💢چطور رسانهها «بازی روانی» پسا اسنپبک را مدیریت کنند / راهکارهای ۱۲گانه عملی برای افزایش تابآوری اطلاعاتی
✍️معصومه نصیری ـ مدرس و پژوهشگر سواد رسانهای
کمیتهای از کشورها مکانیسم «اسنپبک» را فعال کردند و فرایند بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل علیه ایران عملا در جریان است. این وضعیت هم جنبه سیاسی/ دیپلماتیک دارد و هم جنبه اقتصادی و امنیتی و هم خیلی سریع میتواند در فضای خبری و شبکههای اجتماعی به احساس ناامنی، شایعهسازی و رفتارهای هیجانی بینجامد و موجبات رفتارهای تکانشی افکارعمومی را فراهم آورد.
در ادامه ۱۲ اقدام عملی و قابل اجرا برای رسانهها که هدفشان کاهش اضطراب عمومی، جلوگیری از شایعهسازی و افزایش تابآوری اطلاعاتی است:، ارائه خواهد شد چراکه در چنین شرایطی هیجانزدگی رسانهها خود یکی از فرایندهای توسعه اطلاعات گمراهکننده و دستکاری شده خواهد بود.
۱: پیامهای رسمیِ روشن و مکرر /ترجیحا با یک سخنگوی مشخص/
رسانهها باید پیامهای کلیدیِ واحد، ساده و مکرر از منابع رسمی معتبر (وزارت خارجه، بانک مرکزی، اصناف، مدیریت بحران و... ) پخش کنند تا خلأ اطلاعرسانی پر شود. از انتشار چند روایت رقیب که مردم را سردرگم میکند، پرهیز شود.
۲: توضیح «چهاتفاقی میافتد» با جزئیات عملی
بهجای شعارها، بخشهای مختلف در رسانهها یک باکس توضیحی داشته باشد: معنای عملی اسنپبک برای واردات دارو/سوخت/حسابهای بانکی/مسافرتها چیست و مردم امروز چه کاری باید انجام دهند (مثلا چطور پرداختهای برونمرزی را کنترل کنند یا آیا اسنپ بک یعنی گرانی یا کمبود یا ....).
۳: شفافیت درباره عدم قطعیت
رسانهها باید صادقانه درباره چیزهایی که معلوم نیست اطلاعرسانی کرده و آنرا از گمانهزنی جدا کنند. این رفتار اعتمادساز است و از شایعهسازی میکاهد.
۴: پیشخنثیسازی و مقابله با شایعات
فهرست مسائل محتمل (مثلا مسدود شدن کارتهای بانکی، کمبود دارو، افزایش قیمتها) را آماده و برای هرکدام پاسخ رسمی و دقیق و باورپذیر عرضه کنیم. همچنین بخش مخصوص «شایعهسنجی» روزانه داشته باشیم. پژوهشها نشان میدهد استفاده هدفمند از شبکههای اجتماعی و رسانهها در بحران میتواند انتشار شایعه را کاهش دهد.
۵: پیامهای همدلانه و حمایت روانی
در چنین شرایطی که موضوع به نظر دربرگیری بالایی دارد و امکان ایجاد اضطراب جمعی وجود دارد تسلی منطقی روانی و به دور از افراط در رسانه دارای اهمیت است. این جنس از رفتار رسانهای به معنای صداقت همدلانه است و رسانه نباید تنها بر روی تحلیل سرد سیاسی متمرکز باشد.
۶: از هِدینگِ هیجانی و عناوین ترسزا خودداری کنید
رسانههای رسمی و حرفهای باید از عناوین تحریکآمیز یا گمانهزنیهای «قطعی اما بدون منبع» پرهیز کنند؛ اینگونه تیترها واکنشهایی منجر به فعالسازی اثر گلهای شده و هجوم به بازارها را تشدید میکنند.
۷: کانالهای دوطرفه و نظرسنجی برای فهم نگرانیها
از پلتفرمها برای دریافت سریع سوالات و نگرانیهای مردم استفاده کنیم و پاسخهای کوتاه و عمومی بدهیم. این کار «کنترل روایت» را تقویت و از شایعات جلوگیری میکند.
