eitaa logo
خبرگزاری اسونیا
7هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
29 فایل
🌐ارسال سوژه، تبلیغات و آگهی: @asuniya11 . 🌐وبسایت: www.asuniya.ir . 🌐صفحه اینستاگرام👇👇 https://www.instagram.com/asuniya1 . 🔑 دارای مجوز سامانه جامع رسانه کشور کد شامد 1-1-716827-61-4-1
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 شب های بلند زمستان هر وقت مادر سفره شام را زودتر پهن می‌کرد و کت را از کمد بیرون می‌کشید می‌فهمیدیم قرار است جایی برویم همان سرِ شب با کلی ذوق و شوق، آماده میشدیم برای رفتن به یک شب نشینی آقاجون می‌گفت: صله ارحام دلِ آدم را شاد نگه می‌دارد هیچکس هم نمی‌گفت نمی‌آیم! ازین ادا اصول ها که من نمی‌آیم شما خودتان بروید و امتحان و آزمون و کنکور دارم و جوان است دوست دارد توی خودش باشد هم نداشتیم همه با هم می‌رفتیم تلفن هم نبود که قبلش هماهنگ کنیم و میزبان و بچه‌هایش را هم کلی ذوق زده می‌کردیم به سر کوچه شان که می‌رسیدیم جلوتر از مادر و آقاجون بدو بدو خودمان را به درشان می‌رساندیم تا از بودنشان پیدا کنیم با یک چشم از لای در حیاط که اغلب خوب بسته نمی‌شد یا از سوراخ کلید به درون خانه‌شان سرک می‌کشیدیم روشن بودن یک ، به منزله این بود که خانه نیستند و خودشان جایی رفته‌اند حسابی توی ذوقمان می‌خورد و قلب و دلمان حسابی می‌گرفت اما اگر همه چراغها روشن بود بگو بخند تا آخر شبمان جور بود اما این روزها چه!؟؟؟ آخر شب که می‌کنی، دردها که تلنبار می‌شود، میروی سراغ لیست ... یکی حالت روح! یکی لست سین ریسنتلی! یکی لانگ تایم اِگو! یکی دلیت اکانت! آدم نمی‌داند کِی هستند، کِی نیستند!؟ اصلا آدم نمی فهمد چراغِ کدام خاموش است و کدام روشن!؟ تا بی مقدمه برایش تایپ کند: " تشنه ی یک صحبت طولانی‌ام ".......... و سریع ریپلای شود: " بگو من کِی کجا باشم؟ "..... داریم از تنهایی و بی همزبانی "دق" می کنیم، بعد اسمش را گذاشته اند " عصر ارتباطات ".......! Join ➣ @asuniya1