أسيرِالله
در خلوت خاموش دلم یاد طُ را بر جمعیت تمام عالم ندهم ..
و گاه انتظار می گیرد جان آدمی را ..
هدایت شده از [ تائب ]
؛
من سوریه نبودهام ؛ هیچ کاسهی آبی پشت سرم ریخته نشده، هیچکس مرا به حضرت زینب نسپرده ، هیچ پلاک دوقسمتیِ کُدداری از گردنم آویزان نیست . هیچوقت پایم به سرزمین شام نرسیده است ، سوار هواپیمای نظامی نشدهام و هیچ فرودگاهی را به مقصد دمشق پرواز نکردهام . کوچههای باریک منتهی به حرم را با قدمهای سنگین طی نکردهام ، من دستم به آن ضریحی که ستونها احاطهاش کردهاند نرسیده است و پای ضریح عمه جانمان خون گریه نکرده ام . پوتین هایم ریف جنوبی حلب را قدم رو نرفته . فِرنچِ نظامی نپوشیدهام ، کلاش دو خشابه دستم نگرفتهام و پشت هیچ بیسیمی نام ابو نرجس را فریاد نزدهام . موج هیچ کورنِتی مرا نگرفته است ، و پایم از هیچ ترکشی لنگ نمیزند . با اسم رمز "یازهرا" به دل تکفیریها نزدهایم ، من روی تپههای خانطومان نبودهام ، آن تویوتای سفید پر از جنازه و مجروح را ندیده ام . قطع شدن دست و سر بچههایمان را ندیدهام . با اولین پرواز ، کنار تابوت رفیقهایمان برنگشتهام . بقیه الله بستری نشدهام و هیچ دکتری بالای سرم گریه نکرده است . من سوریه نبودهام ، وصیتنامهای میان قرآن نگذاشتهام ، با هیچ وداعی دلم نلرزید . در هیچ قرارگاهی قرنطینه نشده ام ، اسمم در هیچ لیست اعزامی نبوده است ، پشت هیچ تیرباری احساس غرور نکرده ام و با صدای صوت خمپاره ای دلهره نگرفتهام . من شهادت را به چشم ندیدهام ، هرچه بود و ماند برایم ، حسرت بود و
داغی که مرهمی جز خون ندارد .
تنها برایِ من ، هیچ ماند و هیچ و هیچ ..
أسيرِالله
السلام عليك يا أمالأئمة
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام عليك يا أمالأئمة
أسيرِالله
- اللهُمَّ احفظ العَتبة الزينبية ...💔
عباس را خبر کنید نگران عقیلهایم ..
أسيرِالله
ای تو امان هر بلا ما همه در امان طُ ..
دارم تمام می شوم از دست روزگار
لعنت کنم که را ؟ کم آورده ام علی ..
May 11
أسيرِالله
امروز وحشت وجودم را گرفته بود با خودم می گفتم نکند بدی های دنیا به من ریشه در بدی های من به دیگرا
در یاد تو چه رازی است که وقتی روی زخم های روحم می گذارم، الساعه التیام می یابد ؟!
و در غفلت از تو چه سرّی است که همین که مبتلا به آن می شوم زخم های روحم سر باز می کنند ؟!
در یاد تو چه رازی است که وقتی در اوج تلاطم روحم به سراغش می روم آرام می شوم ؟!
و در غفلت از تو چه سرّی است که در آرام ترین لحظه هایم وقتی که آلوده به آن می شوم طوفانی به پا می شود در وجودم ؟!
مگر از یاد تو چه بدی دیدم که این قدر از تو غافل می شوم ؟
و مگر از غفلت تو چه خیری به من رسیده که این قدر از یاد تو دور می شوم ؟
حال و روزم خراب است !
کاش به فریادم برسی !
شبت بخیر فریادرس بیچارگان !
محسن عباسی ولدی
#بهانه_بودن