💌#مادرانهای_عاشقانه_۵۳
❤️ کتابفُلوشی😁
مهربان مادر! یکی از تفریح های تو از یک سالگی به بعد ، مخصوصا در دو سالگی ، خرید کتاب شده بود.😂
انقدر که هر جا کتابفروشی میدیدی با ذوق میگفتی : « کتابفلوشی»😁
خیلی هم حرفه ای شده بودی !😐😁 مثلا کتاب را برمی داشتی و سریع میرفتی صندوق ، برای حساب کردن.
کتاب را به عمو میدادی تا حساب کند، ما هم کارت میکشیدیم و تو کتاب را تحویل میگرفتی و مشغول خواندن میشدی.
شاید بدانی که هفت سال اول زندگی ات فرمانده و سید و سالار خانهای!😁 و اصلا نباید امر و نهی شوی ، یعنی فایده ندارد و فقط باعث انتقام جویی میشود، در این سن مهمترین چیزی که باید یاد بگیری نازی کردن نینیها و مهرورزی است...😍
مادران عزیز؛ به جای حرص خوردن از ریخت و پاش بچه های زیر هفت سال با نظم داشتن و مهربانی خودتان به او نظم و مهربانی یاد بدهید تا یاور و انیس شما در نوجوانی باشد.😊🤲❤️
📝برگرفته از واقعیات زندگی یک مادر
#مادرانه #عاشقانه #هدیهی_الهی #لذتِ_فرزند_آوری
📬 عاشقانههای مادری خودتان را اینجا برای ما ارسال بفرمایید:
📲@jelveyedidar
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر #حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@astanehmehr
💌#مادرانهای_عاشقانه_۵۴
❤️از شیر گرفتن
شبهای سخت فراق آغوش من و تو نزدیک بود و من تصمیم گرفته بودم در یک مناسبت خیلی خوب و مبارک پروسه سخت و دردناک و پر پیچ و خمِ😁 از شیر گرفتن تو را شروع کنم.
بالاخره تصمیم گرفتم و اول میان وعدههای تو را کم کردم که خیلی اذیت نشوی و تا حدود چهل روز دیگر با آرامش بیشتری از این نعمت دوست داشتنی ات جدا شوی.😘😁
حدود یک هفتهای میان وعده ها را کم کردم و به جای آن به تو سمنو و بادام و خوراکی های مورد علاقه ات را دادم ...
البته به راحتی هم راضی نمیشدی و با دویدن و بازی کردن و خندیدن و جان کندن من 😂😂 و مهم تر از همه کمک خدای مهربان ، کار داشت پیش میرفت که یک دفعه تو تب کردی و مریض و بی حال افتادی...
هم من دلم به حالت سوخت و هم پدرت و هم طبق سفارشات افراد آگاه ، اصلا درست نبود در حال مریضی غمی به غم تو اضافه کنیم!😔😁
این بود که دوباره همهی وعدهها اضافه و بلکه اضافهتر هم شد.!!😂🤲
📝برگرفته از واقعیات زندگی یک مادر
#مادرانه #عاشقانه #هدیهی_الهی #لذتِ_فرزند_آوری
📬 عاشقانههای مادری خودتان را اینجا برای ما ارسال بفرمایید:
📲@jelveyedidar
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر #حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@astanehmehr
💌#مادرانهای_عاشقانه_۵۵
❤️ از شیر گرفتن
بالاخره بیماری تو کم کم بهتر شد و وقت آن شده بود که با این روش تدریجی از شیر گرفتن ، کار را ادامه بدهیم.
داستان عجیب و کمرشکنی بود.😁 البته فقط چند شب خیلی عرصه تنگ شد بر من و تو ...😔😁🤲 و بعد خدا را شکر اوضاع بهتر شد اما شب ها تا صبح چندین بار بیداری میشدی و میخواستی فقط تو را در آغوش بفشارم تا بخوابی ...😘😁
گاهی که شبها بیدار میشدی به جای شیر که حالا محروم شده بودی ، مقدار زیادی چای و قند میخوردی و دوباره میخوابیدی!😁
چای را که من خودم مدت ها ترک کرده بودم حالا جایگزین شیر تو شده بود.😐
هر شب بالای سرت یک قمقمه نی دار میگذاشتم که هر وقت بهانه شیر گرفتی به تو آب بدهم تا شاید کمی از درد تو کم شود.😁
امان از یکی از شب ها😂 وقتی بیدار شدی و بهانهی شیر گرفتی ، طبق برنامه تو را در آغوش گرفتم تا فراموش کنی اما خیلی گریه کردی و مجبور شدیم تا صبح با ماشین در خیابان ها بچرخیم تا تو خواب باشی و نهایتا من و بابا هم در همان ماشین کنار خیابان خوابیدیم 😂😂 این هم از وضع ما.
چی بهتر از این ؟🙄😂
📝برگرفته از واقعیات زندگی یک مادر
#مادرانه #عاشقانه #هدیهی_الهی #لذتِ_فرزند_آوری
📬 عاشقانههای مادری خودتان را اینجا برای ما ارسال بفرمایید:
📲@jelveyedidar
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر #حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@astanehmehr
💌#مادرانهای_عاشقانه_۵۶
❤️ از شیر گرفتن
بالاخره به مرحلهی نهایی نزدیک شدیم و خدا را شکر شبهای پایانی شیر خوردن تو را سپری میکردیم اما به شدت بهانه گیر و بغلی شده بودی... طوری که گاهی میخواستم سرم را به دیوار بکوبم. 😂
البته اجر و ثواب مادری خیلی زیاد است و حیف است که آدم سرش را به دیوار بکوبد.😂😂
اما همه قبول داریم که گاهی کارد به استخوان میرسد ولی فقط باید تحمل کرد تا کارد از استخوان فاصله بگیرد.😁
حالا از شیر گرفتن هم اینچنین داستانی دارد...
