش عمل کنه. ❗️این آدما می‌گن: اگه کسی نیست که به حق عمل کنه، چرا باید خودمون رو به دردسر بندازیم و حقیقت رو بگیم و براش سر و دست بشکنیم؟ ☑️ تو جواب این دسته از آدما باید گفت: کی گفته تنها فلسفۀ حرف زدن از حقیقت، اینه که بقیه به اون عمل کنن؟! بعضی وقتا باید حقیقت رو فریاد زد برا این که فراموش نشه.‌ 📛 تفکّری که می‌گه وقتی در بارۀ حق حرف بزن که بدونی بهش عمل می‌شه، خیلی خطرناکه؛ چون گاهی باعث می‌شه به قدری حق، مظلوم و مهجور بمونه که یکی دو تا نسل و حتّی بیشتر، گوششون با حق آشنا نشه. اون وقت اگه تو نسلای بعدی کسی اومد و از حقیقت حرف زد، کسایی که حقیقت رو نشنیدن، ممکنه باهاش احساس غریبگی کنن و در برابرش وایسن. ❗️این اتّفاق همین حالا هم افتاده. در بارۀ بعضی از حقایق به قدری کم حرف زده شده که وقتی در باره‌ش می‌خوای صحبت کنی، یه عالمه باید انرژی صرف کنی تا بتونی جامعه رو متقاعد کنی. 🔻بذارید مثال بزنم: ▫️یه موقعی اصلاً لازم نبود استدلالی بیاری تا جامعه باور کنه که مادری کردن قداست داره و از هر شغلی بالاتره. ❕امّا وقتی که آروم آروم نهضتای زن‌سالارانه و فمنیستی غوغا به راه انداختن و ما هم خواستیم کم نیاریم، کمتر در بارۀ مادری حرف زدیم و حالا کارمون رسیده به جایی که باید برا دختر امروز به قدری حرف بزنیم تا باورش بشه، مادری کردن از درس خوندن رسمی تو دانشگاه و حوزه بالاتره. ❗️امروز دخترای ما حاضرن برا گرفتن یه مدرک بی‌ارزش لیسانس از دانشگاه ناکجاآباد، با ازدواج نکردن، ‌هم همسری کردن رو عقب بندازن و هم مادر شدن رو. ✖️مقصّر این وضعیت فقط کسایی نیستن که دشمن مادری کردن و همسری کردن هستن. اونا که دشمن خانواده‌ان و ازشون توقعی جز این نیست. ✔️ مقصّر اصلی، کسایی هستن که وقتی دیدن ذائقۀ مردم عوض می‌شه، برای این که نکنه حرفاشون به مردم بربخوره، حقیقت رو اون طوری که باید، نگفتن. ❌ نباید اجازه داد تو هیچ نسلی حقیقت، تو پرده بمونه. بعضیا تقیه رو درست نفهمیدن که فکر می‌کنن هر جا خطر جانی یا مالی بود، می‌شه تقیه کرد. ‼️ اگه این معنا از تقیه درست باشه، امام حسین علیه السلام نباید قیام می‌کردن؛ ایشونم باید تقیه می‌کردن تا زنده بمونن. 🔹اگه مثل اصحاب کهف باشی، دغدغۀ توحید همۀ وجودت رو می‌گیره. دغدغۀ توحید که اومد، رفاه‌طلبی از بین می‌ره. اصحاب کهف می‌تونستن تا عمر دارن، تقیه کنن و تو همین کاخ تو بهترین وضعیت زندگی‌شون رو سپری کنن. 🔹می‌تونستن، بدون این که از عقیده‌هاشون حرف بزنن، بذارن و برن تا خطری تهدیدشون نکنه؛ امّا دغدغۀ دفاع از حقیقت توحید، اجازه نداد اونا به راحتی فکر کنن. 🔻این درس رو باید از اصحاب کهف گرفت: ✅ برای دفاع از توحید، هیچ چیزی نباید مانع آدم بشه. یکی از نشونه‌های آدم موحّد اینه که هر چیزی رو که داره حاضره خرج کنه تا صدای توحید همیشه تو زمین باشه و به گوش آدما برسه. صد و چهل و هشتم ‌ @abbasivaladi ➖➖➖🍃🌻🌻🌻🍃➖➖➖ 🌻 اینم پی‌دی‌اف درس صد و چهل و هشتم، برا کسایی که دوست دارن متن کامل درس رو بخونن: 👇👇👇👇👇
