eitaa logo
آیات و روایات کاربردی غفلت شده
473 دنبال‌کننده
330 عکس
19 ویدیو
2 فایل
در این کانال بنا دارم آیات و روایاتی که کاربرد آنها در زندگی زیاد و مهم است را با توضیحی مختصر بگذارم. @hamidreza_baghery کانال‌های دیگر بنده👇 https://eitaa.com/sharhe_hal https://eitaa.com/sharhehal_hoze
مشاهده در ایتا
دانلود
شعری منسوب به امیرالمؤمنین (علیه اسلام) که یک بیتش این است: كُدَّ كَدَّ العَبدِ إِن أَحبَيتَ أَن تُصبِحَ حُرّاً وَاِقطَعِ الآمالَ مِن مالِ بَني آدَمَ طُرَّاً قدر یک برده کار و تلاش کن اگر دوست داری آزاد باشی؛ و از مال همه انسان‌ها با تاکید همه، دل بکن. آدمی تا وقتی به مال دیگران طمع دارد، آزاد نیست، رشد نمی‌کند، حقیر و کوچک می‌شود، برای جلب مال دیگران فیلم بازی می‌کند. @ayat_va_revayat
مسیر هدایت کننده شدن طولانی است و با سختی‌ها همراه است چون کار کار بزرگی است، نیاز به زمان زیاد و طی مقدمات فراوان دارد. خداوند تبارک و تعالی در آیه ۲۴ سوره مبارکه سجده می‌فرماید: از بنی اسرائل برخی را هدایت‌گر مردم به امر الهی قرار دادیم اما کی اینها به این مقام هدایت‌گری رسیدند؟! وقتی که صبر کردند و به نشانه‌های الهی یقین پیدا کردند. «وَ جَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا ۖ وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ» و برخی از آنان را چون [در برابر مشكلات، سختی‌ها و حادثه‌های تلخ و شیرین‌] صبر كردند و همواره به آیات ما یقین داشتند، پیشوایانی قرار دادیم كه به فرمان ما [مردم را] هدایت می‌كردند. (سجده:۲۴) @ayat_va_revayat
✍ در هر آغازی با خدا حرف بزنیم... در روایات مختلف توصیه شده است که صبح که می‌خواهی روزت را شروع کنی با خدا چنین بگو، عصر چنین بگو. تعقیبات نماز‌ها نیز تکرار همان مضمون‌ها است: اینکه ما خدا داریم، قدرت و چاره و برکت تنها از اوست و از او استمداد می‌کنیم. 👈 قَالَ لِيَ اَلنَّبِيُّ (ص): يَا سَلْمَانُ! إِذَا أَصْبَحْتَ، فَقُلِ: «اَللَّهُمَّ أَنْتَ رَبِّي لاَ شَرِيكَ لَكَ - أَصْبَحْنَا وَ أَصْبَحَ اَلْمُلْكُ لِلَّهِ لاَ شَرِيكَ لَهُ» تَقُولُهَا ثَلاَثاً وَ إِذَا أَمْسَيْتَ فَقُلْ: ذَلِكَ. [...أمسینا و أمسی ...] فَإِنَّهُنَّ يُكَفِّرْنَ مَا بَيْنَهُنَّ مِنْ خَطِيئَة. بعد هم وعده داده است یا موارد مختلفی را شاهد آورده است که این گفتگو و اتکاء کردن به قدرت بی‌نهایت خداوند، نتیجه‌اش دور شدن فقر و مشکلات از زندگی است‌. 👈 فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: أَ لاَ أُعَلِّمُكَ كَلاَماً إِذَا قُلْتَهُ ذَهَبَ عَنْكَ اَلْفَقْرُ وَ اَلسُّقْمُ؟ فَقَالَ: بَلَى يَا رَسُولَ اَللَّهِ؛ فَقَالَ: إِذَا أَصْبَحْتَ وَ أَمْسَيْتَ فَقُلْ: «لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ [اَلْعَلِيِّ اَلْعَظِيمِ]» «تَوَكَّلْتُ عَلَى اَلْحَيِّ اَلَّذِي لاٰ يَمُوتُ» وَ «اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ اَلَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي اَلْمُلْكِ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ اَلذُّلِّ وَ كَبِّرْهُ تَكْبِيراً» فَقَالَ اَلرَّجُلُ: فَوَ اَللَّهِ مَا قُلْتُهُ إِلاَّ ثَلاَثَةَ أَيَّامٍ حَتَّى ذَهَبَ عَنِّي اَلْفَقْرُ وَ اَلسُّقْمُ. @ayat_va_revayat
