eitaa logo
اسناد المصائب
3هزار دنبال‌کننده
941 عکس
299 ویدیو
42 فایل
﴾﷽﴿ 🕌امام رضا(علیه السلام) : «مَنْ تَذَكَّرَ مُصَابَنَا كَانَ مَعَنَا فِی دَرَجَتِنَا يَوْمَ القِيَامَةِ» 📚أمالی شیخ صدوق، ص۷۳ ✍ارائه ی مصائب و مراثی اهل بیت(علیهم السلام) @hosseinifazel نشر و کپی بدون ذکر منبع🚫 📚کانال تاریخ اسلام : @TarikhEslam
مشاهده در ایتا
دانلود
4⃣ چندمین فرزند خانواده؟!👇 ✅همه مورخان و محدثان و دانشمندان شیعه و سنی اتفاق دارند که حضرت علی(علیه السلام) و حضرت فاطمه(سلام الله علیها) دو دختر داشته‌ اند. 👤شیخ مفید هنگام ذکر فرزندان امام علی(ع) می نویسد : 📋«الحَسَنُ(ع) وَ الحُسَينُ(ع) وَ زَينَبُ الكُبرَى(س) وَ زَينَبُ الصُّغرَى(س) المُكَنَّاةُ أمَّ كًلْثُومَ، أُمُّهُم فَاطِمَةُ(س) البَتُولُ سَيِّدةُ نِسَاءِ العَالَمِينَ بِنتُ سَيِّدِ المُرسَلِينَ مُحَمَّدٍ(ص) خَاتَمِ النِّبيِّينَ» ♦️امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و زینب کبری(س) و زینب صغری(س) که کنیه های آنان [ام کلثوم] بوده است و مادرشان حضرت فاطمه(س) سید و سرور زنان عالم و یگانه دختر خاتم پیغمبران است.(۱) همانطور که می دانید (ام کلثوم) اسم نیست و در عرب نامی که با لفظ (اَب) یا (اُمّ) شروع شود، کنیه محسوب می شود. پس به این ترتیب [امّ کلثوم] کنیه است. از طرفی هم، طبق سخن شیخ مفید اسم هر دو دخترِ امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) [زینب] است و کنیه هر دو نیز [ام کلثوم] می باشد و برای فرق گذاشتن بین این دو دختر، هم برای اسم و هم برای کنیه از کلمه صغری و کبری استفاده می شود. از طرفی هر دو خواهر در کربلا نیز حضور داشتند. طبق مقاتل، در روز عاشورا؛ هنگامی که امام حسین(ع) قصد وداع با اهل خیام کرد، به سمت خیمه گاه رفت و اهل بیت خود را صدا زد و فرمود : 📋«يَا أُخْتَاهْ! یَا زَینَبُ(س)، یَا اُمَّ کُلثُومِِ(س) یَا سَّكِينَةُ(س) عَلَیْکُنَّ مِنِّی السَّلَامُ!» ♦️ای زینب(س)، ای ام کلثوم(س) ای سکینه(س) خداحافظ!(۲) اما در مورد اینکه؛ آن زینبِ حماسه ساز و بلیغ که امام سجاد(علیه السلام) او را (عالمه غیر معلمه) نامید و بعدها لقب (عقیله بنی هاشم) به خود گرفت، و همسر عبدالله بن جعفر بود و طبق نقل مشهور در دمشق دفن شد، زینب کبری(س) است یا زینب صغری(س)؟!! 👤«احمد بن یحیی بَلاذُری» مورخ اواخر قرن دوم هجری می نویسد : 📋«وَ زَينَبُ الكُبرَى(س) تَزَوَّجَهَا عَبدُاللهِ بنِ جَعفَرِ بنِ اَبِی‌ طَالِبِِ(ع)» ♦️عبدالله بن جعفر زینب کبری(س) را به ازدواج خویش در آورد.(۳) اگر چه منابع تاریخی به وجود دو دختر با نام زینب و کنیه ام‌ کلثوم برای امام علی(علیه السلام) تصریح می‌ کنند؛ اما تعبیر ام‌ کلثوم و زینب بدون قرینه در احادیث و اخبار منصرف است به همان شخصیت مشهور و حماسه‌ ساز، یعنی حضرت زینب کبری(س). پس مورخین سومین فرزند و اولین دختر امام علی(علیه السلام) و حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را زینب کبری(سلام الله علیها) با کنیه ام‌ کلثوم کبری(سلام الله علیها) می دانند که خطبه های رسا در کوفه و شام بیان نموده است. 📚منابع : ۱)الإرشاد شيخ مفيد، ج۱، ص۳۵۴ ۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۷/ اللهوف سید بن طاووس، ص۸۲ ۳)انساب الاشراف بلاذری، ج۱، ص۴۰۲ @AsnadolMasaeb
5⃣شروط ازدواج !👇 ✅نقل می کنند که؛ هنگامی که عبدالله بن جعفر بن ابی طالب به خواستگاری حضرت زینب(سلام الله علیها) آمد، حضرت زینب(س) این ازدواج را با دو شرط پذیرفت : ۱)شرط اول؛ آن که حضرت زنیب(س) روزی یک بار به دیدار برادرش امام حسین(علیه السلام) برود! ۲)شرط دوم؛ آن که هرگاه امام حسین(علیه السلام) خواست به سفر برود، عبدالله اجازه دهد زینب(سلام الله علیها) هم با حسین(علیه السلام) همراه شود و مانع او نگردد! ✍اما باید بگوییم که؛ این یک ماجرای ساختگی است و هر دو شرط آن دروغ است و حتی در منابع ضعیف هم این ماجرا هیچ سند و شاهدی ندارد. 👤 محقق و نویسنده معاصر تاریخ اسلام درباره این مطلب می گوید : «وقتی منابع تاریخی مستند و دست اول و همچنین سیره زندگی حضرت زینب(سلام الله علیها) را بررسی می‌کنیم، در هیچ یک از موارد با چنین مطلبی برخورد نمی‌کنیم که آن بانوی گرامی چنین شرطی برای ازدواج خود گذاشته باشند. حتی در احادیث هم به این موضوع اشاره‌ای نشده است. گویا این مطلبی غیر واقعی است که ساخته و پرداخته ذهن افراد است. این در حالی است که وقتی مشاهده می‌کنیم حضرت زینب(سلام الله علیها) همراه امام زمان خود یعنی امام حسین(علیه السلام) حرکت کرده و راهی سرزمین کربلا می‌شوند، درواقع حرکتی بر مبنای مسئولیت اسلامی و وظیفه شرعی را انجام داده‌اند و قصد دفاع از امام خود را داشته‌اند که در معرض خطر دشمن و تهدیدهای شدید قرار گرفته بودند. در چنین اوضاعی می‌دانیم که حتی زنان هم مسئولیت دینی و شرعی دارند که ساکت و بی‌اعتنا نبوده و از امام خود و دین اسلام دفاع کنند. چنین مسئولیتی نیازی به اجازه و اذن گرفتن از شوهر ندارد که حضرت زینب(سلام الله علیها) بخواهند، چنین شرطی با همسر خود بگذارند.»(۱) 📚منبع : ۱)مصاحبه ایشان با سایت شفقتنا https://fa.shafaqna.com/news/862982/ @AsnadolMasaeb
6⃣شبهه سر بر چوبه محمل زدن در کوفه هنگام دیدن راس برادر!👇 ✅اصل روایت را ابتدا علامه مجلسی نقل می کند که شخصی به نام «مسلم جصّاص(گچکار)» نقل می کند که؛ من در کوفه مشغول تعمير و گچکاری دارالعماره بودم که اسراء را وارد کوفه کردند. سپس حضرت زینب(س) هنگامی که با سر مبارک برادر رو به رو شد. 📋«فَنَطَحَتْ جَبِينَهَا بِمُقَدَّمِ الْمَحْمِلِ حَتَّى رَأَيْنَا الدَّمَ يَخْرُجُ مِنْ تَحْتِ قِنَاعِهَا» ♦️پیشانی خود را به چوبه‌ی محمل زد و خون را دیدم که از زیر مقنعه‌اش بیرون می‌زد.(۱) ✍بررسی روایت : 🔰این روایت را علامه مجلسی در بحارالانوار بدون سند یا به اصطلاح «مرسل» نقل کرده و خود مرحوم مجلسی نیز به مرسل بودن آن اذعان کرده است و در ابتدای روایت می گوید : 📋«أَقُولُ رَأَيْتُ فِي بَعْضِ الْكُتُبِ الْمُعْتَبَرَةِ رُوِيَ مُرْسَلًا عَنْ مُسْلِمٍ الْجَصَّاصِ» ♦️در بعضی کتب معتبر از مسلم جصاص روایتی مرسل از مسلم جصاص نقل شده است. این اذعان شخص بزرگوار علامه مجلسی به نامعتبر بودن این روایت تاریخی کافیست. [مرسل : حدیثی که مقابل خبر مسند می‌باشد، و خبری را که همه یا برخی از راویان آن از سلسله سند حذف و اتصال اسناد آن به معصوم قطع شده باشد؛ فرقی ندارد که نام راوی یا راویان از ابتدای سلسله سند یا از وسط و یا از آخر آن حذف شده باشد و یا راوی آن مشخص نباشد.] 🔰علاوه بر مرسل بودن این گزارش، شخص «مسلم الجصاص» نیز مجهول است که موجبات ضعف سند را از جهتی دیگر نیز فراهم می‌کند. 🔰مرحوم شیخ عباس قمی منشاء این روایت جصاص را دو کتاب «نورالعین» و «منتخب طریحی» می داند و در نقد سند آن می نویسد : ذکر محامل و هودج، در غیر خبر مسلم جصاص نیست و این خبر را گرچه علامه مجلسی نقل کرده؛ لیکن مآخذ آن منتخب طریحی و کتاب نورالعین است که حال هر دو کتاب بر اهل فن پوشیده نیست.(۲) 🔰کتاب «المنتخب فی جمع المراثی و الخطب» معروف به «منتخب طریحی»، نوشته فخرالدین طریحی از علمای قرن یازدهم است. از آنجا که این کتاب کشکول گونه به صورت نامستند و بدون تحقیق تالیف شده، بسیاری از کتاب شناسان و حدیث پژوهان از آن انتقاد کرده اند. به عنوان نمونه مرحوم میرزا محمد ارباب می گوید که در کتاب منتخب مسامحات بسیار به کار رفته و روایت مختص به آن اعتباری ندارد.(۳) 🔰کتاب «نور العین فی مشهد الحسین(ع)» نیز کتابی بسیار ضعیف و نامطمئن است که حتی نویسنده آن نیز به درستی مشخص نیست. مرحوم «علی بن عبدالله بحرانی ستری»، از فقها و مراجع تقلید امامی قرن سیزدهم و چهاردهم، کتاب نورالعین را کتابی سراسر کذب و افترا و بهتان می خواند و بیان می دارد اشعاری که در این کتاب به اهل بیت و امام حسین(ع) نسبت داده شده آن قدر از نظر فصاحت و بلاغت و وزن و قافیه ضعیف است که نمی توان آن ها را به افراد عادی نسبت داد، چه برسد به فصیح ترین و افراد عرب!(۴) 🔰به نظر می‌ رسد که علامه مجلسى این مطلب را از منتخب طریحى نقل کرده است؛ زیرا علیرغم آنکه مشهور شده است که ماخذ این روایت کتاب نورالعین است، در گزارشی که در آن کتاب آمده است، سخنی از داستان سر به محمل کوبیدن نیست، بلکه طبق نقل این کتاب، اساساً محملی بر روی شتران نبوده تا زینب(س) سرشان را به چوبه آن بکوبند! این کوباندن سر در نسخه چاپى مقتل الحسین(ع) منسوب به أبى مخنف، نیز نیامده است.(۵) 🔰براساس گزارش های متقدمین، اسراء را با شتر بدون جهاز می بردند تا ناراحتى ببینند و تنها در این روایت است که وجود محمل بر روی شترها ذکر شده است. اساسا محمل یک وسیله محترمانه است و هیچ‌کس آن‌ را براى اسیر خود انتخاب نمی‌کند. لذا محملی وجود نداشت که به فرض حضرت زینب(سلام الله علیها) سر خود را به آن بکوبند. این مطلبی است که شیخ مفید و سید بن طاووس، شیخ طوسی آنرا بیان نموده اند. به عنوان نمونه، راوی نقل می کند من در کوفه بودم و تجمع مردم کوفه را مشاهده کردم در حالی که مردم هم برای دیدن آن از خانه هایشان بیرون آمده بودند ؛ 📋«فَلَمَّا أُقْبِلَ بِهِمْ عَلَى الْجِمَالِ بِغَيْرِ وِطَاءٍ» ♦️پس وقتی کاروان اسراء کربلا نزدیک شد، دیدم اهل بيت(ع) را سوار بر شتران بى‏ جهاز کرده اند.(۶) افزون بر این، در خود اشعارى که در این روایت به امام سجاد(ع) نسبت داده شده به صراحت آمده است؛ 📋«تُسَيِّرُونَا عَلَى الْأَقْتَابِ عَارِيَةً» ♦️ما را بر شتران برهنه سوار کردند.(۷) روشن است که منظور حضرت(ع) شخص وى نیست، بلکه تمام اسرا را این‌ گونه سوار کردند. 📚منابع: ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۱۴ ۲)منتهی الآمال محدث قمی، ج۱، ص۵۶۹ ۳)عاشورا پژوهی با رویکرد تحریف شناسی صحتی سردرودی، ص۷۱ ۴)قامعه اهل الباطل بحرانی ستری، صص۲۰-۷۷-۹۰ ۵)المنتخب طریحی، ج۲، ص۴۳۵ ۶)امالی شیخ طوسی، ص۹۱ ۷)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۱۴ @AsnadolMasaeb
7⃣فرزندان !👇 ✅ابن حجر عسقلانی به نقل از ابن اثیر درباره حضرت زینب(علیه السلام) می نویسد : 📋«وَ زَوَّجَهَا أَبُوهَا اِبنَ أَخِيهِ عَبدِ اللَّه بنِ جَعفَرِِ  فَوَلَّدَت لَهُ أَولَادَاََ» ♦️امام علی(علیه السلام) زینب کبری(سلام الله علیها) را به ازدواج برادر زاده اش عبدالله بن جعفر در آورد و زینب کبری(سلام الله علیها) نیز فرزندانی را به دنیا آورد.(۱) آنچه مسلم است اینکه حضرت زینب(سلام الله علیها) از عبدالله بن جعفر صاحب اولاد شده است ولی اختلاف در این است که آیا آن دو تن [عون و محمد] که نامشان جزء شهدای کربلاست، فرزندان مشترک عبدالله و زینب کبری(سلام الله علیها) بودند یا خیر؟ 👤شیخ مفید نقل می کند که؛ وقتی امام حسین(علیه السلام) مکه را به قصد کوفه ترک کرد، در بین راه؛ 📋«وَ أَلْحَقَهُ عَبْدُاللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ بِابْنَيْهِ عَوْنٍ وَ مُحَمَّدٍ» ♦️عبدالله همسر حضرت زینب(سلام الله علیها) دو فرزند خود به نام های عون و محمد را نزد امام حسین(علیه السلام) فرستاد.(۲) 👤عماد الدین طبری می نویسد : محمد و عون فرزندان حضرت زینب(سلام الله علیها) از عبدالله بوده‌ است.(۳) 👤اما محمد بن جریر طبری می نویسد : 📋«مُحَمَّدُ بنُ عَبدِ اللّه وَ اُمُّهُ الخَوصَاء بِنتُ حَفصَةَ بنِ ثَقيفِ بنِ رَبيعَةَ» ♦️مادر محمد بن عبدالله خوصاء بنت حفصه بن ثقیف و عبدالله بوده است.(۴) اما درباره عون در منابع اینگونه آمده است که؛ 👤بلاذری می نویسد : 📋«كَانَ لِعَبْدِاللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ اِبنَانَ بِاِسمِ عَوْنٍ، لِذَا سُمِّي أَحَدُهُمَا عَونَ الأَكبَرِ وَ الآخَرُ عَوْنُ الأَصغَرِ، وَ كَانَت اُمُّ أَحَدِهِمَا زَينَبُ(س) وَ الآخَرُ اُمُّهُ جَمَانَةُ بِنتُ المُسَيِّبِ» ♦️عبدالله دو پسر به نام عون داشت که نام یکی عون اصغر و نام دیگری عون اکبر بود. مادر یکی از آن دو حضرت زینب(سلام الله علیها) بود و مادر یکی دیگر نیز جمانه دختر مسیب بن نجبه بود.(۵) پس در اینکه کدام یک از این دو در واقعه کربلا حضور داشتند و کدام یک فرزند حضرت زینب کبری(سللم الله علیها) بود، اختلاف است. 👤ابوالفرج اصفهانی در حل این اختلاف می نویسد : 📋«أَنَّ عَوْنَ الأَكبَرِ اِبنُ زَينَبَ(س) وَ هُوَ قُتِلَ مَعَ الحُسَينِ بنِ عَلِيِِ(ع) فِي وَاقِعَةِ الطَّفِ و أَنَّ اُمَّ عَوْنَ الأَصغَرِ جَمَانَةُ بِنتُ المُسَيِّبِ وَ هُوَ الَّذَّی اُستُشهِدَ فِي وَاقِعَةِ الحَرَّةِ» ♦️همانا عون اکبر پسر زینب کبری(سلام الله علیها) بود که در واقعه کربلا به همراه امام حسین(علیه السلام) بنت مسیب بود که عون اصغر در واقعه حرّه در مدینه به شهادت رسیدند.(۶) 📚منابع : ۱)الإصابة ابن حجر عسقلانی، ج۸، ص۱۶۶ ۲)الإرشاد شیخ مفید،ج۲، ص۶۸ ۳)کامل بهایی عماد الدین طبری، ص۶۴۷ ۴)تاريخ طبری، ج۵، ص۴۶۹ ۵)أنساب الأشراف بلاذری، ج۲، ص۳۲۵ ۶)مقاتل الطالبيين ابوالفرج اصفهانی، ص۸۳ @AsnadolMasaeb
