⚠️ فاعتبروا یا اولی الابصار ...
بخشی ازنامه محمدعلی نجفی از زندان به اساتید شریف.
➖➖➖➖➖➖➖
...دوستان عزیز ، من در باره ی رفتار وگفتار وپندار شما هیچ توضیحی نمی دهم ، شما به آنچه در ضمیرتان هست ، خود آگاهی دارید و خطای خود را دقیق می دانید ، من هم چون سالها در حیات سیاسی واجتماعی دقیقاً مثل شما بودم ، اکنون تمام نیات و انگیزه ها و نوع گفتار ورفتار شما را می شناسم لذا فقط در این مورد یک کلمه می گویم #نکنید.
اما در این پیام خداپسندانه می خواهم به تبعات کارهای خودم بپردازم ان شاالله شاید عبرتی برای شما باشد و به عاقبت خود بیندیشید و درست عمل کنید.
من در حادثه ی کوی دانشگاه به اتفاق آقای تاجزاده و دکتر میلی منفرد و دکتر معین میان جمع دانشجویان می رفتیم و آنها را دعوت به آرامش وخویشتنداری می کردیم وآقای تاجزاده به آنها می گفت از مجرای قانون ظلمی که به شما شده و مطالبات شما را پیگیری می کنیم ولی من و آقای تاجزاده ودیگر اساتیدی که در این راه با هم بودیم بی آنکه حتی در محفلی پنهانی ومحرمانه با هم مشورتی کنیم و یا به هم چیزی یاد بدهیم و لابی کنیم ، نیت ها وانگیزه ها و نقشه ها ونقش های هم را می خواندیم ومیدانستیم .
چون ما در سیاست و رفتار سیاسی کپی برابر اصل هم بودیم.
انگیزه ی ما تثبیت وشکل دادن ورسمیت دادن به محفل پراکنده دانشجویان تازه ورودی و تأمین و جرأت دادن به آنها بودند که ترسشان از کارشان و تشنج آفرینی شان بریزد و آن هیجان بی هدف تبدیل به یک شبهِ جنبش هدفمند در جهت براندازی واغتشاش و تضعیف نظام مقدس اسلامی شود و صادقانه؛ خیلی شفاف بگویم ما در واقع از آن پس؟ لیدر آنها بودیم ، همانطور که سالها در کلاس درس و جامعه و ارتباطاتمان با جوانان ومردم کارمان ایجاد زمینه وظرفیت وبستر سازی برای شورش ونافرمانی بود.
بله ،ریشه ی این اغتشاشات ما بودیم و حالا هم که بروز کرده بود ، ما با فرصت طلبی و دوپهلویی با پوشش قانون ودلسوزی و به بهانه ی ایجاد آرامش سپر نوجوانان میشدیم برایشان حریم درست می کردیم تا بی هیچ دلیلی فقط اعتراض کنند، ثمرش را بچینیم. [استفاده ی ابزاری اصطلاحی که آن روزها اختراع کردیم !]...
من دیروزاز برنامه ی شما اساتید برای جمع شدن و اعتصاب و هماهنگی تان باخبر شدم و بیانیه شما را هم خواندم ، نمی خواهم بیانیه ی دو پهلوی شما که بطور کلی ناسزا گویی را محکوم کرده اید و اسمی از دانشجویان نیاورده اید را باز وصاف کنم شما به این کار نیازی ندارید ، ....
آری؛ عرض کردم؛ چون خودم روزی دقیقاً مثل شما بودم ، انتظار نداشتم حتی یک جمله در بیانیه تان بنویسید : فرزندان ما! محصلین تازه وارد به دانشگاه! که امسال دانشجو شده اید ،به هوش باشید، دانشگاه محل دانش است ، این رفتار شما مناسب شأن دانشجویی و ساحت علم نیست.
من نمی دانم کدامیک از شما اساتید شریف این بیانیه را نوشته است و هم نمی دانم چند نفر با این بیانیه بطور کامل موافق بوده اند ، ولی در مجموع این بیانیه ی گنگ و چند پهلو که امضاء کرده اید ، را برآورد ومعدل انگیزه و نیت و خواست جمع شما می شناسم ، لذا باز می گویم #نکنید.
...، می خواهم به عنوان ختم کلام بگویم من همین طور مثل شما؛ کار کردم ، عاقبت کارم وجزایش را نیز، همین دنیا دیدم و از آخرت خود هم خبر ندارم.
زندان چند ساله برای من یک لطف خفیه ی اللهی بود که برای عاقبتم و قیامتم کار کنم.
اما اینکه بدانم این گرفتاری تبعات نفاق چند دهه رفتار وگفتار ونیاتم بود نیاز به هیچ فکر نداشت همان روز که خانم استاد را کشتم ودر بزرگراه در حال رانندگی بی هدف آواره وبرهم ریخته بودم خیلی زود آن را فهمیدم.
آری ، عبرت بگیرید ، خداوند برای شما هم بسته به میزان دوپهلوییتان کم وزیاد سرنوشتی شبیه من رقم خواهد زد. هرچند مثل من لبخند به لب و ظاهراً متین و باادب و باکلاس باشید ،خدا شاهد حاضر وآگاه به باطن هاست...
دون شأن علم است که یک استاد ودانشمند وخاصه عالم دینی بعضاً ریش سفید در صفی قرار گیرد که آن خانم برهنه که خود را گاو شیرده نامید که بعضی از شیرش خورده اند ، ایستاده باشد، دیگر اشک چشم امان نمی دهد ،،..
خودتان خوب و دقیق می دانید چه کاره اید ، خلاف آنچه تا حالا کرده اید ، عمل کنید ، دست بردارید ، #اینکاررانکنید....
بنده گنه کار محمدعلی نجفی مایه عبرت شما.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🇮🇷 کانال اساتید انقلابی و نخبگان علمی
@asatid_enghelabi ایتا و سروش
https://eitaa.com/asatid_enghelabi
http://sapp.ir/asatid_enghelabi
#حدیث😍🌼
مکارم الأخلاق , جلد۱ , صفحه۲۵
وَ كَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يُؤْتَى بِالصَّبِيِّ اَلصَّغِيرِ لِيَدْعُوَ لَهُ بِالْبَرَكَةِ أَوْ يُسَمِّيَهُ فَيَأْخُذُهُ فَيَضَعُهُ فِي حَجْرِهِ تَكْرِمَةً لِأَهْلِهِ فَرُبَّمَا بَالَ اَلصَّبِيُّ عَلَيْهِ فَيَصِيحُ بَعْضُ مَنْ رَآهُ حِينَ يَبُولُ فَيَقُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لاَ تُزْرِمُوا بِالصَّبِيِّ فَيَدَعُهُ حَتَّى يَقْضِيَ بَوْلَهُ ثُمَّ يَفْرُغُ لَهُ مِنْ دُعَائِهِ أَوْ تَسْمِيَتِهِ وَ يَبْلُغُ سُرُورُ أَهْلِهِ فِيهِ وَ لاَ يَرَوْنَ أَنَّهُ يَتَأَذَّى بِبَوْلِ صَبِيِّهِمْ فَإِذَا اِنْصَرَفُوا غَسَلَ ثَوْبَهُ بَعْدَهُ .
مکارم الأخلاق / ترجمه میرباقری ; ج ۱ ص ۵۰👇👇
🔴 همواره كودكان #خردسال را بمحضر پيغمبر(صلّى اللّه عليه و آله)ميبردند تا براى آنها از خدا بركت بخواهد يا او را نامى بگذارد،حضرت براى احترام به خانوادهاش كودك آنها را بر #دامن خود ميگذارد و چه بسا كه كودكى بر دامن آن بزرگوار #بول مىكرد و يكى از حاضران در موقع بول كردن كودك #بانگ بر او ميزد.حضرت مىفرمود: از ادرار كودك جلوگيرى #نكنيد و كودك را #آسوده مىگذاشت تا بولش را #تمام كند و بعد براى او #دعا مىكرد يا اسمگذارى مىنمود و خانوادهاش را #خوشحال مىساخت بطورى كه مىفهميدند كه حضرت از بول كودكشان ناراحت نشده و پس از آنكه #ميرفتند پيغمبر #لباسش را مىشست.
_______________