eitaa logo
🌱آینده سازان جوان⁦⁦🇮🇷⁩
160 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
26 فایل
جوانید؟ فرزند نوجوان و جوانی را در خانه دارید؟ دلتان جوان است؟ به مجله #آینده_سازان_جوان خوش آمدید ... ادمین کانال: https://eitaa.com/mr_sarafrazi
مشاهده در ایتا
دانلود
کلش آو کلنز دهه شصتی ها😍😄 😊 @ayandesazanejavan
در برابر مشکلات بایستید! اگر نشد بشینید! اگر نشد دراز بکشید! و اگر نشد به مجازی خود مشغول گردیده و پیام های گروه را رصد کنید! تا مشکلات خود خسته شده، شاید بروند! 😢 والا در حال حاضر راه دیگه‌ای به ذهنم نمیرسه!! 😁😅 😊 @ayandesazanejavan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️این وسیله محکم‌ترین چیزا رو خرد می‌کنه اما در برابر تخم‌مرغ کم آورده. دنیا خیلی وقتا با پیش‌فرض‌های ذهنی ما تفاوت داره.😐 😊@ayandesazanejavan
"هرچه سریع‌تر خانۀ مرا خراب کنید تا از آن‌جا راهی برای کمک‌رسانی به مجروحین باز شود."👇👇👇
"هرچه سریع‌تر خانۀ مرا خراب کنید تا از آن‌جا راهی برای کمک‌رسانی به مجروحین باز شود." خاطرات موشکباران-3 موشک 9 متری در کوچۀ یک متری! ساعت 16 و 45 دقیقه روز سه‌شنبه 18 اسفند 1366،غرّش موشک در هوا به‌گوش رسید و باانفجاری که نزدیک بود،بر زمین خورد.سریع با حامد رفتیم طرف نارمک؛احتمال ‌دادیم موشک آن‌جا خورده باشد. مردم به‌طرف خیابان دردشت می‌دویدند.در خیابان گلبرگ بعد از دردشت،موشک به خانه‌ای که یک مغازۀ نانوایی زیرآن قرار داشت،اصابت کرده بود که دوتا ازکارگران آن شهید شده بودند.ده-دوازده ساختمان هم ویران شده بود.آن‌طور که می‌گفتند،حدود20نفر هم زخمی داشت. شب حدود ساعت 11 و 7 دقیقه،موشکی درجنوب تهران منفجر شد.با حامد به آن‌طرف رفتیم. موشک درخیابان سیروس،پشت "بیمارستان دکتر سپیر" (که متعلق به یهودیان است) داخل کوچۀ قاسم‌زاده خورده بود. به‌دلیل تنگی کوچه‌ها،انتقال آمبولانس وتجهیزات آواربرداری به محل انفجار،ممکن نبود. کوچه‌های تنگ و خانه‌های کیپ همدیگر،تلفات را بالا برده بود.در آن میان متوجه‌ پیرزنی شدم که در زیرپله‌ای خانه‌ای ویران شده،سالم مانده بود.هرچه امدادگران به او اصرار می‌کردند از آن‌جا خارج شود چون امکان ریزش دارد،قبول نمی‌کرد ومی‌گفت: -این‌جا خونۀ منه.شما چرا اومدین تو؟سریع ازخونۀ من برید بیرون. خانه‌ای3طبقه کاملا بازمین صاف شده بود.پسر بچه‌ای حدودا9ساله و دختری7ساله،روی جایی که زمانی پشت‌بام بود وحالا شده بود کف زمین،ایستاده بودند و گریه می‌کردند. وقتی از آنها پرسیدم چی شده؟گفتند: -این‌جا خونۀ ما بود.ما دوتا رفتیم پشت‌بوم خوابیدیم که موشک خورد و ما با سقف خونه اومدیم پایین. و باگریۀ شدید به زیر پای‌شان اشاره کرد وگفت: -مامان و بابامون توی اتاق بودند و الان این زیر موندن. جا خوردم.سریع از آن‌جا آمدم کنار و به امدادگران قضیه را گفتم که آن‌جا را بکنند و آنها را خارج کنند. در خیابان سیروس،آمبولانسی آژیر می‌کشید وتلاش می‌کرد ازمیان مردمی که برای تماشا ازدحام کرده بودند،راهی باز کند.