بالاخره پروسهی حدود چهل روزهی از شیر گرفتن تمام شد و تو کاملا از شیر خوردن جدا شدی و حالا اول بسم الله بود دوباره تا ببینم چه غذاهایی بهتر است بخوری و چه نباید بخوری.!😐😁
البته این مژده را به خودم میدهم که طبق سخنان دلنشین امامان ما ، مادر وقتی بچه اش را از شیر میگیرد، فرشته ای به او بشارت میدهد که الان پاک شدی مانند روزی که خودت از مادر متولد شدی...😘😍
به به ... واقعا به تمام سختی هایش میارزد مادری... 💐
📝برگرفته از واقعیات زندگی یک مادر
#مادرانه #عاشقانه #هدیهی_الهی #لذتِ_فرزند_آوری
📬 عاشقانههای مادری خودتان را اینجا برای ما ارسال بفرمایید:
📲@jelveyedidar
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر #حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@astanehmehr
💌#مادرانهای_عاشقانه_۵۷
❤️ جان تازه
دخترکم تو به زندگی ما جان تازه دادی!
چطور؟
قبل از داشتن گل نازی مثل تو، حتی گاهی حال پختن غذا هم نداشتم ، اما وقتی تو در زندگی ما وارد شدی و چراغ خانهی ما را روشن کردی ، مخصوصا وقتی تو را از شیر گرفتم ، رمق تازه ای برای غذا درست کردن پیدا کردم.
چون تو واقعا گرسنه میشدی و هر غذایی هم نمیخوردی...
گاهی باید چند نوع غذا می پختم تا باب میل عروسکم باشد، اما همین انگیزه و زندگی ، جان تازه ای به من میداد.
یادم میآید وقتی که حدود دوسالت شده بود و میگفتی : « بلنج میخوام..»😁
انگار فقط برنج را غذا حساب میکردی!😂
حتی گاهی صبحها که با چشم بسته میگفتی غذا میخوام ، باز هم برنج میخواستی!😁
چون وقتی میگفتم نون پنیر برات بیارم با ناراحتی میگفتی : « غذا میخوام!» 😂
خلاصه چند وقتی فقط برنج میپختم.😂
📝برگرفته از واقعیات زندگی یک مادر
#مادرانه #عاشقانه #هدیهی_الهی #لذتِ_فرزند_آوری
📬 عاشقانههای مادری خودتان را اینجا برای ما ارسال بفرمایید:
📲@jelveyedidar
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر #حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@astanehmehr
💌#مادرانهای_عاشقانه_۵۸
❤️ سحری 😁
ماه مبارک رمضان و دخترداری!😁
فکر میکنم در کل ماه فقط چند سحری تنها بودم و باشم...
هر روز با من بیدار میشدی و میگفتی غذا میخوام !😁
بعد هم مگر میخوابیدی زود ؟😒😭😁
باید کلی لالایی و التماس و ... تا تو را میخواباندم.
هم لذت داشت و هم خیلی اعصاب میخواست که تو را پا به پای خودم تحمل کنم.😁
اما باز هم لذت مادری را با هیچ چیز دیگر نمیتوان عوض کرد، هم دنیا داری هم آخرت!
یک انیس داری که همیشه همراهت هست و یک ذخیره برای همیشه ات...
📝برگرفته از واقعیات زندگی یک مادر
#مادرانه #عاشقانه #هدیهی_الهی #لذتِ_فرزند_آوری
📬 عاشقانههای مادری خودتان را اینجا برای ما ارسال بفرمایید:
📲@jelveyedidar
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر #حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@astanehmehr
💌#مادرانهای_عاشقانه_۵۹
❤️صدایت را دوست دارم!😁😘
جان مادر !
یک کتابفروشی پیدا کرده بودی و همیشه هر وقت از آنجا رد میشدیم حتی اگر ثانیهی قبل هم کتاب خریده بودی !، 😂 باز هم میگفتی : « میخوام! کتاب میخوام !😁»
یک بار دو روز متوالی که از آنجا رد شدیم همین جملات ناز و ملوس را تکرار کردی و من عاشقانه به دنبال رئیسم وارد کتابفروشی شدم و برایش انتخاب کردم و خریدم. 😁
شاید پدرت بود نمی خرید.🤣 اما من مادرت هستم و میدانم که باید بخرم!😆
خیلی خوب است که تو همیشه کتاب میخواهی و خدا را شکر با این حافظهی قوی که داری همهی نوشته ها و تصویرها و ... را حفظ میکنی.
اصلا بگذار برای مادران سرزمینم بگویم ، دخترک نازم هم بداند شیوهی تربیتی مادر عزیزش را:
زبان بچگی را کنار بگذارید ! منظور این نیست که کلمات قلمبه سلمبه به دردانه هایمان یاد بدهیم ، بلکه منظور این است که از ابتدا حتی در زمان نوزادی با آنها حرف بزنید و تعریف کنید ، این ذهن آنها را رشد میدهد و بزرگ میکند.
مناسب سنشان برای آنها کتاب های خوب بخریم و بخوانیم و در این سن دو تا شش سالگی کودک دلبندمان را با صداهای خوب و بازیهای خوب انس بدهیم.
نکند با صداهای بیمعنی و موسیقیهای به درد نخور فرزند عزیزتراز جانمان را انس بدهیم، نه! صداهای معنا دار:
☑️قرآن کودکانه و حتی میشود ازاین سن آرام آرام و در بازی حفظ قرآن کریم را شروع کرد ، اما به طور نامحسوس نه برنامه دادن به کودک دو ساله 😐😁
✅اشعار قرآنی
☑️اشعار طبیعت و یادآوری نعمت های الهی
✅اشعار اخلاقی مثلا تشکر از مادر و پدر
📝برگرفته از واقعیات زندگی یک مادر
#مادرانه #عاشقانه #هدیهی_الهی #لذتِ_فرزند_آوری
📬 عاشقانههای مادری خودتان را اینجا برای ما ارسال بفرمایید:
📲@jelveyedidar
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر #حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@astanehmehr
💌#مادرانهای_عاشقانه_۶۰
❤️ اندر کتکهای شبانه !😁
عزیزکم ، شیرینکم! جان مادر!
تو واقعا اگر در روز بازی و تفریح کافی داشته باشی و شاد باشی ، شب به راحتی میخوابی ...
