eitaa logo
کلُّ یَومٍ عاشُورا وَ کلُّ اَرضٍ کَربَلا
627 دنبال‌کننده
766 عکس
95 ویدیو
160 فایل
_ هدف، ارائه طریق و الگوست _ با شبکه های اجتماعی کسی متفکر نمی شود _ باید کتاب خواند... { کارگروه فرهنگی شهید عنایت نژاد} 📬برای انتقاد و پیشنهاد به آیدی های زیر مراجعه نمائید ⬅انتقاد و پیشنهاد @sad_ein@habib133
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 یا ( بخش سوم ) 💢بعد، دوره رضاخان آمد. در این دوره، روشنفکران درجه یکِ کشور، از اساتید، از نویسندگان و از متفکّرانی که جزو زبدگان روشنفکری بودند، در خدمت رضاخان قرار گرفتند؛ رضاخانی که از و بویی نبرده بود. دفاع اینها از رضاخان، هیچ وجهی نداشت؛ نه باسواد بود، نه فرهنگی بود، نه ملی بود؛ همه میدانستند که سیاستهای انگلیسیهاست که اجرا میشود. 💢 خودِ روشنفکران میدیدند که انگلیسیها رضاخان را آوردند، برکشیدند، به رساندند، او را کردند، مقدّماتش را فراهم کردند، موانعش را نابود کردند و جاده را برای او صاف نمودند. 💢 در آن موقع، روشنفکران، ایدئولوگهای حکومت کودتایی رضاخانی شدند! هرکاری که او خواست بکند، اینها ایدئولوژی و زیربنای فکریش را فراهم مینمودند و برایش مجوّز درست میکردند! 💢در دوره بعد از رفتن رضاخان و بعد از شهریور بیست - که حکومت عجیب و غریبی در آن زمان تشکیل شده بود - بخشی از روشنفکران به پیوستند که اتّفاقاً بعضی از روشنفکران از اینها بودند که به حزب توده پیوستند؛ اگرچه به وابسته بودند. آن وقت، خودشان هم اعتراف داشتند؛ همه‌شان هم قبول داشتند که به شوروی وابسته بودند. شورویها در ایجاد و پشتیبانی اینها نقش داشتند و اینها مثل شورویها در ایران عمل میکردند. 💢شما به خاطرات «کیانوری» و دیگر رؤسای توده‌ایها که در جمهوری اسلامی گیر افتادند، نگاه کنید! خاطرات اینها چاپ شده است؛ از پنجاه سال قبل، شصت سال قبل صحبت میکنند. با آن‌که اینها شاید همه حقایق را هم نمیخواستند بگویند، اما کاملاً از گوشه و کنار حرفهایشان مشخّص میشود که آن روز حقیقت حزب توده چه بود. 💢درعین‌حال، باز صادقترین و مخلصترین روشنفکران در همین مجموعه جمع شده بودند. یکی از آنها بود که من در این بحث، از حرفهای او برای شما نقل خواهم کرد. مرحوم جلال آل احمد، جزو حزب توده بود. و دیگران، اوّل در حزب توده بودند. 💢من یادم نیست که این حرف را از خودش شنیدم، یا دوستی برای من نقل میکرد. سال چهل و هفت ایشان به مشهد آمده بود. در جلسه‌ای که با آن مرحوم بودیم، از این حرفها خیلی گذشت. احتمال میدهم خودم شنیده باشم، احتمال هم میدهم کسی از او شنیده بود و برای من نقل میکرد. میگفت: ما در اتاقهای حزب توده، مرتّب از این اتاق به آن اتاق جلو رفتیم - منظورش این بود که مراحل حزبی را طی کردیم و به جایی رسیدیم که دیدیم از پشت دیوار صدا می‌آید! گفتیم آن‌جا کجاست؟ گفتند این‌جا است! گفتیم ما نیستیم؛ برگشتیم. 💢 یعنی به مجرّد این‌که در سلسله مراتب حزبی احساس کردند که این است، گفتند ما دیگر نیستیم. بیرون آمدند و با خلیل ملکی و جماعتی دیگر، را درست کردند؛ مخلصها آن‌جا بودند. این دوره، تا حدود دوران » و بعد ٢٨ مرداد ۱٣٣٢ ادامه یافت. 