کتابخونهیزیرشیروونی.
به یه محلهی جدید نقل مکان کردید. قسمت اول سریال، فقط درگیریهای تو رو با اسبابکشی و چیدن وسایل تو
داشتی تو تلگرام با دوستت چت میکردی. همینجوری از صفحه چتش میای بیرون، و میبینی تو قسمت saved messages یه ویس ذخیره شده.
با خودت فکر میکنی حتما یکی از ویسهایی که برای دوستت میفرستادی رو اشتباهی سیو کردی و اومده اینجا. ویس رو پلی میکنی. صدای خودته.
داری با گریه به دوستت میگی که بیاد اینجا، چون تو مامانت رو غرق خون کف آشپزخونه پیدا کردی.
مسلما تو هیچوقت چنین چیزی نگفتی.
برای: ربکا
هدایت شده از نامهها.
📪 پیام جدید
ارشد یه کابوس بد دیدم نمدونم چرااا
وای خیلی بد بود و تو یه ثانیه اتفاق افتاد اصلا هنوز نخوابیده بودم،
دراز کشیده بودم یه لحظه چشمامو بستم و فقط برای یه لحظه انگار خوابم برد و یه صحنه دیدم که تو یه جای بارونی یه مرده با تفنگش یه گلوله خالی میکنه تو سر داداشم و پرت میشه اونور...
خیلی بد بود وای
#ورونیکا
من موقع تماشای فیلم: وای این احمقا رو نگاه. چرا باید برید همچین اپی رو نصب کنید آخه؟ چرا آدم باید بخواد بدونه چقدر زندهست؟ بعدم این که معلومه الکیه. حالا به درصدم واقعی باشه چرا باید بلا بلا بلا*
من وقتی میبینم واقعا اپش هست: عه وایسا برم نصب کنم ببینم منم نفرین میشم یا نه*😂😂😂😂
من هی میگم ما اگه تو فیلم ترسناک بودیم همهمون همونقدر احمقانه رفتار میکردیم، میگید نه.
هدایت شده از نامهها.
📪 پیام جدید
حواستون هست که یکی این روزا کم رنگه؟(پروانه مردابام) یک بابت تقدیمی متشکرم و دو راجع به کابوس بچه که بودم خیلی میدیدم ولی وحشتناکترینش این بود که من و داداشم با چند نفر توی یه خونه بودیم. مامان و بابام نبودن (یادم نیست فکر کنم ترکمون کرده بودند) یه زن اونجا بود که ما براش یه سری جنس میفروختم و از اونجایی که فروشمون کم شده بود اون میخواست داداشم رو بکشه (هنوز که هنوزه با یادآوری این خواب عصبی میشم و دلم میخواد زن رو تکیه و پاره کنم) ولی کابوس امروزم برام جالب بود یکدفعه خواب دیدم دعوا شده و خانمی داره با مشت به یکی میزنن کلا یک دقیقه هم طول نکشید ولی وقتی از خواب بلند شدم ضربان سرم با صورت میزد مثل این که اونی که کتک میخورده من باشم
#دایگو