✨💠✨💠💎💠✨💠✨
📋بیست و چهارم ماه ذی الحجه سال دهم هجری، نزول #آیه_ولایت ،جریان خاتم بخشی حضرت امیرالمومنین #امام_علی_علیه_السلام در هنگام نماز!👇
#وقایع_ماه_ذی_الحجه
@AsnadolMasaeb
✅مرحوم شیخ مفید واقعه خاتم بخشی امام علی(ع) در حین نماز را روز بیست و چهارم ذی الحجه می داند.(۱)
حاکم حسکانی در شان نزول آیه ولایت می نویسد :
ابن عباس نقل می کند که؛
📋《أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص) صَلَّى يَوْماً بِأَصْحَابِهِ صَلَاةَ الظُّهْرِ وَ انْصَرَفَ هُوَ وَ أَصْحَابُهُ فَلَمْ يَبْقَ فِي الْمَسْجِدِ غَيْرُ عَلِيٍّ(ع) قَائِماً يُصَلِّي بَيْنَ الظُّهْرِ وَ الْعَصْرِ》
♦️روزی حضرت رسول اکرم(ص) در مسجد به همراه اصحاب نماز ظهر را اقامه کردند و بعد از اتمام نماز به همراه اصحاب از مسجد خارج شدند و کسی غیر از امام علی(ع) در مسجد باقی نماند.
در حالی که علی(ع) در حال قیام، مشغول اقامه نماز بین ظهر و عصر بود.
📋《إِذْ دَخَلَ الْمَسْجِدَ فَقِيرٌ مِنْ فُقَرَاءِ الْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يَرَ فِي الْمَسْجِدِ أَحَداً خَلَا عَلِيّاً(ع) فَأَقْبَلَ نَحْوَهُ فَقَالَ : يَا وَلِيَّ اللَّهِ بِالَّذِي يُصَلَّى لَهُ أَنْ تَتَصَدَّقَ عَلَيَّ بِمَا أَمْكَنَكَ؟!!》
♦️در این هنگام سائلی از فقیران مسلمین به مسجد آمد و کسی را غیر از علی(ع) در مسجد ندید.
پس به سوی او رفت و گفت :
ای ولی خدا! سوگند به کسی که برای او نماز خوانده می شود، آن مقدار که توان داری به من صدقه ای بده!
📋《وَ لَهُ خَاتَمٌ عَقِيقٌ يَمَانِيٌّ أَحْمَرُ كَانَ يَلْبَسُهُ فِي الصَّلَاةِ فِي يَمِينِهِ فَمَدَّ يَدَهُ فَوَضَعَهَا عَلَى ظَهْرِهِ وَ أَشَارَ إِلَى السَّائِلِ بِنَزْعِهِ، فَنَزَعَهُ وَ دَعَا لَهُ》
♦️همراه امیرمؤمنان(ع) انگشتری از عقیق یمانی بود که مولا همیشه آن را همراه نماز در دست راست مبارک می کرد.
در این هنگام حضرت(ع) دست مبارکش را دراز کرد و پشت دست را که انگشتر کاملا نمایان بود، نشان داد و به سائل اشاره کرد که آن را از انگشت بیرون بیاورد.
پس سائل چنین کرد و و انگشتر را گرفت و برای مولا دعا نمود و از مسجد خارج شد.
در این هنگام جبرائیل نازل شد و گفت :
📋《لَقَدْ بَاهَى اللَّهُ بِكَ مَلَائِكَتَهُ الْيَوْمَ》
♦️خداوند امروز به واسطه تو بر فرشتگانش مباهات می کند.
سپس آیه ولایت را به خدمت رسول اکرم(ص) وحی نمود و گفت :
📋《إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُون》
♦️همانا ولیّ شما تنها خدا و فرستاده اوست و همچنین کسانی که ایمان آوردهاند، یعنی همان کسانی که نماز برپا میدارند و زكات می دهند، در حالی كه در رکوع نماز هستند.(مائده،۵۵)(۲)
حضرت رسول اکرم(ص) برای پیدا کردن مصداق واقعی آیه شریفه، با جمعی از یاران خود به مسجد آمدند.
آن ها سائلی را دیدند که از درب مسجد بیرون می آید.
حضرت(ص) به او فرمود :
📋《هَلْ أَعْطَاكَ أَحَدٌ شَيْئاً؟》
♦️آیا کسی چیزی به تو داد؟
سائل گفت : آری!
آن حضرت(ص) پرسید : چه چیزی داد؟
سائل گفت : این انگشتر را!
آن حضرت(ص) فرمود :
📋《مَن أَعْطَاكَهُ؟》
♦️چه کسی این را به تو داد؟
سائل گفت : آن که در حال نماز است و به امیرمؤمنان(ع) اشاره کرد.
آن حضرت(ص) فرمود : در چه حالتی بود؟
سائل گفت : در حال رکوع!
حضرت رسول اکرم(ص) که می دید نشانه های آیه، بر علیّ بن ابی طالب(ع) انطباق پیدا کرده است، بی درنگ تکبیر گفت و اهل مسجد به دنبال تکبیر آن حضرت(ص) تکبیر گفتند.(۳)
برو ای گدای مسکین، درِ خانه علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرَم گدا را!
