eitaa logo
آستانِ مهر
6.1هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
59 فایل
کانال رسمی «فرهنگی خواهران» آستان مقدس حضرت معصومه علیهاالسلام تنها کانال بانوان اعتاب مقدس Admins: @karimeh_135 @astanee_mehr اینستاگرام: https://Instagram.com/astanehmehr ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3163553795Cd8320e803c
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 💎 مادر، شمع جمعِ خانواده جوانی به نام زکریا بن ابراهیم مسیحی بود ،چون مسلمان شد ، به سفر حج رفت. در این سفر امام صادق علیه السلام را دیدار کرد ازجمله سوالاتش از امام این بود که پدر و مادر و بستگانم هنوز نصرانی اند .چه کنم ؟ مادرم نیز نابیناست . آیا با آنان باشم و با آنان غذا بخورم ؟ امام صادق علیه السلام پرسید: آیا گوشت خوک می خورند؟ گفت: نه، اصلاً دست به آن نمی زنند. امام فرمود : با آنان باش و به مادرت رسیدگی کن و اگر از دنیا رفت ،خودت کارهای مربوط به کفن و دفن او را انجام بده و به دیگران واگذار مکن . زکریا پس از بازگشت از سفر حج، به توصیه امام صادق علیه السلام به مادرش بسیار نیکی و ملاطفت می‌کرد، به او غذا می خوراند، لباس و سر و وضع او را تمیز می کرد و در خدمت وی کوشا بود. مادرش از این تغییر رفتارسوالی به ذهنش رسید ، پرسید : پسرم! قبلاً که نصرانی بودی با من چنین رفتاری نداشتی ، چه شده که پس از هجرت و مسلمان شدن چنین شده‌ای ؟ گفت: یکی از فرزندان پیامبر -صلی الله علیه و آله-این دستور را به من داده است. مادر پرسید: آیا او پیامبر نیست ؟ پسر گفت: خیر، او پسر پیامبر است . مادر اصرار داشت که نه ، او حتماً پیامبر است چون اینگونه تعلیمات از تعالیم پیامبران است. پسرش جواب داد : خیر، پس از پیامبر اسلام ،پیامبری نخواهد آمد . او یکی از فرزندان آخرین پیامبر الهی است. مادرش گفت : پسرم! بهترین دین را برگزیده ای. به من هم ارائه بده و آن دین را بر من عرضه کن. فرزند، تعالیم اسلام را بر مادر مسیحی خویش عرضه کرد. او هم به اسلام گروید و مسلمان از دنیا رفت. 📔 بحارالأنوار جلد ۷۱، صفحه‌ی ۵۲ 🔷🔸💠🔸🔷 @astanehmehr
📖 💎 مادر، شمع جمعِ خانواده جوانی به نام زکریا بن ابراهیم مسیحی بود ،چون مسلمان شد ، به سفر حج رفت. در این سفر امام صادق علیه السلام را دیدار کرد ازجمله سوالاتش از امام این بود که پدر و مادر و بستگانم هنوز نصرانی اند .چه کنم ؟ مادرم نیز نابیناست . آیا با آنان باشم و با آنان غذا بخورم ؟ امام صادق علیه السلام پرسید: آیا گوشت خوک می خورند؟ گفت: نه، اصلاً دست به آن نمی زنند. امام فرمود : با آنان باش و به مادرت رسیدگی کن و اگر از دنیا رفت ،خودت کارهای مربوط به کفن و دفن او را انجام بده و به دیگران واگذار مکن . زکریا پس از بازگشت از سفر حج، به توصیه امام صادق علیه السلام به مادرش بسیار نیکی و ملاطفت می‌کرد، به او غذا می خوراند، لباس و سر و وضع او را تمیز می کرد و در خدمت وی کوشا بود. مادرش از این تغییر رفتارسوالی به ذهنش رسید ، پرسید : پسرم! قبلاً که نصرانی بودی با من چنین رفتاری نداشتی ، چه شده که پس از هجرت و مسلمان شدن چنین شده‌ای ؟ گفت: یکی از فرزندان پیامبر -صلی الله علیه و آله-این دستور را به من داده است. مادر پرسید: آیا او پیامبر نیست ؟ پسر گفت: خیر، او پسر پیامبر است . مادر اصرار داشت که نه ، او حتماً پیامبر است چون اینگونه تعلیمات از تعالیم پیامبران است. پسرش جواب داد : خیر، پس از پیامبر اسلام ،پیامبری نخواهد آمد . او یکی از فرزندان آخرین پیامبر الهی است. مادرش گفت : پسرم! بهترین دین را برگزیده ای. به من هم ارائه بده و آن دین را بر من عرضه کن. فرزند، تعالیم اسلام را بر مادر مسیحی خویش عرضه کرد. او هم به اسلام گروید و مسلمان از دنیا رفت. 📔 بحارالأنوار جلد ۷۱، صفحه‌ی ۵۲ 🔷🔸💠🔸🔷 @astanehmehr