۸: تمرکز بر اطلاعات کاربردی اقتصادی و معیشتی
مردم بیش از تحلیلهای ژئواستراتژیک به «امروز چهکار باید بکنم» نیاز دارند. به انتشار محتوای کاربردی که اضطراب را کاهش و رفتار دقیق را منجر میشود، بپردازیم.
۹: رصد و خنثیسازی شبکهایِ اطلاعات نادرست
تیمهای ریپورتینگ و fact-checking فعال باشند؛ با استفاده از مانیتورینگ شبکههای اجتماعی، باتها و موجسازها را شناسایی و محتوای خطرناک را سریع تکذیب یا تبیین کنیم. سکوت با اقدام دیرهنگام گاهی به مثابه بیعملی است و با هیچکاری نکردن تفاوتی ندارد.
۱۰: استفاده از اقناعشناسی مثبت و واقعگرایانه
بهجای تکیه صرف بر تهدید، چارچوبهایی بسازید که روی کنترلپذیریِ وضع تمرکز میکنند: «چه مراحلی در دست دولت است»، «چه کمکهایی در دسترس است» و «چه کارهایی مردم میتوانند انجام دهند» و...
۱۱: ایجاد پل میان مردم، کارشناسان و نهادهای رسمی
رسانه اگر نقش میانجی اطلاعاتی و آگاهسازی خود را در مواردی از این دست به درستی ایفا کند به مثابه انجام عملیات احیای افکارعمومی و خروج از حالت شوک است. مسوولیت رسانه برای محافظت و تامین بهداشت روانی مخاطب واجب است.
۱۲: برنامهریزی برای پیامهای بلندمدت و سنجش اثر
تهیه شاخصهای ساده (مثل میزان شایعات تکذیبشده، سطح نگرانی در نظرسنجیهای کوتاه، نرخ مراجعه به منابع رسمی) و گزارش روزانه/هفتگی درباره وضعیت اطلاعرسانی تا استراتژی اصلاح شود. پژوهشها نشان میدهد پایش و ارزیابی در مدیریت بحران اطلاعاتی حیاتی است.
@asrehooshmandi
💢محورهای احتمالی شایعات و اخبار جعلی پسا اسنپبک
✍️معصومه نصیری ـ مدرس و پژوهشگر سواد رسانهای
۱: اقتصاد و معیشت روزمره
ادعای کمبود فوری کالاهای اساسی (برنج، روغن، مرغ، نان).
شایعه افزایش ناگهانی و چندبرابری قیمت دلار و سکه.
ادعای ورشکستگی یا بسته شدن بانکها و بلوکه شدن حسابها.
صف ساختگی یا عکسهای قدیمی از هجوم مردم برای خرید.
۲: دارو و بهداشت
شایعه کمبود گسترده داروهای حیاتی (انسولین، داروهای قلبی، سرطان).
انتشار عکس داروخانههای خالی (قدیمی یا دستکاریشده).
خبر جعلی از ورود داروهای قاچاق تقلبی به کشور.
۳: امنیت و آینده کشور
ادعاهای غیرواقعی درباره حمله نظامی قریبالوقوع.
شایعات درباره بسته شدن مرزها یا ممنوعیت سفر بهطور کامل.
سناریوهای ساختگی درباره فروپاشی سیاسی فوری.
۴: مهاجرت و خروج سرمایه
تبلیغ گسترده «همین امروز پاسپورت بگیر و خارج شو.»
اخبار دروغین درباره توقف کامل صدور ویزا یا ممنوعیت مهاجرت.
سیاهنمایی از «فرار سرمایهداران و هنرمندان» برای القای بیاعتمادی.
۵: خدمات بانکی و اینترنتی
شایعه قطع گسترده اینترنت بینالملل «به خاطر تحریم.»
ادعا درباره غیرقابلاستفاده شدن کارتهای بانکی یا تراکنشهای ارزی.
خبرسازی درباره هک یا از کار افتادن سیستمهای بانکی.
۶: روانسازی اجتماعی
پخش اخبار ساختگی درباره درگیریهای داخلی یا تظاهرات سراسری.
