eitaa logo
مجموعه تخصصی آتا
229 دنبال‌کننده
217 عکس
128 ویدیو
8 فایل
آتا (آکادمی تفکر و اندیشه) کودک|نوجوان|بزرگسال|ذهن شبکه ترویجی تفکر، جایی برای فکرورزی و توسعه مهارت های درست اندیشیدن. برگزار کننده دوره های یادگیری انواع تفکر و تربیت منتور تفکر ثبت نام: @a_t_a_admin ارتباط با ما: @Yamahdi260
مشاهده در ایتا
دانلود
کلاهمو برداشتم و گفتم: حالا اومدی فقط ببینی من خوابم یا بیدار؟ بععععله، می‌خوام با دوستام برم کوه. مامان: میخوای بری کوه؟! با دوستات؟؟؟ چرا از دیشب چیزی نگفتی؟؟ میدونی که بابات از این کارا خوشش نمیاد. اونم بی اجازه و بی هماهنگی… حوصله گیر دادن‌هاشو نداشتم. تو حرفش پریدم و گفتم: حالا الان گفتم! گیر نده دیگه. بی خبر که نمی‌رفتم. مامان لبه‌ی تخت نشست و گفت: حالا با کی میخوای بری؟ من (مهلا): با دوستام دیگه! مامان: میدونم، میگم با کدوم دوستات؟ من: سارا و سمانه. مامان: سارا کیه؟! من در حالی که از پیدا نکردن هندزفریم کلافه شده بودم گفتم: مامان تو رو خدا ولم کن کله صبحی. میبینی دارم وسیله جمع میکنم، هی سین جیمم میکنی. مامان: واااا، این چه طرز حرف زدنه؟! یعنی من حق ندارم بدونم بچم با کی داره میره؟ من همین‌جور که داشتم زیپ کولمو به سختی می‌بستم گفتم: اصلا ولش کن… تازه اومده مدرسمون. یه روز بیا دم در مدرسه نشونت بدم که خیالت راحت شه. مامان که انگار بهش برخورده بود، بدون اینکه چیزی بگه بلند شد و به سمت در اتاق رفت. کنار در ایستاد و گفت: کدوم کوه میخواین برین؟ خودم می‌رسونمتون. من که داشتم خودمو تو آینه انداز برانداز می‌کردم گفتم: مرسی خودمون می‌ریم. خیر سرمون ۱۸ سالمونه… مامان: بعععله، می‌بینم… ولی وایستا باهم بریم. اینجوری خیال منم راحت‌تره. من که دیگه کاملا حاضر شده بودم همین‌جور که از در اتاق خارج می‌شدم و به طرف جاکفشی می‌رفتم گفتم: واااااای مامان، خیال چیت راحت بشه؟! یعنی از اون موقع تا حالا همششش انرژی منفی دادی. کاش یکم تو این خونه منم آدم حساب کنین. خداحافظ… و بدون اینکه پشت سرمو نگاه کنم از در حال زدم بیرون، به سمت در حیاط. مامان دنبالم اومد و گفت: کجا میری؟؟ لااقل صبحانتو بخور. بلند گفتم: نمی‌خوام...
«یک جفت چشمم آرزوست!» سارا: مامان کفش های کوهنوردیمو کجا گذاشتی؟ پیداش نمی‌کنم. مامان از تو آشپزخونه صدا رسوند: تو کمد بلنده. سارا: دیدم، نیست. مامان: یعنی اگه بیام درش بیارمااااا … با خنده گفتم: نه نه، نیا. خودم پیداش میکنم. چند لحظه بعد مامان بالای سرم بود: پیدا شد یا بیام؟ سارا با لبخند: مگه جرأت داره پیدا نشه😏 مامان: کجا به سلامتی؟ میخوای بری کوه؟! سارا: آره فردا قراره با بچه‌ها بریم کوه. مامان: باریکلا، کدوم کوه؟ کیا هستین؟ سارا: من و سمانه و مهلا. مامان: دوستای جدیدت هستن؟ سارا: آره، من که اینجا تازه واردم. اتفاقی با هم دوست شدیم. ولی بچه‌های خوبین. مامان: حالا کدوم کوه میخواین برین؟ سارا: سمت خلج مامان: بهتر نبود همین اطراف شهر می‌رفتین؟ آخه اونجا یکم دوره. سارا: نه مامان الان خیلی‌ها میرن اونجا. جمعه‌ها خیلی شلوغه. بعدشم ما قراره تا قبل غروب برگردیم. مامان: باشه، حالا یادت باشه سر شام صحبت کنیم که بابا هم در جریان باشن.
