کسی که ضعیف است مجبور است سر و صدای زیاد و شلوغکاری کند ولی کسی که قوی است با آرامش و بدون سر و صدا کار خودش را میکند.
در گفتگویی که بین شیطان و خداوند (تبارک و تعالی) در آیات ۳۹-۴۲ سوره حجر آمده است.
نکته جالب توجه، جو دادن و شلوغ کردن شیطان است که هم به خداوند قسم میخورد و هم کلام خود را با لام و نون تاکید میکند که قطعا با تزیین کردن همه بندگان را اغوا میکنم، همه بندگان را هم با تاکید «اجمعین» میآورد و بعد جز اندکی را که خالص شدگان بدست خدا هستند، خارج میکند.
اما خداوند (تبارک و تعالی) به او چطور جواب میدهد؟
تو بر جمیع بندگان من تسلطی نداری الا آنها که خودشان از تو تبعیت کنند.
شیطان اصل را بر این میگذارد که همه اغوا شوند الا بعضی آن هم با کلی تاکید ولی خداوند اصل را بر این میگذارد که همه از شر شیطان حفظ شوند الا آنها که خود از شیطان تبعیت کنند.
https://eitaa.com/joinchat/3499884818C4a82ae00a1
وقتی ما اهل تقوا و ایمان باشیم، عذاب عمومی هم که نازل شود راه نجات برای ما باز است و حفظ میشویم.
در ماجرای عذاب قوم لوط که در آیات ۵۷-۶۰ سوره حجر آمده این سنت خداوند نشان داده شده است.
ملائک عذاب مأموریت نازل کردن عذاب بر همه الا آل لوط را دارند و در همان خانواده لوط هم همسر او مشمول عذاب است.
به قول نظامیها دقیقا نقطه زنی میشود و اصلا عذاب بیهدف و خوشهای نداریم.
.....
حالا ممکن است ما در محلهای یا شهر یا زمانهای باشیم که گناه زیاد است و عقوبات آن گناه هم دامنگیر افراد است اما آیا ما نگران باشیم که این بلا دامن ما را هم بگیرد؟ نه! اگر خودمان و خانوادیمان اهل تقوا باشیم خیالمان راحت باشد.
گرانی آمده؟ در روایات است گرانی چوب خداست، راه رزق ما باز است هرچه میخواهد هرچیزی گران شود، سکه بشود ۴۰ میلیون.
دخترها خراب شدهاند نگرانیم عروس خوب گیرمان نیاید! پسرمان خراب شود! خدا حافظ ماست اگر اهل تقوا باشیم.
https://eitaa.com/joinchat/3499884818C4a82ae00a1
در استنباط از دین به صرف یک روایت یا آیه نمیتوان نظر داد و هرچه موضوعات جزئیتر میشود وجوه مختلفی که در آنها دخیل است، بیشتر میشود.
در باب گرانی و مسائل اقتصادی هم روایات مختلفی وجود دارد که با یک یا دو روایت نمیشود در موردش سخن گفت، اما یک مطلب کلی ثابت است که اصلا خود گرانی یک عقوبت الهی است که وقتی خداوند از امتی غضبناک شود:
«غَلَتْ أَسْعَارُهَا» و ملائکی مسئول تنظیم قیمتها هستند.
«عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: إِنَّ اَللَّهَ وَكَّلَ مَلَكاً بِالْأَسْعَارِ يُدَبِّرُهَا»
یکی از نامهای خداوند در ادعیه «يَا مُرَخِّصَ اَلْأَسْعَارِ يَا مُعْظِمَ اَلْبَرَكَةِ» است و در روایات مربوط به ظهور حضرت حجت هم آمده است که بعد از حضور ایشان قیمتها کنترل میشود و پیش از قیام حضرت هم قیمتها بسیار افزایش پیدا میکند و مؤمنین باید بر آن صبر کنند.
https://eitaa.com/joinchat/3499884818C4a82ae00a1
در روایت است در زمان کوتاهی پیش از قیام قايم بلوایی رخ میدهد که یکی از آنها افزایش قیمتها است و در این شرایط بشارت داده شده است به صبر کنندگان.
https://eitaa.com/joinchat/3499884818C4a82ae00a1
اگر شما مطمئن شوید فردا ظهور حضرت حجت (عج) است چه میکنید؟ احتمالا کار و زندگی را تعطیل میکنید تا مقدماتی برای فردا را فراهم کنید.
برخی به شوق ظهور حضرت حجت و نزدیک دیدن آن ممکن است از روال عادی زندگی خارج شوند و درست کار نکنند، برای پیشرفت و توسعه زندگی فردی و اجتماعی فعالیت جدی نکنند.
اما در روایتی، امام صادق (علیه السلام) به یکی از اصحابشان میفرمایند:
اگر گمان، كردى يا اين خبر به تو رسيد (و يقين كردى) كه فردا اين امر (ظهور قائم اهل بیت عليه السّلام) محقّق خواهد شد، به هيچوجه از كسب روزى دست برمدار و اگر مىتوانى سربار ديگران نباشى همين كار را بكن.
.....
در مورد فراز آخر روایت: «وَ إِنِ اِسْتَطَعْتَ أَنْ لاَ تَكُونَ كَلاًّ فَافْعَلْ» خیلی صحبتهای دیگر هم میشود کرد، مثلا اینکه «کل علی الناس» بودن یعنی چه؟ ظاهرا وقتی کسانی با عزت و افتخار و بدون منت، هزینههای شما را تأمین کنند و شما هم بیکار نباشید و مشغول مثلا تحصیل هستید مصداق کل علی الناس نیست ولی وقتی بیکاری پیشه میکنی و اطرافیان از سر ترحم یا غیرت و آبروداری و یا با منت خرج شما را میدهند مصداق کل علی الناس بودن است.
https://eitaa.com/joinchat/3499884818C4a82ae00a1
یک سنت بین عقلای عالم وجود دارد بنام بورس تحصیلی برای داشجویان.
کسی که میخواهد ممحض در علم باشد اگر قرار باشد دائم حواسش پرت خرج و هزینه باشد کارش پیش نمیرود و به قدر کفاف گذراندن دوره تحصیل دولت هزینههای او را تأمین میکند.
خداوند هم در سیستم تحصیل دین و تفقه همین سیستم را تایید کرده است و در روایت فرموده است من روزی اهل علم را به عهده گرفتهام.
«قَدْ تَكَفَّلَ لِطَالِبِ اَلْعِلْمِ بِرِزْقِهِ خَاصَّةً عَمَّا ضَمِنَهُ لِغَيْرِهِ»
(ظاهرا منظور از علم هم اصطلاح خاص است یعنی علم دین و شاید علوم دیگری که با واسطه مورد نیاز دین باشد هم شامل شود.)
البته تکفل رزق بندگان را به صورت عمومی خداوند تبارک و تعالی در آیه ۶ سوره هود، پذیرفته است: «وَمَا مِنْ دَآبَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا» که شرط آن دابة یعنی تکان خوردن و حرکت کردن است.
اما برای اهل علم ویژگی خاص قرار داده است که ظاهرا وجه خصوصیتش در این است که بقیه باید دنبال رزق حرکت کنند ولی طالب علم باید دنبال علم حرکت کند تا رزق او تأمین شود.
https://eitaa.com/joinchat/3499884818C4a82ae00a1
در آیه آخر سوره حجر خداوند میفرماید: عبادت کن پروردگارت را تا یقین بیاوری.
اهل صوفیه آیه را ترجمه میکنند: عبادت کن تا وقتی که یقین بیاوری.
پس آیه میگوید عبادت تا قبل از رسیدن به یقین است و بعد از آن نیاز نیست و در مراحل تصوف خود از مرحلهای که ادعای یقین میکنند عبادت را کنار میگذارند یا جدی نمیگیرند.
مفسرین پاسخ میدهند اولا خطاب اصلی آیه به پیامبر است و حضرت مطمئنا این یقینی که فلان قطب شما به آن رسیده است را در طول حیات داشتهاند! و عملا هم تا آخرین لحظه عمر بیشترین عبادت را کامل و دقیق انجام دادند.
