eitaa logo
مجموعه تخصصی آتا
229 دنبال‌کننده
211 عکس
128 ویدیو
8 فایل
آتا (آکادمی تفکر و اندیشه) کودک|نوجوان|بزرگسال|ذهن شبکه ترویجی تفکر، جایی برای فکرورزی و توسعه مهارت های درست اندیشیدن. برگزار کننده دوره های یادگیری انواع تفکر و تربیت منتور تفکر ثبت نام: @a_t_a_admin ارتباط با ما: @Yamahdi260
مشاهده در ایتا
دانلود
مهارت حل مسأله، از چیستی تا چگونگی احتمالا شما نیز درباره مهارت حل مسأله حرف‌هایی شنیده‌اید، و البته حرف‌های بسیاری هم هست که شاید نشنیده باشید. مثلا اینکه اساساً به چه چیزی «مسأله» می‌گویند؟ آیا به هر چالشی که در محیط زندگی و با آدم‌های پیرامونم دارم، می‌شود گفت مسأله؟! (پیشنهاد میکنم ۱ دقیقه به این سؤال فکر کنید) حالا به فرض اینکه ما مسأله دان بودیم و مسأله خودمان را شناختیم، آیا حل مسأله به این معناست که یک مشکل را کاملا درمان و برطرف کنیم؟! بدیهیست که این یکی از معانی حل مسأله هست. یکی از ساده‌ترین و دم دست ترین معانی. اما مهارت حل مسأله ابعاد و معانی گسترده تری هم دارد. در ادامه مهارت حل مسأله را بیشتر برایتان توضیح خواهم داد و در نهایت خواهم گفت که دانستن این مطلب، به چه دردی از زندگی امروز شما خواهد خورد. (این پست ادامه دارد) ╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌      @ata_academy ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
۴- گاهی باید مسأله‌ها رو دور بزنید. یعنی با «پرداختن به مسأله دیگری»، به حل مسأله مورد نظرتان بپردازید. ۵- گاهی هم نیاز است لباس پزشکی بپوشید و مانند یک جراح، به دنبال «ریشه‌ها» بگردید. یعنی باید مسأله را تحلیل کنید و مسأله اصلی یا مادر را پیدا کنید. که اگر چنین کنید، در واقع مسأله‌های دیگری که مثل شاخ و برگ‌های این ریشه بوده‌اند را هم حل نموده‌اید. پس «مهارت حل مسأله واقعی و کارآمد» به معنی برطرف کردن مسأله در همان زمانی که تشخیص داده شده است، نمی‌باشد. 💡مهارت حل مسأله یک فرآیند است که در دلش، خودشناسی، خودآگاهی، تحلیل‌گری، تشخیص مسأله اصلی از فرعی، تشخیص راهکار متناسب با زیست بوم شخصی هر فرد، کنکاش در اطراف مسأله و خلاصه «تفکر» نهفته شده است. پ.ن: کسی که در مواجهه با همه مسائل از یکی دو راه حل تکراری استفاده می‌نماید، نه تنها خلاقانه عمل نمی‌کند‌، بلکه اساساً حل مسأله هم نکرده است. ╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌      @ata_academy ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
موافقین برای هر مدل از انواع حل مسأله یه نمونه ببینیم؟ مدل اول چی بود؟ حل مسأله=برطرف کردن مسأله و بسته شدن پروندش ساعت ۷:۴۸ صبح بود. روی رختخوابم نشستم. چشمامو مالوندم. هنوز ویندوزم کاملا بالا نیومده بود. اما انگار یه برنامه‌ای قبل از خودم تو کامپیوتر ذهنم باز شده بود و خیلی هم فضا اشغال کرده بود. اینکه ناهار و شام چی درست کنم؟! رسیدگی به این سؤال تکراری خسته کننده، شاید زمان زیادی نمی‌برد، اما از نظر ذهنی، حس خوب صبحگاهیمو تحت تأثیر قرار میداد و یک سردرگمی و افت انرژی رو به دنبال داشت. گوشیمو برداشتم. به آقای همسر پیامیدم که ناهار چی دوست داری بخوری؟ نوشت: هر چی درست کنی. این جواب باز از اون سؤال اول صبح ضربش مهلک‌تر بود. گفتم: اینکه یه چیز مشخص نمیگی کارمو سخت‌تر میکنه! نوشت: خب عزیزم چند تا گزینه بده تا انتخاب کنم! اصلا چرا یه لیست نمی‌نویسی؟ راست میگه هاااا ! اگه یه لیست واسه شام و ناهار داشته باشم، می‌تونم از شب قبل برای فردا تصمیم بگیرم. نمیگم از بعد از نوشتن لیست غذا، دیگه با اون سؤال جگر سوزِ «امروز چی درست کنم» رو به رو نبودم، نه. اما سردرگمی و چالش ذهنی صبحگاهیم برای تهیه غذا حل شد. ╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌      @ata_academy ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دومین مدل حل مسأله = آشپزی! ╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌      @ata_academy ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه یادتون باشه در سومین مدل حل مسأله، باید دکمه delete رو فشار می‌دادیم و میرفتیم سراغ یه صورت مسأله دیگه، یادتونه؟! موافقید با یه نمونه رایج، این مدل رو بیشتر بررسی کنیم؟ ╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @ata_academy ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
در چهارمین مدل حل مسأله، از «دور زدن مسأله» به عنوان یکی از روش های عبور از موانع نام بردیم. گفتیم گاهی باید با «پرداختن به مسأله دیگری»، به حل مسأله مورد نظرمون بپردازیم. به داستان واقعی زیر توجه کنید. این داستان، بخشی از صحبت های یکی از مراجعه کنندگان محترم آتاست که با تغییر اسامی، بازنویسی شده ╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌      @ata_academy ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯ 👇🏻👇🏻👇🏻
وقتی می‌بینید مشکلاتتان زیاد شده یا اینکه دائم رنگ عوض می‌کنند، یعنی وقت رفتن به پشت پرده رسیده. باید به کمک یک راه بلد، مشکلات را کنار هم چید و ریشه را پیدا کرد🔎. مثلا اخیرا مراجعه کننده‌ای داشتم که به شدت از تنبلی‌ها و شکست‌هایش گلایه داشت و به دنبال تکنیک‌های مدیریت زمان، مهارت‌های ارتباطی، روش‌هایی برای کم کردن میزان خواب و افزایش بهره‌وری و امثال اینها بود. در حالیکه او واقعا در کار خودش تنبل نبود و شکست‌هایش هیچ ارتباطی به میزان تلاش یا استعداد او نداشت. بلکه این موارد ریشه در جای دیگری داشتند. مسأله اصلی این شخص نداشتن «چشم اندازی روشن» برای ۵ سال آینده بود🧮. یا مراجعه کننده‌ دیگری میلیون‌ها تومان برای پیدا کردن چشم اندازش و روش برنامه‌ ریزی هزینه کرده بود، درحالیکه مسأله اصلی او سبک‌های فکری و ذهنیت‌هایش بود🤯، نه انگیزه و چشم انداز. توجه کنید که منظور این نیست که از ظاهر مسأله غفلت کنیم و به حل آن هیچ توجهی نداشته باشیم، نه. سخن این است که یاد بگیریم به موازات حل ظاهر یک مسأله، به پشت پرده‌ها و ریشه‌ها هم توجه کنیم، بلکه بیشتر هم توجه کنیم و به یاد داشته باشیم که با پیدا کردن و اصلاح سرشاخه اصلی، تعداد زیادی از شاخه‌های فرعی هم اصلاح خواهند شد. همان‌طور که پزشک برای رفع تب و سردرد، به شما تب‌بر و مسکن خواهد داد🩺💉، اما حتماً حتماً با انجام یکسری آزمایش و تست، به دنبال کشف ریشه