«به وقت کیک» صبح از شدت خوشحالی زودتر از همیشه بیدار شدم. داشتم با مامان و بابا صبحونه می‌خوردم که زنگ در زدن. بابا جواب داد. منم سریع فنجون شیرمو تا آخر خوردم و گفتم: فکر کنم مهلاست. بعدم بلند شدم که کولمو بردارم. مامان: کجا؟؟! صبحونتو نخوردی که! بگو دوستتم بیاد تو. من در حالیکه به سمت جاکفشی می‌رفتم گفتم: نه دیگه، سیر شدم. اگه دیر بریم از اون ورم ممکنه دیر شه تا برگردیم. مامان چند تا برش کیک هویج گردو گذاشت تو ظرف و چادرشو سرش کرد و به طرف من اومد. سارا: شما کجا؟! مامان: بیام دم در یه سلامی به دوستت بکنم، بده تا پشت در اومده… شونه‌هامو بالا انداختمو لبخند زدم
«چیزی که زیاده، حرف!» ساعت حدود ۱۲ بود. همین جور که مشغول خوردن نسکافه با کیک هویج گردوی مامان پزم بودیم، سمانه گفت: راستی بچه‌ها شنیدین تو مدرسه چی شده؟ مهلا: باز چه خبر شده؟ من با شیطنت گفتم: خبر که زیاده، کدومو میگی؟ سمانه: ماجرای آتنا دیگه…. بچه‌ها میگن اخراج شده. مهلا: آتنا؟؟!! امکان نداره. منم با تعجب گفتم: چراااا؟! من که خیلی نمی‌شناسمش ولی شنیدم شاگرد زرنگه مهلا: آره باباااا، مدرسه رو دولتی قبول شدنش خیلی حساب باز کرده. حالا بگو ببینم چی شده؟ سمانه: آره ولی بچه‌ها میگن یک گندی زده که بوش  دراومده. واسه همینم اخراج شده. مهلا: نه بابااااا… اونو که اخراج نمی‌کنن. حالا مگه چیکار کرده؟ سمانه: دقیق نمی‌دونم ولی بچه ها میگن دزدی کرده. مهلا: واااااقعا؟!!!! سمانه: حتما دیگه. اگه این نباشه پس چرا نمیاد مدرسه؟ مهلا: تو رو خدا ببین بچه های مردم چه کارا میکنن، اون وقت ما یه کوه می‌خوایم بریم، مامان بابامون انقدر سؤال جوابمون می‌کنن که از دماغمون در بیاد. من که هنوز باورم نشده بود گفتم: از کجا معلوم؟! سمانه همین‌جور که داشت یه برش دیگه کیک برمی‌داشت گفت: اگه اخراج نشده، پس چطور میشه سال آخر باشی و بخوای جای تاپ قبول شی، بعد این همه غیبت داشته باشی؟ سارا: خب شاید خودش یا خانوادش مریض شدن. یه مریضی سخت. مهلا همین‌جور که داشت با گوشیش ور می‌رفت گفت: اگه مریض شده پس چرا به کسی نگفته؟ چرا هیچ کی ازش خبر نداره؟ من تو حرفش اومدم و گفتم: تو خودت تا چند دقیقه پیش کلا از موضوع بی‌خبر بودی، چه جوری الان فَکت میدی؟😀 اصلا از کجا میدونی هیچ کی ازش خبر نداره؟؟!! شاید یه مشکل خونوادگی براش پیش اومده. چمیدونم. آدم به هزار و یک دلیل ممکنه چند روز غیبت کنه. چرا وقتی مطمئن نیستین به یه شایعه‌ دامن می‌زنین؟ چرا بدون فکر، بدون نقد و بررسی، فقط بر اساس احساستون دارین نظر میدین؟ هنوز که چیزی ثابت نشده، شده؟! ╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌      @ata_academy ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📻 رادیو آتا 📻 📌 دستاوردهای تفکر نقاد برای نوجوانان چی می‌تونه باشه؟ 🎤 معصومه تقی‌زاده (پژوهشگر دکترای نوروساینس و آینده پژوهی، ارشد روان شناسی بالینی کودک و نوجوان) ╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌      @ata_academy ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