پس این حرف شما باطل است و منظور از یقین مرگ است و آیه میگوید تا وقتی که مرگ فرا رسد عبادت کن.
در سوره مدثر آيه ۴۶ و ۴۷ نیز از قول دوزخيان مىخوانيم:
«وَ كُنّٰا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ اَلدِّينِ حَتّٰى أَتٰانَا اَلْيَقِينُ» ما همواره روز رستاخيز را تكذيب مى كرديم تا اينكه يقين (مرگ ما) فرا رسید.
منظور از عبادت هم صرف نیایش که اهل تصوف گمان کردهاند نیست بلکه منظور مطلق بندگی است.
📌 یک وجه جالب دیگر که برخی در معنای آیه گفتهاند، اینکه: یقین به همان معنای واقعی خود است که البته مراتب مختلف دارد و آیه میگوید: بندگی کن تا یقین بیاوری.
برای بندگی نیاز نیست ابتدا یقین داشته باشیم بلکه حتی اگر احتمال ضعیفی هم میدهید خدا نباشد اما عاقلانه این است که این احتمال بسیار بسیار قوی که خدایی و آخرتی هست را توجه کنیم و بندگی کنیم.
وقتی بندگی کردیم کم کم یقین هم حاصل میشود.
از همان ابتدا دنبال یقین بودن اشتباه است.
@ayat_va_revayat
برخی تصور میکنند فقط آنچه از دل طبیعت بیرون بیاید مخلوق خداوند است و اگر چیزی وارد مراحل صنعتی یا فرآوری شد نوعی خباثت محصول دست انسان بودن و غیر طبیعی بودن برایش قائل هستند.
مثلا ماشین خیلی زیبا و قوی را که میبیند سبحانالله و الله اکبرشان در نمیآید ولی مثلا اسب و یا پلنگ که میبینند یاد خدا و سبحان الله آنها در میآید.
اما واقعش این است که آنچه هم ما میکاریم و فرآوری میکنیم و میسازیم مخلوق و محصول خداوند است.
آن فکر و توان و ماده و قوانینی که بر اساس آن ما محصولات را فرآوری کنیم و نظم و شکل دهیم را چه کسی داده است؟ جز خداوند؟
در آیه ١٧ سوره نحل، در مذمت کسانی که به غیر خداوند مشرک میشوند، میگوید: «أَفَمَن يَخۡلُقُ كَمَن لَّا يَخلُقُۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ»
آیا کسی که خلق کردن در دست اوست مثل کسی است که نمیتواند خلق کند.
خلق از خداست.
در آیه ۸ نحل، وقتی به نعمت خلق اسب و قاطر و الاغ برای سوار شدن و حمل کالا اشاره میشود، میگوید: و بعدا هم چیزهایی خلق میکنیم که نمیدانید.
در تفسیر این وعده، برخی مفسرین آن را بر ماشین و موتور تطبیق دادهاند.
در آیه ۹ نیز گفته میشود بر خداست که به راه درست هدایت کند و یکی از مصادیق راه درست الهامات الهی در پیشرفت علوم است. اساسا علم وجود مجرد و الهام شونده دارد.
در آیه ۱۱ نحل نیز، محصولات کشاورزی و باغی را با آنکه بشر واسطه کاشت و داشت آن است، خداوند به خود نسبت میدهد و چه فرقی است بین واسطه گری بشر در پیدایش این محصولات با واسطهگری در ساخت گاری و دوچرخه و موتور و ماشین؟!
https://eitaa.com/joinchat/3499884818C4a82ae00a1
در آیه ۳۰ سوره نحل میگوید:
«لِّلَّذِينَ أَحسَنُواْ فِي هَٰذِهِ ٱلدُّنيَا حَسَنَةٞۚ وَلَدَارُ ٱلأٓخِرَةِ خَيرٌ»
برای کسانی که در این دنیا درستکاری و نیکی کنند در همین دنیا نتیجه و پاداش آن است و البته پاداش آخرت بهتر است.
این نکته مهم در آیات مختلف دیگری هم گفته شده است که نتیجه اطاعت از خداوند و خوبی اولا در همین دنیا است و ثانیا در آخرت.
هر روز حداقل شش بار میگوییم «الله الصمد» خدا بینیاز است، پس اگر دستوری به ما داده است همه برای خیر و صلاح خودمان است، او از ما بینیاز است این ماییم که به خدا و اطاعت او نیاز داریم، اطاعت خداوند قرار گرفتن در مسیر خیر و صلاح خودمان است، مثل اطاعت از پدری دلسوز و مهربان و عاقل و بینیاز.
با این نگاه میتوانیم بگوییم هر گناهی بزرگتر است همان است که بیشتر به خود شخصی یا نوعی ما ضرر میزند و هر ثوابی بزرگتر است، بیشتر برای رشد و آسایش خود ما لازمتر است.
https://eitaa.com/joinchat/3499884818C4a82ae00a1
در روایات ترک کردن کار و تلاش نهی شده است و کسی که چنین کند را مورد غضب خداوند دانستهاند و از آثارش هم قبول نشدن دعای چنین فردی است.
روایت است امام صادق (عليه السّلام) از یکی از یارانشان سؤال کردند: عمر بن مسلم چه مىكند؟
به ایشان میگویند: به عبادت رو كرده و دست از كسب و كار كشيده است، فرمود: اى واى! او نمىداند كسى كه كار را رها كند هيچ دعائى از او به اجابت نمىرسد! بعد فرمودند: جماعتى از اصحاب رسول خدا (صلّى اللّٰه عليه و آله) هنگامى كه آيۀ شريفۀ «وَ مَنْ يَتَّقِ اَللّٰهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً» نازل شد مغازههاى خود را بستند و در مسجد به عبادت رو آوردند و با خود مىگفتند كه خداوند ما را كفايت كرد، و اين موضوع به گوش رسول خدا (صلّى اللّٰه عليه و آله) رسيد نزد آنها فرستاد و پرسيد چه چيز شما را بدين كار كه كردهايد، واداشت؟ گفتند: يا رسول اللّٰه خداوند خود روزى ما را تكفّل فرموده لذا ما به عبادت و پرستش او رو كردهايم.
حضرت فرمود: براستى كه هر كس چنين كند دعايش را خداوند اجابت نفرمايد، بر شما باد كه طلب روزى كنيد و به كار و حرفهاى بپردازيد، سپس فرمود: من دشمن دارم آن كس را كه كار را ترك كند و دهان به روى آسمان بگشايد و بگويد: خداوندا، مرا روزى ده، و كوشش را رها كند.
https://eitaa.com/joinchat/3499884818C4a82ae00a1
همینطور که در روایات به تلاش و کار تشویق و از ترک کار کردن هم نهی شده است، به رعایت تعادل و حفظ آرامش در کار کردن هم توصیه شده است.
«اِجْمِلُوا فِي اَلطَّلَبِ» یعنی در کار کردن اجمال داشته باشید، تلاش خود را بکنید اما دست و پا نزنید، حرص نخورید و سعی نکنید از هر راه و شکل نامعقول کار خود را پیش ببرید.
البته آرام بودن در کار منافاتی با جدیت و تلاش و مداومت در کار که اهل بیت به آنها سفارش کردهاند، ندارد.
از رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله) روایت است: روح الامين جبرئيل از پروردگارم بمن خبر داد كه هيچ كس نميرد تا همه روزى مقدر خود را بخورد از خدا پرهيز كنيد و در طلب رزق آرام باشيد و بدانيد كه دو روزى هست يك روزى كه شما جوئيد و يك روزى كه شما را جويد، روزى خود را از حلال جوئيد كه اگر از راه حلال جوئيد آن را حلال بخوريد و اگر از راه حرام جوئيد آن را بحرامى خوريد و همان روزى شما گردد و ناچاري آن را بخوريد.
https://eitaa.com/joinchat/3499884818C4a82ae00a1