این دو علامت و درمان آن‌ها هم خواهد بود🧪🔬. ╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌      @ata_academy ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸یک چشمه از چت‌های نیمه شب خانوم آتا ╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌      @ata_academy ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آماده اید بریم یه چرخی بین پیاماتون بزنیم😎 ╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌      @ata_academy ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
اگه یادتون باشه قرار بود تو این روزا براتون از تفکر نقاد بگیم. از این بگیم که تفکر نقاد اصلا به چه معناست و به چه دردی می‌خوره؟ اما اول بیاین با هم یه چرخی بین سؤالات رایج بزنیم و ببینیم جواب به اصطلاح کوتاه پاسخ براشون پیدا میشه🤔 👇🏻👇🏻👇🏻 پرسش‌گر: تفکر نقاد بچه‌ها رو حاضر جواب یا سرکش نمی‌کنه؟ خانوم آتا: خیر، البته بستگی داره تعریف شما از حاضر جواب و سرکش چی باشه😉 پرسش‌گر: تفکر نقاد یاد گرفتنیه؟! یعنی خودمون ذاتی نداریمش؟ حتما باید یکی یادمون بده؟ خانوم آتا: بله، بدبختانه حتما باید برید یاد بگیرید😉😊. مثل یادگیری رانندگی، زبان خارجی و … اینم یک مهارته و نیاز به آموزش و تمرین داره. پرسش‌گر: آدمایی که تفکر نقادشون فعال میشه، منفی نگر نیستن؟ خانوم آتا: خیر، پرسش‌گر هستن😌 پرسش‌گر: به نظرم اینجوری دیگه حرف آدمو راحت قبول نمی‌کنن. شر میشه واسه آدم، نمیشه؟؟!! خانوم آتا: نه که نمیشه. هر حرفی رو راحت قبول نمی‌کنن چون دارن یاد می‌گیرن که اول در موردش فکر کنن و خوب بررسیش کنن، بعد اگه درست بود قبولش کنن. به نظر شما کسی که هر حرفی رو خیلی زود و راحت قبول می‌کنه آدم ایمن و عاقل‌تریه، یا اونی که اول حرفا رو خوب انداز ورانداز می‌کنه، بررسی می‌کنه و بعد اگه درست بود قبولش می‌کنه؟ ╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌      @ata_academy ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
معمولا اولین جرقه هایی که در فضاهای علمی و آکادمیک زده می‌شود واقعا جنبه‌ی علمی و پژوهشی دارد اما متأسفانه از آنجایی که استعمار دوست دارد بر همه چیز مسلط باشد، علم هم از این ماجرا بی‌نصیب نبوده و گاهی تئوری‌ها و نظریه پردازی‌های علمی نیز تحت تأثیر سیاست و اقتصاد استعماری قرار می‌گیرند، تا جایی که ممکن است به کلی از کارکرد و اهداف اصلی خود دور بمانند. به همین دلیل بعضی‌ها نسبت به تفکر نقاد، موضع گیری منفی دارند. عده‌ای فکر می‌کنند تفکر نقاد یعنی زیر سؤال بردن همه‌ی ارزش‌ها، باورها، اصول، قوانین و خلاصه آنچه به فرهنگ و تمدن بومی مربوط است. یعنی چون و چرا کردن‌های زیاد و خسته کننده برای نپذیرفتن. یعنی حمله به هر موضوعی که به تمدن و فرهنگ خودت مربوط می‌شود. یعنی لج‌بازی، ایرادگیری، تمرّد، شکایت، سوء ظن و منفی نگری افراطی. به همین خاطر نه تنها از یادگیری تفکر نقاد استقبال نمی‌کنند بلکه سعی دارند تا حد ممکن خودشان و فرزندشان را از آن دور نگه دارند. چرا؟ چون واقعیت این است که استعمار، تفکر نقاد را ابزار خوبی برای پیش‌برد اهداف و برنامه‌های خود دید، بنابراین هر چیزی که در چهارچوب استعمار نبود زیر سؤال رفت حتی خدا. در واقع این یک حقیقت تاریخی هست که «تفکر نقادِ» مظلوم، مورد سوء قصد و حمله‌ی استعمار قرار گرفت و به نفع استعمار مصادره شد. پس یک فرد آگاه و هوشیار باید بداند تفکر نقاد به معنی زیر سؤال بردن همه‌ی ارزش‌ها، باورها و قوانین فرهنگی و تمدن بومی خود نیست. به معنی لج‌بازی، سرکشی و منفی نگری و مانند این‌ها نیست. بلکه تفکر نقاد بر اساس یکسری کلید واژه و معیار تعریف بسیار دقیقی دارد و اتفاقا می‌تواند یک ابزار خیلی خوب و کاردرست برای نجات از بعضی مشکلات یا پریدن از روی برخی چاله چوله‌های زندگی باشد. ╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌      @ata_academy ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
تفکر نقاد به زبان خودمانی🍿😉 پس تفکر نقاد به زبان ساده یعنی «اندیشیدنِ همراه با سنجش»، بر اساس يكسری معیار و دلیل. ╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌      @ata_academy ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
موافقید بریم 👣 با یک مثال و رسم شکل، تفکر نقاد رو بیشتر توضیح بدیم؟🤓 پس بیاین تا براتون بگم🏃🏻‍♀️ ╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌      @ata_academy ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯ 👇🏻👇🏻👇🏻
40.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خانه ی دوست کجاست؟ ╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌      @ata_academy ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
«چیزی که زیاده، حرف!» ساعت حدود ۱۲ بود. همین جور که مشغول خوردن نسکافه با کیک هویج گردوی مامان پزم بودیم، سمانه گفت: راستی بچه‌ها شنیدین تو مدرسه چی شده؟ مهلا: باز چه خبر شده؟ من با شیطنت گفتم: خبر که زیاده، کدومو میگی؟ سمانه: ماجرای آتنا دیگه…. بچه‌ها میگن اخراج شده. مهلا: آتنا؟؟!! امکان نداره. منم با تعجب گفتم: چراااا؟! من که خیلی نمی‌شناسمش ولی شنیدم شاگرد زرنگه مهلا: آره باباااا، مدرسه رو دولتی قبول شدنش خیلی حساب باز کرده. حالا بگو ببینم چی شده؟ سمانه: آره ولی بچه‌ها میگن یک گندی زده که بوش  دراومده. واسه همینم اخراج شده. مهلا: نه بابااااا… اونو که اخراج نمی‌کنن. حالا مگه چیکار کرده؟ سمانه: دقیق نمی‌دونم ولی بچه ها میگن دزدی کرده. مهلا: واااااقعا؟!!!! سمانه: حتما دیگه. اگه این نباشه پس چرا نمیاد مدرسه؟ مهلا: تو رو خدا ببین بچه های مردم چه کارا میکنن، اون وقت ما یه کوه می‌خوایم بریم، مامان بابامون انقدر سؤال جوابمون می‌کنن که از دماغمون در بیاد. من که هنوز باورم نشده بود گفتم: از کجا معلوم؟! سمانه همین‌جور که داشت یه برش دیگه کیک برمی‌داشت گفت: اگه اخراج نشده، پس چطور میشه سال آخر باشی و بخوای جای تاپ قبول شی، بعد این همه غیبت داشته باشی؟ سارا: خب شاید خودش یا خانوادش مریض شدن. یه مریضی سخت. مهلا همین‌جور که داشت با گوشیش ور می‌رفت گفت: اگه مریض شده پس چرا به کسی نگفته؟ چرا هیچ کی ازش خبر نداره؟ من تو حرفش اومدم و گفتم: تو خودت تا چند دقیقه پیش کلا از موضوع بی‌خبر بودی، چه جوری الان فَکت میدی؟