eitaa logo
یک جرعه عشق🫀
7.6هزار دنبال‌کننده
688 عکس
777 ویدیو
2 فایل
«پروردگارا... قلب مرا به آن‌چه برای من نیست وابسته مگردان.» «روزانه پارت‌داریم» تبلیغات @Tab_Eshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃✨🍃 لَهُمُ الْبُشْرَىٰ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ ۚ لَا تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿یونس/٦٤﴾ آنها را پیوسته بشارت است هم در حیات دنیا (به مکاشفات در عالم خواب) و هم در آخرت (به نعمتهای بهشت). سخنان خدا را تغییر و تبدیلی نیست، این است فیروزی بزرگ. 🍃✨🍃
.‌ اللهم عجل لولیک فرج 🤲🌿 .‌
🔅نسیم صبح سعادت، خدا کند که بیایى رسیده شب به نهایت، خدا کند که بیایى... 🔅جهان ز دودِ ستم شد سیاه، در برِ چشمم فروغِ صبحِ سعادت، خدا کند که بیایى... تعجیل در فرج مولایمان صلوات صبحتون امام زمانی 🌱🌱🌱🌱🌱
هدایت شده از احسن الحال🌱
9.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.‌ آواز زیبا و دلنشین🌱 .‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 🌿🌿🌿🌿🌿🌿 🌿🌿🌿🌿🌿 🌿🌿🌿🌿 🌿🌿🌿 🌿🌿 نگاهی کلی به جمع انداخت _ در مورد خانواده شون ، آینده ی خوبی که بعد از پاکی در انتظارشونه ، امید میده بهشون ، بعضی هاشون منتظر یه تلنگر یا یه امید واری از طرف بقیه آن . نفس کشید و گفت: _اگه بدونن طرد نشدن ،انگیزه شون بیشتر میشه . _ من حرف بزنم براشون ؟. به سمتم برگشت اما نگاهم نکرد , _ شما؟ به نظرم یکی از همین ها باید در مورد امیدواری و جانزدن برای شما صحبت کنه ، شما بیشتر نیاز دارید به انگیزه و امیدواری به آینده نتوانستم نخندم . خیلی آرام و بی صدا هربار ترور شخصیتی می کرد. _هربار از طرف شما دارم با حسنات و فضایل اخلاقیم بیشتر آشنا میشم . تا حالا فهمیدم من بیمار بی عقل نالایق غرغروی ناامید هستم . جوابی نداد و به سمت یکی که درگیر بارکردن بسته ی آجیلش بود رفت . برایش باز کرد . ایستاد و چادرش را دوباره جلو کشید . _خب من دیگه برم . هرکسی فکر می‌کنه ذهنش وامیدش قوی شده ، برای یا علی گفتن به محمد زنگ بزنه . باشه ای گفتند و بعد از خداحافظی با آنها به سمت ماشین رفتیم. همراهم زنگ خورد ، آرش بود . _جانم آرش _ کجایی رسالت؟؟؟ _۰ نیم ساعت دیگه پیشتم. _ آقای سلیمانی اگه عجله دارید من ماشین میگیرم میرم . فاطمه خانم این را گفت و در را باز کرد تا پیاده شود . _نه فاطمه خانم شما رو می رسونم . ┄┅═✧✺💠✺✧═┅┄ کپی حرام است،حتی با نام نویسنده 🙅‍♂ پارت اول 🌿🌿 🌿🌿🌿 🌿🌿🌿🌿 🌿🌿🌿🌿🌿 🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 🌿🌿🌿🌿🌿🌿 🌿🌿🌿🌿🌿 🌿🌿🌿🌿 🌿🌿🌿 🌿🌿 صدای آرش بلند شد : _ رسالت ، فاطمه خانم کیه؟ که می خوای برسونیش؟ _ باهم حرف می‌زنیم . _ دیوونه ، لااقل می گفتی یه ماشین مدل بالا می دادم میذاشتی زیرپات ، پیش دختر. آرش به چه فکر میکرد . _آرش جان میشه اومدیم با هم حرف بزنیم ؟. _ نه رسالت یک کلمه بگو ، فاطمه خانم کیه؟ ماشین نمی‌خواستم همینجوری زنگ زدم. _ نمیتونم آرش اذیت نکن جون خاله. خندید و گفت :. _ ای رسالت آب زیر کاه با خنده تماس را قطع کردم . راه که افتادیم تا رسیدن به خانه شان حرفی نزدیم. از ماشین پیاده شد با کلی تشکر خداحافظی کرد و رفت . با آرش تماس گرفتم : _جانم رسالت _ زهرمار جانم ، چرا بهت میگم حرف می‌زنیم قفلی زدی و ول نمیکنی. _ حالا بگو کی بود؟ _ هیچکی بابا! از بچه های موسسه یه کاری داشت بیرون کمکش کردم و رسوندمش خونه. _ همین! مطمئنی ؟ یعنی نه اون حسی بهت داره نه تو به اون، برو رسالت برو سیام نکن _از نظر او من یه بیمار بی‌عقل نالایق غرغروی ناامید هستم _از نظر تو اون چه جوریه کمی مکث کردم. درون ذهنم میان مکالماتی که با هم داشتیم میان اتفاقات و رویدادهایی که مشترک بود نبال کلمه یا جمله می‌گشتم که بیان کنم. _رسالت! عاشق شدی رفت _خفه شو آرش داشتم فکر می‌کردم _ خب ؟!!! ┄┅═✧✺💠✺✧═┅┄ کپی حرام است،حتی با نام نویسنده 🙅‍♂ پارت اول 🌿🌿 🌿🌿🌿 🌿🌿🌿🌿 🌿🌿🌿🌿🌿 🌿🌿🌿🌿🌿🌿
.‌ نوش نگاهتون نظردونی خالی نمونه😊 .‌ https://harfeto.timefriend.net/16871571152748
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃✨🍃 وَلَا يَحْزُنكَ قَوْلُهُمْ ۘ إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا ۚ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿یونس/٦٥﴾ و سخن منکران خاطرت را غمگین نسازد، که هر عزت و اقتداری مخصوص خداست و او شنوا و داناست. 🍃✨🍃
🍃✨‌‌ بخوان دعای فرج را ، به پشتِ پرده‌ی اشک که یار گوشه‌ی چشمی به چشمِ تر دارد💕🌱 ‌