eitaa logo
کانون فرهنگی امامزاده حسین(ع)🏴
174 دنبال‌کننده
521 عکس
78 ویدیو
3 فایل
السلام علیک یا صاحب الزّمان
مشاهده در ایتا
دانلود
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم " ✨بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷ادامه خطبه ۱ [و من خطبة له عليه‌السلام يذكر فيها ابتداء خلق السماء و الأرض و خلق آدم] : فَأَجْرَى فِيهَا مَاءً مُتَلاَطِماً تَيَّارُهُ مُتَرَاكِماً زَخَّارُهُ حَمَلَهُ عَلَى مَتْنِ اَلرِّيحِ اَلْعَاصِفَةِ وَ اَلزَّعْزَعِ اَلْقَاصِفَةِ و در آن آبى روان ساخت، آبى كه امواج متلاطم آن شكننده بود، كه يكى بر ديگرى مى‌نشست، آب را بر بادى و طوفانى شكننده نهاد. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮آنچه از كلمات مولا امير مؤمنان على (ع) در اين بخش از كلماتش و بخش آينده، در توضيح چگونگى پيدايش جهان استفاده مى‌شود، اين است كه خداوند در آغاز، آب - يا به تعبير ديگر - مايعى همانند آب آفريد و آن را بر پشت تندبادى سوار كرد، اين تندباد مأمور بود آن مايع را كاملا حفظ كند و از پراكندگى آن جلوگيرى نمايد و در حدود و مرزهايش متوقّف سازد. سپس تندباد ديگرى برانگيخت كه كارش ايجاد امواج در آن مايع عظيم و گسترده بود و آن تندباد، امواج عظيم آب را عظيم‌تر ساخت و آن را مرتّبا در هم كوبيد، سپس موجها آن چنان اوج گرفتند كه پشت سرهم به فضا پرتاب شدند و از آن آسمانهاى هفتگانه به وجود آمد. ناگفته پيداست الفاظى همچون آب و باد و طوفان و مانند آن - در آن روزى كه نه آبى بود و نه باد و طوفانى و نه حتّى روزى - كنايه از موجوداتى شبيه به آب و باد و هوايى كه امروز ما مى‌بينيم مى‌باشد، چرا كه واضعين لغات اين واژه‌ها را براى اين امور قرار داده‌اند و براى آنچه در آغاز جهان رخ داد هرگز واژه‌اى وضع نكردند. با كمى دقّت مى‌توان آنچه را در كلام مولا (ع) آمده است، با آخرين فرضيّاتى كه دانشمندان امروز گفته‌اند تفسير كرد، نمى‌گوييم به طور قطع منظور مولا اين است، بلكه مى‌گوييم به طور احتمال چنين تفسيرى را مى‌توان براى آن ذكر كرد. توضيح اين كه: آخرين فرضيّات امروز، در بارۀ پيدايش جهان اين است كه در آغاز، تمام عالم به صورت تودۀ بسيار عظيمى از گاز فشرده بود كه هم به مايع شبيه بود و هم نام «دخان» (دود) بر آن مى‌توان گذاشت، يا به تعبير ديگر در قسمتهاى بالاتر، دخان بود و هر چه به مركز جهان نزديكتر مى‌شد فشرده‌تر و صورت مايع به خود مى‌گرفت. آنچه اين تودۀ فوق العاده عظيم را نگه مى‌داشت، همان نيروى جاذبه بود كه در ميان تمام ذرّات عالم برقرار است، اين نيروى جاذبه بر اين گاز مايع گون مسلّط بود و آن را محكم به هم پيوسته و اجازه نمى‌داد از مرزهايش بيرون رود. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم " ✨بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷ادامه خطبه ۱ [و من خطبة له عليه‌السلام يذكر فيها ابتداء خلق السماء و الأرض و خلق آدم] : فَأَمَرَهَا بِرَدِّهِ وَ سَلَّطَهَا عَلَى شَدِّهِ وَ قَرَنَهَا إِلَى حَدِّهِ اَلْهَوَاءُ مِنْ تَحْتِهَا فَتِيقٌ وَ اَلْمَاءُ مِنْ فَوْقِهَا دَفِيقٌ و باد را به باز گرداندن آن فرمان داد، و به نگهدارى آب مسلّط‍‌ ساخت، و حد و مرز آن را به خوبى تعيين فرمود. فضا را در زير تند باد و آب را بر بالاى آن در حركت بود. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮آيا اين طوفان عظيم و شديد اشاره به امواج جاذبه نيست كه خداوند آن را بر تمام ذرّات عالم مادّه مسلّط ساخته و سبب به هم پيوستگى اجزاى آن و مانع از پراكندگى ذرّات آن مى‌شود، همه را مهار مى‌كند و در محدودۀ خود نگه مى‌دارد؟ چه تعبيرى براى بيان امواج عظيم جاذبه در آن شرايط، بهتر از تندباد كوبنده و مهار كننده مى‌توان پيدا كرد. ‮«اينها همه در حالى بود كه فضا در زير آن باز و گشوده و آب (آن گاز فشردۀ مايع‌گون) در بالاى آن در حركت بود». «فتيق» از مادّۀ «فتق» به معناى باز است و «دفيق» از مادّۀ «دفق» به معناى حركت سريع است. آرى اين امواج خروشان به وسيلۀ آن تندباد، محدود مى‌شد و از اين كه از حدود خود تجاوز كند، باز داشته شده بود. در اين جا اين سؤال پيش مى‌آيد كه با وجود اين تندباد مهار كننده و بازدارنده، آن امواج خروشان در صفحۀ آب چگونه به وجود مى‌آمد، معمولا موج بر اثر حركت بادها و طوفانهاست، با آن كه در اين جا طوفان نقش بازدارنده داشت و امواج را مهار مى‌كرد پس چه عاملى سبب مى‌شد كه امواج در حركت باشد. به نظر مى‌رسد كه عامل پيدايش اين امواج چيزى در درون آنها بود كه آب را به طور دائم به هم مى‌زد و متلاطم مى‌ساخت اين عامل چه بوده است، به طور دقيق براى ما روشن نيست ولى با نظريّات دانشمندان امروز، كاملا سازگار است. زيرا آنها مى‌گويند در درون گازهاى مايع‌گون نخستين، انفجارهاى هسته‌اى پى در پى، روى مى‌داد. همان انفجارهايى كه هم اكنون نيز در دل خورشيد ما روى مى‌دهد. اين انفجارهاى عظيم آرامش اين گاز مايع‌گون را مرتّبا بر هم مى‌زد و تلاطم گسترده‌اى در امواج خروشانش به وجود مى‌آمد. براى تكميل اين فراز، بايد دنباله‌اش را در فراز بعد، پى‌گيرى كنيم و ترسيم دقيق پيدايش جهان را از ديدگاه مولا به دست آوريم. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم ✨بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷ادامه خطبه ۱ [و من خطبة له عليه‌السلام يذكر فيها ابتداء خلق السماء و الأرض و خلق آدم] : ثُمَّ أَنْشَأَ سُبْحَانَهُ رِيحاً اِعْتَقَمَ مَهَبَّهَا وَ أَدَامَ مُرَبَّهَا وَ أَعْصَفَ مَجْرَاهَا وَ أَبْعَدَ مَنْشَأَهَا سپس خداى سبحان طوفانى بر انگيخت كه آب را متلاطم ساخت‮ و امواج آب را پى در پى در هم كوبيد. طوفان به شدّت وزيد، و از نقطه‌اى دور دوباره آغاز شد. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮اين بخش از كلام مولا - همان گونه كه قبلا اشاره شد - ادامه و تكميل بخش سابق است. باز در اين جا نخست به سراغ فهم تعبيرات بسيار دقيق و عميقى كه در كلام حضرت آمده است - بدون هيچ گونه پيشداورى - مى‌رويم، سپس دربارۀ چگونگى انطباق آن بر نظرات دانشمندان امروز، در مسألۀ آفرينش جهان سخن مى‌گوييم. مولا در اين بخش از كلامش، به چند مرحله اشاره مى‌فرمايد: نخست اين كه مى‌گويد: «خداوند سبحان باد و طوفان ديگرى ايجاد فرمود (كه داراى چهار ويژگى بود كه آن را از باد و طوفانهاى معمولى كرۀ زمين ما جدا مى‌كند) بادى نازا بود» (ثمّ‌ انشأ سبحانه ريحا اعتقم مهبّها ) نه ابرى بود كه به هم پيوندش دهد و باران ببارد و نه گلى كه آن را بارور سازد ‮«بادى كه همراه و ملازم آب بود و از آن جدا نمى‌شد» (و ادام مربّها ) بر خلاف بادهاى معمولى كه دائمى نيست گاه مى‌وزد و گاه آرام مى‌گيرد ‮«بادى كه جريانش بسيار قوى و پر قدرت بود (با باد و طوفانهاى معمولى بسيار تفاوت داشت)» (و اعصف مجريها) . «بادى كه از نقطه‌هاى دوردست سرچشمه مى‌گرفت (نه همچون بادهاى معمولى كه غالبا سرچشمه‌هايى نزديك به خود دارد)» (و ابعد منشاها). 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" ✨بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷ادامه خطبه ۱ [و من خطبة له عليه‌السلام يذكر فيها ابتداء خلق السماء و الأرض و خلق آدم] : فَأَمَرَهَا بِتَصْفِيقِ اَلْمَاءِ اَلزَّخَّارِ وَ إِثَارَةِ مَوْجِ اَلْبِحَارِ فَمَخَضَتْهُ مَخْضَ اَلسِّقَاءِ وَ عَصَفَتْ بِهِ عَصْفَهَا بِالْفَضَاءِ تَرُدُّ أَوَّلَهُ إِلَى آخِرِهِ وَ سَاجِيَهُ إِلَى مَائِرِهِ سپس به طوفان امر كرد تا امواج درياها را به هر سو روان كند و بر هم كوبد و با همان شدّت كه در فضا وزيدن داشت، بر امواج آب‌ها حمله‌ور گردد.از اوّل آن بر مى‌داشت و به آخرش مى‌ريخت، و آب‌هاى ساكن را به امواج سركش بر گرداند. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮در مرحلۀ دوّم اشاره به مأموريت اين باد مى‌كند، مى‌فرمايد: «به او فرمان داد كه آن آب عميق و انباشته را پيوسته بر هم بكوبد» (فامرها بتصفيق الماء الزّخار) . «و امواج آن اقيانوس‌ها را به هر سو به حركت در آورد» (و آثارة موج البحار)‮ «اين تندباد عظيم، آن آب را همچون مشك سقّايان به هم زد» (فمخضته مخض السّقاء) . «و آن را به شدّت به سوى فضا بالا برد» (و عصفت به عصفها بالفضاء)‮ «اين تندباد قسمتهاى نخست اين آب را بر آخرش مى‌ريخت و بخش‌هاى ساكن را به سوى قسمتهاى متحرّك مى‌برد» (تردّ أوّله الى آخره و ساجيه الى مائره) 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" ✨بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷ادامه خطبه ۱ [و من خطبة له عليه‌السلام يذكر فيها ابتداء خلق السماء و الأرض و خلق آدم] : حَتَّى عَبَّ عُبَابُهُ وَ رَمَى بِالزَّبَدِ رُكَامُهُ فَرَفَعَهُ فِي هَوَاءٍ مُنْفَتِقٍ وَ جَوٍّ مُنْفَهِقٍ فَسَوَّى مِنْهُ سَبْعَ سَمَوَاتٍ جَعَلَ سُفْلاَهُنَّ مَوْجاً مَكْفُوفاً وَ عُلْيَاهُنَّ سَقْفاً مَحْفُوظاً وَ سَمْكاً مَرْفُوعاً، بِغَيْرِ عَمَدٍ يَدْعَمُهَا تا آنجا كه آب‌ها روى هم قرار گرفتند، و چون قلّه‌هاى بلند كوه‌ها بالا آمدند. امواج تند كف‌هاى بر آمده از آب‌ها را در هواى باز، و فضاى گسترده بالا برد، كه از آن هفت آسمان را پديد آورد. آسمان پايين را چون موج مهار شده،و آسمان‌هاى بالا را مانند سقفى استوار و بلند قرار داد، ‮بى آن كه نيازمند به ستونى باشد. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: در مرحلۀ سوّم مى‌فرمايد: «آبها بر روى هم متراكم شدند و بالا آمدند» (حتّى عبّ‌ عبابه ) . «و قسمتهاى متراكم آب، كفهايى از خود به بيرون پرتاب كردند» (و رمى بالزّبد ركامه )‮ سرانجام در مرحلۀ چهارم: «خداوند اين كفها را در فضاى وسيع بالا و جو گشاده و گسترده، بالا برد» (فرفعه في هواء منفتق و جوّ منفهق ). «و از آن آسمانهاى هفتگانه را آفريد و منظم ساخت» (فسوّى منه سبع سماوات) . اين در حالى بود كه قسمتهاى پايين آن را همچون موج مهار شده‌اى قرار داد‮و قسمتهاى بالا را همانند سقفى محفوظ و بلند، ساخت» (جعل سفلاهنّ‌ موجا مكفوفا و علياهنّ‌ سقفا محفوظا و سمكا مرفوعا)‮ «در حالى كه هيچ ستونى كه آن را نگاه دارد نبود و نه ميخ و طنابى كه آن را به نظم و بند كشد» (بغير عمد يدعمها و لا دسار ينظمها ) 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" ✨بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷ادامه خطبه ۱ [و من خطبة له عليه‌السلام يذكر فيها ابتداء خلق السماء و الأرض و خلق آدم] : وَ لاَ دِسَارٍ يَنْظِمُهَا ثُمَّ زَيَّنَهَا بِزِينَةِ اَلْكَوَاكِبِ وَ ضِيَاءِ اَلثَّوَاقِبِ وَ أَجْرَى فِيهَا سِرَاجاً مُسْتَطِيراً وَ قَمَراً مُنِيراً فِي فَلَكٍ دَائِرٍ وَ سَقْفٍ سَائِرٍ وَ رَقِيمٍ مَائِرٍ يا ميخ‌هايى كه آنها را استوار كند.آنگاه فضاى آسمان پايين را به وسيله نور ستارگان درخشنده زينت بخشيد و در آن چراغى روشنايى بخش (خورشيد)، و ماهى درخشان، به حركت در آورد كه همواره در مدار فلكى گردنده و بر قرار، و سقفى متحرّك، و صفحه‌اى بى قرار، به گردش خود ادامه دهند. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮سرانجام پنجمين و آخرين مرحله فرا رسيد: «خداوند آسمانها را به زينت كواكب و نور ستارگان درخشنده بياراست». ‮«و در آن چراغى روشن و نورافشان (خورشيد تابان) و ماهى روشنگر در مدارى متحرّك و سقفى گردان و صفحه‌اى جنبنده به حركت در آورد». فرضيه هاى موجود در عصر نزول قرآن: درباره پيدايش جهان از نکات جالب اين که در محيط نزول قرآن ـ يا به تعبير صحيح تر در عصرى که قرآن نازل شد ـ درباره پيدايش جهان دو نظريّه معروف وجود داشت: يکى نظريّه هيأت «بطلميوس» بود که حدود پانزده قرن بر محافل علمى جهان سايه افکنده بود و تا اواخر قرون وسطى نيز ادامه داشت. مطابق اين فرضيه زمين مرکز جهان بود و نُه فلک به دور آن گردش مى کردند. افلاک همانند پوست پياز، شفاف، بلورين و بر روى هم بودند. ستارگان سيّار (عطارد، زهره، مريخ، مشترى و زحل) هر کدام در فلکى جاى داشتند و ماه و خورشيد نيز هر يک داراى فلکى بودند. علاوه بر اين هفت فلک، فلکى مربوط به ستارگان ثابت بود (منظور از ستارگان ثابت مجموعه هاى ستارگانى هستند که با هم طلوع و غروب دارند و جاى خود را در آسمان تغيير نمى دهند). بعد از فلک هشتم يعنى فلک ثوابت فلک اطلس بود، فلکى که هيچ ستاره نداشت و کار آن گرداندن مجموعه جهان بالا به دور زمين بود و نام ديگرش فلک الافلاک بود. فرضيه ديگر، فرضيه عقول عَشَرَه بود که آن هم از فرضيّه «بطلميوس» که ناظر به جهان طبيعت بود کمک مى گرفت. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" ✨بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷ادامه خطبه ۱ [و من خطبة له عليه‌السلام يذكر فيها ابتداء خلق السماء و الأرض و خلق آدم] : خلق الملائكة ثُمَّ فَتَقَ مَا بَيْنَ اَلسَّمَوَاتِ اَلْعُلاَ فَمَلَأَهُنَّ أَطْوَاراً مِنْ مَلاَئِكَتِهِ سپس آسمان‌هاى بالا را از هم گشود، و از فرشتگان گوناگون پر نمود. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮به دنبال بحثى كه در بخشهاى گذشته از اين خطبه در بارۀ آفرينش آسمانها و چگونگى پيدايش جهان آمده بود، امام (ع) در اين بخش به سراغ آفرينش موجودات آسمان و فرشتگان عالم بالا مى‌رود و در عبارات كوتاه و گويايى از اصناف فرشتگان و صفات و ويژگيهاى آنان و برنامه و اعمالشان سخن مى‌گويد و نيز از عظمت ساختمان وجود آنان و بالا بودن سطح معرفتشان بحث مى‌كند و در واقع اين بخش مربوط به معرفى فرشتگان در ابعاد مختلف است كه مى‌فرمايد: «سپس خداوند ميان آسمانهاى بلند را از هم گشود». از اين تعبير به خوبى استفاده مى‌شود كه در ميان آسمانها فاصله‌هايى وجود دارد كه در آغاز به هم پيوسته بودند و سپس از هم باز شدند و اين درست بر خلاف چيزى است كه هيأت «بطلميوس» مى‌گفت كه آسمانها، همچون طبقات پوست پياز روى هم قرار گرفته‌اند و هيچ فاصله‌اى در ميان آنها نيست. سپس امام (ع) مى‌افزايد: «خداوند اين فاصله‌ها را مملو از انواع فرشتگان ساخت». در خطبۀ «اشباح» (خطبۀ 91) نيز مى‌خوانيم: «و ملا بهم فروج فجاجها و حشا بهم فتوق اجوائها، به وسيلۀ آنها (فرشتگان) تمام فاصله‌هاى آسمانها را پر كرد و فاصلۀ جوّشان را از آنان مالامال ساخت». در جملۀ ديگرى از همان خطبه مى‌خوانيم: «و ليس فى اطباق السّماء موضع اهاب الاّ و عليه ملك ساجد او ساع حافد، در تمام آسمانها به اندازۀ جاى پوست چهارپايى نتوان يافت، جز اين كه فرشته‌اى بر آن به سجده افتاده يا تلاشگرى سريع، مشغول كار است» 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" ✨بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷ادامه خطبه ۱ [و من خطبة له عليه‌السلام يذكر فيها ابتداء خلق السماء و الأرض و خلق آدم] : مِنْهُمْ سُجُودٌ لاَ يَرْكَعُونَ وَ رُكُوعٌ لاَ يَنْتَصِبُونَ وَ صَافُّونَ لاَ يَتَزَايَلُونَ گروهى از فرشتگان همواره در سجده‌اند و ركوع ندارند و گروهى در ركوعند و ياراى ايستادن ندارند و گروهى در صف‌هايى ايستاده‌اند كه پراكنده نمى‌شوند 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮آن گاه به ميان اقسام و اصناف، يا به تعبير ديگر اطوار فرشتگان پرداخته آنها را به چهار گروه تقسيم مى‌فرمايد: نخست به فرشتگانى كه كارشان عبادت است اشاره مى‌كند و آنها را نيز به چند گروه تقسيم مى‌كند: «گروهى كه پيوسته در حال سجده‌اند و ركوع نمى‌كنند». ‮«و گروهى كه همواره در ركوعند و قيام نمى‌كنند». ‮«و گروهى كه پيوسته در حال قيامند و هرگز از اين حالت جدا نمى‌شوند». بعضى «صافّون» را در اين جا به معنى «صف كشيده براى عبادت» گرفته‌اند و برخى به معنى بال و پرها در آسمان گشوده (به قرينۀ تعبيرى كه در قرآن در مورد پرندگان آمده است كه مى‌فرمايد: «أَوَلَمْ‌ يَرَوْا إِلَى اَلطَّيْرِ فَوْقَهُمْ‌ صٰافّٰاتٍ‌» ، آيا آنها پرندگان را در بالاى سر خود نديدند كه بالهاى خود را گشوده‌اند»). اين احتمال نيز وجود دارد كه منظور، ايستادن در صفوف منظّم و آمادۀ اطاعت فرمان و انجام اوامر بودن است. ولى احتمال اوّل با جمله‌هاى قبل و بعد، تناسب بيشترى دارد، در واقع همان گونه كه عبادتهاى ما داراى سه حالت عمده است قيام و ركوع و سجود، آنها نيز هر گروهى غرق در يكى از اين سه عبادتند. تعبير به «صافّون» يا اشاره به صفوف منظّم ملائكه است و يا قيام منظم هر كدام. درست همان گونه كه در خطبۀ همّام در بارۀ متقين آمده است كه مى‌فرمايد: «شبها بر پا ايستاده‌اند و پاهاى خود را در كنار هم قرار داده‌اند و مشغول قرائت قرآن هستند» (امّا اللّيل فصافّون اقدامهم تالين لاجزاء القرآن) 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" ✨بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷ادامه خطبه ۱ [و من خطبة له عليه‌السلام يذكر فيها ابتداء خلق السماء و الأرض و خلق آدم] : وَ مُسَبِّحُونَ لاَ يَسْأَمُونَ و گروهى همواره تسبيح گويند و خسته نمى‌شوند. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮«و گروه ديگرى[از ملائکه] كه پيوسته در حال تسبيح خدا هستند و هرگز خسته نمى‌شوند». ظاهر اين جمله اين است كه آنها گروه ديگرى غير از سه گروهى كه در سجود و ركوع و قيامند، مى‌باشند؛ هر چند بعضى از مفسّران نهج البلاغه احتمال داده‌اند كه تسبيح كنندگان، همان گروههاى قبل هستند و از بعضى از روايات مى‌توان كلام آنها را تأييد كرد. زيرا در روايتى آمده است كه از پيغمبر اكرم (ص) سؤال كردند: نماز ملائكه چگونه است‌؟ پيامبر سخنى نگفت تا اين كه جبرئيل نازل شد و به حضرت گفت: «أنّ‌ اهل السّماء الدّنيا سجود الى يوم القيامة يقولون سبحان ذى الملك و الملكوت و اهل السّماء الثّانية ركوع الى يوم القيامة يقولون سبحان ذى العزّة و الجبروت و اهل السّماء الثّالثة قيام الى يوم القيامة يقولون سبحان الحىّ‌ الّذى لا يموت، اهل آسمان اوّل تا روز قيامت در سجده‌اند و پيوسته مى‌گويند پاك و منزّه است كسى كه صاحب ملك و ملكوت است و اهل آسمان دوّم تا روز قيامت همواره در ركوعند و مى‌گويند پاك و منزّه است خدايى كه صاحب عزّت و جبروت است و اهل آسمان سوّم پيوسته تا قيامت در حال قيامند و مى‌گويند پاك و منزّه است خداوندى كه زنده است و نمى‌ميرد». در اين كه آيا منظور از سجود و ركوع و قيام، اعمالى همچون سجود و ركوع و قيام ماست يا اشاره به مراحل خضوع و عبادت فرشتگان بر حسب مراتب و مقامات آنها، گفتگوست. اگر فرشتگان را داراى جسم (جسم لطيف) بدانيم و صاحب دست و پا و صورت و پيشانى، معناى اوّل مناسبتر است و اگر جسمى براى آنها قائل نباشيم، يا آنها را داراى جسم بدانيم، نه جسمى همانند ما، معناى دوّم مناسبتر خواهد بود. به هر حال كار اين مجموعه، همگى عبادت و تسبيح و تقديس خداوند بزرگ است گويى غير از آن، كارى ندارند و جز به عبادت عشق نمى‌ورزند. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" ✨بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷ادامه خطبه ۱ [و من خطبة له عليه‌السلام يذكر فيها ابتداء خلق السماء و الأرض و خلق آدم] : لاَ يَغْشَاهُمْ نَوْمُ اَلْعُيُونِ وَ لاَ سَهْوُ اَلْعُقُولِ وَ لاَ فَتْرَةُ اَلْأَبْدَانِ وَ لاَ غَفْلَةُ اَلنِّسْيَانِ و هيچ گاه خواب به چشمشان راه نمى‌يابد، و عقل‌هاى آنان دچار اشتباه نمى‌گردد، بدن‌هاى آنان دچار سستى نشده، و آنان دچار بى خبرى برخاسته از فراموشى نمى‌شوند. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮سپس به اوصاف اين مجموعه از فرشتگان پرداخته، مى‌فرمايد: «نه خواب چشمان، آنها را مى‌پوشاند و نه عقل آنها گرفتار سهو و خطا مى‌شود، نه بدن آنها سستى مى‌گيرد و نه غفلت نسيان بر آنان عارض مى‌گردد» . به عكس انسانها كه اگر برنامۀ عبادتى را تكرار كنند، به طور تدريجى گرفتار اين حالات مى‌شوند، كم كم خواب چشمانشان را فرا مى‌گيرد، بدن سست مى‌شود و سهو و نسيان عارض مى‌گردد. ولى ملائكۀ عبادت كننده، هرگز گرفتار اين حالات نمى‌شوند. آنها چنان عاشق عبادت و غرق مناجات و تسبيحند كه هرگز خواب و غفلت و فتورى به آنها دست نمى‌دهد. به تعبير ديگر كوتاهى در انجام اين وظيفۀ مهم از امورى سرچشمه مى‌گيرد كه هيچ يك از آنها در اين فرشتگان نيست. گاه منشأ آن خستگى است، گاه خواب چشمها، گاه سهو عقلها، گاه سستى بدن و گاه غفلت و نسيان و چون هيچ يك از اين امور در آنها نيست، هرگز در عبادت پروردگار كندى نمى‌ورزند. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" ✨بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷ادامه خطبه ۱ [و من خطبة له عليه‌السلام يذكر فيها ابتداء خلق السماء و الأرض و خلق آدم] : وَ مِنْهُمْ أُمَنَاءُ عَلَى وَحْيِهِ وَ أَلْسِنَةٌ إِلَى رُسُلِهِ وَ مُخْتَلِفُونَ بِقَضَائِهِ وَ أَمْرِهِ برخى از فرشتگان، امينان وحى الهى، و زبان گوياى وحى براى پيامبران مى‌باشند،كه پيوسته براى رساندن حكم و فرمان خدا در رفت و آمدند. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮سپس به بيان مجموعۀ دوّم از فرشتگان پرداخته، مى‌فرمايد: «گروهى از آنان امناى وحى خدا و زبان گوياى او به سوى پيامبران و پيوسته براى رساندن حكم و فرمانش در آمد و شد هستند». در واقع آنها واسطۀ ميان پروردگار و پيامبران و ترجمان وحى او هستند. از اين تعبير استفاده مى‌شود كه تنها جبرئيل عليه السّلام نيست كه سفير وحى خداست. او در حقيقت رئيس سفراى الهى است. در آيات قرآن نيز اشاره به اين گروه از فرشتگان شده است، گاه مى‌فرمايد: «قُلْ‌ نَزَّلَهُ‌ رُوحُ‌ اَلْقُدُسِ‌ مِنْ‌ رَبِّكَ‌ بِالْحَقِّ‌» ، بگو آن (قرآن) را روح القدس به حق از سوى پروردگارت نازل كرده است». در جاى ديگر مى‌فرمايد: «قُلْ‌ مَنْ‌ كٰانَ‌ عَدُوًّا لِجِبْرِيلَ‌ فَإِنَّهُ‌ نَزَّلَهُ‌ عَلىٰ‌ قَلْبِكَ‌ بِإِذْنِ‌ اَللّٰهِ‌» ، بگو كسى كه دشمن جبرئيل باشد (در حقيقت دشمن خداست) چرا كه او به فرمان خدا قرآن را بر قلب تو نازل كرده است». گاه اشاره به گروه فرشتگان حامل وحى كرده، مى‌فرمايد: «يُنَزِّلُ‌ اَلْمَلاٰئِكَةَ‌ بِالرُّوحِ‌ مِنْ‌ أَمْرِهِ‌ عَلىٰ‌ مَنْ‌ يَشٰاءُ‌ مِنْ‌ عِبٰادِهِ‌» ، خداوند فرشتگان را همراه روح الهى به فرمان خود، بر هر كس از بندگانش كه بخواهد نازل مى‌كند». در روايات اسلامى و بعضى ديگر از خطبه‌هاى «نهج البلاغه» نيز به اين معنى اشاره شده است. بايد توجّه داشت كه منظور از قضا و امر الهى در جمله‌هاى محلّ‌ بحث همان فرمان و دستورهاى دينى و شرعى است، نه قضا و فرمان تكوينى كه بعضى از مفسّران «نهج البلاغه» احتمال داده‌اند چرا كه تناسب با جمله‌هاى قبل - كه مسأله امناى وحى مطرح شده است - ندارد و «مختلفون» از مادۀ اختلاف در اين جا به معنى رفت و آمد است. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" ✨بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷ادامه خطبه ۱ [و من خطبة له عليه‌السلام يذكر فيها ابتداء خلق السماء و الأرض و خلق آدم] : وَ مِنْهُمُ اَلْحَفَظَةُ لِعِبَادِهِ وَ اَلسَّدَنَةُ لِأَبْوَابِ جِنَانِهِ جمعى از فرشتگان حافظان بندگان، و جمعى ديگر دربانان بهشت خداوندند. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮سپس به مجموعۀ سوّم از فرشتگان اشاره كرده، مى‌فرمايد: «گروهى از آنان حافظان بندگان اويند و دربانان بهشتهاى او». «حفظة» جمع «حافظ» به معناى نگاهبان است و در اين جا دو معنى مى‌تواند داشته باشد: يكى نگاهبانان بر بندگان كه مراقب اعمال آنها هستند و آنها را ثبت و ضبط مى‌كنند كه در آيۀ ۴ سورۀ طارق به آن اشاره شده است: «إِنْ‌ كُلُّ‌ نَفْسٍ‌ لَمّٰا عَلَيْهٰا حٰافِظٌ» ، هر كسى نگاهبانى بر او گمارده شده» و نيز در آيۀ ۰۱ و ۱۱ سورۀ انفطار مى‌خوانيم: « «وَ إِنَّ‌ عَلَيْكُمْ‌ لَحٰافِظِينَ‌ كِرٰاماً كٰاتِبِينَ‌» ، بر شما حافظانى گمارده شده، نگاهبانانى بزرگوار كه پيوسته اعمال شما را مى‌نويسند». دوّم نگاهبانان بندگان كه آنها را از آفات و بلاها و حوادث مختلف حفظ مى‌كنند كه اگر آنها نباشند انسانها دائما در معرض نابودى هستند. همان گونه كه در آيۀ ۱۱ سورۀ رعد آمده، مى‌فرمايد: «لَهُ‌ مُعَقِّبٰاتٌ‌ مِنْ‌ بَيْنِ‌ يَدَيْهِ‌ وَ مِنْ‌ خَلْفِهِ‌ يَحْفَظُونَهُ‌ مِنْ‌ أَمْرِ اَللّٰهِ‌» ، براى انسان مأمورانى است كه پى در پى، از پيش رو و از پشت سر، او را از حوادث (غير حتمى) الهى حفظ مى‌كنند». ولى معناى اوّل با جمله‌هاى قبل كه سخن از وحى و تكاليف شرعى داشت و جملۀ بعد كه اشاره به بهشت و جزاى اعمال مى‌كند تناسب بيشترى دارد هر چند جمع ميان دو معنى نيز از مفهوم عبارت دور نيست. «سدنة» جمع «سادن» به معنى دربان و «جنان» (بر وزن كتاب) جمع «جنّت» به معناى بهشت است و از اين تعبير استفاده مى‌شود كه خداوند بهشتهاى متعدّدى دارد و بعضى از شارحان نهج البلاغه عدد آن را هشت مى‌دانند كه در قرآن مجيد به نامهاى: «جنّة النّعيم و جنّة الفردوس و جنّة الخلد و جنّة المأوى و جنّة عدن و دار السّلام و دار القرار و جنّة عرضها السّموات و الارض» آمده است. در اين كه وجود فرشتگان حافظ اعمال چه فايده‌اى دارد، گاه گفته مى‌شود فايدۀ آنان اين است كه انسانها احساس مسئوليت بيشتر و مراقبت‌هاى نزديكترى كنند و در اعمال و رفتار خويش هوشيارتر باشند. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir