eitaa logo
آستان وصال ( اشعار آئینی؛ مقتل، آموزش مداحی)
2.7هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
8 ویدیو
46 فایل
👈 آدرس اینترنتی سایت جامع آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 👈 برای بهرمندی بهتر و بیشتر از قسمت های 18 گانه سایت اصلی آستان وصال و حجم بسیار بالای مطالب سایت؛ لطفا همزمان با این کانال به سایت اصلی آستان وصال هم مراجعه نمائید
مشاهده در ایتا
دانلود
خـواهم کـنم روایت، با صوتِ آشکـارا یک گـوشه از تمامِ، غوغای کـربلا را وقتی‌که مرکب آمد بی‌راکبش ز گودال حالِ حرم بهم ریخت، عصمت شد آشکارا از پرده‌های خـیمه بیـرون شـدند زن‌ها لطمه‌زنان به صورت، خَستند قلب ما را من بودم و امـامـم، یـعـنی امـام سـجـاد مَحـرم نمانده بود از اَقـوام، خیمه‌ها را دیـدم که بانـوان تا، گـودال می‌دویـدنـد سعیِ صفا و مـروه اینجاست نـیـنوا را بر سر زنان تـمـامِ اهل حرم به گـودال کردند جـمـله بـر پـا اهلِ سـمـا عزا را کعـبه حسین بود و اهلِ حرم به گِردش با چشمِ خویش دیـدیم خـونبارشِ مِنا را من هـمـرهِ رقـیـه مـلحـق شدم به عـمه غلطان به‌خاک دیدم فرزند مصطفی را با گوشه چشمِ جدم، عمه به خیمه برگشت نگذشت دیری اما، دیدم چـنین قضا را "وَالشمرُ جالِسٌ" وای، با چکمه روی سینه دیـدیـم سـاعـتی بعـد، آقـای سر جدا را بی‌سر عزیز زهـرا افتاده بود بر خاک این است عـشـق‌بازی با بندگان خدا را تـنگِ غـروب بود و حکـمِ امیرِ لشکر: عـریان کـنـید اینَک ابـدانِ کـشته‌ها را! تن‌ها همه به صحرا، سرها همه به نیزه! نه با کـسی مـروت، نه با کـسی مـدارا دیدم تمامِ سرها بر نیزه‌ها چو خورشید کردند سوی سرها، پرتاب سنگِ خارا در بینِ آتش و دود شد صحبت از اسارت از عـمـه‌اَم بجـوئـیـد دنـبـال مـاجـرا را ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal آدرس سایت آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای هـم نـوای غـربت تـو عـنـدلـیب‌ها خـاکـی‌تـرین نـگـیـن بـقـیـع غـریب‌ها ای پـنـجـمـین مـعـلـم دین، باقـرالعلوم شـاگــرد مـکـتـبـت عـلـمـا و ادیـب‌هـا از قال باقر است هر آنچه به ما رسید عــلـم مُـنـَجـّمـیـن و دوای طـبـیـب‌هـا درس است خطبه‌های فصیح و بلیغ تو زانـو زدنـد پـای کـلامـت خـطـیـب‌ها از پنـج سالـگی جگـرت پاره پاره شد ایـوب صبـر هـستی و کـوه شکـیب‌ها مسمـوم زهـر کینه شدی ظاهراً، ولی کـشـته تو را جـسـارت آن نـانجـیب‌ها پـنـجـاه سـال رفـتـه و اما نـرفته است از خـاطـر تـو بـد دهـنـی و نـهـیـب‌ها پـنجـاه سال رفـته و یادت نرفته است طـفـلان بـی‌پـنـاه و شــرار لـهـیـب‌هـا بالای تل و گـودی گـودال؛ وای وای خون شد دلت به یاد فـراز و نشیب‌ها هر تکه‌ای ز "ماه" نصیب کسی شد و بـردنـد جـامـه از بـدنش بی نصیب‌ها گرگانِ بی‌حیا ز شعف زوزه می‌کشند عـریان به روی خـاک امـام نجـیب‌ها یک بیت از این غزل به دلیل مغایرت با مضامین زیارت جامعۀ کبیره « وَ وَرَثَةِ الْأَنْبِياءِ، وَ سُلالَةَ النَّبِيِّينَ، وَ صَفْوَةَ الْمُرْسَلِينَ » و عدم رعایت شأن انبیا؛ حذف شد ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بغضی که پنجه زد گـلوی اطهـرت را عـمـری گـرفـتـه بود راه حـنجـرت را شب تا سحرگه، در دل محراب طاعت پـاشـیـده بـودی اشـک‌هـای بـاورت را تو پنجـمـین خـورشیدِ اهل نـور هـستی نـور خـدا کـرده احـاطـه، محـورت را خود سـوخـتی بـهـر نجـات اهل ایـمان کردی تو خرج خلق، مهـر انـورت را در بـسـتر بیماری و در هُـرمی از تب کردی صدا با اشک حسرت، مادرت را بـا خـاطـرات کـربـلا و کـوفـه و شــام پُـر کـرده بودی برگ‌برگِ دفـتـرت را یـاد عـلـیِّ اکـبـر و عــبـاس و اصـغــر آتـش فـکـنـده لـحــظـه‌هـای آخــرت را از کربلا جان و دلت می‌سوخت، ازچه آتـش زده زهـر سـتـم بـال و پـرت را؟ شـد بـقـعـۀ نـوری دگر، خـاک مـدیـنـه بُـردنـد زیر خاک، وقـتی پـیـکـرت را قلب «وفایی» سوخت هنگامی که بشنید پُرکرده گَرد درد و غم، دور و برت را ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زبانم قاصر است از وصف غم‌هایی که تو دیدی ندیده هیچ‌کس رنج و ستم‌هایی که تو دیدی مصائب لحظه لحظه بر صدایت لحنِ ماتم داد نوای نینوا شد زیر و بم‌هایی که تو دیدی غروب و خیمه و غارت‌؛ چه بد شد قاتل جانت به روی چادر عمه‌‌، قدم‌هایی که تو دیدی به رویِ نيزه‌ها با خنده سرها را علَم کردند دلم آتش گرفت از آن علَم‌هایی که تو دیدی ندیده قدر یک ثانیه در عمرش به خود تاریخ سپاهی از همان نامحترم‌هایی که تو دیدی برای شیرخواره تیر شیر افکن مهیا شد به دست کینۀ آن بی‌جنم‌هایی که تو دیدی نهایت‌‌‌‌‌‌‌! پنج سالت بود سال شصت و یک اما کهنسال است و صد ساله‌ست غم‌هایی که تو دیدی! ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نفس کشیدن من رنگ و بوی غربت داشت همیشه از غـم بی‌انـتهـا حکـایت داشت قـد خـمـیـدۀ امروز، ارث دیـروز است چقدر پیری‌ام از کودکی شکایت داشت اگـرچـه آتـش زهـر اسـت در تـنـم امـا نشد حریف دلم هر چقـدر قدرت داشت شـبـیه عـمه نشـسـته نـماز شب خواندم نماز خواندن من هم به او شباهت داشت بـه یـاد حـمـلـۀ بــد مــوقــع اراذل بـود که این دو چشم به بیداربودن عادت داشت چگونه می‌رود از خاطرم غـروبی که هـزارسـال برای دلـم مـصـیـبت داشت پـنـاه عالـیمان رفت و غـم نـصـیـبم شد به نیزه رفـتن او قـیـمت اسارت داشت کسی لباس تنـش را ز پیکـرش می‌بُرد کسی به خیمه زد و نیت جسارت داشت خـرابـه بود که هـم‌بـازی مرا کـشـتـنـد همان زمان که ز هجر پدر شکایت داشت همان زمان که تنش را کبود می‌کردند همان زمان که ز درد شدید لکنت داشت ز داغ آن نـَـفــَس بـنــد آمــده ز کـتـک نفس کشیدن من رنگ و بوی غربت داشت ❇️ بررسی و نقد شعر: بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما با توجه به وجود ایراد وزنی و سکت موجود در مصرع اول بیت؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور رفع ایراد موجود و همچنین انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید. پـنـاه رفت و زن و بچـه بی‌پـنـاه شـدند به نیزه رفـتن او قـیـمت اسارت داشت ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس سایت آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با ذکر یا حـسین تو دل دم گرفته است در عرش سینه خیمۀ ماتم گرفته است آتش به خـون دل زده قـقـنـوس دیده‌ها از روضه‌هات بال و پر غم گرفته است چشم از شب شهادت تو رزق و روزی خود را بـرای مـاه محـرم گرفته است از آه آتــشـیـن تـو در پـای روضـه‌هـا از سنگ روضه‌خوان تو شبنم گرفته است بـاد از نفـس‌نفـس زدنت بـین گـریه‌ات موج عـزا به دامن پـرچـم گرفته است بشکن سکوت بغض گلو را عزیز جان بر منبرت جلوس کن و روضه‌ای بخوان *** بند دوم *** با سـیـر در مـیان مـقـاتل، و روضه‌ها ما را فدای عشق حسین کن در این منا تا غـرق اشتـیاق حـسین دق نکـرده‌ایم هـمراه خـود بـبـر دل ما را به کـربـلا واکن گـره ز روضـۀ گـودال قـتـلـگـاه از نـالـۀ غـریـب زنـی بـیـن خــنـده‌هـا قرآن به لحن روضه، بخوان آیه‌های کهف هـم نـالـه بـاش قـاری قـرآن نـیــزه را با پـای دل بـبر دل ما را در این سفـر بر روی خار غصه و غـم شام پر بلا بی‌شک شـنـیده از دم روضه، پـیام تو دنـیـا طـنـیـن نــالـۀ الـشـام و شــام تـو *** بند سوم *** در نفخ روضه کار تو با غم دمیدن است با گریه تا نهـایت غـصه رسیدن است قـربان حج کودکی‌ات ای سفـیر عشق هر روضه‌ات منای به قربان رسیدن است سعی صفا و مروۀ حجت به روی خار از کـربـلا به شام، پـیـاده دویـدن است دیدی جـواب قاری قـرآن به شهر شام با چوب خیزران ز لبش بوسه چیدن است دیدی که ظرف جان پر از زخم عمه‌ات بین خـرابه لب پره شوق پـریدن است جسمت مدینه بود و دلت مـرغ کـربلا ای آخـرین شهـیـد محـرم به روضه‌ها لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal