از عکس حرم بغض غریبانه شکسته
در حسرت خود، سوخته پروانه ی خسته...
✍زهره_قاسمی
⚜〰️⚜〰️⚜〰️⚜
@astanehmehr
🔆 #نور_درمانی
کارم گیر کرده
تمام شواهد علیه من است،
از حکم قاضی میترسم...
پاهایم سست و بی انرژی شده
دنیا دور سرم میچرخد.
چند لحظه روی پلههای پل عابر پیاده مینشینم.
میگویند اگر وکیل خبره نگیرم، دیگر رنگ خوشی و آرامش را نمیبینم.
وکیلی که از پس شاکیِ پر مدعای من خوب بربیاید.
او باید با تجربه باشد، دقیق و زرنگ باشد،متخصص و امانت دار باشد،
کم هزینه بودن و دردسترس بودن هم برای من خیلی مهم است.
سردرگمم ...
نمیدانم میتوانم کسی را پیدا کنم که از من حمایت کند یا نه.
جمع این صفات در چه کسی پیدا میشود؟
نگاهم به نوشتهی دیوار نقاشی شدهی آن طرف خیابان گره میخورد:
✨ و أفوض امری إلی الله، إن الله بصیر بالعباد...
خدای من میبیند،
همیشه نگاهش را در زندگی حس کردهام.
همین برایم کافی است.
قوت به پاهایم برمیگردد.
بسم الله الرحمن الرحیم...
📝 زهـره قاسـمی
🔷🔸💠🔸🔷
@astanemehr
⭕️فروش ویژه اینترنتی کتاب
👈با تخفیف تا ۴۰ درصد
👈و ارسال رایگان برای کتب منتخب
⏳🔺مهلت: فقط تا فردا ۱۵ آذرماه
🔰لیست موضوعی کتابهای انتشارات زائر آستان مقدس موجود در سایت کتاب فاطمی
📗کتابها با موضوع احکام و معارف اسلامی:🔻
fatemibook.ir/category/maaref
📕کتابها با موضوع خانواده و سبک زندگی:🔻
fatemibook.ir/category/life
📘کتابها با موضوع انبیاء و ائمه علیهم السلام:🔻
fatemibook.ir/category/bozorgan
📗کتابها با موضوع قرآن، نهج البلاغه و ادعیه:🔻
fatemibook.ir/category/quran-niayesh
📙کتابها با موضوع اخلاقی:🔻
fatemibook.ir/category/akhlagh
📘کتابهای شعر و داستان ویژه کودک:🔻
fatemibook.ir/category/koodak
📙کتابها با موضوع تاریخ:🔻
fatemibook.ir/category/history
📕کتابها با موضوع شهدا:🔻
fatemibook.ir/category/shahid
📙کتابها با موضوع حضرت معصومه علیهاالسلام:🔻
fatemibook.ir/category/masumeh
📘کتابها با موضوع شعر و داستان:🔻
fatemibook.ir/category/stories
🎁کتابهای ارسال رایگان (تا تاریخ 15 آذرماه 1401)🔻
fatemibook.ir/category/freepost
#فردا_برای_خواندن_دیر_است
📚فروشگاه کتاب فاطمی
آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام
@fatemi_book
ارتباط موفق_7.mp3
11.36M
#ارتباط_موفق_7
#استاد_شجاعی
👌باید راهِ دفع افکار منفی، شنیدههای منفی، قضاوتهای منفی،
👹و یا تمام حملههای شیطان نسبت به کسانی که با آنها در ارتباط هستی را، بیاموزی!
💥در غیر اینصورت، حتماً ارتباطاتت در میانهی راه به شکست خواهد انجامید.
╔═.🍃💕.═════╗
@astanehmehr
╚═════.🍃💕.═╝
💎 #کلام_ناب
[حضرت] فاطمه زهرا علیهاالسلام با همان وصیتی که کرد شبانه دفن شود، پیروز شد و پیروز است.
📚در محضر بهجت، ج۱، ص۳۹
#حضرت_زهرا #پیروزی
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
قسمت 23رمان1361.mp3
13.88M
🎧 #رمان ۱۳۶۱
یادتونه که در#قسمت_۲۲ داشتیم 👇
تو قسمت قبل دیدیم که بابای بانو تو زرد از اب دراومده و همونی بوده که میخواست احمدو بکشه 😱 وای ستون پنجمی بوده و یه منافق تمام عیار 😞
احمد خیلی گیج شده بود با عشقش با بانو چه کنه ؟ با پدرزن منافق چه کنه؟😭
بهرحال احمدنرفت شکایت کنه
ولی گویا کل خونواده میدونستن احمد دختر آقافیروز رو میخواسته و درکش میکردن لااقل ساکت بودن و چیزی نمیگفتن ....