8⃣حضور در واقعه کربلا!👇 ✅در نهضت کربلا، در مقاتل در چند موقِف نام حضرت زینب(سلام الله علیها) آمده است : 🔰شب عاشورا : امام سجاد(علیه السلام) فرمود : وقتی امام حسین(علیه السلام) ماجرای شهادت خویش و اسارت اهل بیتش را در شب عاشورا به حضرت زینب(سلام الله علیها) فرمود : حضرت زینب(سلام الله علیها) از شدت حزن و اندوه و ماتم؛ 📋«لَطَمَتْ وَجْهَهَا وَ هَوَتْ إِلَى جَيْبِهَا فَشَقَّتْهُ وَ خَرَّتْ مَغْشِيّاً عَلَيْهَا» ♦️صورت را خراشید و دست به گریبان برد و چاک زد و سپس بی هوش بر زمین افتاد. امام حسین(علیه السلام) برخاست و آب بر روی صورت خواهر پاشید و فرمود : 📋«يَا أُخْتَاهْ! اتَّقِي اللَّهَ وَ تَعَزَّيْ بِعَزَاءِ اللَّهِ» ♦️خواهرم! پرهیزکاری پیشه کن و با آن شکیبائی ای که خدا بهره ات سازد، بردباری کن.(۱) 🔰پس از شهادت حضرت علی اکبر(علیه السلام) : در مقاتل آمده است که حضرت زینب(سلام الله علیها) بعد از مطلع شدن از شهادت حضرت علی اکبر(علیه السلام) از خمیه گاه بیرون آمد و نُدبه کنان خود را به نعش بی جان پسر برادر رساند. وقتی زینب کبری(سلام الله علیها) با بدن قطعه قطعه شده حضرت علی اکبر(علیه السلام) مواجه شد. 📋«فَأَكَبَّتْ عَلَيْهِ» ♦️خود را بر روی بدن بی جان علی اکبر(علیه السلام) انداخت. در این حین از آنجایی که امام حسین(علیه السلام) توسط دشمنان محاصره شده بودند، و در مقابل نگاه های آنها قرار گرفته بودند. امام حسین(علیه السلام)؛ 📋«فَأَخَذَهَا وَ رَدَّهَا إِلَى النِّسَاءِ» ♦️نعش علی اکبر(علیه السلام) را رها کرد و دست خواهر را گرفت و به سمت خیمه گاه، نزد زنان خیام برگرداند.(۲) 🔰هنگام شهادت حضرت علی اصغر(علیه السلام) : طبق گزارش مقاتل وقتی امام حسین(علیه السلام) در روز عاشورا استنصار می‌کرد. 📋«فَارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُ النِّسَاءِ بِالْعَوِيلِ فَتَقَدَّمَ إِلَى الْخَيْمَةِ» ♦️نداى استغاثه امام(علیه السلام) به اهل خیام رسید، صداى گریه و ناله از بانوان حرم برخاست. امام حسین(علیه السلام) به سمت خیمه‏‌ها پیش افتاد و به حضرت زینب(سلام الله علیها) فرمود : 📋«نَاوِلِينِي وَلَدِيَ الصَّغِيرَ حَتَّى أُوَدِّعَهُ» ♦️خواهرم! فرزند خردسالم را به من بده تا با او وداع کنم. حضرت زینب(سلام الله علیها) طفل شیرخوار را نزد امام حسین(علیه السلام) آورد، و به آغوش پدر داد.(۳) 🔰قبل از شهادت عبدالله بن حسن(علیه السلام) : طبق بیان مقاتل وقتی امام حسین(علیه السلام) در قتلگاه افتاده بود، حضرت عبدالله(علیه السلام) در کنار زینب کبری(سلام الله علیها) بود، ولی وقتی صحنه دلخراش عموی خود را دید؛ 📋«فَأَبَى وَ امْتَنَعَ عَلَيْهَا امْتِنَاعاً شَدِيداً وَ قَالَ : وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّي!» ♦️از ماندن نزد عمه امتناع کرد و از دست حضرت زینب(سلام الله علیها) فرار کرد و خود را به امام(علیه السلام) در گودال قتلگاه رساند، در حالی که می گفت : به خدا قسم از عمویم جدا نخواهم شد.(۴) 🔰هنگام وداع امام حسین(علیه السلام) : هنگامی که امام حسین(علیه السلام) در روز عاشوراء قصد وداع کرد، به اهل حرم فرمود : 📋«یَا اُخْتَاهُ! یَا اُمَّ کُلْثُومِِ! وَاَنْتِ یَا زَینَبُ وَ اَنْتِ یَا رُقَیّةُ وَ اَنـْتِ یا فاطِمَةُ، وَ اَنْتِ یا رُبابُ، اُنْظُرْنَ اِذا اَنَا قُتِلْتُ فَلَا تَشْقَقْنَ عَلَی جَیبَاً وَلا تَخْمَشْنَ عَلَی وَجْهَاً وَلا تَقُلْنَ عَلَی هَجْراً» ♦️ای خواهرم! ای ام کلثوم! و تو ای زینب، و تو ای رقیّه، و تو ای فاطمه، و تو ای رباب، زمانی که من به قتل رسیدم، در مرگم گریبان چاک نزنید و روی نخراشید و کلامی ناروا بر زبان نرانید.(۵) سپس حضرت(علیه السلام) فرمود : 📋«يَا سُكَيْنَةُ، يَا فَاطِمَةُ، يَا زَيْنَبُ، يَا أُمَّ كُلْثُومٍ، عَلَيْكُنَّ مِنِّي السَّلَامُ» ♦️ای سکینه، ای فاطمه، ای زینب، ای ام کلثوم، خداحافظ شما!(۶) 🔰آخرین لحظات حیات امام حسین(علیه السلام) در قتلگاه : طبق گزارشات وقتی عمرسعد به گودال قتلگاه نزدیک شد و حضرت زینب(س) در این لحظه به عمر سعد خطاب کرد : 📋«یَابنَ سَعدِِ! اَیُقتَلُ اَبُوعَبدِاللهِ وَ اَنتَ تَنظُرُ اِلَیهِ؟» ♦️ای فرزند سعد! آیا اباعبدالله کشته می‌شود و تو تماشا می‌کنی؟!(۷) 🔰هنگام شهادت امام حسین(علیه السلام) : وقتی در عصر عاشورا دید دشمن امام حسین(علیه السلام) را محاصره کرده و بدن صد پاره ی امام(علیه السلام) در قتلگاه افتاده، رو به مدینه کرد و با صدایی غم انگیز، ندبه کنان خطاب به پیامبر اکرم(ص) عرضه داشت : 📋«وامُحَمّداه! صَلّيٰ عَلَيْكَ مَليكُ السَّماء، هَذا حَسَينٌ(ع) بِالعَراءِ، مُرَمَّلٌ بالدِّماء، مُقَطَّعُ الأعضَاءِ» ♦️وامحمّداه! درود فرشتگان آسمان بر تو، اين حسين(علیه السلام) است كه عريان بر خاك افتاده و به خون آغشته شده و اعضايش از هم جدا شده است.(۸) @AsnadolMasaeb ادامه مطالب :👇
9⃣هجرت به شام و وفات !👇 ✅در مورد علت هجرت حضرت زینب(سلام الله علیها) به سرزمین شام چهار دلیل بیان شده است :👇 1⃣تبعید ایشان به شام توسط یزید! 🔰حضرت زینب(سلام الله علیها) پس از بازگشت از شام به مدینه، از هر فرصتی استفاده می کرد و در هر مجلس و محفلی چهره ی پلید یزید و یزیدیان را افشاء می نمود و مردم را به قیام علیه یزید تحریک می کرد. این خبر توسط فرمانداران و جاسوسان به یزید رسید و او فهمید که اگر زینب کبری(سلام الله علیها) در مدينه بماند، سرزمين حجاز را بر ضد دستگاه يزيد می شوراند، زيرا زينب(سلام الله علیها) در مدينه همواره رسواگر حكومت يزيد بود و مردم را بر ضد او مي‌شوراند و هدف شهيدان كربلا را بيان می كند. بنابراین یزید دستور داد او را از مردم دور کنند و به مصر تبعید نمایند تا از نزدیک ایشان را زیر نظر داشته باشد. حضرت(سلام الله علیها) به مصر تبعید شد و به نقل برخی منابع در مصر از دنیا رفت.(۱) و بنابر نقل برخی دیگر از منابع حضرت(سلام الله علیها) مدتی در مصر ماند و بعد از اینکه همسرش عبدالله بن جعفر که تاجر بود به شام آمد، حضرت زینب(سلام الله علیها) برای دیدن همسرش از مصر به شام عزیمت کرد و در این سفر در شام از دنیا رفت.(۲) ┈┉┅━❀🔹️🔵🔹️❀━┅┉┈ 2⃣به خاطر در امان ماندن از واقعه حرّه! 🔰منظور از واقعه حَرّه، همان برخورد خشونت ‌آمیز لشکر شام به دستور یزید به فرماندهی مسلم بن عقبه(مُسرف) با قیام مردم مدینه در سال ۶۳ بود. فرمانده سپاه شام، مسلم تا سه روز اموال و نواميس مردم مدينه را بر لشكر خود مباح نمود. در اين فاجعه از بزرگان مهاجر و انصار هزار و هفتصد تن و از ساير مسلمين ده هزار تن به قتل رسيدند. سپاه بى حياىِ شام شروع به غارت و هتك حرمت نواميس مسلمانان كردند. در اين حادثه با هزار دختر باكره زنا كردند، و هزار زن بى شوهر باردار شدند، كه آنها را «اولاد حرّه» ناميدند.(۳) پس حضرت زینب(سلام الله علیها) برای در امان ماندن از این حادثه هولناک به شام رفت و در آنجا از دنیا رفت.(۴) ┈┉┅━❀🔹️🔵🔹️❀━┅┉┈ 3⃣به خاطر قحطی در سرزمین حجاز و مخصوصا مدینه! 🔰علت مسافرت حضرت زينب(سلام الله علیها) از مدينه به شام، اين بود كه قحطی شديدی در حجاز و مدينه پديد آمد. عبدالله بن جعفر شوهر حضرت زينب(سلام الله علیها) تصميم گرفت به همراه زینب کبری(سلام الله علیها) به شام سفر كند، و پس از نابودی قحطی، به حجاز بازگردد.(۵) ┈┉┅━❀🔹️🔵🔹️❀━┅┉┈ 4⃣همراهی با عبدالله به شام جهت سرکشی به باغات و اراضی عبدالله! عبدالله بن جعفر در شام صاحب مزرعه و باغستان بود و از طرفی آب و هوای شام نیز بسیار مطلوب و سرزمین سر سبزی بود. پس عبدالله به شام سفر کرد و زينب کبری(سلام الله علیها)‌ نیز در اين سفر به همراه شوهرش بود و حضرت(سلام الله علیها) در مدت اقامت در آنجا، مریض شد و از دنیا رفت. ✍نقد و بررسی احتمالات : ۱)احتمال اول : اكثر راویانی كه عبیدلی از آنان روایت نقل كرده است، مجهول هستند و در كتب رجال و تراجم و نسب هیچ اثری از آن روایان نیست. و زینبی كه در مصر (قاهره) دفن شده است، «زینب بنت‏ یحیی المتوج بن الحسن الانور بن زید بن حسن بن علی بن ابی طالب» است.