🔸🔶《السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ(ص) السَّلامُ عَلَيْكِ يَا اُمَّ الاَئِمَّةِ النُجَبَاء، السَّلاَمُ عَلَيْکِ يَا فَاطِمَةَ الزَهرَاءَ(سَلامُ اللهِ عَلیهَا)》🔶🔸
✅در روایات آمده است که حضرت فاطمه(سلام الله علیها) در اواخر عمر شریفشان در دو جا تبسم و لبخند به لب داشتند.
1⃣هنگام شنیدن خبر شهادت خود از حضرت رسول اکرم(ص) :
در این باره عایشه در شرح لحظات آخر عمر رسول اکرم(ص) نقل می کند که؛
📋《دَعَا رَسُولُ اللهِ(ص) ابْنَتَهُ فاطِمَةَ(س) فَسارَّها، فَبَکَتْ، ثُمَّ سارَّها فَضَحِکَتْ، فَسَأَلْتُها عَنْ ذلِکَ》
♦️هنگامى که حضرت رسول اکرم(ص) بیمار شدند، در ساعات آخر عمر، دخترش فاطمه(سلام الله علیها) را به حضورش فراخواند و لحظاتی باهم به نجوا و صحبت محرمانه پرداختند، من از دور دیدم که فاطمه(سلام الله علیها) نخست گریه کرد و سپس خندید.
من از این کار تعجب کرده و از دختر رسول اکرم(ص) پرسیدم:
ای فاطمه(س)! با رسول خدا(ص) چه صحبتی کردید که اول گریه کردی و سپس خندیدی؟
او ابتدا از فاش کردن این موضوع خودداری کرد، ولی پس از رحلت رسول اکرم(ص) وقتی مجدد از او خواستم که آن را بگوید، گفت :
📋《أَمّا حَینَ بَکَیتُ فَإِنَّهُ أَخْبَرَنى أَنَّهُ مَیتٌ، فَبَکَیتُ، ثُمَّ أَخْبَرَنى أَنّى أَوَّلُ أَهْلِهِ لُحُوقًا بِهِ فَضَحِکْتُ》
♦️پدرم در مرحله نخست، از رحلت خود به من خبر داد و لذا گریه کردم، ولی سپس به من فرمود : اولین کسی که از خانواده ام به من ملحق می شود، تو هستی و لذا خنده نمودم.(۱)
2⃣هنگام ساخت تابوت به پیشنهاد «اسماء بنت عُمیس» :
در روایتی از «اسماء بنت عمیس» نقل شده است که بعد از شهادت حضرت رسول اکرم(ص)، حضرت فاطمه(سلام الله علیها) خطاب به اسماء فرمود :
📋《أَلَا تَرَیْنَ إِلَى مَا بَلَغْتُ؟ فَلَا تَحْمِلِینِی عَلَى سَرِیرٍ ظَاهِرٍ》
♦️آیا نمی بینی من در چه حالی هستم؟ مبادا مرا روی تختهای بگذارید که جنازه ام ظاهر باشد.
«گویا تابوتهای آن زمان همانند نردبانى بدون دیوار بوده، وجنازه را روى آن مىگذاشتند، و جنازه مشخّص مى شد و پارچه اى روى جنازه ى آنها مىانداختند و حجم جسم آنها از زیر پارچه پیدا بود، و هر کس آن ها را می دید تشخیص مى داد که آن مرده، مرد است یا زن!»
اسماء گفت :
📋《لَا لَعَمْرِی وَ لَکِنْ أَصْنَعُ نَعْشاً کَمَا رَأَیْتُ یُصْنَعُ بِالْحَبَشَةِ》
♦️نه! به جان خودم قسم! بلکه نظیر آن تابوتی را برای تو درست می کنم که در حبشه دیده بودم.
فاطمه(سلام الله علیها) فرمود :
📋《فَأَرِینِیهِ》
♦️پس نمونهی آن را به من نشان بده.
📋《فَأَرْسَلَتْ إِلَى جَرَائِدَ رَطْبَةٍ فَقُطِّعَتْ مِنَ الْأَسْوَاقِ ثُمَّ جَعَلَتْ عَلَى السَّرِیرِ نَعْشاً وَ هُوَ أَوَّلُ مَا کَانَ النَّعْشُ فَتَبَسَّمَتْ وَ مَا رُئِیَتْ مُتَبَسِّمَةً إِلَّا یَوْمَئِذِِ》
♦️اسماء افرادی رد فرستاد تا از بازار شاخه های تازهی خرما آوردند و آن تابوتی را که در حبشه دیده بود را ساخت و آن اوّلین تابوتی بود که ساخته شد.
حضرت فاطمه(سلام الله علیها) پس از دیدن آن تابوت خندان شد و هیچ وقت غیر از آن موقع خندان نشده بود.(۲)
در روایتی دیگر آمده که حضرت(سلام الله علیها) وقتی تابوت را مشاهده نمود، به اسماء فرمود :
📋《اُسْتُرِينِي سَتَرَكِ اَللَّهُ مِنَ اَلنَّارِ》
♦️حجم بدنم را بپوشان که خداوند متعال بدنت را از آتش دوزخ مستور گرداند.(۳)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
ای خوش آن روزی که ما، در خانه مادر داشتیم
دیده از دیدار رخشارش، منور داشتیم
هر کسی جسم عزیزش روز بر دارد، ولی
ما که جسم مادر خود را به شب برداشتیم
کاش آن روزی که مادر گفت: پهلویم شکست!
ما دم در، حق حفظ جان مادر داشتیم
کاش آن روزی که تنها مادر ما را زدند
ما یکی را در میان کوچه، یاور داشتیم
کاش محسن را نمیکشتند، تا ما غنچه یی
یادگار از آن گل رعنای پرپر داشتیم
کاش آن ساعت که دانستیم بی مادر شدیم
جای آغوشش به خاک تیره، بستر داشتیم
این در و دیوار میگرید به حال ما، که ما
مادری بشکسته پهلو پشت این در داشتیم
مادر ما، رفت از دنیا در آن حالی که ما
گریه بر حالش سر قبر پیمبر داشتیم
👤سازگار
📚منابع :
۱)امالی شیخ طوسی، ص۴۰۰
۲)کشف الغمّه اربلی، ج۱، ص۵۰۳
۳)تهذیب الاحکام طوسی، ج۱، ص۴۶۹
@AsnadolMasaeb
📺مواردی از افاضات برخی از مادحینی که با وجود داشتن مخاطب میلیونی در شبکه های تلوزیونی صدا و سیما، این فرصت را مغتنم نشمردند و قدری زحمت مطالعه به خودشان ندادند!
#ابتذالات_مداحی
#آسیب_های_مداحی
#آسیب_شناسی_مداحی
@AsnadolMasaeb
اسناد المصائب
🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️ #روضه_های_بی_سند #روضه_های_جعلی #جعل_حدیث 0️⃣4️⃣متن کلیپ : «روایتی جعلی از امام صادق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️
#روضه_های_بی_سند
#روضه_های_جعلی
1️⃣4️⃣متن کلیپ :
«امام علی(ع) در شب شهادت حضرت فاطمه(س) با عتاب به سلمان گفت؛ برو بیرون تا زینب(ع) بیاد کنار تابوت مادر»
📺﴿شبکه یک، بیت رهبری﴾
🎤 #محمود_کریمی
✍این چنین نقلی در منابع وجود ندارد.
@AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️
#روضه_های_بی_سند
#روضه_های_جعلی
#جعل_حدیث
2️⃣4️⃣متن کلیپ :
«یه روایتی از، فکر می کنم حضرت زینب(س) یا امام سجاد(ع)؛ همون قدر که بدن به آب نیاز داره، همه به روضه سید الشهداء همون قدر نیاز دارن!
اگه روزی ده بار هم روضه سید الشهداء را بشنوی، این نیاز بدن رو تامین کردی و چیز اضافه ای رو نشنیدی!»
📺﴿شبکه یک/برنامه فرمول یک﴾
🎤 #حیدر_خمسه
✍خمسه یک روایتی را که از اساس جعلی و بی سند است را به اسم اهل بیت(علیهم السلام) در رسانه به زبان می آورد، در حالی که فقط در مورد راوی آن شک دارد!
@AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️
#روضه_های_بی_سند
#روضه_های_جعلی
#جعل_حدیث
3️⃣4️⃣متن کلیپ :
«امام صادق(ع) می فرماید : هیچ چشمی بی اذن ما گریان نمی شه، تا اینکه خود آقا سیدالشهداء(ع) زانو به زانوی مُحبّش میشینه، تو چشماش نگاه میکنه، اون موقع اشکت میاد.»
📺﴿شبکه سه/ برنامه مهلا﴾
🎤 #سید_علی_مومنی
✍این چنین روایتی در منابع روایی و حدیثی ما وجود ندارد.
اول ببینید اصلا همچین روایتی وجود دارد یا نه؟ بعدش اینجوری تو تلوزیون نقشش رو هم بازی کنید.
@AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️
#روضه_های_بی_سند
#روضه_های_جعلی
4️⃣4️⃣متن کلیپ :
«امام علی(ع) در شبی که ضربت خوردند، امام حسن(ع) و ابی عبدالله(ع) زیر بغل بابا را گرفتند و همراهی کردند تا دم خانه!
بنابر بعضی نقلها آقا فرمودند : دم خونه بزارید خودم برم، دخترم منو با این وضع نبینه!»
📺﴿شبکه قرآن/برنامه روبراه﴾
🎤 #امیر_عباسی
✍در منابع معتبرِ تاریخی و روایی متاخرین و حتی متقدمین هم، چنین نقلی وجود ندارد.
عباسی از باب زبان حال هم نمی گه، بلکه مدعی است طبق برخی نقلها!!
پس سند نقلش رو میشه بفرمایید؟!!
@AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️
#ابتذالات_مداحی
#آسیب_های_مداحی
#آسیب_شناسی_مداحی
5️⃣4️⃣متن کلیپ :
«مرا به لاک سیاهِ همان زنی،
که پشت دسته های عزای تو می رود، ببخش! و بقیه ماجرا»
📺﴿شبکه نسیم/ برنامه از سرگذشت﴾
🎤 #عبدالرضا_هلالی
@AsnadolMasaeb
✍اوج اباحه گری برخی مادحین را می توان در ایراد یک بیتِ کاملا انحرافی و حساب شده که در عزاداری های امسال مطرح شد، دید.
از این بیت، حتی در تلوزیون توسط عبدالرضا هلالی عامدانه یا جاهلانه رونمایی شد که ابتدا توسط #حسن_سهرابی در حضور هلالی خوانده شد و حالا خود هلالی در یک برنامه تلوزیونی، مجدد این بیت رو خواند.
اولا؛ اینکه امام حسین(علیه السلام) به همه تعلق دارد، شکی نیست، ولی آیا امام حسین(علیه السلام) هم خریدار همه است؟!
خداوند در وصف بهشتیان فرمود :
♦️﴿رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُم وَ رَضُوا عَنْهُ﴾
یعنی؛ هم خداوند از آنها خشنود است و هم آنها از خدا خشنودند.(مائده ۱۱۹)
در قضیه امام حسین(علیه السلام) نیز، امر اینگونه است که ما باید به دنبال جلب رضایت اهل بیت(علیهم السلام) به خصوص امام حسین(علیه السلام) باشیم.
بالاخره چه خوش بی، مهربونی هر دو سر بی!
ثانیا؛ به صورت کلی، چرا باید برخی مادحین ما، برخی سخنرانان ما، در مورد اهل بیت(علیهم السلام) مروّج افکار فِرَق ضالّه ی «غُلات» و «مُرجئه» و «مفوّضه» باشند؟!
به طوری که سخنانشان در اذهان شخص مستمع به گونه ای ترسیم می شود که اهل بیت(علیهم السلام) چیزی تقریبا در عرض خدا هستند و همه چیز دست اینهاست و خدا هم کاری به کار ما ندارد!
در حالی که وقتی ما می گوییم فلانی مسلمان است و اسلام هم به تعبیر امام علی(علیه السلام) «الْإِسْلَامُ هُوَ التَّسْلِيمُ»(۱) یعنی تسلیم فرامین الهی بودن که در ادامه، حضرت(ع) این تسلیم بودن را در «عمل» ظهور و بروز می داند، پس انجام واجب و ترک محرّم باید در اولویت باشد.
