eitaa logo
آستانِ مهر
6.3هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
61 فایل
کانال رسمی «فرهنگی خواهران» آستان مقدس حضرت معصومه علیهاالسلام ✔اطلاع رسانی اخبارخواهران حرم Admin: @karimeh_135 @Mehreharam سایت 🌐astanehmehr.amfm.ir اینستاگرام: https://Instagram.com/astanehmehr ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3163553795Cd8320e803c
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 💎 ( ) يكی از نويسندگان معاصر مينويسد: بابا كاظم (يكی از ياران صديق نوّاب صفوی) اهل اراك، انسانی متدين به حقايق، و عامل به دستورهای حضرت حق بود و تنها چيزی كه آن مرد با صفا را رنج ميداد بيسوادی بود; بخصوص وقتی سخن قرآن به ميان می آمد به موجب اينكه سواد خواندن و نوشتن نداشت، سخت رنجيده خاطر ميشد. او با تمام وجود عاشق قرآن بود و ميل داشت مانند كسانی كه ميتوانند قرآن بخوانند، قرآن بخواند. او نميتوانست قرآن بخواند ولی به آنچه از قرآن به وسيله علمای ربانی شنيده بود به طَبَق آراسته بود. رفتار و اخلاقش قرآن بود و حلال و حرام را مخصوصاً در كسب و كار و خوراك رعايت می كرد. شبی در عالم رؤيا به حضور يكی از معصومين (گويا حضرت پيامبر-صلی الله علیه و آله-) مشرف ميشود. حضرت به او ميفرمايد: بابا، قرآن بخوان. عرض می كند نمی توانم. حضرت می فرمايد... إن شاء الله ادامه دارد... 📔 چهل داستان از به ضميمه چهل اعتراف از دانشمندان پيرامون عظمت قرآن و چهل معمای برگزيده قرآنی تاليف: مصطفی محمدی اهوازی 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
آستانِ مهر
📖 #حکایت 💎 #قرآن‌و‌دوست‌دارِ‌او ( #قسمت‌اول) يكی از نويسندگان معاصر مينويسد: بابا كاظم (يكی از يا
📖 💎 ( ) حضرت می فرمايد: ميتوانی! او در محضر رهبر اسلام چند آيه ای تلاوت مي كند و از شدت شوق از خواب بيدار شده، حسّ می كند تمام قرآن بر قلب او تجلی كرده و نقش بسته است. فردای آن شب به محضر نوّاب صفوی رسيده، داستان رؤيای صادق خود را بيان ميكند. ايشان از او امتحان به عمل می آورد و می بيند عين حقيقت است. بابا نه تنها قرآن را از حفظ می خواند، بلكه با حس سرانگشت خود آيات قرآن را از ساير جملات عربی تشخيص می داد و همچنين فلان آيه در چه جزء يا چه سوره ای است. گاهی صفحه ای از مفاتيح را جلوِ او می گذاشتند و از او می پرسيدند: اين قسمت در كجای قرآن است؟ انگشت روی كلمات ميگذاشت و ميگفت: اين قرآن نيست! گاهی از او می پرسيدند فلان آيه در كجاست؟ قرآن را باز می كرد و با انگشت خود آيه را پيدا كرده، نشان می داد. 📔 چهل داستان از به ضميمه چهل اعتراف از دانشمندان پيرامون عظمت قرآن و چهل معما برگزيده قرآنی تاليف: مصطفی محمدی اهوازی 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
📖 💎 ( ) علامه مجلسی رحمه‌الله می نويسيد: وقتی آيه«وَ اِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُ هُمْ اَجْمَعينَ لَها سَبْعَةُ اَبْواب لِكُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ. »«بدرستی جهنم وعده گاه گمراهان است. برای آن است هفت در، برای هر در از آن گمراهان، جزئی تقسيم شده است. »(۴۳,۴۴ سوره مبارکه حجر)نازل شد، رسول خدا -صلی الله عليه وآله-گريه شديدی كرد. صحابه هم از گريه آن حضرت گريه كردند، بدون اينكه بدانند جبرئيل چه آورده و رمز گريه پيغمبر چيست. كسی هم توانايی سخن گفتن با آن حضرت را نداشت و از عادات پيامبر -صلی الله عليه وآله-اين بود كه هر زمان فاطمه-سلام الله علیها- را می ديد مسرور می گرديد. از همين رو سلمان رهسپار خانه فاطمه -سلام الله علیها-شد. وقتی وارد گرديد، ديد مقداری جو پيش روی فاطمه -سلام‌الله‌علیها- است و مشغول آرد كردن آن می باشد و اين آيه را می خواند: «وَ ما عِنْدَاللهِ خَيْرٌ وَاَبْقی. »«آن چيزی كه نزد خداست بهتر و پاينده تر می باشد. »(بخشی از آیه ۳۶ سوره مبارکه شوری و ۶۰قصص) سلمان موضوع گريه پيامبر-صلی الله عليه وآله- را به فاطمه -سلام‌الله‌علیها- خبر داد و ايشان برخاست و لباس پوشيد و به عزم ديدار پيامبر-صلی الله عليه وآله-بيرون آمد... .‌.‌. 📔 چهل داستان از به ضميمه چهل اعتراف از دانشمندان پيرامون عظمت قرآن و چهل معما برگزيده قرآنی تاليف: مصطفی محمدی اهوازی 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
آستانِ مهر
📖 #حکایت 💎 #انقلابي‌دروني‌با‌يك‌آيه ( #قسمت‌اول) علامه مجلسی رحمه‌الله می نويسيد: وقتی آيه«وَ اِنّ
📖 💎 ( ) فاطمه -سلام‌الله‌علیها-به پدر عرض كرد: ای پدر، فدايت شوم! چه چيز شما را گريانيده است؟ پيامبر-صلی الله عليه وآله-آن دو آيه را بر او خواند. فاطمه -سلام‌الله‌علیها-از شدت اندوه به صورت در افتاد و صدای ناله اش بلند شد كه وای، وای بر آن كسی كه داخل آتش گردد. در اين حال سلمان نيز گفت: ای كاش برای اهلم گوسفندی بودم و آنان گوشت مرا خورده، پوست مرا پاره می كردند و من هرگز اسم آتش را نمی شنيدم. ابوذر گفت: ای كاش مادرم نازا بود و مرا نمی زاييد ومن هرگز اسم آتش را نمی شنيدم. مقداد گفت: ای كاش پرنده ای بودم كه در بيابان های دور دست به سر می بردم و حساب وكيفری نداشتم و ذكر آتش را نمی شنيدم. علی -عليه السلام- می فرمود: ای كاش درندگان گوشت مرا پاره پاره كرده و ای كاش از مادر متولد نشده بودم و نام آتش را نمی شنيدم. سپس دست روی سر گذاشت و شروع به گريه كرد و می گفت: آه، از دوری راه و كمی توشه در سفر قيامت. گناهكاران به سوی آتش می روند و بسرعت داخل دوزخ می شوند... 📔 چهل داستان از به ضميمه چهل اعتراف از دانشمندان پيرامون عظمت قرآن و چهل معما برگزيده قرآنی تاليف: مصطفی محمدی اهوازی 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr