eitaa logo
یک جرعه عشق🫀
7.8هزار دنبال‌کننده
674 عکس
776 ویدیو
2 فایل
«پروردگارا... قلب مرا به آن‌چه برای من نیست وابسته مگردان.» «روزانه پارت‌داریم» تبلیغات @Tab_Eshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ابر گسترده🌱
‌‍ ‍ ‍ نگاهشو به چشمام دوخت و گفت : _ ببین من و تو نمیتونیم با هم ازدواج کنیم ..! گیج نگاهش کردم و با تته پته گفتم : _ چی میگی مهدی؟ نفس عمیقی کشید و در حالی که دستاشو به میز تیکه میداد گفت: _هر کس ایده ال خودشو داره واسه ازدواج ....تو زن ایده ال من نیستی شیرین ، سه برابر هیکل منی روم نمیشه کنارت راه برم ...تا همین الانشم اگه جلو اومدم بخاطر اصرار مامان بود ...! مکث کوتاهی کرد و رو به قیافه بهت زده ام ادامه داد : _ تو دختر خیلی خوبی هستی ، قطعا منو درک میکنی و به خواسته ام احترام میزاری...منو تو میتونیم دوستای خوبی واسه هم باشیم مگه نه؟ دستای لرزونم رو تو هم قلاب کردم و با صدای که سعی می کردم نلرزه گفتم : _اره ازدواج هم معنی نمیده منو تو مثل خواهر برادریم ..! با خوشحالی خندید و گفت : _ خداروشکر فکر میکردم امشب یه دعوای حسابی داریم ...حالا یه سوپرایز برات دارم ..! با تعجب گفتم : سوپرایز؟ سرشو به تایید تکون داد و به دختری که روی میز کناریمون تنها نشسته بود اشاره کرد..! دختره با سرعت به طرفمون اومد و کنار مهدی نشست ..!گنگ به مهدی نگاه کردم که به دختره اشاره کرد و گفت :_ عشق من ریحانه خانم ..! https://eitaa.com/joinchat/302579743C8237e41e2b