eitaa logo
إستٍیٖـღـڪٍْرٍٖعًڪْٖٓღًـڛْ ݒٌٍـღـږُ ـۅٌفْـღٍـآيٖـღـݪٍْ
4.1هزار دنبال‌کننده
46.3هزار عکس
27.9هزار ویدیو
176 فایل
#تــــــــــــــــوجه👇👇👇 📚 کتاب هایی که قبل ازمرگ باید بخوانیم...👇✅ https://eitaa.com/joinchat/2373517458Cb099503ae7 #مدیر👇 @Hossein_Hajivand تبلیغات در۱۶کانال ما👇 https://eitaa.com/joinchat/2953183246Ce6d64e22a6
مشاهده در ایتا
دانلود
✨در این عصر معنوی الهی🙏 هر کسی هر جایی هر مشکلی داره بحق خانم فاطمه الزهرا 🖤 گره از کارش باز بشه🙏 🙏
اگر آتش 🔥می دانست که سرانجامش خاکستر است، هرگز با اینهمه غرور زبانه نمی کشید... وقتی عصبانی هستید... مواظب حرف زدنتان باشید... عصبانیت شما فروکش خواهد کرد... ولی حرفهایتان یک جایی باقی می مانند...💔 برای همیشه..!!!
از جایے ڪه هستے شروع ڪن از هر چیزے ڪه دارے استفاده ڪن و هر ڪارے میتونے انجام بده
وقتی چیزی در حال تمام شدن باشد عزیز می‌شود... یک لحظه آفتاب در هوای سرد غنیمت می‌شود... خدا در مواقع سختی ها تنها پناه می‌شود... یک قطره نور در دریای تاریکی همۀ دنیا می‌شود… یک عزیز وقتی که از دست رفت همه کس می‌شود… پاییز وقتی که تمام شد به نظر قشنگتر می‌شود... و ما همیشه دیر متوجه می‌شویم قدر داشته‌هایمان را بدانیم… چرا که خیلی زود، دیر می‌شود ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بهترین‌ چیزا زمانی‌ تو 🌼🍃 زندگیت اتفاق‌ می‌افته که اون‌ چیزایی ‌رو که موجب آزارت می‌شه بتونی کامل رها کنی 🌼🍃 دست برداری‌ از چیزایی ‌که خوشحالی و حال‌ خوبت رو ازت می‌گیره . . . یادت باشه آرامشِ خودت باید برات تو اولویت باشه تمام چیزایی که حالتو بد میکنه رو بذار کنار و بریز دور 🌼🍃
به "گورستان گذر کن" تا چه خوردند و چه پوشیدند و بردند.. "دو روزی زندگی کردند" و آخر به هر حالی که بودند جان سپردند.. طمع بسیار کردند "مال دنیا" ز روزی بیشتر هرگز نخوردند.. همانانی که بودند نور چشمی تنش را در لحد محکم فشردند.. اگر "شاه و گدا ، نادار و دارا" "اجل آمد نفس بگرفت مُردند" 👌👌 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در سرزمینی که پدر به خاطر غم فقر در نگاه کودکش آرزوی مرگ می کند, گلایه از جفای عشق خنده دار است... دکلمه ‎‌‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ مواظب اعمالتان باشید چون 🌻از دشمنے تا دوست یک لبخند 🌻از جدائے تا پیوند یک قدم 🌻از توقف تا پیشرفت یک حرڪت 🌻از عداوت تا صمیمیت یک گذشت 🌻از عقبگرد تا جهش یک جرأت 🌻از نفرت تا علاقه یک محبت 🌻از شڪست تا پیروزے یک شهامت 🌻از خسته تا سخاوت یک همت 🌻از صلح تا جنگ یک جرقه 🌻از آزادے تا زندان یک غفلت 🌻از مرگ تا زندگے یک نفس ‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌
از هر چیزی که احساس میکنی انرژی منفی دارد فاصله بگیر لازم نیست به کسی درباره اش توضیح بدی چون زندگی خودته
گر عارف حق بيني چشم از همه بر هم زن چون دل به يکي دادي، آتش به دو عالم زن
زندگی کردن را به ما یاد نداده اند در مورد کاینات میتوانیم ساعتها حرف بزنیم ولی از پس ساده ترین مشکلات زندگیمان بر نمی آییم بزرگ شده ایم، ولی تربیت نشده ایم!!