هیچ عملی از ما شأنیت پذیرفته شدن در درگاه الهی را ندارد چراکه هم عمل ما پر از نقص است و هم درگاه عظیم الهی آنقدر با جلالت است و بی‌نیاز از «ما سوی الله» و به همین جهت هر عملی از هر کس پذیرفته شود، بر پایه تفضل الهی است. به همین جهت در تعقیبات نمازهای یومیه وارد شده است که بگویید: پروردگارا اين نمازى كه من بجا آوردم نه بخاطر احتياج تو به آن است و نه رغبتى در آن داشتى، این نماز نیست جز براى تعظيم و فرمانبردارى تو و پذيرفتن آنچه مرا بدان مأمور كردى، خداوندا اگر در اين نماز من خللى يا نقصى در ركوع يا سجده‌اش هست مرا بدان مؤاخذه نفرما «و تَفَضَّلْ عَلَيَّ بِالْقَبُولِ وَ اَلْغُفْرَانِ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِينَ» و با پذيرش آن و پوشاندن نواقصش بر من تفضل فرما، ای مهربان‌ترین مهربانان. @ayat_va_revayat
حرص یعنی دست و پا زدن برای چیزی که واقعا به آن نیازی نداریم، نباشد هم طوری نمی‌شود. خداوند برای کسی که وظیفه‌اش را انجام می‌دهد به قدر نیاز روزی می‌فرستد، در طلب روزی نباید تلاش مُغَالِبِ داشت، «لاَ تُجَاهِدْ فِي اَلرِّزْقِ جِهَادَ اَلْمُغَالِبِ» تلاشی که برای غلبه بر دیگران، دست و پا بزنی، چیزی که در برخی مدل کاسبی‌ها وجود دارد، مثل بورس بازی و دلال‌بازی نه صرفا خرید و فروش سالم. باید تلاش سالم داشت، کار و تلاش برای کسب درآمد از زحمت و محصول خودم نه غالب شدن بر دیگری، ضرر دیگری مساوی سود من باشد. و نباید هم به حساب تقدیر دست روی دست بگذاریم «وَ لاَ تَتَّكِلْ عَلَى اَلْقَدَرِ اِتِّكَالَ مُسْتَسْلِمٍ» مثل یک تسلیم شده تقدیر روزگار توکل نکن چرا که «فَإِنَّ اِبْتِغَاءَ اَلرِّزْقِ مِنَ اَلسُّنَّةِ» دنبال کسب روزی رفتن سنت خداوند است. در کسب روزی باید «اجمال فی الطلب» داشت یعنی دست و پا نزنیم، با آرامش کار کنیم. عفیفانه کار کنیم: «اَلْإِجْمَالَ فِي اَلطَّلَبِ مِنَ اَلْعِفَّةِ» نه خويشتندارى و مناعت طبع، روزى را از انسان دور مى كند و نه حرص روزى را زياد مى‌كند؛ «لَیْسَتِ الْعِفَّهُ بِمَانِعَهٍ رِزْقاً وَ لَا الْحِرْصُ بِجَالِبٍ فَضْلًا» روزى قسمت شده است و حرص زدن، موجب افتادن در ورطه گناهان است. «وَ إِنَّ الرِّزْقَ مَقْسُومٌ وَ الْأَجَلَ مَحْتُومٌ وَ اسْتِعْمَالَ الْحِرْصِ طَالِبُ الْمَأْثَم‏» @ayat_va_revayat
در روایت است، اسماعیل فرزند امام صادق علیه السلام تب شدیدی کرد. خبر تب او را به امام دادند، حضرت فرمودند بروید بپرسید: «امروز چه کرده‌ای که خداوند سریع تو را عقوبت کرده است؟». فرستاده امام نزد اسماعیل می‌رود و او را از سوال امام مطلع می‌کند. اسماعیل سکوت می‌کند؛ ولی به فرستاده امام می‌گویند: اسماعیل امروز همسرش که بنت زلفی نام داشت را زده است و او به ورودی درب خانه خورده و صورتش کبود شده است. خبر را به امام صادق (ع) می‌‌دهند و حضرت می‌فرمایند: «الحمد للّه، إنّا أهل بيت يعجّل اللّه لأولادنا العقوبة في الدنيا» خدا را شکر که ما خاندانی هستیم که خداوند فرزندانمان را در همین دنیا به سرعت بابت اشتباهاتشان عقوبت می‌کند. سپس حضرت دنبال همسر اسماعیل فرستادند و از او درخواست کردند: اسماعیل را حلال کن و هدیه‌ای به وی (بنت زلفی) دادند. سپس به همان فرستاده قبلی گفتند: «برو و حال اسماعیل را ببین چگونه است؟» راوی می‌رود و برای امام خبر می‌آورد که تب او قطع شده است. @ayat_va_revayat
در روایتی از کتاب شریف کافی، یکی از اصحاب امام کاظم (عليه السّلام) می‌گوید، حضرت از من پرسيد: سوار چه حيوانى مى‌شوى‌؟ گفتم: درازگوش. فرمود: آن را به چه قيمتى خريدى‌؟ گفتم: به سيزده دينار. فرمود: به‌راستى كه اين اسراف است كه درازگوشى را به سيزده دينار بخرى و اسب تاتارى را واگذارى. گفتم: سرورم! هزينه نگه‌دارى اسب تاتارى بيشتر از هزينه نگه‌دارى درازگوش است. فرمود: همانا كسى كه هزينه نگهدارى درازگوش را مى‌پردازد، هزينه نگهدارى اسب تاتارى را نيز مى‌پردازد. «إِنَّ اَلَّذِي يَمُونُ اَلْحِمَارَ يَمُونُ اَلْبِرْذَوْنَ» مگر نمى‌دانى كسى كه چارپايى را نگه‌دارى كند كه با آن چارپا منتظر حاکمیت اهل بیت باشد و با آن به دشمن ما خشم بورزد، در حالى‌كه منسوب به ما باشد، خداوند رزق و روزى‌اش را جارى مى‌كند، سينه‌اش را فراخ مى‌نمايد، آرزويش را به سرانجام مى‌رساند و ياور او در نيازهايش باشد. «أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ مَنِ اِرْتَبَطَ دَابَّةً مُتَوَقِّعاً بِهِ أَمْرَنَا وَ يَغِيظُ بِهِ عَدُوَّنَا وَ هُوَ مَنْسُوبٌ إِلَيْنَا أَدَرَّ اَللَّهُ رِزْقَهُ وَ شَرَحَ صَدْرَهُ وَ بَلَّغَهُ أَمَلَهُ وَ كَانَ عَوْناً عَلَى حَوَائِجِهِ» ..... از مصادیق شکر نعمت، استفاده از آن در مسیر بندگی است، اگر می‌توانیم نعمت بیشتری را در مسیر طاعت و بندگی بکار گیریم چرا نگیریم؟! اشرافیت، تفاخر و پول زیادی دادن برای برند و... بد است ولی ماشین و امکانات خوب و راحت برای زن و بچه در مسیر بندگی چرا بد باشد؟! خیلی هم خوب است، خرجش هم با خود صاحبمان است. @ayat_va_revayat
«وَإِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ ۚ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» و اگر [وسوسه‌ای از سوی‌] شیطان، تو را تحریك كند، به خدا پناه جوی؛ زیرا خدا شنوا و داناست. خداوند مکرر در مواضع مختلف به ما می‌گوید از شر شیطان و وسوسه‌هایش به من پناه بیاورید. این نشان می‌دهد که شیطان چقدر خطرناک است و باید آن را جدی گرفت و از او و وسوسه‌ها و شرارت‌هایش فرار کرد. اما فرار به کجا؟! به مامن امن الهی، خود این که خداوند بیرون از حصن ولایت و امن خود را خطرناک قرار داده است نوعی رحمت بر ما است تا جای دیگری غیر از درگاه الهی نرویم و بدانیم خارج از این درگاه جای امن و آرامشی نیست، هر کس پایش را از این درگاه بیرون بگذارد بزرگ‌ترین ضررها و خطرها به انتظارش است. https://eitaa.com/ayat_va_revayat
خداوند تبارک و تعالی در آیه ۲۷ سوره حدید به ویژگی رأفت و رحمت در پیروان حضرت مسیح اشاره می‌کند، سپس می‌گوید آنها غیر از آنچه ما از آنها خواسته بودیم، یک کاری انجام دادند تا رضایت الهی را کسب کنند و رهبانیتی از خود ساختند که نتوانستند حقش را هم ادا کنند. (برای فهم چرایی این ابداع به پست بعد مراجعه کنید.) «وَ رَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلَّا ابْتِغَآءَ رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا» رهبانیة یک معنای عامی دارد که شامل ترک کار و زن و زندگی و تحمل ریاضت‌های سخت و پوشیدن لباس‌های خشن و شبیه صوفی مسلکی است‌. قرآن می‌گوید آنها این را از خودشان ساختند و ما از آنها نخواسته بودیم و چون این مسیر مخالف طبیعت و فطرت انسان است، نتوانستند حق آن را هم ادا کنند و به انحراف‌های عجیب رفتند. پیامبر اکرم و اهل بیت ایشان در مقابل این تفکر محکم ایستادند و با قول و عمل نشان دادند در اسلام «لاَ رَهْبَانِيَّةَ وَ لاَ سِيَاحَةَ» نه ترک لذات و پرداختن به مشقات و نه ترک وطن و زندگی و به گوشه نشینی و غار رفتن است. نبی مکرم اسلام: «لاَ رَهْبَانِيَّةَ فِي اَلْإِسْلاَمِ تَزَوَّجُوا فَإِنِّي مُكَاثِرٌ بِكُمُ اَلْأُمَمَ» در اسلام رهبانیت نداریم ازدواج کنید چرا که من به زیاد بودن شما در میان امت‌ها افتخار می‌کنم. اگر می‌خواهید رهبانیت پیشه کنید رهبانیت اسلام جهاد است: «نبی مکرم اسلام: عَلَيْكُمْ بِالْجِهَادِ فَإِنَّهُ رَهْبَانِيَّةُ أُمَّتِي» https://eitaa.com/ayat_va_revayat
شاید با توجه به قبح ظاهری اولیه ابداع کردن رهبانیت توسط مسیحیان عوض مسیری که نسخه اصلی خداوند است، برایمان سوال شود چرا خداوند تعبیر «ابْتِغَآءَ رِضْوَانِ اللَّهِ»، برای خوشنودی خداوند، را از آنها پذیرفته و بعد اشاره کرده است اما نتوانستند حقش را ادا کنند. در روایت بالا توضیح می‌دهد آنها برای حفظ دینشان و فرار از محو دین بعد از کشته شدن‌های فراوان این مسیر را پیش گرفتند اما راه درست همان راهی است که نبی مکرم اسلام پیش روی ما گذاشتند، یعنی: جهاد. «عَلَيْكُمْ بِالْجِهَادِ فَإِنَّهُ رَهْبَانِيَّةُ أُمَّتِي» https://eitaa.com/ayat_va_revayat
وقتی دچار مشکلی می‌شویم یک اصل ثابت وجود دارد، آن مشکل به خودمان بر می‌گردد، انعکاس عمل خودمان به خودمان برگشته است. به تعبیر قرآن: «وَ مَآ أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ» (شوری:۳۰) هر آسیبی به شما رسد به سبب اعمالی است كه مرتكب شده‌اید، و از بسیاری [از همان اعمال هم‌] درمی‌گذرد. پس مشکلات اولیاء خدا چیست؟! برخی از اولیاء خدا که معصوم نیستند و آنها هم خطاهایی دارند که به واسطه مقامشان با آنها سخت‌تر حساب می‌شود، برخی هم معصوم هستند و آن مشکلات یک دعوای زرگری است که خداوند صبر و توکل و امید و آرامش آنها را در وسط مشکلات بر ما حجت و شاهد بگیرد. ما باید هر مشکلی پیدا می‌کنیم و حتی اگر ظلمی به ما می‌شود اول از همه بگردیم دنبال اینکه چه شد این ظلم به من رسید؟! کجای کار خودم می‌لنگد؟! اوایل طلبگی از یکی از علما در مورد شبهه‌ای که در اذهان مورد ایشان بود سوال کردم، پاسخ مختصری دادند، بعد پرسیدم چرا در انظار عمومی از خودتان دفاع نمی‌کنید؟! گفتند: «إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوٓا» (حج:۳۸) یعنی آنها که بی‌حساب اتهام می‌زنند ظلم می‌کنند ولی اگر من با ایمان باشم خداوند خودش دفاع می‌کند، اگر هم ظالم باشم این بلا سرم می‌آید حقم است. از نبی مکرم (ص) روایت است: «يَقُولُ اللَهُ عَزَّوَجَلَّ: إذا عَصاني‌ مِنْ خَلْقي‌ مَنْ يَعْرفُني‌، سَلَّطْتُ عَلَيْهِ مَنْ لا يَعْرفُني‌» وقتی کسی از بندگانم که مرا می‌شناسد، مرا نافرمانی کند، کسی را که مرا نمی‌شناسد بر او مسلط می‌کنم. https://eitaa.com/ayat_va_revayat
نکته مهم در فهم این روایات این است که ما حق نداریم در مورد دیگران بر اساس این روایات قضاوت کنیم و بگوییم هرکس بلایی سرش آمده و مشکلی دارد حتما پس مشکل دارد، همیشه این احتمال هست که خداوند می‌خواهد ارتقاء مقامی به مؤمنی دهد، همچنین این احتمال نیز هست که اگر من مشکلی ندارم چه بسا دچار استدراج شده‌ام و مستحق عذاب آخرت در عوض عذاب دنیا هستم پس لازم است به دیگران حسن ظن و به نفس خودمان سوء ظن داشته باشیم. نکته این احادیث در قضاوت خودمان و همیشه نفس خود را متهم دیدن است. در حدیث دیگری که در منابع اهل سنت آمده است از رسول‌ خدا صلّي‌ الله‌ عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ روایت شده است که خداوند تبارک و تعالی می‌فرماید: «الظَّالِمُ سَيْفِي‌؛ أَنْتَقِمُ بِهِ وَأَنْتَقِمُ مِنْهُ.» ظالم‌ شمشير من‌ است‌؛ هم بواسطۀ او از ديگران‌ انتقام‌ مي‌كشم‌، و هم از خود او انتقام‌ مي‌گيرم‌. پس اگر ظلمی بر من وارد می‌شود و ظالمی بر من مسلط می‌شود، بدانم از ناحیه ظلمی است که خودم انجام داده‌ام. https://eitaa.com/ayat_va_revayat
در روایت از امام باقر (عليه السلام) آمده است: «مَا انْتَصَرَ اللّه ُمِنْ ظالِمٍ إِلاّ بِظالِمٍ وَذلِكَ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ -وَكَذلِكَ نُوَلّى بَعْضَ الظّالِمينَ بَعْضا(انعام:۱۲۹)-» خداوند هيچگاه از ظالم انتقام نگرفت مگر به وسيله ظالمى ديگر و اين سخن خداى عزّوجلّ است كه: «و بدين سان ظالمان را بر يكديگر مسلّط مى‌كنيم» از این روایت فهمیده می‌شود اینکه مؤمن نباید دنبال انتقام و جبران ظلم باشد، چون انتقام نمی‌گیرد از ظالم جز ظالم، مؤمن اگر جایی با ظالم برخورد می‌کند از باب ادب کردن ظالم و جلو نشر ظلم را گرفتن است نه از باب جبران حق ضایع شده خودش و انتقام گرفتن، چون خداوند به واسطه یک ظالم دیگر جبران آن ظلم را می‌کند. https://eitaa.com/ayat_va_revayat
در روایت است از امام سجاد (عليه السّلام) پرسیدند آيا سكوت أفضل است يا كلام‌؟ آن حضرت فرمود: هر يك از كلام و سكوت را آفاتی است پس اگر سكوت و كلام هر دو از آفات سلامت باشند پس كلام أفضل از سكوت است. سوال شد: اى زادۀ رسول خدا اين چگونه است‌؟ فرمود: زيرا خداوند انبيا و اوصيا را به خموشى و سكوت مبعوث نفرمود بلكه به سخنرانى و كلام، و بهشت جزاى سكوت نشده، و نه ولايت خداوند بدان واجب، و نه آتش جهنّم بخاطر آن محصور، و نه غضب الهى بدان فرو نشيند، و همۀ اينها فقط‍‌ و فقط‍‌ در پرتو كلام و سخن گفتن است، و من قادر نيستم كه ماه را با خورشيد برابر كنم، تو فقط‍‌ فضل سكوت بر كلام را مى‌گويى نه فضيلت كلام و سخن گفتن بر سكوت و خموشى را. https://eitaa.com/ayat_va_revayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با یکی از رفقای طلبه که درآمد شخصیش قابل توجه نبود صحبت می‌کردم، می‌گفت ما الحمد لله همیشه گوشت تو یخچالمون هست منم خیلی وقته اصلا گوشت نخریدم، گفتم چطوری؟! گفت: تا داره تموم میشه باز میرسه و منم همیشه همین ذکر را می‌گویم. اللهم بارک لمولانا صاحب الزمان. از اون وقت به بعد منم تجربه کردم و همیشه وقتی خرید قابل توجهی می‌کنم با توجه به اینکه خودم و اهل و عیالم را روزی خور از دست امام زمان می‌دانم شکر الهی را می‌کنم و این دعا برای برکت گرفتن اموال حضرت را می‌کنم. حقا تاثیر آن را در زندگی خود احساس کرده‌ام. https://eitaa.com/ayat_va_revayat
دوستان زحمت کشیدن متن اصلی که ماجرای غلام (در کلیپ بالا) در آن آمده است را فرستادند. ظاهر متن این است که علت خوشحالی حضرت و احسان ایشان به غلامشان خوش خلقی و ادب او بوده است چون غلام غذایی را که می‌خورده مقداری به سگ نگهبان باغ حضرت می‌داده و بعد هم خدا را شکر می‌کند و برای حضرت دعا می‌کند. حضرت به صرف مشاهده این کار او به او می‌گویند ببخشید وارد باغ تو شده‌ایم و این یعنی او را آزاد کرده‌اند چون عبد که مالک نمی‌شود. غلام تک خوری نمی‌کند و مال حضرت را فقط برای خودش برنمی‌دارد به سگ نگهبان باغ حضرت هم می‌دهد بعد هم قدر دانی از خداوند و حضرت می‌کند، اینها مصداق خوش اخلاقی و ادب است که موجب احسان حضرت می‌شود. خداوند هم همینطور است تک خوری نکنیم و ادب داشته باشیم، خداوند به ما احسان می‌کند. کانَ الحُسَینُ بنُ عَلِی(ع) سَیدا زاهِدا وَرِعا صالِحا ناصِحا حَسَنَ الخُلُقِ، فَذَهَبَ ذاتَ یومٍ مَعَ أصحابِهِ إلی بُستانِهِ، وکانَ فی ذلِک البُستانِ غُلامٌ لَهُ اسمُهُ «صافی»، فَلَمّا قَرُبَ مِنَ البُستانِ رَأَی الغُلامَ قاعِدا یأکلُ خُبزا، فَنَظَرَ الحُسَینُ(ع) إلَیهِ وجَلَسَ عِندَ نَخلَةٍ مُستَتِرا لا یراهُ، فَکانَ یرفَعُ الرَّغیفَ فَیرمی بِنِصفِهِ إلَی الکلبِ ویأکلُ نِصفَهُ الآخَرَ. فَتَعَجَّبَ الحُسَینُ(ع) مِن فِعلِ الغُلامِ، فَلَمّا فَرَغَ مِن أکلِهِ قالَ: الحَمدُ للّهِِ رَبِّ العالَمینَ، اللّهُمَّ اغفِر لی، وَاغفِر لِسَیدی، وبارِک لَهُ کما بارَکتَ عَلی أبَوَیهِ، بِرَحمَتِک یا أرحَمَ الرّاحِمینَ. فَقامَ الحُسَینُ(ع) وقالَ: یا صافی! فَقامَ الغُلامُ فَزِعا وقالَ: یا سَیدی وسَیدَ المُؤمِنینَ، إنّی ما رَأَیتُک، فَاعفُ عَنّی. فَقالَ الحُسَینُ(ع): اِجعَلنی فی حِلٍّ یا صافی، لِأَنّی دَخَلتُ بُستانَک بِغَیرِ إذنِک. فَقالَ صافی: بِفَضلِک یا سَیدی وکرَمِک وسُؤدُدِک تَقولُ هذا. فَقالَ الحُسَینُ(ع): رَأَیتُک تَرمی بِنِصفِ الرَّغیفِ لِلکلبِ وتَأکلُ النِّصفَ الآخَرَ، فَما مَعنی ذلِک؟ فَقالَ الغُلامُ: إنَّ هذَا الکلبَ ینظُرُ إلَی حینَ آکلُ، فَأَستَحی مِنهُ یا سَیدی لِنَظَرِهِ إلَی، وهذا کلبُک یحرُسُ بُستانَک مِنَ الأَعداءِ، فَأَنَا عَبدُک، وهذا کلبُک، فَأَکلنا رِزقَک مَعا. فَبَکی الحُسَینُ وقالَ: أنتَ عَتیقٌ للّهِِ، وقَد وَهَبتُ لَک ألفَی دینارٍ بِطیبَةٍ مِن قَلبی. فَقالَ الغُلامُ: إن أعتَقتَنی فَأَنَا اُریدُ القِیامَ بِبُستانِک. فَقالَ الحُسَینُ: إنَّ الرَّجُلَ إذا تَکلَّمَ بِکلامٍ فَینبَغی أن یصَدِّقَهُ بِالفِعلِ، فَأَنَا قَد قُلتُ: دَخَلتُ بُستانَک بِغَیرِ إذنِک، فَصَدَّقتُ قَولی، ووَهَبتُ البُستانَ وما فیهِ لَک، غَیرَ أنَّ أصحابی هؤُلاءِ جاؤوا لِأکلِ الِّثمارِ وَالرُّطَبِ فَاجعَلهُم أضیافا لَک وأکرِمهُم مِن أجلی، أکرَمَک اللّهُ یومَ القِیامَةِ وبارَک لَک فی حُسنِ خُلقِک وأدَبِک. فَقالَ الغُلامُ: إن وَهَبتَ لی بُستانَک فَأَنَا قَد سَبَّلتُهُ لِأَصحابِک وشیعَتِک. مقتل الحسین(ع) للخوارزمی: ج ۱ ص ۱۵۳؛ مستدرک الوسائل: ج ۷ ص ۱۹۲ ح ۸۰۰۶. https://eitaa.com/ayat_va_revayat
از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روایت است: «لاَ يَخْدُمُ اَلْعِيَالَ إِلاَّ صِدِّيقٌ أَوْ شَهِيدٌ أَوْ رَجُلٌ يُرِيدُ اَللَّهُ بِهِ خَيْرَ اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةِ» کسی به همسرش خدمت نمی‌کند الا اینکه از صدیقین یا شهدا یا کسانی است که خداوند خیر دنیا و آخرت را برایش خواسته است. صدیق یعنی کسی که بسیار صادق است، شیله و دورویی و دغل ندارد. اگر به مهریه هم می‌گویند صداق چون نشانه صدق است برای محبت مرد به همسرش. شاید یکی از اسراری که شهداء را هم زیاد کنار صدیقین ذکر می‌کنند، همین باشد که آنها بهترین داشته خود را به نشانه صدق خود بر محبت به خداوند عرضه کرده‌اند. اهل صدق اهل نجات هستند، خداوند آنها را به چکنم چکنم نمی‌اندازد، در بن بست نمی‌افتند. روی عن امیرالمؤمنین (علیه السلام): «اَلنَّجَاةُ مَعَ اَلصِّدْقِ» خداوند صدیقین را دوست دارد و باب نعمت بر آنها زیاد است. «وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَٰٓئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَآءِ وَالصَّالِحِينَ ۚ وَحَسُنَ أُولَٰٓئِكَ رَفِيقًا» (النساء:۶۹) https://eitaa.com/ayat_va_revayat
🔻در روایت از امیرالمؤمنین (علیه السلام) است: «إِذَا لَمْ يَكُنْ مَا تُرِيدُ فَأَرِدْ مَا يَكُونُ» اگر آنی که می‌خواهی نمی‌شود آنکه می‌شود را بخواه. همین مضمون با زبان دیگری در نهج البلاغه نیز از حضرت نقل شده است: وَ قَالَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: «إِذَا لَمْ يَكُنْ مَا تُرِيدُ فَلاَ تُبَلْ مَا كُنْتَ» «لَا تُبَلْ» یعنی اهميت نده، بی‌خیال شو. اگر آنچه می‌خواهی نمی‌شود دیگر اهمیت نده که شرایط موجود چیست؟! آن حالی که هستی و نتوانستی تغییرش دهی را بپذیر. اگر ما خودمان را در نظام تربیت الهی ببینیم و در زندگی خود از خداوند خیر بخواهیم و طلب اختیار کنیم هرچه پیش می‌آید همانی است که خداوند برای کمال ما لازم می‌داند. در دستگاه الهی نیاز نیست زیاد دست و پا بزنیم اموری که به صلاح ما است راحت هماهنگ می‌شود. این نظام صاحب دارد و یک برگ درخت هم بدون اذن صاحبش پایین نمی‌افتد. این سفارش حضرت امیر منافات با تلاش در کاری که راحت جور و هماهنگ می‌شود ندارد بلکه تلاش بی‌ثمر در کاری که جور نمی‌شود و بعضا مجبوری در آن بی عزت شوی یا از مسیرهای غیرعادی بروی است. https://eitaa.com/ayat_va_revayat
مؤمن دستش نمک ندارد. «اَلْمُؤْمِنَ مُكَفَّرٌ» مؤمن از بندگان خدا ناسپاسی زیاد می‌بیند. همان وقتی که خدمتی کرده است و یا از همان کسانی که به آنها خدمت کرده است ناسپاسی می‌بیند، بی‌توجهی می‌بیند. شاید تعجب کنید! ولی این قاعده برای مؤمن زیاد تکرار می‌شود، نه اینکه همیشگی باشد ولی قدرناشناسی از مؤمن خیلی زیاد رخ می‌دهد، امتحان کنید، وقتی نیت می‌کنی کاری را خیلی با اخلاص انجام دهی ناسپاسی از مخلوقات هم در کارت زیاد می‌شود. در روایت حکمتش را هم گفته است: «وَ ذَلِكَ أَنَّ مَعْرُوفَهُ يَصْعَدُ إِلَى اَللَّهِ تَعَالَى فَلاَ يَنْتَشِرُ فِي اَلنَّاسِ» زيرا محاسن و خوبى‌هاى او نزد حق تعالى بالا مى‌رود و در نتيجه بين مردم منتشر نمى‌گردد و به چشم مردم نمی‌آید. مؤمن در عین مفید بودن گم‌نام است. اما برخلافش کافر است: «وَ اَلْكَافِرَ مَشْهُورٌ وَ ذَلِكَ أَنَّ مَعْرُوفَهُ لِلنَّاسِ يَنْتَشِرُ فِي اَلنَّاسِ وَ لاَ يَصْعَدُ إِلَى اَلسَّمَاءِ.» كافر مشهور و معروف است زيرا اعمال خوبش براى مردم است و بين آنها منتشر مى‌شود و به سوی آسمان بالا نمی‌رود. https://eitaa.com/ayat_va_revayat
خداوند برای نبی‌ مکرم اسلام ۳ ویژگی ذکر کرده است که می‌توان نامش را سرفصل‌های اصلی لازم برای مبلغین دین گذاشت: شاهد، بشیر و نذیر. 👈 «يَآ أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّآ أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَ مُبَشِّرًا وَ نَذِيرًا» (احزاب:۴۵) ای پیامبر! ما تو را با این ویژگی‌ها به سوی امت فرستادیم اولا شاهدی بر آنها باشی، ثانیا آنها را بشارت دهی و ثالثا آنها را انذار دهی. برای تبلیغ اول از همه باید مخاطب شناسی کرد و بر اساس وضعیت و فهم مخاطب با او سخن گفت و به او نسخه داد. شاهد در این آیه به معنای شناختن مخاطب است و این شناخت مراتبی دارد چه بسا برای معصوم و اولیاء خدا به شناخت باطن و گذشته و آینده مخاطب هم برسد ولی حداقل آن برای مبلغ شناخت ظاهر حال مخاطب است. با توجه به آیه ۸ سوره مبارکه مزمل این شاهد بودن اختصاصی به نبی مکرم اسلام نیز ندارد: «إِنَّآ أَرْسَلْنَآ إِلَيْكُمْ رَسُولًا شَاهِدًا عَلَيْكُمْ كَمَآ أَرْسَلْنَآ إِلَىٰ فِرْعَوْنَ رَسُولًا» ما به سوی شما رسولی فرستادیم که بر شما شاهد است همانگونه به سوی فرعون رسولی فرستادیم. در سوره طه چگونگی این شاهد بودن رسول الهی بر فرعون توضیح داده می‌شود: «اذْهَبَآ إِلَىٰ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَىٰ» _ «فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَىٰ»(۴۳-۴۴) هر دو به سوی فرعون بروید؛ زیرا او سركشی كرده است. حالا مقابل این آدم طاغی و متکبر چه کنیم؟! همان ابتدا نفسش را تحریک کنیم و دعوا راه بیاندازیم؟! خیر. با گفتاری نرم با او سخن بگویید امید است که هوشیار شود یا بترسد. @ayat_va_revayat
