eitaa logo
اطراف|م.ص.صاد
111 دنبال‌کننده
123 عکس
97 ویدیو
8 فایل
اطراف , گاه نوشت‌ ادمین @Saber1365
مشاهده در ایتا
دانلود
تحليلهاى انحرافى در ‏ شما مى‏بينيد حتى در اعمالى كه از مردم صادر مى‏شود. در اين نهضتى كه همه قشرها شريك بودند. شما از مركز كه تهران است بگيريد برويد از آن طرف تا آخر. از آن طرف هم تا آخر. از آن طرف هم تا آخر. از آن طرف هم تا آخر. يك وقت تمام مردم راجع به يك مطلب قيام كردند. همه با هم همصدا شدند. صدا چه بود؟ صدا اين بود كه ما «جمهورى اسلامى» مى‏خواهيم. ما اين رژيم را نمى‏خواهيم و ما اسلام را مى‏خواهيم. همه همصدا يك مطلب مى‏گفتند. بچه كوچولويى كه تازه رفته بود در دبستان يا قبل از آن هم بود همين مطلب را مى‏گفت. آن مريض پيرمردى هم كه در بيمارستان خوابيده بود، او هم همين را مى‏گفت. پشت بامها هم وقتى كه مى‏رفتيد همه‏اش «اللَّه اكبر» بود، و از اسلام بود. لكن اينها همين معنايى كه همه دارند مى‏گويند اسلام، مى‏گويند كه همه اينها براى دمكراسى فرياد مى‏كردند! در صورتى كه اكثر اينها اصلًا «دمكراسى» به گوششان نخورده بود و معناى دمكراسى فاسدى كه اينها مى‏گويند، اگر به ايشان مى‏گفتند اصلًا قبول نداشتند. اينها مى‏گفتند اسلام. اينهايى كه مى‏خواهند همه چيز را تأويل بكنند حتى اقوال مردم كوچه و بازار را هم تأويل مى‏كنند به اينكه نه اينها كه فرياد مى‏كردند و «خدا» مى‏گفتند و «پيغمبر» مى‏گفتند- و عرض مى‏كنم كه- «جمهورى اسلامى» مى‏گفتند، نه اينها او را نمى‏خواستند. آنها مى‏خواستند همين زندگى ماديشان درست بشود. از اين تنگ آمده بودند كه معاششان درست نيست. صحيفه امام، ج‏11، ص: 217 21 آذر 1358/ 22 محرّم 1400 مكان: قم‏ https://eitaa.com/atraf_man https://t.me/atraf_man
عادتا و غالبا بعد از پیروزی و غلبه بر دشمن، جشنی برپا می شود و دوستان و یاران به خوشحالی می پردازند و خداوند را شکر می کنند. اما بعد از شهادت تلخ سردار سلیمانی و وعده انتقام او، مهمترین پایگاه نظامی آمریکا در عراق و دومین در منطقه، مورد اصابت 17 موشک ایرانی واقع شد، امری که می بایست موجب خوشحالی میشد اما در کمال تعجب ناگهان دیده شد که موج خوشحالی با موج تردید، شک، ابهام روبرو گشت و در نهایت گاه به سوظن نیز رسید، و این یعنی های دشمن و تیم های عملیات او به خوبی مشغول کارند و البته تا حد زیادی موفق! همیشه راهبرد و خط سیر های دشمن در درون جامعه بوده است، این بار و با پشتوانه تجربه های گذشته، توانسته ناراضی سازی را به درون جبهه انقلابی نیز کشانده و با حجم انبوهی از پیام های مبهم، جامعه را سردرگم کند و آنها را نیز به خیل ناراضیان اضافه کند، ناراضی هایی که به دلیل ابهام و موج فزاینده بی اعتمادی حاصل از عدم رضایت، محاسبات شان تغییر می کند و هنگام پیروزی و ظفر هم نمی توانند خوشحالی کنند! چرا که توسط عملیات ترور روانی دشمن دچار اختلال شده اند، باید پرسید، تا قبل از زدن عین الاسد، صرفا زدن، کسی تصور چنین چیزی را میکرد؟ تحول در سطح تقابل با آمریکا موضوع کمی نیست و نفس حمله جبهه مقاومت به آمریکا کم نیست، امری که به ندرت در تاریخ 40 ساله انقلاب رخ داده، اینکه ، اخراج آمریکا از منطقه است یک حرف است و کم پنداشتن تقابل علنی، رسمی و آشکار با نیروهای ارتش آمریکا چیز دیگری است. بزرگی این کار در همه محاسبه ها بزرگ است و شکستن هیبت آمریکا جای جشن دارد، خصوصا بعد از تحقیر برجام! اینکه رهبری مسئله را کوچک می شمارند بخاطر تحقیر و کوچک سازی آمریکاست، - راهکار تحقیر استکبار و عصبانی کردن - و این در راستای راهبرد بزرگ کردن سایه اقتدار ایران و جبهه مقاومت بر سر آمریکایی هاست، کافی است حمله به را با دستگیری سربازان آمریکایی در مقایسه کنیم، و حمایت و خوشحالی رهبری را یادآور شویم. باید مراقب بود، در جنگ روایت ها، ترور روانی نشویم . پ.ن : راهبرد "آمریکایی ها باید از منطقه بروند" ای به مثابه "شاه باید برود" است، راهبردی در ظرف سیاست خارجی ، و آنوقت دیگر برای ازاله رژیم اشغالگر قدس مانعی وجود نخواهد داشت. یا علی @atraf_man https://t.me/atraf_man
؟ خوب اينها ديدند كه يك كار خطرناكى است براى آنها براى اينكه يك حكومت اسلامى دارد درست مى‏شود؛ اينها هم نمى‏خواهند اين را. گوينده‏شان گاهى مى‏گويد كه بگذاريد كه روحانيون قداستشان را حفظ بكنند! «قداست روحانيون» كه اينها مى‏گويند معنايش اين است كه بگذاريد روحانيون مشغول مسجد و محراب- همين مقدار در همين حدود- باشند، و سياست را به امپراتور واگذار كنيد. اين يك تِزى است كه مسجد مال پاپ؛ سياست مال امپراتور. اينها هم مى‏گويند مسجدها مال شماست، برويد تو مسجدتان نماز بخوانيد، درس هم مى‏خواهيد بگوييد؛ درس هم بگوييد هيچ مانعى ندارد، اما در يك حدودى، نه اينكه تو مسجد برويد و سنگر بگيريد براى ما؛ يا توى مدرسه برويد و براى ما ايجاد زحمت بكنيد. نه، آن نه! همان مقدارى كه «قداست» شما محفوظ باشد، بگويند يك آدم مقدس، آدم خوب مُهذَّبى است؛ يك آدمى است كه اگر نفتش را هم ببرند، حرفى نمى‏زند و مى‏گويد بردند؛ مال دنيا است چه ارزشى دارد! اينها اين جور «قداست» را مى‏خواهند و نمى‏دانند كه اسلام و پيغمبر اسلام و اولياى‏ اسلام با تمام قداست اين مسائل را داشتند، تمام قداست و الوهيت محفوظ بوده است، مع ذلك مى‏رفتند و اشخاصى كه بر خلاف مسير انسانيت هستند آنها را دفع مى‏كردند و سياست مملكت را حفظ مى‏كردند و منافات با قداست هم نداشتند؛ يعنى ما روحانيون، قداستشان از حضرت امير زيادتر باشد؟ اينها ادعا دارند يا او را قداست برايش قائل نيستند؟! اين منطق اين است كه شما قداستتان را حفظ كنيد و كار نداشته باشيد ديگر به حكومت و به جريان سياست مملكت. خوب، اينها مى‏خواهند بگويند پيغمبر اسلام و حضرت امير- سلام اللَّه عليه- قداست خودشان را حفظ نكرده بودند؟ براى اينكه آنها كار داشتند، نمى‏توانند بگويند آنها كار نداشتند. حضرت امير، والى مى‏فرستاد، خود پيغمبر هم اين طور والى مى‏فرستاد آن طرف و آن طرف، جنگ مى‏كردند؛ با كذا و سياست مملكت دست خود آنها بود. اين آدمى كه مى‏گويد كه بگذاريد روحانيت قداست خودش را حفظ كند منطقش اين است كه امير المؤمنين هم قداست نداشت! براى اينكه اين داخل شد در امور مملكتى و اينها، خود پيغمبر هم كه نداشت! پس معلوم مى‏شود تو نمى‏خواهى خواهى قداست ما حفظ شود، تو يك شيطنتى مى‏كنى كه اينها را كنار بزنى و اربابها بيايند سراغ كار. صحيفه امام، ج‏10، ص 71 @atraf_man ۲
هدایت شده از ذخیره
AUD-20201217-WA0007.mp3
زمان: حجم: 1.19M
سخنان کوتاه در اجتماع طلاب ۱۸ دی ۵۶ در واکنش به مقاله موهن روزنامه اطلاعات درباره @atraf_man
تقدیم به روح آیت الله مصباح و حاج قاسم حدود 10 سال پیش بود که با مرحوم حجت الاسلام شیخ منصور غفوری معاون وقت سیاسی ائمه جمعه در دفتر ایشان صحبت می کردیم. صحبتی را مطرح کردم و از نگرانی هایم از سال های آتی گفتم و اینکه با چه خلاء هایی روبرو خواهیم بود. ایشان در جواب مرا نگران تر کرد. از نبود شخصیت های برجسته نسل اول انقلاب سخن گفت و با محاسباتی از فزونی آن در سال های آتی. امروز تقریبا اکثر کسانی که آن روز درباره آنها سخن می گفتیم در بین ما نیستند. این واقعتی بود و هست که از آن چاره و مفری نیست و لابد منه هستیم. اما واقعیت دیگر آن است که با از دست رفتن استوانه های یک حرکت بزرگِ اجتماعی بی شک آن حرکت اجتماعی خصوصا در قالب انقلاب اسلامی با وجود دشمن های فراوان و های نرم و سخت،با تهدیدهای هویتی و چالش های بزرگتری مواجه می شود. های و بزرگترین خطری است که نظام و انقلاب اسلامی را تهدید می کند. امری که خود را عهده دار آن و کار ویژه مقام رهبری می دانند. رهبری بدون نیروها و و افرادی که در جامعه نقش اساسی دارند از وظایف خود به درستی نمی توانند بربیایند و این امر معمول طبیعت انسانی و مجتمع آنهاست. امروز و بعد از درگذشت مجاهد و عالم پارسا و روشنگر و فقیه و انقلابی بزرگ و یار و عمار رهبری حضرت رحمه الله، و در شب سالگرد شهادت سردار بزرگ و چندی بعد از رحلت آیت الله یزدی و مومن، بار دیگر بیشتر به این خلاء نسل اولی فکر می کنم. شاید مهمترین وظیفه و و دیگر نسل های معتقد به چیزی جز توانمندی در هدایت و جذب های_اجتماعی نیست. هدایتی که در طول رهبری معظم انقلاب بتواند هدایت را در جامعه تکرار کند و رهبری را یاری برساند و در مقابل خناسان داخلی و دشمنان خارجی یاری رساند. این امر محتاج و تربیت نیروهای مخلص و عالم و انقلابی و عاقل و مردم شناس و مصلح و اهل هدایت است. و غفلت از آن مرگ یا دگردیسی انقلاب و تحمیل اراده خناسان و دشمنان را در پی خواهد داشت. حرکت الله در اجتماعی و امور و گستری و دادن و در بودن بزرگترین و مهم ترین راه جذب توده ها و اشراب و جاری کردن هدایت رهبری در اعماق و لایه ها و رگ های آن است. هدایتی که نسل اول انقلاب در طول ره به دوش کشید و بعد از انقلاب در ساخت حکومت و جامعه عهده دار شد و هزینه داد. اینک مائیم و این رسالت بزرگ جمعه: 12/10/99 شب شهادت حاج قاسم. ایام فاطمیه سلام الله علیها. قم @atraf_man
ماجرای تفاوت برخورد آقای منتظری در حصر سیدصادق روحانی و دفن آقای شریعتمداری ۱ یکی از مسائلی که درباره بیت آقای منتظری مطرح می‌شود، غلبه سیاسی‌کاری و خط و خط‌بازی است. این به چه معنا است؟ دفتر و بیت آقای منتظری، دفتر و بیت نفر دوم نظام است، و این جایگاه اقتضا می‌کند از موضع کلان ملی و ناظر به مصالح عمومی نظام کنش داشته باشد؛ نه اینکه باندی و جناحی رفتار ‌کند. من این را کمی توضیح بدهم. مثلا بیت آقای منتظری دشمنی غلیظی با سپاه داشت. یکی از محورهایی هم که اینها دنبال میکردند همین مسئله بود که ریشه در خط3 اصفهان داشت. آنها از نظر سیاسی با شخص آقای محسن رضایی به عنوان فرمانده سپاه هم به شدت بد بودند. ملاقات درست به او نمیدادند که بیاید و گزارش بدهد، از آن طرف اخبار منفی جنگ را پیش آقای منتظری پررنگ می‌کردند و برخی فرماندهان و رزمندگان منتقد و مخالف فرماندهی را پیش آقای منتظری می‌بردند و گزارش‌هایی منفی متعدد می‌دادند. نتیجه اینکه آقای منتظری هم با سپاه خوب نبود. همانطور که در نامه های سیدمهدی که در منزلش کشف شد هم آمده، آقای منتظری را به این نتیجه رسانده بودند که 1- نیروهای صالح از سپاه تصفیه شده‌اند. 2- خط فکری سپاه از خط اصولی انقلاب منحرف شده و 3- شکست در جبهه‌ها هم مهمترین دلیل عدم کفایت سپاه است. آن موقع بحث نیروهای سه گانه سپاه مطرح بود که آقای منتظری مخالفت کرد. قرار بود 500 گردان رزمی ایجاد کنند که باز هم آقای منتظری مخالف بود. آقای منتظری هم صریحا به برخی مسئولین گفته بود و بعدا به امام هم نوشت که سیدمهدی از فرمانده سپاه و وزیر اطلاعات باکفایت‌تر است. یا مثلا اینها از نظر سیاسی، با جامعه مدرسین و خط راست دشمن بودند. تا اینجایش شاید خیلی مهم نباشد. اما وقتی این نگاه‌ها در معادلات بیت و شخص نفر دوم کشور اثرگذار می‌شود کار خراب می‌شود. دقیقا این اتفاق افتاده بود. طراحی عجیبی می‌کردند، از اینکه به افراد این جریان ملاقات ندهند، راهشان ندهند، ملاقاتهایشان را محدود کنند، علیه اینها گزارش بدهند و نقاط ضعفشان را پررنگ منعکس کنند. خب طیف حاکم بر دفتر تبلیغات هم جناح راست نبود اما چون به سیدهادی تمکین نمی‌کردند، مغضوب بودند و در اختلافات بین کتابخانه سیاسی و دفتر تبلیغات، آقای منتظری جانب کتابخانه را می‌گرفت. عجیب اینکه دفتر تبلیغات بشدت مرید منتظری بود، ولی اطلاعات پنهان و آشکار می‌گوید محمودی(مسئول آن) هرگز منتظری را قبول نداشت. در تلفن می‌گفت منتظری شلوار خودش را نمی‌تواند بالا بکشد، چطور می‌خواهد مملکت را اداره کند. وقتی بعد از سال 64 در جریان خط‌3 که اینها بودند انشعاب رخ داد، جریان حاکم بر بیت آقای منتظری به همین دوستانشان یعنی شیخ حسن ابراهیمی و آقای قاضی عسگر هم رحم نکردند. چرا؟ چون با این طیف مخالف بودند. آنقدر فتنه‌گری و دشمنی زیاد بود که حتی رفتند علیه‌شان پرونده‌سازی کردند. آقای محمدعلی هادی نجف‌آبادی که نماینده مجلس بود یکی از کسانی بود که مرید آقای منتظری بود، ولی مغضوب همین طیف حاکم بر دفتر بود و نهایتا هم علیهش سند جعل کردند که منبع ساواک بوده است. همین سعید منتظری این کار را کرد. واقعا سعید این کار را کرده بود؟ یا چون علیه دکتر هادی بود تحلیل دستگاه امنیتی این شد که کار آنها است. تحلیل نبود و نیست، اطلاع بود و اثبات شد. وقتی افشاگری علیه دکتر هادی در قم دست به دست شد که او با ساواک همکاری کرده، اداره اطلاعات قم این مساله را پیگیری کرد و بر اساس اطلاعات معلوم شد که این جعل سند، کار سعید پسر آقای منتظری است. چون بخشی از پرونده‌های ساواک قم سالها قبل تحویل آقای منتظری شده بود. در نتیجه دو نفر از مسئولین وزارت اطلاعات از تهران به قم نزد آقای منتظری آمدند و اسناد و مدارک را به او ارائه کردند. مساله روشن بود و جای تردیدی باقی نبود، لذا از ایشان خواستند که برای تحقیقات بیشتر سعید را به تهران ببرند و بازجویی کنند. آقای منتظری سفت و محکم مخالفت کرد و اجازه نداد. گفتند ببرند اداره‌کل قم، اجازه نداد. آخرش گفت بیایید همینجا از او بازجویی کنید و من هم دعوایش می‌کنم که دیگر از این غلط‌ها نکند. خب آن دوستان ما از این رفتار آقای منتظری متعجب شده بودند. بعد همین آقای منتظری در نماز جمعه می‌گفت افشاگری ها را کنار بگذارید و آبروی مردم را نبرید. @atraf_man
ماجرای تفاوت برخورد آقای منتظری در حصر سیدصادق روحانی و دفن آقای شریعتمداری ۲ یکی دیگر از کارهایی که کرده بودند انتشار شب‌نامه و اسناد جعل‌شده‌ای علیه سیدصادق روحانی بود که در آن ادعا شده بود او هم با ساواک ارتباطاتی داشته است. چرا؟ چون علیه قائم‌مقام‌رهبری موضع گرفته بود. ببینید اینجا دو مساله است: اول اینکه درست است که آن زمان مخالفت علنی و سخنرانی سیدصادق روحانی علیه قائم‌مقامی آقای منتظری، مخالفت با نظام تلقی می‌شد و نظام هم با او برخورد کرد؛ اما نکته دوم این است که آیا این دلیل می‌شود که فرزند و دفتر آقای منتظری بیایند علیه او سند جعل کنند که ساواکی است؟ حتما نه! می‌خواهم شما را به نکته‌ای توجه بدهم که بنظرم یکی از جاهایی است که واقعا عدالت و انصاف آقای منتظری آنجا محک می‌خورد. آن هم تفاوت برخورد آقای منتظری در ماجرای حصر سیدصادق روحانی در سال 64 و ماجرای تدفین آیت‌الله شریعتمداری در بهار 65 است. البته می‌دانید که ایشان با برخورد و حصر شریعتمداری هیچ مخالفتی نکرد. پس از علنی‌شدن نظر خبرگان درباره قائم‌مقامی آقای منتظری، آقای سیدصادق روحانی قبل از درسش یک سخنرانی کرد و علیه این مساله موضع گرفت. شما می‌دانید که تقریبا بیوت تمام مراجع سنتی از ماجرای تقریظ آقای منتظری بر کتاب شهیدِ‌جاوید و بعدتر شهادت آقای شمس‌آبادی توسط سیدمهدی هاشمی؛ حساسیت های خاصی نسبت به آقای منتظری داشتند و اصطلاحا دلشان با او صاف نشده بود. چه مراجع، چه فضلا و مدرسین نمی‌توانستند او را بپذیرند، ولی همه ملتزم به سکوت بودند. در این فضا، مساله قائم‌مقامی آقای منتظری هم برای این طیف سنگین می‌آمد. اما اولین و شاید تنها کسی که رسما خط را شکست و مخالفت علنی‌اش را اعلام کرد، سید صادق روحانی بود. خب پس از این قضیه، مدیرکل قم به منزل او رفته بود و با او صحبت کرده بودند و چون بر مخالفتش اصرار داشت و حاضر به تصحیح علنی آن نبود، تصمیم بر این شد که محدودیتهایی بر او اعمال شود. خب این برخورد آن موقع خیلی صدا کرد. اما آقای منتظری یک اعتراض کوچک هم به این مساله نکرد، یک گلایه هم به مسئولین اطلاعاتی نکرد که این چه برخوردی است که با او کرده‌اید. تازه بعدش هم سند جعلی علیه او ساخته شد که با ساواک مرتبط بوده است. چه کسی این کار را کرد؟ همان سعید منتظری! و آقای منتظری این بار هم عین خیالش نبود. این که سعید با هدایت سیدهادی این کار را کرده، چندسال بعد در اعترافات سیدمهدی هم گفته شد. خب سکوت آقای منتظری را داشته باشید، تا رسیدیم به فروردین سال بعد که آیت‌الله شریعتمداری فوت کرد. آنجا اداره اطلاعات قم مطلع شده بود که برخی هواداران آقای شریعتمداری با چوب و چماق با چند اتوبوس راهی قم شده‌اند و اگر پایشان به مراسم تشییع و تدفین برسد، احتمال درگیری و آشوب زیاد است. لذا فقط اجازه داده بود اقوام و نزدیکان برای تدفین وارد قبرستان شوند. در این فضا آقای سیدرضا صدر که برادر امام موسی صدر و از روحانیون مخالف نظام بود به آنجا آمد. او به بچه‌های عملیات که سر کوچه ایستادند تندی کرده و با دست به سینه‌‌شان زده بودکه من می‌خواهم بروم به جنازه نماز بخوانم. نگفته بود که آقای شریعتمداری وصیت کرده او نماز بخواند، از موضع بالا برخورد کرده بود که بروید کنار می‌خواهم بروم نماز میت را بخوانم. بچه‌ها هم که او را نمی‌شناختند راهش نمی‌دهند و او هم داد و قال راه می‌اندازد و توهین می‌کند. لذا به عنوان یکی از عوامل برهم‌زننده نظم آنجا دستگیرش می‌کنند می‌برند اداره اطلاعات قم. حالا دامادهای آقای شریعتمداری داخل قبرستان بودند و اگر آنها قبلش گفته بودند که آقای شریعتمداری وصیت کرده فلانی نمازش را بخواند مشکلی نبود، ولی خب اطلاع داده نشده بود و دوستان در جریان نبودند. بعد از انتقال به اداره، می‌فهمند که ایشان آقارضا صدر است. البته بعدها در چیزی که نوشت و به نام «در زندانِ ولایت‌فقیه» منتشر شد ادعاهایی می‌کند که واقعیت ندارد. یعنی وقتی ایشان را شناختند تکریمش کردند و دو ساعت هم بیشتر بازداشت نبود. بازداشت هم که می‌گویم در واقع در اطاق اداری ساختمان اداره اطلاعات قم بود، نه اینکه بازداشتگاه باشد. کل این «زندان ولایت‌فقیه» که درباره‌اش نوشته، همین دوساعت بوده است. در این دو ساعت هم حرفهایی می‌زد که هرچه به آقای شریعتمداری گفتیم شهریه زیاد بده و طلبه ها را جذب کن نکرد، اما آقای خمینی شهریه بالاتری می‌داد و طلبه‌های زیادی دورش جمع کرد و اینهمه طرفدار پیدا کرد و اسلام داشت در اروپا رواج پیدا می‌کرد، ولی انقلاب این روند را خراب کرد و این حرفهای سبک. @atraf_man
ماجرای تفاوت برخورد آقای منتظری در حصر سیدصادق روحانی و دفن آقای شریعتمداری ۳ بعد از این ماجرا، آقای منتظری مدیرکل قم را خواسته بود و کلی سرش داد و بیداد کرده بود و اعتراض که چرا نگذاشتی تشییع عمومی باشد، چرا نگذاشتید فلانی نماز میت بخواند. حتی گفته بود ساواک زور داشت ولی عقل هم داشت، شماها زور دارید اما عقل ندارید. مدیرکل می‌گوید آقا! خلق‌مسلمانی‌ها و اوباش با چوب و چماق از آذربایجان و تهران با چند اتوبوس آمده بودند و قمی‌ها هم برای مقابله آماده بودند و چون شرایط امنیتی بود می‌خواستیم کنترل کنیم که درگیری پیش نیاید. آقای منتظری گفته بود خب درگیری پیش می‌آمد، چه می‌شد؟ مدیرکل گفت خب درگیری می‌شد و طرفین همدیگر را می‌زدند. آقای منتظری گفته‌بود خب بزنند. مدیرکل گفته بود خب کشته می‌شدند و در قم بحران می‌شد، بخصوص که بچه‌های حزب‌اللهی هم در قم آماده درگیری بودند، باز آقای منتظری جواب داده بود خب کشته شوند، چه می‌شد؟! این تفاوت رفتار معنادار را ببینید! خب اگر آقا شریعتمداری مرجع بود، صادق روحانی هم کم از مرجع نبود. اگر ظلم به این یکی بد است، ظلم به آن یکی هم بد بود. تازه اطلاعیه‌های سیدصادق روحانی قبل از پیروزی و در جریان انقلاب، از خیلی از مراجع هم تندتر و برنده‌تر بود. چرا آقای منتظری به عنوان قائم‌مقام رهبری در برخورد با این یکی که خودش موضوعیت دارد سکوت می‌کند و آنجا اعتراض می‌کند؟ این عدالت و انصاف است؟ آقای منتظری از این یک بام و دو هواها و برخوردهای گزینشی زیاد داشت. اساسا یکی از نقاط ضعف بارز آقای منتظری همین حساسیت بیش از حد روی اطرافیان و به خصوص خانواده‌اش بود. در قضیه سیدمهدی هاشمی هم همینطور بود. به آقای موسوی خوئینی‌ها که دادستان بود گفته بود صبح ببرید بازجویی‌اش کنید و شب برود خانه پیش زن و بچه‌اش. گفته بودند آقا اینجور که نمی شود. بعدها هم سیدمهدی در اعترافاتش گفت که وقتی می‌خواستم خودم را به وزارت اطلاعات معرفی کنم، آقای منتظری به من گفت امام نامه‌ای برایم نوشته که خواب را از چشم من گرفت، من هم در جواب نامه‌ای نوشتم که خواب را از چشم امام بگیرد. ببینید این روحیه‌ برای نفر دوم مملکت چقدر آسیب‌زا است و چه نتایجی دارد. یک بار آقای منتظری پس از ملاقات با امام، حرفهای تبادل شده بین خود و امام را برای مدیرکل قم نقل کرده بود. آن بنده خدا شگفت‌زده شده بود که چه معنا دارد مسائلی که بین رهبر و قائم‌مقامشان رد و بدل شده را به یک مدیرکل بگویند؟ لذا به مرکز نامه نوشته بود که این آقا صلاحیت رهبری ندارد، زیرا امام برای نیروهای انقلاب قداست فوق‌العاده‌ای داشت. منبع: https://psri.ir/?id=85zj2nt3 @atraf_man
مشارکت بیشتر، قرار و آرامش جامعه چند سال پیش مقاله ای را شروع کردم و چکیده آن را برای همایش حکمرانی شریف فرستادم که رد شد! (احتمالا حدود سال ۹۷) ایده ای داشتم و سعی کرده بودم آن را با قانون اساسی، معیارهای اسلامی و عقلانیت انقلاب توضیح دهم. ایده عبارت بود از اینکه جامعه طالب در فرآیندهای اداره جامعه است و دوست دارد بیش از انتخابات در مدیریت کشور مداخله و مشارکت داشته باشد. این مطالبه در ذهنیت عموم و اکثر جامعه - - ظهور و بروز دارد و به انحاء مختلف آن را ابراز میکند. همچنین گفته شد که به دلیل جناح بازی احزاب و ناکارآمدی آنها، جریانات سیاسی در دولت و مجلس توانایی نمایندگی و تامین حس اقناع وکلای خود را ندارند. در نهایت پیشنهاد کردم با توجه به رویکرد و هم سویی و متبلور در () و () این امکان وجود دارد که مشارکت، نظر و آراء مردم را در تصمیمات اداره کشور بیشتر کنیم. به این صورت که در امور جاری و غیر حساس و فوری، رای گیری های آسان و کم هزینه را رواج دهیم. مثلا در نحوه دریافت یارانه - نقدی / کالا - از مردم رای گیری کنیم (پیامک یا کد ussd) مثلا شهرداری ها در انتخاب محل پارک یا مانند آن از این فرآیند تبعیت کنند. استانداری ها در سطح استان مسائل منطقه ای و محلی را به رای بگذارند. و ده‌ها مسئله دیگر که کارشناسان عموما به دو گانه میرسند اگر به چند راه نرسند! در این فرآیند نظر مردم خارج از چارچوب کارشناسی نیست و فقط مشارکت است که به حمایت یک گزینه آمده است. نکته مهم این ماجرا تبیین و شفاف سازی گزینه هاست. مردم باید با چند گزینه انتخابی به مدت مثلا یک ماه آشنا شوند و در روز موعد نظر دهند. هزینه ها و محاسن و معایب هر گزینه تشریح شود. تا مردم با مشکلات مسیر پیش روی خود بصورت اختیاری مواجه شوند. امروزه گاه بهترین تصمیم ها به دلیل حس کنارماندگی و بیگانه شمرده شدن در تصمیمات با عدم همراهی مردم مواجه است. و سختی های طبیعی مسیر به