👤شهریار
📚منابع:
۱)مَسارّ الشیعة شیخ مفید، ص۲۳
۲)شواهد التنزيل حاکم حسکانی، ج۱، ص۲۱۲
۳)مجمع البیان طبرسی، ج۳، ص۳۶۲
@AsnadolMasaeb
👤حسرت خلیفه دوم!👇
✅بعد از نزول آیه ۵۵ سوره مائده که معروف به آیه ولایت است؛
📋《إِنَّمٰا وَلِيُّكُمُ اَللّٰهُ وَ رَسُولُهُ وَ اَلَّذِينَ آمَنُوا اَلَّذِينَ يُقِيمُونَ اَلصَّلاٰةَ وَ يُؤْتُونَ اَلزَّكٰاةَ وَ هُمْ رٰاكِعُونَ》واشاره به جریان انگشتر دادن امام علی(ع) در حالت رکوع به سائل دارد، بعدها در زمان حیات حضرت رسول اکرم(ص) این عمل توسط عمر بن خطاب نيز چندين بار انجام شد؛ تا در مورد او نیز آيه ای نازل شود!
💍نقل است که عمر گفته است؛
📋《وَ اللهِ لَقَدْ تَصَدَّقْتُ بِاَرْبَعیِنَ خَاتَمَاً وَ اَنَا رَاکِعٌ لِیَنْزِلَ فِیَّ مَا نَزَلَ فِی عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِبٍ(ع) فَمَا نَزَلَ》
♦️به خدا سوگند! چهل انگشتر در حال رکوع دادم تا درحق من نیز آنچه در حق علی بن ابی طالب(ع) نازل شده است، نازل شود؛ ولی نازل نشد.(۱)
⁉️از این سخن عمر معلوم میشود که او نیز به این فضیلت خاص امام علی(ع) اعتراف داشته و چون نمیتوانست این فضیلت را انکار نماید؛ لذا سعی میکرد او نیز صاحب فضیلتی اینچنینی باشد!
با زاغ بگویید؛ نگوید سخن از قاف
کاین لقمه به اندازه کام همه کس نیست!
👤نظریان
📚منبع:
۱)امالی شیخ صدوق، ص۱۸۶
@AsnadolMasaeb
📆روز بیست و پنجم ماه ذی الحجه سال دهم هجری قمری، نزول #سوره_هل_اتی در شان امام علی(علیه السلام) و حضرت فاطمه(سلام الله علیها) و حسنین(علیهما السلام) :👇
@AsnadolMasaeb
✅امام باقر(علیه السلام) در شان نزول سوره (هل اتی) می فرماید :
📋《مَرِضَ [یَومَاً] اَلْحَسَنُ(ع) وَ اَلْحُسَيْنُ(ع) وَ هُمَا صَبِيَّانِ صِغَارٌ فَعَادَهُمَا رَسُولُ اَللَّهِ(ص) وَ مَعَهُ رَجُلاَنِ》
♦️روزی امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در دوران کودکی بیمار شدند.
حضرت رسول اکرم(ص) همراه دو نفر از اصحاب از آنها عیادت کردند.
یکی از آنان به امام علی(ع) گفت :
📋《يَا أَبَا اَلْحَسَنِ(ع)! لَوْ نَذَرْتَ فِي اِبْنَيْكَ نَذْراً إِنِ اَللَّهُ عَافَاهُمَا》
♦️ای ابالحسن(ع)! چه خوب بود برای شفای دو فرزندت نذری برای خدا می کردی!
امام علی(ع) فرمود :
📋《أَصُومُ ثَلاَثَةَ أَيَّامٍ شُكْراً لِلَّهِ تَعَالَى وَ كَذَلِكَ قَالَتْ فَاطِمَةُ(س) وَ قَالَ اَلصَّبِيَّانِ وَ نَحْنُ أَيْضاً نَصُومُ ثَلاَثَةَ أَيَّامٍ وَ كَذَلِكَ قَالَتْ جَارِيَتُهُمْ فِضَّةُ》
♦️نذر می کنم اگر خوب شدند سه روز را روزه بگیرم.
حضرت فاطمه(س) نیز چنین فرمود و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) هم فرمودند : ما نیز سه روز روزه می گیریم.
فضه، کنیز آنان، نیز همین نذر را کرد.
📋《فَأَلْبَسَهُمَا اَللَّهُ اَلْعَافِيَةَ فَأَصْبَحُوا صِيَاماً وَ لَيْسَ عِنْدَهُمْ طَعَامٌ فَانْطَلَقَ عَلِيٌّ(ع) إِلَى جَارٍ لَهُ مِنَ اَلْيَهُودِ يُقَالُ لَهُ شَمْعُونُ يُعَالِجُ اَلصُّوفَ》
♦️چندی نگذشت که امام حسن(ع) و امام حسین(ع) شفا یافتند.
همه به نذر خود وفا کردند و روزه گرفتند، اما برای افطار چیزی در خانه نبود.
امام علی(ع) نزد یکی از همسایگان یهودی اش که پشم باف بود و شمعون نام داشت رفت و به ایشان فرمود :
📋《هَلْ لَكَ أَنْ تُعْطِيَنِي جِزَّةً مِنْ صُوفٍ تَغْزِلُهَا لَكَ اِبْنَةُ مُحَمَّدٍ(ص) بِثَلاَثَةِ أَصْوَاعٍ مِنْ شَعِيرٍ؟》
♦️آیا حاضری دختر محمد(ص) مقداری پشم برای تو بریسد و تو در برابرش کمی جو بدهی؟
شمعون یهودی گفت :
📋《نَعَم! فَأَعْطَاهُ》
♦️بله! و به امام(ع) کمی پشم داد.
