eitaa logo
اسناد کشکول
135 دنبال‌کننده
80 عکس
63 ویدیو
4 فایل
اسناد کانال #کشکول_یک_طلبه @kashkooletalabeh
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 خاطره خواندنی عباس معروفی در دیدار با حجت‌الاسلام رئیسی روز ۱۹ آذر ۱۳۷۰ بازجویم حکم توقیف موقت گردون را به دستم داد. از آنجا مستقیم به اداره مطبوعات ارشاد رفتم و آقای مدیرکل گفت کاری از دستش ساخته نیست. بعد به شرکت تعاونی مطبوعات رفتم و برای اولین بار با محسن سازگارا مدیرعامل شرکت تعاونی مطبوعات آشنا شدم. او آن‌روز خیلی با من حرف زد و گفت باید تلاش کنیم تا این حکم را بشکنیم. از یک‌سو او می‌دوید، از سویی حمید مصدق و از سوی دیگر خودم. یکی از غم‌انگیزترین دوره‌های زندگی‌ام همین ۱۸ ماه تعطیلی گردون بود که همه رفت‌وآمدها، تلفن‌ها و ارتباط‌هایم قطع شد. یک‌باره احساس کردم چقدر تنها شده‌ام. نمی‌دانستم چه خاکی به سرم بریزم. تنها سیمین بهبهانی هر روز به من تلفن می‌زد و دلداری‌ام می‌داد. نامه‌نگاری، ملاقات، دیدار و گفت‌وگو هیچ‌کدام فایده‌ای نداشت تا اینکه قاضی پرونده‌ام در دادستانی انقلاب حکم مرا اعلام کرد: «اعدام». فروشکستم. حالا جز نگرانی از حکم اعدامی که قاضی‌ام داده بود، وزارت ارشاد هم کن‌فیکون شده بود. خاتمی رفته بود. در همان زمان داشتم رمان سال بلوا را می‌نوشتم و این جمله جایی خودنمایی می‌کرد: «ما ملت انتظاریم!» و در انتظار سرنوشت گردون می‌سوختم. حکم اعدام را برداشتم و به طرف سازگارا راه افتادم. او به من خبر داد که روزهای سه‌شنبه حجت‌الاسلام رئیسی، دادستان انقلاب، بار عام دارد و قرار شد که من از ساعت ۶صبح سه‌شنبه آنجا باشم. این سه‌شنبه رفتن‌ها، چندبار طول کشید و نوبت من نرسید، بار پنجم، ساعت۱۲ من توانستم آقای رئیسی را ببینم. در هر دیدار پنج نفر می‌توانستند به ترتیب شماره، وارد اتاق دادستان انقلاب شوند. نفر اول که آخوند پیری بود، به دادستان جوان و خوش‌تیپ انقلاب گفت اگر اجازه داشته باشد، بماند و به عنوان آخرین نفر با او خصوصی حرف بزند اما رئیسی قبول نکرد. گفت: بفرمایید! خودم را معرفی کردم. رئیسی کمی نگاهم کرد، با لبخند گفت: «همون عباس معروفیِ معروف؟» «بله همون کرکس شاهنشاهی! همون غول بی‌شاخ و دُم که هر روز کیهان می‌نویسه.» «شما بمونید. نفر بعدی؟» سه نفر بعدی هم مطلبشان را گفتند و رفتند. دادستان انقلاب گفت: «خب آقای معروفی، چه می‌کنید؟» «رمان می‌نویسم، کتاب چاپ می‌کنم. هر کار بشه! چون دفترم بازه اما گردون رو توقیف کردن.» «خب فکر می‌کنی چرا توقیف شده؟» «همکاران شما از من می‌پرسن چه جوری و با چه پولی این مجله رنگارنگ را منتشر می‌کنم؟» «این سؤال من هم هست.» «مجله روی پای خودش ایستاده، ۲۲هزار تیراژ داره.» «چند سالته؟» «۳۳سال» «این چیزهایی که درباره شما در روزنامه‌ها می‌نویسن، من فکر کردم بالای ۶۰سال رو داری.» آن‌وقت در کامپیوتر پرونده‌ام را نگاه کرد و گفت: «عجیبه! خیلی عجیبه! لک توی پرونده‌ات نیست.» گفتم: «می‌دونم. من حتی سمپات کسی یا چیزی نبوده‌ام.» با حیرت خیره‌ام شد و با خنده پرسید: «حتی خانم‌بازی هم نکرده‌ای!؟» گفتم: «نه! من زن و سه تا دختر دارم.» به پشتی صندلی‌اش تکیه داد با لبخند نگاهم کرد. یک لحظه فکر کردم عجب آخوند خوش‌سیما و خوش‌تیپی است. گفت: «‌پریشب در قم منزل یکی از علما بودم. قسمتی از کتاب سمفونی مردگان شما را خوندم. می‌خواستم ازش بگیرم، دیدم براش امضا کردی بهم نداد. دلم می‌خواد بخونمش.» اتفاقاً نسخه‌ای از چاپ سوم رمان در کیفم بود. گذاشتم روی میز. دست به جیب برد که پولش را بپردازد. گفتم: «قابلی نداره.» گفت: «نه این میز، میز خطرناکیه. میز قضا و قدر!» و خندید: «باید پولشو بپردازم، شما هم باید بگیری!» ۳۰۰تومان را روی میز گذاشت و گفت: «تعجب می‌کنم! چرا این قدر راجع به شما بد می‌نویسن؟ امکانش هست فوری همه گردون‌ها را به من برسونید تا شخصاً مطالعه کنم و تصمیم بگیرم؟» گفتم: «با کمال میل. فردا میارم.» گفت: «نه! فردا دیره. همین حالا!» و تلفن روی میزش را طرف من گذاشت: «زنگ بزن بیارن فوری!» و خواست که ناهار بمانم. تشکر کردم، یک دوره گردون را دادم و خداحافظی کردم. هفته بعد، پرونده‌ام به دادگستری ارجاع و گردون تبرئه شد. (منبع: روزنامه شرق، شماره ۳۳۷۷، ۸ اسفند ۱۳۹۷) 💠به کشکول یک طلبه بپیوندید🔰🔰🔰 🆔 @KashkooleTalabeh
