eitaa logo
اسناد المصائب
3هزار دنبال‌کننده
979 عکس
303 ویدیو
42 فایل
﴾﷽﴿ 🕌امام رضا(علیه السلام) : «مَنْ تَذَكَّرَ مُصَابَنَا كَانَ مَعَنَا فِی دَرَجَتِنَا يَوْمَ القِيَامَةِ» 📚أمالی شیخ صدوق، ص۷۳ ✍ارائه ی مصائب و مراثی اهل بیت(علیهم السلام) @hosseinifazel نشر و کپی بدون ذکر منبع🚫 📚کانال تاریخ اسلام : @TarikhEslam
مشاهده در ایتا
دانلود
✅هنگامی که عبیدالله نامه عمر بن سعد را خواند، با تعجب گفت : 📋《هَذَا كِتَابُ نَاصِحٍ مُشْفِقٍ عَلَى قَوْمِهِ》 ♦️اين نامۀ خيرخواهى دلسوز بر مردم است! شمر بن ذى الجوشن لعین كه در مجلس حضور داست، برخاست و گفت : 📋《أَ تَقْبَلُ هَذَا مِنْهُ وَ قَدْ نَزَلَ بِأَرْضِكَ وَ إِلَى جَنْبِكَ وَ اَللَّهِ لَئِنْ رَحَلَ مِنْ بِلاَدِكَ وَ لَمْ يَضَعْ يَدَهُ فِي يَدِكَ لَيَكُونَنَّ أَوْلَى بِالْقُوَّةِ وَ لَتَكُونَنَّ أَوْلَى بِالضَّعْفِ وَ اَلْعَجْزِ فَلاَ تُعْطِهِ هَذِهِ اَلْمَنْزِلَةَ فَإِنَّهَا مِنَ اَلْوَهْنِ وَ لَكِنْ لِيَنْزِلْ عَلَى حُكْمِكَ هُوَ وَ أَصْحَابُهُ فَإِنْ عَاقَبْتَ فَأَنْتَ أَوْلَى بِالْعُقُوبَةِ وَ إِنْ عَفَوْتَ كَانَ ذَلِكَ لَكَ》 ♦️آيا اين سخن را از حسين(ع) مى‌پذيرى، اكنون كه به سرزمين تو آمده و پهلوى توست‌؟ به خدا اگر از اين سرزمين بسلامت برود و دست در دست تو نگذارد هر آينۀ نيرومندتر گردد و تو ناتوانتر خواهى شد. پس اين پيشنهادهاى او را مپذير زيرا اين كار نشانۀ سستى است، ولى از او بپذير كه خود و پيروانش به حكم تو گردن نهند، آنگاه اگر تو آنان را كيفر كنى تو بدان سزاوارتر خواهى بود، و اگر از ايشان درگذرى و عفو كنى آنهم بدست تو است! ابن زیاد گفت : 📋《نِعْمَ مَا رَأَيْتَ اَلرَّأْيُ رَأْيُكَ اُخْرُجْ بِهَذَا اَلْكِتَابِ إِلَى عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ فَلْيَعْرِضْ عَلَى اَلْحُسَيْنِ وَ أَصْحَابِهِ اَلنُّزُولَ عَلَى حُكْمِي فَإِنْ فَعَلُوا فَلْيَبْعَثْ بِهِمْ إِلَيَّ سِلْماً وَ إِنْ هُمْ أَبَوْا فَلْيُقَاتِلْهُمْ فَإِنْ فَعَلَ فَاسْمَعْ لَهُ وَ أَطِعْ وَ إِنْ أَبَى أَنْ يُقَاتِلَهُمْ فَأَنْتَ أَمِيرُ اَلْجَيْشِ وَ اِضْرِبْ عُنُقَهُ وَ اِبْعَثْ إِلَيَّ بِرَأْسِهِ》 ♦️خوب پيشنهادى كردى و تدبير همين است كه تو گفتى. اين نامه كه مى‌نويسم به نزد عمر بن سعد ببر كه بايد بر حسين و پيروانش پيشنهاد كند كه تن به حكم من دهند. پس اگر بدان تن دادند آنان را زنده به نزد من فرستد، و اگر سرباز زدند بايد با ايشان بجنگد. اگر عمر بن سعد اين كار را انجام دهد تو فرمانبردار او باش و از دستورش پيروى كن و اگر جنگ را نپذيرفت تو امير و فرمانده لشكر باش و گردن عمر بن سعد را بزن و سر او را براى من بفرست و سپس نامه ای به عمر بن سعد نوشت. عبیدالله نوشت : 📋《أَنِّي لَمْ أَبْعَثْكَ إِلَى اَلْحُسَيْنِ لِتَكُفَّ عَنْهُ وَ لاَ لِتُطَاوِلَهُ وَ لاَ لِتُمَنِّيهِ اَلسَّلاَمَةَ وَ اَلْبَقَاءَ وَ لاَ لِتَعْتَذِرَ لَهُ وَ لاَ لِتَكُونَ لَهُ عِنْدِي شَافِعاً اُنْظُرْ فَإِنْ نَزَلَ حُسَيْنٌ وَ أَصْحَابُهُ عَلَى حُكْمِي وَ اِسْتَسْلَمُوا فَابْعَثْ بِهِمْ إِلَيَّ سِلْماً وَ إِنْ أَبَوْا فَازْحَفْ إِلَيْهِمْ حَتَّى تَقْتُلَهُمْ وَ تُمَثِّلَ بِهِمْ فَإِنَّهُمْ لِذَلِكَ مُسْتَحِقُّونَ وَ إِنْ قُتِلَ اَلْحُسَيْنُ فَأَوْطِئِ اَلْخَيْلَ صَدْرَهُ وَ ظَهْرَهُ فَإِنَّهُ عَاتٍ ظَلُومٌ وَ لَيْسَ أَرَى أَنَّ هَذَا يَضُرُّ بَعْدَ اَلْمَوْتِ شَيْئاً وَ لَكِنْ عَلَيَّ قَوْلٌ قَدْ قُلْتُهُ لَوْ قَتَلْتُهُ لَفَعَلْتُ هَذَا بِهِ فَإِنْ أَنْتَ مَضَيْتَ لِأَمْرِنَا فِيهِ جَزَيْنَاكَ جَزَاءَ اَلسَّامِعِ اَلْمُطِيعِ وَ إِنْ أَبَيْتَ فَاعْتَزِلْ عَمَلَنَا وَ جُنْدَنَا وَ خَلِّ بَيْنَ شِمْرِ بْنِ ذِي اَلْجَوْشَنِ وَ بَيْنَ اَلْعَسْكَرِ فَإِنَّا قَدْ أَمَرْنَاهُ بِأَمْرِنَا وَ اَلسَّلاَمُ》 ♦️من تو را به نزد حسين(ع) نفرستاده‌ام كه خود را از جنگ با او باز دارى و با او به مسامحه رفتار كنى و نه براى اينكه آرزوى سلامت و زندگى براى او داشته باشى، يا عذر براى او بتراشى و در بارۀ او پيش من وساطت كنى. بنگر ببين اگر حسين و همراهانش بدان چه من در بارۀ ايشان حكم كنم تن دهند و تسليم آن گردند، ايشان را به نزد من بفرست، و اگر نپذيرند بر آنان هجوم آور تا ايشان را بكشى و مثله كنى چون سزاوار آن هستند. وقتی حسين كشته شد اسب بر سينه و پشت او بتازان زيرا كه او سركش و ستمكار است و نه پندارم كه اين كار پس از مردن زيانى رساند. ولى چون من با خود گفته‌ام كه اگر او را كشتم چنين كارى با او بكنم، پس اگر تو به اين دستور رفتار كردى پاداش مردى فرمانبردار و پيرو به تو دهيم و اگر آن را نپذيرى دست از كار ما و لشكر ما بكش و لشكر را با شمر واگذار زيرا ما او را امير بر كار خود كرديم و السلام.(۱) 📚منبع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۸۸ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4⃣5⃣روز نهم محرم «تاسوعا» سال ۶۱ هجری قمری، شمر بن ذی الجوشن با دو نامه به کربلا آمد!👇 ۱)جواب نامه عمر بن سعد! ۲)امان نامه برای فرزندان ام البنین(س)! @AsnadolMasaeb
✅شمر در این روز وارد کربلا شد و به نزد عمر بن سعد رفت و نامه عبیدالله بن زیاد را تسلیم وی کرد. هنگامی که عمر بن سعد مفاد نامه را خواند به شمر گفت : 📋《مَا لَكَ وَيْلَكَ لاَ قَرَّبَ اَللَّهُ دَارَكَ قَبَّحَ اَللَّهُ مَا قَدِمْتَ بِهِ عَلَيَّ وَ اَللَّهِ إِنِّي لَأَظُنُّكَ أَنَّكَ نَهَيْتَهُ أَنْ يَقْبَلَ مَا كَتَبْتُ بِهِ إِلَيْهِ وَ أَفْسَدْتَ عَلَيْنَا أَمْرَنَا قَدْ كُنَّا رَجَوْنَا أَنْ يَصْلُحَ لاَ يَسْتَسْلِمْ وَ اَللَّهِ حُسَيْنٌ إِنَّ نَفْسَ أَبِيهِ لَبَيْنَ جَنْبَيْهِ》 ♦️تو را چه شده است؟ واى به حال تو! خدا آواره‌ات كند و تو را زشت گرداند به خاطر آنچه که براى من آورده‌اى! به خدا من گمان دارم همانا تو از پيشنهادى كه من برای عبیدالله نوشته بودم، از پذيرشش جلوگیری کرده ای و كارى را كه ما اميد اصلاح آن را داشتيم بر ما تباه ساختى! به خدا حسين(ع) تسليم كسى نمی شود و همانا جان پدرش در سينۀ اوست و او كسى نيست كه تن به خوارى دهد. شمر در پاسخ گفت : 📋《أَخْبِرْنِي مَا أَنْتَ صَانِعٌ! أَ تَمْضِي لِأَمْرِ أَمِيرِكَ وَ تُقَاتِلُ عَدُوَّهُ وَ إِلاَّ فَخَلِّ بَيْنِي وَ بَيْنَ اَلْجُنْدِ وَ اَلْعَسْكَرِ؟》 ♦️شنیده ام که با او ملاقات داشته ای! اكنون بگو چه خواهى كرد؟ آيا فرمان امير عبیدالله را انجام مي دهى و با دشمنش مي جنگى‌؟ و گر نه به كنارى برو و لشكر را به من واگذار! عمر بن سعد گفت : 📋《لاَ لاَ وَ اَللَّهِ وَ لاَ كَرَامَةَ لَكَ وَ لَكِنْ أَنَا أَتَوَلَّى ذَلِكَ فَدُونَكَ فَكُنْ أَنْتَ عَلَى اَلرَّجَّالَةِ》 ♦️نه! هرگز! چنين نكنم و امارت لشكر را به تو وا نمی گذارم و خودم انجام می دهم و تو امير پيادگان باش. پس عمر بن سعد روز نهم محرم براى جنگ به سوى امام حسين(ع) برخاست و بر این کار مصمم شد.(۱) 📚منبع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۸۷ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5⃣5⃣روز نهم محرم سال ۶۱ هجری قمری، شمر بن ذی الجوشن برای دادن امان نامه برای فرزندان نزدیک سپاه می شود!👇 @AsnadolMasaeb
✅شمر بن ذی الجوشن به همراه امان نامه از طرف عبیدالله بن زیاد به سوی اردوگاه امام حسین(ع) به راه افتاد. وقتی شمر به اردوگاه امام(ع) رسید، و از آنجایی که ام البنین(ع) از قبیله بنى كلاب بود، و شمر نیز به همین قبیله انتساب پیدا مى كرد، بدین جهت، در نزدیكى خیمه گاه امام حسین(ع) با صداى بلند فریاد زد : 📋《أَيْنَ بَنُو أُخْتِنَا؟!!》 ♦️خواهر زادگان من کجایند؟ ولی آن بزرگواران جواب ندادند. امام حسین(ع) كه منظور شمر را دانسته بود، به برادران خود فرمود : 📋《اَجِیبُوهُ وَ اِن کَانَ فَاسِقَاً》 ♦️پاسخ شمر را بدهید اگر چه او فاسق است! آنان گفتند : 📋《مَا تُرِيدُ؟》 ♦️چه می خواهی شمر؟ شمر گفت : 📋《يَا بَنِي اُختِي! أَنتُم آمِنُونَ! فَلاَ تَقتُلوا أنفُسَكُم مَعَ أَخِيكُمُ الحُسَينِ(ع)! وَالزَمُوا طَاعَةَ أمِيرِ المُؤمِنينَ يَزيدَ بنِ مُعَاوِيَةَ》 ♦️ای خواهر زادگان من! شما در امانید! و خود را با برادرتان حسین(ع)، به کشتن ندهید و ملتزم قید طاعت امیرالمؤمنین یزید باشید. حضرت عباس(ع) كه كانون وفادارى و معدن غیرت بود، بر او بانگ زد : 📋《تَبَّت یَداکَ وَ لَعَنَ ما جِئتَ بِهِ مِن اَمانِکَ! یَا عَدُوَّاللهِ! اَتَامُرُنا اَن َنترُکَ اَخَانَا وَ سَیَّدَنا الحُسَینَ بنَ فاطِمَةَ(س) وَ نَدخُلَ فی طاعَةِ الُّلعَناءِ وَ اَولَادِ اللُّعَنَاءِ؟》 ♦️بریده باد دست هاى تو و لعنت خدا بر تو و امان نامه ات! اى دشمن خدا، ما را دستور مى دهى كه از یاری برادر و مولایمان حسین(ع) دست برداریم و سر در طاعت ملعونان و فرزندان ناپاك آنان درآوریم؟(۱) و به نقل شیخ مفید، حضرت عباس(ع) خطاب به شمر لعین فرمود : 📋《لَعَنَكَ اَللَّهُ وَ لَعَنَ أَمَانَكَ! أَ تُؤْمِنُنَا وَ اِبْنُ رَسُولِ اَللَّهِ لاَ أَمَانَ لَهُ؟!!》 ♦️آیا ما را امان مى دهى ولى براى فرزند رسول خدا(ص) امانى نیست؟ 📋《فَرَجَعَ اَلشِّمْرُ لَعَنَهُ اَللَّهُ إِلَى عَسْكَرِهِ مُغْضَباً》 ♦️شمر از پاسخ دندان شكن فرزندان ام البنین، خشمناك شد و به خیمه گاه خویش برگشت.(۲) 👤البته پیشتر برای نیز امان نامه از جانب یزید فرستاده شده بود. ابوالفرج اصفهانی نقل می کند که؛ مادر حضرت علی اکبر(ع)، ليلي بنت ابي مرّه بن عروه بن مسعود ثقفی است، که مادر لیلی، میمونه دختر ابوسفیان است. با این نظر معاویه دایی مادر حضرت علی اکبر(ع) می باشد! باتوجه به همین نسب، روز عاشورا به علی اکبر(ع) پیشنهاد شد که به یزید بپیوندد، ولی او این پیشنهاد را رد کرد و فرمود : 📋《اِنَّ قَرابَةَ رَسُولِ اللهِ(ص) اَحَقُّ اَنْ تُرعَیٰ》 ♦️رعایت خویشاوندی رسول خدا(ص) به حقیقت نزدیک‌تر است.(۳) 📚منابع : ۱)اللهوف سید بن طاووس، ص۸۸         ۲)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۸۹ ۳)مقاتل الطالبیین ابوالفرج اصفهانی، ص۸۶ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6⃣5⃣روز نهم محرم سال ۶۱ هجری قمری، یک روز از دشمن مهلت می خواهد!👇 @AsnadolMasaeb