(۶) اینکه ایشان به این دلیل از مدینه به مصر تبعید شوند و بعد از مصر به شام رفته باشند، و در آنجا از دنیا رفته باشند، قول مشهور است. ۲)احتمال دوم : حضرت زینب(سلام الله علیها) به نقل مشهور در سال ۶۲ هجری قمری، یعنی یکسال بعد از واقعه کربلا از دنیا رفته است و واقعه حره در مدینه در سال ۶۳ هجری اتفاق افتاده است و در صورت صحت تاریخ وفات ایشان در آن سال، مطمئنا ایشان این واقعه را درک نکرده است و دیگر اینکه اهل بیت(علیهم السلام) به امامت امام سجاد(علیه السلام) در آن سال وقوع حادثه حره در مدینه حضور داشتند و دلیلی ندارد که حضرت(سلام الله علیها) به خاطر این حادثه آن هم به سرزمین شام رفته باشند؟! ۳)احتمال سوم : در تاریخ هیچ نقلی درباره وقوع حادثه قحطی و خشکسالی در مدینه گزارش نشده است و مدینه از شهرهای مهمی است كه مثل بسیاری از شهرهای مهم دنیا برای آن تاریخ‏ های متعددی نوشته‏ اند. بعضی از این كتاب‏ها به حوادث مهمی كه در مدینه اتفاق افتاده مثل سیل، آتش گرفتن حرم رسول اكرم(ص) وزیدن باد سرخ و...پرداخته‏ اند. اگر چنان قحطی و گرسنگی در آن سال در مدینه اتفاق افتاده بود، قطعا در این كتاب‏ های تاریخی درباره آن بحث می‏ شد، در حالی كه چنین چیزی مطرح نشده است. ۴)احتمال چهارم : اینكه گفته شده است كه عبدالله بن جعفر در حومه دمشق مزرعه و باغ و اراضی داشته و همراه همسرش جهت‏ سركشی یا بهره برداری از آن‏ها رفته بوده و در این سفر حضرت زینب(سلام الله علیها) درگذشته است مطلب بی‏ اساسی است و در هیچ یك از كتب تاریخی از چنین مزرعه‏ ای اسمی به میان نیامده است. @AsnadolMasaeb ادامه مطالب :👇
🔟مرقد !👇 ✅در مورد محل دفن حضرت زینب(سلام الله علیها) سه دیدگاه وجود دارد : الف)شام : نقل مشهور این است که قبر مطهر حضرت زینب(سلام الله علیها) در شام است و این مکان اکنون در جنوب دمشق قرار دارد و به سبب وجود حرم حضرت زینب(سلام الله علیها)، این منطقه «شهرک السیدة زینب(سلام الله علیها)» نام گرفته است. عماد الدین طبری در «كامل بهائی» می نویسد : 📋«رُوي أنَّ أُمَّ كُلثُومَ(س) أُختَ الحُسَينِ(ع) تُوُفِّيِت بِدَمَشقَ وَ ثَبَتَ مَا يَقُولهُ البَعضُ مِن أَنَّ زَينَبَ(س) هِي أُمُّ كُلثُوم» ♦️روایت شده است که ام کلثوم(س) خواهر امام حسین(علیه السلام) در دمشق وفات یافته و ثابت شده است که زینب(سلام الله علیها) همان ام کلثوم است.(۱) ب)مدینه : برخی از مورخان، قبرستان بقیع در مدینه را محل دفن ایشان دانسته‌ اند. سید محسن امین عاملی می نویسد : «يَجِبُ أن يَكونَ قَبرُها فِي المَدِينَة المُنوَّرةِ فَإنَّهُ لَم يثبت أنَّها بَعدَ رُجُوعِها لِلمَدِينةِ خَرَجَت مِنهَا» قبر حضرت زینب(سلام الله علیها) در مدینه منوره می باشد و بعد از رجوعش از شام به مدینه، اینکه مجدد از مدینه خارج شده باشد، ثابت نشده است.(۲) ج)مصر : برخی نیز مرقد مطهر حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) را در مصر دانسته ‌اند. این بارگاه در قاهره در منطقه سیدة زینب قرار دارد و به مقام السیدة زینب(س) و مسجد السیدة زینب(سلام الله علیها) مشهور است. یحیی بن حسن عبیدلی طبق نقلی می نویسد : «تُوفِّيَت زَينبُ(س) بِنتَ عَلِی(ع) سَنَةَ ٦٢ مِن الهِجرَة وَ دُفِنَت بِمَخدَعِهَا بِدَارِ مُسلِمَة المُستَجدّة بِالحَمرَاءِ القَصوَى» دختر امام علی(علیه السلام) در سال ۶۲ هجری درگذشت و بدن ایشان در خانه «مسلمه بن مُخلّد» در منطقه «الحمراء القُصوى»(منطقه ای بین قاهره و شهر فسطاط) در مصر دفن شد.(۳) 📚منابع : ۱)كامل بهائی عماد الدین طبری، ج٢، ص٣٠٢ ۲)اعیان الشیعة محسن امین عاملی، ج۷، ص۱۴۰ ۳)اخبار الزینبات عبیدلی، ص۱۱۵ @AsnadolMasaeb
📜توسل عالم اهل تسنن به ساحت نورانی ! ✅یکی از ویژگی‌ های حضرت زینب(سلام‌ الله‌ علیها) گره‌گشایی از آحاد مردم حتی از غیر شیعیان است و این خصلت بر سایر مذاهب مخفی نمانده است. به عنوان نمونه، «مؤمن بن حسن شبلنجی شافعی» از مشاهیر و علمای اهل‌ تسنن(متوفی سال ۱۳۰۸ ه.قمری)، از قول «شیخ عبد الرحمن بن حسن بن عمر الاجهوری» فقیه مالکی مصری(متوفی سال ۱۱۹۸ ه.قمری) چنین می‌نویسد : در کتاب شیخ عبدالرحمن اجهوری که نامش «مشارق الانوار فی آل البیت الاخیار» است خواندم که [نوشته بود] : «در سال هزار و صد و هفتاد برایم گرفتاری شدیدی از گرفتاری های زمانه حاصل شده بود، به مقام سیده زینب(س) که مذکور است توجه کردم و این قصیده را سرودم، و به برکت آن قصیده سختی از من برداشته شد و آن قصیده این است؛ «آلِ طَاهَا! لَكُمْ عَلَینَا الْوِلاءُ لَا سِواكُمْ بِمَا لَكُمْ آلآءُ  مَدحُکُم فِی الکِتَابِ جَاءَ مُبِینَاً اَنبَاتُ عَنهُ مِلَّةٌ سَمحَاءُ وَ..» ♦️ای آل طاها! تنها شما به خاطر نعمت هایی که از آن بهره مند شدید بر ما ولایت دارید. مدح و منقبت شما اهل بیت، آشکارا در کتاب خدا آمده است و الی آخر.(۱) 📚منبع : ۱)نور ألأبصار فی مَناقب آل بَیت ألنّبیّ ألمخْتار(ص) شبلنجی، صص۳۸۲_۳۸۳ ╭────────────╮      ✍ کانال 🆔 @AsnadolMasaeb ╰────────────╯
28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙اجرای ابتهال «یا شقیقه السبطین» توسط امام المبتهلین مرحوم «شیخ محمد سید النقشبندی»(متوفی سال ۱۳۵۵ ه.شمسی) سرآمد عصر طلایی موسیقی آئینی مصر، در وصف در مسجد سیده زینب(سلام الله علیها) در شهر قاهره ╭────────────╮      ✍ کانال 🆔 @AsnadolMasaeb ╰────────────╯
🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴 ✍ 3️⃣4️⃣1️⃣ 👤 @AsnadolMasaeb
✅مقام و منزلت حضرت خدیجه کبری(س) در طول تاریخ توسط حضرات معصومین(ع) بیان شده است و ایشان از وجود مبارک سرور بانوی بهشتیان ذکری به میان آورده اند. به طور مثال؛ 1⃣ (صلّی الله علیه و آله) روزی در مسجد و در حضور مردم، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را چنین معرفی کردند : 📋《یَا أَیهَا النَّاسُ! أَ لَا أُخْبِرُکُمُ الْیوْمَ بِخَیرِ النَّاسِ‏ جَدّاً وَ جَدَّةً؟ قَالُوا : بَلَى! یا رَسُولَ اللَّهِ(ص)! قَالَ : عَلَیکُمْ بِالْحَسَنِ(ع) وَ الْحُسَینِ(ع) فَإِنَّ جَدَّهُمَا رَسُولُ اللَّهِ(ص) وَ جَدَّتَهُمَا خَدِیجَةُ(س) الْکُبْرَى بِنْتُ خُوَیلِدٍ سَیدَةُ نِسَاءِ الْجَنَّةِ》 ♦️ای مردم! آیا امروز به شما خبر ندهم بهترین مردم را از جهت جد و جده چه کسی است؟ پاسخ دادند : آری! ای رسول خدا(ص)! پیامبر اکرم(ص) فرمود : بر شما باد به حسن(ع) و حسین(ع)! چرا که جدّ آن دو رسول خدا(ص) و جده آنان خدیجه کبری(س) دختر خویلد و سرور زنان بهشت است.