eitaa logo
🌷عکسنوشته شهدا 🌷
1.2هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
1.7هزار ویدیو
15 فایل
🌷 اینجا با شهدایی آشنا میشی که حتی اسمشونم نشنیدی کانال های دیگر ما سیاسی 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI حجاب 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/302448687Cd7ee6e0c16
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🍃 یکی از سرگذشت‌ها را در میان شهدای دفاع مقدس دارد. او که در کودکی همبازی یکی از مشهورترین خوانندگان لس‌آنجلسی در فیلم (لیلا فروهر) بود، در ادامه مسیر زندگی‌اش تغییر می‌کند و به ، سوریه و در آخر دوران دفاع مقدس می‌رود. 🌹🍃 مجيد يك هنرمند بود؛ از كودكی آكروبات ميكرد، فيلم بازی می‌كرد، موسيقی می‌نواخت، اما از همه بهتر، ‌هنر خوب زندگی كردن را بلد بود. هنر ، هنر خوب بودن و دوست داشتن، هنر و محكم ايستادن و از همه مهمتر هنر و دل سپردن و در راه اعتقاد و عشق جان دادن. 🌹🍃 آکروبات‌باز و بازيگر دهه 40، در سال‌های پايانی دهه 50 در نقش يك چريك و رزمنده چابك و ماهر انقلابی در صحنه زندگی به خوبی ظاهر می‌شود. 🌹🍃 می گويد در اين انقلاب نوپا احتمال كودتا و جنگ است و بايد همواره آماده باشيم. دست همسرش را می‌گيرد و برای يك سال و نيم برای از ايران می‌رود. مجيد در آن دوران به حدی مهارت كسب می كند كه توانايی‌هايش به گوش ياسر عرفات هم رسيده بود. در خارج از ايران، مدتی را هم در كنار شهيد میگذراند. 🌹🍃 مزار پاک شهید در قطعه 24 بهشت زهرا(سلام الله) در جوار مزار خلبان احمد کشوری قرار دارد. کتاب از انتشارات روایت فتح گوشه ای از زندگانی اوست.
امروز به نیت : 🌷 برترین تک تیرانداز تاریخ بشریت معروف به گردان تک نفره،به گواه دوستان و همرزمان با بیش از 3000 هزار شلیک موفق سردار شهید 🍃ولادت : 1320 🍂 شهادت: 1362/12/11 🕊 نحوه شهادت : در عملیات هم همانند دیگر عملیات‌ها با شهامت دشمن را هدف قرار می‌داد. بعد از عملیات مرحله دوم خیبر خبر دادند همانطور که اسلحه‌اش به سمت دشمن نشانه می‌رفت با اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. پس از شهادت زرین، برادران در بی‌سیم‌ها و شنیده بودند که اظهار می‌کنند . 🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم. 🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
شهید #عبدالحسین ذرین 🌹 برترین تک تیرانداز تاریخ بشیریت،شهیدی که به گردان یک نفره معروف بود!
🌹🍃 از زبان پسر شهید ⬇️ 🌷 پدرم در نوارها تاکید کردند که من بچه هایم را سپردم به خدا و بعد اقوام و دوستانم، هوای بچه های من را داشته باشید. من باید بروم و ماندن برای من معنی ندارد. احساس میکنم یک مرد جنگی هستم و حضورم در جنگ واجب است. از آن جایی که خدا تا به حال رزق و روزی بچه های مرا داده است، از این به بعد هم خودش خواهد داد. 🌷 اطرافیان پدرم را با خصلت و ، میشناختند و با داشتن این خصلت از شهرت خاص و عام برخوردار بود. همچنین شخصیت داشت اما در حین کار، خیلی جدی برخورد میکردند. 🌹🍃سردار ابوشهاب (معاون لشکر امام حسین (ع) : شهید زرین در جبهه ها به ویژه در کردستان نقش بسزایی داشتند. در انجام کارهای بزرگ او بود. همچنین در به رزمندگان به خصوص در خلال عملیات که به دلایلی روحیه بچه ها بسیار پایین آمده بود، ایشان می آمد بین نیروها و با آن لبخند زیبایش در جایی مستقر میشد و چندین عراقی را شکار میکرد. یکدفعه میدیدیم که بچه ها شور و شعفی تازه پیدا میکردند و به سمت دشمن یورش می بردند. به واقع میتوان شهید زرین را نامید. 🌹🍃 از زبان حاج حسین خرازی ⬇️ 🌷 او از شروع جنگ تحمیلی در کردستان و در خیلی خوب خود را نشان داد. شاهد دلاوری‌های اوست. 🌷 من خودم بعد از عملیات نزدیک ایشان بودم، با یک بشاشیت و روحیه خیلی بالایی ایشان داشت کارش را انجام میداد. من دیدم که عراقی هایی که می آیند بروند دستشویی، ایشان هدفشان میگرفت و آنها به زمین میخوردند. زرین به من گفت : حسین ببین اینها چطور زمین میخورند و چطور ذلیلانه دارند فرار می کنند. در این موقع بود که جایی که او شلیک میکرد توسط عراقی ها کشف شد و یک تیر رها شد. کنار زرین ایستاده بودم که این تیر آمد و از کنار ایشان رد شد و لاله گوش زرین را سوراخ کرد. اما خم به ابرو نیاورد و کارش را با جدیت بیشتر ادامه دادند. در همان حین بود که گروهی از فیلم برداران آن جا بودند و بلافاصله از او عکس گرفتند و یک عکس از ایشان به یادگار هست که این نمایانگر کاری بود که ایشان داشت انجام میداد و خود گواه صادقی از فعالیت ها و تلاش و مبارزه ایشان است.
امروز به نیت : 🌷 شهید مدافع حرم 🍃ولادت: ۱۳۴۱ 🍂شهادت: ۹۳/۱۰/۲۸ 🕊محل شهادت: سوریه، 🍁نحوه شهادت: هنگام بازدید از منطقه، مورد هدف بالگرد صهیونیستی قرار گرفت 🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم. 🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
شهید #سردار الله دادی 🌹
💠راوی: سردار سرلشکر قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس 🍃🌹 شرط رسیدن به نقطه دل بریدن از تمام مادیات و تعلقات دنیوی است. 🍃🌹 شهید الله‌دادی یکی از بنیانگذاران بسیج ثارالله استان به شمار می‌رفت و خدمات قابل توجهی را نیز در استان انجام داد به گونه‌ای که تیپ رزمی این استان تحت تأثیر شخصیت و کارکردهای معنوی و اخلاقی آن شهید گرانقدر به مدرسه الغدیر مشهور شده بود. 🍃🌹 واگذاری مسئولیت‌ها متناسب با توانایی هر فرد، تواضع و احترام نسبت به نیروها، تاکید بر نوآوری و خلاقیت، شجاعت و اطاعت از امر فرماندهی از دلایل مدیریت موفق بود. 🍃🌹 ویژگی‌هایی که شهید الله‌دادی را با آنها می‌شناختم این بود که این شهید بزرگوار علی‌رغم تمام مسئولیت‌های اجتماعی و نظامی که داشت هیچ‌گاه آلوده به نشد. به گونه‌ای که اگر هم‌اینک از مردم همین دیار بپرسید که یک چهره‌ مذهبی و اجتماعی معرفی کنند، بی‌تردید شهید الله‌دادی خواهد بود.  🍃🌹 ایشان را الگویی کامل از و دانست و تأکید کرد: و شهید الله‌دادی از او یک اسوه تمام عیار ساخته است، وی کسی است که مقامات مادی دنیا هیچ‌گاه در قلب او اثر نکرد و آن عزیز را از پیمودن مسیری که بیش از ۳۰ سال در پی آن بود یعنی شهادت فی سبیل الله باز نداشت. 🍃🌹 ایشان در دوران در لشکر ۴۱ لشکر به عضویت در تیپ انتخاب شد. این شهید جانشینی لشکر ۳۸ ذوالفقار نیروی زمینی، فرماندهی تیپ لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص) و فرماندهی سپاه را در کارنامه خدمات ارزشمند خود دارد.
امروز به نیت : 🌷 شهیدی که نشانی قبر خود را داد 🍃ولادت : 1345 🍂 شهادت: 1361/3/3 🕊 نحوه شهادت : در عملیات ، بر دوش داشت و به شکار تانکهای بعثی پرداخت. 🍁 محل شهادت : ، پشت کانال ماهی 🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم. 🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
شهید #حمید عرب نژاد 🌹 شهیدی که نشانی قبر خود را داد ....
🌹🍃 از کودکی باهوش بود. اهل نماز، مسجد و درس بود. در سن 16 سالگی تصمیم گرفت به جبهه برود و می‌گفت تا وقتی در کشور جنگ هست، من نمی‌توانم با آرامش به مدرسه و کلاس درس بروم. حالا می‌روم و می‌جنگم و بعد از جنگ درس می‌خوانم. 🌹🍃 از زبان خواهر شهید ⬇️ برادرم در نامه‌ای از جبهه برایمان نوشت: اگر می‌خواهی مشهور شوی واگر می‌خواهی گمنام باشی مشهور شو و من دوست دارم مشهور شوم... برادرم بدنش 25 سال مفقود بود. 🌹🍃 از زبان برادر شهید ⬇️ چند سال پیش یکی از مومنان در منطقه کاظم آباد کرمان به نام یزدی زاده رویایی را در خواب دید. مراسم تشییع و خاکسپاری شهدا را در تهران دیده بود که در آن شرکت داشته است و جلو می‌رود و می‌خواهد در خاکسپاری شهدا شخصا شرکت کند. وقتی وارد قبر می‌شود می‌بیند که قبر مثل یک اتاق، فراخ و بزرگ است. آنجا با شهیدی که در آن قبر است شروع به صحبت کردن می‌کند. به شهید می‌گوید همسر من مشکلی دارد از شما می‌خواهم کمک کنید حل شود. شهید هم به او می‌گوید من کمک می‌کنم به شرط آنکه بروی پیش خانواده‌ام و خبری بدهی. من حمید(حسین) فرزند اکبر هستم که خانواده‌ام در خانوک زندگی می‌کنند برو پیش خانواده‌ام بگو من جزو شهدایی هستم که در 21 رمضان در تهران به خاک سپرده شدند. بگو من شهید وسطی هستم. 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
امروز به نیت : 🌷 شهید مدافع حرم 🍃ولادت : 68/3/1 🍂 شهادت: 1394/8/13 🍁 محل شهادت : سوریه، 🕊 نحوه شهادت : به همراه یکی دیگر از هم‌رزمانش در آسمانی شد، خودروی روح‌الله و دوستش قدیر در نزدیکی حلب مورد قرار گرفت. پیکر مطهر شهید قربانی در قطعه ۵۳ گلزار شهدای بهشت‌زهرا در جوار محرم ترک و رسول خلیلی به خاک سپرده شده است. 🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم. 🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
شهید مدافع حرم #روح الله قربانی🌹
🌹🍃 از زبان همسر شهید⬇️ 🌷روح‌الله آدم بود، یک دفتر مشکی کوچک داشت که تمام کارهایش را در آن می‌نوشت. بدهی، کارهای انجام نداده، کارهایی که باید انجام می‌داد و هر کاری که داشت را یادداشت می‌کرد. من هیچ وقت روح‌الله را بیکار ندیدم؛ یا کار می‌کرد یا مشغول جزوه خواندن بود. 🌷روح‌الله به شدت و نترس بود. از هیچ چیزی نمی‌ترسید. هر وقت به من زنگ می‌زد می‌گفت دعا کن شجاع باشم هیچ وقت نمی‌گفت که من نمی‌توانم، همیشه می‌گفت من می‌توانم. می‌گفت من اگر شجاع باشم به هدفم می‌رسم. در هر کاری به رسیدن به بالاترین درجه آن کار فکر می کرد. 🌷روح‌الله دلش پر می‌کشید برای . انگار خدا او را آفریده بود تا بی‌وقفه دلش برای دیگران بتپد. 🌹🍃 عباس عبد فروتن پدر همسر شهید⬇️ آقا روح‌الله نزدیک به چهار سالی بود که با ما فامیل شدند. روحیات خاص دامادم این بود که ایشان یک داشتند. بعد از اینکه از دانشگاه افسری امام حسین(ع) فارغ‌التحصیل شده بود، در یگان مشغول به کار شد. اهل کار اداری و دفتری نبود. از همان ابتدا با مسائل عملیاتی و جهادی سر و کار داشت. 🌹🍃 فرمانده روح‌الله⬇️ ما در سوریه هر کاری می‌خواستیم انجام بدهیم روح‌الله نفر اول بود. روحیه خستگی ناپذیر و شجاعی داشت. دوستان روح‌الله تعریف می‌کنند که اگر در منطقه مشکلی پیش می‌آمد و درگیری به وجود می‌آمد روح‌الله با روحیه بسیار پشت بیسیم صحبت می‌کرد. علیرغم مشکلاتی که در منطقه پیش می‌آمد روح‌الله آرامش عجیبی داشت و با خونسردی کامل با مسائل برخورد می‌کرد. 🌹🍃 روح‌الله هیچ وقت پشت سر دیگران حرف نمی‌زد، هیچ وقت حرف زور را قبول نمی‌کرد، بر اصول و اعتقاداتش محکم بود و ایستادگی می‌کرد حتی اگر به ضررش تمام می‌شد باز هم از اصولش کوتاه نمی‌آمد. خیلی مواقع در دفاع از حرف حقش چوب می‌خورد اما از آن حرف حق کوتاه نمی‌آمد بر عقیده به حق خود مستحکم بود. 🌹🍃 حسین عبد فروتن برادر خانم شهید⬇️ روح‌الله همیشه درگیر موضوع بود اما دوست نداشت خیلی دیده شود. به من می‌گفت اگر من شهید شدم اجازه ندهید درباره من فیلم بسازند. همیشه درگیر بود. همیشه دوست داشت یاد بگیرد و تجربه کند. روح‌الله کسی بود که کمتر با اطرافیانش رفت و آمد می‌کرد. اما وقتی با کسی همراه می‌شد با تمام وجود برای آن فرد مایه می‌گذاشت. خیلی بود. دوست داشت به دوستان و کسانی که به آنها اعتماد دارد آن چیزهایی را که می‌داند آموزش دهد.