✅همانطور که گفته شد، بعد از دستور عبیدالله بن زیاد، عمر بن سعد از طرفی برای اینکه فرماندهی سپاه را از دست ندهد و از طرفی هم استانداری ری را هم برای خود تضمین کند، فورا در صدد اطاعت دستور عبیدالله بن زیاد بر آمد. او در عصر روز نهم محرم سپاه خود را آماده جنگ نمود و فرمان آماده باش داد و حتی خطاب به آنان برای تحریک سربازانش گفت : 📋《یَا خَیْلَ اللّهِ! اِرْكَبِی وَ بِالْجَنَّةِ اَبْشِرِی》 ♦️ای لشکریان خدا! سوار شوید که شما را به بهشت بشارت می دهم! در این هنگام؛ وقتی خبر آمادگی دشمن برای حمله به سپاه امام حسین(ع) رسید، ایشان برادرش قمر بنی هاشم حضرت عباس(ع) را فراخواند و به ایشان فرمود : 📋《اِرْكَبْ بِنَفْسِي أَنْتَ! يَا أَخِي! اِرْجِعْ إِلَيْهِمْ فَإِنِ اِسْتَطَعْتَ أَنْ تُؤَخِّرَهُمْ إِلَى غُدْوَةٍ وَ تَدْفَعَهُمْ عَنَّا اَلْعَشِيَّةَ، لَعَلَّنَا نُصَلِّي لِرَبِّنَا اَللَّيْلَةَ وَ نَدْعُوهُ وَ نَسْتَغْفِرُهُ، فَهُوَ يَعْلَمُ أَنِّي كُنْتُ أُحِبُّ اَلصَّلاَةَ لَهُ وَ تِلاَوَةَ كِتَابِهِ وَ كَثْرَةَ اَلدُّعَاءِ وَ اَلاِسْتِغْفَارَ》 ♦️ای عبّاس! جانم به فدايت! برادر جان! سوار شو با آنها ملاقات كن نزدشان برو و اگر مى‌توانى كارشان را تا صبح فردا به عقب بينداز و آنها را امشب از ما دور كن، تا كه شايد امشب به درگاه پروردگارمان نماز بگذاريم و او را بخوانيم و از او طلب مغفرت بكنيم! خدا مى‌داند كه من نماز به درگاهش و تلاوت كتابش و دعا و استغفار زياد را دوست مى‌دارم. حضرت عباس(ع) نیز چنین کرد و پیغام امام حسین(ع) را برای فرماندهی دشمن رساند و آنان نیز بعد از مشورت با هم پذیرفتند.(۱) اما دشمن در این روز محاصره خود را شدت بخشید. امام صادق(علیه السلام) ضمن روایتی فرمودند : 📋《تَاسُوعَا یَوْمٌ حُوصِرَ فِیهِ الْحُسَیْنُ(ع) وَ أَصْحَابُهُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ بِکَرْبَلَاءَ وَ اجْتَمَعَ عَلَیْهِ خَیْلُ أَهْلِ الشَّامِ وَ أَنَاخُوا عَلَیْهِ وَ فَرِحَ ابْنُ مَرْجَانَةَ وَ عُمَرُ بْنُ سَعْدٍ بِتَوَافُرِ الْخَیْلِ وَ کَثْرَتِهَا وَ اسْتَضْعَفُوا فِیهِ الْحُسَیْنَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ أَصْحَابَهُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ أَیْقَنُوا أَنْ لَا یَأْتِیَ الْحُسَیْنَ(ع) نَاصِرٌ وَ لَا یُمِدَّهُ أَهْلُ الْعِرَاقِ بِأَبِی الْمُسْتَضْعَفُ الْغَرِیبُ》 ♦️تاسوعا روزى است كه امام حسين(ع) و يارانش در كربلا محاصره شدند و آن روز لشكريان شام گِرد هم آمدند و عرصه را به آن حضرت(ع) سخت گرفتند. ابن مرجانه و عمر بن سعد لعنهم الله به انبوه لشكر خود خوشحال شدند. در آن روز امام(ع) و يارانش را ضعیف نمودند و يقين كردند كه هيچ يار و ياورى بر امام(ع) نخواهد آمد و مردم عراق ایشان را يارى نخواهند كرد. پدرم فداى آن ضعیف‌شدهٔ غریب!(۲) 📚منابع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۸۷ ۲)الکافی شیخ کلینی، ج۴، ص۱۴۷ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7⃣5⃣شب دهم محرم سال ۶۱ هجری قمری، با یاران خود اتمام حجت می کند!👇 @AsnadolMasaeb
