امشب دعوت کردیم از دوستان و اگر جمعمون برسه به ۴۰۰۰نفر ۵ پارت از رمان جدید میزاریم
بسم الله الرحمن الرحیم
#گریه_میکنم_برات
#شروع_رمان
دستامو بردم بالا توهم قفلشون کردم کشو قوسی بدنم دادم ومحکم نفسمو فوت کردم.
اخیش کمرم خشک شده بودا.اخه اینم شد زندگی؟!!! یه پسر علاف و بیکار خیرسرمون لیسانس گرفتیم نشستیم پای چت روم ولی خدایی خیلی حال میدادمعتادش شده بودیم منظورم خودمو محمدو فرزادِ دوستایه خل و چلم.
میرفتیم تو چتروم گاهی اوقات با اسم دختر می رفتیم مخ پسرارو میزدیم گاهی با اسم پسر میرفتیم مخ دخترارو میزدیم بعدشم یجا قرار
میزاشتیم باهاشون میرفتیم ازدورمیدیدمشون اگه مالی بودن ک چه بهتر میرفتیم جلو اگرم نه که انقدر بدبخت منتظر وایمیستاد که زیر پاش علف سبز می شد و ماهم هرهر کرکر میخندیدیم
حتی یادمه یبار مخ یه دختررو تو چتروم زدم عکسشو برام فرستادبدک نبودگفتم خوبه یکم میخندیم واسه همین واسه فردا باهاش قرار گذاشتم منم قیافم خوب بود همیشه دوستام میگفتن برو مدلینگ شو البته اگه پارتی داشتم حتما اینکارومیکردم همیشه عاشق این بودم ک پول مفت دربیارم.
خلاصه که با دختره قرارگذاشتم رفتم سرقرار اما با چه وضعی؟! شلوار و پیرهن بابامو پوشیدم شما
تصور کنین شلوار پارچه ای با پیرهن گشاد استین بلند با کتونی البته ازحق نگذریم کتونیام مارک دار بود اما موهامو خشگل کردم و از اتاق زدم بیرون یهو....
ترفندها 👌
چالش های زندگی #رمان_کده_عشق
را با ما دنبال کنید....
@ashpaziRoman
رمانکده عشق❤️پروفایل.آموزنده
بسم الله الرحمن الرحیم #گریه_میکنم_برات #شروع_رمان دستامو بردم بالا توهم قفلشون کردم کشو قوسی بد
#گریه.میکنم.برات
#پارت.1
مامانم تا منو دید دهنش وا موند! اوا خاک عالم چرا لباسای باباتو پوشیدی ودر حالی که خندش گرفته بود و هم تعجب کرده بود رفت سمت گوشیه تلفن؛ خب خداروشکر زیاد سوال پیچ نمیشم.
همینطوری که میرفتم سمت جاکفشی گفتم مامان جان لباسامو نمیشوری همین میشه دیگه!!!!
صدای مامانو میشنیدم که به فحش بسته بود
-غلط کرد ی پسره ی الدنگ؛ معلوم نیست میخواد چه غلطی بکنه هی تو اتیش بسوزون ببینم اخر میتونی بدبختمون کنی.
اوه مامانو نگاه الان قضیه رو جنایی میکنه !!!
اون روز وقتی رفتم سرقراربا دختره اولش که رفتم کنارش وایستادم اصلاانگار منو ندید و مثل اینکه دنبال کس دیگه ای میگشت یهو زوم کرد روم...
خیلی مظلوم درحالی ک سرم پایین بود گفتم سلام
صدای محمدو فرزاد ازبیست متر جلوتر میومد که هرهر می خندیدن دختره بنده خدا که حسابی جا خورده بوود گفت:خودتی؟!
خجالت کشیدم گفتم بله سامیارم(اره جون عمم)... اروم سرمو آوردم بالا تو چشماش نگاه کردم و گفتم شما چقدر نازی فریبا خانووووم و یه لبخند ضایع نثارش کردم
بدبخت فکر کنم عقش گرفته بود اخه ناهار جاتون خالی ابگوشت زدم با پیاز مسواکم نزدم(البته عمدا)
فریبا ک داشت.....
ترفندها 👌 ♥️ℒℴνℯ♥️
چالش های زندگی #رمان_کده_عشق
را با ما دنبال کنید....
@ashpaziRoman
رمانکده عشق❤️پروفایل.آموزنده
#گریه.میکنم.برات #پارت.1 مامانم تا منو دید دهنش وا موند! اوا خاک عالم چرا لباسای باباتو پوشیدی ود
#گریه.میکنم.برات
#پارت.2
فریبا ک داشت گریش درمیومد گفت :توعکست بهتر بودیا چرا لباسای پیرمردارو پوشیدی به بابای من میگه پیرمرد زنیکه البته خدایی بابامم اینارونمیپوشیداشاره کردم به صندلی
-بشین عزیزم خسته میشی
-باشه مرسی
-نگفتی؟
-چیو؟اهان لباسام خوبه که عشقم من راحتم توش
-با قیافه برزخی بلندشدو گفت:
-منو مسخره کردی مرتیکه؟؟؟
-اوهوع این چقد زبل بود !نشد تیغ
بزنمش حیف معلوم بود پولداره ها..
همینطور ک مثل میرغضب نگام میکردگفت باتوام ها فک کردی گوشام درازه چشمامو خمار کردمو گفتم جوووووون توفقط حرف بزن...
با کیفش زد تو سرم و برو گمشویی نثارم کرد و رفت.
محمد و فرزاد که دیگه داشتن چمنارو
گاز میزدن.
خلاصه این شده بود زندگی ما،البته بچه بدی نبودم ولی ...
ترفندها 👌 ♥️ℒℴνℯ♥️
چالش های زندگی #رمان_کده_عشق
را با ما دنبال کنید....
@ashpaziRoman
رمانکده عشق❤️پروفایل.آموزنده
#گریه.میکنم.برات #پارت.2 فریبا ک داشت گریش درمیومد گفت :توعکست بهتر بودیا چرا لباسای پیرمردارو پوش
#گریه.میکنم.برات
#پارت.3
آها یادم رفت خودمو معرفی کنم من سوران فراهانی 23سالمه مکانیک خوندم رشتمم بعضی
وقتا ک خیلی بیکار میشینم واسه خودم طراحی قطعات خودرو میکنم زبانو کامپیوترم بدک نیست ولی چه کنیم این دخترا نمیزارن به جایی برسم قیافم خوبه راضیم ازش یه برادربزرگتر دارم ک ازدواج کرده و تهران زندگی میکنه ماهم که ساری هستیم بله درسته مازندرانی هستم بابام کارمند بازنشسته اداره مالیات و مامانم خونه داره زندگی خوبی داریم خداروشکر ...
صبح با صدای ترق و توروق و جارو برقی کشیدن مامان بیدار شدم اومدم بیرون و تادهنمو وا کردم غرغر کنم نگام افتاد به ساعت یا خدااا ساعت
یازده و نیمه الان اگه حرف بزنم مامان یه کف گرگی میاد برام پس سریع کمونه کردم رفتم سمت دسشویی و بعد از انجام کارهای مربوطه رفتم واسه خودم چای ریختم نشستم پشت میز وقت ناهار بود دیگه پس صبحونرو بیخیال شدم.
مامان اومدو گفت سوران پاشو برو
فروشگاه یکم خرید کن حسام اینا تو راهن تاشب میرسن .
به آق داداش چ عجب!!!!!....
ترفندها 👌 ♥️ℒℴνℯ♥️
چالش های زندگی #رمان_کده_عشق
را با ما دنبال کنید....
@ashpaziRoman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبـــ☀️ـح ها
هدیهٔ نابی ست به تـو
نفسـت گــرم
دلـــت گــرم
جهانت زیبـا
ســـ🥰✋ــلام
صبح بخیر ای مهربان دوست
دلتــون مسـرور
عمرتـون بـرقـرار
و روزگارتون شــاد
فارس: با سلبریتیهایی که مثل ما فکر نمیکنند چه باید کرد؟
🔹خبرگزاری فارس نوشت: این روزها خبر بازگشت برخی سلبریتیها برای اجرای برنامه در رسانه ملی منتشر شده. برخی معتقدند با توجه به همراهی تعدادی از آنها با فتنه پاییز گذشته، هرگونه تریبون دادن به همه سلبریتیها از اساس اشتباه است. اما نباید فراموش کرد که رسانه عصر جدید سلبریتیساز است و گریزی از سلبریتیشدن هنرپیشهها و افرادی که دائما روی آنتن هستند وجود ندارد.
🔹در مورد بازگشت سلبریتیها هم به نظر میرسد آنچه مهم است موضعگیری در بزنگاههاست. درست است که فتنه گذشته فرصتی را ایجاد کرد که ماهیت غیرعقلانی برخی سلبریتیها مشخص شود و آنها عملا خود را به دست خودشان از عرصه اجتماعی حذف کردند اما در مورد سلبریتیهایی که بعد از این در رسانهها ساخته میشوند و آنان که علیه منافع کشور اقدامی نکردهاند ماجرا متفاوت است.
🔹حتی اگر با سبک و سیاق فرهنگی و اجتماعی برخی از چهرههایی که نامشان برای بازگشت مطرح شده موافق نباشیم، اما عقلانیت انقلاب اسلامی رای سلیقههای مختلف مردم را بهرسمیت میشناسد. آنچه مهم است رعایت اصول است. اصولی مثل قوانین الهی و قانون اساسی.
@Akhbare
رمانکده عشق❤️پروفایل.آموزنده
#برزخ_ارباب #پارت_840 هرچی اصرار کردم راضی نشد پول ویزیت بگیره و حتی به منشیش هم سپرد که پولی از م
#برزخ_ارباب
#پارت_841
اجازه نمیدادم یه دخترِ دیگه هم بدبخت بشه، اجازه نمیدادم!
به اونجا که رسیدم با صدای بلند گفتم:
_ داری چیکار میکنی عوضی؟
دختره با دیدن من چشماش پر از امید شد!
سر و صورتش زخمی بود و داشت گریه میکرد!