مسلما مسئله بی حجابی و مسئله شُرب خمر از مصادیق منکر است و قرار نیست به خاطر یک مسئله مستحب، از این امور حرام چشم پوشی کرد و به راحتی از کنار آنها گذشت.
هیچ منکری و حق الناسی و هیچ ارتکاب حرامی، با امام حسین(علیه السلام) توجیه نمی شود.
در تاریخ نقله؛ که در روز عاشورا مردی از اصحاب امام حسین(ع) به ایشان گفت : من حقّی از کسی(مالی یا غیر مالی) بر گردن دارم.
امام حسین(ع) فرمود :
♦️«لاَ يُقَاتِلْ مَعِيَ مَنْ عَلَيْهِ دَيْنٌ»
کسی که حقی بر گردن دارد همراه من در این جنگ نباشد.(۲)
در روز قیامت اگر شفاعتی هم بخواهد از جانب اهل بیت(علیهم السلام) شامل حال ما شود، آن شفاعت به اذن خداست.
♦️﴿مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ؟﴾
کیست که در نزد خداوند، جز به فرمان او شفاعت کند؟!(بقره ۲۵۵)
از طرفی هم در غالب آیات قرآن کریم، هرگاه کلمه «آمَنُواْ» آمده، به دنبال آن «عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» نیز آمده است و این یعنی اینکه شرط اساسی حیات طیبه، که همانا زندگی شایسته در دنیا و سعادتمندی آخرت است، در گرو «ایمان و عمل صالح» است.
هر عقل سلیمی می پذیرد که صِرف «قول» برای امری مهم، کافی نیست و باید پشتوانه ای همچون «عمل» داشته باشد.
در طول تاریخ کسانی بودند که قائل بودند، ايمان همان قول بدون عمل است و اگر انسانى مؤمن باشد، همین کافیست و آنان ايمان را اختيار كردند و عمل را كنار گذاشتند.
از طرفی هم آنان سعی در تغلیب جانب «رحمانیت و رئوفیت» خداوند بودند، ولی در این مورد دچار افراط شدند، تا جایی که عذاب خداوند را انکار کردند و آن را از تمامىِ مسلمين ساقط دانستند.
آنان همان گروه «مُرجِئِه» بودند که شعار و مشی خود را از آیه «وَ آخَروُنَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللهِ» گرفته بودند.
و از آن جایی که فعالیت این گروه در سده اول هجری شدّت گرفت، امام صادق(ع) درباره آنان فرمود :
♦️«بَادِرُوا أَوْلاَدَكُمْ بِالْحَدِيثِ قَبْلَ أَنْ يَسْبِقَكُمْ إِلَيْهِمُ اَلْمُرْجِئَةُ»
جوانان خود را با حدیث اهل بیت(علیهم السلام) آشنا کنید، قبل از آنکه «مرجئه» بر شما سبقت بگیرند.(۳)
حرف آنها این است که؛ معصيت و گناه به ايمان شخص ضرر نمى رساند، و خداوند اینقدر رئوف و مهربان است که از همه گناهان چشم پوشی می کند.
امید و رجاء بد نیست، ولی نباید بدون عمل دل به آن بست تا جایی که حضرت امیرالمومنین(ع) در حدیثی می فرماید :
♦️«خَيْرُ اَلْأَعْمَالِ اِعْتِدَالُ اَلرَّجَاءِ وَ اَلْخَوْفِ»
بهترین کارها، اعتدال در امید و بیم است.(۴)
ثالثا؛ جناب هلالی! چرا حالا قسم میدی به لاک سیاه؟!
مسلما بانوان چادری و عفیف ما که در این جامعه و با این شرایط، حجاب برتر و چادر حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را بر سر کرده اند، مصداق جهادگرانند که نباید از آنان غافل بود و شما جناب هلالی، به جای قسم دادن به این چادری که در مصیبت های سنگین و انواع بلاها از سر زینب کبری(سلام الله علیها) نیفتاد، قسم می خوری به یک چیز نزدیک به حرام و یک تبرّج زنانه که حتی به نظر فقها این عمل مانع وضو و غسل است!
اصلا شما چه حقی داری که اینقدر به جزئیات آرایش یک زن اشاره کنی؟!