(۱) 2⃣ در ابیاتی از حضرت خدیجه(س) به نیکی یاد کرده و در فراق ایشان و از دست دادن پدر گرامیشان، حضرت ابوطالب(ع) این ابیات را سروده اند : 📋《أَعَینَی جُودَا بَارَکَ اللَّهُ فِیکُمَا، عَلَى هَالِکَینِ لَا تَرَى لَهُمَا مِثْلًا، عَلَى سَیدِ الْبَطْحَاءِ وَ ابْنِ رَئِیسِهَا، وَ سَیدَةِ النِّسْوَانِ أَوَّلِ مَنْ صَلَّى‏》 ♦️هان ای دو چشم من! باران اشک از آسمان دیدگانم فرو بارید. خدا این باران اشک را در سوگ دو از دست رفته، بر شما مبارک گرداند؛ چرا که آن دو به راستی بی نظیر بودند. هان ای دو چشم من! در سوگ غمبار سالار مکه و فرزند رئیس آن (ابوطالب) و در رحلت جانگداز سرور بانوان، اولین زنی که به همراه رسول خدا(ص) نماز گزارد.(۲) 3⃣ ، در برابر ناسزاگویی معاویه به امام علی(ع)، چنین پاسخ داد : 📋《أَیهَا الذَّاکِرُ عَلِیاً(ع)! أَنَا الْحَسَنُ(ع) وَ أَبِی عَلِی(ع) وَ أَنْتَ مُعَاوِیةُ وَ أَبُوکَ صَخْرٌ وَ أُمِّی فَاطِمَةُ(س) وَ أُمُّکَ هِنْدٌ وَ جَدِّی رَسُولُ اللَّهِ(ص) وَ جَدُّکَ حَرْبٌ وَ جَدَّتِی خَدِیجَةُ(س) وَ جَدَّتُکَ قُتَیلَةُ》 ♦️ای کسی که به پدرم علی(ع) دشنام می دهی، من حسنم و پدرم علی(ع) است و تو معاویه ای و پدرت صخر است. مادر من فاطمه(س) است مادر تو هند است. نیای من پیامبر اکرم(ص) است و نیای تو عتبه بن ربیعه است و مادربزرگ من خدیجه(س) و مادربزرگ تو قُتیله است.(۳) 4⃣ در صحرای نینوا در فراز خطبه ای هنگام معرفی خویش به دشمنان فرمود : 📋《هَلْ تَعْلَمُونَ أَنَّ جَدَّتِی خَدِیجَةُ(س) بِنْتُ خُوَیلِدٍ أَوَّلُ نِسَاءِ هَذِهِ الْأُمَّةِ إِسْلَاماً》 ♦️آیا می دانید که جدّه من خدیجه(س) دختر خویلد است، اول بانو در این امت که اسلام آورد؟(۴) 5⃣ در خطبه ای در شام فرمود : 📋《أَنَا ابْنُ خَدِیجَةِ الکُبرَی(س)!》 ♦️من فرزند خدیجه کبری(س) هستم.(۵) 6⃣ در روز یازدهم محرم پس از آنکه از کنار جنازه مطهر شهدا عبور می کرد، خطاب به خداوند چنین گفت : 📋《بِأَبِی مُحَمَّدٌ الْمُصْطَفَى(ص) بِأَبِی‏ خَدِیجَةُ الْکُبْرَى‏(س)》 ♦️پدرم به فدای محمد مصطفی(ص)، به فدای خدیجه کبری(س) باد.(۶) 📚منابع: ۱)بشارة المصطفى عمادالدین طبری، ص۱۱۵ ۲)دیوان أمیرالمؤمنین(ع) میبدی، ص۳۵۹ ۳)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۵ ۴)اللهوف سید بن طاووس، ص۸۶ ۵)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۳۹ ۶)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۳۴ @AsnadolMasaeb
🔸🔶《ألسَّلامُ عَلَیکَ یَا حَمْزَةَ بْنَ عَبدِالمُطَّلِبٍ(علیهما السلام)، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَمَّ رَسُولِ اللهِ(ص)》🔶🔸 ✅حضرت حمزه(علیه السلام) در راس شهدای بنی هاشم است. و در چند جای تاریخ، بعد از شهادت ایشان، نام او توسط حضرت رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) در مواقع حساس و سرنوشت ساز، یاد شده است. 1️⃣ (صلّی الله علیه و آله) : در جنگ احد هنگامی که حضرت رسول اکرم(ص) متوجه شهادت عمویش حضرت حمزه(ع) شد، بلافاصله بالای جنازه ی ایشان حاضر شد، در حالی که به شدّت اشک می‌ریخت. ابن‌ مسعود می‌ گوید :  پیامبر اکرم(ص) بدن حمزه(ع) را به طرف قبله قرار داد، سپس کنار آن قرار گرفت و با صدای بلند گریه کرد، تا حالت بیهوشی به ایشان دست داد، و آنگاه خطاب به جسد عمویش فرمود : 📋《یَا حَمْزَةُ! یَا عَمَّ رَسُولِ اللهِ(ص)! یَا اَسَدَ اللهِ وَ اَسَدَ رَسُولِهِ! یَا فَاعِلَ الْخَیْراتِ! یَا کَاشِفَ الْکُرُباتِ! یَا ذابُّ یَا مَانعَ عَنْ وَجْهِ رَسُولِ اللهِ(ص)》 ♦ای حمزه! ای عموی پیامبر خدا! ای شیر خدا و ای شیر رسول خدا! ای انجام دهنده کارهای خیر! ای برطرف کننده سختیها! و ای دفاع کننده و دور کننده دشمن از برابر رسول خدا!(۱) 2⃣ : حضرت امیرالمومنین(ع) در هنگام غصب خلافت توسط اصحاب سقیفه و جسارت آنان، فرمود : 📋《وَا حَمزَتَاهُ! وَلَا حَمزَةَ لِيَ اليَومَ!》 ♦️ای حمزه! آه که امروز حمزه ای برای من نيست!(۲) بعدها حضرت(ع)، هنگام خلافت خویش در خطبه ای فرمودند : 📋《أَمَا وَاللهِ لَوْ أَنَّ حَمْزَةَ وَجَعْفَراً کَانَا بِحَضْرَتِهِمَا مَا وَصَلاَ إِلَى مَا وَصَلاَ إِلَیْهِ،وَ لَو كانا شَاهِدَيهِما لاتَبَقا نَفسَيهِمَا! أَمَّا حَمْزَهُ فَقُتِلَ یَوْمَ أُحُدٍ وَ أَمَّا جَعْفَرٌ فَقُتِلَ یَوْمَ مُوتَهَ!》 ♦️آگاه باشید! سوگند به خدا! اگر حمزه و جعفر(ع) زنده وحاضر بودند، آن دو نفر (ابوبکر و عمر) به مقام خلافت كه رسيدند، نمى رسيدند، و اگر حمزه و جعفر بودند، شاهد و ناظر بودند، که آن دو نفر، جان سالمى از ميان بيرون نمى بردند و خود را به هلاكت مى انداختند. اما حمزه در نبرد احد کشته شده بود و جعفر در نبرد موته!(۳) 3⃣ : حضرت فاطمه(س) بعد از رحلت حضرت رسول اکرم(ص) بر سر مزار شهدای اُحُد می رفت و در آنجا بر سر مزار حمزه(ع) که خود قبر او را سنگ چینی کرده بود، گریه می کرد و او را فرا می خواند. در تاریخ آمده است : 📋《تَأْتِي قُبُورَ اَلشُّهَدَاءِ.. فَتَقُولُ هَاهُنَا كَانَ رَسُولُ اَللَّهِ(ص) وَ هَاهُنَا كَانَ اَلْمُشْرِكُونَ》 ♦️حضرت فاطمه(س) به زیارت شهدای احد می رفت و آنها را زیارت می کرد و محل جنگ رسول خدا(ص) با مشرکین را دقیقا نشان می داد.(۴) 4⃣ : امام حسین(ع) در روز عاشورا در فرازی از خطبه خود، خطاب به سپاهِ دشمن می فرماید : 📋《أَیهَا النَّاسُ! اسْمَعُوا قَوْلِی..أَمَّا بَعْدُ فَانْسُبُونِی فَانْظُرُوا مَنْ أَنَا؟》 ♦️ای مردم به گفتارم گوش دهید. ای مردم! بگوئید من چه کسی هستم؟ سپس فرمود : 📋《أَ لَسْتُ ابْنَ بِنْتِ نَبِیکمْ وَ ابْنَ وَصِیهِ وَ ابْنِ عَمِّهِ؟ أَ وَ لَیسَ حَمْزَةُ سَیدُ الشُّهَدَاءِ عَمِّی؟》 ♦️آیا من فرزند دختر پيامبر خدا(ص) نيستم؟ آيا من فرزند وصي و پسرعموي پيامبر(ص) شما نيستم؟ آيا حمزه ی سيدالشهدا(ع) عموی من نيست؟(۵) 5⃣ : در روز عاشورا، بعد از شهادت امام حسین(ع)، مرکب ایشان به سمت خیمه ها رفت، وقتی اهل خیام این حالت را دیدند، در این هنگام، حضرت زینب کبری(س) و در برخی نقلها حضرت اُم كلثوم(س) دست بر سر گذاشت، درحالی که با صدای بلند فریاد می زد و مى گفت : 📋《وامُحَمَّداه! واجَدّاه! و انبِيّاه! وا اَبَاالْقاسِماه! وا عَلِيّاه! وا جَعْفَراه! وا حَمْزَتاه! وا حَسَناه! هذا حُسَيْنٌ(ع) بِالْعَراء، صَريحٌ بِكَرْبَلا، مَحزُوزُ الرَّاْسِ مِنَ الْقَفاء، مَسْلوبُ الْعِمامَةِ وَالرِدَاءِ》 ♦️این حسین(ع) توست که عریان روی زمین افتاده و سر در بدن و عمامه و رداء به تن ندارد!(۶) 6⃣ : امام سجاد(ع) در فرازی از خطبه که در مسجد شام ایراد فرمود، خطاب به مردم شام فرمود : 📋《أَيُّهَا النَّاسُ!.. فُضِّلْنَا بِأَنَّ مِنَّا النَّبِيَّ الْمُخْتَارَ مُحَمَّداً وَ مِنَّا الصِّدِّيقُ وَ مِنَّا الطَّيَّارُ وَ مِنَّا أَسَدُ اللَّهِ وَ أَسَدُ رَسُولِهِ وَ مِنَّا سِبْطَا هَذِهِ الْأُمَّةِ》 ♦️اى مردم! خداوند ما را بر ديگران برترى داد به خاطر اينكه حضرت رسول اکرم(ص) از ماست. امام علی(ع) صديق از ماست. جعفر طيار از ماست. حمزه سیدالشهداء شير خدا و شير رسول خدا(ص) از ماست. و امام حسن(ع) و حسین(ع) دو فرزند بزرگوار رسول اكرم(ص) از ماست.(۷) @AsnadolMasaeb ادامه مطالب :👇