استفاده از ویدئوهای قدیمی کشورهای دیگر و جا زدن بهعنوان صحنههای داخل ایران.
تحریک هیجان جمعی با هشتگهای ترندشده و موجسازی رباتیک.
۷: امیدزدایی و فرسایش روانی
روایتهای سیاه و اغراق شده: «ایران به ونزوئلا تبدیل شد»، «هیچ آیندهای نیست»، «امروز آخرین فرصت زندگی عادی بود.»
ترکیب آمار جعلی با تحلیلهای بدبینانه برای ایجاد حس بیقدرتی در مردم.
مواردی که ذکر یه بخش از بازی روانی در قالب ساخت شایعات و اخبار جعلی برای کاهش تابآوری اجتماعی در کشور است. ضریبدهی فرسایشی و القای ترس بیش از اندازه محور کار شایعه سازان است. اسنپ بک اثر دارد اما این اثر را به قاعده و درست باید دید.
@asrehooshmandi
🔻نگاهی به مهمترین نکته سواد رسانهای این روزها
✅امروز «یادگیری شک کردن» و «تشخیص مرز واقعیت و روایت» مهمترین مهارت سواد رسانهای برای مخاطبهاست. بنابراین مهمترین نکته سواد رسانهای امروز «توانایی تشخیص واقعیت از روایت» است.
در واقع مخاطب باید آگاه باشد که:
۱: هر خبری یا محتوایی، فقط واقعیت خام نیست؛ بلکه روایت و تفسیر رسانه است.
۲: منبع خبر مهمتر از خود خبر است. باید ببیند خبر را چه کسی، با چه هدفی و در چه بستری منتشر کرده است.
۳: الگوریتمها بیطرف نیستند. شبکههای اجتماعی و پلتفرمها طوری طراحی شدن که محتواهای هیجانی و احساسی رو بیشتر نشون بدن.
۴: تصاویر و ویدیوها لزوما سند قطعی نیستند. فیکنیوزها، دیپفیکها و محتوای دستکاریشده خیلی واقعی به نظر میآیند.
۵: تفکر نقادانه همیشه باید همراه مصرف رسانهای باشد. یعنی قبل از باور کردن یا بازنشر کردن، چند سؤال ساده پرسیده شود مثل اینکه این خبر را چه کسی گفته؟ منبع دیگهای هم تأییدش کرده؟ چه کسی از باور کردن من به این خبر سود میبره؟
🔻چکلیست پنجمرحلهای «قبل از باور و بازنشر یک خبر»
۱: منبع را چک کنید
ـ خبر را چه رسانه یا فردی منتشر کرده؟
ـ آیا رسانه معتبر است یا یک کانال/صفحه ناشناس؟
۲: تاریخ را نگاه کنید
ـ این خبر قدیمی نیست که دوباره منتشر شده باشد؟
ـ اتفاق الان رخ داده یا مربوط به گذشته است؟
۳: تأیید متقابل بگیرید
ـ آیا حداقل دو منبع معتبر دیگر همین خبر را تأیید کردهاند؟
۴: هیجان را کنترل کنید
ـ اگر خبری شما را خیلی خشمگین یا خیلی خوشحال کرد، قبل از بازنشر اندکی توقف کنید.
ـ معمولاً خبرهای فیک روی احساسات بازی میکنند.
۵: هدف را بررسی کنید
ـ چه کسی از این خبر سود میبرد؟
ـ چرا الان منتشر شده؟
✍️معصومه نصیری ـ مدرس و پژوهشگر سواد رسانهای
@asrehooshmandi
5.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹حواست به حواست هست؟!
🔻مبادله بشدت نابرابر است! توجهمان را میدهیم و تمرکزمان نابود میشود. نوتیفیکیش ها امروز بزرگترین مخلان تمرکز هستند. این امر در اثر همواره آنلاین بودن رخ میدهد. پس بیایید تمرین کنیم که همیشه آنلاین نباشیم. اگر کسی کاری ضروری داشت تماس خواهد گرفت.
ما مدتهاست عمیق شدن را فراموش کردیم، عمق در مطالعه، در معاشرت، در فیلم دیدن، در عبادت و ....
