صد و ده بار نوشتم که علی جان من است به خدایی خدا ناطق قرآن من است

براء بن عازب می‌گوید: روزی نزد علی (ع) رفتم و گفتم یا امیر المومنین به حق خدای متعال از تو درخواست می‌کنم بزرگ‌ترین چیزی را که پیامبر صلی‌الله علیه و آله تو را به آن مخصوص گردانیده (و به کس دیگر نفرموده) از میان مطالبی که خدای متعال جبرئیل را بدان فرستاده و جبرئیل هم پیامبر را مخصوص به آن کرده، مرا به آن مخصوص گردانی. حضرت فرمودند: اگر این درخواست را نمی‌کردی هرگز آنچه را خواستی نشر نمی‌دادم تا اینکه از دنیا بروم (آنچه در خواست کردی این است که) هر وقت خواستی خدا را به اسم اعظمش بخوانی شش آیه اول سوره حدید را بخوان، سپس آیات آخر سوره حشر از ((هو الله الذی لا اله الاّ هو)) تا آخر را بخوان (سه آیه آخر سوره حشر) وقتی تمام کردی بگو یا من هو کذلک افعل بی کذا و کذا (بجای کذا و کذا حاجت خود را بگو) سوگند به خدا اگر این را به یک شقی بخوانی سعادتمند می‌شود. براء عرض کرد قسم به خدا که این را برای حاجت دنیوی نخواهم خواند حضرت فرمود خوب گفتی پیامبر صلی‌الله علیه و آله هم به من این‌چنین توصیه فرمودند البته به من دستور دادند که در امور سخت این را بخوانم.

روزی یکبار به قصد تعجیل فرج مولای غریبمون اعلی حضرت ولیعصر صاحب الامر

از سبط بن جوزی در تذكرة الخواص روایت شده که روزی صعصعه بن صوحان از کنار مغيرة بن شعبه می گذشت که مغيرة سوال کرد از کجا می آیی ؟ صعصعه جواب داد ..

من عند الولي التقي از نزد ولی و امیر با تقوا و تقی

خوش به حال دلی که محلِ مبارک شده به محبت شماست... خوش به حال دلی که محلِ توجه نگاه شماست و خوش به حال کسی که دایم متوجه و متنعم از نورِ شماست... السلام علیک یا حجه الله علی خلقه

اصلا زبان برای همین در دهان ماست... اصلا زبان برای همین در دهان ماست... علیک افضل صلوات المصلین یا ابالحسنین یا امیرالمومنین

طُ بیش کنی‌کم را از دل ببری غم را

آخ دلم خونه نجف ..

عاقبت بخیری یعنی ..