📋《فَجَاءَ بِالصُّوفِ وَ اَلشَّعِيرِ وَ أَخْبَرَ فَاطِمَةَ(س) فَقَبِلَتْ وَ أَطَاعَتْ ثُمَّ عَمَدَتْ فَغَزَلَتْ ثُلُثَ اَلصُّوفِ ثُمَّ أَخَذَ صَاعاً مِنَ اَلشَّعِيرِ فَطَحَنَتْهُ وَ عَجَنَتْهُ وَ خَبَزَتْ مِنْهُ خَمْسَةَ أَقْرَاصٍ لِكُلِّ وَاحِدٍ قُرْصاً وَ صَلَّى عَلِيٌّ(ع) مَعَ اَلنَّبِيِّ(ص) اَلْمَغْرِبَ ثُمَّ أَتَى مَنْزِلَهُ فَوُضِعَ اَلْخِوَانُ وَ جَلَسُوا خَمْسَتُهُمْ》
♦️امام على(ع) پشم و به مقدار سه صاع جو هم به منزل آورد و موضوع را به حضرت فاطمه(س) گفت و حضرت فاطمه(س) نیز پذيرفت.
حضرت فاطمه(س) یک سوم آن پشم را ریسید و یک صاع جو از شمعون گرفت و آن را آرد کرد و با آن پنج قرص نان پخت.
برای هر نفر یک قرص نان!
امام علی(ع) نماز مغرب را با حضرت رسول اکرم(س) به جا آورد و سپس به منزل آمد.
سفره را گستردند و هر پنج نفر سر سفره نشستند.
📋《فَأَوَّلُ لُقْمَةٍ كَسَرَهَا عَلِيٌّ(ع) إِذَا مِسْكِينٌ قَدْ وَقَفَ بِالْبَابِ فَقَالَ : اَلسَّلاَمُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ بَيْتِ مُحَمَّدٍ(ص) أَنَا مِسْكِينٌ مِنْ مَسَاكِينِ اَلْمُسْلِمِينَ أَطْعِمُونِي مِمَّا تَأْكُلُونَ أَطْعَمَكُمُ اَللَّهُ مِنْ مَوَائِدِ اَلْجَنَّةِ》
♦️هنگامی که حضرت امیرالمومنین(ع) اولین تکه را کندند، ناگاه مسکینی در خانه را زد و گفت : سلام بر شما ای اهل بیت محمد(ص)!
من مسلمان مسکینی هستم، از آنچه میخورید به من نیز بخورانید، خداوند از نعمتهای بهشت به شما بدهد!
امام على(ع) آن قطعه نان را از دست بر زمين نهاد و چنين فرمود :
📋《فَاطِمُ ذَاتَ اَلْمَجْدِ وَ اَلْيَقِينِ! يَا بِنْتَ خَيْرِ اَلنَّاسِ أَجْمَعِينَ! أَ مَا تَرَيْنَ اَلْبَائِسَ اَلْمِسْكِينَ جَاءَ إِلَى اَلْبَابِ لَهُ حَنِينٌ يَشْكُو إِلَى اَللَّهِ وَ يَسْتَكِينُ يَشْكُو إِلَيْنَا جَائِعٌ حَزِينٌ كُلُّ اِمْرِئٍ بِكَسْبِهِ رَهِينٌ مَنْ يَفْعَلِ اَلْخَيْرَ يَقِفْ سَمِينٌ مَوْعِدُهُ فِي جَنَّةٍ رَهِينٌ حَرَّمَهَا اَللَّهُ عَلَى اَلضَّنِينِ وَ صَاحِبُ اَلْبُخْلِ يَقِفْ حَزِينٌ تَهْوِي بِهِ اَلنَّارُ إِلَى سِجِّينٍ شَرَابُهَا اَلْحَمِيمُ وَ اَلْغِسْلِينُ》
♦️اى فاطمه(س) كه داراى يقين و بزرگى هستى و اى دختر گزينهترين همۀ مردم!
آيا اين مستمند درمانده را كه بر در ايستاده و با آواى اندوهگين به خداوند شكايت مىكند و با گرسنگى و اندوه از ما يارى مىخواهد مىبينى؟
و هر كسى در گرو كردار خويش است و هر كس نيكى كند در موقف شاد و خرم مىايستد و وعدهگاه او بهشت است و خداوند بهشت را بر بخيل حرام فرموده است.
شخص بخيل در موقف اندوهگين است و آتش او را به دوزخ فرا مىكشد.
نوشيدنى او آشاميدنىهاى بسيار گرم و بوناک است.
@AsnadolMasaeb
ادامه مطالب :👇
حضرت فاطمه(س) در پاسخ ایشان اين ابيات را فرمود :
📋《أَمْرُكَ سَمْعٌ يَا اِبْنَ عَمِّ وَ طَاعَةٌ مَا بِيَ مِنْ لَوْمٍ وَ لاَ وَ ضَاعَةٍ غَذِيتُ بِاللُّبِّ وَ بِالْبَرَاعَةِ أَرْجُو إِذَا أُشْبِعْتُ مِنْ مَجَاعَةٍ أَنْ أَلْحَقَ اَلْخِيَارَ وَ اَلْجَمَاعَةَ وَ أَدْخُلَ اَلْجَنَّةَ فِي شَفَاعَةٍ》
♦️اى پسر عمو! فرمان تو شنيدنى و پذيرفتنى است و بر من هيچ پستى و كار نكوهيده نيست.
من با خرد و نيكوكارى پرورش يافتهام و اميدوارم كه چون گرسنه اى را سير كنم به نيكان و گزيدگان ملحق شوم و به بهشت درآيم و مقام شفاعت داشته باشم.
