We're serial killers, of course we ...
ما قاتل سریالی هستیم، البته که ما...
ادامهش بدید.✨
هدایت شده از نامهها.
📪 پیام جدید
ما قاتل سریالی هستیم، البته که ما قبل از هر قتلی خوب فکر میکنیم و با قربانیان مون کیف میکنم
#پیامهایذخیرهشده
#دایگو
هدایت شده از نامهها.
📪 پیام جدید
ما قاتل سریالی هستیم
البته که گوشت انسان غذای مورد علاقمونه!
#دایگو
هدایت شده از نامهها.
📪 پیام جدید
ما قاتل سریالی هستیم البته که ما از بازی کردن با قربانیامون لذت میبریم 😁
#دایگو
هدایت شده از نامهها.
📪 پیام جدید
ما قاتل سریالی هستیم،البته که ما همیشه خسته ایم.
#دایگو
کتابخونهیزیرشیروونی.
یه مدرسه جادویی،که هرماه ۲۰۰ تا دانش آموز میگیره،قبل ورود به مدرسه، باید آزمون های سختی رو بگذرونی،و
از بچگی عاشق شعر و هر چیز عجیبی بودم. یک روز که مثل همیشه روی صندلی چوبیام نشسته بودم و نامههایم را زیر نور ماه میخواندم، چشمم به کاغذ ثبتنام مدرسه افتاد. آن مدرسه را میشناختم عجیبترین مدرسه کشور بود. فورا کاغذ را برداشتم و سمت اتاقم پا تند کردم.
فردا صبح وقتی به خودم آمدم که بدنم از شدت بالا و پایین شدن قطار مدام تکان میخورد. دستم را زیر چانهام گذاشتم و به امتحان سخت پیش رویم فکر کردم. نفهمیدم چی شد، اما در کمال ناباروری در لحظه آخر در امتحان قبول شدم.
حالا دیگر من هم یکی از اعضا مدرسه بودم. مدرسهای که شبهایش بوی خون میداد. وقتی لباس آبی آسمانی را تنم کردم و اجازه دادم موهای موجدارم مانند دستی گردنم را محصور کنند. هرگز فکر نمیکردم که شب قرار چه اتفاقی بیفتد. عقربهها ساعت یازده و پنجاه دقیقه را نشان میدادند. آرام دفتر قهوهایم را برداشتم و پرنده ذهنم را آزاد کردم. او مثل همیشه آمد با کلی کلمه جدید و شگفتانگیز روی دفترم پرواز کرد، اما درست ده دقیقه بعد صدای فریادی مرگبار در گوشم پیچید. از جایم بلند شدم. قلبم تند زد. دستم را روی دستگیره سرد و طلایی در گذاشتم. آن را محکم کشیدم. تعجب مانند ریشه درختی وجودم را فرا گرفت. جادوگران سیاه، ارواح خبیث و موجوداتی که تا به حالا ندیده بودم... مدرسه محاصره شده بود. نفسم را محکم بیرون دادم و آهسته در را بستهام. چاقویم را از جیبم درآوردم. دسته کهنهاش از جنس استخوان تراشیده شده بود که نقش یک هلال شکسته و ستارهای درخشان بر آن حکاکی شده بود. نشان خاندانی که سالها بود فراموشش کرده بودم. تیغه در نور مهتاب برق زد. حالا وقتش بود، نیکس، وارث راستین تاریکی، دوباره زندگی کند.
نیکس: به معنا ایزد بانو و شب
#پیامهایذخیرهشده
هدایت شده از نامهها.
📪 پیام جدید
ما قاتل سریالی هستیم، البته که خسته شدیم از وجدان درد های رومخی بعد قتل...
#دایگو
هدایت شده از نامهها.
📪 پیام جدید
ما قاتل سریالی هستیم
البته که اگه کسی پاش رو روی خط قرمزمون بذاره، پررویی کنه یا نذاره اونچیزی که میخوایم بشه: فردا صبحش رو دیگه نمیبینه✨️🎀
#دایگو