📝ولایت‌پذیری یا صغارت پذیری 🔹️به بهانه فیلم وایرال شده سردار قاآنی و شخصی به نام علی زکریایی: 🔸️بسیج بنا به فرموده امام راحل قرار بود متشکل از آحاد ملت و به پشتوانه نیروی بی‌پایان آن‌ها " عشق" و "میقات " و "معراج پاک اسلامی" باشد و "حوزه و دانشگاه بعنوان دو نهاد " عهده‌دار مسائل اعتقادی بسیجیان باشند. 🔹اما چون بسیج سال‌هاست جزئی از تشکیلات نظامی شده؛ همین مسئله موجب غلبه فرهنگ نظامی و نگاه امنیتی بر بسیج مستضعفین شده است. شاید ️اقتضای سال‌های اول انقلاب به سبب ناامنی‌ها و جنگ تحمیلی همان بوده اما اکنون باید هم بلحاظ ساختاری و تشکیلاتی و هم بلحاظ فرهنگ حاکم بر بسیجِ بازنگری شود. 🔸️امروزه اساسی‌ترین و حیثیتی‌ترین و شاید تنهاترین مسئله برای بسیجیان مسئله ولایت و ولایتمداری است و عده‌ای با گذاشتن نقاله‌ای مدام میزان انحراف و زاویه از خط ولایت را اندازه می‌گیرند و بهانه‌ای پیدا کرده‌اند برای دفع حداکثری برخلاف فرمان همان ولیّ. 🔹️تعریف ولایت در نظر نظامیون چیزی جز تبعیت محضِ بدون چون و چرا و بدون سوال نیست. اگر دستور فرمانده آمد که همان را عیناً اجرا کن وگرنه منتظر دستور بمان. به قول معروف: "ارتش چرا ندارد." در این تعریف هر گونه سوال و تعقل محکوم؛ وَ تعصب و اعتراف به ندانستن، نوعی فضل است. حال آنکه سوال موجب تعقل است و تعقل هم تعهد می‌آورد و عمل. وَ جهل موجب تعصب است و تعصب هم توهم می‌آورد و بی‌عملی. 🔸️این در حالی‌ست که شخص ولیّ بعنوان یک مجتهد اندیشمند حوزوی بارها با استفاده از ادبیات خود نظامیون تلاش کرده با این فرهنگ مقابله و بسیجیان را از تبعیت محضِ بدون اندیشه و بی‌عملی بر حذر داشته و آنان را به اندیشه و عمل وادارد. تعابیری چون " جنگ نرم" و قرار دادن آن در برابر مفهوم سربازی و همچنین صدور فرمان "آتش به اختیار" از نمونه های بارز آن در طی سال‌های اخیر است. 🔹️باید مجدداً تعریف علمی از ولایت و ولایتمداری جایگزین تعریف نظامی شود. در تعریف حوزوی شما بعنوان یک طلبه با ارائه مستندات نظر فقیه و ولیّ خود را به چالش می‌کشید. اگر او مستندات و ادله‌ی شما را پذیرفت؛ فتوای خود را تغییر می‌دهد بدون آنکه شما متهم به ضدیت یا انحراف از خط ولایت شوید؛ اگر هم نپذیرفت شما در عین عمل به همان نظر سابق ولیّ؛ مجددا باب اجتهاد و نظر را نباید ببندید و بار دیگر با ادله‌ی قوی‌تر سعی خود را بکنید و این بار اگر نظر او تغییر کرد همه مقلدین و جامعه اسلامی به نظر جدید فقیه یا ولیّ فقیه عمل خواهند کرد. 🔸️یقینا امام و رهبری بعنوان مجتهد حوزوی این رویه را داشته و آزادی در تضارب آراء و اندیشه ها را موجب رشد فکری امت و ملت می‌دانند. طلاب (اشکال کننده) همیشه‌ی تاریخ فقه و اندیشه پویای اسلامی ما مورد علاقه و عنایت علمای ما بوده‌اند؛ چیزی که اکنون در حوزه‌ها هم به سبب غلبه این تفکر که بوی اخباری‌گری و اشعری‌گری از آن استشمام می‌شود، کمیاب شده است. 🔹️ امیدواریم این رویه در فرهنگ بسیج مستضعفین احیاء شود و اجازه ندهیم تفکر پادگانی امثال پناهیان با گسترش دایره ولایت و تبعیت از ولایت از پاسخگویی نسبت به اعمال و کارنامه خود فرار کنند. 🔸️کلام آخر اینکه: منطقی‌تر اینست که وقتی درباره چیزی اطلاعات کافی نداریم بر کنجکاوی و پرسشگری اصرار کنیم که موجب رشد فکری و اصلاح سوال کننده و سوال شونده است؛ نه آنکه فقدان اطلاعات کافی را چماق کنیم و علیه سوال کنندگان بکار ببریم که: "شما که اطلاعات کافی نداری؛ دهنت را ببند." 🖋 به قول معروف ندانستن عیب نیست؛ نپرسیدن عیب است.