ما مدام به دنبال جا نماندن از چیزهایی هستیم که چندان هم اولویت نیستند و بود و نبودشان در زندگی ما تغییر ایجاد نمیکند. حضور آنلاین مداوم منجر به تحقق «انبوه تنها» میشود.
@asrehooshmandi
◀️رسانه چگونه مخاطب را «دستکاری احساسی» میکند؟
✍معصومه نصیری ـ مدرس و پژوهشگر سواد رسانهای
▫️درگیر کردن احساسات مخاطب یکی از اصلیترین سازوکارهای اثرگذاری توسط رسانههاست؛ این موضوع از آنجا مهم است که احساسات مسیر تفکر منطقی را کوتاه میکند و باعث میشود مخاطب سریعتر واکنش نشان دهد یا تصمیم بگیرد.
حال اطلاع از اینکه رسانهها چگونه چنین فرایندی را عملیاتی میکنند نیز دارای اهمیت است که در ادامه به چند مورد از آنها اشاره خواهد شد:
1⃣ انتخاب و برجستهسازی احساسی محتوا
رسانهها تعمدا خبرها یا موضوعاتی را انتخاب میکنند که بار عاطفی بالا دارند. حوادث، بحرانها، خشونت، عشق، موفقیت، درد، ترحم، ترس و... استفاده از تیترهایی با بار هیجانی مثل فاجعهای تکاندهنده در قلب شهر یا افشای فساد مالی یا اخلاقی و... که هدفش جلب توجه سریع و افزایش درگیری روانی مخاطب است.
2⃣دوقطبیسازی و تحریک احساسات جمعی
یکی از قویترین ابزارهای درگیری احساسی تقسیم جامعه به ما و آنها، خوب و بد، قهرمان و دشمن، مصلح و جنگجو و... که این روش منجر به ایجاد حس تهدید یا افتخار جمعی خواهد شد و هدف این روش هم بسیج احساسات گروهی و افزایش وابستگی به رسانههاست.
3⃣ الگوریتمهای شبکههای اجتماعی
پلتفرمها، محتوایی را بیشتر نمایش میدهند که واکنش هیجانی شدید ایجاد کند (لایک، خشم، تعجب) درنتیجه مخاطب وارد چرخهی «احساسات افراطی» میشود و کمتر فرصت تفکر دارد. این همان چیزی است که از آن به عنوان اقتصاد توجه (Attention Economy) یاد میشود.
4⃣ تکنیکهای زبانی
استفاده از کلمات احساسی بهجای واژههای خنثی مانند «قربانی»، «وحشتناک»، «قهرمانانه» و .... یکی از روشهای برانگیختگی احساسی توسط رسانههاست. در این روش هدف برانگیختن واکنش درونی و همدلی فوری توسط مخاطب است.
5⃣ تکرار و تشدید احساسی
رسانهها با بازپخش مکرر یک تصویر یا روایت، حس اضطراب یا هیجان را در مخاطب تثبیت میکنند. در شرایط بحرانی (مثل جنگ یا حادثه)، این روش احساسات جمعی را تشدید میکند.
6⃣ ایجاد حس فقدان یا اضطرار
این حالت بهویژه در شبکههای اجتماعی و تبلیغات مورد استفاده قرار میگیرد. پیامهایی که القا کند که همه دیدن جز تو، یا الان یا هرگز یا آخرین فرصت و در واقع همه آنچه در قالب همه میگویندها و همه انجام میدهندها در فضای مذکور مورد توجه قرار میگیرد. در واقع تحریک ترس از عقب ماندن مورد هدف است و احساس اضطرار باعث میشود مخاطب بدون تفکر تصمیم بگیرد یا واکنش نشان دهد.
7⃣ بازی با احساسات متناقض
رسانهها گاهی عمدا ترکیبی از ترس و کنجکاوی، یا خشم و شوخطبعی را ارائه میدهند. مثلا ویدیوهای شوخی با موضوعات سیاسی یا بحرانی. چون مغز انسان در برابر تضاد احساسی دچار درگیری میشود و نمیتواند بیتفاوت بماند.
✅راهکار کوتاه: مخاطب باید قبل از واکنش احساسی، چند ثانیه مکث کند و از خود بپرسد «چه احساسی در من برانگیخته شد و چرا؟» همین آگاهی کوتاه، نخستین و مؤثرترین سپر در برابر دستکاری احساسی رسانههاست.
🔻#عصر_هوشمندی، مجموعه تخصصی سواد رسانهای و اطلاعاتی
@asrehooshmandi
📍ما چقدر با «سوگیری»، اطلاعات رسانهای شده را میپذیریم؟
◽️سوگیری ذهنی مخاطب (Cognitive Bias) نقش بسیار حیاتی و قدرتمندی در پذیرش یا رد یک خبر و اطلاعات در فضای مجازی دارد. در واقع، سوگیریهای شناختی اغلب قویتر از شواهد عینی عمل کرده و تعیین میکنند که یک فرد اطلاعاتی را که با باورهای قبلیاش همسو است، به سرعت بپذیرد و اطلاعات متضاد را نادیده بگیرد.
🔹اما لازم است ما با چند سوگیری مهم که در پذیرش اخبار و اطلاعات رسانهای شده تأثیر میگذارند، نیز آشنا شویم:
۱. سوگیری تأییدی: این سوگیری، شاید قویترین و شناختهشدهترین سوگیری باشد. بر این اساس افراد تمایل دارند اطلاعاتی را جستوجو، تفسیر و به خاطر بسپارند که باورها و فرضیات قبلی آنها را تأیید کند. مثلا اگر فردی به یک دیدگاه سیاسی خاص اعتقاد داشته باشد، محتوایی که از آن دیدگاه دفاع میکند، حتی اگر ضعیف باشد، به راحتی توسط او پذیرفته میشود، در حالی که شواهد قوی مخالف به سادگی رد یا نادیده گرفته میشود. الگوریتمهای شبکههای اجتماعی نیز با تغذیه محتوای تأییدی، این سوگیری را تشدید میکنند.
۲. سوگیری دسترسی: این سوگیری براساس سهولت بازیابی اطلاعات از حافظه عمل میکند. در واقع افراد تمایل دارند باور کنند که اطلاعاتی که به راحتی و به سرعت به یادشان میآید احتمالا رایجتر، مهمتر یا درستتر است. مثلا اخبار احساسی، تیترهای تند و...، حتی اگر نادر باشد، به دلیل تکرار زیاد، بهعنوان واقعیت پذیرفته میشود.
۳. اثر لنگر انداختن: این سوگیری به نخستین اطلاعاتی که فرد دریافت میکند، مربوط میشود. اولین اطلاعاتی که فرد دریافت میکند، بهعنوان «لنگر» یا مرجع عمل میکند و تمام ارزیابیهای بعدی براساس آن تنظیم میشود. مثلا اگر تیتر یا خلاصه اولیه یک خبر (حتی یک خبر جعلی) گمراهکننده باشد، حتی اگر فرد بعداً جزئیات دقیقتر و صحیحتر را بخواند، دیدگاه اولیه او به سختی تغییر خواهد کرد.
4. سوگیری درونگروهی: این سوگیری با احساس تعلق به یک گروه اجتماعی یا سیاسی در ارتباط است. در واقع ما تمایل داریم اطلاعاتی را که از سوی اعضای «گروه خودی» منتشر شده است، بهطور پیشفرض صحیح بپنداریم و اطلاعاتی که از «گروه بیرونی» میآید را با بدبینی بنگریم. مثلا اخبار مربوط به شکست تیم حریف یا موفقیت گروه خودی سریعتر و بدون تردید به اشتراک گذاشته میشوند و....
🔻این چهارگانه شاید ملموسترین و سادهترین سوگیریهای شناختی و ذهنی مخاطب است که در پذیرش و باور یک محتوا بدون درنظر گرفتن صحت و حقیقت آن اثر میگذارد.