جلوی ماکه رسید،متوجه شدم روی برانکارد داخل آن،چهاربچه که بدن‌شان غرق درخون و متلاشی بود،دراز کشیده‌اند. پیرمردی که می‌گفتند پسرش قبلا درجبهه شهید شده است،به لودرهایی که در کوچه های تنگ گیر کرده بودند،گفت: "هرچه سریع‌تر خانۀ مرا خراب کنید تا از آن‌جا راهی برای کمک‌رسانی به مجروحین باز شود." با ایثار او،راه خوبی بازشد و دسترسی امدادگران راحت‌تر شد. آن شب،در آن محلۀ فقیرنشن،تقریبا 16 خانه ویران شد و بیش از70 نفر ازمردم بی‌گناه شهید شده و تعداد زیادی نیز مجروح شدند. حمید داودآبادی اردیبهشت 1399 @hdavodabadi 😊@ayandesazanejavan
معلم : به نظر تو (( من رفته هستم )) یک فعل غلط است؟؟ شاگرد : بله آقا ، همین طور است . معلم : آفرین !! می توانی بگویی چرا ؟؟؟ شاگرد : چون شما (( هنوز نرفته هستید )) !!!! 😆😆😆😆😆 😁@ayandesazanejavan
یارو میزنه توگوش دوستش دوستش میگه: از عمد زدی یا شوخی؟ یارو میگه: عمدی دوستش میگه اگر از شوخی زده بودی اصلآ حوصله شوخی نداشتم !😂 😁 @ayandesazanejavan
🌹 قصه ی امروز 🌹 ♥️ماجرای عنایت امام رضا(ع) به سرباز خوزستانی سالها پیش یک سرباز خوزستانی پس از گذراندن دوره آموزشی موقع تقسیم دید افتاده مشهد. دلگیر و غمگین شد، و از طرفی ارادتش به آقا و از طرفی اوضاع بد مالی خانوادش... اولین شبی که مرخصی گرفت با همون لباس سربازی رفت حرم آقا تا درد دل کنه و دلتنگیش رو به آقا بگه. ساعتها یه گوشه حرم اشک ریخت. وقتی برگشت به کفشداری تا پوتینهاش رو بگیره دید واکس زده و  تمیزن کفشدار با جذبه با اون هیبت و موهای جوگندمی وقتی پوتین هاش رو داد نگاهی به چشم سرباز که هنوز خیس و قرمز از گریه بود کرد و گفت چی شده سرکار که با لباس سربازی اومدی خدمت آقا؟ سرباز گفت: من بچه خوزستانم؛ اونجا کمک خرج پدر پیرم و خانواده فقیرمم؛ هیچکس رو ندارم که انتقالی بگیرم؛ نمیدونم چکار کنم کفشدار خندید و گفت آقا امام رضا خودش غریبه و غریبنواز؛ نگران هیچی نباش. دوسه روز بعد نامه انتقالی سرباز به لشکر ٩٢ زرهی اومد؛ اونم تایم اداری. سرباز شوکه بود؛ جز آقا و اون کفشدار کسی خبر نداشت ازین موضوع. هرجا و از هرکی پرسید کسی نمیدونست ماجرا رو سرباز رفت پابوس آقا و برگشت شهرش ولی نفهمید از کجا و کی کارش رو درست کرده. چند سال بعد داشت مانور ارتش رو میدید؛ ناگهان فرمانده نیرو زمینی رو موقع سخنرانی دید؛ چهرش آشنا بود.اشک تو چشماش حلقه زد فرمانده حال حاضر نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، قدرت اول منطقه امیر سرتیپ احمدرضا پوردستان مَرد با جذبه با موهای جوگندمی، همون کفشدار حرم آقا بود که اون زمان فرمانده لشکر ٧٧ خراسان بود. فرمانده لشکری که کفش سربازش رو واکس زده بود، و انتقالی اون رو به شهرش داده بود👌♥️ 😁@ayandesazanejavan