📚منابع :
۱)نهج البلاغه، حکمت ۱۲۵
۲)سير اعلام النبلاء ذهبی، ج۳، ص۳۰۱
۳)الکافی کلینی، ج۶، ص۴۷
۴)نهج البلاغه، حکمت ۷۰
@AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♻️«جذب به چه قیمتی؟!!»
🎙خاطره جالب «سید ابراهیم قطب»(۱۹۶۶م) از نویسندگان اسلامگرای مصری در بیان #مقام_معظم_رهبری در دیدار با مسئولین «صدا و سیما» جمهوری اسلامی ایران
✍«مقام معظم رهبری» پیش از انقلاب ۵۷، برخی تالیفات این نویسنده مصری را به زبان فارسی ترجمه کردند.
@AsnadolMasaeb
#تلنگر
✍آخرین سفارش امام حسین(علیه السلام) به امام سجاد(علیه السلام) در کربلا!👇
👤امام محمد باقر(علیه السلام) می فرماید :
هنگامی که لحظه شهادت پدرم، امام سجاد(علیه السلام) فرا رسید، مرا به سینه اش چسباند و فرمود :
فرزندم! وصیتی به تو دارم که پدرم نیز هنگام شهادت مرا به آن سفارش کرد و فرمود :
«يَا بُنَيَّ! إِيَّاكَ وَ ظُلْمَ مَنْ لَا يَجِدُ عَلَيْكَ نَاصِراً إِلَّا اللَّهَ»
♦️فرزندم! از ظلم کردن به کسی که در برابر تو یاوری جز خدا ندارد، بپرهیز!(۱)
🔹️🔷️«اِتَّقُوا دَعْوَةَ الْمَظْلُومِ»🔷️🔹️
از آه مظلوم بترسید.(۲)
📚منابع :
۱)الکافی کلینی، ج۲، ص۳۳۱
۲)نهج الفصاحه، ح۲۸
@AsnadolMasaeb
♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴
🎙روضه جانسوز #حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها با گریز به روضه #امام_حسن_علیه_السلام و #امام_حسین_علیه_السلام با نوای #استاد_میرزا_محمدی :👇
@AsnadolMasaeb
🔹🔷《السَّلاَمُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحُسَیْنِ(علیه السلام) الشَّهیدِ اَیَّتُهَا السَّكِينَةُ وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ》🔷🔹
✅«امرؤالقیس بن عَدی» مردی نصرانی بود که در زمان خلیفه دوم مسلمان شد.
او سه دختر به نامهای «مُحَیَّاة» و «سَلمی» و «رباب» داشت که از فرط علاقه و ارادت به امیرالمومنین(علیه السلام) به ترتیب به ازدواج امام علی(ع) و امام حسن مجتبی(ع) و امام حسین(ع) درآورد.
ابن عساکر می نویسد :
امروء القیس گفت :
📋《قَدْ أَنكَحتُكَ يَا أَبَاالْحَسَنِ(ع) الْمُحَيَّاةَ، وَ أَنكَحتُ حَسَنَاً سَلمَی وَ أَنكَحتُ حُسَيْناً الرُّبَابَ》
♦️ای علی(ع)! من مُحیّاه را به تزویج تو و سلمی را به تزویج حسن(ع) و رباب را به تزویج حسین(ع) در می آورم.(۱)
امام حسین(ع) بعد از ازدواج با رباب(س)، صاحب دختری به نام سکینه(س) و پسری به نام علی(ع) شد.(۲)
امام حسین(ع) نسبت به رباب(س) و دخترش سکینه(س) علاقه زیادى داشت.
حتی درباب آنان شعر سروده است :
📋《اِنِّى لَاَُحِبُّ دَارَاً
تَکُونُ بِهَا السَّكِينَةُ وَ الرُّبَابُ
أُحِبُّهُمَا وَ اَبذِلُ جُلَّ مَالِي
وَ لَيسَ لِعَاتِبِِ عِندِي عِتَابُ》
♦️من آن خانه اى را که سکینه و رباب در آن باشند را دوست دارم.
آن دو را دوست می دارم و مالم را بذل می كنم، و عتاب كننده را نزد من حق عتاب نيست.(۳)
سکینه(س) را زنی باوقار، عالمه و با اخلاق، عابده و باتقوا و با سخاوت و بلیغ و اهل فصاحت در سخن معرفی کرده اند.
