💌#مادرانهای_عاشقانه_۷۱
❤️ در تب و تاب از پوشک گرفتن
جان مادر ❤️ تو تمام زندگی هستی و زندگی فقط و فقط با تو مهربانم معنا دارد... حتی اگر سخت ترین روزها را با تو داشته باشم باز هم همان روزها شیرین ترین روزهای زندگی است!
یکی از سختی ها از شیر گرفتن بود ، که البته سختی از این لحاظ بود که تو شیرین زبان مادر از بهترین انیس و مونس خود که شیر مادر بود جدا میشدی ، سختی بعدی دستشویی رفتن تو هست ...
یادم آمد که قبل از راهپیمایی بزرگ اربعین حسینی میخواستم به تو یاد بدهم که خودت به دستشویی بروی و از شر یا خیر 😐😁 پوشک خلاص شوی، اما چون سفر اربعین را در پیش داشتیم ، با خودم فکر کردم که هم من و هم تو دخترک نازم اذیت میشویم چون در سفر خیلی سخت هست که نیم ساعت یا یک ساعت یک بار تو را به دستشویی ببرم ، تازه اگر در رفت هم ،بیشتر نگران اطرافیان میشویم تا خودمان.😂
خلاصه گذاشتم تا بعد از سفر...
ما در حیاط تعدادی حیوانات اهلی داشتیم که دستشویی را تبدیل به دستشویی کرده بودند.😂 فقط چند ساعتی طول کشید تا حیاط و دستشویی را تمیز کردیم و قرار شد برای تو برچسب گل و حیوانات و هر چیز خوشگلی که دوست داری بخریم تا فضای دستشویی را دلپذیر کنیم و تو با ذوق تشریف ببری.😂
📝برگرفته از واقعیات زندگی یک مادر
#مادرانه #عاشقانه #هدیهی_الهی #لذتِ_فرزند_آوری
📬 عاشقانههای مادری خودتان را اینجا برای ما ارسال بفرمایید:
📲@jelveyedidar
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر #حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@astanehmehr
#تاریخ_انقلاب
۴۶ سال پیش مثل امشبی ایران در ماتم وعزافرو رفته بود
⬅️ قتل عام مردم تهران در 17 شهریور ۱۳۵۷ توسط شاه خائن معدوم، در میدان ژاله (شهدا)، یکی از نقاط عطف تاریخ انقلاب اسلامی ایران به شمار می آید. کشتار بیرحمانه مردم در آن روز تجلی واقعی رژیمی بود که سعی می کرد با فریبکاری از خود چهره ای صلح دوست ، آزادی خواه و مخالف با مفاسد بسازد. واقعه خونین 17 شهریور نقطه پایانی بود بر حیات رژیم ستمکار پهلوی که بیش از چند ماهی پس از آن حادثه دوام نیاورد .
حافظه ملت ایران هرگز این جنایت عامدانه و وحشیانه و #شهدایمظلومجمعه.سیاه رافراموش نخواهد کرد
🌷🌷🌷
https://eitaa.com/astanehmehr
2890771.mp3
7.25M
تحول فرهنگی بعداز حادثه ی جمعه سیاه
#حافظه_ملت
#خاطره_پاک_نشدنی
#جمعه_خونین
#رژیم_جنایتکار
#شهدای_میدان_ژاله
#اللهم_اجعل_عاقبت_امورنا_خیرا
https://eitaa.com/astanehmehr
توتکرار نمیشوی69.mp3
55.1M
#قسمت_شصت_نهم
🎧 #رمانتوتکرارنمیشوی
یادتونه که تو قسمت قبل دیدیم لیلیت فهمید که جاوید گولش زده بود که دستش زخم نشده بود و فقط میخواست توجه لیلیت رو جلب کنه
لیلیت هم برای تنبیه اون با بقیه رفت برف بازی و جاوید تنها موند
گاهی باخودش مبارزه میکرد و نمیگذاشت فکر سیدمهدی بیاد توسرش ولی گاهی موفق نبود😔 دیگه شبها برای سید مهدی نامه می نوشت و صبح ها پاره میکرد و شرمنده همسرش میشد.