مرداب به رود گفت : چه کردی که زلالی؟ جواب داد: گذشتم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگی پر است از گره‌هایی که تو آن را نبسته ای اما باید تمام آنها را به تنهایی باز کنی ، تنهای تنها ولی اگر به خدا توکل کنی او گره ها را یکی یکی برایت باز می کند توکل بـه خـــدا میکنیم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌓‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌
ناراحت شدن دست ما نیست ولی… ناراحت ماندن دست ماست!... پس اجازه ندهیم که رفتار و گفتار تلخ دیگران در ما اثر کند… و روزگارمان را تلخ کند…
در کنج دلم عشق کسی خانه ندارد! کس جای درين خانه ويرانه ندارد! دل را بکف هر که دهم باز پس آرد! کس تاب نگهداری ديوانه ندارد! در بزم جهان جز دل حسرتکش ما نيست! آن شمع که ميسوزد و پروانه ندارد!
هیچگاه کارهای کوچکی که ، برای دیگران انجام می‌دهید را متوقف نکنید . گاهی، آن کارهای کوچک بزرگترین بخش قلب آنها را اشغال می کند .
به سلامتی مادر و پدرم که هزار بار تَرک برداشتن و یـک بـار دم از شکست نــزدن کهنه را پــوشیــدن و ذوق لبـاس نــو را به من بخشیـــدن غــرورم را خریـــدن و یک بــار مغــرورم نـگشتن پــرواز یــادم دادن و پـــریـــدنــم را نگـریـستـن پـــــدر و مادر مهربانم من از شما من شــدم هستیــم از هستی شماست دستانم را بگیرید که بزرگ کودکتان هنوز غرق در نیاز به شماست 🌻🌻
حالا میان خانه اش کوثر ندارد تنهاست مولایم علی، یاور ندارد بی بال و پر مانده است حیدر، پر ندارد زهرا که رفته، زینبش مادر ندارد مولاست با طفلان بی حال و پریشان مولاست با یک قبر مخفی، چشم گریان دائم کنار بستر خالی نشسته چشمان بارانی خود را باز بسته هی روضه می خواند به یاد دست بسته با خاطرات کوچه پهلویش شکسته با چادر خاکی که بر روی سرش داشت زینب دوباره رنگ و بوی مادرش داشت حق علی را هیچ کس باور ندارد مولای عالم مانده و لشکر ندارد این خانه دیگر دست نان آور ندارد دیگر حسین بن علی مادر ندارد» پروانه ای که پهلویش را در گرفته حالا از این خانه شبانه پر گرفته شب ها کنار قبر زهرای جوانش می سوخت از داغ جوان قد کمانش وقتی رمق می رفت او از زانوانش سر باز می کرد او تمام سوزِ جانش: زهرا چرا از حیدر خود رو گرفتی دیدم که دستت را روی پهلو گرفتی با من نگفتی غصه ی غصب فدک را با من نگفتی ضربه ی سخت کتک را شب ها حسن می خوابد اما با تب آخر در خواب می گوید: نزن سیلی به مادر بر خیز زهرا، بهر زینب مادری کن زهرا، حسین تشنه لب را یاوری کن برخیز تا این خانه را از نو بسازم برگرد تا کاشانه را نو بسازم کج می کنم بانو سرِ مسمارها را خود در میارم سنگِ این دیوارها را دیگر توان دیدنِ ماتم ندارم لولای در را رو به کوچه می گذارم انگار وقت رفتنم نزدیک گشته دنیا دوباره تیره و تاریک گشته نه سال بودی بهر تو کاری نکردم زهرا حلالم کن که باید بازگردم زهرا گمانم غرق تب بیدار گشته حالا حسینم تشنه لب بیدار گشته شاعر. وحید محمدی
ما داغدار بوسه ی وصلیم چون دو شمع ای کاش عشق سر به سر ما نمی گذاشت