eitaa logo
اطراف|م.ص.صاد
116 دنبال‌کننده
123 عکس
97 ویدیو
8 فایل
اطراف , گاه نوشت‌ ادمین @Saber1365
مشاهده در ایتا
دانلود
رخ دیوانه و رخ مغرور معروف است که در بازی شطرنج وقتی شاه در معرض پات شدن و باخت است رخ با یک فداکاری و یک حرکت دیوانه وار، خود را به نابودی می کشاند تا شاه زنده بماند، ترامپ شاه که در معرض نابودی سیاسی و شکست سنگین تاریخی در تاریخ انتخابات های آمریکاست به دنبال رخی می گردد که با فداکاری او از این مهلکه نجات یابد، رخ دیوانه او نشستن با روحانی است و لو اینکه از نظریه قبلی خود مبنی بر خروج از برجام برگردد و تسهیلات نفتی برای ایران ایجاد کند، ترامپ با عکس های تاریخی که می گیرد به دنبال اولین بودن است دنبال برگزیده بودن و نخبه بودن، حتی در حد عکس، تا بتواند از خوان انتخابات پیش رو گذر کند. اما قصه در طرف ایرانی کاملا متفاوت است، روحانی که در آینده ایران برای خود جایگاهی نمی بیند و پدر و وارث بد فرجامی می باشد، حاضر به قبول شکست و دستاورد تقریبا هیچ نیست! حتی اگر همه همراهانش نیز به اشتباه بودن امضا برجام -شمخانی- معتقد گردند، او بر اساس غروری که دارد حاضر به اعتراف نخواهد بود، زیرا برجام تنها راهبرد پیروزی و حیات سیاسی روحانی بود و با نفی آن روحانی نیز منتفی خواهد شد، روحانی به دنبال رخی می گردد تا با آن شاه خود را نجات دهد او می خواهد با شکستن تابوی مجالست با رئیس جمهور آمریکا بار دیگر شانس خود را امتحان کند ولو اینکه با از دست دادن رخ خود فقط ده درصد احتمال نجات شاه را داشته باشد برجام برای روحانی در حکم شاهی است که حاضر است هر چیزی را بخاطر آن فدا کند و این دیگر منافع ملت و کشور نیست حتی منافع جریان و متحدان او نیز نیست این فقط مصلحت شخص اوست تا بتواند حیات سیاسی خویش را ادامه دهد. @atraf_man
هدایت شده از کانال خبری رجانیوز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 قرائت بخشی از زيارت عاشورا توسط رهبرانقلاب. ۶۷/۰۵/۲۸ ✅ @Rajanews
شعر عاشقانه در رثای علیه السلام قَدمتُ .. وعَفْوَکَ عن مَقدَمی حسیراً ، أسیراً ، کسیراً ، ظَمی قدِمتُ لأ حرِمَ فی رَحْبَتیْک سلامٌ لِمَثواکَ من مَحرَم فَمُذْ کنتُ طفلاً رأیتُ الحسین مَناراً إلى ضوئهِ أنتَمی ومُذْ کنتُ طفلا ًوجَدتُ الحسین مَلاذاً بأسوارِهِ أحتَمی وَمُذْ کنتُ طفلاً عرفتُ الحسین رِضاعاً.. وللآن لم أفطَمِ سلامٌ علیکَ فأنتَ السَّلام وإنْ کنتَ مُخْتَضِباً بالدَّمِ وأنتَ الدَّلیلُ إلى الکبریاء وإنْ کنتَ مُختَضباً بالدَّمِ وإنَّکَ مُعْتَصَمُ الخائفین یا مَن مِن الذَّبح ِ لم یُعصمِ لقد قلتَ للنفسِ هذا طریقُکِ لاقِی بِهِ الموتَ کی تَسلَمی عبدالرزاق عبدالواحد https://eitaa.com/atraf_man
هدایت شده از مباحثات