✅ابن سعد می نویسد : 📋《جَمَعَ حُسَينٌ(ع) أصحابَهُ في لَيلَةِ عاشوراءَ لَيلَةِ الجُمُعَةِ》 ♦️امام حسین(ع) یاران خود را در شب عاشورا که شبِ جمعه بود، گِرد هم آورد.(۱) ابوحمزه ثمالى نیز در روايتى از امام سجّاد(ع) ماجراى وفادارى ياران و خاندان حضرت(ع) را در شب عاشورا بازگو مى‏ كند، تا آنجا كه امام حسین(ع) یاران را مورد خطاب قرار می دهد و می فرماید : 📋《يَا أَهْلِي وَ شِيعَتِي! اتَّخِذُوا هَذَا اللَّيْلَ جَمَلًا لَكُمْ وَ انْجُوا بِأَنْفُسِكُمْ فَلَيْسَ الْمَطْلُوبُ غَيْرِي وَ لَوْ قَتَلُونِي مَا فَكَّرُوا فِيكُمْ فَانْجُوا بِأَنْفُسِكُمْ رَحِمَكُمُ اللَّهُ فَأَنْتُمْ فِي حِلٍّ وَ سَعَةٍ مِنْ بَيْعَتِي وَ عَهْدِ اللَّهِ الَّذِي عَاهَدْتُمُونِي》 ♦️ای یاران من! این شب است که سیاهی و تاریکی آن را فرا گرفته، پس چون شتری راهوار از آن بهره ببرید و خودتان رو نجات دهید. مقصود اين گروه ستمکار من هستم و غير از من کسی را نمی خواهند. اگر مرا بکشند، به فکر کشتن شما نمی افتند، پس خودتان را نجات دهید. خداوند شما را مورد رحمتش قرار دهد. من امشب شما را مرخص کردم و بيعت خود و پیمان خداوند، که با من بسته بودید را از گردن شما برداشتم. در این هنگام؛ برادران و یاران امام(ع) به یک بار گفتند : 📋《وَ اللَّهِ يَا سَيِّدَنَا أَبَا عَبْدِاللَّهِ(ع) لَا تَرَكْنَاكَ أَبَداً أَيْشٍ يَقُولُ النَّاسُ تَرَكُوا إِمَامَهُمْ وَ سَيِّدَهُمْ وَ كَبِيرَهُمْ وَحْدَهُ حَتَّى قُتِلَ وَ نَبْلُو بَيْنَنَا وَ بَيْنَ اللَّهِ عُذْراً وَ حَاشَ لِلَّهِ أَنْ يَكُونَ ذَلِكَ أَبَداً أَوْ نُقْتَلَ دُونَكَ》 ♦️ای مولای ما! به خدا سوگند! هرگز تو را ترک نخواهیم کرد که مردم در مورد ما زبان که کنایه باز کنند و بگویند که آنها افراد بی وفایی بودند که امامشان و آقایشان و رهبرشان رو تنها گذاشتند تا اینکه کشته شد. و آن روز بین ما و خدایمان عذری نخواهد بود. و تو را رها نمی‌کنیم تا آن‌که در کنار تو کشته شویم.(۲) در روایتی دیگر، حضرت(ع) خطاب به آنان فرمود : 📋《تَفَرَّقُوا فِی سَوادِ هذَا اللَّیْلِ وَ ذَرُونِی وَ هؤُلاءِ الْقَوْمَ، فَإِنَّهُمْ لا یَطْلُبُونَ غَیْرِی》 ♦️اکنون در این سیاهى شب، پراکنده شوید و مرا با این گروه دشمن تنها بگذارید، که آنان تنها مرا مى طلبند!(۳) وقتی کلام امام حسین(ع) تمام شد و حضرت عباس(ع) به نمایندگی از بنی هاشم عرضه داشت : 📋《لَا اَرَانَا اللهُ ذَلِکَ اَبَدَاً》 ♦️خدا چنین روزی را نیاورد که ما تو را رها کنیم و به‌سوی شهر خود برگردیم.(۴) و زهیر بن قین به نمایندگی از غیر بنی هاشم ایستاد و گفت : 📋《وَ اللَّهِ لَوَدِدْتُ أَنِّي قُتِلْتُ ثُمَّ نُشِرْتُ ثُمَّ قُتِلْتُ حَتَّى أُقْتَلَ هَكَذَا أَلْفَ مَرَّةٍ وَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَدْفَعُ بِذَلِكَ الْقَتْلَ عَنْ نَفْسِكَ وَ عَنْ أَنْفُسِ هَؤُلَاءِ الْفِتْيَانِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِكَ》 ♦️به خدا سوگند! دوست دارم کشته شوم، باز زنده گردم، و سپس کشته شوم، تا هزار مرتبه، تا خداوند تو و اهل بیتت را از کشته شدن در امان دارد!