♦️زیرا روزی بر تو خواهد آمد که سی هزار نفر از مردمی که خود را مسلمان می دانند و مدعی هستند که از امت جد ما محمد(ص) می باشند، تو را محاصره می نمایند، و برای کشتن تو و جسارت به اهل بیت تو و اسارت خاندان تو و غارت اموال آنها اقدام می نمایند، در این هنگام است که خداوند لعن خود را بر خاندان امیه فرو فرستد واز آسمان خون و خاکستر فرو ریزد و همه مخلوقات حتی حیوانات درنده در بیابان ها و ماهیان در دریاها بر مصیبت تو گریه کنند. سپس حضرت(ع) گریست.(۴) 5⃣گریه : در روز عاشورا بعد از شهادت امام حسین(ع)، زینب(س) ندبه کنان از خیمه بیرون آمد. راوی می گوید : 📋《فَوَ اللَّهِ لَا أَنْسَى زَيْنَبَ بِنْتَ عَلِيٍّ(ع) تَنْدُبُ الْحُسَيْنَ(ع) وَ تُنَادِي بِصَوْتٍ حَزِينٍ وَ قَلْبٍ كَئِيبٍ : يَا مُحَمَّدَاهْ! بَنَاتُكَ سَبَايَا وَ ذُرِّيَّتُكَ مَقْتَلَةً تَسْفِي عَلَيْهِمْ رِيحُ الصَّبَا وَ هَذَا حُسَيْنٌ(ع) مَجْزُوزُ الرَّأْسِ مِنَ الْقَفَا مَسْلُوبُ الْعِمَامَةِ وَ الرِّدَاءِ》 ♦️سوگند به خدا که زينب(س) دختر على(ع) را فراموش نمی‏ كنم كه با آهى جانكاه براى حسين(ع) می‏ گريست و با صداى اندوهبار، و قلبى پر درد صدا مى‏ زد : فرياد اى محمّد! دخترانت را اسير كرده ‏اند، فرزندانت كشته شده‏ اند و باد صبا بر بدنشان مى ‏وزد، اين حسين(ع) تو است كه سرش را از پشت گردنش جدا نموده ‏اند، عمامه و لباسش را به يغما برده‏ اند. راوی می گوید : سوگند به خدا که همه حاضران از دشمن و دوست با ديدن حال زينب(س) می گريستند.(۵) 6⃣گریه : امام صادق(ع) می فرماید : 📋《الْبَكَّاءُونَ خَمْسَة : آدَمُ(ع)، و يَعقُوبُ(ع)، و يُوسفُ(ع) و فاطِمَةُ(س) بنت مُحَمّد(ص) و علىُّ بنُ الحُسَين(ع)! فَبَكَى عَلَىُّ بنُ الْحُسَيْنِ(ع) عِشْرِينَ سَنَةً أَوْ أَرْبَعِينَ سَنَةً ، مَا وُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ طَعَامٌ إِلَّا بَكَى!》 ♦️گريه كنندگان عالم پنج نفرند : آدم(ع) و يعقوب(ع) و يوسف(ع) و فاطمه زهرا(س) وامام سجاد(ع)! حضرت صادق(ع) درباره علت گريه امام سجاد(ع) فرمود : حضرت على بن الحسين(ع) مدت بيست يا چهل سال بر حضرت حسين(ع) گريست. هيچ غذايى در مقابل آن حضرت(ع) نمى ‏گذاشتند مگر اينكه گريان مى‏ شد. كار آن حضرت(ع) به جايى رسيد كه يكى از غلامانش به وى گفت : اى پسر رسول خدا(ص)! فداى تو شوم، من مى‏ ترسم تو خود را (به واسطه كثرت گريه) هلاك نمايى!  امام(ع) می فرمود : 📋《إِنِّي لَمْ أَذْكُرْ مَصْرَعَ بَنِي فَاطِمَةَ(س) إِلَّا خَنَقَتْنِي لِذَلِكَ عَبْرَةٌ!》 ♦️من چيزهايى را مى‏ دانم كه شما نمى ‏دانيد. من يادآور قتلگاه فرزندان فاطمه(س) نمى‏ شوم مگر اينكه گريه راه گلويم را مسدود مى‏ كند.(۶) 7⃣گریه : نقل شده است که؛ کمیت اسدی خدمت امام باقر(ع) رسید و با درخواست ایشان، ابیاتی را در مصیبت امام حسین(ع) خواند : 📋《وَ بَکَی اَبُوجَعفَرِِ(ع) ثُمَّ قَالَ : يَا كُمَيْتُ! لَوْ كَانَ عِنْدَنَا مَالٌ لَأَعْطَيْنَاكَ مِنْهُ، وَ لَكِنْ لَكَ مَا قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ(ص) لِحَسَّانَ بْنِ ثَابِتٍ : لَنْ يَزَالَ مَعَكَ رُوحُ اَلْقُدُسِ مَا ذَبَبْتَ عَنَّا اَهلَ البَیتِ(ع)》 ♦️در این هنگام، امام باقر(ع) گریستند و فرمودند : ای کمیت! اگر ما مالى مى‏ داشتيم به تو مى‏ داديم، ولى از آن توست آنچه پيامبر(ص) درباره «حسّان بن ثابت» فرمود : مادامى كه از ما دفاع مى‏ كنى پيوسته روح القدس با توست.(۷) 8⃣گریه : عبدالله بن سنان می گوید : در روز عاشورا خدمت امام صادق(ع) رسیدم. 📋《فَاَلْفَیْتُهُ کَاسِفَ اللَّوْنِ، ظَاهِرَ الْحُزْنِ، وَ دُمُوعُهُ تَنْحَدِرُ مِنْ عَیْنَیْهِ کَاللُّؤْلُؤِ الْمُتَسَاقِطِ》 ♦️دیدم که رنگش تغییر نموده و اشک‌ هایش همانند دانه‌های مروارید از چشمان او فرو می‌ریزد. پس به ایشان عرض کردم : 📋《یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ(ص)! مِمَّ بُکَاؤُکَ؟ لَا اَبْکَی اللَّهُ عَیْنَیْکَ!》 ♦️ای فرزند رسول خدا(ص)! برای چه گریانی؟ خدا چشمان تو را گریان نکند! حضرت(ص) فرمودند : 📋《اَ وَ فِی غَفْلَةٍ اَنْتَ! اَمَا عَلِمْتَ اَنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ(ع) قُتِلَ فِی مِثْلِ هَذَا الْیَوْمِ؟》 ♦️مگر تو غافلی؟ آیا نمی‌دانی که حسین بن علی(ع) در چنین روزی به شهادت رسیده است؟ 📋《وَ بَکَی اَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع) حَتَّی اخْضَلَّتْ لِحْیَتُهُ بِدُمُوعِهِ》 ♦️سپس امام جعفر صادق(ع) به‌ اندازه‌ای گریست، که محاسن شریفش به وسیله اشک‌هایش تر شد.(۸) 9⃣گریه : امام رضا(ع) می فرماید : 📋《اِنَّ اَبي اِذا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لا يُري ضاحِکاً وَ کانَتِ الْکِاَّبَةُ تَغْلِبُ عَلَيْهِ حَتّي يَمْضِيَ مِنْهُ عَشْرَةُ اَيّامٍ، فَاِذا کانَ الْيَوْمُ العْاشِرُ کانَ ذلِکَ الْيَوْمُ يَوْمَ مُصيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُکائِهِ》 @asnadolMasaeb ادامه مطالب :👇
9⃣5⃣شب دهم محرم سال ۶۱ هجری قمری، به خواهرش دلداری می دهد!👇 @AsnadolMasaeb
7⃣8⃣ به همراه زنان خیام به قتلگاه می آیند و نظاره گر این صحنه دلخراش و جانسوز می شوند!👇 @AsnadolMasaeb
3⃣9⃣عصر عاشورای سال ۶۱ هجری، به عمر بن سعد اجساد لشکریان کوفه دفن شدند اما پیکر امام حسین(ع) و یارانش بر زمین ماند!👇 ✅طبری می نویسد : 📋《وَ صَلَّى عُمَرُ بْنُ سَعْدٍ عَلَى [مَنْ] قُتِلَ مِنْ أَصْحَابِهِ وَ دَفَنَهُمْ》 ♦️عمر بن سعد بر اجساد لشکریان کوفه نماز خواند و آنان را دفن نمود.(۱) و سپس دستور داد که اسرای کربلا را در یک جا جمع کردند که همگی در آن شب به حضرت زینب(س) پناه برده بودند! فاطمه(س) دختر امام حسین(ع) درباره می گوید : 📋《وَ امّا عَمَّتی زَیْنَبُ(س) فَانَّها لَمْ تَزَلْ قائِمَةً فی تِلْکَ اللَّیلَةِ‌ ای عاشِرَة مِنَ المُحَرّم فی مِحْرابِها تَسْتَغیثُ الَی رَبِّها، وَ ما هَدَاَت لَنا عَیْنٌ وَ لاسَکَنَتْ لَنا زَفْرَةُ》 ♦️اما عمه‌ام زینب(س)، پس او همچنان در آن شب در جایگاه عبادت خود ایستاده بود و به‌ درگاه خدای تعالی استغاثه می‌کرد و در آن شب چشم هیچ‌ یک از ما به خواب نرفت و صدای ناله ما قطع نشد.(۲) 📚منابع : ۱)وقعة الطف یوسفی غروی، ص۲۵۸ ۲)وفیات الائمه(ع) جمعی از نویسندگان، ص۴۴۰ @AsnadolMasaeb