📋《وَ عَمَدَتْ إِلَى مَا كَانَ عَلَى اَلْخِوَانِ فَدَفَعَتْهُ إِلَى اَلْمِسْكِينِ وَ بَاتُوا جِيَاعاً وَ أَصْبَحُوا صِيَاماً لَمْ يَذُوقُوا إِلاَّ اَلْمَاءَ اَلْقَرَاحَ ثُمَّ عَمَدَتْ إِلَى اَلثُّلُثِ اَلثَّانِي مِنَ اَلصُّوفِ فَغَزَلَتْهُ ثُمَّ أَخَذَتْ صَاعاً مِنَ اَلشَّعِيرِ فَطَحَنَتْهُ وَ عَجَنَتْهُ وَ خَبَزَتْ مِنْهُ خَمْسَةَ أَقْرَاصٍ لِكُلِّ وَاحِدٍ قُرْصاً وَ صَلَّى عَلِيٌّ(ع) اَلْمَغْرِبَ مَعَ اَلنَّبِيِّ(ص) ثُمَّ أَتَى مَنْزِلَهُ فَلَمَّا وُضِعَ اَلْخِوَانُ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ جَلَسُوا خَمْسَتُهُمْ فَأَوَّلُ لُقْمَةٍ كَسَرَهَا عَلِيٌّ(ع) إِذَا يَتِيمٌ مِنْ يَتَامَى اَلْمُسْلِمِينَ قَدْ وَقَفَ بِالْبَابِ فَقَالَ اَلسَّلاَمُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ بَيْتِ مُحَمَّدٍ(ص)!
أَنَا يَتِيمٌ مِنْ يَتَامَى اَلْمُسْلِمِينَ أَطْعِمُونِي مِمَّا تَأْكُلُونَ أَطْعَمَكُمُ اَللَّهُ مِنْ مَوَائِدِ اَلْجَنَّةِ》
♦️حضرت فاطمه(س) برخاست و آنچه در سفره بود به آن مستمند داد و همگان آن شب را گرسنه گذراندند و فرداى آن روز هم روزه گرفتند و حال آنكه در شب هم جز آب خالى چيزى نياشاميده بودند.
آنگاه حضرت فاطمه(س) يك سوم ديگر از آن پشم را ریسید و يك صاع ديگر جو برداشت و دستاس و خمير كرد و پنج گرده نان پخت كه براى هر كس يك گرده بود.
امام على(ع) همچنان نماز مغرب را با حضرت رسول اکرم(ص) به جا آورد و به خانهاش آمد و وقتی سفره گستردند و نشستند، نخستين لقمه اى كه امام على(ع) از آن نان برگرفت، يتيمى از يتيمان مسلمانان بر در آمد و گفت : اى اهل بيت محمد(ص)! بر شما درود باد!
من يتيمى از يتيمان مسلمانانم و از آنچه مىخوريد به من نیز بخورانيد، خدايتان از خوراكهاى بهشتى روزى فرمايد.
امام على(ع) آن قطعه نان را از دست بر زمين نهاد و چنين فرمود :
📋《فَاطِمُ بِنْتَ اَلسَّيِّدِ اَلْكَرِيمِ، بِنْتَ نَبِيٍّ لَيْسَ بِالزَّنِيمِ، قَدْ جَاءَنَا اَللَّهُ بِذَا اَلْيَتِيمِمَنْ، يَرْحَمِ اَلْيَوْمَ فَهُوَ رَحِيمٌ، مَوْعِدُهُ فِي اَلْجَنَّةِاَلنَّعِيمِ، حَرَّمَهَا اَللَّهُ عَلَى اَللَّئِيمِ وَ صَاحِبُ اَلْبُخْلِ يَقِفْ ذَمِيمٌ، تَهْوِي بِهِ اَلنَّارُ إِلَى اَلْجَحِيمِ شَرَابُهُ اَلصَّدِيدُ وَ اَلْحَمِيمُ》
♦️اى فاطمه(س)! اى دختر سيد بزرگوار! اى دختر پيامبرى كه هرگز آلايشى نداشته است!
خداوند يتيمى پيش ما فرستاد و هر كس امروز رحم كند، رحيم است و وعدهگاه او در بهشت نعمتهاى بهشتى است كه خداوند آنها را بر شخص پست حرام كرده است.
آدم بخيل نكوهيده است و آتش او را به جحيم فرا مىخواند و آشاميدنى او آشاميدنيهاى بسيار گرم و بوناك است.
حضرت فاطمه(س) نیز چنين فرمود :
📋《فَسَوْفَ أُعْطِيهِ وَ لاَ أُبَالِي وَ أُوثِرُ اَللَّهَ عَلَى عِيَالِي》
♦️هم اكنون به او عطا مىكنم و باك ندارم و خداوند را بر بستگان خويش بر مىگزينم.
📋《وَ عَمَدَتْ فَاطِمَةُ(س) فَغَزَلَتِ اَلثُّلُثَ اَلْبَاقِيَ مِنَ اَلصُّوفِ وَ طَحَنَتِ اَلصَّاعَ اَلْبَاقِيَ وَ عَجَنَتْهُ وَ خَبَزَتْ مِنْهُ خَمْسَةَ أَقْرَاصٍ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ قُرْصاً وَ صَلَّى اَلْمَغْرِبَ مَعَ اَلنَّبِيِّ(ص) ثُمَّ أَتَى مَنْزِلَهُ فَقَرَّبَ إِلَيْهِ اَلْخِوَانَ وَ جَلَسُوا خَمْسَتُهُمْ》
♦️سپس حضرت فاطمه(س) برخاست و آنچه در سفره بود به آن يتيم عنايت كرد و همگى گرسنه ماندند و چيزى جز آب خالى نياشاميدند، و فرداى آن روز هم روزه گرفتند.
حضرت فاطمه(س) باقى ماندۀ پشم را ریسید و يك صاع باقى مانده از جو را دستاس و خمير كرد و پنج گرده نان فراهم آورد.
امام على(ع) نماز مغرب را با حضرت رسول اکرم(ص) به جا آورد و به خانه آمد و نزديك سفره همگى با هم نشستند.
📋《فَأَوَّلُ لُقْمَةٍ كَسَرَهَا عَلِيٌّ(ع) إِذَا أَسِيرٌ مِنْ أُسَرَاءِ اَلْمُشْرِكِينَ قَدْ وَقَفَ بِالْبَابِ فَقَالَ :
اَلسَّلاَمُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ بَيْتِ مُحَمَّدٍ(ص)!
تَأْسِرُونَنَا وَ تَشُدُّونَنَا وَ لاَ تُطْعِمُونَنَا؟》
♦️نخستين لقمه كه امام على(ع) از آن نان گرفت يكى از اسيران مشركان آمد و بر در خانه ايستاد و گفت : اى خاندان محمد(ص)! سلام بر شما باد.
ما را به اسيرى مىگيريد و خوراكى به ما نمىدهيد؟!
@AsnadolMasaeb
ادامه مطالب :👇
امام على(ع) آن قطعه نان را از دست بر زمين نهاد و چنين فرمود :
📋《فَاطِمُ بِنْتَ اَلنَّبِيِّ(ص) اَلْأَحْمَدِ، بِنْتَ نَبِيٍّ سَيِّدٍ مُسَدَّدٍ، قَدْ جَاءَكَ اَلْأَسِيرُ لَيْسَ يُهْدَى مُكَبَّلاً فِي غُلِّهِ مُقَيَّدٌ، يَشْكُو إِلَيْنَا اَلْجُوعَ قَدْ تَقَدَّدَ، مَنْ يُطْعِمِ اَلْيَوْمَ يَجِدْهُ فِي غَدٍ عِنْدَ اَلْعَلِيِّ اَلْوَاحِدِ اَلْمُوَحَّدِ، مَا يَزْرَعُ اَلزَّارِعُ سَوْفَ يَحْصُدُ فَأَعْطِيِنْ لاَ تَجْعَلِيهِ يَنْكُدُ حَتَّى تُجَازَيْ بِالَّذِي يُنَفَّذُ》
♦️ای فاطمه(س)! ای دختر محمد(ص) مرسل!
اى دختر پيامبر سرور استوار! اسيرى به اينجا آمده است كه به جاى ديگر رهنمون نمىشود و در غل و زنجير بسته است و از گرسنگى شكايت مىكند و چيزى مىخواهد و هر كس امروز خوراكى به كسى دهد فردا آن را مىيابد.
نزد خداوند يكتاى بلند مرتبه آنچه را كشاورز بكارد به زودى درو خواهد كرد.
به او خوراك بده و مگذار به زحمت افتد تا آنكه به چيزى پاداش داده شوى كه نيست و تمام نمىشود.
حضرت فاطمه(ع)به ایشان چنين پاسخ داد :
📋《لَمْ يَبْقَ مِمَّا كَانَ غَيْرُ صَاعٍ قَدْ دَبِرَتْ كَفِّي مَعَ اَلذِّرَاعِي شِبْلاَيَ وَ اَللَّهِ هُمَا جِيَاعٌيَا رَبِّ لاَ تَتْرُكْهُمَا ضَيَاعٌ أَبُوهُمَا لِلْخَيْرِ ذُو اِصْطِنَاعٍ عَبْلُ اَلذِّرَاعَيْنِ طَوِيلُ اَلْبَاعِ وَ مَا عَلَى رَأْسِيَ مِنْ قِنَاعٍ إِلاَّ عَبَاءٌ نَسْجُهَا بِصَاعٍ》
♦️از آنچه آوردهاى جز يك صاع باقى نمانده است. كف دست و مچ من تاول زده است.
به خدا سوگند دو پسرم گرسنهاند.
خداوندا! آن دو را تباه مگردان.
پدرشان هم در كار خير همواره كارهاى نو و تازه مىآورد، مچهاى دستش سطبر و بخشنده است.
بر سر من سراندازى نيست جز آنچه كه به دست خود بافتهام.
📋《وَ عَمَدُوا إِلَى مَا كَانَ عَلَى اَلْخِوَانِ فَأَعْطَوْهُ وَ بَاتُوا جِيَاعاً وَ أَصْبَحُوا مُفْطِرِينَ وَ لَيْسَ عِنْدَهُمْ شَيْءٌ》
♦️سپس برخاستند و آنچه در سفره بود به آن اسير دادند و شب را گرسنه گذراندند و فرداى آن روز هر چند روزه نداشتند، چيزى هم براى خوردن نداشتند.(۱)
📋《فَلَمَّا كَانَ اَلْيَوْمُ اَلرَّابِعُ وَ قَدْ وَفَوْا نَذْرَهُمْ أَخَذَ عَلِيٌّ(ع) بِيَدِهِ اَلْيُمْنَى اَلْحَسَنَ(ع) وَ بِيَدِهِ اَلْيُسْرَى اَلْحُسَيْنَ(ع) وَ أَقْبَلَ عَلَى رَسُولِ اَللَّهِ(ص) وَ هُمْ يَرْتَعِشُونَ كَالْفِرَاخِ مِنْ شِدَّةِ اَلْجُوعِ》
♦️صبح روز چهارم که شد، امام علی(ع) دست امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را گرفت، و نزد حضرت رسول اکرم(ص) آمدند.
حضرت رسول اکرم(ص) وقتی بچهها را دید که مانند جوجه ضعیف از شدت گرسنگی میلرزیدند.
حضرت رسول اکرم(ص) هنگامی که آنان را اینگونه دید، فرمود :
📋《يَا أَبَا اَلْحَسَنِ(ع)! مَا أَشَدَّ مَا يَسُوءُنِي مَا أَرَى بِكُمْ!》
♦️ای ابالحسن(ع)! چقدر بر من دشوار میآید که من شما را به چنین حالی ببینم.
آنگاه با امام علی(ع) و کودکان به طرف خانه حضرت فاطمه(س) رفتند.
📋《وَ هِيَ فِي مِحْرَابِهَا وَ قَدْ لَصِقَ ظَهْرُهَا بِبَطْنِهَا مِنْ شِدَّةِ اَلْجُوعِ وَ غَارَتْ عَيْنَاهَا بِالدُّمُوعِ》
♦️و او را در محراب خود یافتند، و از شدت گرسنگی ضعیف شده و چشمهایش گود افتاده بود، و حضرت(ص) از مشاهده این حال ناراحت شدند.
در همین بین جبرئیل نازل شد، و عرضه داشت :
📋《يَا مُحَمَّدُ(ص)! خُذْ مَا هَنَّأَكَ اَللَّهُ فِي أَهْلِ بَيْتِكَ، فَأَقْرَأَهُ هَلْ أَتىٰ إِلَى آخِرِ اَلسُّورَةِ》
♦️ای محمد(ص)! این سوره را بگیر! خدا تو را در داشتن چنین اهل بیتی تهنیت میگوید، آنگاه آیات آغازین سورهی «هل أتی» را قرائت کرد.
📋《..یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیرا..》
♦️برای جلب رضایت خدا، طعام خود را به مسکین و یتیم و اسیر می دهند.
تا رسید به این آیه؛
📋《إِنَّ هَذَا كَانَ لَكُمْ جَزَاء وَكَانَ سَعْیكُم مَّشْكُورًا》
♦️این پاداش شماست و از کوششتان سپاس گزاری شده است.(انسان، آیه ۸)(۲)
👤امام محمد شافعی می سراید :
📋《أَنَا عَبْدٌ لِفَتَىً أُنْزِلَ فِيهِ هَلْ أَتَى،
إلَی مَتَی أَکتُمُهُ؟ أَکتُمُهُ إلَی مَتَی؟》
♦️من غلام آن جوانمردی هستم که درباره ی او سوره ی (هل أتی) نازل شده است!
و این را تاکی آن را پنهان کنم؟ تا کی؟ تا کی؟(۳)
📚منابع :
۱)روضة الواعظین ابن فتّال نیشابوری، ج۱، ص۱۶۰
۲)عمدة عيون صحاح الأخبار ابن بطریق، ج۱، ص۳۴۵
۳)دیوان امام شافعی، ص۲۶۳
@AsnadolMasaeb
1⃣3⃣روز بیست و سوم ماه ذی الحجه سال ۶۰ هجری قمری، کاروان #امام_حسین_علیه_السلام به وادی «زُبالة» رسیدند.👇
#روز_شمار_عاشورا
@AsnadolMasaeb
✅در این روز حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) با اهل بیت و یاران خود به منزل «زباله» رسیدند.
شیخ مفید می نویسد :
صبح هنگام زمانی که امام حسین(ع) قصد عزیمت از منزلگاه «ثعلبیه» را به سمت «زباله» داشتند، به یاران و جوانان سپاه خود فرمودند :
📋《أَكْثِرُوا مِنَ اَلْمَاءِ!》
♦️آب فراوان با خود حمل کنید!
📋《فَاسْتَقَوْا وَ أَكْثَرُوا ثُمَّ اِرْتَحَلُوا فَسَارَ حَتَّى اِنْتَهَى إِلَى زُبَالَةَ》
♦️پس آنان آب فراوان با خود برداشتند، سپس به راه افتادند، تا اینکه به منزل «زبالة» رسیدند.
طبق این نقل، در این منزل خبر شهادت جناب مُسلم بن عقیل و هانی بن عروه و همچنین خبر شهادت عبدالله بن یقطر سفیر دیگر امام حسین(علیه السلام)، به حضرت(ع) رسید.
در این هنگام؛ امام حسین(ع) بسیار متاثر شدند و طی خطبه ای کوتاه از باب اتمام حجت، خطاب به اصحاب و یاران خویش فرمودند :
📋《قَدْ أَتَانَا خَبَرٌ فَظِيعٌ! قَتْلُ مُسْلِمِ بْنِ عَقِيلٍ وَ هَانِئِ بْنِ عُرْوَةَ وَ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ يَقْطُرَ وَ قَدْ خَذَلَنَا شِيعَتُنَا فَمَنْ أَحَبَّ مِنْكُمُ اَلاِنْصِرَافَ فَلْيَنْصَرِفْ غَيْرَ حَرِجٍ لَيْسَ عَلَيْهِ ذِمَامٌ》
♦️خبر دلخراش شهادت مسلم و هانى بن عروه و عبداللّٰه بن یقطر به گوش ما رسيد و معلوم شد شيعيان ما از طريق مكّارى وارد شدند و ما را ذليل ساختند.
اينك هر يك از شما كه مىخواهد با كمال ميل و رغبت برگردد، از طرف ما هيچ گونه نگرانى نداشته باشد.
در این هنگام؛
📋《فَتَفَرَّقَ اَلنَّاسُ عَنْهُ وَ أَخَذُوا يَمِيناً وَ شِمَالاً حَتَّى بَقِيَ فِي أَصْحَابِهِ اَلَّذِينَ جَاءُوا مَعَهُ مِنَ اَلْمَدِينَةِ وَ نَفَرٍ يَسِيرٍ مِمَّنِ اِنْضَوَوْا إِلَيْهِ》
♦️مردم كه از اين خبر وحشت اثر با اطلاع شدند دسته دسته به طرف راست و چپ حركت كرده و متفرق شدند و آنها كه باقى ماندند اصحاب آن جناب بودند كه از مدينه ملتزم ركاب شده و كمى از آنها كه در راه شرف حضور دريافته بودند.
در ادامه شیخ مفید در تحلیلی از علت اتمام حجت امام حسین(ع) با یاران و اصحاب خود می نویسد :
📋《وَ إِنَّمَا فَعَلَ ذَلِكَ لِأَنَّهُ عَلِمَ أَنَّ اَلْأَعْرَابَ اَلَّذِينَ اِتَّبَعُوهُ إِنَّمَا اِتَّبَعُوهُ وَ هُمْ يَظُنُّونَ أَنَّهُ يَأْتِي بَلَداً قَدِ اِسْتَقَامَتْ لَهُ طَاعَةُ أَهْلِهِ فَكَرِهَ أَنْ يَسِيرُوا مَعَهُ إِلاَّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ عَلَى مَا يُقْدِمُونَ》
♦️دلیل این کار امام حسین(ع) که ياران خود را از شهادت اين سه رادمرد باخبر ساخت، این بود كه مي دانست اين جمعيت از آن نظر پا به پاى او حركت مىكنند و آهنگ پيروى دارند كه خيال مىكنند، چون به شهرى دربیايند همه مردم شهر سر اطاعت در برابر آن حضرت(ع) فرود مىآورند و مطيع اوامرند و بالاخره شكمها از عزا بيرون خواهند آورد.
امام حسين(ع) مناسب نمی ديدند که اصحابش را بدون اطلاع از چنين پيش آمدى به چنگال دشمن بيندازد، به همين جهت آنان را از بي وفائى كوفيان باخبر ساخت، تا هر كه می خواهد به مقصد خود روانه شود.(۱)
📚منبع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۷۵
@AsnadolMasaeb
2⃣3⃣روز بیست و پنجم ماه ذی الحجه سال ۶۰ هجری قمری، کاروان #امام_حسین_علیه_السلام به وادی «بطن العقبة» رسیدند.👇
#روز_شمار_عاشورا
@AsnadolMasaeb
✅امام حسین(علیه السلام) با کاروان خود بعد از منزلگاه «زباله» به این منطقه رسیدند.
در همین جا بود که پیرمردی از قبیله «بنی عکرمه» بنام عمرو بن لوذان به آن حضرت(ع) برخورد کرد و پرسید : مقصد شما کجاست؟
امام(ع) فرمود : کوفه!
پیرمرد به امام حسین(ع) گفت :
📋《أَنِّي أَنْشُدُكَ اَللَّهَ لَمَّا اِنْصَرَفْتَ، فَوَ اَللَّهِ لاَ تَقْدَمُ إِلاَّ عَلَى اَلْأَسِنَّةِ وَ حَدِّ اَلسُّيُوفِ، فَإِنَّ هَؤُلاَءِ اَلَّذِينَ بَعَثُوا إِلَيْكَ لَوْ كَانُوا كَفَوْكَ مَئُونَةَ اَلْقِتَالِ وَ وَطَّئُوا لَكَ اَلْأَشْيَاءَ فَقَدِمْتَ عَلَيْهِمْ كَانَ ذَلِكَ رَأْياً، فَأَمَّا عَلَى هَذِهِ اَلْحَالِ اَلَّتِي تَذْكُرُهَا فَإِنِّي لاَ أَرَى لَكَ أَنْ تَفْعَلَ!》
♦️تو را به خدا قسم مىدهم كه برگردى!
و الله قدم نمىگذارى مگر بر سر نيزهها و لبه شمشيرها، اگر آنها كه دنبالت فرستادند بار جنگ را از شما مىگرفتند و شرائط و امور را برايتان مهيا مىكردند و بعد شما بر آنها وارد مىشدى اين يك حرفى بود، أمّا با اين حالى كه شما ذكر مىكنى من صلاح نمىدانم شما دست به اين كار بزنى!
📋《يَا عَبْدَ اَللَّهِ! إِنْهَ لَيْسَ يَخْفَى عَلَيَّ، اَلرَّأْيُ مَا رَأَيْتَ، وَ لَكِنَّ اَللَّهَ لاَ يُغْلَبُ عَلَى أَمْرِهِ》
♦️ای بنده خدا! مطلب بر من پوشیده نیست لکن فرمان الهی چنان است که تغییرپذیر نمی باشد.(۱)
امام حسین(ع) در این منزلگاه به مناسبت خوابی که دیدند، و آن را برای اصحاب تعریف نمودند.
ابن اعثم می گوید :
📋《فَلَمَّا كَانَ وَقْتُ السَّحَرِ خَفَقَ الْحُسَيْنُ(ع) بِرَأْسِهِ خَفْقَةً ثُمَّ اسْتَيْقَظَ فَقَالَ : أَ تَعْلَمُونَ مَا رَأَيْتُ فِي مَنَامِي السَّاعَةَ؟》
♦️سحرگاهان امام حسین(ع) را خوابی مختصر ربود.
