eitaa logo
مجموعه تخصصی آتا
229 دنبال‌کننده
211 عکس
128 ویدیو
8 فایل
آتا (آکادمی تفکر و اندیشه) کودک|نوجوان|بزرگسال|ذهن شبکه ترویجی تفکر، جایی برای فکرورزی و توسعه مهارت های درست اندیشیدن. برگزار کننده دوره های یادگیری انواع تفکر و تربیت منتور تفکر ثبت نام: @a_t_a_admin ارتباط با ما: @Yamahdi260
مشاهده در ایتا
دانلود
سفر به اعماق ذهن: اگه یادتون باشه تو پست قبلی گفتیم که قراره با هم بریم به یک سفر اعجاب انگیز🚀. سفر به اعماق ذهن انسان. به همون سرزمین شگفت انگیزی که به نظر بعضی از روان شناس‌ها سر نخ خیلی از داستان‌های آدمیزاد اونجاست…🔍 💡راستی نظر شما چیه؟! به نظر شما یک فکر چطوری در ما به وجود میاد؟ یک تصمیم یا رفتار چطور؟ آیا بین رفتارهای ما با افکارمون ارتباط معناداری وجود داره؟ سرچشمۀ افکارمون کجاست؟ چرا احساسات و هيجانات خاصی داريم؟ اصلا ذهن دقیقا کجاست، مغز یا جای دیگه‌ای؟! 🧐 این که میگن مغز عميق‌تر از درياست یعنی چی؟! بین مدل فکر کردنمون با تیپ شخصیتی‌مون چه ارتباطاتی وجود داره؟ و … 🔊 شما هم صدا رو می‌شنوید؟! گیت کنترل پرواز میگه: «لطفا با ❓سؤال❓ وارد شوید» پ.ن: بهترین نوع آموزش و یادگیری، آموزش و یادگیری فعال هست. برای فعال شدنِ آموزش یا یادگیری، لازمه مخاطب مشارکت داشته باشه. و بهترین ابزار برای مشارکت دادنِ ذهن مخاطب و روشن کردن موتور فکرش، طرح سؤاله. علم ثابت کرده که طرح سؤال، سنسورها و گیرنده‌‌های ذهن رو حساس و تحریک می‌کنه.
سفر به اعماق ذهن: در دو پست قبلی وسایلمونو جمع کردیم و آماده سفر به هزارتوی ذهنمون شدیم. منتها قبل از اینکه پا به دنیای ذرات بذاریم و از خاله ریزه هم هزاران مرتبه ریزتر بشیم، باید تصمیم بگیریم که از چه راهی و با چه وسیله‌ای می‌خوایم سفرمونو شروع کنیم. بذارید بیشتر توضیح بدم. می‌دونین که برای ورود به یک سرزمین، راه‌های مختلفی مثل: راه هوایی، آبی و زمینی وجود داره. پس هر کدوم از این راه‌ها رو که انتخاب کنین، باید سوار وسیله حمل و نقل مخصوص به خودش بشین. مثلا اگه انتخاب شما راه هوایی باشه باید با هواپیما و از طریق فرودگاه سفر کنین. سرزمین ذهن هم راه‌های ورودی خودش و وسایل نقلیه خودشو داره: دروازه چشم، دروازه گوش، دروازه دهان، دروازه بینی، دروازه لامسه و پوست. مثلا اگه می‌خواین از راه چشم وارد بشین، بابد سوار یه تصویر یا هر چیز دیدنی بشین. یا اگه می‌خواین از راه گوش سفر کنین، باید رو کوهان یه موج صوتی بشینین😉. ادامه دارد...
مهارت حل مسأله، از چیستی تا چگونگی احتمالا شما نیز درباره مهارت حل مسأله حرف‌هایی شنیده‌اید، و البته حرف‌های بسیاری هم هست که شاید نشنیده باشید. مثلا اینکه اساساً به چه چیزی «مسأله» می‌گویند؟ آیا به هر چالشی که در محیط زندگی و با آدم‌های پیرامونم دارم، می‌شود گفت مسأله؟! (پیشنهاد میکنم ۱ دقیقه به این سؤال فکر کنید) حالا به فرض اینکه ما مسأله دان بودیم و مسأله خودمان را شناختیم، آیا حل مسأله به این معناست که یک مشکل را کاملا درمان و برطرف کنیم؟! بدیهیست که این یکی از معانی حل مسأله هست. یکی از ساده‌ترین و دم دست ترین معانی. اما مهارت حل مسأله ابعاد و معانی گسترده تری هم دارد. در ادامه مهارت حل مسأله را بیشتر برایتان توضیح خواهم داد و در نهایت خواهم گفت که دانستن این مطلب، به چه دردی از زندگی امروز شما خواهد خورد. (این پست ادامه دارد) ╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌      @ata_academy ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
📌 «پاک کن یا مداد» به نظر شما حل مسأله بیشتر شبیه آشپزیست یا جراحی؟ من می‌گویم هر دو! شایدم هر سه😃! یعنی آشپزی، جراحی و مهندسی😎. چه جوری؟! ببینید حل مسأله می‌تواند معانی مختلفی داشته باشد: ۱- ساده‌ترین و بدیهی‌ترین مدل حل مسأله این است که مسأله کلا برطرف شده و پرونده‌اش بسته شود. ۲- گاهی لازم است مسأله را مثل پخت برنج، دم کنید. یعنی بگذارید مسأله خوب پخته شود و در «زمان مناسب» به بررسی آن بپردازید. ۳- گاهی حل مسأله مساویست با فشردن دکمه delete. بله، تعجب نکنید! ممکن است شما در «تشخیص مسأله» دچار اشتباه شده باشید. پس حل مسأله در چنین شرایطی برابر است با پاک کردن صورت مسأله.