اما حتی اگر یک ساعت در روز استراحت کنی ، دیگر من شب که شد ، نمیفهمم شب است یا چیزی شبیه روز یا اصلا چیز دیگر .😂
یادم میآید ، گاهی که اینطور میشد و از شدت خستگی خوابم میگرفت گاهی مثلا بمبی چیزی روی سرم فرود میآمد.😂😂
گاهی هم مرتب صدا میزدی که: « بلند شو دیگه!»
میخواستی مرا هم با خود همراه کنی تا با هم بازی کنیم.
واقعا سخت میگذشت بیخوابی ، اما وقتی به لذت مأنوس بودن با تو فکر میکردم ، حاضر نبودم به هیچ وجه به دوران نداشتن تو برگردم...
مخصوصا وقتی ناراحت میشدم از دستت و تو متوجه میشدی و دست دور گردنم میانداختی و میگفتی : « ناراحت نباش...»😁😘
چقدر داشتنت شیرین است دخمل جانم.💐😘❤️
📝برگرفته از واقعیات زندگی یک مادر
#مادرانه #عاشقانه #هدیهی_الهی #لذتِ_فرزند_آوری
📬 عاشقانههای مادری خودتان را اینجا برای ما ارسال بفرمایید:
📲@jelveyedidar
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر #حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@astanehmehr
💌#مادرانهای_عاشقانه_۶۱
❤️اندر احوالات کودکی۱
مهربان من ، شیرین زبان مادر!
این سنی که تو هستی ، مهمترین چیزی که باید یاد بگیری مهربانی است ، البته با بخشندگی و دادن وسایل شخصی به دیگران اشتباه نشود.😂
چون برعکس در این سن ، همه را مال خودت میدانی و طبیعی هست و نباید به زور ، یک مادر ، اسباب بازی های کودک زیر شش سالش را به دیگری بدهد ، حالا برای بازی کردن یا دیدن.
اما من حالا احساس میکنم زیادی مهربان شدی .😂 چون یک شب در یک مسجد برای نماز خواندن رفته بودیم و تو آنقدر خوراکی ها را به زور در دهان یک دختر بزرگتر از خودت میخواستی بگذاری ، که بنده خدا فرار کرد.😁
از تو اصرار و از او انکار...😂🤲
البته بچه ها هم با هم فرق دارند، برخی کودکان با این اخلاق تو همراهند و برخی خجالتی و فراری .😁
خلاصه مجبور شدم از مادر آن دختربچه عذرخواهی کنم و تو را هم بکشم کنار ، اما ول نکردی که ، تا من شروع به نماز کردم ، دوباره به خواهش های ناز و کودکانه ات ادامه دادی و دل برخی ها را بردی .😁😘
📝برگرفته از واقعیات زندگی یک مادر
#مادرانه #عاشقانه #هدیهی_الهی #لذتِ_فرزند_آوری
📬 عاشقانههای مادری خودتان را اینجا برای ما ارسال بفرمایید:
📲@jelveyedidar
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر #حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@astanehmehr
💌#مادرانهای_عاشقانه_۶۲
❤️ اندر احوالات کودکی ۲
جان مادر!
یکی از شیرین ترین و بهترین لحظات زندگی یک مادر، زمانی است که دلبندش با سلامتی خوابیده است و مادر محترم هم مشغول کارهای عقب افتاده میشود.😂🤲
یادم آمد یک بار برای تو تاب خریده بودیم و از سقف آویزان کرده بودیم ، خیلی ذوق داشتی ، مثل هر کودکی که وقتی وسیلهی نو و تازه میبیند ، در پوست خود نمیگنجد.
وصل کردن تاب به مشکلاتی برخورد و طول کشید ، چندین بار فقط از نردبان بالا رفتی و ما هم نگران میشدیم و تو را پایین میکشیدیم.😁
بالاخره بعد از مذاکرات و مشورت های فراوان تاب نصب شد!🥳😁
گفتی میخوام تاب تاب کنم ، وقتی تو را در تاب گذاشتم خوابیدی ...😘
نمی دانم چه مزه ای داشت آن خوابیدن که یکی از شبها از ذوق تاب چندین بار شب بیدار میشدی و ناله میزدی.😂
خیلی دقت کردم ببینم بین ناله چه میگویی ؟!! بالاخره فهمیدم که گریه میکنی و میگویی تاب تاااااب کننننم...😐 نصب شبی!😒😁
من هم تو را از رختخواب برداشتم و در تاب گذاشتم ، خدا را شکر خوابیدی، اما نگران سقوط بودم! دوباره تو را درآوردم و در رختخواب گذاشتم، باز قدری بعد بیدار شدی و گفتی تاب تاااااب مییخوووام!😐
عجب شبی بود! هر بار که میگفتم دیگر خوابیدی و مثلا من بخوابم یا چیزی بخورم یا مثلا یک استراحتی داشته باشم ، از خواب میپریدی.
به نظرم اعصاب هر دوی ما با این تاب خراب شد.😂😂
اما یکی دیگر از چیزهایی که مهم هست تو نازنین دوسالهی مادر یاد بگیری، نظم است و این نکته را به مادران مهربان میگویم که با نظم در رفتار ؛ مثلا ساعت ثابت غذا خوردن ، ساعت منظم خواب ، مرتب کردن خانه و ... نظم را به کودک شیرین زبان خود یاد بدهید ، فراموش نکنیم این سن ، برای امر و نهی نامناسب است.
📝برگرفته از واقعیات زندگی یک مادر
#مادرانه #عاشقانه #هدیهی_الهی #لذتِ_فرزند_آوری
📬 عاشقانههای مادری خودتان را اینجا برای ما ارسال بفرمایید:
📲@jelveyedidar
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر #حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@astanehmehr
💌#مادرانهای_عاشقانه_۶۳
❤️ مهربانی
عزیز مادر !
دخترک ناز و ملوس خود خودِ مادر!😘
جالب اینجاست بدانی که من امامم و تو مأموم😂 نه اینکه من ادعا داشته باشم ، بلکه تو به اقتضای سن و امیدی که به مادر داری ، پا جای پای او میگذاری و در این میان ، من هستم که باید تمام رفتارهایم را مراقب باشم !😏😁
این مژده را به تمام مادران گل و نازنین بدهم که تا سن هفت سالگی بکن نکن کردن ، بی فایده است هیچ، تازه کودک را انتقام جو میکند و او بدتر به دنبال مقاصد غیر اخلاقی خود خواهد رفت.😁
کاری که درست است این است که مهربانانه و عاشقانه کودک را از عواقب کارش آگاه کنیم تا ادامه ندهد ، نه اینکه با خشونت و ناراحتی و تندی او را نهی کنیم.
مثلا اگر چیزی سمت شما پرتاب کرد به جای داد و فریاد و ترشرویی، با مهربانی به او بگوییم : مامان دردش میاد و ناراحت میشه.
کودکان پر از احساسات هستند، بارها دیده شده که حتی کودک دوساله مادرِ ناراحت خود را در آغوش گرفته و گفته : مامان نالاحت نباش.🥺😁
📝برگرفته از واقعیات زندگی یک مادر
#مادرانه #عاشقانه #هدیهی_الهی #لذتِ_فرزند_آوری
📬 عاشقانههای مادری خودتان را اینجا برای ما ارسال بفرمایید:
📲@jelveyedidar
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر #حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@astanehmehr
💌#مادرانهای_عاشقانه_۶۳
❤️ مال منه!
جان مادر ! دخترک مهربانم!
گاهی دوست دارم پنج شش تا مثل تو داشته باشم.😁🤲
مخصوصا وقتی که آرام هستی و مشغول شیر دادن نی نیِ خودت.👩🍼🤌😂
به من میگویی : «میخوام شیلِش بهش بدم.»😁 تازه غذا میخوری و بعد شیر میدهی!
گاهی هم همزمان که خودت سیر میشوی، نی نی خودت را هم سیر میکنی و این نشاندهندهی مهربانی تو است و امیدوار میشوم که مهرورزی و محبت را یاد گرفتی و داری منتقل میکنی...❤️😍
اما این حس مالکیت که برای سن تو طبیعی هست ، انقدر در وجود تو شدید شده ، که اگر یک بچهی دیگر حتی چپ به وسایل مادرت نگاه کند ، شاخ و شانه میکشی...😁
هیچ ناراحتی ندارد مادران عزیز! سن دو تا شش سال سن منیت است ! لطفا مقابله نکنید و بگذارید مال خودش باشد همه چیز !😂
مال ما که خیلی شدید است و از جلوی مغازه ها هم که رد میشویم میگوید: « اینا مال منه!»😁 یعنی ما مالک مغازههای مردم هم هستیم و این حس خوبی است که من و دخترم هنگام عبور از جلوی مغازه ها داریم و این حس را با چیزی عوض نمی کنیم.😁
باور کنید! لذت ببرید از مادری و انس با کودکتان ، حرص نخورید!💐🙂
📝برگرفته از واقعیات زندگی یک مادر
#مادرانه #عاشقانه #هدیهی_الهی #لذتِ_فرزند_آوری
📬 عاشقانههای مادری خودتان را اینجا برای ما ارسال بفرمایید:
📲@jelveyedidar
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر #حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@astanehmehr
💌#مادرانهای_عاشقانه_۶۴
❤️ سینه کُن مامان😢
گل نوشکفتهی مادر... نازنینم که الان در سه سالگی به سر میبری و این چند ساله که تو را از لطف و مرحمت خداوند داشتم ، خیلی روضههای مجسم با تو میشد دید...
وقتی که حتی فوت میکردم به صورت بابایت و تو دخترک لطیف و نازک مادر ، داد میزدی و گریه میکردی و میگفتی نکنننن...😔
یادم هست تو را مرتب به مجلس عزای امام حسین جانمان علیهالسلام میبردم ، مثل نماز واجب ... چه لذتی داشت ، حتی آماده کردن لباس مشکی محرم برای تو ، مرا بی تاب میکرد!😍
چه رسد به دیدن تو در آن لباس مشکی که برای رفتن به مجلس امام حسین علیه السلام میپوشیدی.
خاطرم هست ، شبی که مرسوم هست و برای طفل شیرخوار امام ، روضه و لالایی میخوانند، از اول که وارد مجلس شدیم بی تاب بودی و نمی توانستی در مجلس بمانی ، وقتی مداح یک شیرخوار را روی دست گرفت و صدای گریهاش در مجلس طنین انداخت ، باز دل نازکت لرزید و گفتی میخوایم بریم ...😭
به من میگفتی : مامان سینه کُن، میخواستی بگویی سینه بزن.😁
چه خوب گفت آن عالم بزرگ که بچه ها رحمت الهی را جذب میکنند ...
مادران حسینی و مهربان!
حتما کودکانتان را به مجالس ببرید و با این موارد بیشتر جذبشان کنید:
بردن خوراکی و آب
دوستان خوب و همراه
اسباب بازی مناسب در جمع
نزدیک بودن به محل دستشویی البته برای کودکانی که پوشکی نیستند.🥲
نشستن در جایی که هر زمان کودک خسته شد، امکان خروج راحت داشته باشید.
📝برگرفته از واقعیات زندگی یک مادر
#مادرانه #عاشقانه #هدیهی_الهی #لذتِ_فرزند_آوری
📬 عاشقانههای مادری خودتان را اینجا برای ما ارسال بفرمایید:
📲@jelveyedidar
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر #حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@astanehmehr
💌 #مادرانهای_عاشقانه_۶۵
❤️ پیاده روی اربعین ۱
گل ناز مادر... حتی پیاده روی اربعین هم با تو شیرین تر است .😍
شاید خیلی ها فکر کنند اگر بچه نداشته باشند یا تنها به پیاده روی اربعین بروند خیلی راحت تر هستند... اما یک راحتی جسمی داریم و یک راحتی روحی...
شاید از لحاظ جسمی راحت تر باشیم و زودتر به مقصد هم برسیم اما تو و داشتنت راحت جان و روح من هست...
شاید توضیح این مطلب برای مادری که گوهری مثل تو را ندارد و یا مادری که از داشتن مثل تویی اذیت است و تو را مانع سفر و زیارت و تفریح و ... میداند ، سخت باشد.
یک حس عجیبی است مادری، آن هم مادردخمل بودن❤️
حس نزدیک بودن به خدا و امام ...
حس کامل بودن روح و جسم...
حس آرامش و کم شدن اضطراب های بی مورد...
حس مفید بودن و در راه درست بودن...
و خیلی احساسات مفید و شیرین دیگر
البته به مادران عزیز توصیه میکنم اگر نتوانستند با فرزندانشان به پیاده روی خانوادگی اربعین بروند ، نگران نباشند، پرورش نسلی که محبت امیرالمومنین علیه السلام را داشته باشد ، مهم ترین کار این عالم است ، پیاده روی اربعین که همیشه هست و اصلا همین هایی که پیاده روی را شلوغ کردند و دارند استفاده میکنند و عظمت عشق حسینی را به نمایش میگذارند، دست پروردهی خود ما هستند.😁😍
یادم هست یک سفر که تو تقریبا نوزاد کوچک شیرخوارهای بودی ، من و تو گل دخمل مادر، ماندیم و بابا به پیاده روی اربعین رفت ، اما شاید سخت ترین شرایط و مریضی ها را کشیدیم. 😂 حالا توضیحات بماند برای بعد...
حالا برای دخمل نازم و مادران مهربانی که نگران هستند ، بقیه داستان ها و خاطرات را خواهم نوشت به کمک خدای مهربانم.
📝برگرفته از واقعیات زندگی یک مادر
#مادرانه #عاشقانه #هدیهی_الهی #لذتِ_فرزند_آوری
📬 عاشقانههای مادری خودتان را اینجا برای ما ارسال بفرمایید:
📲@jelveyedidar
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر #حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@astanehmehr
💌 #مادرانهای_عاشقانه_۶۶
❤️ پیاده روی اربعین ۲
دخترکم نازتر از گلم😘
یادم هست همان سال که گفتم ما نرفتیم پیاده روی و بابا رفت... بدترین روزها را گذراندیم...😐😐
داستان این بود که ما رفتیم در منزلی که چند بچه و مادر دیگر هم بود و یک عده بچهی مریض ، حتی داخل حلق تو هم میآمدند.😂😂 چندین روز آنجا بودیم و با ترس و نگرانی سر کردیم.
انگار خدا میخواست به ما نشان دهد نگهداری از بچه به نبردن در مسیر اربعین نیست.😐🤲
خلاصه روزها خیلی به زجر و سختی و خون دل خوردن گذشت ، تا اینکه بابا هم از راه رسید و خراب تر از همه بود .😂 یعنی چه؟ آنقدر مریض بود که اصلا نشد درست زیارت قبولی بگوییم.
هم من مریض شدم و هم تو و تا چند ماه بدترین بیماری و عفونت و مریضی را کشیدیم ، جوری که انگار نمی خواستیم خوب بشویم !😂😐
اینجاست که بارها میگویند: آش نخورده و دهن سوخته.
چقدر کباب شدیم که از پیاده روی اربعین محروم شدیم و بدتر از نگرانی هایی که اطرافیان از رفتن ما به پیاده روی داشتند ، سرمان آمد ، اما جالب اینجا بود که باز هم برخی نظرات قبلی را برای نرفتن داشتند و اعتقاد داشتند که رفتن با بیماری برابر است.😁 !
البته اینها را نگفتم که مادران مهربان و نگران را به بردن فرزندان در پیاده روی جهانی اربعین دعوت کنم ، بلکه این را گفتم که بدانیم خدا همیشه با ماست و همیشه محافظ ماست و هر گاه اراده کند بیمار میشویم.
اگر با مدیریت این پیاده روی را برویم ، احتمال بروز مشکل برای فرزندان به حداقل میرسد و تازه خوشگذرانی هم به آن اضافه میشود...
هنوز حرف دارم ...
📝برگرفته از واقعیات زندگی یک مادر
#مادرانه #عاشقانه #هدیهی_الهی #لذتِ_فرزند_آوری
📬 عاشقانههای مادری خودتان را اینجا برای ما ارسال بفرمایید:
📲@jelveyedidar
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر #حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@astanehmehr
💌#مادرانهای_عاشقانه_۶۷
❤️پیاده روی اربعین ۳
نازدانهی مادر...
یادم هست سال بعد که تو را به پیاده روی اربعین بردم ، هنوز شیرخواره بودی و خیلی اطرافیان نگران بودند و مانع من میشدند.
اما از پیاده رفتن سمت عشق ، نمیتوان گذشت...
من برای تو یک پارچهای بزرگ آوردم که روی کالسکه قرار دهم و مدام آن را خیس میکردم که هم گرد و غبار را بگیرد و هم خنک شوی.
به علاوه یک اسپری بزرگ آب همراه داشتم و مدام سر و صورت تو را خیس میکردم.
البته نباید در آفتاب راه رفت و این یعنی خنکای عصر تا خنکای صبح باید راه برویم و به محض آفتاب زدن دوباره به موکب برویم و استراحت کنیم و دوباره خنکای عصر بیرون بیاییم و مسیر تا تمام شب تا دم صبح پیاده برویم و از معنویت و عشق لذت ببریم...❤️
با این روش خیلی شیرین هم میشود ، اما به هر حال برخی بچه ها و مادران مشکلات و ضرورت هایی دارند که شاید نباید به اینچنین سفرها بروند و خدا هم حتما جبران میکند.
برخی بچه ها و مادران عزیز ، مشکلات تنفسی دارند، که به سرعت در خاک و گرما بیمار میشوند.
خلاصه ... سعی میکردم در مسیر پیاده روی نخوابی تا در موکب با هم بخوابیم...😐😁
بماند که همراهانی داشتیم که انقدر ناله داشتند که منِ بچه شیرخواردار!😁 درمانده شده بودم...
به هر حال با هر جان کندنی بود وارد کربلای معلی شدیم...
📝برگرفته از واقعیات زندگی یک مادر
#مادرانه #عاشقانه #هدیهی_الهی #لذتِ_فرزند_آوری
📬 عاشقانههای مادری خودتان را اینجا برای ما ارسال بفرمایید:
📲@jelveyedidar
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر #حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@astanehmehr
💌#مادرانهای_عاشقانه_۶۸
❤️ پیاده روی اربعین ۴
میوهای دل مادر !😋😁
با توجه به نزدیک شدن ایام پیاده روی اربعین امام حسین علیه السلام میخواستم تجربیاتی را خدمت مادرانی که قصد سفر با جگر گوشهی خودشان دارند تقدیم کنم.