🍃🌸🌸🌸 ✅ خلاصه‌ی صد و چهل و نهم: استدلال در بارۀ خدا چه ویژگی‌هایی باید داشته باشه؟ 🍃🌸🌸🌸 ❇️ داریم در بارۀ اصحاب کهف حرف می‌زنیم. اونا بین جمعیت مشرکا بلند شدن و دارن از خدای صاحب‌اختیارشون حرف می‌زنن. تو یه آیه از خدای خودشون گفتن و تو آیۀ بعد می‌خوان در بارۀ خداهایی حرف بزنن که مردم زمونه‌شون اونا رو می‌پرستن: 🍃هؤُلاءِ قَومُنَا اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ آلِهَةً لَو لا يَأتُونَ عَلَيهِم بِسُلطانٍ بَيِّنٍ فَمَن أَظلَمُ مِمَّنِ افتَریٰ عَلَی اللَّهِ كَذِباً. 🍂اين قوم ما هستند كه معبودهايى جز خدا انتخاب كرده‌اند چرا دليل آشكارى (بر اين كار) نمى‌آورند؟! و چه كسى ظالم‌تر است از آن كس كه بر خدا دروغ ببندد؟! ✨(سورۀ کهف(۱۸)، آیۀ۱۵). 🔺سه تا حرف تو این آیه هست که هر کدوم برا خودش یک کلاس توحیده: 🔴حرف اوّل: 🔹 اوّل این که می‌گن قوم ما کسایی رو خدا گرفتن که غیر از اون خدای صاحب‌اختیار ماست که صاحب‌اختیار آسمونا و زمینه. 🔹تازه، اون خدایی هم که غیر از خدای ما گرفتن، یکی نیست چند تا خداست: «آلِهَةً». چند تا خدا داشتن به جای یه خدا، خودش یه نقصه. قشنگی خدا داشتن به اینه که یکی باشه. ⁉️ یه کارمند وقتی دو تا رئیس داشته باشه، پر از اضطرابه و به تعداد رئیسایی که اضافه می‌شه، به اضطرابشم اضافه می‌شه. چه جوری می‌شه رضایت دو تا یا چند تا رئیس رو جلب کرد؟ 🔹تو هر مکتبی وقتی بحث از اطاعت از خدا می‌شه، صحبت از آرامشیه که بعد از این اطاعت به دست می‌آد. یعنی من حرف گوش می‌دم تا ضرری ازم دفع بشه و سودی بهم برسه. اگه اطاعت نتونه این اتّفاق رو برام ایجاد کنه، به درد نمی‌خوره. ❗️کسی که معتقده به چند تا خداست، نمی‌تونه با اطاعت به این آرامش برسه. برای همینم هست که می‌گم خدا لطفش به یکی بودنشه. 🔴حرف دوم: 🔸دومین حرف اصحاب کهف اینه که وقتی بناست خدایی رو قبول کنید، باید دلیلی براش داشته باشید. این دلیل دو تا ویژگی باید داشته باشه: ▫️یکی این که سلطان باشه ▫️دوم این که آشکار و بدون ابهام باشه: 🍃لَو لا يَأتونَ عَلَيهِم بِسُلطانٍ بَيِّنٍ؛ چرا براى (اثبات الوهيت) آنها حجت و برهانى روشن نمى‌آورند؟🍃 🔸اصحاب کهف می‌گن اگه قوم ما می‌خوان کسی مثل ما خدای اونا رو قبول کنیم،‌ باید براش دلیل محکم و آشکار بیارن. حالا که نیاوردن،‌ پس نمی‌شه قبول کرد. این حرف تو دلش یه نکتۀ مهم داره برا کسایی که می‌خوان از توحید دفاع بکنن و اون این که: 👈 ما هم برای خدای خودمون باید دلیل محکم و آشکار بیاریم. ❌ محکم بودن دلیل، معناش پیچیده بودنش نیست. واضح و روشن بودن هم به معنای آبکی بودن دلیل نیست. این که هر دو ویژگی تو یه دلیل وجود داشته باشه هم کار هر کسی نیست. 🔸ما به «سلطان بیِّن» نمی‌رسیم، مگه این که باور کنیم جز خدا و اهل بیت علیهم السلام کسی به این سلطان بیِّن دسترسی نداره. ⁉️ اگه قرآن رو کتاب هدایت بدونیم؛ امّا برای مسلّح شدن به «سلطان بیّن» نتونیم ازش استفاده کنیم، چه جوری می‌تونیم هدایت بودنش را قبول کنیم؟ 🔸توجّه به قرآن تو پیدا کردن دلیل محکم و آشکار، اگه به معنای بی‌نیازی ما از اهل بیت علیهم السلام باشه، یه اشتباه بزرگ دیگه اتّفاق افتاده. 🔸جامعه رو باید از سرچشمه سیراب کرد. هر چه قدر معارف توحیدی از سرچشمه دورتر می‌شه، کدرتر می شه و اون طوری که باید، به دل مخاطب نمی‌شینه. ✅ سرچشمۀ توحید قرآن و اهل بیته و تمام. ⬅️ حتماً ادامهٔ این مبحث رو تو متن کامل درس بخونید. صد و چهل و نهم ‌ @abbasivaladi ➖➖➖🍃🌸🌸🌸🍃➖➖➖ 🌸 اینم پی‌دی‌اف درس صد و چهل و نهم، برا کسایی که دوست دارن متن کامل درس رو بخونن: 👇👇👇👇👇
149 درس صد و چهل و نهم استدلال در بارۀ خدا چه ویژگی‌هایی باید داشته باشه؟.pdf
230.9K
#درس درس صد و چهل و نهم: استدلال در بارۀ خدا چه ویژگی‌هایی باید داشته باشه؟ @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃🌷🌷🌷 ✅ خلاصه‌ی صد و پنجاه و یکم: می‌شه آدم خواب باشه و همه ازش بترسن؟ 🍃🌷🌷🌷 🔹اصحاب کهف وقتی تو غار رفتن، خدا همه چی رو براشون مهیّا کرد که خواب راحت و بی‌خطری داشته باشن. ▫️خدا به آفتاب دستور داد که صبح و غروب بهشون بتابه؛ ▫️کسی که برا مدّت طولانی می‌خوابه، حتماً باید از این پهلو به اون پهلو بشه تا زخم بستر نگیره. ▫️در ضمن اصحاب کهف یه دشمن ظالم و بی‌رحم داشتن که دنبالشون بود؛ پس باید وقت خواب یکی مراقبشون باشه: 🍃وَ تَحسَبُهُم أَيقاظاً وَ هُم رُقُودٌ وَ نُقَلِّبُهُم ذاتَ اليَمِينِ وَ ذاتَ الشِّمالِ وَ كَلبُهُم باسِطٌ ذِراعَيهِ بِالوَصِيدِ لَوِ اطَّلَعتَ عَلَيهِم لَوَلَّيتَ مِنهُم فِراراً وَ لَمُلِئتَ مِنهُم رُعباً. 🍂و (اگر به آنها نگاه می‌كردى) می‌پنداشتى بيدارند، در حالى كه در خواب فرو رفته بودند! و ما آنها را به سمت راست و چپ می‌گردانديم (تا بدنشان سالم بماند). و سگ آنها دست‌هاى خود را بر دهانۀ غار گشوده بود (و نگهبانى مى‌كرد). اگر نگاهشان مى‌كردى، از آنان می‌گريختى و سر تا پاى تو از ترس و وحشت پر می‌شد! ✨(سورۀ کهف(۱۸)،‌ آیۀ ١٨). ❗️آدمی که خوابه، وقتی دشمن بهش دست پیدا می‌کنه، دیگه هیچ راه فراری نداره. حالا خدا برا همین آدم خواب، یه ابّهتی می‌ذاره که کسی نتونه بهش نزدیک بشه. نزدیک نشدن یه حرفه، فرار کردن از شدّت ترس یه حرف:‌ «لَوَلَّيتَ مِنهُم فِراراً». ✔️ خیلی از آدمای زنده هیمنه و ابّهت ندارن؛ امّا اگه خدا بخواد به آدم خوابیده چنان هیمنه‌ای می‌ده که آدمای زنده و صاحب جاه و جلال ازش بترسن. چه قدر خدا در حقّ اصحاب کهف لطف کرده! 🔹بذارید به این نکته بازم فکر کنیم که وقتی کار رو می‌سپری دست خدا، به بهترین شکل ممکن اون رو تدبیر می‌کنه. ما خیلی نیاز داریم به ایمان آوردن به این مسئله. ❌ تصوّر ما از سپردن تدبیر زندگی به دست خدا خیلی وقتا اینه که خدا بناش بر اینه که سخت‌ترینا رو برامون مقدّر کنه؛ امّا این اشتباهه. ✅ وقتی تدبیرت رو می‌سپری دست خدا، به اندازۀ توانایی و وُسعت، چیزی رو برات رقم می‌زنه که بهتر از اون ممکن نیست. ✖️چیزی که باعث می‌شه ما بترسیم تدبیر زندگی‌مون رو به خدا بسپاریم، همینه که به این ایمان نداریم که خدا بهترین رو برا آدم مقدّر می‌کنه. ✔️ آسون یا سخت بودن تدبیر رو به خدا بسپاریم. اون می‌دونه که وُسع و توانایی ما چه قدره و چه تدبیری باعث می‌شه که ما به هدف آفرینشمون بهتر و زودتر برسیم. 🔻ما وقتی می‌خوایم خودمون زندگی‌مون رو تدبیر کنیم، حدّ اقل به دو دلیل یه عالمه اشتباه می‌کنیم: ▪️یکی این که برداشتمون از وسع و توانایی خودمون به شدّت با واقعیت فاصله داره. ▪️دوم این که کمتر می‌تونیم نسبت بین تدبیر با هدف آفرینشمون رو در نظر بگیریم. تو تدبیر زندگی‌مون به قدری مسائل مختلف وارد می‌شه که هدف آفرینش اون وسط زیر دست و پای یه عالمه مسئله گم می‌شه. 🔹به هر حال باید ایمان بیاریم به خدایی که تدبیرش، بهترین تدبیره و تدبیری بهتر از اونی که خدا برا بنده‌ش در نظر می‌گیره وجود نداره. ▫️هم آسیه تو کاخ زندگی کرد و هم اصحاب کهف؛ امّا تقدیر اصحاب کهف این شده که 309 سال تو غار بخوابن و تقدیر آسیه این شد که به چهار میخ کشیده بشه و شهید شه. ✅ زندگیت رو بسپار به خدا و باور کن که تو نمی‌تونی بهتر از خدا تدبیر کنی. ⁉️چرا ما این قدر با تدبیر خدا مشکل داریم؟ مگه خودمون که تا حالا تدبیر زندگی‌مون رو به دست گرفتیم، چه گُلی به سرمون زدیم؟ چند بار تدبیر زندگی‌مون رو به خدا سپردیم و خدا برامون بد خواسته؟ ‼️باور کنید که خیلی از ماها حتّی اگه به زبون نیاریم، اعتقادمون اینه که بیشتر از خدا می‌فهمیم. صد و پنجاه و یکم ‌ @abbasivaladi ➖➖➖🍃🌷🌷🌷🍃➖➖➖ 🌷 اینم پی‌دی‌اف درس صد و پنجاه و یکم، برا کسایی که دوست دارن متن کامل درس رو بخونن: 👇👇👇👇👇
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
151 درس صد و پنجاه و یکم می‌شه آدم خواب باشه و همه ازش بترسن؟.pdf
229K
درس صد و پنجاه و یکم: می‌شه آدم خواب باشه و همه ازش بترسن؟ @abbasivaladi
هدایت شده از عاشق شو
🍃🌺🌺🌺 ✅ خلاصه‌ی صد و پنجاه و دوم: لقمۀ حروم چه بلایی سر آدم می‌آره؟ 🍃🌺🌺🌺 🔻رسیدیم به یه فراز دیگه از داستان اصحاب کهف، یعنی وقتی که اونا از خواب بیدار شدن. ▫️خب اصحاب کهف، 309 سال خوابیدن. خیلی طبیعیه وقتی بلند شدن، احساس گرسنگی بکنن و به فکر تهیۀ غذا بیفتن. ▫️اصحاب کهف، نمی‌دونستن چه قدر خوابیدن و نهایتش خیال می‌کردن نصفه روز یا یه روز خوابیدن. پس اصلاً فکر نمی‌کردن که حکومت دقیانوس سقوط کرده و یه حکومت دیگه‌ای تو شهرشون بر پا شده. برا همینم وقتی بنا شد یه نفر از اونا بره و غذا تهیه کنه، دو تا سفارش بهش می‌کنن. هر دو تا سفارش امنیتیه. یکی امنیّت معنوی و یکی امنیت فیزیکی. 🔰امنیّت معنوی با تذکّر در بارۀ غذایی که بناست تهیه بشه، گوشزد می‌شه. به فردی که می‌خواد غذا تهیه کنه، می‌گن ببین کدوم یکی از اهالی اون شهر غذای پاک‌تری دارن، اون غذا رو تهیه کن: 🍃فَلْيَنظُرْ أَيُّها أَزْكى طَعَاماً فَلْيَأْتِكُم بِرِزْقٍ مِّنْه 🍂و بايد درست بنگرد كه كدام يک از (اهالى) آن جا طعامش پاكيزه‌تر است تا از آن براى شما روزی‌اى بياورد. ✨(سورۀ‌ کهف(١٨)، آیۀ١٩). ⁉️ مگه می‌شه به این راحتی از کنار لقمۀ حروم گذشت؟ مگه می‌شه کسی رشد معنوی کنه؛ امّا به لقمه‌ای که می‌خوره بی‌توجّه باشه؟ 🔰 پیامبر خدا صلّی اللَّه علیه و آله فرمودن: ▫️وقتی که لقمۀ حرام در شکم بنده قرار می‌گیرد، همۀ فرشته‌ها در آسمان‌ها و زمین، او را لعنت می‌کنند ▫️و تا وقتی که آن لقمه در شکم اوست، خداوند به او نگاه [رحمت] نمی‌کند ▫️و کسی که لقمه‌ای از حرام بخورد، خشم خدا را به سوی خویش جلب کرده ▫️و اگر توبه کند، خدا نیز [با رحمت خویش] به سوی او باز می‌گردد ▫️و اگر بمیرد، [بی آن که توبه کند،] به آتش سزاوارتر است. 📚(مکارم الأخلاق، ص١۵٠). 📛 لعنت فرشته‌های آسمون و زمین که یه تعارف نیست. کسی که همۀ فرشته‌ها بهش لعنت می‌فرستن، مگه می‌تونه تو مسیر معنویت قدم از قدم برداره؟ ✔️ اصحاب کهف وقتی بیدار می‌شن و احساس گرسنگی می‌کنن، یکی از کلیدی‌ترین پایه‌های رشد معنوی رو در نظر می‌گیرن و بعد دنبال غذا می‌رن. ❗️اگه فردی که نسبت به مال حروم خویشتندار نیست، باید قید معنویت رو بزنه، جامعه‌ای هم که نسبت به مال حرام، حسّاسیت نداره، نباید منتظر رشد معنوی باشه. ❌ شیطون برا منحرف کردن یه جامعه، همیشه از بی‌بند و باریای اخلاقی شروع نمی‌کنه. خیلی وقتا حروم رو وارد مال و سفرۀ مردم می‌کنه تا بی‌بند و باری دنبالش بیاد. 📛 مال حرام، اراده‌ها رو در برابر گناه به شدّت سست می‌کنه. اراده‌ها که سست شد، با کوچک‌ترین وسوسه، آدما دنبال همون راهی می‌رن که شیطون نشون می‌ده. ❌ شیطون با جامعه‌ای که نسبت به مال حروم بی‌تفاوته کاری نداره. به یه تعبیر دیگه: وقتی شیطون تونست جامعه‌ای رو به سمت حروم‌خوری ببره،‌ کار خودش رو انجام داده. این جامعه حتّی اگه باقی حدود الهی رو هم رعایت کنن، نمی‌شه اسمش رو جامعه الهی گذاشت. ⬅️ توصیه دوم اصحاب کهف رو توی درس آینده می‌خونیم، إن شاء الله. صد و پنجاه و دوم ‌ @abbasivaladi ➖➖➖🍃🌺🌺🌺🍃➖➖➖ 🌺 اینم پی‌دی‌اف درس صد و پنجاه و دوم، برا کسایی که دوست دارن متن کامل درس رو بخونن: 👇👇👇👇👇
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
152 درس صد و پنجاه و دوم لقمۀ حروم چه بلایی سر آدم می‌آره؟.pdf
243.3K
‼️اصلاحیه‼️ #درس درس صد و پنجاه و دوم: لقمۀ حروم چه بلایی سر آدم می‌آره؟ @abbasivaladi