امام حسین(ع) سکینه را بندهای غرق در ذات الهی معرفی کرده که نشان دهنده فضل و کمال اوست.
هنگامی که حسن مثنی فرزند امام حسن مجتبی(ع)، سکینه(س) را از امام حسین(ع) خواستگاری كرد، حضرت(ع) فرمود :
سكينه براي زندگی تو مناسب نيست،
📋《کَانَ الغَالِبُ عَلَيهَا الاِستِغرِاقَ فِي اللهِ》
♦️او غالباً غرق جلال و جمال خداست.
اما خواهر سكينه(س) آن دختر ديگرم برای ازدواج با تو آماده است و فاطمه(س) دختر دیگر امام(ع) به ازدواج حسن مثنی در آمد.(۴)
حضرت سکینه(س) در کربلا به همراه مادرش رباب(س) حضور داشت.
در روز عاشورا؛ هنگامی که امام حسین(ع) قصد وداع با اهل خیام کرد، به سمت خیمه گاه رفت و صدا زد :
📋《یَا زَینَبُ(س)، یَا اُمَّ کُلثُومِِ(س) یَا سَّكِينَةُ(س) عَلَیْکُنَّ مِنِّی السَّلَامُ!
فَنَادَتْهُ سَّكِينَةُ(س) : یَا أَبَهْ اسْتَسْلَمْتَ لِلْمَوْتِ؟! فَقَالَ : کَیْفَ لَا یَسْتَسْلِمُ مَنْ لَا نَاصِرَ لَهُ وَ لَا مُعِینَ؟!》
♦️ای زینب(س)، ای ام کلثوم(س) ای سکینه(س) خداحافظ!
در این هنگام، حضرت سکینه(س) عرض کرد : ای پدر! آیا تن به مرگ دادی؟
امام حسین(ع) در جواب به او فرمود : چگونه تسلیم مرگ نشود، کسی که یاوری ندارد؟
حضرت سکینه(س) در این هنگام، پدر را به آغوش کشید و عرض کرد :
📋《یَا أَبَهْ! رُدَّنَا إلَی حَرَمِ جَدِّنِا》
♦️پدر جان! ما را به مدینه برگردان!
حضرت(ع) فرمود :
📋《هَیْهَاتَ لَوْ تُرِكَ القَطَا لَنَامَ فَتَصَارَخنَ النِّسَاءُ فَسَكَتَهُنَّ الحُسَينُ(ع)》
♦️هيهات! اگر صیادان مرغ قطا را باز مى گذاردند، آرام می گرفت.
در این هنگام؛ زنان حرم شيون كردند و امام حسين(ع) آنها را آرام كرد.(۵)
اما در این میان حضرت سکینه(س) آرام نمی گرفت.
📋《هِيَ صَارِخَةٌ وَ کَانَ یُحِبُّهُ حُبَّاً شَدِیدَاً، فَضَمَّهَا إلَى صَدرِهِ وَ مَسَحَ دُمُوعَهَا》
♦️سكينه(س) همچنان شيون می کرد و امام حسين(ع) از آنجایی که او را بسيار دوست مى داشت، او را به سينه چسبانيد و اشكهايش را پاك كرد.(۶)
امام حسین(ع) آماده حرکت شد و قدری فاصله گرفت که در این هنگام، سکینه(س) گریه کنان به پدر عرض کرد :
📋《يَا أبَتَاه! قِف لِي هَنِيَئةََ لِأَتَزَوَّدَ مِنكَ، فَهَذَا وِدَاعُ لَا تَلَاقِي بَعدَه》
♦️پدر جان! لحظه ای صبر کن تا از تو بهره ای بگیرم! (تو را خوب ببینم) این وداعی است که بعد از آن دیداری نیست.
📋《وَانكَبَّت عَلَى يَديَهِ وَ رِجلَيهِ تَقَبَّلَهُمَا وَتَبكِي فَبَكَى الحُسَينُ(ع) رَحمَةََ لَهَا، ثُمَّ مَسَحَ دُمُوعُهَا بِكَمِّهِ وَأَخَذَهَا فَتَرَكَهَا فِي حِجرِه وَ مَسَحَ دُمُوعَها بِكَفِّهِ》
♦️سکینه(س) خود را روی دست و پای پدر انداخت و آنها را می بوسید و گریه می کرد.