مادران دغدغه مند و اهل بیتی 😍
لطفا اگر قصد رفتن به پیاده روی اربعین با دردانهی خودتان دارید ، به این نکات مهم توجه بفرمایید:
۱. حتما با شخصی همسفر شوید که بچه داشته باشد و یا شرایط یک شخص بچه دار و بچه اش را درک کند و با غر زدن و آزار روحی مادر و بچه شیرینی سفر را به تلخی تبدیل نکند ، البته مادربزرگ مادری بچه همیشه بهترین گزینه است که البته این مورد هم بعضا ممکن است ناسازگار باشد ، پس با شخصی همسفر شوید که همراه و صمیمی باشد و شما را دلگرم کند.
۲. اگر فرزندتان زیر شش سال است ، حتما برای او کالسکه ببرید تا خستگی راه رفتن آزرده اش نکند.
۳. لباس مناسب این فصل را فراموش نکنید.
مثلا لباس های نخی و پنبه ای که کمتر باعث تعریق میشود.
۴. مجبور نیستید تمام مسیر را پیاده بروید ، به خودتان و فرزندتان فشار نیاورید، میتوانید برای اینکه حال معنوی پیاده وارد شدن به کربلای معلی را درک کنید ، حدود پانصد ستون را با ماشین و باقیمانده را پیاده بروید.
۵. ساعت پیاده روی را از خنکای عصر تا خنکای فردا صبح قرار دهید ، نه در آفتاب داغ و سوزان و بدون مدیریت شرایط
۶. حتی در شرایطی که آفتاب نیست ، با توجه به گرمای هوا ، اسپری آب به همراه داشته باشید و به صورت و دست های خودتان وکودکتان بپاشید ، البته مسیر پیاده روی قسمتی که بیابانی است حتی گاهی نسیم خنکی در شب میوزد، نگران نباشید.
۷. حتما خوراکی ها و اسباب بازی های مورد علاقه کودکتان را به صورت مختصر به همراه داشته باشید.
۸. سعی کنید در موکب ها کودکتان را جلوی باد مستقیم دستگاه های خنک کننده قرار ندهید.
📝برگرفته از واقعیات زندگی یک مادر
#مادرانه #عاشقانه #هدیهی_الهی #لذتِ_فرزند_آوری
📬 عاشقانههای مادری خودتان را اینجا برای ما ارسال بفرمایید:
📲@jelveyedidar
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر #حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@astanehmehr
💌#مادرانهای_عاشقانه_۶۹
❤️ پیاده روی اربعین ۵
باز هم در مسیر عشق با میوهی زندگی ام...
خوشا راهی که پایانش حسین است...
باز هم با تمام ترس و نگرانی ها و کم و زیاد ها نتوانستم راحتی ام را بر دوری و حسرت جدایی ترجیح دهم.
نازنین مادر ، تو از گرما برافروخته میشوی اما می ارزد به عشق و رهایی از تمام عالم و گره خوردن به چشمهی جوشان نور، حسین علیه السلام.❤️
یادم آمد یک بار که جان دلم را میخواستم به پیاده روی عاشقانهی اربعین حسینی از نجف تا کربلا ببرم ، قبل از حرکت تب کرد...
برای تو عزیزم میگویم : جان مادر! یک بار که تمام کارها را انجام داده بودیم و حتی کوله ها را هم جمع کرده بودیم و چند ساعت بعد زمان حرکتمان به سمت مرز و رفتن به پیاده روی اربعین بود، در کمال ناباوری و ظاهراً بی دلیل ! تو تب کردی !😐😔😳
تو در تب میسوختی و من در حسرت قدم قدم رفتن تا دیار عشق.
نگران بودم که نکند این تب در این گرمای ۵۰ درجه ، واقعا مانع رفتن ما باشد و مصلحت را در ماندن و نرفتن به سفر کربلا بدانیم.
خیلی دلم شکست...😭 از نهانخانهی دلم کرامت میزبان را خواستم و بعد دل را به دریا زدم و با آغوش باز سختی راه را به جان خریدم و تو را که مقداری بهتر شده بودی به طرف مرز بردم تا به پیاده روی عاشقانهی اربعین حسینی علیه السلام بپیوندیم...
به محض حرکت به طرف مرز اصلا آنچنان آثار تب رفت ، که انگار چیزی نبوده از اول و من خوشحال و متعجب از دعوت و ارادهی الهی ...
و من با چشم خودم کرامت کریمانهی امام حسین علیه السلام را دیدم... تویی که در میسوختی ، حالا با خیال راحت در آفتاب نجف قدم میزدی 😁
📝برگرفته از واقعیات زندگی یک مادر
#مادرانه #عاشقانه #هدیهی_الهی #لذتِ_فرزند_آوری
📬 عاشقانههای مادری خودتان را اینجا برای ما ارسال بفرمایید:
📲@jelveyedidar
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر #حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@astanehmehr
💌#مادرانهای_عاشقانه_۷۰
❤️ پیاده روی اربعین ۶
همیشه میگفتی إن شاءالله اربعین با دوچرخه بریم...😁
با دوچرخه که نشد اما با کالسکه الحمدلله رب العالمین راهی سفر عشق شدی و چه عاشقانه با تو همراه بودم و پی پی و اینها میشستم.😂🤲
شیرین ترین پی پی شستن😂 همین است که من و تو پیاده در مسیر رسیدن به کربلا باشیم و من این را به هیچ نمیدهم.
روزها میگذشت و جاده به جاده و موکب به موکب مثل سال های گذشته ، تو غنچهی مادر ، مرا همراهی میکردی و چه بی خوابی های شیرین و سختی داشتم.😁😐
گاهی از بی خوابی میخواستم غش کنم و یادم آمد یک شب که در موکب تو نمی خوابیدی و من خیلی خسته بودم ، از هوش رفتم.😂
اتفاقا آن شب تو بهانهی کیک گرفته بودی و نیمه های شب یکی از خدام موکب به من گز داد و گفت : کیک نداریم ، گز به بچه بده و من در همان خواب بیشتر گزها را خوردم و مقدار کمی به تو دادم و بعد هم هیچ نفهمیدم...