نارضایتی سیاسی بدل میشوند. مشکلات صنفی، قشری، منطقه ای و محلی ظرفیت تبدیل شدن به بحران سیاسی را دارند و با پروپاگاندا به سرعت به مسائل ملی و رسانه ای تبدیل میشوند. اکنون بنظر میرسد آرامش و طمانینه جامعه در اثر عقب ماندگی ده ساله اقتصادی و سو تدبیرها از دست رفته و رفتار رسانه ای و تبیینی اثر کم مدتی دارند و با هجمات بعدی دچار چالش میشوند. بنظر میرسد راه حل جهت آرامش و قرار جامعه و همراهی آن با سیاست های کلان و پیمودن مسیر پیشرفت و تحمل سختی ها با حس مشارکت بیشتر محقق خواهد شد. این ایده خام و نیازمند تدقیق بیشتر و قانونی شدن است. م.ص.صادقی - ۱۰/۱۱/۱۴۰۱ @atraf_man
17.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
: ! امروز روز جشن رسمی پیروزی محور مقاومت بود. جای حاج قاسم و شهدای مدافع حرم خالی. خداوند جانبازان و خانواده‌هایشان را با عزت و عافیت تا نگه دارد. ان شاالله بزودی جشن بزرگی در یمن نیز به پا شود و نظام جمهوری اسلامی ایران پر افتخار در آن دیار نیز اهلا و سهلا عربی را بشنود. بدون تردید و بدون تعارف جواب داد و نظم ناعادلانه و کفرآمیز غرب هزیمت را چشید و روزهای تثبیت را می‌بیند. الحمدلله. این ماجرا نشان داد که تدبیر الهی رهبر معظم و مقاومتی که نشان داد درست و دقیق بود و وعده الهی تحقق یافت. ان تنصروا الله ینصرکم. و ناله‌های ضعیف الایمان‌ها و مرجفین مثل همیشه غلط از آب درآمد. البته منتظر اعتراف آنها نباشیم. غرور اجازه نمی‌دهد. سیاست الهی این چیزی است که می‌بینیم. بی پرده و صریح و روشن. این وجیزه صرفا به جهت شکر الهی است، ! پ.ن ۱ در بهار آزادی جای خالی پ.ن ۲ بنظرتان چند مرکز علمی، سیاست خارجی جمهوری اسلامی را تبیین کرده اند؟ چند اهل علم قلم زده‌اند؟ مطالعه موردی از این مهمتر؟ م.ص.صادقی - ۱۴۰۲.۲.۱۳ https://eitaa.com/mssadeghi_ir
8.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شادی ما، نه تأیید مجلسه، نه تأیید دولته، تولد امام رضاست! مداحی حاج محمود کریمی شب ولادت امام رضا علیه السلام ----------------------------------------------------- فرض کنیم اصلا دولت روحانی و مجلس قبل است! من باز با این نحوه انشاء شعر و ترویج ایده و فکر مخالفم! از بزرگترین معضلات جامعه ما که موجب پدید آمدن دیگر مشکلات شده است و ساختار نظام سیاسی است. نهادهایی که به دلایل مختلف از کاسته شده و با ابزارهای مختلف من جمله قانون قادر به اعمال حاکمیت و گره گشایی نیستند، با هر ایده و نظریه و روشی! اینجا منظورم رویکردهای غلط یا درست این دولت و آن دولت نیست. امروزه جریانی که به دنبال زدن اصل نظام سیاسی برآمده از است به دنبال تضعیف نهاد دولت و حاکمیت به نحو ساختاری و جدای از سلائق سیاسی و جریانی است. این را باید فهمید و الا در زمین بزرگترین و مهمترین انقلاب بازی کرده‌ایم و هیچ کمکی به ولایت و خون شهدا نکرده‌ایم که شاید خ.... کرده باشیم. یاد ره و گرامی پ.ن حاج محمود کریمی مداح با اخلاص و مومن و کم‌نظیر ما، نیاز به مشاوره‌های جدی‌ و عمیق دارد. مثل همه عموم جامعه و مثل همه افراد موثر جامعه! ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ م.ص‌.صادقی https://eitaa.com/atraf_man