✔️یادداشت وارده/ به بهانه‌ی ماجرای غم‌انگیز صدرالساداتی‌ها 🔸خروج علیه عدالت محمدصابر صادقی 🔹درگیری با ناکارآمدی‌ها، درگیری با نهادهای امنیتی و نظامی، شکایت به بیت بردن، عدم واکنش، ناامیدی و بقیه ماجرا! خطی که در این چند سال برای زدن رهبری در جامعه شکل گرفت، از پازل مذکور خارج نیست. خطی که آن را اولین بار احمدی‌نژاد در سال‌های اخیر آغاز کرد. نامه‌ها و ناامیدی‌های وی جامعه را در تب و تاب برد و انگشت اتهام را به سمت رهبری نشانه رفت. اما احمدی‌نژاد در این سال‌ها از لطف رهبری بی‌نصیب نبود، عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام به رغم مخالفت تعدادی از اعضای آن. 🔹تکرار این خط در استعفا و کتاب خاطرات محمد سرافراز -رئیس سابق صدا و سیما- رخ داد، تحت فشار قرار گرفتن، مواجهه با نهادهای امنیتی و نظامی، عدالت‌خواهی، مراجعه به بیت، ناامیدی و استعفا. البته سرافراز هم از لطف رهبری بی‌نصیب نبود، دفتر و ماشین و راننده در کنار عضویت در شورای عالی فضای مجازی (هرچند او با ریاست بر صدا و سیما بار دیگر لطف رهبری را چشیده بود). 🔹 اما این بار برادران سادات، حضور در خبرگان رهبری، درگیری با نهادهای نظامی و امنیتی، شکایت به بیت، ناامیدی و بقیه داستان تکراری. نکته اصلی این خط بی‌خبری ما از آن طرف داستان است. این که چه شنیده‌اند؟ این که چه تخلفاتی احتمالا داشته‌اند؟ این که چه نقدهایی بر ایشان وارد بوده؟ 🔹نگارنده عقیده ندارد که این سه شخصیت حتما با اراده و تصمیم قبلی در این خط و پازل شرکت کرده‌اند. چه بسا وارد خطی شویم که از انتها و سرانجام آن بی‌اطلاع باشیم! شاید کانونی پنهانی، از عناصری که ظرفیت ورود به این خط و پازل را دارند استفاده می‌کند و برنامه‌های خویش را به اجرا می‌گذارد. 🔹شباهت این چند نفری که ظاهرا با هم هیچ ارتباطی ندارد، بسیار شک برانگیز است. شکی که ما را به این کانون پنهانی رهنمون می‌سازد! این خط به قیمت انتحار و از بین بردن خود، خطی را می‌شکند که ما از او به عنوان سد محکم جامعه یاد می‌کنیم. این حرکت‌های انتحاری، برنامه‌ای‌ است برای تقویت این خط و شکستن رهبری. چون نتیجه‌ای غیر از این ندارد و در پایان همه این داستان‌های انتحاری، نوشتن نامه به رهبری قرار دارد. خط انتحاری که همه چیز به او ختم می‌شود. 🔹مغالطه‌ای نیز همیشه در اذهان ضعفای جامعه جولان دارد، چرا هر کس وارد این مسیر می‌شود با رهبری مشکل پیدا می‌کند؟ شبیه مغالطه‌ای که می‌گفتند چرا همه روسای جمهور فاسدند و بعدا مشکل پیدا می‌کنند! این خط همان خط مقابله با رهبری است که بعد از سال‌ها تلاش و فکر به یک نتیجه مطلوب رسیده. زدن رهبری با نام عدالت‌خواهی و زیر پرچم او. زدنی غیرمستقیم، زدنی از جنس خودی‌ها. زدنی که در جامعه صدا می‌کند و بر جان و روان مردم می‌نشیند و در ذهن‌ها رسوب می‌کند! 🔹 اینگونه نیست که هر کس در نهادهای امنیتی و نظامی است، لاجرم مرتکب اشتباه نمی‌شود و یا اعضای بیت بی‌نقص و اشتباه هستند. آن کانون پنهانی که افراد را وارد این جریان می‌کند، اتفاقا در خیلی از نهادهای حساس و مهم کشور نفوذ دارند. 🔹عدالت‌خواهی که رهبری و نقش آن را در جامعه نمی‌بیند، عدالت‌خواهی که در منظومه خود ولایت و اثر او را نمی‌بیند، خود عین ظلم به عدل و جامعه و عدالت‌خوهان است. نگارنده معتقد به جواز نقد رهبری است و خیرخواهی و منح نصح، اما فشار به رهبری و نان قرض دادن به دشمنان او عین ظلم و خروج علیه عدالت‌خواهی است. ادامه مطلب در سایت مباحثات 👇👇👇 http://mobahesat.ir/21582 🔻🔻🔻 @mobahesat