😀 اصلا از کجا میدونی هیچ کی ازش خبر نداره؟؟!! شاید یه مشکل خونوادگی براش پیش اومده. چمیدونم. آدم به هزار و یک دلیل ممکنه چند روز غیبت کنه. چرا وقتی مطمئن نیستین به یه شایعه‌ دامن می‌زنین؟ چرا بدون فکر، بدون نقد و بررسی، فقط بر اساس احساستون دارین نظر میدین؟ هنوز که چیزی ثابت نشده، شده؟! ╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌      @ata_academy ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📻 رادیو آتا 📻 📌 دستاوردهای تفکر نقاد برای نوجوانان چی می‌تونه باشه؟ 🎤 معصومه تقی‌زاده (پژوهشگر دکترای نوروساینس و آینده پژوهی، ارشد روان شناسی بالینی کودک و نوجوان) ╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌      @ata_academy ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
حالا خدا وکیلی، نتیجه‌ی بعضی از معاشرت‌ها و رفاقت‌های ما آدما، مخصوصا نوجوونامون، همین جوری نیست🤔؟ ! ╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌      @ata_academy ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
منو می‌گی، شده بودم مثل اون تاجری که بار چاییش تو دریا🌊 غرق شده. بدجوری احساس خسارت داشتم💸. اومدم بشینم که چشمم به پاکت💌 کنار سفره افتاد. به مامان گفتم: «این چیه؟!» مامان: «از طرف مؤسسه‌ برامون فرستادن. انقدر کار داشتم نرسیدم بازش کنم. باز کن ببینیم چی توشه.» پاکت رو با قیچی بریدم. یه تابلوی کوچیک📜 توش بود که با خط نستعلیق روش نوشته شده بود: هر کسی که دو روزش مساوی باشد [و روز بعدش بهتر از روز قبلش نباشد]، مغبون [خسارت زده و فریب خورده] است. «امام موسی کاظم علیه السلام» به فکر فرو رفتم. احساس کردم چقدر حالِ الان من، شبیه حالِ همین آدمِ خسارت زده و فریب خوردس. با خودم گفتم: «حالا الان تهش چقدر ضرر کردی؟؟! چند ده هزار تومن. نه! آخرش دویست تومن. اما این حدیث چی میگههه؟؟! اگه دو روزم مثل هم باشه، چه خسارتی کردم که امام کاظم اینجوری دربارش صحبت می‌کنن🤔؟!… ╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @ata_academy ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
فکر می‌کنم این دو تا جمله، مخصوصا جمله‌ی اول رو پنج شیش باااار خوندم: «بخواهید که او بیاید، ظهور او تنها راه نجات است…» مگه ما تا حالا نخواستیم که اینجا میگه بخواید 🤔؟! … فکرم حسابی درگیر شده بود. همش از خودم می‌پرسیدم: مگه ما نخواستیم؟! ما که ساااالهاست میخوایم… اما… شایدم واقعا نخواستیم! ⁉️ اصلا علامت این خواستن و تقاضای ما چیه؟ الان اگه امام زمان رو از زندگیمون حذف کنیم، زندگیمون چه شکلی میشه؟ خوابمون، خوراکمون، معاشرت‌ها و رفت و آمدهامون، فرزند پروریمون، درس خوندنمون، کار کردنمون و … اینا چه شکلی میشه؟ یعنی چه فرقی با قبلا می‌کنه، با اون وقتی که امام زمان تو زندگیمون بوده؟؟ آیا ما واقعا خواستیم که اماممون بیان؟؟؟ ؟ … ╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @ata_academy ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