(۵) امام(ع) وقتی وفاداری یاران را دید، فرمود : 📋《فَاِنّي لَا أََعلَمُ أَصحَابَاً أَوفَي وَ لَا خَيرَاً مِن أَصحَابِي، وَ لَا أَهلَ بَيتِِ أَبَّرَ وَ لَا أَوصَلَ مِن أَهلِ بَيتِي؛ فَجَزَاکُمُ اللهُ خَيرَاً》 ♦️به راستي که من اصحابي را بهتر و باوفاتر از اصحاب خود نمی دانم و اهل بيتي نيکوتر و صله کننده تر از اهل بيت خود نمي دانم، پس خدای متعال شما را جزای خير دهد.(۶) سپس حضرت(ع) فرمود : 📋《يَا قَوْمِ! فَإِنِّي غَداً أُقْتَلُ وَ تُقْتَلُونَ كُلُّكُمْ حَتَّى لَا يَبْقَى مِنْكُمْ أَحَدٌ》 ♦️من فردا کشته می‌شوم، همۀ شما نیز با من کشته خواهید شد و کسی از شما نمی‌ماند. سپس همگی اصحاب گفتند : 📋《اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِي أَكْرَمَنَا بِنُصْرَتِكَ وَ شَرَّفَنَا بِالْقَتْلِ مَعَكَ》 ♦️حمد و سپاس خدایی را که ما را به واسطه یاری تو کرامت داد و شهادت در کنار تو را به ما شرافت بخشید.(۷) در نقلی دیگر؛ امام حسین(ع) فرمود : 📋《اِرفَعُوا رُؤوسَکُم وَانظُرُوا》 ♦️سرهایتان را بالا بگیرید و بنگرید! پس آنان به جایگاه و منزلگاه خود در بهشت نگریستند. سپس امام(ع) به آنان فرمود : فلانی! این، منزل توست! فلانی! این، قصر توست! فلانی! این، درجه توست! 📋《فَکانَ الرَّجُلُ یَستَقبِلُ الرِّماحَ وَالسُّیوفَ بِصَدرِهِ وَ وَجهِهِ لِیَصِلَ إلی مَنزِلِهِ مِنَ الجَنَّهِ》 ♦️از این رو، هر یک از آنان با سر و سینه به استقبال نیزه ها و شمشیرها و تیرها می رفتند تا به جایگاهشان در بهشت برسند.(۸) 📚منابع : ۱)الطبقات الكبرى ابن سعد، ج۱، ص۴۶۶ ۲)الهدایه الکبری خصیبی، ص۲۰۴ ۳)اللهوف ابن طاووس، ص۹۰ ۴)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۹۱ ۵)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۹۲ ۶)مثیرالاحزان ابن نما حلی، ص۵۲ ۷)الهدایه الکبری خصیبی، ص۲۰۴ ۸)الخرائج والجرائح راوندی، ج۲، ص۸۴۷ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8⃣5⃣شب دهم محرم سال ۶۱ هجری قمری، اشعاری از بی وفایی دنیا با خود زمزمه می کند!👇 @AsnadolMasaeb
✅امام سجاد(ع) می فرماید : 📋《إِنِّي لَجَالِسٌ فِي تِلْكَ الْعَشِيَّةِ الَّتِي قُتِلَ أَبِي فِي صَبِيحَتِهَا وَ عِنْدِي عَمَّتِي زَيْنَبُ تُمَرِّضُنِي إِذِ اعْتَزَلَ أَبِي فِي خِبَاءٍ لَهُ وَ عِنْدَهُ جُوَيْنٌ مَوْلَى أَبِي ذَرٍّ الْغِفَارِيِّ وَ هُوَ يُعَالِجُ سَيْفَهُ وَ يُصْلِحُهُ》 ♦️من در آن شبی که پدرم شهید شد، در خیمه نشسته بودم و عمه‏ ام زينب(س) از من پرستارى مي كرد، ناگهان پدرم در گوشه خيمه‏ اى رفتند، جون غلام ابوذر شمشير پدرم را تیز مي كرد و او را براى جنگ آماده مي ساخت، پدرم در اين هنگام، این ابیات را زمزمه می کرد : 📋《يَا دَهْرُ! أُفٍ‏ لَكَ مِنْ خَلِيلِ‏، كَمْ لَكَ بِالْإِشْرَاقِ وَ الْأَصِيلِ‏، مِنْ صَاحِبٍ أَوْ طَالِبٍ قَتِيلِ‏، وَ الدَّهْرُ لَا يَقْنَعُ بِالْبَدِيلِ‏، وَ إِنَّمَا الْأَمْرُ إِلَى الْجَلِيلِ‏، وَ كُلُّ حَيٍّ سَالِكٌ سَبِيلِي‏》 ♦️ای روزگار! اف بر دوستی تو که بسیار از دوستان و خواستارانت را سپیده دمان و شامگاهان به کشتن می‌دهی و هرگز به بدیل آنان قناعت نمی‌ورزی. همانا کارها به خدای بزرگ واگذارده و هر زنده‌ای رهروی ناگزیر این راه است. 📋《فَأَعَادَهَا مَرَّتَيْنِ أَوْ ثَلَاثاً حَتَّى فَهِمْتُهَا وَ عَرَفْتُ مَا أَرَادَ فَخَنَقَتْنِي الْعَبْرَةُ فَرَدَدْتُهَا وَ لَزِمْتُ السُّكُوتَ وَ عَلِمْتُ أَنَّ الْبَلَاءَ قَدْ نَزَلَ》 ♦️پدرم اين ابيات را چند بار تكرار كرد، و من مقصود پدرم را فهميدم و اشك در چشمان من جارى شد، و ليكن از گريه كردن خوددارى كردم و سكوت نمودم؛ و دانستم بلاء نزديك شده است.(۱) 📚منبع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۹۴ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9⃣5⃣شب دهم محرم سال ۶۱ هجری قمری، به خواهرش دلداری می دهد!👇 @AsnadolMasaeb
✅امام سجاد(ع) می فرماید : 📋《إِنِّي لَجَالِسٌ فِي تِلْكَ الْعَشِيَّةِ الَّتِي قُتِلَ أَبِي فِي صَبِيحَتِهَا وَ عِنْدِي عَمَّتِي زَيْنَبُ تُمَرِّضُنِي إِذِ اعْتَزَلَ أَبِي فِي خِبَاءٍ لَهُ وَ عِنْدَهُ جُوَيْنٌ مَوْلَى أَبِي ذَرٍّ الْغِفَارِيِّ وَ هُوَ يُعَالِجُ سَيْفَهُ وَ يُصْلِحُهُ》 ♦️من در آن شبی که پدرم شهید شد، در خیمه نشسته بودم و عمه‏ ام زينب(س) از من پرستارى مي كرد، ناگهان پدرم در گوشه خيمه‏ اى رفتند، جون غلام ابوذر شمشير پدرم را تیز مي كرد و او را براى جنگ آماده مي ساخت، پدرم در اين هنگام، این ابیات را زمزمه می کرد : 📋《يَا دَهْرُ! أُفٍ‏ لَكَ مِنْ خَلِيلِ‏، كَمْ لَكَ بِالْإِشْرَاقِ وَ الْأَصِيلِ‏، مِنْ صَاحِبٍ أَوْ طَالِبٍ قَتِيلِ‏، وَ الدَّهْرُ لَا يَقْنَعُ بِالْبَدِيلِ‏، وَ إِنَّمَا الْأَمْرُ إِلَى الْجَلِيلِ‏، وَ كُلُّ حَيٍّ سَالِكٌ سَبِيلِي‏》 ♦️ای روزگار! اف بر دوستی تو که بسیار از دوستان و خواستارانت را سپیده دمان و شامگاهان به کشتن می‌دهی و هرگز به بدیل آنان قناعت نمی‌ورزی. همانا کارها به خدای بزرگ واگذارده و هر زنده‌ای رهروی ناگزیر این راه است. 📋《فَأَعَادَهَا مَرَّتَيْنِ أَوْ ثَلَاثاً حَتَّى فَهِمْتُهَا وَ عَرَفْتُ مَا أَرَادَ فَخَنَقَتْنِي الْعَبْرَةُ فَرَدَدْتُهَا وَ لَزِمْتُ السُّكُوتَ وَ عَلِمْتُ أَنَّ الْبَلَاءَ قَدْ نَزَلَ》 ♦️پدرم اين ابيات را چند بار تكرار كرد، و من مقصود پدرم را فهميدم و اشك در چشمان من جارى شد، و ليكن از گريه كردن خوددارى كردم و سكوت نمودم؛ و دانستم بلاء نزديك شده است.(۱) 📚منبع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۹۴ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
0⃣6⃣شب دهم محرم سال ۶۱ هجری قمری، اصحاب و یاران به مناجات و عبادت پروردگار خود مشغولند!👇 ✅در مقاتل در مورد احوالات یاران امام حسین(ع) در شب عاشورا آمده است؛ 📋《لَهُمْ [رِجَالٌ] کَدَوِیٌّ کَدَوِیِّ النَّحْلِ مَا بَیْنَ رَاکِعٍ وَ سَاجِدٍ وَ قَائِمٍ وَ قَاعِدٍ》 ♦️در بین یاران امام حسین(ع) در شب عاشورا، افرادی بودند که چنان غرق عبادت بودند که زمزمی مناجاتشان، مانند صدای زنبوران عسل، از اردوگاه امام حسین(ع) به گوش می‌رسید.(۱) 📚منبع : ۱)اللهوف سید بن طاووس، ص۵۷ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1⃣6⃣روز دهم محرم «عاشورا» سال ۶۱ هجری قمری، سپاه دشمن و سپاه آرایش نظامی به خود می گیرند!👇 @AsnadolMasaeb
