eitaa logo
آستانِ مهر
6.2هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
2.1هزار ویدیو
60 فایل
کانال رسمی «فرهنگی خواهران» آستان مقدس حضرت معصومه علیهاالسلام تنها کانال بانوان اعتاب مقدس Admins: @karimeh_135 @astanee_mehr اینستاگرام: https://Instagram.com/astanehmehr ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3163553795Cd8320e803c
مشاهده در ایتا
دانلود
ارتباط موفق_20.mp3
10.75M
۲۰ 💥 خودبزرگ‌پنداری 💥خودشیفتگی 💥 غرور 💥 تکبر 🧨 صفاتی هستند که انرژی منفی آن؛ بصورت کاملاً ریاضی، توسط نَفْس انسانهای دیگر، دریافت شده و دافعه‌ای عجیب در شما ایجاد می‌کند، حتی اگر به سختی اَدای تواضع را هم دربیاورید. 🎙 🔷️🔹️🔸️💠🔸️🔹️🔷️ @astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همین بارانِ آهسته، همین نجوایِ گنجشکان همین عطری که می‌آید؛ نگاه توست.. اللهم عجل لوليڪ الفرج🌤 ჻ᭂ࿐✰🌸჻ᭂ࿐✰
💎 نیمه شعبان مظهر امید به آینده است. بقیه امیدها ممکن است بشود ممکن است نشود؛ اما امید به اصلاح نهایی به وسیلهٔ حضرت صاحب الزمان [عجل‌الله‌فرجه] امید غیر قابل تخلف است. 💌 السلام علیک یا وعدالله الذي ضمنه 🎙 رهبر انقلاب حفظه‌الله 🗓 ٩٧/٢/١٠ 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها @astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مهربانوان ایران زمین از صمیم جان میلاد بهترینِ خلق، گل سرسبد نرگس خاتون ، سروروآقای ما مهدی صاحب الامر رو به همه شما تبریک میگیم خادمان حرم بانو ༺◍⃟჻ᭂ🌹 @astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
الْحَمْدُ لِلَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ‏ ستايش خداى را كه بلند مرتبه و بزرگ است وَ السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الزَّكِيُّ أُودِعُكَ شَهَادَةً مِنِّي لَكَ تُقَرِّبُنِي إِلَيْكَ فِي يَوْمِ شَفَاعَتِكَ‏ و سلام بر تو اى بنده شايسته پاكيزه صفات من وديعه مى ‏گذارم گواهى خود را نزد تو تا به تو روز شفاعتت مرا نزديك گرداند أَشْهَدُ أَنَّكَ قُتِلْتَ وَ لَمْ تَمُتْ بَلْ بِرَجَاءِ حَيَاتِكَ حَيِيَتْ قُلُوبُ شِيعَتِكَ وَ بِضِيَاءِ نُورِكَ اهْتَدَى الطَّالِبُونَ إِلَيْكَ‏ شهادت مى‏ دهم كه تو اى بزرگوار كشته شدى اما نمردى بلكه زنده جاويد شدى و دلهاى شيعيانت هم طفيل حيات ابدت به زندگانى جاويد اميدوار است و به روشنى نور جمالت طالبان حضرتت بسوى تو ره يافتند وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ نُورُ اللَّهِ الَّذِي لَمْ يُطْفَأْ وَ لاَ يُطْفَأُ أَبَداً وَ أَنَّكَ وَجْهُ اللَّهِ الَّذِي لَمْ يَهْلِكْ وَ لاَ يُهْلَكُ أَبَداً و گواهى مى ‏دهم كه تو آن نور خدايى كه از ازل روشن بوده و تا ابد هيچكس آن را خاموش نتواند كرد و تو وجه باقى الهى كه آن وجه باقى از ازل تا ابد هرگز نابود و فانى نخواهد گشت وَ أَشْهَدُ أَنَّ هَذِهِ التُّرْبَةَ تُرْبَتُكَ وَ هَذَا الْحَرَمَ حَرَمُكَ وَ هَذَا الْمَصْرَعَ مَصْرَعُ بَدَنِكَ‏ و گواهى مى ‏دهم كه اين تربت پاك كربلا خاك كوى توست و اين حرم شريف حرم مطهر تو و اين مكان جايى است كه بدن مباركت در اينجا به خاك افتاده لاَ ذَلِيلَ وَ اللَّهِ مُعِزُّكَ وَ لاَ مَغْلُوبَ وَ اللَّهِ نَاصِرُكَ‏ به خدا قسم كه هر كس نزد تو عزيز است هرگز خوار نشود و يار و ناصر تو مغلوب نخواهد گشت هَذِهِ شَهَادَةٌ لِي عِنْدَكَ إِلَى يَوْمِ قَبْضِ رُوحِي بِحَضْرَتِكَ وَ السَّلاَمُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ‏ اين شهادت نزد تو باشد تا هنگام مرگ كه روحم را حضور حضرتت قبض كنند و سلام و رحمت و بركات خدا بر جان پاك تو باد. @astanehmehr
ziyarat_emam_hosssein_dar_15_mah_shaaban.mp3
705.4K
زیارت عاشورا در شب نیمه شعبان @astanehmehr
