eitaa logo
عصرانه (تقی شجاعی)
209 دنبال‌کننده
820 عکس
219 ویدیو
4 فایل
دخمه‌ای مجازی جهت داد زدن با صدای: #تقی_شجاعی 😎 ( فعال انفرادی🚶 نویسنده پلنگ‌زخمی، احتناک، وقتی‌بابا‌رئیس‌بود، شریان و...) ارتباط با ادمین: @Shojaei66 اینستاگرام: https://www.instagram.com/taghishojaei66?r=nametag
مشاهده در ایتا
دانلود
برنامه سه‌شنبه‌های اهل قلم در شهرستان خرمدره (استان زنجان) با محوریت کتاب ۳۱ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۶:۳۰ کتابخانه عمومی کوثر خرمدره (ابتدای شهرک قدس) با حضور خود ما را خوشحال کنید😌 [ @asraneh313 ]
وسطِ ناله‌ی ما در حرمِ خونِ خدا؛ عمه می‌گفت: "حسین!" می‌شود صحبت‌مان حولِ رقیه... نشود؟ ای برادر! روزِ عاشورایت، خواهرت صحبتِ فرزند نکرد، و نپرسید کجا؟ -"همه‌ی هستیِ زینب به فدای تو حسین..."- تو هم امروز بیا، عوضِ عاشورا، حرفی از دخترک خویش مزن! و نپرس از آن روز، که در شام چه شد...؟ روزه‌ی بغضم را با نگاهت مشکن! رخصتی دِه بروم؛ اشک با مادرم افطار کنم...! 🍂🍂🍂 [ @asraneh313 ]
گزارش تصویری رونمایی کتاب شریان در شهرستان خرمدره با حضور مسئولان و دوستان❤️ ۳۱ مرداد ۱۴۰۲ [ @asraneh313 ]
اولین باری که قلم‌به‌دست شدم و یک یادداشت جدی نوشتم، ده سال و سه ماه و ده روز پیش بود. همان وقتی بود که بین دو گروه از حزب‌اللهی‌های شهرمان شکرآب شده بود و من این وسط نظرم به نظر گروه دوم نزدیک‌تر بود. یادم هست که بعد از آن یادداشت، به جای آنکه کسی بیاید و بنشیند حرف بزند و پاسخی به مشتبهات بدهد، گفتند: ولش کنید. این که خودش نیست! یادش داده‌اند! اینکه هِر را از بِر تشخیص نمی‌دهد. دهانش به دهان اطرافش بند است! حالا ده سال گذشته است و حزب‌اللهی‌ها نه فقط در آن شهر، که در کل کشور هنوز در حال یارگیری و تقسیم‌بندی‌اند و هنوز دارند به سر و کله‌ی هم می‌پرند که: تو فلانی، من عوضش بهمانم و این صرفا نظر من است که به نظر رهبر نزدیکتر است. این وسط، هر کس موافق نظر ایشان حرفی بزند تو بوق و کرنا می‌کنند و ذوق‌مرگ می‌شوند و حلوا حلوایش می‌کنند. و همین فرد اگر فردا حرفی بزند که به مذاق‌شان خوش نیاید دیگر جواب سلامش را هم نمی‌دهند و به پچ‌پچ می‌گویند که: باز معلوم است این را پر کرده‌اند و تحت فشار گذاشته‌اند و الخ. جدا از این موضوع حیاتی که "این" برای درخت و اشیاء استعمال می‌شود؛ هم ده سال پیش همه‌ی حرف من اتحاد بود و هم الان. اتحاد حول محور حقیقت در برابر جریانات معلوم‌الحال، با منطق و استدلال، با گفت‌وگو؛ بدون برآشفتگی و تنابز به القاب و تکفیر کسی که مثل تو فکر نمی‌کند. معتقد هستم نقد کردن هیچکس به معنای تکفیر کردن او و زیر سوال بردن کل هیکلش و باطل شمردنش نیست. نه کسی که نقد می‌شود حق برآشفتگی و تکفیر منتقد را دارد، نه کسی که نقد می‌کند حق دارد به راحتی برچسب نفاق و کفر و باطل بودن به دیگری بزند. در روزهایی که در نزدیکی قله‌ها هستیم؛ بچه‌بازی است میدان دادن به هر