در دو جا، جان را نجات داد!👇 1⃣مورد اول : در روز عاشورا، هنگامی که شمر بن ذی الجوشن وارد خیمه شد و قصد کشتن امام سجاد(ع) را داشت. ابن جوزی می نویسد : 📋《فَوَقَعَت عَلَيهِ زَینَبُ(س) وَ قَالَت : وَاللِه لَا يُقتَلُ حَتَّى اُقتَلَ! فَرَقَّ لَهَا وَ کَفَّ عَنهُ!》ن ♦️حضرت زینب کبری(س) چون از قصد شمر و یارانش مطلّع شد، امام(ع) را در آغوش کشید و فرمود : به خدا قسم او کشته نمی شود مگر اینکه من کشته شوم! پس آنان منصرف شدند.(۱) 2⃣مورد دوم : وقتی کاروان اسراء درکوفه به مجلس عبیدالله بن زیاد وارد شدند، عبیدالله نیز دستور به کشتن امام سجّاد(ع) داد که زینب کبری(س) دست بر گردن امام سجاد(ع) انداخت و فرمود : 📋《وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُهُ فَإِنْ قَتَلْتَهُ‏ فَاقْتُلْنِي مَعَهُ》 ♦️اگر قصد كشتن او را دارى، مرا نيز با او بكش. ابن زياد در اين هنگام از كشتن امام سجّاد(ع) صرف نظر كرد.(۲) 📚منابع : ۱)المنتظم فی التاریخ ابن جوزی، ج۵، ص۳۴۱ ۲)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۶ @AsnadolMasaeb
4⃣2⃣1⃣ در مجلس یزید خطبه می خواند!👇 @AsnadolMasaeb
🏴مروری بر جنایات یزید و یزیدیان بر اهل بیت و در شام به مناسبت ورود کاروان اسرای کربلا به «شام» در اول ماه صفر!👇 @AsnadolMasaeb
4⃣در هر دو مجلس با آنان جواب دندان شکن داد!👇 🔰در کوفه : 👤سید بن طاووس(۶۶۴ق) می نویسد : ابن زیاد در مجلس کوفه از حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) پرسید : «كَيْفَ رَأَيْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِيكِ وَ أَهْلِ بَيْتِكِ؟» رفتار خدا با برادر و خاندان خود را چگونه دیدی؟ زینب کبری(سلام الله علیها) جواب داد : «مَا رَأَيْتُ‏ إِلَّا جَمِيلًا! هَؤُلَاءِ قَوْمٌ كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِمُ الْقَتْلَ فَبَرَزُوا إِلى‏ مَضاجِعِهِمْ‏ وَ سَيَجْمَعُ اللَّهُ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُمْ فَتُحَاجُّ وَ تُخَاصَمُ فَانْظُرْ لِمَنْ يَكُونُ الْفَلْجُ يَوْمَئِذٍ هَبَلَتْكَ أُمُّكَ يَا ابْنَ مَرْجَانَةَ!» ♦️من جز خير و زيبايى چيزى نديدم، اينان افرادى بودند كه خداوند مقام شهادت را سرنوشتشان ساخت، از اين رو داوطلبانه به خوابگاه‏هاى خود شتافتند، به زودى خداوند بين آنان و تو را جمع كند، تا تو را به محاكمه بكشد، اكنون بنگر در آن دادگاه و محاكمه، چه كسى پيروز و چه كسى درمانده است؟ مادرت به عزايت بنشيند اى پسر مرجانه!(۱) ┈┉┅━❀♦️⚫♦️❀━┅┉┈ 🔰در شام : 👤علامه مجلسی(۱۱۱۰ق) می نویسد : حضرت زینب(سلام الله علیها) خطاب به یزید فرمود : «یَابنَ الطُلَقَاء! اَ مِنَ العَدلِ يَابن الطُّلقاءِ تَخديرُكَ حَرائِرِك وَ اماءَكَ وَسُوقُك بَناتِ رَسُولِ اللهِ(ص) سَبايَا؟ قَد هَتكْتَ سُتورَهَنَّ وَ ابْدَيْتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُو بِهِنَّ الأعْداءُ مِن بَلَدٍ الى‏ بَلَدٍ وَ يَسْتَشرِفْهُنَّ اهْلُ المناهِلِ وَالمعاقِلِ وَ يَتَصَفَّحُ وُجوهَهُنَّ القريبُ والبعيد!» ♦️ای پسر آزاده شده ی پدرم! آيا اين از عدالت است كه همسران و كنيزانِ خودت را در پشت پرده‌‏ها قرار داده‏‌اى، ولى دختران رسول خدا(ص) را به عنوان اسير، روانه كرده‌‏اى، پرده‏‌هاى حرمت آنان را دريده، چهره‏‌هايشان را آشكار ساخته و زير سلطه دشمنان از شهرى به شهرى مي‌ گردانى، آن‏گونه كه مردم شهرها و آبادى‌ها و قلعه‏‌ها و بيابان‌ها به آنان مي‌ نگرند و دور و نزديك، چهره آنان را تماشا می كنند؟(۲) 📚منابع : ۱)اللهوف ابن طاووس، ص۱۶۰ ۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۳۴ @AsnadolMasaeb
8⃣در هر دو شهر خطبه خواندند!👇 🔰در کوفه : 👤طبرسی(۵۴۸ق) می نویسد : حِذْيَم بن شريك اسدى مى گويد؛ در کوفه دیدم که زينب دختر على(ع) برای کوفیان خطبه مى خواند. «لَمْ أَرَ وَ اللَّهِ خَفِرَةً قَطُّ أَنْطَقَ مِنْهَا كَأَنَّهَا تَنْطِقُ وَ تُفْرِغُ عَلَى لِسَانِ عَلِيٍّ(ع)» ♦️هرگز زنى را سخن ورتر و زبان آورتر از او نديدم. گويا زبان على(علیه السلام) در كام اوست و با زبان اميرالمومنین(علیه السلام) سخن مى گويد.(۱) ┈┉┅━❀♦️⚫♦️❀━┅┉┈ 🔰در شام : 👤سید ابن طاووس(۶۶۴ق) می نویسد : هنگامی که یزید به راس مبارک امام حسین(علیه السلام) اهانت کرد و آن اشعار کفر را خواند، سپس؛ «فَقَامَتْ زَيْنَبُ بِنْتُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) فَقَالَتْ‌ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ‌ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَ آلِهِ أَجْمَعِينَ صَدَقَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ..» ♦️زینب کبری(س) ایستاد و این چنین خطبه ای خواند.(۲) 📚منابع : ۱)الاحتجاج شیخ طبرسی، ج۲، ص۳۰۵ ۲)اللهوف ابن طاووس، ص۱۸۱ @AsnadolMasaeb
✅امام صادق(علیه السلام) فرمودند : 📋《مَنْ أُصِيبَ بِمُصِيبَةٍ فَلْيَذْكُرْ مُصَابَهُ بِالنَّبِيِّ فَإِنَّهُ مِنْ أَعْظَمِ اَلْمَصَائِبِ》 ♦️هر كس گرفتار مصيبتى شد، مصيبت وفات رسول اکرم(ص) را به ياد بیاورد كه از بزرگ‌ترين مصائب بود.(۱) 📋《فَإِنَّ الْخَلْقَ لَمْ يُصَابُوا بِمِثْلِهِ قَطُّ》 ♦️هيچ كس از مخلوقات مانند رسول اکرم(ص) دچار مصائب نشد.(۲) در برخی از روایات تعبیر به《أَصْعَبُ اَلْمَصَائِبِ》یعنی سخترین مصیبت ها!(۳) مصائبی که در راه هدایت و ارشاد مردم دید و زحمت هایی را متحمل شد و همواره ملجاء و پناهگاه نه تنها مسلمانان، بلکه پناهگاه خود اهل بیت(ع) نیز بود و در جای جای تاریخ، توسل خود اهل بیت(ع) به ایشان مشهود است. به طور مثال ؛ 1⃣ :👇 وقتی غاصبین امام علی(ع) را برای بیعت اجباری به مسجد می بردند و او را بعد از آن قضایایی که گفته شد آزاد نمودند، امام(ع) سریعا خود را به قبر مطهر پیامبر(ص) رساند. در تاریخ آمده است ؛ 📋《فَلَحِقَ عَلِيٌّ(ع) بِقَبْرِ رَسُولِ اَللَّهِ(ص) يَصِيحُ وَ يَبْكِي وَ يُنَادِي : يَ‍اِبْنَ أُمَّ! إِنَّ اَلْقَوْمَ اِسْتَضْعَفُونِي وَ كٰادُوا يَقْتُلُونَنِي》 ♦️پس علی(ع) خود را به کنار قبر پیامبر اکرم(ص) رساند، در حالی که فریاد می زد و گریه می کرد و ندا می داد که ؛ ای پسر مادرم! همانا این قوم مرا در فشار گذاردند و ناتوان کردند و نزدیک بود که مرا بکشند!(۴) 2⃣ :👇 وقتی مهاجمین به خانه امام علی(ع) حمله ور شدند، حضرت زهرا(س) به پشت درآمد و بعد از جسارت عمر به ایشان، در این هنگام حضرت فاطمه(س) فرياد جانسوزی سر داد و فرمود : 📋《یا اَبتاهُ! یا رَسُولَ الله(ص)! اَهکَذا کانَ یُفْعَلُ بِحَبیبَتِکَ وَ اِبْنَتِکَ؟》 ♦️یا ابتاه! یا رسول الله(ص)! آیا اینگونه با حبیبه و دخترت رفتار می کنند؟(۵) 3⃣ :👇 هنگامی که امام حسن مجتبی(ع) توسط جعده بنت اشعث مسموم شد، به امام حسین(ع) وصیت کرد که بعد از شهادتش پیکر او را جهت دیدار به روضه مبارک حضرت رسول اکرم(ص) ببرند. ایشان فرمود : 📋《فَإِذَا قَضَیْتُ فَغَمِّضْنِی وَ غَسِّلْنِی وَ کَفِّنِّی وَ احْمِلْنِی عَلَى سَرِیرِی إِلَى قَبْرِ جَدِّی رَسُولِ اللَّهِ(ص) لِأُجَدِّدَ بِهِ عَهْداً》 ♦️هر گاه من از دنیا رفتم چشم مرا بپوشان و غسل بده و کفن کن و بر تابوتی گذارده؛ کنار مزار جدم رسول خدا(ص) ببر تا تجدید عهدى کنم. بعد از شهادت امام(ع)، امام حسین(ع) طبق وصیت، برادر را غسل داد و کفن کرد و بر روى سریری گذاشت تا براى آخرین وداع، بدن مطهرش را کنار قبر مقدس رسول خدا(ص) ببرد. مروان و سایر بنی امیه که جزو دار و دسته او بودند یقین کردند که مردم مشایعت کننده قصد دارند، بدن مطهر را در کنار رسول خدا(ص) به خاک بسپارند. از این رو خود را مجهز به تجهیزات نبرد کردند و با اجتماع خود راه را بر کاروان بستند و مانع شدند.