_ خانم توروخدا نجاتم بده، توروخدا خانم
پسره کل صورت و دستاش خالکوبی بود؛ یه ماشین هم داخل کوچه پارک بود و یه پسر داخلش نشسته بود.
_ ولش کن
پسره یه چاقوی کوچولو از جیبش درآورد و گفت:
_ یا همین الان گم میشی میری یا میزنمت
_ هیچ غلطی نمیتونی بکنی
نمیدونم این همه شجاعت از کجا اومده بود!
_ ولش کن اون دخترو
_ برو گمشو، برو و تو مسئله ای که به تو مربوط نیست دخالت نکن
دختره گریه میکرد و التماس میکرد که نجاتش بدم.
از التماساش مشخص بود که اونا قراره بهش آسیبی برسونن!
یه قدم به جلو برداشتم که چاقوش رو بالاتر گرفت و گفت:
_ برو عقب
_ یا ولش میکنی یا جیغ میزنم
_ جیغ بزنی خلاصت کردم
دختره چون توی چنگال پسره بود نمیتونست جیغ بکشه اما من که میتونستم!
دهنم رو باز کردم و با تمام وجودم جیغ کشیدم و بلند گفتم:
_ کمک، اینجا یه دزده، یکی میخواد یه دختر رو بدزده
با جیغ من توجه خیلیا جلب شد و همین برای نجات اون دختر کافی بود.
نمیدونم چیشد پسره دختره رو ول کرد و به طرف من اومد؛ قبل از اینکه بخوام کاری کنم یا ازش دور بشم، چاقویی که دستش بود رو توی شکمم فرو کرد!
توی یه لحظه نفسم توی سینه حبس شد و چشمام سیاهی رفت!
چاقو رو که بیرون کشید؛ دوباره نفسم قطع شد و اینبار طولانی تر
سرم رو پایین بردم و به شکمم نگاه کردم.
پر از خون شده بود و خون داشت ازش میچکید!
ترفندها 👌 ♥️ℒℴνℯ♥️
چالش های زندگی #رمان_کده_عشق
را با ما دنبال کنید....
@ashpaziRoman
#سیاستهای_زنانه
🔴زیـــادی از خـــوشی هات نگـــو
بسته به شرایط تون ، ولی ترجیها دائما پیش خانواده همسرتون مثلا خواهر شوهر یا مادر شوهرتون، از کادویی که همسرتون براتون گرفته، از گردشی که رفتین و خیلی خیلی خوش گذشته و ... تعریف نکنین😐
خب اینطوری ممکنه با خودشون بگن ما که خانوادشیم رو تا حالا اینجوری نبرده بگردونه یا خدایی نکرده ممکنه حسادت پیش بیاد.
به اندازه تعریف کنین. دروغ نگین ولی همه ی راستش رو هم نگین.😌
💫💥زندگی زناشویی💥💫
🎩🔬دکتر سلامت🔬🎩
💞🍃ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ💞
💋@zendegiZenashoii💋
● ⃝⃘🌸● ⃝⃘🌸● ⃝⃘🌸● ⃝⃘🌸
🍌نعوظ صبحگاهی يا NPT نشانه چیست؟
برخی به اشتباه گمان میكنند نعوظ صبحگاهی به معنی تمایل مرد به برقراری رابطه جنسی در ساعات اولیه روز است. در حالی كه این تفكر اشتباه است. در واقع در آغاز روز، بین ساعت 7 تا 9 میزان دو هورمون تستوسترون و كورتیزول افزایش مییابد. فعالیت همزمان این دو هورمون نشانهای واضح دارد كه همان نعوظ است. این موضوع هیچ ارتباطی به تمایلات جنسی ندارد مگر اینكه فردی بخواهد از آن در این جهت استفاده كند.
💫💥زندگی زناشویی💥💫
🎩🔬دکتر سلامت🔬🎩
💞🍃ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ💞
💋@zendegiZenashoii💋
● ⃝⃘🌸● ⃝⃘🌸● ⃝⃘🌸● ⃝⃘🌸
♻️خانم ها و آقایون باید یادشون باشه که زندگی جنسی یه جور تبادل لذته. اصلا قراره هر دو نفر بهم لذت و تمایل هدیه بدن
❌بعضی خانم ها بعد رابطه از همسرشون پول درخواست میکنن. این خیلی اشتباهه.
❌هیچ وقت نباید خانم مسائل جنسی از بوسه معمولی گرفته تا دخول رو شرط بذاره. چون شوهرش حس میکنه این رابطه پولی و خریدنیه و کم کم حقی برای زن در رابطه قائل نمیشه و از رابطه زده هم میشه.
❌یا مرد نباید در مواقعی که خانم به دلایل منطقی تمایل به رابطه نداره زیاد اصرار کنه
✅هر دو باید حواس شون باشه اصل بر لذت و صمیمیت بیشتره، نه وظیفه و عادت و ...
💫💥زندگی زناشویی💥💫
🎩🔬دکتر سلامت🔬🎩
💞🍃ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ💞
💋@zendegiZenashoii💋
● ⃝⃘🌸● ⃝⃘🌸● ⃝⃘🌸● ⃝⃘🌸