مربوط به :خطبه‌های نماز جمعه‌ تهران - 1366/04/12 عنوان فیش :گزینش حاکم برای جامعه اسلامی، امری واجب برای مردم کلیدواژه(ها) : حاکمیت, حاکم اسلامی نوع(ها) : حدیث متن فیش : در نظر اسلام حق رأی مردم و انتخاب مردم چقدر مهم است و اگر كسی در باب اسلام غیر از این نظر بدهد، یقیناً نسبت به اسلام جفا شده. یك روایت، روایت امیرالمؤمنین است كه در كتاب معروف سلیم بن قیس هلالی نقل شده؛ در آنجا از قول امیرالمؤمنین اینجور نقل شده كه: «و الواجب فی حكم اللّه و حكم الاسلام علی المسلمین بعد ما یموت امامهم او یقتل»؛ وقتی كه رئیس یك جامعه و حاكم یك كشور و یك امت اسلامی از دنیا برود یا كشته بشود، واجب است بر مردم به حكم اسلام و به حكم خدا كه: «ان لا یعملوا عملا و لا یحدثوا حدثا و لا یقدّموا یدا و لا رجلا و لا یبدئوا بشی‌ء قبل ان یختاروا لانفسهم اماما»؛ هیچ كاری نباید بكنند، هیچ اقدامی را شروع نباید بكنند، به هیچ عمل بزرگ و كوچكی دست نباید بزنند، در هیچ كاری سرمایه‌گذاری نباید بكنند، تا اینكه یك امامی را معین بكنند و اختیار بكنند. اینجا مسئله‌ی «اختیار» دارد. یعنی گزینش حاكم برای جامعه‌ی اسلامی و رئیس امت اسلامی و كشور اسلامی به عنوان یك واجب برای مردم معرفی شده، آن هم واجبی با این اهمیت كه باید از همه‌ی كارها مردم او را جلوتر بیندازند و مقدم بدانند و به او اقدام بكنند. آنوقت شرایط آن رئیس كشور و نظام اسلامی را ذكر كرده: «اماما عفیفا عالما ورعا عارفا بالقضاء و السّنة»،(1) تا آخر حدیث كه اینجا تعبیر، تعبیر اختیار است؛ یعنی انتخاب و گزینش. یك روایت دیگر باز از قول امیرالمؤمنین نقل شده كه در روزی كه با آن حضرت مردم بیعت كردند كه روز جمعه هم بود، حضرت آمدند مسجد، جمعیت بسیار زیادی در مسجد مدینه جمع شده بودند و امیرالمؤمنین با صدای بلند به مردم اینجور فرمودند: «ایّها النّاس انّ هذا امركم لیس لاحد فیه حقّ الّا من امّرتم»؛(2) یعنی ای مردم این مسئله‌ی شماست، قضیه قضیه‌ی شماست، كاری است متعلق به شما مردم و هیچ كس حقی در این كار، یعنی در خلافت و حكومت ندارد، «الّا من امّرتم»؛ مگر كسی كه شما او را امارت بدهید و حاكمیت بدهید. اینجا هم باز ملاحظه میكنید كه امیرالمؤمنین نه در مقام احتجاج با دشمن، نه در مقام مباحثه و مجادله و اخذ به حجت خصم، بلكه با مردم خودش، با همان كسانی كه او را قبول دارند، با او بیعت كردند، از او تقاضا كردند كه همه چیز را میتواند با آنها صریحاً در میان بگذارد، به آنها میگوید كه هیچ كس حق ندارد، مگر آن كسی كه شما او را امارت دادید. البته روشن است همان طور كه گفتیم این در آنجائی است كه به نصب الهی اخذ نشده. یعنی امیرالمؤمنین كه منصوب خدا و به دست پیغمبر هست، به این نصب عمل نشده، حالا كه عمل نشده، جز امیر كردن مردم و انتخاب مردم هیچ راه دیگری برای انتخاب كسی وجود ندارد. در یك روایت دیگری كه باز از قول امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) نقل شده، حضرت در نامه‌ای به دوستان خودشان میفرمایند كه پیغمبر اكرم یك دستوری داد، یك پیمانی از من گرفت؛ «عهد الیّ عهدا»، كه در آن دستور اینجور آمده كه: «فان ولّوك فی عافیة و اجمعوا علیك بالرّضا فقم بامرهم»؛(3) یعنی در آنجا پیغمبر گفته علی جان اگر امت بر تو اتفاق نظر پیدا كردند و دور تو را گرفتند و از تو خواستند و مشكلی به وجود نیامد - توجه كنید به اینكه چطور مصالح مهمی وجود دارد كه حتی این مسئله را تحت‌الشعاع قرار میدهد، مثل وحدت عالم اسلام و وحدت امت اسلامی، در آنجائی كه نبودن وحدت كیان اسلام را تهدید میكند، كه در زمان امیرالمؤمنین اینجور بوده - اگر با فرض عافیت، بدون اینكه مشكلی باشد، تشنجی باشد، اختلاف كلمه‌ای به وجود بیاید، جنگ داخلی‌ای درست بشود، مردم دور تو را گرفتند و از تو خواستند، آنوقت: «فقم بامرهم»؛ آنجا قیام به كار مردم بكن و زمام امور آنها را در دست بگیر. كه از این روایات و روایات فراوان دیگری كه وجود دارد، حالا ولو بعضی از اینها از لحاظ سند هم مورد تردید باشد، از مجموع اینها كاملاً فهمیده میشود كه مذاق اسلام این است كه آنجائی كه نصب الهی نیست یا نصب الهی معمولٌ‌به نیست و عمل به آن نشده، آنجا یك راه بیشتر وجود ندارد و آن انتخاب مردم است. 1 ) كتاب سليم بن قيس الهلالی، ج ‏2، ص 752؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ‏33، ص 144. وَ الْوَاجِبُ‏ فِي‏ حُكْمِ‏ اللَّهِ‏ وَ حُكْمِ الْإِسْلَامِ عَلَى الْمُسْلِمِينَ بَعْدَ مَا يَمُوتُ إِمَامُهُمْ أَوْ يُقْتَلُ ضَالًّا كَانَ أَوْ مُهْتَدِياً مَظْلُوماً كَانَ أَوْ ظَالِماً حَلَالَ الدَّمِ أَوْ حَرَامَ الدَّمِ أَنْ لَا يَعْمَلُوا عَمَلًا وَ لَا يُحْدِثُوا حَدَثاً وَ لَا يُقَدِّمُوا يَداً وَ لَا رِجْلًا وَ لَا يَبْدَءُوا بِشَيْ‏ءٍ قَبْلَ أَنْ يَخْتَارُوا لِأَنْفُسِهِمْ إِمَاماً عَفِيفاً عَالِماً وَرِعاً عَارِفاً بِالْقَضَاءِ وَ السُّنَّةِ يَجْمَعُ أَمْرَهُمْ وَ يَ