(۶) 4⃣ :👇 امام حسین(ع) وقتی قصد ترک مدینه را به مقصد مکه داشت، دو شب متوالی در شبانگاهان کنار قبر جدّش رفت و عرض کرد : 📋《اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اللّهِ! أَنَا الْحُسَیْنُ بْنُ فاطِمَةَ، أَنَا فَرْخُکَ وَابْنُ فَرْخَتِکَ، وَ سِبْطُکَ فی الْخَلَفِ الَّذی خَلَّفْتَ عَلى أُمَّتِکَ، فَاشْهَدْ عَلَیْهِمْ یا نَبِىَّ اللّهِ. أَنَّهُمْ قَدْ خَذَلُونی وَ ضَیَّعُونی وَ أَنَّهُمْ لَمْ یَحْفِظُونی، وَ هذا شَکْواىَ إِلَیْکَ حَتّى أَلْقاکَ》 ♦️سلام بر تو اى رسول خدا(ص)! من حسین پسر فاطمه ام؛ منم فرزند دلبند تو و فرزند دختر تو و من سبط تو هستم که مرا میان امّت به یادگار گذاشتى. اى پیامبر خدا! گواه باش که آنان دست از یارى من برداشتند و مقام مرا پاس نداشتند؛ این شِکوه من است نزد تو، تا آنگاه که تو را ملاقات کنم.(۷) 5⃣ :👇 در ظهر عاشورا وقتی حضرت زینب (س) دید دشمن برادرش را محاصره کرده و بدن صد پاره امام(ع) داخل قتلگاه افتاده، رو به مدینه کرد و با صدایی غم انگیز، ندبه کنان خطاب به پیامبر اکرم(ص) عرضه داشت : 📋《وامُحَمّداه، صَلّيٰ عَلَيْكَ مَليكُ السَّماء، هَذا حَسَينٌ(ع) بِالعَراءِ، مُرَمَّلٌ بالدِّماء، مُقَطَّعُ الأعضَاءِ..》 ♦️وامحمّداه! درود فرشتگان آسمان بر تو، اين حسين(ع) است كه عريان بر خاك افتاده و به خون آغشته شده و اعضايش از هم جدا شده است!(۸) 📚منابع : ۱)الکافی شیخ کلینی، ج۵، ص۵۵۰ ۲)الکافی شیخ کلینی، ج۸، ص۱۶۸ ۳)زاد المعاد مجلسی، ص۳۵۸ ۴)بحارالانوار مجلسی، ج۲۸، ص۳۵۷ ۵)بحارالانوار مجلسی، ج۳۰، ص۲۹۴ ۶)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۷ ۷)بحارالانوار مجلسی، ج۴۴، ص۳۲۷ ۸)اللهوف ابن طاووس، ص۱۳۳ @AsnadolMasaeb
(صلّی الله علیه و آله) ✅حضرت رسول اکرم(ص) از مصیبت هایی که قرار بود؛ برای اهل بیتشان اتفاق بیافتد، آگاه بود و همواره با دیدن آنها، به یاد آن مصیبت های پیش روی آنها می افتادند و گریه می کردند. روایات زیادی این صحنه ها را به تصویر کشیده است. 1⃣گریه برای :👇 در روایتی آمده است که حضرت رسول اکرم(ص) به همراه امام علی(ع) از مکانی عبور می کردند که به مناسبتی حضرت رسول اکرم(ع) بلند بلند گریستند. امام علی(ع) علت را جویا شدند و پرسیدند : 📋《يَا رَسُولَ اَللَّهِ(ص)! مَا يُبْكِيكَ؟ ♦️یا رسول الله(ص)! علت گریه شما چیست؟ پیامبر اکرم(ص) فرمود : 📋《یَا اَخِی! ضَغَائِنُ فِي صُدُورِ أَقْوَامٍ لاَ يُبْدُونَهَا إِلاَّ بَعْدِي》 ♦️ای برادرم علی جان! كينه ها و حقدهایی را مى‌بينم كه در سينه‌هاى این مردم نسبت به تو پنهان داشته اند، و آن را اظهار نخواهند كرد مگر بعد از من!(۱) 2⃣گریه برای :👇 از ابن عباس روایت شده است که؛ در زمان حیات حضرت رسول اکرم(ص) وقتی که زمان رحلت ایشان نزدیک شد؛ 📋《بَكَى حَتَّى بَلَّتْ دُمُوعُهُ لِحْیَتَهُ فَقِیلَ لَهُ : یَا رَسُولَ اللَّهِ(ص)! مَا یُبْكِیكَ؟》 ♦️آن حضرت(ص) به قدرى گریست كه محاسن مباركش تر شد. عرض شد : یا رسول الله(ص)! چرا گریه مى كنى؟ حضرت(ص) فرمود : 📋《أَبْكِی لِذُرِّیَّتِی وَ مَا تَصْنَعُ بِهِمْ شِرَارُ أُمَّتِی مِنْ بَعْدِی كَأَنِّی بِفَاطِمَةَ(س) بِنْتِی وَ قَدْ ظُلِمَتْ بَعْدِی وَ هِیَ تُنَادِی : یَا أَبَتَاهْ! فَلَا یُعِینُهَا أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِی!》 ♦️براى ذرّیّه و فرزندانم و آن ستم هایى كه از جفاكاران امّتم بعد از من به ایشان مى رسد، مى گریم. گویا مى بینم دخترم فاطمه زهرا(ص) بعد از من مظلوم واقع شده، هر چه صدا مى زند : یا ابتاه! احدى از امّت من به فریاد او نمى رسد.(۲) 3⃣گریه برای :👇 از امام علی(ع) نقل شده است که فرمود : 📋《بَيْنَا أَنَا وَ فَاطِمَةُ(س) وَ الْحَسَنُ(ع) وَ الْحُسَيْنُ(ع) عِنْدَ رَسُولِ اللهِ(ص) إِذِ الْتَفَتَ إِلَيْنَا فَبَكَى فَقُلْتُ مَا يُبْكِيكَ يَا رَسُولَ اللهِ؟!! فَقَالَ : أَبْكِي مِمَّا يُصْنَعُ بِكُمْ بَعْدِي! فَقُلْتُ وَ مَا ذَاكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟》 ♦️من، فاطمه(س)، حسن(ع) و حسین(ع)، پیش رسول خدا(ص) بودیم که ناگهان، نگاهی به ما کرد و گریست. گفتم : یا رسول الله(ص)! برای چه می گریید؟ فرمود : به آن چه پس از من بر شما فرود خواهد آمد. گفتم : یا رسول الله(ص)! آن چیست؟ بعد حضرت(ص) درباره امام حسن فرمود : 📋《قَالَ : أَبْكِي من طَعْنَةِ الْحَسَنِ(ع) فِي الْفَخِذِ وَ السَّمِّ الَّذِي يُسْقَى》 ♦️گریه ام از آن نیزه ای است که بر پای حسن(ع) می زنند و از زهری که او را مسموم می سازد!(۳) 4⃣گریه برای :👇 ابن قولویه روایتی را از امام باقر(ع) نقل می کند که ایشان می فرماید : 📋《كَانَ رَسُولُ الله(ص) إِذَا دَخَلَ الْحُسَيْنُ(ع) اِجْتَذَبَهُ إِلَيْهِ》 ♦️هرگاه سيّدالشهداء(ع) نزد حضرت رسول اکرم(ص) می آمد، حضرت(ص) تمام آغوش خود را می گشود و او را دنبال می کرد. سپس به امام علی(ع) می فرمود : 📋《أَمْسِكْهُ! ثُمَّ يَقَعُ عَلَيْهِ فَيُقَبِّلُهُ وَ يَبْكِي》 ♦️او را نگاه دار! سپس پیامبر(ص) روی حسین(ع) می افتاد و او را پیوسته می بوسید و گریه می کرد. امام حسین(ع) عرض کرد : 📋《يَا أَبَهْ! لِمَ تَبْكِي؟》 ♦️پدر جان! علت گریه ی شما چیست؟ پیامبر اکرم(ص) می فرمود : 📋《يَا بُنَيَّ! أُقَبِّلُ مَوْضِعَ السُّيُوفِ مِنْكَ وَ أَبْكِي》 ♦️پسرم! جای شمشیرها را می بوسم و گریه می کنم.(۴) 5⃣گریه برای :👇 هنگامی که حضرت زینب(س) به دنیا آمد، قنداقه ایشان را خدمت حضرت رسول اکرم(ص) بردند. در این هنگام؛ 📋《فَهَبَطَ جِبرَائِيلُ يَقرَأُ عَلَى النَّبِيِّ(ص) السَّلَامَ مِن اللهِ الجَلِيلِ وَ قَالَ لَهُ : سَمِّ هَذِهِ المَولَودِةِ زَینَبُ(س)!》 ♦️جبرائیل بر رسول اکرم(ص) نازل شد و از طرف خداوند متعال سلام رساند و گفت : نام این مولود را زینب(س) نامگذاری کن! 📋《ثُمَّ أَخبَرَهُ بِمَا يَجرِي عَلَيهَا مِن المَصَائِبِ فَبَكَى النَبِیُّ(ص)》 ♦️سپس جبرائیل به مصائبی که در آینده برای زینب کبری(س) رخ خواهد داد را به رسول اکرم(ص) خبر داد، سپس رسول اکرم(ص) گریستند و فرمودند : 📋《مَنْ بَكَی عَلَی مُصَابِ هَذِهِ الْبِنْتِ، كَانَ كَمَنْ بَكَی عَلَی اَخَوَیْهَا الْحَسَنِ(ع) وَ الْحُسَیْنِ(ع)》 ♦️كسی كه بر مصیبتهای این دختر گریه كند، همانند كسی است كه برای برادرش، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) گریسته است.(۵) 📚منابع : ۱)المسترشد طبری شیعی، ص۳۴۱ ۲)امالی شیخ طوسی، ص۱۸۸ ۳)امالی شیخ صدوق، ص۱۳۴ ۴)اللهوف ابن طاووس، ص۱۱۴ ۵)زینب الکبری(س) من المهد الی اللحد قزوینی، ص۳۵ @AsnadolMasaeb