امام حسین(ع) دلش به حال دخترش سوخت و ایشان نیز گریه کردند و سکینه(س) را به در آغوش کشیدند و به سینه مبارک چسبانید و پیشانی او را بوسید و اشکهایش را با دست مبارکش و سر آستین پاک کرد.(۷)
در این هنگام که امام(ع) کاملا از این صحنه پریشان شده بود، خطاب به دخترش فرمود :
📋《سَیَطُولُ بَعدِی یَا سَکِینَةَ فَاعْلَمِی
مِنْکِ الْبُکَاءُ إِذَا الْحَمَامُ دَهَانِی
لَا تُحْرِقِی قَلْبِی بِدَمْعِکِ حَسْرَهً
مَا دَامَ مِنِّی الرُّوحُ فِی جُثْمَانِی
وَ إِذَا قُتِلْتُ فَأَنْتِ أَوْلَى بِالَّذِی
تَأْتِینَهُ یَا خَیْرَهَ النِّسْوَانِ》
♦️ای سکینه! بدان که پس از من، گریه تو طولانی خواهد بود.
@AsnadolMasaeb
ادامه مطالب :👇
تا زمانی که جان در بدن دارم مرا با اشک حسرت بار خود مسوزان.
ای بهترین زنان! آنگاه که من کشته شدم، تو برای گریه سزاوارتری!(۸)
امام حسین(ع) راهی میدان نبرد شد، طولی نکشید که مرکب ایشان به حالت خون آلود و پریشان، بدون امام(ع) به سمت خیمه ها آمد.
خوارزمی می نویسد :
📋《أَقْبَلَ فَرَسُ الحُسَینِ(ع) وَ قَدْ عَدَا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ أَنْ لَا یُؤْخَذَ فَوَضَعَ نَاصِیَتَهُ فِی دَمِ الحُسَینِ(ع) ثُمَّ أَقْبَلَ یَرْکُضُ نَحْوَ خَیْمَهِ النِّسَاءِ، وَ هُوَ یَصهَلُ وَ یَضْرِبُ الْأَرْضَ بِرَأْسِهِ عِنْدَ الْخَیْمَهِ》
♦️در روز عاشورا؛ اسب امام حسین(ع) از میان لشکر ابن سعد دوید که دستگیر نشود.
پیشانى خود را به خون آن بزرگوار رنگین نمود. سپس به سوی خیمه ی زنان تاخت و نزد خیمه شیهه میکشید و سر خود را به زمین مى کوبید.(۹)
امام زمان(عج) اینگونه وصف می کند :
📋《فَلَمَّا رَاَینَ النِّسَاءُ جَوَادَكَ مَخْزِيَّاً وَ نَظَرْنَ سَرْجِكَ عَلَيْهِ مَلْوِيّاً بَرَزْنَ مِنَ الْخُدُورِ ناشِراتِ الّشُعُورِ عَلَى الْخُدُودِ لاطِمَاتٍ لِلوُجُوهِ سافِراتٍ وَ بِالْعَويلِ دَاعِيَاتٍ》
♦️و زنان خیام مشاهده کردند که؛ اسب تو بلا زده به خیمه ها رسید و در حالی که زنان زين تو را بر اسب واژگونه يافتند، پس اهل خیام آمدند درحالی که خود را پريشان ساخته بودند و گیسوانشان را بر چهره ها ریخته بودند و سيلی بر صورت هايشان مي زدند و با صداي بلند گريه می کردند و ناله و فريادکنان تو را می خواندند.(۱۰)
گویی مرکب امام حسین(ع) آمده بود که خبر شهادت امام حسین(ع) را به اهل خیام برساند و آنان را به سمت قتلگاه ببرد.
در مقاتل آمده است که؛ سکینه(س) خود را بر بالین بدن بی جان پدر رساند.
«ابراهیم بن علی کفعمى» از حضرت سکینه(س) روایت مى کند که وقتی پدرم شهید شد، آن بدن نازنین را در آغوش گرفتم و حالت اغماء برایم روى داد، در آن حال شنیدم که پدرم مى فرمود :
📋《شِیْعَتِی مَهْمِا شَرِبْتُم مَاءِ عَذْبٍ فَأَذکُرُونِی،
اَوْ سَمِعْتُم بِغَرِیبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونِی》
♦️ای شیعیان من! هنگامی که آب گوارا نوشیدید، مرا یاد کنید.