وقتی بیدار شد، فرمود : میدانید هم اینک در خواب چه دیدم؟
آنان پرسیدند : ای پسر رسول خدا(ص)! چه در خواب دیدید؟
امام حسین(ع) فرمود :
📋《رَأَيْتُ كَأَنَّ كِلَاباً قَدْ شَدَّتْ عَلَيَّ لِتَنْهَشَنِي وَ فِيهَا كَلْبٌ أَبْقَعُ رَأَيْتُهُ أَشَدَّهَا عَلَيَّ وَ أَظُنُّ أَنَّ الَّذِي يَتَوَلَّى قَتْلِي رَجُلٌ أَبْرَصُ مِنْ بَيْنِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ》
♦️در خواب سگهایی را دیدم که بر من حمله آوردهاند و مرا میدرند.
در میان آنها سگ خال خالی بود که بر من بیشتر حمله میآورد، فکر میکنم آنکه قاتل من است، مردی لک و پیس دار از این گروه است.(۲)
📚منابع :
۱)وقعة الطف یوسفی غروی، ص۱۶۷
۲)الفتوح ابن اعثم کوفی، ج۵، ص۱۱۱
@AsnadolMasaeb
3⃣3⃣کاروان #امام_حسین_علیه_السلام روز بیستم و ششم ذی الحجه سال ۶۰ هجری قمری به منزلگاه «شراف» رسیدند:👇
✅منزل شراف در هشت میلی احساء و میان واقصه و قرعاء واقع بوده و در آن، سه چاه آب جوشان و نیز چاههای کم عمق بسیاری بوده که آب باران در آنها جمع می شده است و نسبت به سایر منازل از سرسبزی بیشتری بر خوردار بوده است.(۱)
نقل شده است که؛
📋《أَقْبَلَ اَلْحُسَيْنُ(ع) حَتَّى نَزَلَ شَرَافَ! فَلَمَّا كَانَ فِي اَلسَّحَرِ أَمَرَ فِتْيَانَهُ فَاسْتَقَوْا مِنَ اَلْمَاءِ فَأَكْثَرُوا ثُمَّ سَارُوا مِنْهَا》
♦️کاروان امام حسین(ع) پیش از رسیدن به منزل ذوحسم، یک شب در منزل شراف توقف داشتند و در آن به استراحت پرداختند و هنگام صبح از آنجا حرکت کردند.
امام حسین(ع) در این منزل به جوانانش دستور داد آب بسیاری برداشتند و از آنجا حرکت کردند.(۲)
#روز_شمار_عاشورا
📚منابع :
۱)معجم البلدان یاقوت حموی، ج۳، ص۳۳۱
۲)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۷۶
@AsnadolMasaeb
4⃣3⃣کاروان #امام_حسین_علیه_السلام روز بیست و هفتم ذی الحجه سال ۶۰ هجری قمری به منزلگاه «ذو حُسَم» رسیدند و با لشگر هزار نفری حر بن یزید ریاحی رو به رو شدند!👇
#روز_شمار_عاشورا
@AsnadolMasaeb
✅در این روز امام حسین(ع) به منزل «ذو حُسَم»، ذو حُسی، ذو خشُب، ذو جشمی رسیدند.
هنگامی که خبر آمدن امام حسين(ع)، در کوفه منتشر شد، حرّ بن يزيد به سِمَت فرماندهی هزار نفر از سربازان، برگزيده شد و عبيدالله به او دستور داد، از ورود امام(ع) به کوفه جلوگيری و او را وادار کند که با يزيد بيعت کند.
وقتی کاروان امام حسین(ع) از منزلگاه «شراف» حرکت کرد، اول روز را با شتاب راه پیمودند تا این که روز به میانه رسیدند.
در این هنگام ناگهان مردی از میان کاروان فریاد زد : «الله اکبر!»
امام حسین(ع) نیز تکبیر گفتند و سپس خطاب به آن مرد فرمودند :
📋《لِمَ كَبَّرْتَ؟》
♦️برای چه تکبیر گفتی؟
آن مرد گفت : درخت خرما میبینم!
برخی اصحاب گفتند :
📋《وَ اَللَّهِ إِنَّ هَذَا اَلْمَكَانَ مَا رَأَيْنَا بِهِ نَخْلَةً قَطُّ》
♦️ما هیچگاه در این جا، حتّی یک نخل هم ندیدهایم.
امام(ع) به آنها فرمود : پس به نظر شما او چه دیده است؟
گفتند : اینها طلایه داران لشکر دشمن و گردنهای اسبان آنهاست.
امام (علیهالسّلام) فرمود :
📋《أَنَا وَ اَللَّهِ أَرَى ذَلِكَ!》
♦️به خدا که نظر من نیز همین است.
پس امام حسین(ع) فرمود : آیا در این منطقه پناهگاهی هست که بدان جا پناه ببریم و آن را پشت سرِ خویش نهیم و با این قوم، از یک سمت، مقابله کنیم؟
گفتند : آری! در ناحیهی چپ، منزلی است به نام «ذو حُسَم»!
پس امام حسین(ع) به سرعت در قسمت چپ جاده به طرف «ذو حُسَم» روان شد، سپاه دشمن نیز به طرف این منزل میتاخت، ولی امام حسین(ع) و همراهانش زودتر به این منزل رسیدند.
هنگامي که امام حسين(ع) به منزل ذی حِسم رسيد، دستور داد در آنجا اتراق کرده و خيمه ها را برافراشتند.(۱)
📚منبع :
۱)الإرشاد شیخ مفید، ج۲، ص۷۶
@AsnadolMasaeb
5⃣3⃣کاروان #امام_حسین_علیه_السلام توسط لشگر هزار نفری حر بن یزید ریاحی محاصره شد!👇
#روز_شمار_عاشورا
#حر_بن_یزید_ریاحی_رحمه_الله
@AsnadolMasaeb