سلام باز شنبه شد😐 صبح‌ بخیر! خدایا عاقبت ما رو ختم به خیر کن تا ته هفته🥸
سلااااام یه شنبه دیگه و یه هفته جدید💪🏻 یه فرصت دوباره با یه عالمه فکر هیجان انگیز🤩 خدا دمت گررررم💪🏻🥳
دوباره سلام چی شده؟ فکر کردین خانوم آتا قاطی کرده؟! نه جانم، میدونم دارم چی می‌گم. اشتباهی هم نفرستادم😊 به نظر شما فرقی داره صبحتو چه جوری شروع کنی؟ این پایین برامون بگو 👇🏻👇🏻👇🏻 @Yamahdi260
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به نظر شما موفقیت چه شکلیه؟🤔 دوست داریم نظرتو این پایین بخونیم👇🏻 ╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌      @ata_academy ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
سلام خوبا😊 میاین همین‌جور که دارین چای آخر شبتونو☕️ میل می‌کنین، یه سری هم به جواباتون بزنیم؟ 👇🏻👇🏻👇🏻
بله. خیلی فرق می‌کنه که آدم اول صبح، وقتی چشمشو باز می‌کنه بگه به به😌، یا بگه اَه😕! این که صبحمونو با چه حس و حالی شروع کنیم، می‌تونه روی حالِ کل روزمون اثر بذاره. می‌گی نه، امتحان کن😎.
دوباره سلام یادتونه دیروز گفتم مهمه چه جوری به دور و برمون نگاه کنیم. با چه عینکی و از چه زاویه‌ای… حالا شاهد از غیب رسید! ببینین والتر آلدرسون درباره اهمیت فکر کردن و طرز فکر چی میگه:
اگه از پوست و گوشت و استخون تشکیل نشدیم، پس از چی درست شدیم؟!🤯 نظر شما چیه؟! ╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌      @ata_academy ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
48.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو پاتوق نوجوانی چه خبره؟ پاتوق نوجوانی یکی از اون محصولات نوبرانه‌ی ماست😌. یه برنامه خاص و جذاب ویژه نوجوونای کلاس ششم تا نهم. در واقع پاتوق یه جور باشگاه فکر پروریه که داره تو همین روزا در کانون ناحیه ۱ آموزش و پرورش مشهد برگزار میشه😊. موافقید یه سری به لحظاتی قبل از شروع جلسه اول بزنیم؟ ؟
خفت گیری راه پله‌ای! 📆 پنج‌شنبه قبل بود که یکی از مامانا توی راه پله‌های کانون جلومو گرفت و گفت: ببخشید خانوم، شما از مسئولای پاتوق نوجوانی هستین؟! من که یه لحظه حس اون مسئولایی رو داشتم که خبرنگارا تو یه لحظه خوب شکارشون کردن، گفتم: بله، در خدمتم😌. گفت: میشه بپرسم شما دقیقا تو پاتوق چی میخواین به بچه‌ها یاد بدین؟ آخه دخترم هفته پیش می‌گفت تمام مدت باهاشون بازی کردین. کلا هر وقت ازش می‌پرسم چیکار کردین، یا می‌گه حرف زدیم و خندیدیم، یا می‌گه بازی کردیم و از این چیزا…🤔 منم که سرم درد می‌کرد واسه این حرفا، گفتم: اجازه بدین بریم پایین پیش بقیه مامانا، اونجا کامل توضیح میدم. چون شاید سؤال اونام باشه😎. ادامه دارد...
