هدایت شده از نامهها.
📪 پیام جدید
ارشد چند وقت پیش گفتی بیاین کابوساتونو تعریف کنین، و من دیشب کابوس دیدم بله✨
خواب دیدم که ینفر که از قبل نمیشناختمش، باهام خوش رفتاری کرده و کم کم باهم دوست شدیم، توی یه جنگل طوری ای داشتیم میدویدیم و میخندیدیم و بعدش یهو حالت چهره اش عوض شد، لبخندش کش اومد چشماش باریک و قرمز شد و بهم زل زد، منم قلبم درد گرفت به زانو افتادم وسط رود خونه.
البته بعدش ازش شکایت کردم اعدامش کردن😂😂
#Ava
#دایگو
من اینو همون موقع که فرستادیش خوندم و تو ذهنم جواب دادم و یادم رفت بذارمش اینجا.✨
کتابخونهیزیرشیروونی.
به یه محلهی جدید نقل مکان کردید. قسمت اول سریال، فقط درگیریهای تو رو با اسبابکشی و چیدن وسایل تو
داشتی تو تلگرام با دوستت چت میکردی. همینجوری از صفحه چتش میای بیرون، و میبینی تو قسمت saved messages یه ویس ذخیره شده.
با خودت فکر میکنی حتما یکی از ویسهایی که برای دوستت میفرستادی رو اشتباهی سیو کردی و اومده اینجا. ویس رو پلی میکنی. صدای خودته.
داری با گریه به دوستت میگی که بیاد اینجا، چون تو مامانت رو غرق خون کف آشپزخونه پیدا کردی.
مسلما تو هیچوقت چنین چیزی نگفتی.
برای: ربکا
هدایت شده از نامهها.
📪 پیام جدید
ارشد یه کابوس بد دیدم نمدونم چرااا
وای خیلی بد بود و تو یه ثانیه اتفاق افتاد اصلا هنوز نخوابیده بودم،
دراز کشیده بودم یه لحظه چشمامو بستم و فقط برای یه لحظه انگار خوابم برد و یه صحنه دیدم که تو یه جای بارونی یه مرده با تفنگش یه گلوله خالی میکنه تو سر داداشم و پرت میشه اونور...
خیلی بد بود وای
#ورونیکا