موافقین برای هر مدل از انواع حل مسأله یه نمونه ببینیم؟ مدل اول چی بود؟ حل مسأله=برطرف کردن مسأله و بسته شدن پروندش ساعت ۷:۴۸ صبح بود. روی رختخوابم نشستم. چشمامو مالوندم. هنوز ویندوزم کاملا بالا نیومده بود. اما انگار یه برنامه‌ای قبل از خودم تو کامپیوتر ذهنم باز شده بود و خیلی هم فضا اشغال کرده بود. اینکه ناهار و شام چی درست کنم؟! رسیدگی به این سؤال تکراری خسته کننده، شاید زمان زیادی نمی‌برد، اما از نظر ذهنی، حس خوب صبحگاهیمو تحت تأثیر قرار میداد و یک سردرگمی و افت انرژی رو به دنبال داشت. گوشیمو برداشتم. به آقای همسر پیامیدم که ناهار چی دوست داری بخوری؟ نوشت: هر چی درست کنی. این جواب باز از اون سؤال اول صبح ضربش مهلک‌تر بود. گفتم: اینکه یه چیز مشخص نمیگی کارمو سخت‌تر میکنه! نوشت: خب عزیزم چند تا گزینه بده تا انتخاب کنم! اصلا چرا یه لیست نمی‌نویسی؟ راست میگه هاااا ! اگه یه لیست واسه شام و ناهار داشته باشم، می‌تونم از شب قبل برای فردا تصمیم بگیرم. نمیگم از بعد از نوشتن لیست غذا، دیگه با اون سؤال جگر سوزِ «امروز چی درست کنم» رو به رو نبودم، نه. اما سردرگمی و چالش ذهنی صبحگاهیم برای تهیه غذا حل شد. ╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌      @ata_academy ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دومین مدل حل مسأله = آشپزی! ╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌      @ata_academy ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه یادتون باشه در سومین مدل حل مسأله، باید دکمه delete رو فشار می‌دادیم و میرفتیم سراغ یه صورت مسأله دیگه، یادتونه؟! موافقید با یه نمونه رایج، این مدل رو بیشتر بررسی کنیم؟ ╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @ata_academy ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
در چهارمین مدل حل مسأله، از «دور زدن مسأله» به عنوان یکی از روش های عبور از موانع نام بردیم. گفتیم گاهی باید با «پرداختن به مسأله دیگری»، به حل مسأله مورد نظرمون بپردازیم. به داستان واقعی زیر توجه کنید. این داستان، بخشی از صحبت های یکی از مراجعه کنندگان محترم آتاست که با تغییر اسامی، بازنویسی شده ╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌      @ata_academy ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯ 👇🏻👇🏻👇🏻
شاید عبارت «تفکر استراتژیک یا راهبردی» به گوش شما هم خورده باشد👂؟ اما سؤال اینجاست که آیا این نوع خاص از تفکر، فقط برای بحث‌های کلان سیاسی، اقتصادی و مانند اینها کاربرد دارد یا به درد زندگی روزمره ما هم می‌خورد🧐؟! بله، یکی از کارکردهای تفکر استراتژیک، در مهارت حل مسأله دیده می‌شود🔏. آن زمانی که در رویارویی با مشکل، به جای گرفتن زانوی غم، مثل یک جراح  شجاع، دل مشکل را می‌شکافیم و به استقبال مدل پنجم حل مسأله می‌رویم. یعنی شروع می‌کنیم به پیدا کردن ریشه‌ها و می‌خواهیم با زدن شاخه‌های اصلی، هم این مشکل را حل کنیم و هم از بروز مشکلات احتمالی مشابه در آینده پیشگیری نماییم🛠.