درگیری با ناکارآمدی ها، درگیری با نهادهای امنیتی و نظامی، شکایت به بردن، عدم واکنش، ناامیدی و بقیه ماجرا! خطی که در این چند سال برای زدن در جامعه شکل گرفت از پازل مذکور خارج نیست خطی که آن را اولین بار در سال های اخیر آغاز کرد نامه ها و ناامیدی های وی جامعه را در تب و تاب برد و انگشت اتهام را به سمت رهبری نشانه رفت اما احمدی نژاد در این سال ها از لطف رهبری بی نصیب نبود، عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام به رغم مخالفت تعدادی از اعضای آن تکرار این خط در استعفا و کتاب خاطرات محمد رئیس سابق صدا و سیما رخ داد، تحت فشار قرار گرفتن، مواجهه با نهادهای امنیتی و نظامی، عدالتخواهی، مراجعه به بیت، ناامیدی و استعفا البته سرافراز هم از لطف رهبری بی نصیب نبود، دفتر و ماشین و راننده در کنار عضویت در شورای عالی فضای مجازی (هرچند او با ریاست بر صدا و سیما بار دیگر لطف رهبری را چشیده بود) اما این بار برادران سادات، حضور در ، درگیری با نهاد های نظامی و امنیتی، شکایت به بیت، نا امیدی و بقیه داستان تکراری نکته اصلی این خط بی خبری ما ازآن طرف داستان است این که چه شنیده اند؟ این که چه تخلفاتی احتمالا داشته اند؟ این که چه نقدهایی بر ایشان وارد بوده؟ و سوال هایی دیگر نگارنده عقیده ندارد که این سه شخصیت حتما با اراده و تصمیم قبلی در این خط و پازل شرکت کرده اند چه بسا وارد خطی شویم که از انتها و سرانجام آن بی اطلاع باشیم! شاید کانونی پنهانی، از عناصری که ظرفیت ورود به این خط و پازل را دارند استفاده می کند و برنامه های خویش را به اجرا می گذارد شباهت این چند نفری که ظاهرا با هم هیچ ارتباطی ندارد بسیار شک برانگیز است شکی که ما را به این کانون پنهانی رهنمون می سازد! این خط به قیمت انتحار و از بین بردن خود، خطی را می شکند که ما از او به عنوان سد محکم جامعه یاد می کنیم این حرکت های انتحاری، برنامه ایست برای تقویت این خط و شکستن رهبری چون نتیجه ای غیر از این ندارد و در پایان همه این داستان های انتحاری، نوشتن نامه به رهبری قرار دارد خط انتحاری که همه چیز به او ختم می شود بار دیگر برنامه و پازل این سه اتقاق را با هم مرور کنیم 1: عدالتخواهی: مبارزه با فساد اقتصادی 2: درگیری با نهادهای نظامی و امنیتی 3: مقابله با بیت 4: ناامیدی از رهبری نتیجه : تمام این مشکلات با برنامه از خود راس هرم آغاز می شود تنبیه مغالطه ای نیز همیشه در اذهان ضعفای جامعه جولان دارد چرا هر کس وارد این مسیر می شود با رهبری مشکل پیدا می کند؟ شبیه مغالطه ای که می گفتند چرا همه روسای جمهور فاسدند و بعدا مشکل پیدا می کنند! این خط همان خط مقابله با رهبری است که بعد از سال ها تلاش و فکر به یک نتیجه مطلوب رسیده زدن رهبری با نام و زیر پرچم او زدنی غیر مستقیم، زدنی از جنس خودی ها زدنی که در جامعه صدا می کند و بر جان و روان مردم می نشیند و در ذهن ها رسوب می کند! نکته نگارنده معتقد نیست که هر عدالتخواهی در این زمین بازی می کند، بلکه به شرافت، شجاعت و بصیرت بعضی از آنان غبطه می خورد؛ نگارنده معتقد نیست که هر کس در نهادهای امنیتی و نظامی است لاجرم مرتکب اشتباه نمی شود و یا اعضای بیت بی نقص و اشتباه هستند؛ نگارنده معتقد است، آن کانون پنهانی که افراد را وارد این جریان می کند اتفاقا در خیلی از نهاد های حساس و مهم کشور نفوذ دارند. حرف آخر عدالتخواهی که رهبری و نقش آن را در جامعه نمی بیند،عدالتخواهی که در منظومه خود ولایت و اثر او را نمی بیند،خود عین ظلم به عدل و جامعه و عدالتخوهان است؛ نگارنده معتقد به جواز نقد رهبری است و خیر خواهی و منح نصح، اما فشار به رهبری و نان قرض دادن به دشمنان او عین ظلم و خروج علیه عدالتخواهی است. والسلام علی من التبع الهدی @atraf_man
هدایت شده از خانه طلاب جوان
20130115082937-9708-17 (1).pdf
309K
📖 (۷۰) 💠 قلۀ حرکت انسان و مقصد رشد اخلاقی معنوي 📝 🔗 ارزش انسان در حیات و به چیست؟ ✴️ الگوي انسان مطلوب دین کدام انسان است و چه ویژگی هایی را داراست؟ 📖📖 خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
تحلیلی شتابزده از وضعیت سیاسی عراق در مشاهدات اربعین راهپیمایی اربعین به پایان رسید و خاطرات خوش و البته گاه ناملایم را تجربه کردیم. خاطرات خوش که فراوان بود و لحظاتمان را به سال خوش بدل می کرد، نکات مثبت آنقدر زیاد است که کتاب خواهد شد و باید سر فرصت نوشت. اما ناملایماتی نیز بود که چشم بستن برآن کوته بینی است. اما اشاره وار از آن خواهم گذشت تا به اصل مطلب برسم. ناملایمات یکی در بحث ارز بود و کاهش پول ملی، اما نکته ماجرا سو استفاده ای بود که از این ماجرا "بعضی" داشتند. برخی از مغازه داران و تاکسی ها با علم به این موضوع، گرانتر از قیمت واقعی حساب می کردند و ایرانی بی خبر از قیمت واقعی در عراق را گوش می بریدند. دوم آنکه برخورد "بعضی" از خادمان عتبات مقدسه و نیروهای انتظامی اماکن و معابر، با خارجی ها مناسب نبود، و از انجا که بیشتر مهمان های این سفر، ایرانی بودند، بیشتر به چشم میآمد. از تشریح این مطلب می گذرم، باید تجربه کرد تا فهمید. اما اصل مطلب، من در طول 9 روز حضور در عراق و درطی گفتگو با عراقی هایی که در تاکسی یا در خیابان یا در موکب ها با آنها سخن می گفتم، این نکات را دریافت کردم. من با عراقی ها درباره وضعیت تظاهرات اعتراضی آنها و وضعیت سیاسی حکومت صحبت می کردم. اول آنکه همه متفقا بر وجود فساد اقتصادی ـ سیاسی اذعان داشتند و اصلاح آن را فوری می دانستند و از پایان صبرشان سخن می گفتند. دوم آنکه اکثر جریانات عراق، همراه با موج اعتراضی هستند و کسی خود را در مقابل آن نمی داند. اما از همه پر رنگ تر، جریان مقتدا صدر و مرجعیت عراق با این اعتراض همراهی می کنند. بصورتی که جریان مقتدا صدر در روز اربعین در کربلا تظاهراتی با شعار ضد فساد و ضد آمریکا برپا کرد و این کاروان اعتراضی را به