گفت:
"خانم!
حیفت نمیآید من با مرگ عادی از دنیا بروم؟؟؟"
خواستم بگویم : "نه"
ولی نگفتم... چون خودم هم با او همعقیده بودم✓
چون خواستهاش برایم مهم بود✓
چون من هم باید برای حضرت زینب علیهاالسلام کاری میکردم...✓
📚 #دخترها_بابایی_اند
راوی: همسر #شهیدجوادمحمدی
•••🇮🇷•••
•➜@ayare_mahalle჻ᭂ࿐
عیار محله
گفت: "خانم! حیفت نمیآید من با مرگ عادی از دنیا بروم؟؟؟" خواستم بگویم : "نه" ولی نگفتم... چون خود
💔
موقع حرف زدن، دستمـ را گرفتہ بود
و تلاش مےڪرد توی چشمہایم نگاھ
ڪند؛ از خدا خواستـم کمکم ڪند.
با چشمہایش التماس مےڪرد آزادش
ڪنم برود🕊
طاقت نیاوردم این طور بےتابے ڪند
به سختی لبخند زدم و گفتـم:
بہ خدا راضےام! برو...
خندید و گفت: حالا شد👌
📚 #دخترها_بابایی_اند
راوی: مادر #شهیدجوادمحمدی بااندکی تغییر
•••🇮🇷•••
•➜@ayare_mahalle჻ᭂ࿐
عیار محله
💔 موقع حرف زدن، دستمـ را گرفتہ بود و تلاش مےڪرد توی چشمہایم نگاھ ڪند؛ از خدا خواستـم کمکم ڪند. با
برای رفتنش به سپاه قدس تمام تلاشم را کردم که نتواند برود!
می گفتم به او بگویید بس است این همه دویدن و به این در و آن در زدن...
📚 #دخترها_بابایی_اند
راوی: برادر همسر #شهیدجوادمحمدی بااندکی تغییر
#شهید_جواد_محمدی
•••🇮🇷•••
•➜@ayare_mahalle჻ᭂ࿐
عیار محله
برای رفتنش به سپاه قدس تمام تلاشم را کردم که نتواند برود! می گفتم به او بگویید بس است این همه دویدن
گفت: شما ته دلت راضی نیست. اگر
راضی بودی، ڪـار من حل شدھ بود؛
یڪ هفتہ است دارند من را مےچرخانند؛
اما باید بروم. آنجـا بہِـم نیاز دارند. مےدانم
برای رفتنـم دلت چرڪین است... اما باید
توی چشـم های من نڪَاھ ڪنے و
بہـم بگـویے راضی هستے...
📚 دخترها_بابایی_اند
راوی: مادر #شهیدجوادمحمدی بااندکی تغییر
#شهید_جواد_محمدی
•••🇮🇷•••
•➜@ayare_mahalle჻ᭂ࿐
عیار محله
گفت: شما ته دلت راضی نیست. اگر راضی بودی، ڪـار من حل شدھ بود؛ یڪ هفتہ است دارند من را مےچرخانند؛ ا
پدرم میدانست با این خلاف ها میچرخم
میدانست سیگار میڪشم، اما غمم نبود
ولی دلم نمیخواسـت جواد مرا با اینـها
ببیند. توی نگاهش سرزنشے بود که میگفت
"من از تو توقـع نداشتم! یا... خاڪ تو سرت!
من فڪر میڪردم آدم شدهای!!!!😒
📚 بی برادر (با تغییرات)
#شهیدجوادمحمدی به روایت دوستان
#شهید_جواد_محمدی
•••🇮🇷•••
•➜@ayare_mahalle჻ᭂ࿐
عیار محله
پشت سرش حرف های زیادی شنیده بودم اینکه خطرناک است و کلی اراجیف دیگر... بارها می دیدمش و تحویلش نمی
به مرور شنیدم که رفاقـتم با جــواد
برایش دردسر شده؛🙄 بین رفقایش
و هیئت، برایش حرف درست ڪـرده
بودند. یڪــ شب پیامش دادم "مــن
غیر از اینکه آبروی شما را ببرم هیچ
فایده دیگری برایت ندارم.نمےخواهد
خودت را به خاطر من خراب کنی."
