eitaa logo
کتابخونه‌ی‌زیرشیروونی.
271 دنبال‌کننده
241 عکس
7 ویدیو
4 فایل
- دلم می‌خواد بنویسم؛ ولی انگار کلمه‌ها از دستم فرار می‌کنن. امیدوارم لای کتابای خاک‌خورده‌ی اینجا پیداشون کنم. تو هم بگو: https://daigo.ir/secret/31644679988
مشاهده در ایتا
دانلود
آفرین آفرین. عه‌وا.😂😭 درک می‌کنم واقعا. باور کن هر ۲۴۰تامون همینیم. به خوبی من؟ من آخه؟ خودت رو با مک‌فادن مقایسه کن قاتلک من چی‌ام آخه.
تکون دادن دست برای جلب توجه* خب ساکنین ایتا، اینجا و اونجا می‌خوان تقدیمی بدن بهتون.✨ این‌جوریه که شما این پیام رو فور می‌کنید، و آدرس سکونتگاهتون رو می‌فرستید [ ] ، تا بهتون یه تیکه از یه کتاب تقدیم بشه! -غل‌وزنجیری‌درکارنیست، ولی‌موندنتون‌باعث‌خوشحالیه.🤝
هدایت شده از نامه‌ها.
📪 پیام جدید شکست نفسی می فرمایید 🎀 ذوققققققق✨ واقعا از خودت و چنان وایب خوبی می‌گیرم😭😭😭کاش زودتر پیدات کرده بودم جین ایر
ذوق قاتلی*
هدایت شده از نامه‌ها.
📪 پیام جدید +چرا دوسش نداشتی ؟ _چون خشونت کردن بده +این خشونت واقعی نیست _ولی حس واقعی بودن میده ویژگی خوب کتاب ها و فیلمها این است که شما از طریق ان ها میتوانید هنه چیز را برای مدتی فراموش کنید گفتنی است که از یاد بردن بخشی اساسی غم و اندوه است به امید دل بستم ( لن کالی )
هدایت شده از نامه‌ها.
📪 پیام جدید واقعا از توضیحاتی که برای پروفایل چنان گذاشتی خوشم اومد و واقعا از اونم الهام گرفتم😭😭😭
خوشحال شدم.✨
ساعتِ روی دیوار از حرکت ایستاده؛ روی ساعتِ یک و یک دقیقه نیمه شب. عقربه‌ی ثانیه‌شمار لرزش کوچکی دارد. دوست دارم کمکش کنم تا چرخش از سر بگیرد. زمان، هول‌انگیز و بی‌ملاحظه، به جلو می‌خزد و این ناتوانیِ بزرگی‌ است که نمی‌توانیم به عقب بازگردیم تا جلوی حادثه‌ای را بگیریم یا آن را به شکل دیگری رقم بزنیم. زمان مانند دو دست قدرتمند ما را به جلو هول می‌دهد و گاهی ما را میان حادثه‌ای ناشناخته پرتاب می‌کند. ما در برابر زمان، شیئی ناچیز هستیم که هراسان منتظر آینده‌ای نامعلوم نشسته‌ایم. خدای خالق زمان، آن را بستر ابتلاء ما قرار داده، گاه بلایی ویران‌کننده. از حقارتم در برابر قدرتِ این خالق قَدَرقدرت، در خود مچاله می‌شوم. زانوهایم را در سینه‌ام جمع می‌کنم و پیشانی‌ام را به آن تکیه می‌دهم. نجوا آغاز می‌شود؛ هماهنگ با تپش نامرتب قلب در سینه بدون هماهنگی با عقل. نجوا تنها سلاح من در برابر هجوم سهمگین بلا در واحد زمان است. نجوا، با صدایی که حروفش از هم سوا و متمایز نیست، تشخیص داده نمی‌شود و در آه و زنگی مبهم آمیخته شده و بیرون می‌ریزد.