✍️معصومه نصیری ـ مدرس و پژوهشگر سواد رسانهای
✅ @asrehooshmandi
💢«سواد الگوریتم» در روایتگری رسانهای
✍️معصومه نصیری ـ مدرس سواد رسانهای و دبیرکل باشگاه مدیریت رسانه و توسعه سواد رسانهای یونسکو ایران در یادداشتی که در خبرگزاری بین المللی ایکنا و همزمان با هفته جهانی سواد رسانهای منتشر شده، تاکید کرده است:
◽️الگوریتمها روایت را مدیریت میکنند، چون در پنج نقطه کلیدی مداخله دارند: «انتخاب»، «برجستهسازی»، «حذف»، «زمانبندی» و «تکرار». این فرایند آرام، تدریجی و غیرقابلمشاهده است، اما تأثیری عمیق بر فهم ما از جهان دارد. به همین دلیل، در عصر هوش مصنوعی، سواد رسانهای دیگر فقط درباره تحلیل پیام نیست؛ بلکه درباره شناخت منطق روایتی الگوریتمهاست.
«سواد الگوریتم» یعنی توانایی درک منطق پنهان پلتفرمها؛ فهم اینکه چرا و چگونه محتواها برای ما انتخاب میشوند.
در این یادداشت به موضوعات زیر پرداخته شده است:
▫️از سواد رسانهای تا سواد الگوریتمی
▫️ضرورت بازتعریف آموزش سواد رسانهای
▫️تفکر انتقادی؛ سلاح انسانی در برابر منطق ماشین
▫️چگونگی مدیریت روایتها و تصاویر توسط االگوریتمها
✅متن کامل را در لینک بخوانید.
@asrehooshmandi
🔻از «سواد اعتماد چه میدانیم؟»
در عصر هوش مصنوعی چگونه اعتماد خود را مدیریت کنیم؟
✍یادداشت دکتر معصومه نصیری ـ مدرس سواد رسانهای و دبیرکل باشگاه مدیریت رسانه و توسعه سواد رسانهای یونسکو ایران
◀️«سواد اعتماد» یعنی توانایی تشخیص مرز میان «شک سازنده» و «بیاعتمادی مخرب» را بدانیم. فردی که سواد اعتماد دارد، هرگز بهطور مطلق رد یا قبول نمیکند؛ بلکه میپرسد، مقایسه میکند و بهتدریج الگوی اعتماد خود را میسازد.
◀️اگر سواد رسانهای به ما آموخته که چگونه در برابر پیامها «شک کنیم»، سواد اعتماد باید به ما بیاموزد که چگونه آگاهانه اعتماد کنیم.
✅متن کامل را در لینک بخوانید.
@asrehooshmandi
🔻تفکر انتقادی؛ قطبنمای انسان در دنیای هوش مصنوعی
✍یادداشت دکتر معصومه نصیری ـ مدرس سواد رسانهای و دبیرکل باشگاه مدیریت رسانه و توسعه سواد رسانهای یونسکو ایران
▫️مهارت تفکر انتقادی، در دنیایی که پر از اطلاعات نادرست، دادههای جهتدار و بازنماییهای فریبنده است، نقشی همانند قطبنما دارد؛ ابزاری که مسیر درست را در میان طوفان دادهها به انسان نشان میدهد.
▫️تاکید تفکر انتقادی بر این گزاره اصلی است که در جهانی که «هوش مصنوعی» همهچیز را میداند، پرسشگری انسان مهمترین سرمایه است
▫️تفکر انتقادی، صرفا یک مهارت شناختی نیست؛ بلکه ستون فقرات شهروندی مسئول در عصر دیجیتال است. در جهان پرشتاب امروز، شاید دانایی دیگر به معنای «داشتن پاسخ» نباشد، بلکه به معنای «قدرت پرسیدن» است.
✅متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://fa.shafaqna.com/?p=2148942
@asrehooshmandi
37.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بخشی از برنامه «هیچ وقت دیر نیست» شبکه آموزش درباره امتداد مشی استکباری آمریکا در فضای رسانهای.
@asrehooshmandi
9.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بخشی از برنامه «هیچ وقت دیر نیست» شبکه آموزش درباره امتداد مشی استکباری آمریکا در فضای رسانهای.
@asrehooshmandi
9.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بخشی از برنامه «هیچ وقت دیر نیست» شبکه آموزش درباره امتداد مشی استکباری آمریکا در فضای رسانهای.
@asrehooshmandi