داخل حرم هم آورد و با لبیک یا حسین به پایان رساند. جریان مرجعیت هم با دو موضع صریح در دو نماز جمعه اخیر کربلا، حمایت خود را از اعترضات اعلام کرد. سوم آنکه خیلی از کسانی که طرفدار جمهوری اسلامی هستند، محبوبیت نسبی و گاه پایینی در عموم مردم دارند. مثلا عمار حکیم محبوبیت پایینی دارد و شخصیت های حشد الشعبی مثل هادی عامری و ابومهدی مهندس محبوبیت نسبی دارند، این نسبی بودن در جامعه شیعه بسیار معنی دارد، یعنی فرماندهانی که سابقه رزم و جهاد دارند و از سابق با صدام و سپس با امریکا و سرانجام با داعش جنگیده اند، نتوانسته اند به اندازه مقتدا صدر محبوبیت داشته باشند، صدری که به اندازه آنان در این معرکه ها حضور نداشته و البته در خدمات اجتماعی به جامعه رتبه اول را داشته، البته نباید از جنگ روانی ها و پروپاگاندای ضد جریان مقاومت غافل بود. اما این همه نشان می دهد جریان مقاومت و نزدیک به ایران در بحث رسانه و تبلیغات و در یک کلام پیوست ها و بنیان های فرهنگیِ عملِ خود، ضعف بنیادین دارد، ضعفی که در خود ایران هم مشهود است و در سوریه تبدیل به یک بحران گشته و البته در لبنان به دلیل تصدی این امر توسط بومی ها ـ حزب الله ـ بخلاف آن دو موفق است. اما مرجعیت هم با توجه به سیطره و نفوذ بالای خود، یک نفوذ صد در صدی ندارد و در بین جوانان، حوزه و مرجعیت از محبوبیت نسبی برخوردار است اما اینکه پایین تر از مقتدا صدر یا بالاتر، معلوم نیست، اما این دو در صدر محبوبیت قرار دارند. آیا ایران در کانون توجهات اعتراضی قرار دارد یا خیر؟ اعتراض های جاری درکربلا و نجف اینطور نبوده است، و جوانانی که اهل خدمت در موکب ها هستند، همان ها معترضین را تشکیل می دهند، اما بغداد وضعیت فرق می کند، بافت معترضین در بغداد با این دو شهر متفاوت است، شیعه، سنی و کرد همه حضور دارند و در این بین، ایران هم گاه به دلیل نسبتی که با حکومت دارد، مورد اتهام است. مواضعی که در ایران نسبت به اعتراضات عراق گرفته شده است، ظاهرا به گوش مردم نرسیده، الحمدلله، و الا وضعیت علیه ایران تندتر می شد. اعتراضات دوباره از سر گرفته خواهد شد. و بر ایران همراهی با موج ضد فساد لازم است. اینکه در هر تظاهراتی افرادی سو استفاده می کنند واضح و بدیهی است اما همراهی با اصل اصلاح گری در عراق بر عموم جامعه ایرانی و دولت ایران و شخصیت ها لازم است و الا کانون فساد فراگیر در دولت عراق، به سوی ایران چرخش خواهد کرد. 2/8/98 https://eitaa.com/atraf_man
تحلیل های عجیب و غریب استاد بابایی و دوری او از واقعیت ها برای من خیلی تعجب آور است این بیانات و تحلیل ها اولا جامعه ای که در راهپیمایی اربعین شرکت می کند نه تنها رویگردان از اسلام فقاهتی نیست، بلکه در این مسیر بیشتر از قبل به فقه روی می آورد، کسانی که اهل جماعت نیستند، بیشتر توجه می کنند نماز ها را بهتر از قبل می خوانند و اصولا توجه شان به احکام گل می کند، چه کسی می گوید عراق دو ماه تعطیل است؟ عطله اربعینی برای مدارس 10 روز است که آن هم در مناطق شیعه نشین اجرا می شود عملا، من در مسیر سامرا و نزدیک کاظمین، چند روز مانده به اربعین، مدارس باز و دانش آموزان را دیدم چه کسی می گوید عراق ضربه اقتصادی می خورد؟ امروزه و در همین ایام، قرار دادهای تجاری بین مردم و نهادها برقرار می شود، برخی را عینا خبر دارم از طرفی عراقی ها علی رغم هزینه و پذیرایی که به نیت عزاداری اباعبدالله صرف می کنند، سود زیادی هم می برند، اکثر عراقی ها از خریدها و هزینه های رفت و آمد و ... سود زیادی می برند، برخی از آنان در سفر به ایران به مهمان شدن در منازل رفقای ایرانی خود بسنده کرده و کمتر هزینه می کنند، چه کسی گفته آیت الله سیستانی نسبت به اربعین ساکت است؟ از عجایب روزگارست این حرف، ایشان حتی ابتکار نماز جماعت سراسری سه روز مانده به اربعین را مطرح و عملی کردند، این نوشتار مطالب وصله و پینه ای دیگری هم دارد که بی ربط به اربعین است اما ذهن نگارنده آن، درگیر آن است. ایکاش سفری میآمدید و از نزدیک شاهد حماسه فقاهت و عرفان شیعی می بودید، آنجا که سیاست طفیلی فقه و عرفان است ایکاش کسی این جواب را به آقای بابایی می رساند @atraf_man
هدایت شده از فارس پلاس
8.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سروده ناب مرحوم حسین منزوی در مدح امام حسن عسگری @Fars_Plus
🔸آیةالله مبارکه ای درباره کتاب «نفحات اللاهوت در لعن بر جبت و طاغوت» محقق کرکی می نویسد: 🔹وقتی اين کتاب از قلم شيخ خارج گرديد نسخه ای از او در شامات و حجاز پراکنده کردند، و نسخ چندی در اسلامبول برده به دولت روم عرضه داشتند؛ چندين سال در مکّه و حجاز شيعه ايرانی را قتل عام می کردند، و از علمای شيعه هر که را دسترس شدند کشتند، و در جبل عامل که مولد جناب شيخ بود نيز از طرف سنّيان شام حمله کردند و چندين هزار نفر از شيعه کشته گشت. و می توان گفت تمام آن اختلاف و جنگ های خونين را اين کتاب ايجاد و يا حدّ اقل ادامه داد. 🔸در حالات شيخ بزرگوار است که وقتی سوار می شد، دو نفر در جلو او يکی تلاوت قرآن و ديگری لعن بر خلفای ثلاث می نمود. 🔹و هيچ شکی نيست که آن يک نفری که در جلو شيخ لعن علنی می کرده مسيحی بوده که به لباس اسلام، يا دين فروشی طبيعی مذهب بوده که به تحريک آنها اين عمل را به جا می آورده، 🔸و مفاسد اين کار و ضرر او هم بر شيعه مذهب و هم بر ساير مذاهب اسلام تاکنون که قريب چهار صد سال است می گذرد ادامه دارد، و منافع اين لعن که جزء عبادات بزرگ او را قلمداد کرده تماماً عايد خزانه هاي دول مسيحي گرديد. @bazmeghodsian
برای اینکه بفهمیم کاری که می کنیم، تصمیمی که میگیریم، قضاوتی که می کنیم، حدس و گمان مان، آرزو و رویای مان و گذشته و حال و آینده ما... آیا درست است؟ آیاخداوند قبول دارد؟ آیا مورد رضایت هست یا خیر؟ باید منطق اسلام را یاد بگیریم، باید قبل از همه این ها ملاک ها و معیارهای منطق اسلامی را فرا بگیریم، مرحله اول آیا عمل ما در حوزه طاعت الهی است؟ یا بر خلاف آن است؟ یعنی خود عمل ما یا گناهی همراه است، یا همراه گناه نیست؟ آیا عمل ما حق الناس را رعایت کرده یا آن را نادیده گرفته؟ مرحله دوم آیا عمل ما بر طبق وظیفه بوده، یا نه، وظیفه نبوده؟ اگر وظیفه نبوده، آیا باعث شده وظیفه ای معطل شود یا خیر؟ مرحله سوم گاهی بعد از دو مرحله بالا، در حین عمل، دچار اشتباه میشویم، می لغزیم، اینجا باید توبه کرد، یعنی اشتباه را جبران کرد، چه حق الله و چه حق الناس، باید جبران کرد این سه مرحله، کلیات منطق اسلامی است، یعنی معیار صحیح بودن و راضی بودن خدا از عمل، اما اگر خواستیم ببینیم عملی که انجام می دهیم، آیا اثر بخش بوده، آیا انسان را رشد داده و باعث تکامل انسان و بالا رفتن انسان شده یا نه، باید وارد وارد وادی دیگری بشویم این مراحل برای فهم خلوص است، اگر خواستیم ببینیم مثلا نمازی که می خوانیم آیا اثر بخش بوده یا خیر؟ باید دید آیا بعد از نماز از گناه فاصله گرفته ایم، آیا راستگو تر شده ایم، آیا امانت دار شده ایم، آیا با تقوا تریم؟ می توان بجای نماز، هر عملی که مراحل سه گانه بالا را طی کرده، قرار داد و آن را سنجید، فهم این وادی و فهم این اثرات به دو چیز نیاز داره اول معرفت دوم استاد اول معرفت: یعنی همه گناه ها را بشناسیم، بدانیم حلال چیست و حرام چیست؟ رساله بلد باشیم، کتاب هایی که گناهان و وظایف را بر شمرده را بخوانیم، پای درس بشینیم و یاد بگیریم دوم استاد: استاد هم آموزش می دهد و هم سوالات را برطرف می کند و هم دستگیری می کند تا انسان پله پله مراحل را طی کند @atraf_man
اقتصاد یا فرهنگ؟ معضل جامعه ایرانی! کدامیک از این سه راهبرد اقتصاد ما را نجات خواهد داد ؟ جواب : هر سه یا بیشتر، چون می شود به آن اصلاح الگوی مصرف را نیز اضافه کرد و راه کارهای دیگر؛ اما براستی چرا تا به حال و نزدیک به گذشت ده سال از راهبردهای اقتصادی شاهد تحولی بزرگ در این زمینه نیستیم ؟! چرا همه شعار می دهند و یا برنامه می نویسند و یا قانون وضع می کنند و یا سیاست گذاری می کنند و یا جلسه فرماندهی اقتصاد مقاومتی تشکیل می دهند و ... یا هزار کار دیگر هم انجام می دهند اما هیچ کس راضی نیست و همه متفق القول اند در اینکه تحول اساسی رخ نداده است ؟! معمولا جواب این دست سوالات را اقتصاد دان ها می دهند و اقتصاد ایران را بیمار و با ساختاری معیوب می پندارند و برای آن راه حل هایی احتمالا ارائه می کنند؛ اما جواب و تحلیل من : از انجا که انسان و جامعه انسانی و مسائل مرتبط با او چند ساحتی و بصورت شبکه ای می باشد و هر چیزه او به چیزه دیگرش پیوند دارد و بر آن تاثیر گذار است؛ اقتصاد، سیاست، دین مداری، خانواده، ازدواج، فرهنگ و دیگر امور انسانی بر هم تاثیرگذار است و هیچ یک از دیگری مجزا نیست، مثلا اقتصاد وابسته و فشل باعث شکستن ستون فقرات انسان می شود و این شکستگی در حوزه دین و اعتقادات موجب کفر و بی ایمانی می گردد؛ اما مسئله فرهنگ به معنای عامش - که شامل دین هم می شود - می توان ادعا نمود که بر همه امور تقدم معنایی و عینی دارد یعنی تا این مرحله تثبیت نگردد روبنایی نخواهیم داشت و یا حداقل روبنایی ظاهری و بدون پایه خواهیم داشت . اما این مسئله به راهبردها و راهکارهای بهبود اقتصاد چه ربطی دارد ؟ به نظر نگارنده، عدم توفیق در کسب حد نصاب مقبول در اقتصاد علی رغم پیدا کردن راه حل، عدم توجه به ماهیت راه حل هاست؛ راه حل ها ماهیتی فرهنگی و زیر بنایی دارند اما دست اندکاران و مسئولان به این عمق ماهیتی-فرهنگی توجه ندارند و به دنبال پیدا کردن چند مصداق برای هر راه حل می گردند. راه حل های ارائه شده اولا و بذات فرهنگی هستند و در مرحله بعد اقتصادی و سیاستی، اما به این ماهیت بی توجهی می شود، به عنوان مثال " اصلاح الگوی مصرف" یک فرهنگ و یک راه کاری ست که به اراده و عادات و هنجارهای انسانی بازگشت دارد و در مرحله بعد تاثیر اقتصادی خواهد داشت، اسراف نکردن و استفاده درست از آب و برق اولا و بالذات یک عمل مومنانه و یا انسانی است که در اقتصاد فرد، خانواده، جامعه، کشور و جهان تاثیر گذار خواهد بود؛ همینطور اقتصاد مقاومتی که خلاصه اش درون زایی اقتصاد و صادرات است یک امر فرهنگی است؛ مسئولی که خودباختگی و بیگانه پرستی دارد و مبهوت و مرعوب تمدن غربی است فی المثال، چگونه می تواند در برابر این بهت و رعب درونی خویش به درون زایی اقتصاد فکر کند اساسا ؟ چه برسد به برنامه ریزی و تلاش و کار شبانه روزی برای نیل به این هدف ! یا شخصیتی که خود را حقیر و هموطن خود را نابلد و بی استعداد می داند، چگونه کار و تلاشی برای رشد تولید داخلی خواهد کرد؟ یا انسانی که اعتماد به نفس اش از برند های خارجی و مارک ها تامین می گردد و یا آن دیگری که در مسابقه چشم و هم چشمی و خوش گذرانی در حال تکاپوست، آیا می تواند این راه حل ها را اساسا بفهمد و هضم کند؟! اینگونه است که نگارنده اصرار دارد که شعارها و راه حل ها را فرهنگی بشنویم و بخوانیم و بگوییم و عمل کنیم؛ یک راه حل فرهنگی است هم برای فقیر هم برای غنی، هم برای تولید کننده و هم برای مصرف کننده ؛ تولید کننده هم اگر صرفا این راه حل را اقتصادی ببیند تولیدش رشد کیفی نخواهد داشت اما اگر فرهنگی دید آنوقت رشد کیفی و رضایت مصرف کننده را مد نظر خواهد گرفت و مصرف کننده اگر این راه حل را به درون و عمق اعتقادات خود ببرد و آن را جزء هنجارها و فرهنگ خود قرار دهد، به آن ملتزم خواهد شد و الا کسی که همه چیز را اقتصادی می بیند در کسر و انکسار های دو دو تا چهار تای خودش به کالای ایرانی بهایی نمی دهد و جنس مارک و خارجی را به بهانه کیفیت و یا جنس چینی را به بهانه ارزانی خریداری می کند. اولویت فرهنگ و تقدم آن بر همه امور اینجاست که خودنمایی می کند، استقلال سیاسی و رونق اقتصادی مرهون فرهنگ هستند که اگر نباشد آن دو در ناکجا آباد هم نخواهند بود. ، ، اولا و بالذات و و هستند . آن را بفهمیم تا بتوانیم به آن عمل کنیم. پ.ن : مثال های زیادی می شود برای تولید کننده و مدیری که اقتصاد را صرفا اقتصادی می بیند بیان کرد : خودرو ملی یعنی سمند که موتورش آلمانی است! یا ال 90 که قرار بوده 50 درصدش ایرانی باشد اما الان به کمک موکت ماشین نزدیک 30 درصد ماشین ایرانی است ! https://t.me/atraf_man @atraf_man