و یا هنگامی که از غریبی یا شهیدی خبری شنیدید، بر من ندبه کنید.
📋《فَأَنَا السِّبْطُ الَّذِی مِنْ غَیْرِ جُرْمٍ قَتِلُونِی،
وَ بِجَردِ الخَیْلِ بَعْد القَتْلِ عَمْدَاً سَحِقُوُنِی》
♦️من، نوه ی رسول اکرم(ص) هستم که مرا بی گناه کشتند و پس از آن از روی عمد، مرا پایمال سمّ اسبان کردند.(۱۱)
📋《ثُمَّ إِنَّ سُكَيْنَةَ اعْتَنَقَتْ جَسَدَ أَبِيهَا الْحُسَيْنِ(ع) فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ》
♦️حضرت سكينه(س) پيكر پدرش امام حسين(ع) را در آغوش كشيد، اما گروهى از اعراب اجتماع كردند و سكينه(س) را از روی بدن پدرش کنار زدند.(۱۲)
حضرت سکینه(س) آخرین یادگار و بازمانده حادثه غم انگیز کربلاست.
هر چند امام محمدباقر(ع) نیز در کربلا حضور داشته است و یعقوبی در این باره نقل می کند که امام(ع) در پاسخ به سؤال فردی که از ایشان پرسید؛ آیا شما زمان امام حسین(ع) را درک کرده اید؟ فرمود :
📋《قُتِلَ جَدِّی الْحُسَینُ(ع) وَ لِی اَرْبَعُ سِنینَ وَ اِنّی لَاَذْكُرُ مَقْتَلَهُ وَ مَا نَالَنَا فِی ذَلِكَ الْوَقْتِ》
♦️هنگامی كه جدّم امام حسین(ع) به شهادت رسید، من چهار ساله بودم و جریان شهادت آن حضرت(ع) و آنچه در آن روز بر ما گذشت همه را به یاد دارم.(۱۳)
ولی امام محمد باقر(ع) در سال ۱۱۴ قمری به شهادت رسیده است.(۱۴)
و حضرت سکینه(س) در سال ۱۱۷ هجری وفات نموده است.(۱۵)
و از این جهت، ایشان آخرین بازمانده کربلا محسوب می شود.
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
تو کیستی؟ چراغ بهشت مدینه ای
آیینه دار حُسن حسینی، سکینه ای
باید به رتبه زینب ثانی بخوانمت
چون عمه ات به صبر نداری قرینه ای
در آسمان صبر فروزنده کوکبی
بین تمامی اُسرا رکن زینبی
دشمن ذلیل عزّ و وقار سکینه است
فریاد کربلای حسینی به سینه است
در مکتب مجاهدت و صبر و ابتلا
ایثار و استقامت و ایمان گزینه است
هر چند درد و رنج اسارت کشیده ای
تو خصم را به بند حقارت کشیده ای
هر خانه ای که هست رباب و سکینه اش
باشد صفای روضه شهر مدینه اش
قلب حسین و چشم و چراغ مدینه ای
سر تا قدم جلال و وقار و سکینه ای
👤سازگار
📚منابع :
۱)تاريخ مدينه دمشق ابن عساكر، ج۶۹، ص۱۱۹
۲)الإرشاد شيخ مفيد، ج۲، ص۱۳۵
۳)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۷
۴)مقتل الحسين(ع) مقرّم، ص۳۰۷
۵)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۷
۶)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۱۰۹
۷)المجالس الفاخرة، شرف الدين، ج۱، ص۲۸۵
۸)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۱۰۹
۹)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲، ص۳۷
۱۰)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۲۴۰
۱۱)المصباح کفهمی، ص۷۴۱
۱۲)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۸۰
۱۳)تاریخ یعقوبى، ج۲، ص۳۲۰
۱۴)فرق الشیعة نوبختی، ص۶۱
۱۵)تاریخ مدینه دمشق ابن عساکر، ج۶۹، ص۴۲۱
@AsnadolMasaeb