جاوید یه سفر خوب به ویلای شمال برنامه ریزی کرد ولی توی راه لیلیت چشماشو بسته بود تا در افکارخودش غرق بشه. آسمون خدا و آسمون دل لیلیت پرابر بود...
دم غروب رسیدن به ساحل و دور آتیش نشستن، سردش شده بود وخودشو توی پتوی جاوید مچاله کرد و.... لیلیت لبخند جاوید به دلش نشست وسر روی شونه او راحت اشک ریخت...
حالا بیایید باهم ادامه ماجرا رو بشنویم
🎙 با خوانش هنرمندانه ی نویسنده ی کتاب مطهرهپیوسته
༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
تنهاکانال رسمی بانوان حرم
https://eitaa.com/joinchat/3163553795Cd8320e803c
#عرض_ارادت
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِین
یک قطعه از بهشت در آغوش شهر ماست...
📸حنانهساداتامامیان
╔═ 🌸═══🌸 ═╗
@astanehmehr
╚═ 🌸═══🌸 ═╝
2⃣ امام صادق (علیه السلام):
مَنْ تَرَكَ التَّزْويجَ مَخافَةَ الْفَقْرِ فَقَدْ اَساءَ الظَّنَّ بِاللّهِ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ ، اِنَّ اللّهَ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ يَقُولُ: «اِنْ يَكُونُوا فُقَـراءَ يُغْنِـهِمُ اللّهُ مِـنْ فَضْـلِهِ». [ قرآن، سوره نور، آیه ۳۲]
هركسی از ترس فقر ازدواج نكند،به لطف خداوند بدگمان شده است. چرا كه خداوند مى فرمايد: اگر آنان فقير باشند، خداوند از فضل و كرم خود بى نيازشان مى كند.
{من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص ۲۵۱}
#ازدواج
#مودت_محبت_رحمت_عشق
💖💗
@astanehmehr
011.mp3
15.37M
🟣خانواده موفق
#دکتر_سعید_عزیزی
💠قسمت دهم
╔═🍃🌺🍃══════╗
@astanehmehr
╚══════🍃🌺🍃═╝
📜#حکایت
✨احترام به سادات
يکي از نوادگان امام صادق عليه السلام به نام «حسين بن ساکن» در قم مبتلا به شراب خواري بود. روزي براي حاجتي نزد احمد بن اسحاق، وکيل اوقاف در شهر قم، رفت، ولي احمد او را راه نداد و با غم و اندوه برگشت.
در همان سال احمد بن اسحق به حج رفت و در ميان راه به سامرا رسيد. اجازه خواست تا خدمت امام عسکري عليهالسلام برسد، ولي امام به او اجازه نداد.
احمد بسيار گريه کرد تا امام اجازه داد. همين که علت را جويا شد، امام فرمود: چرا تو پسرعموي ما را راه ندادي؟
گفت: به خدا قسم! او را رد نکردم مگر به سبب گناه او
حضرت فرمود: راست ميگويي، اما چارهاي نيست جز آن که به سادات احترام بگذاري.
احمد بن موسي به قم برگشت و مردم به ديدن او آمدند، حسين بن ساکن نيز همراه آنان بود. تا چشم احمد بن اسحاق به او افتاد، او را در آغوش گرفت و او را بسيار احترام کرد. حسين از او پرسيد: چرا روش تو دربارهي من عوض شده است؟
احمد بن اسحق داستان ديدارش با امام عسکري عليهالسلام را بيان کرد، از اين رو، حسين نيز توبه کرد و از گناه خود دست برداشت.
📚 آیینه کمال،سیری گذرا در سیره امامان معصوم در عراق،اکبر دهقان انتشارات زائر آستانه مقدسه،ص228
@astanehmehr
#عرض_ارادت
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا عَمَّةَ وَلِیِّ اللَّه
سرم به خاک درت،
اُنس از قدیم گرفتهست...
📸محمدجوادوصالی
╔═ 🍃═══🍃 ═╗
@astanehmehr
╚═ 🍃═══🍃 ═╝