آیه امروز: در محضر کلام الله مجید👆👆
✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید
👇👇👇👇👇👇👇👇
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/astanevesal
لینک کانال در روبیکا
https://rubika.ir/astanevesal
آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور )
https://www.astanevesal.ir/
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
حدیث امروز: در محضر اهل بیت علیهم السلام « قرآن ناطق »👆👆
✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید
👇👇👇👇👇👇👇👇
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/astanevesal
لینک کانال در روبیکا
https://rubika.ir/astanevesal
آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور )
https://www.astanevesal.ir/
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
#حضرت_مهدی_عجلاللهُتعالیفرجه_مناجات_ماه_محرمی
ای داغـدار سـاقـی عـطـشان؛ نیامدی
سوز دعای خـضر و سلیـمان نیامدی
یکـسـال هـم گـذشت امـام غـریب من
دل بیقـرار از غـم هـجـران؛ نیامدی
حافظ که گفت؛ یوسف گم گشته میرسد
نگـذشـتی از حـوالـی کـنعـان! نیامدی
تـنـهـا بـهــانـۀ دلِ تـنـگ و شـکـسـتـۀ
این جمعههای بیسر و سامان نیامدی
ما بیوفـا شدیم و دلت را شکـسـتهایم
بـشـکـسـتهایم عـهـد و پیـمان نیامدی!
خـنـجـر بـریـد لاله به لاله سر از قـفا
سرها به روی نـیـزه پـریشان نیامدی
این روزها کـوچه پریشان شد از غـمِ
یاسی شکسته و در سوزان ... نیامدی
شبگرد کوچه؛ شال عزا روی دوشتان
ای روضهخوان کـوثـر قـرآن نیامدی
کـشـتی بـساز نـوحِ زمـان و قـیام کن
مـا دل سـپـردهایم به طـوفـان نیـامدی
پیـراهـنت به دست کدامین نسـیم ماند
حسرتنـشـین شـدند غـریـبان نیامدی
این خشکسالی از غم و اندوه مهدی است
ای لـحــظـه تـبـســم بــاران نـیـامـدی
✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید
👇👇👇👇👇👇👇👇
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/astanevesal
لینک کانال در روبیکا
https://rubika.ir/astanevesal
آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور )
https://www.astanevesal.ir/
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
#سیدالشهدا_علیهالسلام_مصائب_بین_راه_کوفه_شام
#دیر_راهب
در فکـر گـلی بودم و گـلزار خریدم
گل خواست دلم، خرمن و خروار خریدم
در گـلشن فردوس برین هم نفروشند
این طُرفهگلی را که من از خار خریدم
دیـدم که به کف مایه و مقـدار ندارم
بهر دو جـهـان مایه و مقـدار خریدم
دیگر نکـشم نـاز طـبـیـبان جهان را
زیـرا که دوای دل بـیـمـار خــریـدم
تا جلوه فروشد به جهان، گوشۀ دِیْرم
با ذرّه، مـهـیـن مـطـلـع انوار خریدم
در جلوهگری، غیرتِ خورشیدِ سپهر است
ماهی که من از کوچه و بازار خریدم
حیف است که با درهم و دینار بسنجم
هر چند که با درهم و دیـنـار خریدم
خاک دو جهان بر سر صرّافِ فلک باد!
سر بود که با قـیـمت دسـتـار خریدم
سودایی از اینگونه که دیده است به عالم؟
کم دارم و این دولـت بـسـیار خریدم
خلق دو جهان گر بخورد غبطه، عجب نیست
چیزی که خـدا بود خـریدار، خریدم
شاید که چو من، راهبی اسلام برآرد
چون رأس حسین از کفِ کُفّار خریدم
در ماتمش از دیده، چرا خون نفشانم؟
آخر سـر یـار است ز اغـیار خریدم
دیگر نکـنم واهمۀ حـشر که این سر
شمعیست که از بهر شب تار خریدم
از سرّ حقیقت، مگر آگه شوم امشب
زر دادم و گـنـجـیـنـۀ اسـرار خریدم
ای دیده! تو را گر سر و سودای تماشاست
آئـیـنـۀ صد عـزّت و ایـثـار خـریـدم
دوزخ دگری راست که دربست بهشتی
امشب من از این لشگر خونخوار خریدم
«نظمی»! ز هنر هر چه به بازار جهان بود
سنجـیدم و این طبع گهـربار خـریدم
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/astanevesal
آدرس سایت آستان وصال
https://www.astanevesal.ir/
🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹🌹
#سیدالشهدا_علیهالسلام_مصائب_بین_راه_کوفه_شام
#دیر_راهب
گذشته چند صبـاحـی ز روز عـاشورا
همان حماسه، که جاوید خواندهاند او را
همان حماسهٔ زیبا، همان قیامت عشق
به خون نشـسـتنِ سرو بلندقامت عشق
به همره اُسـرا، میروند شهر به شهر
سپاه جور و جنایت، سپاه ظلمت و قهر
ندیده چـشم کسی، در تمام طول مسیر
به جز مجاهدت، از آن فرشتگان اسیر
«چهل ستاره» که بر نیزه میدرخشیدند
به مهر و ماه در این راه، نور بخشیدند
طـناب ظـلـم کجا، اهـلبیت نـور کجا؟
سر بـریـده کجـا، زینب صـبـور کجا؟
هوا گرفته و دلـتـنگ بود، در همه جا
نصیب آیـنـهها سنگ بود، در همه جا
نسـیـم، بدرقـه میکـرد آن عزیزان را
صبا، مشاهـده میکرد برگریـزان را
نسیم، با دل سوزان به هر طرف که وزید
صدای همهمه پـیچـیـد، در سـپاه یـزید
سپاه، مستِ غرور است و مستِ پیروزی
و خنده بر لبش، از شورِ عافیتسوزی
چو برق و باد، به هر منزلی سفر کردند
چو رعد، خندهٔ شادی از این ظفر کردند
ز حد گذشته پس از کربلا جسارتشان
که هـسـت زینب آزاده در اسارتـشـان
ادامه این مثنوی در فایل بعدی👇👇👇