یک بار دیگر هم بیدار شدم و دیدم همچنان تو گوشی مرا گرفته ای و مشغول بازی و نقاشی هستی ، از اطرافیان پرسیدم اینجا کجاست ؟ چون واقعا نمی دانستم کجا هستم !😁 یک نفر گفت: اینجا مشهده😂😂 و باز بیهوش شدم!
سه چهار روز بود تشنهی ساعتی خواب بودم اما با تو الحمدلله ممکن نشده بود.🤲😁
📝برگرفته از واقعیات زندگی یک مادر
#مادرانه #عاشقانه #هدیهی_الهی #لذتِ_فرزند_آوری
📬 عاشقانههای مادری خودتان را اینجا برای ما ارسال بفرمایید:
📲@jelveyedidar
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر #حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@astanehmehr
💌#مادرانهای_عاشقانه_۷۱
❤️ در تب و تاب از پوشک گرفتن
جان مادر ❤️ تو تمام زندگی هستی و زندگی فقط و فقط با تو مهربانم معنا دارد... حتی اگر سخت ترین روزها را با تو داشته باشم باز هم همان روزها شیرین ترین روزهای زندگی است!
یکی از سختی ها از شیر گرفتن بود ، که البته سختی از این لحاظ بود که تو شیرین زبان مادر از بهترین انیس و مونس خود که شیر مادر بود جدا میشدی ، سختی بعدی دستشویی رفتن تو هست ...
یادم آمد که قبل از راهپیمایی بزرگ اربعین حسینی میخواستم به تو یاد بدهم که خودت به دستشویی بروی و از شر یا خیر 😐😁 پوشک خلاص شوی، اما چون سفر اربعین را در پیش داشتیم ، با خودم فکر کردم که هم من و هم تو دخترک نازم اذیت میشویم چون در سفر خیلی سخت هست که نیم ساعت یا یک ساعت یک بار تو را به دستشویی ببرم ، تازه اگر در رفت هم ،بیشتر نگران اطرافیان میشویم تا خودمان.😂
خلاصه گذاشتم تا بعد از سفر...
ما در حیاط تعدادی حیوانات اهلی داشتیم که دستشویی را تبدیل به دستشویی کرده بودند.😂 فقط چند ساعتی طول کشید تا حیاط و دستشویی را تمیز کردیم و قرار شد برای تو برچسب گل و حیوانات و هر چیز خوشگلی که دوست داری بخریم تا فضای دستشویی را دلپذیر کنیم و تو با ذوق تشریف ببری.😂
📝برگرفته از واقعیات زندگی یک مادر
#مادرانه #عاشقانه #هدیهی_الهی #لذتِ_فرزند_آوری
📬 عاشقانههای مادری خودتان را اینجا برای ما ارسال بفرمایید:
📲@jelveyedidar
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر #حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@astanehmehr
💌#مادرانهای_عاشقانه_۷۲
❤️ در تب و تاب از پوشک گرفتن ۱
بالاخره روزی که قصد شروع کار مهم دستشویی رفتن را داشتیم ، شروع شد.🤲😐😁
خیلی شیک و رسمی تو را به دستشویی بردم و روز اول هم خیلی موفق بودم و دستاوردهای سنگین و مهمی داشتم .😂
اما از روزهای بعدی کم کم دیدم که باید صبرم را بیشتر کنم و کار به همین راحتی ها هم نیست .😔😁
گاهی التماس میکردم و گاهی تضرع.🤲😂😂 تا جایی که بعضی وقت ها تو می گفتی : مامان گریه نکن.😁
خلاصه حدود پنج شش روزی ادامه دادم و بعد از آن یک احساس ناتوانی سراغ من آمد.😂 اما به خودم گفتم ، خدا این بچه را همیشه هدایت کرده و ایندفعه هم کار خودش هست و تو فقط وسیله ای ... ادامه بده.!
چندین بار هم تصمیم به بارداری دوباره گرفتم اما هر بار چند بدم عقب گرد داشتم ، گاهی به بهانهی از آب و گل در نیامدن تو و گاهی به علت مشکلات دیگر ...
اما باید فکری برای تو کرد ، تو به شدت اهل ارتباطات اجتماعی هستی و نیاز شدید به همبازی داری...
حالا بگذریم ، یک فکری آمد و فعلا تا حدودی رفته.😁 حالا باید پروژه دستشویی را به اتمام برسانیم...
داستان برچسب را در ادامه برای تو میوه ی دلم خواهم گفت!😘😁
📝برگرفته از واقعیات زندگی یک مادر
#مادرانه #عاشقانه #هدیهی_الهی #لذتِ_فرزند_آوری
📬 عاشقانههای مادری خودتان را اینجا برای ما ارسال بفرمایید:
📲@jelveyedidar
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر #حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@astanehmehr
💌#مادرانهای_عاشقانه_۷۳
❤️ در تب و تاب از پوشک گرفتن ۲
بالاخره بعد از گشتن ها و اینطرف آنطرف پریدن های فراوان برای تهیهی برچسب حیوانات و گل و بلبل برای تو عزیزتر از جانم و بهترینم ، در یک لوازم التحریر فروشی پیدا کردم.
اما به نظر قیمت ها نجومی بود.😵💫😂
مثلا یک برگ برچسب حدود صد تومان بود.😂😂
من به خانمی که در مغازه حضور داشت و راهنمایی میکرد ، گفتم:
خانم من میخوام تو دستشویی بچسبونم، اینا حیف نیست، هست ؟😂
البته به چندین نفر دیگر که در مغازه حضور داشتند هم گفتم دنبال هدیهی دستشویی هستم.😔😁
خلاصه خیلی عرق ریختم و گشتم در مغازه تا برگه برچسب دوازده هزار تومانی بیریخت پیدا کردم.😁
حتما برای تو جان دلم سؤال هست چرا عرق ریختم ؟ خب هم هوا خیلی خنک نبود ، هم تو را بغل کرده بودم که به خاطر جذابیت مغازه به اجناس حمله ور نشوی.😂
البته این را هم بگویم که یک برگه برچسب شیک و پنجاه هزار تومانی هم خریدم که بعدها عرض میکنم چه به سر تمام اینها آمد و دستاورد من و تو چه بود.؟😐😐
📝برگرفته از واقعیات زندگی یک مادر
#مادرانه #عاشقانه #هدیهی_الهی #لذتِ_فرزند_آوری
📬 عاشقانههای مادری خودتان را اینجا برای ما ارسال بفرمایید:
📲@jelveyedidar
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر #حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@astanehmehr
💌#مادرانهای_عاشقانه_۷۴
❤️ در تب و تاب از پوشک گرفتن ۳
هر بار که من و جان دلم وارد دستشویی میشدیم، گلاب به روی شما داستان ها داشتیم.😁
برچسب هایی که خریدم فقط به درد خودم خورد، مثلا یک بار میگفتی مامان دستشویی دارم بریم ! من هم انگار ساده بودم و با خوشحالی😂 ، تو را دوان دوان سمت دستشویی میبردم.
بعد میگفتی مامان بشین! و مرا شاید یک ربع بلکه بیشتر جلوی در دستشویی میکاشتی! گاهی حتی قرآن میخواندم که بیکار نباشم.😐🤲😂
اما بعد از کلی معطلی و درد کمر و زانو از نشستن زیادی ، جلوی چشمان امیدوار من ، فقط برچسب میچسباندی و برچسبها را میشستی و بس.😔😂
بعد هم که داخل میآمدیم از خجالت پوشک در میآمدی...😐 مقداری داشتم نا امید میشدم و با وجود توصیهی صبر به خودم! اما به شروع ترم و درسها هم که فکر میکردم دیگر داشتم عقب نشینی هم میکردم!😁
📝برگرفته از واقعیات زندگی یک مادر
#مادرانه #عاشقانه #هدیهی_الهی #لذتِ_فرزند_آوری
📬 عاشقانههای مادری خودتان را اینجا برای ما ارسال بفرمایید:
📲@jelveyedidar
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر #حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@astanehmehr
💌#مادرانهای_عاشقانه_۷۵
❤️ در تب و تاب از پوشک گرفتن ۴
جان دل مادر!
مدت زیادی سر برچسب ها و جایزه ها دعوا کردیم ...
چطوری ؟
مثلا هر موقع میگفتم بیا بریم دستشویی میگفتی برچسب بده، با کلی درگیری لفظی و فیزیکی 😂 برچسب رو میگرفتی ، اما قبل از انجام کار مورد نظر .😁
این یعنی من قبل از دستشویی هم ناامید بودم! بعد هم میرفتی داخل دستشویی و برچسب رو به برچسب های دیگه اضافه می کردی ، کل دستشویی رو هم میشستی و میگفتی: « بلیم مامان !»😭😂😂
شاید دو هفته ای اینطور گذشت ، منم درسام شروع شد و به خودم گفتم برو بینیم بابا.😂
به تو هم گفتم باشه هر طور صلاح میدونی.😐
الان در موقعیتی هستیم که تو راحت کارت رو میکنی و منم راحت کار خودم رو میکنم.
درگیر هم نیستیم !!😂
باور کن ! خیلی کار دارم مادرِ من!
جلوی در دستشویی زانو درد گرفتم ، انقدر که نشستم و التماس کردم.😔😁
هر دوی ما هم داشتیم از لحاظ عصبی داغان میشدیم.😂😂😂
این قسمت از وظیفه مادری بماند برای زمانی که خودت التماس کنی میخوام برم دستشویی.😏😘
📝برگرفته از واقعیات زندگی یک مادر
#مادرانه #عاشقانه #هدیهی_الهی #لذتِ_فرزند_آوری
📬 عاشقانههای مادری خودتان را اینجا برای ما ارسال بفرمایید:
📲@jelveyedidar
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر #حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@astanehmehr
💌#مادرانهای_عاشقانه_۷۶
❤️دویدن و فرار کردن
جان مادر و قلب مادری دخترک نازم!
انقدر شیرینی که ده تا مثل تو هم کم است...😍😘😁
هر وقت تو را بیرون میبردم ، دیگر انگار مال من نبودی ...😂
یادم هست یک شب که تو را بردم ، از دستم فرار کردی و رفتی سمت چند مغازه اسباب بازی فروشی که سر راه ما بود، خب البته حق داری و اصلا بچه را نباید از مسیری برد که چیزی دلش بخواهد ، بعد مادر یا پدر بگوید : نباید دلت بخواهد!😐
اینکه نشد حرف...
تربیت درست و نگهداری این است که از مسیری بچه را ببریم که چیزی نبیند که دلش بخواهد!
بگذریم ...
از مغازه اول با موفقیت رد شدیم و بعد از بررسی های فراوان ، فرمودی که : اینالو مادرجون بلام خلیده😁
یک جایی که کار داشتیم، رفتیم و برگشتیم.
در راه برگشتن دوباره سراغ یک مغازه دیگر رفتی و یک عروسک بغل کردی و گفتی : مال خودمه !😳😁
البته تعجب ندارد چون سن دو تا شش سال سن مالکیت هست و بسیار طبیعی میباشد !😁
با این خصوصیت دلبند خودتان تقابل نکنید و الا ضربه روحی خواهد خورد.
خلاصه به تو گفتم عروسک داری ، بیا چیز دیگری برایت بخریم .
یک فنر رنگی بود ، آن را برداشتیم و حساب کردیم و از مغازه زدیم بیرون...😐
وقتی برگشتیم پشت سرمان تو نیامده بودی ... دیدیم فنر را پرت کردی و گفتی : اینو نمیخوام.
و همچنان مشغول مکالمه با مغازه دار بودی و میپرسیدی: این چنده و اون چنده؟😳😂😂
خلاصه با یک مصیبتی تو را از مغازه بیرون آوردیم ...😂🤲
البته این نمونه ای از این رفتارهای کودک است که باید ما تدبیر کنیم تا کمتر اتفاق بیفتد یا حتی نیفتد.
📝برگرفته از واقعیات زندگی یک مادر
#مادرانه #عاشقانه #هدیهی_الهی #لذتِ_فرزند_آوری
📬 عاشقانههای مادری خودتان را اینجا برای ما ارسال بفرمایید:
📲@jelveyedidar
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر #حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@astanehmehr