زنگ زد که بیا کارت داریم.... ڪلی
مرا دست انداخت و گفت: "من که
مےخواهم با تو رفیق باشم. تو هم
که مےخواهی با من رفاقت کنی،
پس این دریوریها رو بریز دور!
گفت: مجید! یک بار دیگه از این
پـیامها به مـن بدهـی، دمــــار از
روزگارت درمیآورم!!!"😁
📚 بی برادر (با تغییرات)
#شهیدجوادمحمدی به روایت دوستان
#شهید_جواد_محمدی
•••🇮🇷•••
•➜@ayare_mahalle჻ᭂ࿐
عیار محله
به مرور شنیدم که رفاقـتم با جــواد برایش دردسر شده؛🙄 بین رفقایش و هیئت، برایش حرف درست ڪـرده بودند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ناغافل محـڪــم زد پس گردنم! طوری ڪہ
پیـشانـیام خــورد توی فرمان!😢
گفــتـــم: بچه مےزنی؟!
گفت: مجیده، مشام من تیزه! مجید! اگه
بفهمم باز هم سیگار ڪشیدی،🚬نگاهت
هم نمےکنم...
گفتم: من که گفتم سیگار نکشیدم!😒
انگشتش را به حالت تهدید تکان داد و گفت:
به من دروغ نگو بچهی حج خلیل!☝️🏻
✍🏻ڪاش به این باور مےرسیدیم که موقع گناه، رفیق شهیدمان دیگر نگاهمان نمےکند...😔
📚 بی برادر (با تغییرات)
#شهیدجوادمحمدی به روایت دوستان
#شهید_جواد_محمدی
•••🇮🇷•••
•➜@ayare_mahalle჻ᭂ࿐
عیار محله
ناغافل محـڪــم زد پس گردنم! طوری ڪہ پیـشانـیام خــورد توی فرمان!😢 گفــتـــم: بچه مےزنی؟! گفت: مج
گفت: "من اگر با ڪسی تــوی رفاقــت
دست🤝بدهم، براے خودم چهارچوب
دارم." گفت: "اولین شرط رفاقتم، این
است که قید تمام رفقایت را بزنی"!
گفتم: همه را؟ گفت: همه را... اگر می
توانی بسمالله؛ اگر نمیتوانی که هیچ!
دستش را دراز کرده بود سمتم؛ گفت:
بـچه حـج خلـیل! میزنـی؟ دستــم را
شلاقوار کوبیدم کف دست جواد🤝
✍🏻 بسم الله میگویید به رفاقت
باجواد؟! یڪــ رفاقت بےپشیمانے؛
خدا را چه دیدے شاید آخرش هم
دعای رفیقمان در حقمان مستجاب
شد و شدیم یڪے مثل خودش🥀
📚 بی برادر (با تغییرات)
#شهیدجوادمحمدی به روایت دوستان
•••🇮🇷•••
•➜@ayare_mahalle჻ᭂ࿐
عیار محله
با اینکه بار سوم بود میرفت سوریه، به همان اندازه بار اول برایم سخت بود.... اما وقتی دیدم سحرها تا
بابای خوبم ...
دلتنگ شانہ هایت
دلتنگ چهره ات ، دلتنگ حضورت
دلتنگ خنده هایت هستم .
هواتو ڪردم بابایـے😔
روز پدر و ڪودڪان
شهدا ....!
کودک است دیگر،
آغوش پدر می خواهد😔
روز پدر و قلب های کوچکی که دلتنگ است
#روز_پدر
#شهیدجوادمحمدی
#شهید_جواد_محمدی
•••🇮🇷•••
•➜@ayare_mahalle჻ᭂ࿐