#کتاب_تراپی
زن از پشتی مبل کمی فاصله گرفت. کمرش را صاف کرد. خیره در چشمان دکتر گفت: «آخه مسأله فقط رئیس بازیهاش نیست. اصلا انگار فکر نمیکنه به نتیجه رفتاراش. وقتی از دست برادرش یا دوستش ناراحت میشه، ساده ترین و دم دستی ترین رفتار رو داره. خدا نکنه عصبانی شه. خشمش مثل بهمن از دستش، پاش یا دهنش سرازیر میشه رو طرف مقابل. خسته شدم از اینکه همش میگم اینو نگو، این کارو نکن، این خوبه اون بده… آخه ۷ سالشه دیگه. تا کی باید برای هر مسأله ساده ای انقدر باتری خالی کنم؟!»
دکتر که در تمام این مدت لحظهای نگاهش رو از زن برنداشته بود عینکش رو از چشمش برداشت و گفت: «میفهمم. من میتونم چند دقیقه براتون صحبت کنم و چند تا تکنیک ساده هم بگم تا درد شما تسکین پیدا کنه. مثل همون کاری که استامینوفن میکنه. اما یه کار دیگه هم میتونم بکنم. میتونم ریشه و مشکل اصلی رو نشونتون بدم و یک روش و درمان اساسی بهتون هدیه کنم. شما کدومو میخواین؟»
زن گفت: «مسلمه دومی»
دکتر کمی خم شد و از کشوی میز چوبیش یه کتاب در آورد: «کلیدهای پرورش تفکر در کودکان»
مخاطب: والدین و مربیان کودکان ۴ تا ۸ سال
╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮
@ata_academy
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
#کتاب_تراپی
بفرمایید یک قاچ از کتاب کلیدهای پرورش تفکر در کودکان
مخاطب: والدین یا مربیان کودکان ۴ تا ۸ سال
╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮
@ata_academy
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
یک سؤال اساسی و سرنوشت ساز: حاکم وجود شما کیست؟
╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮
@ata_academy
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
❓باغبان یا نجار؟ مسأله کدام است؟!
🔸نجار، قبل از اینکه شروع به ساختن چیزی کند، باید نقشۀ دقیق همه چیز را بکشد. او پیش از اینکه یک صندلی بسازد، دقیقاً میداند نتیجۀ کارش چه خواهد شد و اگر به اندازۀ کافی مهارت و تجربه داشته باشد، هیچ خطایی رخ نخواهد داد.
🔸اما باغبان چطور؟ او هم همۀ تلاشش را میکند، و بهترین شرایط را برای رشد گلها و گیاهانش فراهم میکند. اما با این وجود، نمیتواند پیش بینی کند درختی که کاشته، یا گلی که پرورش داده، چه شکلی خواهد شد. باغبان، برخلاف نجار، همیشه منتظر چیزهای پیشبینینشده است. یک روز صبح از خواب بیدار میشود و میبیند درختها زودتر از چیزی که انتظار داشت شکوفه داده اند. یا میبیند گلدانِ سرسبزی ناگهان پژمرده شده است! او خوب می داند بحران ها و پیش بینی نشده ها را چگونه مدیریت کند.
ادامه دارد...
#تفکر
#نگرشی_نو_به_تربیت
╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮
@ata_academy
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
🔸بعضی از پدر و مادرها میخواهند برای بچهشان نجار باشند. از همان کودکی نقشۀ راه موفقیت او را پیش خودشان کشیدهاند. پسرم باید دانشمند شود، دخترم باید پزشک شود و بعد لحظه لحظۀ زندگی کودکشان را مثل نجارها با خطکش و پرگار و گونیا اندازه میگیرند. ۴۰دقیقه بازی، دو ساعت درس، ۲۰دقیقه تلویزیون و همینطور تا آخر. آنها تحت هیچ شرایطی اجازه نمیدهند این برنامه به هم بریزد، اما نکتۀ بزرگی را فراموش کردهاند: نجارها با چوب بیجان کار میکنند، ولی بچهها نهالهای زندهاند.
🍀 باید برای بچهها باغبان بود. باید به آنها توجه کنیم، شرایط رشد و بالندگیشان را فراهم کنیم، اما بدانیم که آنها باید راه خودشان را بروند. با بازی، زندگیکردن را بیاموزند و با شلختگی و بههمریختگی، اهمیت نظم و برنامهریزی را درک کنند. 🍀
#تفکر
#نگرشی_نو_به_تربیت
╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮
@ata_academy
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
#جملات_مشاهیر
اندیشه ها بزرگترین جنگنده جهانند.
جنگی که اندیشه ای به دنبال ندارد چیزی جز توحش نیست.
گارفیلد
╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮
@ata_academy
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
#کتاب_تراپی
⁃ الو؟
⁃ [کمی به سمت کنج دیوار صندلی اش را میچرخاند و آهسته میگوید:] سلام. بهار جان میشه بعدا با هم صحبت کنیم؟!
⁃ آره فقط میخواستم ببینم امشب میتونی بیای همون جای همیشگی؟
⁃ بذار برنامههامو چک کنم، هماهنگ میکنم باهات.
ساعت ۷ شب به وقت کافه …
⁃ [ادامه خندهاش را با خوردن یک قورت دیگر از قهوهاش میبلعد و میگوید:] خب… حالا بگو ببینم واسه چی این همه راه منو کشوندی اینجا؟ نگو واسه یه برش کیک هویج گردو که باورم نمیشه!
⁃ نه باباااا، انقدر مدیونتم که اگه هر روزم مهمونت کنم جبران نمیشه.
[به ته مانده فنجانش نگاه میکند. افکارش را با گرداندن فنجان به دور خودش هم میزند. در حالیکه ظرف کیک و فنجان را به سمت گلدان روی میز میکشد تا جایی برای دستهایش پیدا کند، میگوید:] تو از محیط کار و مدل زندگی من باخبری. میدونی که همیشه رو بازی میکنم. کلا بلد نیستم کلماتو دولا پنجلا کنم.
ادامه دارد....
╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮
@ata_academy
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
ولی مدتیه از خودم و سادگیم کلافهام. چه تو محیط کارم چه تو محیطهای غیر کاری. بعضیا استاد پیچوندن حرفن. مثلا چند وقت پیش خواهر همکارم یه سری محصولات آرایشی بهداشتی بهم معرفی کرد. ببین یه جوری از جنساش تعریف کرد که اصلا نفهمیدم چطوری ازش ۲/۵ میلیون تومن جنس خریدم! چند روز بعد خواهرم خریدامو که دید گفت: «باز یکی برات تور پهن کرد؟! نصف بیشترشو بهت انداخته.» اونجا قبول نکردم اما بعدا فهمیدم راست گفته. یا مدیرم… وای وای، این که دیگه خدای زبونه! بارها شده یه پروژهای یا کاری که اصلا تو شرح وظایفم نبوده، یه جوری تو پاچم کرده که خودمم نفهمیدم. چند بار تصمیم گرفتم هر جوریه بایستم و قبول نکنم، ولی نمیدونم چرا اونجا و تو اون لحظه همه حرفاش به نظرم درست میاد و قبول میکنم. ولی شب که با همسرم صحبت میکنم میبینم باز اشتباه کردم یا هیجانی تصمیم گرفتم. یا مثلا خود همین جناب همسر. گاهی سر یه موضوعاتی با هم بحثمون میشه. گاهی حس میکنم داره آسمون ریسمونو به هم می بافه ولی بیشتر اوقات متوجه نمیشم. واسه همین اغلب مغلوبم… میفهمی
چی میگم؟!
⁃ [خودش را روی صندلی جا به جا میکند و در حالیکه دنبال گوشیاش در هزارتوی کیفش میگردد میگوید:] آرههههه کاملا متوجه شدم. نمیخوام همه چی رو بندازم گردن روان شناسی، ولی این یه واقعیته، روان شناسی فوت و فنهایی داره که میتونه بهت یاد بده چطوری دیگران رو تحت تأثیر قرار بدی. اما یه چیز دیگه هم هست. شنیدی مثلا به یکی میگن: «مغلطه نکن» ؟!
⁃ آره ولی خیلی از مغلطه چیزی نمیدونم. در همین حد که گفتی میدونم. اهل فلسفه و اینها نیستم…
⁃ [در حالیکه انگشت اشارهاش روی صفحه گوشی به بالا و پایین سر میخورد میگوید:] نه نه، این چیزی که میخوام بگم ربطی به فلسفه نداره. بذار الان بهت میگممم
آهاااا پیداش کردم. اینو ببین.
⁃ مغالطههای پرکاربرد؟! چیه؟! کتابه؟!
⁃ آره. ببین هر آدمی دلش میخواد تو بحثها یا تصمیم گیریها، حس برنده شدن داشته باشه. پس باید مهارت استدلال کردن رو خوب بلد باشه. بدونه کدوم حرف ریشه داره و درسته و کدوم غلطه. کدوم حرف داره هیجان و احساسشو به بازی میگیره و کدوم حرف فکرشو. در واقع این کتاب یه جورایی راهنماییت میکنه که درست فکر کنی. تا هم خودت با حرفات کسی رو به غلط نندازی، هم وقتی کسی میخواد تو رو به غلط بندازه، بتونی مچشو بگیری. یعنی همون تشخیص مغالطه و گذشتن از تلهی آدمهای مغلطه بلد!
╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮
@ata_academy
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
#سفرنامه_ذهن
قصههای مجید یادتونه؟ یادتونه یک بار میخواست به یک اردوی مسافرتی کوتاه بره اما بی بی انقدر خرت و پرت بارش کرده بود که نرسید.
به نظرم سفرها اساساً چند جورن:
۱- دور و دراز
۲- دور و کوتاه
۳- نزدیک و دراز
۴- نردیک و کوتاه
حالا من میخوام شما رو به یکی از خاصترین سفرها ببرم (تشخیص اینکه از کدوم مدله، با خودتون).
سفر به هزار توی ذهن انسان.
سفری سرگرم كننده به ظرايف و عجايب ذهن. سفری علمی، هيجانانگيز و مجذوبكننده.
سفری كه گستره فوقالعاده متنوعی از موضوعات رو در بر میگیره. موضوعاتی كه عامه مردم و متخصصان رو به يك اندازه مجذوب خودش میکنه.
برای این سفر آمادهاید؟ وسایل زیادی لازم نیست. یک ذره بین، قلم و دفترچه یادداشت، و یک کیف کمری پر از سؤال کافیه.
کمربندهاتونو محکم ببندید که میخوایم با هم سوار بر یک نورون کنجکاو بریم به عمیقترین لایههای درون خودمون. به پستوی ذهن…
╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮
@ata_academy
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
#جملات_مشاهیر
مردم خودشان رو با هر چیز خسته می کنند
مگر با فهم و اندیشه!
#فریدیش_نیچه
#سخن_بزرگان
#اندیشیدن
╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮
@ata_academy
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
39.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شما هم تجربه ملاقاتهای غافل گیرانه رو داشتید؟
از اون ملاقاتهایی که به روزهای آینده زندگی آدم سنجاق میشن…
شما رو به تماشای داستان یکی از همین ملاقاتها دعوت میکنم:
«ملاقات با خانوم طوسی صورتی»
#شناخت_باور
#دغدغه_ذهن
#خودآگاهی
╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮
@ata_academy
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
💐عید بزرگ مبعث بر همه عالم مبارک باد💐
╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮
@ata_academy
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
#جملات_مشاهیر
نمیدونم آگاتا کریستی این جمله رو دقیقا در چه حال و هوایی بوده که گفته. اما من تقریبا ماهی چند بار و به تعداد قابل توجه، با آدمهایی رو به رو میشم که جزء اون ۸۵ درصد هستن.
آدمهایی که حتی برای حل مشکلات فردی یا خونوادگیشون هم حاضر به فکر کردن نیستن.
آدمهایی که برای حل هر مسألهای دنبال قرص و کپسولن!
شما هم از این تجربهها داشتید؟
با ما به اشتراک بذارید👇🏻
#مهارت_حل_مساله
#تفکر
#مهارت_تفکر
╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮
@ata_academy
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
امام حسین (علیه السلام): چیزى را بر زبان نیاورید که از ارزش شما بکاهد.
درباره تکنیک «۱ دقیقه تفکر قبل از عمل» چیزی شنیدین؟
باورتون میشه امام حسین با همین جمله کوتاه و به ظاهر ساده، یک عالَم درس و این تکنیک فوق العاده مؤثر و عالی روان شناسی رو به مردم آموزش دادن؟
😎 Stop! First think, then talk or do
اگه بتونیم قبل از هر تصمیم یا اقدامی، ۱ دقیقه، فقط ۱ دقیقه ترمز بگیریم، فکر کنیم، اون حرف یا انتخابمون رو سبک سنگین کنیم، و چند گامِ بعد از حرفمون رو ببینیم، به مهارتی دست پیدا کردیم که میتونه تا حد زیادی آرامش زندگیمونو گارانتی کنه.
به قول مادر بزرگم وقت برای حرف زدن و جواب دادن زیاده🤓. اما فرصتِ جبران کم! پس چرا عاقل کند کاری/ که باز آرد پشیمانی؟
🎊🎉عیدتون مبارک🎉🎊
پ.ن: منبع این کلام نورانی کتاب جلاءالعیون،ج۲ ص۲۰۵ هست.
#تفکر
#تکنیک_۱_دقیقه_تفکر
#مدیریت_ذهن
#امام_حسین
#کنترل_خشم
#کنترل_زبان
#آتا
#آکادمی_تفکر_و_اندیشه
#تفکر_سیستمی
╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮
@ata_academy
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
سفر به اعماق ذهن:
#قسمت۲
اگه یادتون باشه تو پست قبلی گفتیم که قراره با هم بریم به یک سفر اعجاب انگیز🚀. سفر به اعماق ذهن انسان. به همون سرزمین شگفت انگیزی که به نظر بعضی از روان شناسها سر نخ خیلی از داستانهای آدمیزاد اونجاست…🔍
💡راستی نظر شما چیه؟! به نظر شما یک فکر چطوری در ما به وجود میاد؟ یک تصمیم یا رفتار چطور؟ آیا بین رفتارهای ما با افکارمون ارتباط معناداری وجود داره؟ سرچشمۀ افکارمون کجاست؟ چرا احساسات و هيجانات خاصی داريم؟ اصلا ذهن دقیقا کجاست، مغز یا جای دیگهای؟! 🧐 این که میگن مغز عميقتر از درياست یعنی چی؟! بین مدل فکر کردنمون با تیپ شخصیتیمون چه ارتباطاتی وجود داره؟ و …
🔊 شما هم صدا رو میشنوید؟!
گیت کنترل پرواز میگه: «لطفا با ❓سؤال❓ وارد شوید»
پ.ن:
بهترین نوع آموزش و یادگیری، آموزش و یادگیری فعال هست.
برای فعال شدنِ آموزش یا یادگیری، لازمه مخاطب مشارکت داشته باشه.
و بهترین ابزار برای مشارکت دادنِ ذهن مخاطب و روشن کردن موتور فکرش، طرح سؤاله.
علم ثابت کرده که طرح سؤال، سنسورها و گیرندههای ذهن رو حساس و تحریک میکنه.
#سفر_به_اعماق_ذهن
#تفکر
#نوروساینس
#طرح_سؤال
#ذهن_آگاهی
در رو محکم بستم و با صدای بلند گفتم: «میخوام چند دقیقه تنها باشم و به رفتارت فکر کنم»
لبه تخت نشستم. حال کسی رو داشتم که نمیتونه چشم پوشی کنه و ببخشه!
درونم گفت: «حالا بچس، یه اشتباهی کرده، تو چرا انقدر ناراحت شدی؟!»
گفتم: نه دیگه! مشکل من با همون تیکه اول حرفته. درد من همینه که دیگه بچه نیست. بزرگ شده، عاقل شده. میفهمه داره چیکار میکنه.
گفت: «قبلا باهاش صحبت کردی؟ آگاهش کردی؟!»
گفتم: هزار بار… ولی کو گوش شنوا؟! اصلا انگار صدای منو نمیشنوه. منی که قلبم براش میتپه. منی که عاشقشم.
گفت: «خب عزیز من، بچس دیگه. او عمق احساس تو رو درک نمیکنه. بعدشم یه حرفو باید هزار بار بگی بلکه یه بار بشنوه. اصلا تو خودت چقدر حرف شنو هستی که از این بچه توقع داری؟! خود تو رو چند صد هزار بار باید صدا بزنن، تا یه بار سرتو برگردونی و جواب بدی؟!»
جمله آخرش مثل انعکاس صدا تو کوه، هی میخورد به دیوارههای مغزم و بهم برمیگشت.
من خودم چقدر فرزند حرف شنویی برای پدرم بودم؟!
ادامه دارد...
╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮
@ata_academy
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
پدری که چند هزار ساله منتظره. پدری که از خودم بهم مهربونتر و نزدیکتره. پدری با اون حجم عظیم از عشق… اون وقت من صداشو نشنوم، نگاهشو نشنوم… منی که خودم مدعی عقلم. گوش نکردمش؛ اصلا سر بر نگردوندم.
من به چی نگاه میکردم اون وقتی که به حجت خدا نگاه نمیکردم؟! به چی مشغول بودم؟! چه کار میکردم؟! گوشم به کجا مشغول بود که صداشو نمیشنیدم؟!
همیشه فکر میکردم این من هستم که منتظرم. این منم که صداش میزنم. در حالیکه پدرم، هزااااار ساله منتظر منه. هزار ساله صدام میزنه.
و این صدا صدایی نیست که خاموش بشه.
تنها صداست که میماند…
#انتظار
#فرج
#منتظر_واقعی
#نیمه_شعبان
#امام_مهدی
#گوش_شنوا
╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮
@ata_academy
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
کارت تبریک برای تولد مهربانترین پدری که ساااالهاست منتظر ماست…
╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮
@ata_academy
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
سلاااام سلام😊🌹
امیدوارم در این روزهای بهار در بهار، دل و جان شما هم بهاران باشه.
با یه پست سریالی ۵ ستاره اومدم. یه جورایی عیدی آتاست به همه اندیشه جوهای دوست داشتنیش.
یه پست ۱۰۰٪ تکنیکال و عملی. اونایی که خوب خوندن و خوب انجامش دادن، گزارشهای جالبی به ما دادن.
شما هم تجربیاتتونو با ما به اشتراک بذارید
👇🏻👇🏻👇🏻
آیدی ادمین:
@Yamahdi260
╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮
@ata_academy
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
#قسمت_اول
۵ شلیک طلایی به نشخوارهای فکری
ما معمولا در طول روز در حال فکر کردن هستیم. این کار بخشی از روند طبیعی مغز ماست. اما آیا میدانید نشخوار فکری چیست؟
زمانی که میزان و شدت افکار منفی و ناخوشایند، در ذهنمان افزایش مییابد، به طوری که آزار دهنده میشود و برای یک مدت طولانی روانمان را تحت تأثیر خود قرار میدهد، به این وضعیت، نشخوار فکری میگوییم.
در این مقاله کوتاه سعی داریم با معرفی ۵ تکنیک فوق العاده مؤثر و کاربردی به شما همراهان عزیز کمک کنیم تا در هنگام هجوم این افکار آزار دهنده، تسلیم آنها نشده و با قدرت به مقابله درست و کارامد با آنها بپردازید.
1- تکنیک ABC (رصد و دیده بانی)
جدولی رسم کنید و موارد زیر را به دقت شناسایی و در آن ثبت نمایید:
فکر، تعداد دفعات تکرار، میزان زمانی که ذهنم را درگیر میکند، علت و چرایی بروز آن.
این تکنیک عالی شما را ترغیب میکند تا با قدرت، جدیت و آمادگی بیشتری به مبارزه اقدام کنید.
#مدیریت_نشخوار_فکری
╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮
@ata_academy
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
#فصل_دل_تکانی
۲۶ اسفند ۱۴۰۱ بود. منو بچهها عقب پاترول سبز یشمی برادر جان نشسته بودیم. گل میگفتیمو شکوفه میچیدیم که بلبلکم سؤالی سر داد:
مامان
جونم؟
یه چیزی چند روزه ذهنمو مشغول کرده. بپرسم؟
حتما
تحویل سال یعنی چی؟ یعنی ما سال قبلمون رو به یکی تحویل میدیم و سال جدید رو ازش تحویل میگیریم؟!
یه لحظه فکرم رگ به رگ شد. گفتم: نظر خودت چیه؟! و خلاصه مدتی در این باره با هم حرف زدیم. او تقریبا جوابشو پیدا کرده بود اما من در درونم به یک چالش جدی کشیده شده بودم: «راست میگه! تحویل سال دقیقا یعنی چی؟! در عمق این کلمات چی از خدا میخوایم: حوِّل حالَنا إلی أحسَنِ الحال؟! اصلا احسنِ حال یا همون بهترین حال، به چه حالتی گفته میشه و چه خاصیتی داره؟»
دو شب پیش همین جور که دنبال یه پیامی میگشتم، عکس پروفایل یکی از دوستام نظرمو جلب کرد. جملهای بود از یکی از نویسندگانی که اتفاقا میشناختمشون (علی صفایی حائری). نوشته بود:
«بهترین حال، حال کسی است که می داند در هر حالتی چه بکند و در هر موقعیتی چگونه موضع
بگیرد. بهترین حال، حالت کسی است که در گرو حالتها نیست؛ و وابسته به شرایط و موقعیتها نیست.»
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
برداشت شما از این متن چیه؟
به نظر شما چه جوری میشه که آدم تحت تأثیر حالتها و موقعیتها نباشه، بلکه مؤثر و سوار بر حالتها و موقعیتها باشه؟
برامون بنویسید که ما دوستدار نظرات شماییم و مشتاق یادگیری:
@Yamahdi260
╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮
@ata_academy
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