بهانه‌ای؛ _ولو با فریاد انقلابی‌گری_، به آدم‌هایی که تاریخ حیات‌شان عجین است با فاصله‌انداختن میان ملت و قله‌ها. و قطعا هر سخنی که آدم‌هایی از این جنس را خوشحال کند و باعث عرض اندام‌شان در انتخابات پیش‌رو شود، دست کم از حلقوم حقیقت بیرون نیامده است. حال، فرقی ندارد این سخن از زبان شخصی در کسوت مسئول باشد یا قلم‌به‌دستی که خود را مامور به تکلیفی انقلابی می‌داند. ◇◇◇ ✍ [ @asraneh313 ]
(- در حال حاضر چه چیزی واسه‌ت توهین‌آمیزه؟ - [در حال چک کردن گوشی] هنوز بهم نگفتن!) این تصویر به طرز هجوآمیزی داره اشاره می‌کنه که امروزه تمام جنبه‌های زندگی انسان، به قدری تحت تاثیر رسانه‌ها قرار گرفته که حتی اینکه از چی خوشش بیاد و بدش بیاد هم چیزیه که توسط رسانه بهش القا میشه. و این انسانِ رسانه‌زده، عملاً هیچ استقلال فکری نداره و حتی نمی‌تونه خارج از چارچوبی که اون رسانه واسه‌ش معین کرده، نه تنها فکر، بلکه سلیقه‌ای به خرج بده. اگه دلمون به حال خودمون می‌سوزه، بیاییم مقداری از وقتی رو که صرف خیره شدن به این صفحات برده‌ساز می‌کنیم، به مطالعه‌ی درست و حسابی اختصاص بدیم که دست‌کم یه منظومه فکری معقول و منسجم بهمون بده تا زندگی‌هامون رو کمی مرتب‌تر کنه و در مسیر سعادت قرار بده، ان‌شاءالله. و مهم‌ترین اصل سواد رسانه رو فراموش نکنیم: حتی کوچک‌ترین محتوای رسانه‌ای هم پیامی داره که در راستای اهداف صاحب اون رسانه القا میشه. پس همیشه باید با پرسشگری و تفکر نقاد با رسانه مواجه بشیم. [ @asraneh313 ]
تو فکر کن اربعین هم کار جمهوری اسلامی و از برنامه‌های حکومتی است. چشمت کور. دنده‌هایت پودر. آنقدر قدرت داریم که ۲۰، ۳۰ میلیون آدم را با فریب و وسوسه و وام و بیمه و فلافل و کباب‌ترکی و آب و آب‌میوه و اسکان رایگان در چادرهای خاکی روی موکت‌هایی زهوار دررفته، با هوای پر از گردوغباری که همه‌ی جنبنده‌های خلقت ازش فراری‌اند، گرد هم آوریم و یک‌صدا باهم بر سر یزید فریاد بزنیم که: "اِنّک لَن تَخرِق‌َالارض و لَن تَبلغ‌الجِبال طولا." بگوییم که شما اگر حسین‌ع و فرزندان و یارانش را هزار مرتبه هم قطعه‌قطعه کنید و با اسب‌های تکنولوژی و تمدن‌تان از روی پیکرهای بی‌سرِ آنان به سوی کاخ‌های کوفه و شام‌تان یورتمه بروید؛ هر قطعه از پیکرِ آنان تبدیل به لشگری از زائران می‌شود که با لبیک‌هایشان، با اشک‌ها و سینه‌زنی‌هایشان، با مای بارِدهایشان، با تاول پاهایشان، کل ابهتِ فرهنگِ جهانیِ شما را به زیر می‌کشند. فرهنگ شامی که نهارِ بشریت را احاطه کرده است. شما هم بروید یک سوره مثل عاشورا، نه؛ یک آیه مثل اباالفضلِ حسین‌ع بیاورید و یک دهمِ ملتِ اربعین را با تمام رسانه‌ها و قدرت‌های جهانی‌تان با هر ابزار و لذتِ وسوسه‌کننده‌ای که سراغ دارید، دور خودتان جمع کنید. آن وقت بیایید باهم درباره‌ی فرجامِ جهانی که در هالیوود تسخیرش کرده‌اید گفت‌وگو کنیم! 🍃🍃🍃 آری. این هنرِ فقط حسین‌ع و اباالفضلِ حسین‌ع است که چاله‌میدانی‌ترین آدم‌هایی را که هیچ‌کس نمی‌تواند بهشان تو بگوید، از وسطِ معرکه‌های گناه و مستی بیرون می‌کشد و با اعمال شاقه در سخت‌ترین سفرِ تاریخِ هستی، تا وسطِ بین‌الحرمین می‌کشاند. این هنرِ حسین‌ع است؛ و آن‌ها که طعمِ اربعینِ حسین‌ع را نچشیده‌اند چه می‌دانند از معجزه‌ی خلقت؟ چه می‌دانند از برگِ برنده‌ای که خدا در آخرالزمان در مقابل ابلیس رو کرده است... و آنان که نمی‌دانند آیا بهتر نیست سکوت کنند به امید روزی که بروند و بدانند "ماجرای اربعین" چیست؟ ♡♡♡ [ @asraneh313 ]
"حسینی که من می‌شناسم، قدرناشناسِ کسی نمی‌ماند." ( از سریال ) [ @asraneh313 ]
آیا به شما نگفته بودیم که تعطیلات تابستان فانی‌ست؟!😂 [ @asraneh313 ]
راننده اتوبوس می‌گوید "کوله‌ات را بالا نبر. اتوبوس سنگین می‌شود، به جَک‌ش فشار می‌آید." می‌گویم "داداش! من خودم کلا ۶۰ کیلو بیشتر نیستم، کوله‌ام هم حدود ۱ کیلو و ۴۵۰ گرم وزن دارد. جَکِ اتوبوست اگر با ۱ کیلو اضافه قرار است بشکند به نظرم همین‌جا ما را پیاده کن، از همین قم پیاده‌روی را شروع کنیم." اخم می‌کند و طلبکارانه و ناراضی سر مسافر دیگری داد می‌زند. 🍂🍂🍂 دارم می‌شمارم تا "دنیای اربعین" چند شهر فاصله مانده است؟ [ @asraneh313 ]
📚 برای اینکه داخلِ گور، کم نیاوری و زَهره‌ات از تنهایی نتّرکد؛ باید در تمام مدتی که داخل دنیا هستی حواست به چیزهایی باشد که دارند تو را از "تنهایی" دور می کنند. گروه، رفیق، خانواده، پدر، مادر، خواهر، برادر، زن، مادرزن... و قِس علی هذا. حالا این‌ها جزو آن‌هایی هستند که برحسب تکلیف، باید وابسته‌شان شوی! وابستگی درحدِ پیوندِ کووالانسیِ برگشت پذیر. گاهی آدمی با آن‌هایی پیوندِ یک‌طرفه‌ی برگشت‌ناپذیر برقرار می‌کند که تنهایی‌‌اش را در خودشان تجزیه و جذب می‌کنند. به گونه‌ای که دیگر با هیچ کاتالیزوری نمی‌توان این ترکیبِ جدیدِ عجیبِ دورشده از اصلِ مُسلّمِ گور! را دستکاری کرد و از دلش، «من»ی را بیرون آورد که تنها به دنیا آمده، قرار است تنها برگردد و تنها مبعوث شود؛ سلامٌ عَلَیهِ یَومَ وُلِدَ وَ یَومَ یَموتُ و یَومَ یُبعَثُ «تنها»! حال، این آدم را؛ این ترکیب را، درحالتِ احتضار بنگر که چنگ بر گریبانِ حاضرانِ دوروبرش می‌اندازد و همانندِ کودکی که دارند از مادر و اسباب‌بازی‌هایش جدا می‌کنند بر سرِ حُضّار و عزرائیل فریاد می‌زند: من نمی‌خواهم، نمی‌آیم... رهایم کنید بگذارید به حالِ خودم زنده بمانم! ♡♡♡ [ @asraneh313 ]
و لا تَمشِ فی‌المرزِ مرحاً! اِنّک لَن تَخرِقَ‌الارض و لَن تبلغ‌الجبال طولاً! هیچ‌وقت در (مرز) ارض با تبختر راه مرو! که تو نه زورت به زمین می‌رسد و نه به بلندیِ کوه‌ها! [ @asraneh313 ]
خوش به حال آنان که هم دل‌شان با علی‌ع و اولاد علی‌ست؛ هم شمشیرهایشان؛ هم قدم‌ها و قلم‌هایشان. [ @asraneh313 ]
بنویسید به اهل دنیا؛ آدم‌هایی در جهان هستند که طعمِ یک دانه "مای بارِدِ" طریق‌الحسین‌ع را با کل دنیا و مافیهای شما تاخت نمی‌زنند. [ @asraneh313 ]