حْكُمُ بَيْنَهُمْ. ترجمه : حضرت علی(علیه‌السلام) فرمودند: بر اساس حكم خدا و حكم اسلام بر مسلمانان واجب است كه پس از آن كه پيشوايشان مى‌ميرد يا كشته مى‌شود ـ گم راه باشد يا ره يافته، ستم ديده باشد يا ستمگر، خونش هدر باشد يا ريختن آن، حرام ـ كارى نكنند و دست به كارى نزنند و دست و گامى پيش ننهند و كارى را آغاز ننمايند تا آن گاه كه براى خويشتن ، پيشوايى پاك دامن و دانا و پارسا و آشنا به قضاوت و سنّت ، برگزينند تا امور آنان را سامان دهد و ميانشان حكومت كند. 2 ) بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ‏32، ص 8. قَالَ أَيُّهَا النَّاسُ عَنْ مَلَإٍ وَ إِذْنٍ إِنَّ هَذَا أَمْرُكُمْ‏ لَيْسَ لِأَحَدٍ فِيهِ حَقٌّ إِلَّا مَنْ أَمَّرْتُمْ. ترجمه : حضرت علی(علیه‌السلام): ای مردم حاضر و غایب، مسئله حكومت، امر و حق شماست كه كسی در آن حقی ندارد، مگر فردی كه شما او را حاكم كردید. 3 ) كشف المحجة لثمرة المهجة، سید ابن طاووس، ص 248. وَ قَدْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَهِدَ إِلَيَّ عَهْداً فَقَالَ: «يَا ابْنَ أَبِی طَالِبٍ لَكَ وَلَاءُ أُمَّتِی فَإِنْ وَلَّوْكَ فِی عَافِيَةٍ وَ أَجْمَعُوا عَلَيْكَ بِالرِّضَا فَقُمْ بِأَمْرِهِمْ، وَ إِنْ‏ اخْتَلَفُوا عَلَيْكَ فَدَعْهُمْ وَ مَا هُمْ فِيهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَيَجْعَلُ لَكَ مَخْرَجاً». ترجمه : رسول اكرم (ص) با من عهد كرد و فرمود اى پسر ابو طالب ولايت امت من با توست. پس اگر با عافيت و سلامت ولايت را به تو واگذاشتند و با رضا و رغبت بر تو اجتماع كردند به امر پیشوایی آنان قيام كن اما اگر بر تو اختلاف كردند آنان را رها كن همانا خدا برای تو راه بیرون شدنی قرار خواهد داد.
🔰 گزارش جواد موگویی از افغانستان: . 🔹 امروز رفتم واکسن جانسون آمریکایی زدم. اینجا واکسن رایگان و بدون سهمیه است. لکن بسیاری از زدنش امتناع می‌کنند. خانم دکتر دانش‌آموخته کابل است: «فعلا که با حضور خانم‌ها کاری ندارند‌. ولی من برای احتیاط در خیابان چادر می‌پوشم. گروه‌های سیار برای واکسیناسیون به مساجد می‌روند.» اینجا انواع واکسن بفور است؛ «ستاد اجرایی فرمان امام» هم ندارند که هر روز قول۵۰میلیون دز بدهد! اما هیچ آماری از کشته‌ها ندارند. چون شبکه بهداشتی نیست. 🔹 برق هم خیلی کوتاه می‌رود‌! اما بسیار صرفه‌جویی می‌کنند. دلار بالا رفنته. دخل و خرج هزینه‌ها تقریبا با تهران یکیست. هر ۱۰۰افغانی، می‌شود۳۰هزار تومان ما. اینجا در بازار هر چند دقیقه یک‌نفر تقاضای پول می‌کند! انقدر التماس می‌کند که بی‌اغراق سرخ می‌شوی. 🔹 رفتم خانه اسماعیل‌خان والی فراری هرات، که الان در پناه نیروی‌ قدس در مشهد است. خانه اسماعیل‌خان در مرکز شهر هرات است‌؛ قصری مجلل و باشکوه. طالبان دست‌نخورده نگهش داشته. 🔹اسماعیل‌خان از مجاهدین دهه۶۰ در برابر اشغالگری شوروی است. مجاهدین ۱۲سال در کوه‌وکمر با سربازان شوروی جنگیدند تا انقلاب‌ افغانستان پیروز شد. و حال این‌ قصر، چه نسبتی با مجاهدین راه انقلاب دارد؟! مجاهدین که روزگاری با پای برهنه می‌جنگیدن، شدند مرفهین بی‌درد در قصرهای بالاشهر. 🔹 همه انقلاب‌های دنیا، جنگ فقر و غناست. هیچ انقلابی را مرفهان و اشراف‌زادگان نکردند. انقلاب یعنی طغیان پابرهنگان بر اشراف‌‌زادگان. حال این انقلاب هرجا باشد همین است؛ چه انقلاب گاندی باشد، چه فیدل‌کاسترو و چه نلسون‌ماندلا. 🔹 مجاهدین که از کوه‌ها به قصر برسد، دیگر تاب جنگیدن و مقاومت ندارد. و طالبان دیگر چه نیازی به توافق با آمریکا برای فتح افغانستان دارد؟! کشور پیش از آن سقوط کرده! قصرهای حاکمان در این سالها انگیزه‌ها و آرمان‌های انقلابی را در دل جوانان کشتند. فساد و تبعیض در حاکمیت، نتیجه‌اش بالا رفتن دست‌هاست. 🔹 طالبان نیز ۲۰سال با زندگی در کوه و کمر، تبدیل به انسان‌های اولیه‌ای شدند، حال بر اریکه قدرت نشستند. باید دید اینان نیز ۲۰سال بعد به غرق اشرافیت و فساد می‌شوند یا خیر؟ آینده، تنها معیار سنجش قضاوت طالبان است‌.