امروز به نیت : 🌷 ناجی کربلای 5 شهید 🍃 ولادت : فروردین 1342 🍂 شهادت : بهمن 1365 🌹 محل شهادت : در اطراف نهر جاسم با سمت فرمانده گردان 415 در کربلای 5 آسمانی شد. 🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم. 🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
شهید #حسین تاجیک 🌹
🌹🍃 از زبان مادر شهید 👇 🌷حسـین در نماز می خواند و روزه می گرفت. 🌷 حسین عکس امام را به دیوار خانه زد،گفتم : مادر این کار خطرناک است. گفت : مادر کسانی هستند که به خاطر انقـلاب و حضـرت روح الله خـود را فــدا می کنند. ما نباید عکس او را بزنیم؟ 🌷 حسین مدام به من میگفت : تو باید مانند زینب مقاوم باشی. نه این که شیون کنی و من هم سعی کردم که وصیت حسین عزیزم را انجام بدهم. 🌷 حسین بچه بود و یادم نمی آید که او را تنبیه کرده باشم. گاهی هم که عصبانی می شدم و سرو صدا می کردم او آرام می نشست و چیزی نمی گفت. 🌹🍃شهیدی که دعوت را پذیرفت👇 🌷 پل حدود یک کیلومتر طول داشت و کاملاً بی حفاظ و عریان بود. هیچ مانعی بر سر راه گلوله باران عراق وجود نداشت. همه توپخانه و تانک های عراق روی این پل قفل شده بود و روی آن آتش می ریخت. واقعاً جهنمی از آتش بود . ما از دور به پل نگاه می کردیم و منتظر کمک بودیم اما هر چیزی یا هر کسی که به پل می رسید منهدم می شد. میگوید : مدتی قبل با حسین تماس گرفته و گفته بودم : حسین هر طور که می‌توانی خودت را برسان. می‌دانستم که امکان ندارد او نیاید. در هر وضع و حالی که بود بدون یک ذره تردید می‌آمد و خودش را به ما می‌رساند. حالا می‌دیدم که آنها مستقیم به سمت نابودی می‌روند. با خودم گفتم : خدایا الان همه اینها روی پل قتل عام می‌شوند. حسین آمد و گردان را با و از روی پل گذراند . البته حدود سی، چهل نفر از بچه های گردان شهید و مجروح شدند، اما ما باور نمی کردیم که حتی یک نفر هم به سلامت عبور کند . گردان به ستون از روی پل می گذشت و عراقی ها هم که آنها را می دیدند، تمام نیرویشان را روی پل متمرکز کرده بودند تا، کسی از آن نگذرد. خط حفظ شد و در دست ما ماند . بعد از آن هم دیگر خط سقوط نکرد . لشکر 27 رسول الله از راه رسید و خط را تثبیت کرد. 🌹🍃 نام است که در فراق ، سردار کویر ایران نگاشته شده است.