💢بعد از ٢٨ مرداد، از لحاظ نشان دادن انگیزه‌های یک روشنفکر در مقابل یک ، سکوت عجیبی در فضای روشنفکری هست. خیلی از کسانی که در دهه بیست مورد غضب دستگاه قرار گرفته بودند، در دهه سی به دستگاه تبدیل شدند! 💢 آل احمد در کتاب «خدمت و خیانت روشنفکران»، از همین روشنفکری دهه سی حرف میزند. آل احمد این کتاب را در سال ۴٣ شروع کرده، که تا سال ۴٧ ادامه داشت. سال چهل و هفت که آل احمد به مشهد آمد، ما ایشان را دیدیم. به مناسبتی صحبت از این کتاب شد، گفت مدّتی است به کاری مشغولم؛ بعد فهمیدیم که از سال چهل و سه مشغول این کتاب بوده است. 💢او از ما در زمینه‌های خاصی مطالبی میخواست، که فکر میکرد ما از آنها اطّلاع داریم. آن‌جا بود که ما فهمیدیم او این کتاب را مینویسد. این کتاب بعد از فوتش منتشر شد. یعنی کتابی نبود که در رژیم گذشته اجازه‌ی پخش داشته باشد؛ کتابِ صددرصد محسوب میشد و امکان نداشت پخش شود. 💢البته در این‌جا آل احمد مواضع خیلی خوبی را اتّخاذ میکند؛ اما درعین‌حال شما میبینید که همین آل احمدِ معتقد به و معتقد به سنّتهای_ایرانی و بومی و شدیداً پایبند به این سنّتها و معتقد به زبان و ادب فارسی و بیگانه از غرب و دشمن غربزدگی، باز درباره مسائل روشنفکری، در همان فضای روشنفکری غربی فکر کرده، تأمّل کرده، حرف زده و قضاوت نموده است! 💢 این که میگویم روشنفکری در ایران متولّد شد، معنایش همین است. تا هرجا هم ادامه پیدا کرده، بیماری ادامه پیدا کرده است. ⬅️دوستان بزرگوار همت کنند و این پیامها رو اگر چه طولانی هست مطالعه بفرمایند ؛ مطالب ؛ کاربردی هستند و نتیجه بحث نیز برای رسیدن به قدرت تحلیل ؛ مفید می باشد. بخشهای قبل رو هم با هشتک مطالعه کنید 🌐 @ashora_karbala
🔰 یا (بخش پنجم) 🎤 💢مبارزه با دین کلیسایىِ سیاهِ خشنِ خرافىِ بعد از قرون وسطی در ، جای خودش را به داد! فکر کردند یکی از خصوصیات روشنفکری این است که باید با دین با مذهب، دشمن و مخالف باشد. 🔄البته هنوز هم که هنوز است، دنباله‌های همان خیل روشنفکران دوره پهلوی، از کتاب نویسِشان گرفته، تا شاعرِشان، تا محقّقِشان، تا مصحّحِشان، تا بیوگرافی نویسِشان، گاهی با صراحت همان خط را دنبال میکنند و از مثل 👤میرزا فتحعلی آخوندزاده ای، آن‌چنان تجلیل میکنند، که گویی از پیامبری تجلیل میکنند! برای این‌که میرزا فتحعلی به برکت ضدّیتش با دین و مبارزه‌اش با اسلام، هم رفت سر سفره نشست و نان آنها را خورد و کمک آنها را قبول کرد و هم بعداً وقتی که و به خامنه ی ما آمدند، به نام میرزا فتحعلی آخوندزاده راه انداختند! 🔷یعنی یک نفر، هم در حکومت تزاری طرفدار دارد، هم در حکومت بلشویکها که حکومت تزاری را برانداخته است! ⁉️شخصیت مضطرب را میبینید!؟ نقطه مشترک حکومت تزاری و حکومت کمونیستی چیست؟ ضدّیت با مذهب، ضدّیت با اسلام؛ و ایشان منادی ضدّیت با اسلام بوده است. ✅البته به نظر ما، در روشنفکری به معنای حقیقی کلمه، نه ضدّیت با مذهب هست و نه ضدّیت با تعبّد. یک انسان میتواند هم روشنفکر باشد؛ به همان معنایی که همه روشنفکر را تعریف کرده‌اند 👈کسی که به آینده نگاه میکند، کار فکری میکند، رو به پیشرفت دارد ؛ و هم میتواند مذهبی باشد، میتواند متعبّد باشد، میتواند مرحوم باشد، میتواند باشد، میتواند بسیاری از شخصیتهای روشنفکرِ مذهبىِ کاملاً مؤمن ما باشد که ما دیده‌ایم. هیچ لزومی ندارد که باشد. 💢جالب این‌جاست که وقتی قید را جزو قیود حتمی و اصلی روشنفکری ذکر میکنند، نتیجه این میشود که ، بزرگترین فیلسوف زمان ما که از فرانسه فلاسفه و شخصیتهای برجسته‌ای مثل به این‌جا می آیند و چند سال میمانند تا از او استفاده کنند، روشنفکر نیست. 🔷اما مثلاً فلان جوجه شاعری که به و مبانی سنّت و مبانی ایرانیگری اعتقادی ندارد و چند صباحی هم در اروپا یا امریکا گذرانده، روشنفکر است؛ و هرچه در اروپا بیشتر مانده باشد، روشنفکرتر است! ⛔️ببینید چه تعریف غلط و چه جریان زشت و نامناسبی به نام روشنفکر در ایران ایجاد شده بود! 💢در جریان کشور، روشنفکران با همین خصوصیات حضور داشتند؛ اما در . 🔷در قضیه ٢٨ مرداد، هیچ از جانب روشنفکران صورت نگرفت. البته ٢٨ مرداد نسبت به زمان ما، خیلی قدیمی و دور از دسترس است؛ لیکن شدّت عمل رژیم پهلوی در قضیه ٢٨ مرداد، با روشنفکرانی که احیاناً به یا نهضت ملی علاقه‌ای هم داشتند، کاری کرد که به‌کل کنار رفتند و هیچ مبارزه حقیقی از طرف مجموعه روشنفکر صورت نگرفت. ✅ در حالی که وظیفه روشنفکری ایجاب میکرد که به نفع مردم و به نفع آینده آنها وارد میدان شوند، شعر بگویند، بنویسند، حرف بزنند و مردم را روشن کنند؛ اما این کارها انجام نگرفت. ⬅️بعد به قضیه میرسیم که بزرگترین حادثه‌ای بود که در قرن حاضر در کشور ما، میان مردم و رژیم حاکم اتفاق افتاده بود. 🔷در پانزده خرداد، (رضوان‌اللَّه‌علیه) در قم و در روزعاشورا، آن‌چنان ولوله‌ای ایجاد کرد که یک ، بدون هیچ گونه رهبری مشخّصی در تهران، فردا و پس‌فردای آن روز به راه افتاد. 💢 شما ببینید، آن سخنرانی و آن حضور مردم، چه زلزله‌ای به وجود آورده بود. حرکت امام، با قویترین شکلی که ممکن بود انجام گیرد، انجام گرفت و مردم را به حرکت درآورد. ⬅️بعد هم سربازان رژیم به خیابانها آمدند و مردم را به گلوله بستند. چند هزار نفر - که البته آمار دقیقش را هرگز ما نتوانستیم بفهمیم - در این ماجرا کشته شدند و خونها ریخته شد. 💢 آل احمد در همین کتاب «خدمت و خیانت روشنفکران» میگوید: روشنفکران ایرانی ما - به نظرم چنین تعبیری دارد - دست خودشان را با خون پانزده خرداد شستند! یعنی لب تر نکردند! 🔷 همین روشنفکران معروف؛ همینهایی که شعر میگفتند، قصّه مینوشتند، مقاله مینوشتند، تحلیل سیاسی میکردند؛ همینهایی که داعیه رهبری مردم را داشتند؛ همینهایی که عقیده داشتند در هر قضیه از قضایای اجتماعی، وقتی آنها در یک روزنامه یا یک مقاله اظهارنظری میکنند، همه باید قبول کنند، اینها سکوت کردند! این قدر اینها از متن مردم دور بودند و این دوری همچنان ادامه پیدا کرد. 🌐 @ashora_karbala