⭕️ما و بحران روز کوروش! ✍ سلمان کدیور 🔶سال پیش یکی از مسئولینی که مدیریت روز هفت آبان (روز موسوم به کوروش) درگیرش ساخته بود با بنده مشورت کرد که برای این روز چه باید بکنیم؟ آیا می شود کاری کرد که مردم به سمت پاسارگاد هجوم نیاورند چرا که کار از سیاحت گذشته و آنجا شعار تند علیه امنیت ملی می دهند و... به او گفتم پاسخ سوالت بستگی به این دارد که آیا فهم درستی از رشد باستان گرایی دارید یا خیر؟ آیا می دانید علت هجوم مردم از اقص نقاط کشور به مقبره ای که در انتسابش به کورش تشکشک هم هست، برای چیست؟ اگر به خوبی بیندیشید و با مردمانی که این رفتار را چند سالی است پیشه کرده اند صحبت کرده باشید به خوبی در می یابید که غالب اینها اصلا نمی دانند کورش پادشاه هخامنشی بوده یا ساسانی یا حتی قجری. آنها از سطحی ترین اطلاعات در باب ایران باستان تهی هستند و جز نام و چند جمله جعلی از کورش چیزی نمی دانند. پس این رفتار متکی به فهم یا معرفت تاریخی نیست بلکه علل دیگری دارد 🔶به نظر من مردم می خواهند با این رفتار به حاکمیت پیام بدهند. وگرنه خیلی دور نیست سال هایی که مردم همین منطقه پاسارگاد و دیگر نقاط کشور،که در اعتراض به برگزاری جشن‌های 2500ساله توسط پهلوی، علیه رژیم سابق شعار می دادند و باستان گرایی آنها را محکوم می کردند. اینکه حالا رفتاری عکس پیشه کرده اند، به هیچ وجه یک تغییر تبلیغاتی یا هیجانی نیست. به نظر من باید در سطح جامعه شناسی حتی جامعه شناسی سیاسی به علل رشد این پدیده پرداخت و صاحب نظران باید پیرامون آن بحث جدی کنند. وگرنه رفتارهای امنیتی و خطایی که هر ساله انجام می شود، مثل مسدود کردن جاده ها، امنیتی کردن منطقه و... تنها و تنها به این آتش بنزین خواهد ریخت و این همان چیزی است که بلندگوهای خارج از کشور هم می خواهند اتفاق بیفتند 🔶یک وجه پر رنگ ماجرا این است که مردم با این کار می خواهند اعتراضشان را به وضعیت موجود نشان دهند، امّا چون ده ها است که راه های اعتراض مشروع، قانونی و عرفی مسدود شده، اینها در قالب روز کورش آن پتانسیل تجمیع یافته را می خواهند خالی کنند و خب با رفتار امنیتی و چکشی اوضاع فقط بدتر می شود و لاغیر بنظرم این پژواک رفتاری در سیاست کلی کشور است که حالا این طور به سوی خودش بازگشته. شما ببینید بنا بر این سیاست اشتباه، هر تجمعی حتی تماشای دربی فوتبال، شب چهارشنبه سوری، شادی پس از باخت! یا برد یا... تبدیل به یک تهدید امنیتی شده که به مرور رو به تزاید میرود. اگر فرصت اعتراض مشروع به مردم داده می شد تا قانونی کف خیابان بیایند و مخالفتشان را ابراز کنند، اصلا با چنین پدیده غیر متعارفی روبرو نبودیم 🔶دومین ریشه رفتاری این پدیده در باستان ستیزی است که متاسفانه به نام اسلام، چهل سال است در فضای فرهنگی کشور رواج دارد. چه آن روحانی متنفذی که همواره تاریخ باستان ایران را دوره تاریک و جهل خوانده و درصدد حذف آن برمی آید، چه آن برادر نظامی که شهدا را در مقابل رستم و اسفندیار قرار می دهد و می گوید وقتی همت و باکری داریم چه نیازی است به اسفندیار و سهراب و...! متولیان فرهنگی حتی امنیتی کشور درک این را نکرده اند که هیچ ملتی را نمیتوان از تاریخ و ریشه اش جدا ساخت.حتی اگر آن تاریخ سیاه باشد. حمله به شخصیتهای باستانی یک ملت، حمله به هویت آن ملت است. اگر بخواهیم از پنجره هنجار شناسی امنیت ملی به مسئله نگاه کنیم حق این است که با کسانی که چنین رفتاری یا سخنانی را ابراز می کنند، به عنوان تهدید امنیت ملی مورد پیگرد قرار بگیرند چراکه موجبات خشم ملی را فراهم می آورند. شما نگاه رهبری به ایران باستان را با همین حضرات مدعی مقایسه کنید 🔶در زمانه ای که کشورهای دویست سیصد ساله با ابزار هنروسینما و حتی خرید علم و تاسیس اندیشکده ها دست به تاریخ سازی جعلی برای خود میزنند تا هویت ملی را به مردمشان تزریق کنند، چه جای تاسف و درد است که افرادی در کشور ما هستند که تاریخ هفت هزار ساله یک ملت را می