✅شیخ مفید می نویسد : 📋《وَ أَصْبَحَ اَلْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ(ع) فَعَبَّأَ أَصْحَابَهُ بَعْدَ صَلاَةِ اَلْغَدَاةِ وَ كَانَ مَعَهُ اِثْنَانِ وَ ثَلاَثُونَ فَارِساً وَ أَرْبَعُونَ رَاجِلاً》 ♦️امام حسین(ع) صبح عاشورا بعد از ادای نماز صبح، لشکر خویش را که متشکل از ۳۲ نفر سواره و ۴۰ نفر پیاده بود،[البته اقوال دیگری درباره تعداد افراد امام حسین(ع) وجود دارد) چنین آراست : 📋《فَجَعَلَ زُهَيْرَ بْنَ اَلْقَيْنِ فِي مَيْمَنَةِ أَصْحَابِهِ وَ حَبِيبَ بْنَ مُظَاهِرٍ فِي مَيْسَرَةِ أَصْحَابِهِ وَ أَعْطَى رَايَتَهُ اَلْعَبَّاسَ أَخَاهُ وَ جَعَلُوا اَلْبُيُوتَ فِي ظُهُورِهِمْ وَ أَمَرَ بِحَطَبٍ وَ قَصَبٍ كَانَ مِنْ وَرَاءِ اَلْبُيُوتِ أَنْ يُتْرَكَ فِي خَنْدَقٍ كَانَ قَدْ حُفِرَ هُنَاكَ وَ أَنْ يُحْرَقَ بِالنَّارِ مَخَافَةَ أَنْ يَأْتُوهُمْ مِنْ وَرَائِهِمْ》 ♦️زهیر بن قین را بر جناح راست(میمنه) و حبیب بن مظاهر را بر جناح چپ(میسره) گماشت. پرچم را به برادرش حضرت عباس بن علی(ع) سپرد و خیمه‌گاه را پشت سر قرار داد. حضرت(ع) دستور داد تا هیزم‌ها و نی‌هایی که در پشت خیمه‌گاه بود، داخل کانالی که قبلاً آماده کرده بودند بریزند و هنگام نبرد آن را آتش بزنند تا دشمن نتواند از پشت سر حمله کند و فقط از یک سمت با دشمن بجنگند. ⚔آرایش سپاه عمر سعد : شیخ مفید در ادامه می نویسد : 📋《وَ أَصْبَحَ عُمَرُ بْنُ سَعْدٍ فِي ذَلِكَ اَلْيَوْمِ وَ هُوَ يَوْمُ اَلْجُمُعَةِ وَ قِيلَ يَوْمُ اَلسَّبْتِ فَعَبَّأَ أَصْحَابَهُ وَ خَرَجَ فِيمَنْ مَعَهُ مِنَ اَلنَّاسِ نَحْوَ اَلْحُسَيْنِ(ع) وَ كَانَ عَلَى مَيْمَنَتِهِ عَمْرُو بْنُ اَلْحَجَّاجِ وَ عَلَى مَيْسَرَتِهِ شِمْرُ بْنُ ذِي اَلْجَوْشَنِ وَ عَلَى اَلْخَيْلِ عُرْوَةُ بْنُ قَيْسٍ وَ عَلَى اَلرَّجَّالَةِ شَبَثُ بْنُ رِبْعِيٍّ وَ أَعْطَى اَلرَّايَةَ دُرَيْداً مَوْلاَهُ》 ♦️عمر بن سعد نیز بعد نماز صبح لشکر خود را چنین آراست : عمرو بن حجاج زبیدی را بر جناح راست و شمر بن ذی‌الجوشن را بر جناح چپ گماشت. فرماندهی سوارکاران را به عزرة بن قیس احمسی و فرماندهی پیادگان لشکر خود را به شبث بن ربعی واگذار کرد و پرچم را به دست غلام خویش «دُرید» داد و خود در قلب لشکر قرار گرفت. و امام سجاد(علیه السلام) می فرماید : پدرم در صبح روز عاشورا دست خود را بالا برد و فرمود : 📋《اَللَّهُمَّ أَنْتَ ثِقَتِي فِي كُلِّ كَرْبٍ وَ رَجَائِي فِي كُلِّ شِدَّةٍ وَ أَنْتَ لِي فِي كُلِّ أَمْرٍ نَزَلَ بِي ثِقَةٌ وَ عُدَّةٌ كَمْ مِنْ هَمٍّ يَضْعُفُ فِيهِ اَلْفُؤَادُ وَ تَقِلُّ فِيهِ اَلْحِيلَةُ وَ يَخْذُلُ فِيهِ اَلصَّدِيقُ وَ يَشْمَتُ فِيهِ اَلْعَدُوُّ أَنْزَلْتُهُ بِكَ وَ شَكَوْتُهُ إِلَيْكَ رَغْبَةً مِنِّي إِلَيْكَ عَمَّنْ سِوَاكَ فَفَرَّجْتَهُ وَ كَشَفْتَهُ وَ أَنْتَ وَلِيُّ كُلِّ نِعْمَةٍ وَ صَاحِبُ كُلِّ حَسَنَةٍ وَ مُنْتَهَى كُلِّ رَغْبَةٍ》 ♦️پروردگارا! تو تكيه‌ گاه من در هر غم و اندوه و اميد من در هر سختى هستی. و تو در هر مشكلى که برايم پيش آيد مورد اعتماد و چاره ساز من بودی. چه بسا اندوهى كه دلها در آن سست شود و تدبير در آن اندك شود، دوست در آن خوار گردد، و دشمن در آن شاد شود، من آن را به درگاه تو آوردم و شكوۀ آن پيش تو كردم، به خاطر آنكه از جز تو چشم انتظاری ندارم و تو آن اندوه را از من برطرف ساز و گشايش عنایت کن، پس توئى صاحب اختيار هر نعمت و دارندۀ هر نيكى و پايان هر آرزو و اميدى.(۱) 📚منبع : ۱)الإرشاد شيخ مفید، ج۲، ص۹۵ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا