eitaa logo
Atabe
243 دنبال‌کننده
643 عکس
234 ویدیو
109 فایل
انجمن دانشگاهی توسعه ی علمی و فرهنگی عتبات عالیات جهت ارسال سوالات , انتقادات و پیشنهادات به آیدی زیر مراجعه فرمایید. https://eitaa.com/heidar_110
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️زیارت عاشورا ٣٥ به نیت شهید ٢٩ ساله «سعید شهادت را دوست داشت، عشقش به حرم حضرت زینب(س) زیاد بود، به کربلا که رفتم از من خواست در حرم های مطهر برایش دعا کنم تا شهادت نصیبش شود، می‌گفتم سعید جان این چه حرفیست؟! تو جوانی، می خواهم تو را داماد کنم چرا این حرف ها را می زنی، من دعا نکردم ولی سعید به آنچه دوست داشت رسید»
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنرانی آداب زیارت، جلسه اول
نجف اشرف
از همان سفر اولی که مشرف شده بودم، عادت نداشتم با کسی به حرم بروم. هرچه سفر اِن‌اُمی‌ها اظهارلطف می‌کردند و زائرنوازی می‌فرمودن که بیا و باهم برویم حرم,این حقیر امتناع می‌کردم. و همیشه ترجیحم این بود که تنها، خدمت امام برسم. اما این‌بار گویا با بقیه‌ی دفعه‌ها فرق می‌کرد. دو سه تا از رفقا اصرار فراوان ,که بیا و باهم برویم حرم امیرالمومنین. من هم که دل نداشتم دلِ زائرآقا را بشکنم گفتم: ""، برویم . نجف باران شدیدی می‌بارید. با طهارت کامل! و خیس خیس,وارد حرم شدیم. ایام قبل از اربعین بود,جمعیت به قدری زیاد بود که کفشداری,وقتی آرم‌های متحدالشکل عتبه را بر چادرهایمان دید,هرچه ابرام کردیم که بزرگوار، کفش‌هایمان را جدا جدا تحویل بگیر، نگرفت که نگرفت. اینجا مقام "فاخلع نعلیک" بود. وارد خانه‌ی پدری شدیم. ...السلام علیک یا ساقی، من علیک السلام می‌خواهم. با دوستان تصمیم گرفتیم به صحن حضرت زهرا سلام‌الله برویم و زیارت‌نامه‌ای هدیه‌ای کنیم. آنجا عموما افراد,در حال "" هستند و آن صحن مبارک را مکانی برای استراحت می‌دانند. من به دوستان گفتم: درست است که "" اما اگر اجازه بدهید من بروم در گوشه‌ای از صحن، و خلوتی بگزینم. آن رو به رو را نشان دادم و گفتم آنجا می‌نشینم، فلان ساعت فلان مکان هم را ببینیم. جای شما خالی، خلوتی بر بدن زدیم و سر ساعت مقرر آمدم پیش دوستان... هرچه می‌گردم، در این جمعیت هرچه جست و جو می‌کنم! دوستان را پیدا نمی‌کنم. حالا مسئله اینجا بود که كُد کفشداری سه‌تایمان، دست یکی از آن دوستان بود!  به خودم گفتم خب مشکلی نیست که کفش ندارم، پابرهنه برمی‌گردم. عارفانه‌تر هم هست... . نگاهی به بیرون انداختم دیدم دُر نجف است که از آسمان می‌بارد و هنوز باران قطع نشده. قید عرفان را زدم و از رفتن منصرف شدم. در گوشه‌ای نشستم و برای مولا دَم گرفتم: در حرم گم شدم که می‌دیدم، بین دریای بی‌کران دریا/ریخت مضمون تازه در شعرم، صحن نو صحن حضرت زهرا. در همین حال و هوا بودم که دیدم کسی صدایم می‌کند، توسل به آقا جواب داده بود و دیدم سر و کله‌ی دوستان پیدا شده و گویا در جست‌وجوی این حقیر بودند! در بین ازدحام،عرض ادبی کردیم و به محل اسکان بازگشتیم. القصه؛ از من به شما وصیت؛ وقتی دسته‌جمعی به حرم مشرف می‌شوید، کفش‌هایتان را باهم ندهید کفش‌داری، خصوصا وقتی رحمت الهی از آسمان می‌بارد. روز اول
از خادم فرهنگی به شما نصیحت: گاهی پای دیگ چیزهایی می‌دهند که پایِ منبر نمی‌دهند! روز اول سفر
نجف اشرف اربعین 98
✅ مسابقه‌ی کتاب‌‌خوانی احلی من المثل لطفا جهت شرکت در این مسابقه؛ جواب صحیح، اسم و شماره تماس‌ خودتان را به آی دی زیر ارسال فرمایید. ❗️توجه داشته باشید که تنها تا اذان مغرب چهارشنبه ١۶ مهرماه فرصت خواهید داشت. 🆔 @amoode118
🛑 سؤالات مسابقه کتاب‌خوانی احلی من المثل: 1- کاربرد اصطلاح "آتیش پاره"مربوط به کدام یک از گزینه های زیر است؟ الف) در هنگام ناراحتی و برای عتاب ب) تشکر از آتش نشان ج) شخص گفتمان ساز د) یک نوع فحش است! 2- کدام یک از اصطلاحات زیر با دیگر گزینه ها، معنای متفاوت دارد؟ الف) آه در بساط داشتن ب) اشک نریخته، گناه ریخته ج) اشکش دم مشکه د) اشک نریخته، ثواب برده 3- کاربرد اصطلاح "آدم سر تو دست" چیست؟ الف) برای آدم پشیمان به کار می رود ب) برای آدم هیئتی و تشکیلاتی به کار می رود ج) برای آدم بی دست و پا به کار می رود د) الف و ج 4- اصطلاح "اصحاب الجدار" به چه کسی گفته می شود؟ الف) استاد بنا ب) شخصی که همیشه بدون عذر، خود را اهل عذر نشان می دهد ج) شخصی که به بهانه های مختلف گوشه مراسم می نشیند د) ب و ج 5- "قضای خواب شهدا" با کدام یک از اصطلاحات زیر هم معنی است؟ الف) استراحت بماند بعد از شهادت ب) ما استراحت نخواهیم کرد ج) بی خوابی زده به سرش د) ما به جای شهدا می خوابیم 6- نسخه ارتقا یافته "خدا از بزرگی کمت نکند" کدام یک از اصطلاحات زیر است؟ الف) خدا عمرت بدهد ب) خدا از نوکری کمت نکند ج) خدا از برادری کمت نکند د) خدا انسان را آفرید و انسان توجیه را! 7- کدام یک از عبارات زیر می تواند جایگزین ضرب المثل "فیلَم یاد هندوستان کرده است" باشد؟ الف) دل خود دار! ب) دلم هوای کربلا دارد ج) دلم گرفته د) دُر به نجف بردن 8- اصطلاح "دین آدامسی" با کدام یک از بیماری های تشکیلاتی زیر مرتبط است؟ الف) بیماری رخوت و بی بخاری ب) بیماری آنفلونزای نیویورکی ج) بیماری نفاق و نفهمی عمدی د) بیماری شاخ بازی! 9- عبارت " باید خادم بود، یا خادم حسین یا خادم یزید، حد وسطی هم وجود ندارد. اگر به حسین خدمت نکنی به یزید خدمت خواهی کرد، این را تاریخ نشان داد" ریشه معنوی کدام یک از ضرب المثل ها یا اصطلاحات زیر است؟ الف) خدا از نوکری کمت نکند ب) خادم ارباب ج) خنجر شمر در خانه اوست د) آب به امام نمی دهند و آتش به یزید 10- از زمانی که دو نفر بنا گذاشتند با هم یک کار مشترک انجام دهند، کدام اصطلاح متولد شد؟ الف) خوش اشک ب) خون دل خوردن ج) غلام باش نه ارباب د) ب و ج سوال تشریحی: یک اصطلاح یا ضرب المثل جدید هیئتی پیشنهاد دهید، با ذکر توضیح و طبق نمونه ضرب المثل های کتاب: تعریف،پیشینه،ریشه معنوی،کاربرد،نقد،پیشنهاد.
✳️ رنگ عوض کردن به سبک حضرت ! از این لحظه این دعا رو وقت زمزمه کن: "اللهم بیِّض وجهي... 🤲 دعا برای روسپیدی در روزی که؛ صورت‌ها سیاه می‌شود!