خواهند حذف کنند یانادیده بگیرند. آن هم تاریخی که در قیاس با دیگر ملت ها، درخشان تر و عظیم تر است متاسفانه امروز برخلاف مشی شهید مطهری که با نگارش کتاب خدمات "متقابل ایران و اسلام"، در مقام آشتی و اتحاد ایران و اسلام برمی آید، جریانی قوی و تریبون دارد در حال تبلیغ تضاد ایران و اسلام هستند و همواره بر این طبل کوفته اند 🔆به آن دوست مسئول گفتم اگر قصد پرداختن ریشه ای به ماجرا را دارید به این امور بیندیشید و سعی کنید در برخی سیاست ها تجدید نظر کنید، امّا اگر قصد کار سخت ندارید و فقط می خواهید مردم نیایند زیارت چند تخته سنگ و امسال را تا سال بعد هر طور شده سپری کنید، اصلا مانع مردم نشوید. محوطه را پرچم بزنید، تبلیغات کنید و خودتان با دعوت از یک روحانی منبری حکومتی مراسم را برگزار کنید. خودتان بشوید متولی روز کورش. میبینید که هیچکس نمی آید و تجمعی هم رخ نمیدهد!
پاسخ به شبهات گرگيج در مورد مادر امام سجاد عليه السلام.pdf
106.5K
پاسخ جامع حاج آقا به تکمله جواب های بالا هم میتونه این باشه که نهایتا حتی اگه جنگ عمر با ایرانی ها مورد تایید ائمه ع باشه، این چه تلازمی با مشروعیت خلافت عمر داره؟ ممکنه خلیفه را نامشروع بدانند ولی این جنگ او را صحیح بدانند و حتی به او مشورت بدهند. (البته قبل از این مرحله کلی جواب وجود داره، که بحث به اینجا نمیکشه) 💠به کشکول یک طلبه بپیوندید🔰🔰🔰 🆔 @KashkooleTalabeh
🔰 استراتژی تکذیب در دستگاه‌های امنیتی! ✍ جواد موگویی نوشت: 🔺۲۵بهمن ماه سال گذشته، رسانه‌های خارجی خبر از حمله پهپادی اسراییل به پایگاه سپاه پاسداران در کرمانشاه دادند. اما این خبر بلافاصله از سوی رسانه‌های ایران تکذیب و آنرا به جنگ روانی نسبت دادند. 🔹 دبیر شورای‌امنیت‌ کشور گفت: «این صدا به دلیل صوت ایجاد شده احتمالا ناشی از رعدوبرق بوده است.» 🔸۲۲اسفندماه، سپاه به مقر اسراییل در اربیل عراق حمله موشکی کرد که ظاهرا برای اسراییلی‌ها تلفات به‌همراه داشت. اما چند روز بعد سردار رمضان شریف سخنگوی سپاه گفت این حمله به تلافی حمله پهبادی اسراییل به کرمانشاه بوده است: «صهیونیست‌ها خودشان اعلام کردند که پهپادهایشان که به فراز پایگاهی در کرمانشاه آمدند از مقرهایشان در اربیل به پرواز درآمده بودند.» امری که پیش از آن دقیقا تکذیب می‌شد! 🔹 در دو دهه اخیر، سپاه و سایر دستگاه‌های امنیتی بعد از هر ترور، انفجار و عملیات‌های اسراییل علیه ایران، «استراتژی تکذیب» در پیش گرفته‌اند! 🔸درست مثل عملیات سرقت اسناد هسته‌ای از شورآباد در بهمن ۱۳۹۶ که همواره از سوی ایران تکذیب می‌شد تا اینکه در رقابت‌های انتخاباتی ۱۴۰۰، از سوی محسن رضایی و سپس محمود احمدی‌نژاد تایید و حتی جزییات آن اعلام شد! 🔹در ماجرای ترور دانشمندان هسته‌ای نیز ابتدا استراتژی تکذیب در دستور کار بود! 🔸براستی چرا دستگاه‌های امنیتی بعد از هر ضربه اطلاعاتی-امنیتی بلافاصله تکذیب و پس از مدتی آن را تایید می‌کنند؟! 🔻 «استراتژی تکذیب» چه سودی برای ایران دارد؟ 🔹به‌نظر می‌رسد «استراتژی تکذیب» تنها برای پوشاندن ضعف‌های امنیتی است. بدون توجه به اینکه این استراتژی نه تنها دیگر کارکرد ندارد، بلکه موجب از دست رفتن اعتماد عمومی خواهد شد‌؛ اعتمادی که دیگر به راحتی به دست نخواهد آمد. 🔸درحالی که در جنگ ترکیبی با اسراییل، نه تنها اعتراف به عملیات‌های تروریستی اسراییل هیچ ضربه‌ای به اعتماد افکار عمومی نمی‌زند، بلکه اولا اثبات‌کننده جنگ واقعی علیه ایران است و این موجب یکپارچگی و وحدت ملی خواهد شد. 🔹دوما، عملیات‌های تلافی‌جویانه علیه تجاوزات اسراییل را توجیه و غرور ملی را به همراه خواهد داشت. امری که دقیقا به دلیل «استراتژی تکذیب» نه تنها به ضد خود تبدیل شده، بلکه سرمایه اجتماعی ما را از دست می‌دهد‌. 🔻 آقایان! لطفا دست بردارید از «استراتژی تکذیب»، شجاعانه جزییات این جنگ را برای مردم بیان کنید. «النجاة فی الصدق»، نجات در راستگویی است. جنگ گاهی شکست دارد و گاهی پیروزی، اما آنچه که یک کشور را در برابر دشمن حفظ می‌کند، حمایت ملت با تکیه بر اعتماد است. 🔺🔺🔺🔺🔺 💠به کشکول یک طلبه بپیوندید🔰🔰🔰 🆔 @KashkooleTalabeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 صحبت‌های جالب داور عصر جدید درباره محافظت از کودکان در فضای مجازی 💠به کشکول یک طلبه بپیوندید🔰🔰🔰 🆔 @KashkooleTalabeh
📽 اول این کلیپ را ببینید👆 🔹 چه بپسندیم و چه نپسندیم، سیره حکومتداری امیرالمؤمنین علیه السلام نسبت به کارگزارانشان، همین‌قدر جدی و بدون تعارف بوده است. ایشان در رعایت عدالت و حق با کسی تعارف نداشتند، ابن عباس بعدها به امام مجتبی علیه السلام عرضه کرد که سبب تنها ماندن پدرت، این بود که ایشان[به خلاف خلفای قبل] بیت المال را به صورت مساوی ببن مسلمین تقسیم می‌کرد. یعنی اساسا حضرت به خاطر رعایت عدالت و از شدت عدالتش تنها ماند. حضرت می‌فرمود به خدا قسم معاویه از من زیرک‌تر نیست من نمی‌خواهم دغل‌کار و اهل نیرنگ باشم. 👈 اینکه برخی برای توجیه سازشکاری با مسئولین متخلف و رانت‌خوار و مرفه، به سیره امیرالمؤمنبن علیه السلام در سازش با قاتلان عثمان تمسک می‌کنند، از دو جهت به دور از انصاف وحقیقت است؛ اولا که برخی بر این باورند که اساسا حضرت، قاتلان عثمان را مجرم و مستحق قصاص نمی‌دانستند. و ثانیا به فرض که در یکی دو مورد، سازشکاری حضرت با مجرمین، بر اساس مصلحتی بزرگ‌تر را ثابت کردید، آیا انصاف است که موارد متکرر مسامحه با کارگزاران متخلف و غارتگر بیت المال و کاخ نشین را با یکی دو مورد استثناء در حکومت حضرت مقایسه کنیم؟! یعنی به فرض که حضرت هم در موارد خاصی مصلحتا با بخشی از کارگزاران خود مسامحه کرده‌اند(که همین هم برای ما ثابت نشد)، آیا این اقدام می‌تواند مجوزی شود برای مسامحه عام با کثیری از کارگزارانی که بعد از دوره مسئولیت‌شان کاخ نشین و ثروتمند و برخوردار از نفوذ و رانت‌های مختلف سیاسی و اقتصادی شده‌اند؟!! ✅ در واقع ما سیره‌ی مستمره‌ی حضرت در رفتار بدون تعارف و محکم در عزل و عتاب و مجازات کارگزاران متخلف و صاحبان قدرت را رها کرده‌ایم و یک یا دو مورد مستثنیات مصلحتی در حکومت حضرت را(اگر ثابت شود که نمی شود!) به عنوان توجیهی برای سیره‌ی مستمره‌ی مصلحت‌گرایانه خود قرار داده‌ایم!!! 💠به کشکول یک طلبه بپیوندید🔰🔰🔰 🆔 @KashkooleTalabeh
🔺 نگاه به بعضی مقلدین برائتی بی‌ترمز نکنید! بزرگان خودشون خیلی عاقل‌ترند! 💠به کشکول یک طلبه بپیوندید🔰🔰🔰 🆔 @KashkooleTalabeh
امیرالمومنین علیه السلام.docx
25.6K
🔹 گوشه ای از فضائل مولا امیرالمومنین علیه السلام ✍️ زحمت این چند صفحه را یکی از طلاب فاضل کشیده اند. از لحاظ استناد و اعتبار و خلاصه بودن بسیار مفید و قابل استفاده بود. اجرشان با خدا 🤲 التماس دعای خیر از همه رفقای عزیز 💠به کشکول یک طلبه بپیوندید🔰🔰🔰 🆔 @KashkooleTalabeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 اشک های آیت الله بعد از خاکسپاری همسر 💠به کشکول یک طلبه بپیوندید🔰🔰🔰 🆔 @KashkooleTalabeh
〽️ اثرپذیری نرخ ارز از تحریم ها! یکی سال 89 در پی وضع تحریم های مربوط به اتفاقات88 و دیگری سال 95 در پی روی کار آمدن ترامپ و فشار همه جانبه و خروج از برجام 💠به کشکول یک طلبه بپیوندید🔰🔰🔰 🆔 @KashkooleTalabeh
🔺 تفکر خاص، مخاطب خاص! 💠به کشکول یک طلبه بپیوندید🔰🔰🔰 🆔 @KashkooleTalabeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مختاری، امام جمعه هشتگرد: 🔹آن‌ها از ما هستند، می‌خواهند از ما باشند، این را بارها در راهپیمایی ها، محرم ، اربعین و انتخابات ها نشان دادند که از ما هستند و نمی‌خواهند از ما جدا بشوند، گاهی بعضی از این برخوردها آنها را از ما جدا می‌کند. 🔹نمی‌شود بخشی از جامعه اسلامی را بخاطر پوشش‌اش از حقوق شهروندی محروم کرد. امیرالمؤمنین برای حق شهروندی زن یهودی غصه می‌خورد. این ها که از ما هستند، این ها که شب احیاء می‌آیند و الهی العفو میگویند. محرم در خیمه امام حسین هستند.
موسوی تبریزی: امام اجازه اجرای حکم سنگسار را نداد آیت‌الله سید حسین موسوی تبریزی، دادستان کل انقلاب در سال‌های ١٣۶٠ تا ١٣۶٣ می‌گوید امام خمینی اجازه اجرای حکم رجم (سنگسار) و بریدن انگشت را نداد. او در گفت‌وگویی با روزنامه شرق (یکشنبه، ۲۲ شهریور) اتفاقی که منجر به مخالفت امام با اجرای حکم سنگسار شده را اینطور روایت کرده است: «خانمی را در کرمان، رجم کردند، آن موقع خبرنگاران دنیا به ایران می‌آمدند. از آن ماجرای رجم یک فیلم هم ساخته شد، مرحوم آقای بهشتی ناراحت شده بود. یادم است که آن موقع، اوایل انقلاب سال ۵٨ بود و من قاضی دادگاه انقلاب تبریز بودم. خدمت امام رسیدم و عرض کردم که آقا، حتماً این خبرها را شنیده‌اید. ما باید در مورد رجم و اینطور احکام اسلام چه کار کنیم؟ وقتی چهار نفر شاهد باشند یا خود متهم چهار بار اعتراف کند و متأهل باشد، حکم رجم را اجرا کنیم یا نه؟ امام فرمود نه، اجرا نکنید. گفتم آقا چطور؟ امام گفت: «این چیزها ثابت نمی‌شود». گفتم آقا اگر خودش بیاید و اعتراف کند؟ فرمودند: «اگر شما اعتراف نگیرید، اعتراف نمی‌کند». بعد گفتند: «اعتراف گرفتن و اینکه به زور به کسی بگویی که این گناه را کرده‌ای، حرام است». البته زمانی گناه موضوعی اجتماعی یا جاسوسی است، فرق می‌کند، ولی موضوع شخصی، مانند مشروب خوردن، معذرت می‌خواهم، زنا و لواط و مانند این. امام در مورد این احکام فرمودند که «پرسیدنش هم حرام است. شما چه کار دارید؟ شما چرا باید اسرار مردم را فاش کنید؟» گفتم حالا فرض کنید یک آدمی بخواهد توبه کند، در زمان حضرت امیر هم شده است که کسی آمده و با اصرار گفته که من می‌خواهم پاک شوم. البته نزد من تا به حالا چنین موضوعی انجام نشده است، ولی در تاریخ آمده است. حضرت امام گفت: «نه، شما بگو توبه کن، خدا قبول می‌کند». حضرت امیر هم همین را گفت، یک بار گفت برو، دو بار، سه بار، حضرت امیر هم می‌خواست که این [مجازات] انجام نشود. به هرحال امام گفت این احکام را اجرا نکنید. من باز اصرار کردم اگر تمام مقدمات این حکم روشن باشد، چه کار باید انجام داد؟ گفت حداقل رجم نکنید. در ماجرای انگشت بریدن هم ایشان فرمود که اجرا نکنید. تا زمانی که من دادستان کل انقلاب بودم، هم در تبریز و هم در جاهای دیگر، رجم و انگشت بریدن اجرا نشد. از آن وقت به بعد هم، در کل ایران رجم و انگشت بریدن اجرا نشد، تا بعد از آقای اردبیلی که آقای یزدی آمد، من می‌دانم که حکم رجم را در بعضی جاها اجرا کردند.» آیت‌الله محمد موسوی بجنوردی، که به حکم امام خمینی در شورای عالی قضایی عضویت داشت٬ پیش‌تر در گفت‌وگویی نقل کرده بود که «طبق نظر حضرت امام بخشنامه شد که از این به بعد دادگاه‌ها حکم رجم ندهند، احکام دیگر را به کار گیرند. جلد یا تعزیر باشد.» به گفته او «در همان اوایل سال ۶۰ بود که سمیناری در یکی از کشورهای اروپایی برگزار شده بود که به عنوان اثبات اینکه اسلام دین خشونت است، مساله رجم را مطرح کرده بودند. من خدمت امام رفتم و جریان را به ایشان عرض کردم و ایشان فرمودند چه طرحی دارید؟ گفتم اگر اجازه بدهید به ما در دادگاه‌ها حکم رجم را صادر نکنند، یک شق دیگری را بگیرند. امام فرمودند که این کار را بکنید. من عرض کردم ما این را به شما نسبت می‌دهیم که شما فرموده‌اید، گفتند اشکالی ندارد. من آمدم در شورای عالی قضایی مساله را نقل کردم و شورای عالی هم آن را بخشنامه کردند برای همه کشور.» http://tarikhirani.ir/fa/news/5177
وقتی خبرگزاری فارس زور زوری میخواد مهران مدیری رو بندازه کنار مسیح علینژاد و سالومه و ضدانقلاب!!!