بلاخره احمد حکم اطلاعات شهدا رو گرفت و معروف به ۶۱ شد بنظرتون چرا؟
💔🥀💔
وامشب ادامه ماجرارو باهم بشنویم
#قسمت_۲۳
🎙 با خوانش هنرمندانه نویسنده ی کتاب: مطهره پیوسته
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم #حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@astanehmehr
#عرض_ارادت
ما گنه کار، گنه کار، گنه کار، اما
روز محشر ز تو امّید شفاعت داریم
📸امیرمحمدپیرانی
〰️⚜〰️⚜〰️⚜〰️
@astanehmehr
🔳#کلام_امیر
🔘توکل و اعتماد به خداوند
🔻وقالَ علیهالسلام:
لَا يَصْدُقُ إِيمَانُ عَبْدٍ، حَتَّى يَكُونَ بِمَا فِي يَدِ اللَّهِ، أَوْثَقَ مِنْهُ بِمَا فِي يَدِه.
⚪️و درود خدا بر او، فرمود: ايمان بندهاى درست نباشد جز آن كه اعتمادِ او به آنچه در دست خداست، بيشتر از آن باشد كه در دست اوست.
📓حکمت ۳۱۰، نهجالبلاغه، ترجمهی استاد دشتی
#توکل
◾️▪️▫️▪️◾️
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر #حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@astanehmehr
#خاطرات_مامان_19
#حس_مادری
شبی به دل انگیزی و رویایی اونشب نگذرونده بودم.مگه میشد.حقیقتا خواب نبود؟؟!!
احسان از خوشحالی من خوشحال بود.عجب چله زیبایی گرفته بودم.حس بینظیری بود.بعد از اون همه سال یکهو ملکه آرزوها بودم و به بزرگترین و دست نیافتنی ترین آرزو رسیده بودم.دنیایی داشتم.
احسان گفت کجا بریم جشن بگیریم گفتم عاعا من باردارم هرچیزی نمیتونم بخورم.بابایی فقط چیزای سالم و مقوی😃
احساس میکردم سنگین شدم.انگار کوهی شیشه ای در شکم داشتم که باید همه حواسم رو بهش جمع میکردم. احساس مسئولیت و حس مادرانه و همراهی اون موجود کوچولو همزمان اومده بود سراغم.
توی دلم فقط یک جمله کوچک مدام تکرار میشد آخیشششش
مثل برق و باد همه احساسات تلخ و باورهای نادرست رو از یاد بردم.یادم رفت که در اصطلاح دکترها نازا بودم.در یک لحظه درد بزرگ من با کامیون برخورد کرده بود و دیگه نبود.
احسان از اون لبخند کمیابها می زد و نیشش تا بناگوش باز بود.هردوتامون آخیششش بودیم با اینکه احسان میگفت براش فرقی نمیکرده ولی باشه بهتره😍
احسان چقدر بهم تبریک گفته بود☺️
از توی آسانسور مرکز همه چیز برق میزد و رنگها شفاف تر شده بودند.همه چیز اچ دی شده بود.شایدم فول اچ دی
مامان به موبایلم زنگ زد.احسان گفت فعلا چیزی نگم.
مامان پشت گوشی فوری پرسید کجایین.گفتم دَدَه
گفت بیاین منو از دست این آدم عوضی نجات بدین بدون ژاکت و کلاه رفته نون خریده سرماخورده
گفتم خب براش سوپ درست کردی
گفت بره سوپ بخره بخوره بمن چه بیاین منو ببرین تا نگرفتم ازش
خوشحال بودم و حرف و دعوای مامان اینا اصلا نمیتونست ناراحتم کنه
گفتم الان میایم اونجا. توی راه بودیم که بابا زنگ زد گفت کجایین گفتم توراه خونه شما.
گفت عه آفرین بیاین این آدم عوضی رو ببرین دیگه نبینمش.صدای مامان میومد که از راه دور میگفت خیتی مالیات داره.
من خودم بهشون گفتم بیان منو ببرن.
بابا گفت من نمیدونم فقط میدونم من که ازش راضی نیستم این چجوری میخاد جواب خدارو بده
گفتم چی شده.گفت بمن میگه من صدبار بتو گفتم ژاکتت رو بپوش برو نونوایی چرا نپوشیدی.
خدا شاهده اگه من شنیده باشم.
عطسه ای کرد و ادامه داد:به ولله به پیر به پیغمبر نگفت این همه رو خیال میکنه بعد میگه من گفته ام.
مامان از دور میگفت انقد اعصاب بچه منو خورد نکن من باید بهت بگم یا خودت باید بدونی که باید کلاه بزاری ژاکت بپوشی.
بابا گفت بیاین بیاین اینو ببرین من امشب تو تنهایی خودم بمیرم بهتره تا غرغرای این خانم رو بشنوم
خلاصه.اصرار داشتم شیرینی بخریم و بریم تا باخبرمون آشتیشون بدیم اما احسان میگفت بزار یک کم بگذره بعد بهشون بگو.