همون‌طور که پیش بینی می‌کردم این پرسش به جون بقیه مامانا هم افتاده بود😎 و اونام دنبال یه موقعیت مناسب بودن، که آتا خانوم پیش دستی کرد و فرصت سازی نمود😌. بعد از این که همه آماده شنیدن به نظر رسیدن، گفتم: ببینید عزیزان! اول اینو بگم که: پاتوق کلاس درس و مدرسه👩🏻‍🏫 نیست. کافه بازی و مانند اینها 🎲 هم نیست. به حلقه صالحین مساجدم هیچ شباهتی نداره. پاتوق همون‌جور که از اسمش پیداست یه دورهمی دخترونه، شاد و البته هدفمنده🎯 که برای واو به واوش یه اتاق فکر (اندیشکده) ۱۰ نفره طرح و نقشه می‌کشن، ایده‌پردازی می‌کنن و خلاصه فسفر می‌سوزونن🧠. (تازه بماند که سه تا تیم دیگه فقط به صورت تخصصی روی تولید محتواش کار می‌کنن)
ما می‌خوایم بعضی از انواع مهارت‌های تفکر💡 رو به بچه‌ها یاد بدیم اما نه اونجوری که شما فکر می‌کنید😏. ما برای پیاده کردن اهداف تربیتی‌مون از چندین قالب‌ و روش نوین آموزشی استفاده می‌کنیم. بازی هم یکی از همون قالبهاست. اما به نظر شما هر جور بازی کردنی اسمش میشه قالب آموزشی؟ یعنی مثلا هر کی گفت ما با بازی میخوایم به بچه‌ها آموزش بدیم، بگیم دیگه حله، اوکی؟!! ✅ از نظر ما استفاده از هر قالبی باید همراه با محتوا و اهداف از پیش تعریف شده دقیقی باشه📝. تازه محتوا باید بر اساس روند رشد نوجوون و ویژگی‌ها و نیازهاش باشه. مثلا مواردی مثل: نیازهای جنسیتی، نیازهای منطقه زندگی یا بومی، تفاوت‌های فردی و … در نظر گرفته بشه. پس هر گردی گردو نیست.
هنوز حرفم تموم نشده بود که یکی از مامانا گفت: میشه بعضی از اون انواع مهارت‌های تفکر که گفتین رو برامون توضیح بدین؟ یه نگاهی به ساعتم کردم و گفتم: من تا ۴ دقیقه دیگه باید بالا باشم⏳. اما می‌تونم تو همین فاصله چند تاشو براتون بگم: مثلا ما سعی داریم به صورت غیر مستقیم یا نیمه مستقیم، مهارت پرسش‌گری و تفکر نقاد بچه‌ها رو تقویت کنیم. اون‌ها رو با احساسات‌شون بیشتر آشنا کنیم و بهشون یاد بدیم که تو این دنیای هزار رنگ چطوری احساساتشون رو مدیریت کنن، اعتماد به نفس داشته باشن و هر جا که بودن هویت واقعی خودشونو به یاد داشته باشن. روی مهارت تصمیم‌گیری و قدرت انتخابشون کار می‌کنیم. سه تا از انواع مهم تفکر که می‌تونه به شدت روی آینده تحصیلی، شغلی و اجتماعیشون اثرگذار باشه رو باهاشون کار می‌کنیم. یعنی: تفکر آینده‌نگر، تفکر سیستمی و تفکر کل‌نگر. و خیلی چیزای دیگه که الان فرصتشو ندارم همشو بگم. مامانا که انگار عمیقا به فکر فرو رفته بودن تشکر کردن و گفتن: کاش برای ما هم یه برنامه‌ای بذارین. آخه ما خودمون بیشتر این چیزایی که گفتین رو نمی‌دونیم😔! همین‌جور که داشتم گوشیمو از کیفم بیرون می‌آوردم گفتم: به امید خدا و به زودی برای شما مامانای دغدغه‌مند هم یه برنامه داریم🥳. یه برنامه به نام «معماری روابط» که مکمل آموزش‌هاییه که بچه‌هاتون می‌بینن🎯. چون ما معتقدیم تربیت و پرورش، یک پکیجه با سه ضلع اصلی: نوجوون، خانواده، مدرسه…
هنوز پام به پله‌ی دوم نرسیده بود که خانومی بلند قد به شونم زد. یکی از مامانا بود که در تمام طول صحبتم، با متانت می‌شنید و گاهی هم به نشونه‌ی تأیید، سرشو تکون می‌داد. گفت: همه این چیزایی که گفتین، توی همین ۵ جلسه با بچه‌ها کار میشه؟! با لبخند گفتم: نظر شما چیه؟ اون مامان محترم شونه‌هاشو بالا انداخت و با صورتی گشاده گفت: چی بگم والا؟! به نظر من که بعیده بشه. گفتم: جوابتون هم بله هست هم نه😊.
✅ بله، چون پاتوق یه برنامه چند سطحیه. مثل پیاز که چندین لایه داره، پاتوق هم از لایه‌های مختلفی تشکیل شده، که این لایه‌ها متناسب با ظرفیت، قابلیت و سطح بچه‌ها تکمیل میشه. یعنی تو همین ۵ جلسه هم کلی روی فکر بچه‌ها کار می‌شه و چیز یاد می‌گیرن اما به اندازه همین ۵ جلسه. درست مثل ماه. به نظر شما ماه شب اول دوم با ماه شب چهارده یکیه؟ معلومه که نیست. اما ماه شب دوم سوم هم به اندازه خودش نور داره و اسمش همچنان ماهه. پاتوق هم یک چنین حالتی داره.
❌ اما جواب من نه هم هست. چون این آموزش‌ها قرص و کپسول 💊نیست. به زورم نمیشه اینا رو تو سر بچه‌ها کرد. بچه‌ها باید تفکر خودشون فعال بشه💡. باید خودشون کشف کنن🔍. باید خودشون احساس نیاز کنن، اونم با تفکر، و بعد خودشون به حرکت بیفتن🏃🏻‍♀️. و این چیزا با چهار تا جلسه و دو سه ماه رفت و آمد به دست نمیاد. به همین خاطر هم پاتوق به صورت پلکانی و چند مرحله‌ای طراحی شده. آهسته و پیوسته… 🔔 البته یادتون باشه کار ما زمینه‌سازی و بسترسازیه. زور و اجباری در کار نیست. ما همه‌ی توانمون رو به کار بستیم و شبانه روزی داریم تلاش می‌کنیم، اما نتیجه نهایی به میزان مشارکت و همراهی خود بچه‌ها هم بستگی داره. (به پایان آمد این خاطره😊)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
موفقیت به سبک عروس هلندی🦜 بیا فرض کنیم: 1️⃣ زندگی کردن مثل این بازی مارپیچ باشه🗺️ 2️⃣ و بچه‌ها هم مثل همین عروس هلندی👨‍👩‍👧‍👦 3️⃣ در خروجی (Exit) هم مثلا خوشبختی و موفقیت باشه🎊🎯 ❓حالا به نظرت: بچه‌ها برای رسیدن به این خوشبختی و موفقیت به چه چیزایی نیاز دارن؟🤔 💡راستی تا یادم نرفته! تو این ویدئو چند تا از مهارت های تفکر به کار رفته. هر کدوم از شما همراهان نازنینمون بتونه ۲ تاشو بگه جایزه داره 🎁 ! ╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌      @ata_academy ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
46.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❓ به نظر شما چرا مسلمانان بعد از رحلت رسول الله (ص)  دسته دسته شدن؟ ❓چرا قبر حضرت زهرا سلام الله علیها مخفیست؟ ╭─┅•▪️▪️•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌   @ata_academy ╰─┅•▪️▪️•┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شما هم سؤال خاک خورده دارین؟ منظورم همون سؤالاتیه که یهو به جون آدم میفتن… میخوام یه کتاب کم‌حجم اما ویژه بهتون معرفی کنم که شاید جواب بعضی از اون سؤالای خاک خوردتون رو توش پیدا کنین. ╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌      @ata_academy ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