نجف اشرف اربعین 98 زیارت وداع...
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنرانی 🎤 آداب زیارت، جلسه دوم
روز دوم زیارت مجازی طریق الحسین
شروع پیاده روی اربعین 98 بسم الله به اذن الله به اذن ثارالله پدر به سوی ثارالله پسر
شروع پیاده روی اربعین 98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عمود اول وارد شدن به طریق حسین دلی شوریده می‌خواهد...
اربعین 98 طریق الحسین
طریق الحسین اربعین98
از اول مسیر، حاج‌آقا علوی پیرامونِ شبیه شدن زائر به مزور سخنان بسیاری ایراد فرموده بودند. از کارهای مفیدی که در طریق مقدس نجف به کرب‌وبلا می‌شود انجام داد. یکی از رفقای همسفر ما، این‌طور به ذهن مبارکش رسید که: جمع کردن زباله‌های تولید شده توسط زائران، از مسیر راه، کار مفیدی‌ست. و البته فکر خوبی هم بود. اما مشکل اینجا بود که امکانات زیادی برای انجام این مهم نداشت! ایشان کاملا اتفاقی، از انبارِ كيسه فریزری‌هایی که در کوله‌ی بنده بود، اطلاع پیدا کرد. و فکری که به ذهنش رسیده بود را با من مطرح کرد و گفت که نیاز به کیسه‌ی فریزری برای جمع کردن زباله‌ها دارد. گفتم: زندگیم فدای ارباب، "" یک کیسه فریزری که این حرف‌ها را ندارد. اشاره کردم که از پشت کوله‌ام بردارد و مشغول شود. جمعیت خیلی زیاد بود. چند عمود جلوتر، دیدم مجدد آمد و تقاضای مشمع کرد. گفتم خواهش می‌کنم؛ این چه حرفیست، "". خودت از کیفم بردار. خلاصه... هر چند عمود یک‌بار که ما می‌رفتیم در حال و هوای خودمان، این بزرگوار می‌آمد و تقاضای کیسه‌ای می‌کرد. متوجه شدم که در مسیر که زباله‌ها را جمع می‌کند، چند دقیقه یک‌بار کیسه‌ای که به عنوان دست‌کش در دستش کرده بود را هم می‌اندازد به آشغالی. آمد،برداشت رفت آمد،برداشت،رفت آمد برداشت رفت... تا اینکه رو کرد به من و گفت: کیسه‌هایت همین‌ها بود؟ گفتم بله. گفت حیف شد... تمام شدند! خواستم به او بگویم: خادمِ حسابی؛ لااقل دوتایش را برای خودم می‌گذاشتی... ، اما به خودم نهیب زدم: "!" چهارتا کیسه زباله که این حرف‌ها را ندارد. از رفیق‌مان عذرخواهی کردم که امکانات بیشتری برای ارائه‌ی خدمتش در این مسیر نداشتم و با هم به طی کردن طریق پرداختیم. القصه... در طریق مقدس نجف_کرب‌و‌بلا، کار برای انجام دادن بسیار است، بار برای برداشتن از زمین، فراوان است. مهم این است که چه چیز، روزی‌مان کنند. از من به شما وصیت؛ قبل از گام برداشتن به سوی این مسیر منیر، طلب روزی کنید! که باید اذن بدهند. و برای انجام آن کار، از وطن برنامه‌ریزی کنید تا در راه، (زبانم لال) شرمنده‌ی روی مبارک ارباب نشوید. روز دوم
♦️زیارت عاشورا ٣٦ به نیت (حُر مدافعان حرم) شهید ٢٥ ساله در مسیر پیاده روی مجید این نوحه را زیر لب زمزمه می کرد: «پناه حرم...کجا داری میری بگو برادرم...». وقتی برای زیارت وارد حرم شدیم، دیدم که چشم های مجید قرمز شده است. دلیلش را پرسیدم و گفت: «نمی‌دونم چرا تا وارد حرم شدم، چشم‌هام پر از اشک شد...» از مجید پرسیدم: «چه حاجتی داشتی؟» گفت: «فقط از آقا خواستم که منو آدم کنه، همین!»
اربعین96 طریق الحسین