خوش به حال شما که آداب امشب رو انجام میدین 👌😊
✅ اعمال شب نیمه شعبان 🌱🌿🌹🌿🌹🌿🌱 @astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 حال و هوای حرم مطهر کریمه اهل بیت سلام الله علیها در آستانه نیمه شعبان 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها @astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
2_144138278138204744.mp3
14.46M
🎧 ۱۳۶۱ 🍃خلاصه قسمت قبل : تو قسمت قبل وقتی احمد ۳۸ تا از شهدا رو تحویل گرفت و داشت تک تک شونو خودش میذاشت تو تابوت و اسمشو بلند بلند میگفت و اصحابی اسم شهید و با خط خوش مینوشت و با سنجاق میزد تا فردا ک مادر شهدا میان راحت بتونن شهیدشونو پیدا کنن 😭😭😭 بعد از اون ماموریت باید میومدن تهران وقتی رسیدن خبر اومد ک باید برن ایستگاه قطار که مهمان آوردن وقتی رسیدن احمد که شهدا رو دید اینبار بیشتر دلش گرفت چون شهدا کفن نداشتن 😔😔 به همه گفت برید کنار خودم تنهایی میخوام شهدا رو از قطار بیارم پایین . حین انجام کار بود که ی لحظه تعجب کرد یک دست تنها بدون هیچ پیکری فقط یک نوشته رو دید تو اون لحظه بود که یاد شهید آرش از لرستان افتاد که مادرش عباس صداش میکرد اونم یک دست نداشت 😞😞😞 و اما داستان امشب که با هم میشنوییم...... 🎙 با خوانش هنرمندانه نویسنده ی کتاب: مطهره پیوسته ༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم @astanehmehr
گلم را تا خدا سرشت، مرا دلبسته‌ات نوشت،عبادتگاهت آسمان، حیاط خانه‌ات بهشت... 📸فاطمه‌عباسی 〰️⚜〰️⚜〰️⚜〰️ @astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عابس‌واسمامحبی لالایی منتظران - yasfatemii .mp3
12.1M
💐 لالایی منتطران 🎙عبدالحسین فخاری 💐°•♡•°💐°•♡•°💐 @astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 ✨اهمیت کنترل زبان 🔻خطرات زبان: امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه خود به خطرات زبان اشاره كرده مى فرمايد: «زبان درنده اى است كه اگر رهايش كنى به تو آسيب مى رساند و تو را مى دَرَد»; (اللِّسَانُ سَبُعٌ، إِنْ خُلِّيَ عَنْهُ عَقَرَ). شك نيست كه يكى از بزرگترين افتخارات انسان نطق و بيان است كه به وسيله زبان انجام مى گيرد و به واسطه آن بر تمام جانداران ترجيح دارد به همين دليل خدا در سوره «الرحمن» كه سوره شرح نعمت هاى الهى است بعد از آفرينش انسان به نعمت نطق و بيان اشاره مى كند و مى فرمايد: (الرَّحْمَنُ * عَلَّمَ الْقُرْآنَ * خَلَقَ الاِْنسَانَ * عَلَّمَهُ الْبَيَانَ) و قسمت عمده علوم و دانش ها از طريق زبان از نسلى به نسل بعد منتقل شده و دامنه تمدن انسان را گسترش داده است و اگر زبان نبود انسان همچون حيوانى بود. نعمت ها هر چه بزرگ تر باشد چنانچه از آن به طرز بدى استفاده شود خطراتش عظيم تر است... 📚 شرح پیام امام امیرالمؤمنین علیه السلام ، آیت الله مکارم شیرازی ✅ ادامه دارد... 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
💐همراهان آستانِ مهر به نیابت از شما عزیزان امروز مسیر حرم تا جمکران را قدم برداشتیم و با امام عصر خود تجدید عهد کردیم، باشد که جز یاوران راستین آن حضرت باشیم🤲 🌱🌹🌱🌱🌹🌱 @astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برخیز که حجت خدا می آید رحمت زحریم کبریا می آید از گلشن عسگری گذر کن که سحر بوی گل نرگس از فضا می آید ولادت امام زمان(ع) مبارک باد🎊🌹 @astanehmehr
محمدجواد بدجنس که عشق مامان باباش بود شدیدا شیرمیخورد ولی معلوم نبود کجاش ذخیره میشه.بچم هنوز لاغربود و اون لپی که دنبالش بودیم به وقوع نمی پیوست.اون لباس جدید رو تنش کردیم و رفتیم تولد خونوادگی حناکوچولو بچه ی پریسا خواهرشوهرم. توی تولد دلپذیر حناکوچولو بیشتر از اون که سوژه اصلی ماجرابود،این محمدجواد بود که دست بدست میشد و مورد توجه بود. پدر و مادر حنانه یا همون حنا مشغول عکس گرفتن و ژستهای بچشون بودند و من و احسان مامور اهدای فرزندمون به انواع آغوشها بودیم.مامان و بابا هم دعوت بودند. حاج خانم مادر احسان مجددا شروع کرد که جوادی نگو احسان بگو خدایی محمدجواد اصلا شبیه احسان نبود ولی حاج خانم براش لذت بخش بود که در کنار خانواده من این موضوع رو واکاوی کنه.پدرشوهرم حاج اقا همیشه سرش پایین بود و به هر نشانه ای بود یا عادتش بود سرش رو مثل تایید کردن بالا و پایین می برد هرازگاه هم مثل همیشه یکی از سبیلش رو می کند. نگاهی به من کرد و لبخندمهربانی زد .فهمیدم میخواد بگه بگذر.😉 و بابای من ایندفعه یک چیز عجیب رو کرد .با فتوشاپ عکس بچگی خودش و محمدجواد رو کنارهم گذاشته بود و از همه میپرسید توی این عکس کی میتونه محمدجواد رو نشون بده👏😄 بااینکه قابل تشخیص نبود حاج خانم درحالیکه خودش رو باد میزد گفت حمیدآقا واقعا که بچه موندید میخواین چی رو ثابت کنید؟ بابام گفت شباهت من و نوه م حاج خانم گفت نوه بودن که نوه ماست به فامیلی بچه تو شناسنامه ش نگاه کنید اثری از شمانیست الحمدلله باباگفت اتفاقا اونجا اثری هم ازشمانیست همه خندیدند و شوهر پریسا بلند صلوات فرستاد و گفت خب کباب زن لازم دارم کی میاد کمکم بساط منقلش رو توی پشت بام آماده کرده بود و با احسان رفتند سراغ تهیه شام. حنا بادکنکی دست محمدجواد میداد و باهم مشغول بودند. پسر شیرینم چقدر لذت بخش به بادکنک میکوبید و ذوق می کرد.خدایا این دستهای کوچولو رو با چه ظرافتی خلق کردی.قربون انگشتات برم.حاج خانم یواشکی رو به مامانم کرد و گفت خداروشکر این دوتا بچه دار شدند ببین با چه حسرتی داره به بچش نگاه میکنه! مامان مونده بود چی بگه از قیافش معلوم بود که دنبال واژه دردناک میگرده یواشکی یقه حاج خانم رو گرفت گفت چرا دست از سر ما برنمیداری زن.دختر عیب دار بهتون دادم که انقد تیکه میندازی؟داره حسرت میکشه یا داره لذت می بره! و دوباره دستش رو از یقه پیرزن جداکرد. مادر شوهرم از جاش بلندشد و بدون اینکه بزاره کسی از ماجرا بفهمه بچه رو بغل کرد و باخودش برد آشپزخونه پیش پریسا مشخص بود که تن و بدنش میلرزه یکسره میگفت احسان کوچولو اومده عمه جون😞😞 من مثل همیشه خودم رو زدم به ندیدن و نشنیدن و نفهمیدن وقتی شام خوردیم حنا یه شعر خوند و همه براش دست زدیم از کادوهای تولدش خوشش اومده بود و بابای من مثل بچه ها با حنا و اسباب بازیهاش بازی می کرد. مادر احسان که درست نمیشد اشاره کرد نفرمودم گفتم که حمیداقا بچه موندن!😬 بابا گفت بچه منم بچه تویی بچه میان بچه ها بزرگ و کامل بشود رشد کند مرد شود زن بشود انچه شود این بشود عیارما محک شود حاج خانم گفت خب بقیش؟ باباگفت تمام شد دیگه واقعا مفهومش رو متوجه نشدین؟ حاج خانم گفت خب عیارما محک شود که چی؟ باباگفت حاج خانم اگه راست میگین دال بدین حاج خانم گفت استغفرالله خلاصه اونشب گذشت اما نه با این ماجرا ما بعد از جشن تولد و مهمانی رفتیم خونه.سر پیچ پردیسان بودیم که احساس کردم محمدجواد داغه.به احسان گفتم داغه نگاه کرد و گفت اره ولی انشالله چیزی نیست رسیدیم خونه بعد از یکساعت که شیرش دادم نخوابید مثل همیشه. من هم بیدار بودم.انگار داغتر شده بود نمیدونستم چکار کنم. گفتم پس صبح میبریمش دکتر.اما یکساعت بعد خیلی داغ شد.نازش کردم فایده نداشت.کار بجایی کشید که شدیدا داغ شد و استرس شدیدی گرفتم.احسان خواب بود دلم نمی اومد بیدارش کنم. سرچ کردم موقع تب چکار میشه کرد دیدم باید لباسش رو کم کنم.دکمه های لباس رو باز کردم. حتی پارچه خیس که دلم نمی اومد رو گذاشتم روی گردن و سینه ش.توی سرچم نوشته بود روی پیشونیش اگه بزارم سردرد میشه دلم برای بچم میسوخت راستی اگه سردرد میشد این بی زبون چجوری بما میتونست بگه؟ ✍مطهره پیوسته 🎊🎈🎊🎈🎊🎈🎊 @astanehmehr