توی مسیر یکهو احسان نگهداشت و رفت از گلفروشی برام یه شاخه گل سرخ خرید و توی ماشین بهم هدیه کرد.کیف کردم.خدایا چقدر خوشحال بود که اینکارو کرده بود خیلی خوشحال شدم.
دل توی دلم نبود و داشتم مدام جمله خانم دکتر رو توی گوشام میشنیدم که شما حامله ای عزیزمن...
حتما یه هدیه خوشگل میخریدم و توی سونوی بعد میبردم براش.
رسیدیم خونه مامان اینا و رفتیم که جنگ رو به صلح تبدیل کنیم احسان گفت مامان بابا یه گوش خوب میخان که حرفاشونو بشنوه لطفا اصلا قضاوت و داوری نکن بزار خودشون باهم کنار بیان.
آیفون رو زدن و رفتیم تو. توی حیاط بودیم.سکوت بود معلوم بود دعوا و کل کلشون به پایان رسیده. الحمدلله گفتیم و رفتیم تو. مامان صدا زد بیاین تو من دستم بنده.رفتیم داخل بابا نشسته بود روی صندلی و مامان داشت موهای پشت سر بابارو کوتاه میکرد.
من و احسان بهم نگاه تعجب آمیز کردیم و مامان آینه رو روبروی بابا گرفت و گفت چه قشنگ شد حمیدی دوماد شده
خدایا اینا دیگه کی بودند...😳
خلاصه سرتون رو درد نیارم از اونجایی که لحظه ای عاشق بودند و لحظه ای فارغ... دوباره با ماجرایی بیهوده سر میخ تابلوی سالن یک ساعت بعد با مامان و ساکش توی ماشین و در مسیر برگشت به خونمون توی پردیسان بودیم و بابا رو با عطسه هاش تنها گذاشتیم😞
✍مطهره پیوسته
🥳🍃🍰🍃🥳🍃🍰
@astanehmehr
▪️#مهر_و_ماه
حتماً دیدهاید که بعضی خواهرها
حال و هوای مادرانه دارند.
خواهرهایی که در نبود مادر، به خوبی جایگاه او را پر میکنند.
بانو کریمه اهل بیت، از آن خواهرهاست.
یا علی بن موسی الرضا!
میگویند هر که خواهان ثواب زیارت حضرت مادر است، خواهر شما را زیارت کند، چرا که جلال و جبروت فاطمی را، خدا به حضرت معصومه سلاماللهعلیها عنایت کرده.
و ما از حرم خواهرتان که این روزها پناه دلتنگیها برای حرم مادر است، عرض تسلیتی را روانه مشهدتان میکنیم تا عنایت بی حد و حصرتان بیش از پیش قلبهای مجروح ما را در آغوش بگیرد...
#فاطمیه #حضرت_زهرا
◼️◾️▫️◾️◼️
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 طب_مقدماتی
🍃 نحوه تهیه و مصرف سویق و در ادامه موادی که قید فرنگی دارند به چه صورت است؟
#طب_مقدماتی
#جلسه_یازدهم
#استاد_حجت_الاسلام_اخوان
🍀🌻🍂🍀🌻🍂🍀🌻🍂
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@ astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️#مهربانو
ساخت ریسهٔ مقوایی ویژهٔ #ایام_فاطمیه
🔰 مواد لازم:
خط کش
مقوا
قیچی
مداد
طناب کنفی
پانچ
#فاطمیه
◼️◾️▫️◾️◼️
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
🏴 📖 #دو_خط_شعر
تو را تنها رها کردیم ما در کوچهٔ غربت
تو را از ما چه سهمی هست غیر از غصه و زحمت
دعای تو همیشه تا اجابت میبرد ما را
دعای ما برایت میشود قربانی غفلت
اگر اندازهٔ لیوان آبی تشنهات بودیم
تو حالا پیش ما بودی نه پشت پردهٔ غیبت
تو از اعمال ما آگاهی و قصدت نجات ماست
عبادتهای خود را میکنی با ما اگر قسمت
شبیه مادرت دلسوزی و در میزنی هر شب
که ما را لحظهای در آوری از خانهٔ ظلمت
شبیه مادری که گرچه سیلی خورد اما ماند
که عشق است و بلاهایش به هر ترتیب و هر قیمت
بهای عشق را با جان و با فرزند خود پرداخت
چه پشت در چه در کوچه چه در مسجد به هر بابت
فقط مسمار از قلبش خبر دارد که در این راه
به خونش مُهر کرد و ماند پای کار این بیعت
✍🏻 سعیده کرمانی
#ایام_فاطمیه #مادر_غمخوار
◼️◾️▫️◾️◼️
کانال رسمی «آستانِ مهر»
@astanehmehr