📖 💎 مادر، شمع جمعِ خانواده جوانی به نام زکریا بن ابراهیم مسیحی بود ،چون مسلمان شد ، به سفر حج رفت. در این سفر امام صادق علیه السلام را دیدار کرد ازجمله سوالاتش از امام این بود که پدر و مادر و بستگانم هنوز نصرانی اند .چه کنم ؟ مادرم نیز نابیناست . آیا با آنان باشم و با آنان غذا بخورم ؟ امام صادق علیه السلام پرسید: آیا گوشت خوک می خورند؟ گفت: نه، اصلاً دست به آن نمی زنند. امام فرمود : با آنان باش و به مادرت رسیدگی کن و اگر از دنیا رفت ،خودت کارهای مربوط به کفن و دفن او را انجام بده و به دیگران واگذار مکن . زکریا پس از بازگشت از سفر حج، به توصیه امام صادق علیه السلام به مادرش بسیار نیکی و ملاطفت می‌کرد، به او غذا می خوراند، لباس و سر و وضع او را تمیز می کرد و در خدمت وی کوشا بود. مادرش از این تغییر رفتارسوالی به ذهنش رسید ، پرسید : پسرم! قبلاً که نصرانی بودی با من چنین رفتاری نداشتی ، چه شده که پس از هجرت و مسلمان شدن چنین شده‌ای ؟ گفت: یکی از فرزندان پیامبر -صلی الله علیه و آله-این دستور را به من داده است. مادر پرسید: آیا او پیامبر نیست ؟ پسر گفت: خیر، او پسر پیامبر است . مادر اصرار داشت که نه ، او حتماً پیامبر است چون اینگونه تعلیمات از تعالیم پیامبران است. پسرش جواب داد : خیر، پس از پیامبر اسلام ،پیامبری نخواهد آمد . او یکی از فرزندان آخرین پیامبر الهی است. مادرش گفت : پسرم! بهترین دین را برگزیده ای. به من هم ارائه بده و آن دین را بر من عرضه کن. فرزند، تعالیم اسلام را بر مادر مسیحی خویش عرضه کرد. او هم به اسلام گروید و مسلمان از دنیا رفت. 📔 بحارالأنوار جلد ۷۱، صفحه‌ی ۵۲ 🔷🔸💠🔸🔷 @astanehmehr
📖 💎 مادر، شمع جمعِ خانواده جوانی به نام زکریا بن ابراهیم مسیحی بود ،چون مسلمان شد ، به سفر حج رفت. در این سفر امام صادق علیه السلام را دیدار کرد ازجمله سوالاتش از امام این بود که پدر و مادر و بستگانم هنوز نصرانی اند .چه کنم ؟ مادرم نیز نابیناست . آیا با آنان باشم و با آنان غذا بخورم ؟ امام صادق علیه السلام پرسید: آیا گوشت خوک می خورند؟ گفت: نه، اصلاً دست به آن نمی زنند. امام فرمود : با آنان باش و به مادرت رسیدگی کن و اگر از دنیا رفت ،خودت کارهای مربوط به کفن و دفن او را انجام بده و به دیگران واگذار مکن . زکریا پس از بازگشت از سفر حج، به توصیه امام صادق علیه السلام به مادرش بسیار نیکی و ملاطفت می‌کرد، به او غذا می خوراند، لباس و سر و وضع او را تمیز می کرد و در خدمت وی کوشا بود. مادرش از این تغییر رفتارسوالی به ذهنش رسید ، پرسید : پسرم! قبلاً که نصرانی بودی با من چنین رفتاری نداشتی ، چه شده که پس از هجرت و مسلمان شدن چنین شده‌ای ؟ گفت: یکی از فرزندان پیامبر -صلی الله علیه و آله-این دستور را به من داده است. مادر پرسید: آیا او پیامبر نیست ؟ پسر گفت: خیر، او پسر پیامبر است . مادر اصرار داشت که نه ، او حتماً پیامبر است چون اینگونه تعلیمات از تعالیم پیامبران است. پسرش جواب داد : خیر، پس از پیامبر اسلام ،پیامبری نخواهد آمد . او یکی از فرزندان آخرین پیامبر الهی است. مادرش گفت : پسرم! بهترین دین را برگزیده ای. به من هم ارائه بده و آن دین را بر من عرضه کن. فرزند، تعالیم اسلام را بر مادر مسیحی خویش عرضه کرد. او هم به اسلام گروید و مسلمان از دنیا رفت. 📔 بحارالأنوار جلد ۷۱، صفحه‌ی ۵۲ 🔷🔸💠🔸🔷 @astanehmehr