خبرگزاری اسونیا
📸/ گزارش تصویری ملاقات مردمی و استقرار میز خدمت مسئولان شهرستان در مراسم نمازجمعه اردستان بمناسبت
امام جمعه اردستان:
دولتمردان با مردم صادقانه صحبت کنند
◥حجتالاسلام دهشیری - امام جمعه اردستان در خطبههای نمازجمعه این هفته اردستان، گفت: انقلاب اسلامی ما سه عامل بزرگ یعنی ایمان به خدا، رهبری بینظیر امام خمینی و وحدت و انسجام مردم را به دنبال داشت که توانست آن را به وجود بیاورد.
جمهوری اسلامی به وجود آمد تا #مردم خودشان برای آینده و کشورشان رای بدهند و تصمیم بگیرند.
انقلاب اسلامی ایران همواره #دشمنان فراوان کوچک و بزرگی داشته است، اما آمریکا، انگلیس و صهیونیستها دشمنان واقعی و همیشگی این کشور هستند.
سیاست و سخنان مسئولان #دولت در ماههای گذشته امیدوار کننده بوده، اما به گونهای نباشد که هر روز شاهد افزایش #گرانی در کشور باشیم. با وضعیت به وجود آمده برای مهار گرانی و بهتر شدن وضعیت مردم نیاز به #معجزه داریم.
وی با بیان اینکه مسئولان از تخفیفات جزئی برای برخی کالاهای اساسی سخن میگویند، خاطرنشان کرد: جوری نباشد که قیمتها چندبرابر افزایش یابد سپس ذرهای تخفیف و کاهش قیمت را بهعنوان دستاوردهای خود بیان کنیم.
🖇🖇 متن کامل خبر در👇👇
https://www.isna.ir/news/1401111411101/
📚 #یک_دقیقه_مطالعه
مردی ثروتمند در میامی وارد بار شد. نگاهی بدین سوی و آن سوی انداخت و دید زنی آفریقایی (سیاهپوست)، در گوشهای نشسته است. به سوی پیشخوان رفت و کیف پولش را در آورد و خطاب به متصدّی بار فریاد زد، "برای همه کسانی که اینجا هستند مشروب میخرم، غیر از آن زن سیاهی که آنجا نشسته است!"
متصدّی بار پول را گرفته و به همه کسانی که در آنجا بودند مشروب رایگان داد، جز زن آفریقایی. زن سیاهپوست به جای آن که مکدّر شود و چین بر جبین آشکار نماید، سرش را بالا گرفت و نگاهی به مرد کرده با لبخندی گفت، "تشکّر میکنم."
مرد ثروتمند خشمگین شد. دیگربار نزد متصدّی بار رفت و کیف پولش را در آورد و به صدای بلند گفت، "این دفعه بطری شراب به اضافۀ غذای مجّانی برای همه کسانی که اینجا هستند غیر از آن آفریقایی که در آن گوشه نشسته است." متصدّی بار پول را گرفت و شروع به دادن غذا و مشروب به افراد حاضر در بار کرد و آن زن آفریقایی را مستثنی نمود. وقتی کارش تمام شد و غذا و مشروب به همه داده شد، زن آفریقایی لبخندی دیگر زد و آرام به مرد گفت، "سپاسگزارم."
مرد از شدّت خشم دیوانه شد. به سوی متصدّی بار خم شد و از او پرسید، "این زن سیاهپوست دیوانه است؟ من برای همه غذا و مشروب خریدم غیر از او و او به جای آن که عصبّانی شود از من تشکّر میکند و لبخند میزند و از جای خود تکان نمیخورد."
متصدّی بار لبخندی به مرد ثروتمند زد و گفت، "خیر قربان. او دیوانه نیست. او صاحب این بار و رستوران است."
✳️ شاید کارهایی که #دشمنان ما در حق ما میکنند نادانسته به نفع ما باشد.
❤️⃝⃡🇮🇷 رسانهمردمی اسونیا👇👇
Join ➣ @asuniya1 ☜