⚠️ اینم بگم که این موضوع اختصاص به اربعین و کشور عراق نداره. تو همین ایران خودمون، معمولا بعد از مراسمات بزرگ مثل مراسمات مذهبی (مثلا تاسوعا عاشورا)، مشابه همین صحنه دیده میشه. از ظرفهای غذای نیم خورده تا لیوان شربت و چای و غیره. فقط میدونین تفاوت کجاست🤔؟ این که از یک طرف حجم زائر تو ایران به نسبت زائر اربعین، خیلی کمتره و از طرف دیگه تعداد پاکبان و نیروهای خدمات شهری در ایران بیشتر از عراقه. اینه که خیلی سریع اون منظره‌ی ناجور، جمع و جور و پاکسازی میشه. وگرنه متأسفانه آسمون تقریبا همه جا یه رنگه😏. 💡حالا راهکار چیه؟ 1️⃣ اول از همه: آقا به اندازه نیازت بردار که مجبور نشی برکت خدا رو دور بریزی! حتی قبل از اینکه برداری اول وایستا یکم به اون خوراکی توجه کن ببین واقعا دوسش داری، نکته‌ی مهمتر: معده‌ی مبارک به قدر کافی جا داره😳؟ حالا اگه این پیش نیازها پاس شد، برو تو صف و نوش جان کن. 2️⃣ اگه نگه داشتن زباله تا رسیدن به اولین سطل آشغال خیلی سخته، چند تا کیسه پلاستیک تو جیب یا کیفت بذار و زبالتو بنداز اون تو، تا هر وقت به یک سطل زباله که جا داشت رسیدی، اونجا زباله‌هاتو تخلیه کن. 3️⃣ مورد سوم: تو رو جان موبایلت، به بضاعت و توان اون سطل زباله هم یه توجهی بکن😫. آخه سطلی که تا دو برابر ارتفاعش روش زباله کوت کردن، واقعا جای مناسبی برای نگهداری و جمع‌آوری زبالس؟ آخه بعضیا زبالشونو تو سطل میندازن، ولی سطلی که تا خرخره پره و عملا دیگه توان نگهداری زباله نداره🤦🏻‍♀️! خب همون‌طور که می‌بینین همیشه پای کمی فکر در میونه😎. یعنی اینجاست که می‌بینیم «خوب دیدن»، «دقت و توجه» و «کمی تأمل و فکر قبل از انجام یک کار» چقدر می‌تونه مهم و تأثیرگذار باشه. به همین راحتی😌 ╭─┅•◾◾◾•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌      @ata_academy ╰─┅•◾◾◾•┅─╯
مثلا یادمه کنار همون ورودی امام حسن در نجف، یه سرویس بهداشتی بزرگ چند طبقه و تمیز ساخته بودن که طبقه همکفش توالت و روشویی بود و طبقه بالاش حموم و محل شستشوی لباس. ولی متأسفانه خیلیا تو همون توالت‌ها دوش می‌گرفتن! هم زوار دیگه رو معطل می‌کردن هم خدمه اونجا رو ناراحت. البته خیلی‌ها هم رعایت می‌کردن. ولی وقتی اسمت میشه «زائر اربعین امام حسین» همون تعداد کم هم به چشم میاد. یا مدل مصرف آب. اکثر افراد موقع وضو گرفتن یا شستن دستشون، شیر آب رو باز میذاشتن. اونم با فشار زیاد!! این در شرایطیه که ما تو بحران آب وجود داریم و میگن جنگ جهانی سوم، جنگ آبه! به یکی گفتم: تصور کن هر کسی موقع وضو حداقل (در بهترین حالت) ۳۰۰ سی سی آب رو با باز گذاشتن شیر هدر بده. فرض کن این آدم روزی سه بار وضو بگیره. میشه روزی ۹۰۰ سی سی، یعنی تقریبا ۱ لیتر. حالا اگه فقط ۱۰۰۰ نفر این مدلی وضو بگیرن (که متأسفانه رقم واقعی خیلی بیشتر از اینه)، تو یک ماه  سی هزار لیتر آب هدر میره! یعنی بیش از دو برابر مصرف آب یک خانواده در ماه!! و این برای یک جامعه مسلمون فوق العاده زشته. پ.ن: یه خانومی بهم گفت: وضوم اشکال‌دار میشه اگه شیر آبو بخوام وسطش ببندم. جواب: از نظر همه مراجع بستن شیر آب موقع وضو هیچ اشکالی در وضو ایجاد نمی‌کنه. ╭─┅•◾◾◾•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌      @ata_academy ╰─┅•◾◾◾•┅─╯