تابستان داغ 1399 دوره آموزشی-مهارتی: 💎شناسایی مهمترین و به روزترین نیازهای جوانان در قرن 21: 🔸 فن بیان و مهارت سخنرانی 🔹مهارت های زندگی(خودآگاهی، تفکر نقادانه، تصمیم گیری، کنترل هیجانات و استرس، حل مساله و ...) 🔸 اعتماد به نفس و رفع خجولی 🔹 قدرت نَه گفتن 🔸 مدیریت شخصی و کنترل زمان 🔹مسئولیت پذیری و کنترل خود 🔸 هوش مالی و دوره ویژه برای اولین بار در استان یزد 🔹 استعدادسنجی و برنامه ریزی شغلی آینده 💎 ارائه به صورت مجازی 📌تذکر مهم: این دوره برای کسانی که وقتی برای تغییر خود، انجام تمارین دوره و برنامه ای برای موفقیت و آینده خود ندارند، مفید نیست. ثبت نام تا پایان خرداد 1399 در 🌱کانال : https://eitaa.com/ayandesazanejavan
تازه نامزد کرده بود اومد پیش فرماندش گفت: حاجی اجازمو بده برم سوریه فرمانده گفت: میزارم ولی الان نه گفت: دارم زمین گیر میشم،بزار برم میترسید عشق به خانومش، باعث بشه نره برای دفاع از حرم... آخرین دست نوشته شهید برای همسرش، به مناسبت سالروز شهادت عباس دانشگر شهید مدافع حرم متولد سال ۱۳۷۲ @ayandesazanejavan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❗️ تاریخ حجاب در صد سال گذشته در انگلستان !!! 📌 ببینید چگونه ها باعث شد تا مفهومی به نام حجاب در متن انگلستان کمرنگ شود. بلایی که سر تمام ارزش هایمان آمد..!! ❌ قدرت رسانه را جدی بگیرید جنگ امروز ، جنگ رسانه هاست @ayandesazanejavan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سير تا پياز ماجرای رومينا از زبان مادر و پدر و پسری که دليل فرارش بود ✅ اینستاگرام قاتل اصلی دختر فراری ... ♦️پدر رومینا: از فرار دخترم گذشتم اما بدتر از این اقدام انتشار عکس ها در اینستاگرام بود.
از امتحان بر میگردیم مامان بابا میگن چطور بود؟ میگیم عالی بود قبول میشم! میگن بروووووو... راستشو بگو بعدش میگیم افتضاح بود خراب کردم! میگن مسخره بازی در نیار راستشو بگو ما باید به کدوم سازشون برقصیم؟😦😦😦 😁@ayandesazanejavan
درس زندگی: تو زندگی باید مثل خرمالو و خورشت کرفس و بامیه و کله‌پاچه و این چیزا باشی یا عاشقت باشن یا متنفر، دیگه تکلیفت معلومه. نه مثل چایی که هی میگن یکی بریز ببینم چی میشه... 😁 @ayandesazanejavan
صبح: الان بخوابم که عصر بتونم درس بخونم. عصر: الان بخوابم که شب بتونم درس بخونم. شب: الان بخوابم که صبح بتونم درس بخونم. 😂😂 😁@ayandesazanejavan زندگی همچنان ادامه دارد...
آقا تجربه ثابت کرده..!!! اگه بالای سر کتری وایسی آبش دیر تر جوش میاد برید کناردورشو خلوت کنین بزارین کارشو بکنه..!!😂😂 @ayandesazanejavan
دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است ولی وقتی مقصد دستشویی باشه دیر رسیدن هیچ فرقی با نرسیدن نداره، نتیجهش یکیه😂😂😂 ‌ 😁 @ayandesazanejavan
اومدم خونه به مامانم میگم گشنمه میگه:عزیزم نون هس تخم مرغ هس روغنم هس برو هرچی دوست داری بخور.😒😒😅 😁 @ayandesazanejavan
رفته بودم خونه یکی از آشناها هربار این‌قاب عکسو میدیدم احساس میکردم چشم گذاشته هی میرفتم قایم میشدم‌❤️😂 😊 @ayandesazanejavan