امروز به نیت : 🌷 شهید 🍃ولادت: 1338/1/1 🍂شهادت: 1364/11/25 🕊 نحوه شهادت : با سِمَتِ فرمانده گردان سیدالشهدا(ع) در لشگر 17 علی بن ابیطالب(ع) در جزیره مجنون آسمانی شد. 🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم. 🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
شهید #مصطفی کلهر🌹
🌹🍃 وجود او همواره مایه برای خانواده اش بود. دوران تحصيلات او کوتاه بود، تا دوره راهنمایی؛ به قول پدر بزرگوارش «مصطفي» پسری بود ؛ نمی توانست تحمّل کند که خود تحصيل کند ولی ديگران کار کنند. با وجود اين دانش آموز ممتازی بود درس را رها نمود و به سوی کار شتافت. 🌹🍃 یکی از همکلاسی های قديمی او تعريف می کند که: «هر وقت زنگ تعليمات دينی بود، معلم از «مصطفی» می خواست که «» کند؛ او هم هميشه با خوشحالی قبول می کرد؛ داستانهایی که بيشتر تعريف می کرد، ماجراي «»، داستان «»، داستان «» بود. 🌹🍃 پس از ترک تحصيل به «» روی آورد و تا پيروزی انقلاب، به اين شغل پرداخت. در جريان مبارزات سياسی عليه رژيم، فعاليت های مستمر و قابل توجهی داشت و يکی دو بار هم مجروح و دستگير شد. پس از آزادی از زندان و پيروزی مبارزات به ورزش روی آورد در «» موفقيت هايی کسب نمود. 🌹🍃پس از پيروزی انقلاب، «مصطفی» در نهادهای مختلف به خدمت پرداخت، از ديگر کارهای او تشکيل يک «» به کمک چند تن از دوستان همفکرش بود که هدفی جز کمک در امر خودکفا شدن مهين اسلامي نداشت. در همين زمان بود که جنگ تحميلي آغاز شد؛ «مصطفي» دست از کار کشيد و راهی جبهه شد، يکی از همرزمانش در اين باره مي گويد: وقتی جنگ شروع شد، مصطفی نتوانست نسبت به تجاوز دشمن به ميهن بی تفاوت باشد؛ به ما گفت که برادران! جنگ بر اينِ کار، مقدم می باشد. بياييد سلاح برداريم و از ارزشهای ملی و معنويمان دفاع کنیم. 🌹🍃 در جنوب، از «» تا «» حضوری مستمر و مفيد داشت. شهامت و استواری و رشادت او زبان تحسين همگان را گشوده بود؛ حماسه آفرينی های او در «» که منجر به تثبيت خط پدافندی «» شد همگان را به تعجب واداشت،مصطفی با همين شيوه و از همين کارها به «» رسيد. اوج اين اخلاص را می شد در رفتارهای او، پس از حماسه «خيبر» يافت؛ پس از عمليات، ديگر او چهره آشنای لشگر شده بود، همه جا صحبت از وی و رشادت های گردانش بود. او اين مراتب تحسين و تقدير را می ديد و می شنيد اما هميشه با همان صداقت و خلوص و سادگي زايدالوصفش می گفت: «به خدا قسم اشتباه می کنيد! اين من نيستم که .... اين خود سيدالشهداست که نظر دارد بر اين گردان...»
ختم صلوات امروز به نیت : 🌷شهید مدافع حرم، 🍃 ولادت: ۱۳۶۴ 🍂 شهادت: ۱۳۹۵ 🕊 محل شهادت: سوریه،جنوب حلب، 🍁 نحوه شهادت: 🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم. 🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺 🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
شهید مدافع حرم #محمد اسدی 🌹
🍃🌹نام جهادی در سوریه : غلام عباس 🍃🌹نام جهادی در عراق : ابو زینب 🍃🌹سمت در جهاد : جانشین محور  و فرمانده گردان(خط شکن) 🍃🌹شهید مورد علاقه : شهید محمود کاوه 🍃🌹از فعالان دانشجویی مشهد بود و دبیری شورای انجمنهای علمی دانشجویان دانشگاه پیام نور مشهد را بر عهده داشت. 🍃🌹ایشان قبل از اعزام به سوریه برای اینکه بتواند برود و کسی سد راهش نشود بودند و هر شب تا صبح مشغول نماز شب و عبادت بودند و سه شبانه روز هم در حرم امام رضا(علیه السلام) بودند تا بدون مشکل برای دفاع از ناموس اهل بیت به سوریه برود. 🍃🌹ایشان متدین، اهل عمل، مودب، احترام گذار به پدر و مادر و بزرگترها، مقلد رهبر انقلاب، مخلص، بسیار بسیار شجاع و جسور، بسیار غیرتمند، بابصیرت، عاطفی، احساسی، خندان، علاقه خیلی شدید به کودکان، دوری از گناه، عمل به واجبات و مستحبات، خواندن نماز اول وقت در مسجد، خواندن نماز شب، محب اهل بیت(علیه السلام) و الگوی ایشان حضرت ابوالفضل العباس(علیه السلام)، اجتماعی، محکم و معتقد، خلاق و مبتکر، کم توقع، و بسیار بامرام و با معرفت، بسیار بسیار بخشنده، خوش سفر بودند. 🍃🌹به ورزش (کشتی، کوهنوردی، قایقرانی، والیبال، فوتبال، بدنسازی)سرودن شعر، درس و علم، شرکت در فعالیت های فرهنگی مذهبی دانشگاه بسیج هیئت و مساجد، اهل مسافرت و اردوهای ورزشی فرهنگی تفریحی، کمک به دیگران، مطالعه، پیگیری اخبار جهان علی الخصوص جهان اسلام و تشیع بود. عاشق شخصیت مقام معظم رهبری امام خامنه ای(حفظ الله)، شهداء، مبارزه با کفر و تکفیر و شهادت بود. 🍃🌹جمله ای از شهید بزرگوار ⬇️ خوشحال از اینم که دیگر عمه جانمان حضرت زینب(سلام الله علیها) تنها نیست و فدایی زیاد دارد. 🍃🌹در زمان حضور طولانی مدت(حدود شش ماه) در سوریه به همرزمش گفته بود ⬇️ دلم برای خانواده و پدر و مادر و برادران و خواهرانم تنگ شده است ولی غیرتم اجازه رفتن به مرخصی را به من نمیدهد و از حضرت زینب(سلام الله علیها) خجالت میکشم که او را تنها بگذارم، اگر او را تنها بگذارم در آن دنیا جوابی برای حضرت علی(علیه السلام) ندارم که بدهم، و من پوتینهایم را جفت کرده ام و اصلا به مرخصی نمیروم یا باید جنگ تمام شود و ما به پیروزی کامل برسیم یا اینکه من به شهادت برسم. و اینگونه شد که حضرت زینب خستگی زیاد را در چهره غلام عباس دید و او را برای همیشه به مرخصی نزد خودشان(اهل بیت(علیه السلام)) فرا خواند. 🍃🌹یکی از وصیتهای این شهید عزیز از زبان همرزش این بوده که دوست دارم من هم مثل مادرم فاطمه الزهرا(سلام الله علیها) پیکرم مجهول المکان بماند و پیکرم در اینجا نزد بی بی جان عمه جانم زینب بماند.
امروز به نیت : 🌷 شهید مدافع حرم 🍃ولادت: 59/7/18 🍂 شهادت: 95/2/17 🍁 محل شهادت : سوریه، کربلای 🕊 نحوه شهادت : 🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم. 🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
شهید مدافع حرم #سید جواد اسدی 🌹
🌷 راوی : همسر محترمه شهید ⬇️ 🌹🍃 سید از کوچکی دوست داست مثل داداشش خیرالله شهید بشه. حتی موی سرشو مثل اون شونه میزد. 🌹🍃 به بچه های کوچکتر یاد می داد. هم می کرد. همیشه عباس خوان تعزیه ها بود. 🌹🍃 خیلی خوب بود. در پیشقدم بود. اصلا فکر منفی نداشت. اهل نبود. در کمک کردن پیشقدم بود؛ می گفت تا جایی از دستم بر می آید به دیگران کمک میکنم. فوق العاده ای به می گذاشت. دغدغه اش اجازه مادرش بود؛ مادرش گفت تو را سپردم به حضرت زینب. همیشه داشت و با خوشرویی با همه رفتار می کرد با پسرش سید احمد خیلی صمیمی بود در کارهای خانه کمکم می کرد با اینکه بیشتر ماموریت بود اما همان قدر که منزل بود به کارمان می رسید. 🌹🍃 قبل از اعزام هرچه لازم بود گفت، گفت را فراموش نکن به سید احمد مهربانی کن. گفت حدیث دو چیز می گویم یک چیز _اول_وقت و دیگری و هر کدام را ۳ بار تکرار کرد. خیلی مقید به نماز بود همیشه بعد از نماز امکان نداشت دعا نکند آخرین دعایش این بود خدایا مرگم را قرار بده.