در روایت از امام صادق علیه السلام است: «تَعَلَّمُوا اَلْعَرَبِيَّةَ فَإِنَّهَا كَلاَمُ اَللَّهِ اَلَّذِي تَكَلَّمَ بِهِ خَلْقَهُ وَ نَظِّفُوا اَلْمَاضِغَيْنِ وَ بَلِّغُوا بِالْخَوَاتِيمِ» زبان عربى را ياد بگيريد كه آن كلام خدا است و خداوند بآن زبان با بندگان خود سخن گفته است و آرواره‌هاى خود را با عربى بسخن در آوريد و پايان كلمات را روشن ادا كنيد. (الخصال، ترجمه فهری) بر اساس این روایت و امر موجود در آن می‌توانیم هر وقت عربی می‌خوانیم به نیت اطاعت این امر امام صادق (علیه السلام) که به ما رسیده است زبان عربی را یاد بگیریم و ثواب اطاعت از حضرت را ببریم. با این نگاه وقت گذاشتن برای آموختن عربی عبادت است.👌 @ayat_va_revayat
افق شما برای ۲۰ سال آینده چیست؟! می‌خواهی به کجا برسی؟! برایش برنامه‌ریزی کرده‌ای؟! الان نسبت به آن هدف در چه نقطه‌ای هستی؟! بزرگ شدی می‌خواهی چکاره شوی؟! احتمالا این سوالات را شنیده‌اید! وقتی قرآن می‌خوانیم می‌گوید: «وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ ۚ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُٓ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ ۚ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا» (طلاق:۳) خداوند مؤمن را از جایی كه گمان نمی‌كند روزی می‌دهد، و كسی كه بر خدا توكل كند، خدا برایش بس است، یقیناً خدا فرمان و خواسته‌اش را به آنجا که بخواهد می‌رساند و قطعاً برای هر چیزی اندازه‌ای قرار داده است. یک مفهوم وارداتی به نام «برنامه‌ریزی بلندمدت» داریم که با خیلی از معارف ما سازگار نیست. اهداف وقتی خیلی فاصله آنها با شما زیاد می‌شود و عوامل دخیل در رسیدن به آن هدف خیلی زیاد می‌شود به آن می‌گوییم آرزو؛ اهداف دور از دسترس. یک جا در معارف دین نداریم که برنامه‌ریزی بلندمدت را تایید کرده باشد بلکه هرچه هست نقد آن است. «ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَيَتَمَتَّعُوا وَيُلْهِهِمُ الْأَمَلُ ۖ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ» (حجر:۳) کافران را بگذارشان تا بخورند و كامرانی كنند، و آرزوها سرگرمشان نماید؛ سپس خواهند فهمید. عن امیرالمؤمنین (عليه السلام): «ماضي يَومِكَ فائتٌ، وآتيهِ مُتَّهَمٌ، ووَقتُكَ مُغتَنَمٌ» گذشته گذشت و رفت، آينده‌ هم معلوم نیست چه شود، زمان حالت مغتنم است. @ayat_va_revayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محمد بن مسلم گويد: حضرت باقر (ع) فرمودند: ذُنُوبُ اَلْمُؤْمِنِ إِذَا تَابَ مِنْهَا مَغْفُورَةٌ لَهُ فَلْيَعْمَلِ اَلْمُؤْمِنُ لِمَا يَسْتَأْنِفُ بَعْدَ اَلتَّوْبَةِ وَ اَلْمَغْفِرَةِ گناهان مؤمن بعد از توبه براى او آمرزيده است، و بايد براى آيندۀ پس از توبه و آمرزش از ابتدا كار كند. أَمَا وَ اَللَّهِ إِنَّهَا لَيْسَتْ إِلاَّ لِأَهْلِ اَلْإِيمَانِ هر آينه بخدا سوگند اين فضيلت نيست مگر براى أهل ايمان. محمدبن مسلم می‌پرسد: پس اگر بعد از توبه و استغفار از گناهان باز گناه كند و دوباره توبه كند (چگونه است)؟ امام پاسخ می‌دهند: أَ تَرَى اَلْعَبْدَ اَلْمُؤْمِنَ يَنْدَمُ عَلَى ذَنْبِهِ وَ يَسْتَغْفِرُ مِنْهُ وَ يَتُوبُ ثُمَّ لاَ يَقْبَلُ اَللَّهُ تَوْبَتَهُ آيا باور دارى كه بندۀ مؤمن از گناه خود پشيمان شود و از آن آمرزش خواهد و توبه كند و خداوند توبه‌اش را نپذيرد؟ محمدبن مسلم می‌پرسد: اگر چند بار اين كار را كرده، گناه می‌كند پس توبه كند و از خدا آمرزش خواهد اين چگونه است؟ حضرت پاسخ می‌دهند: كُلَّمَا عَادَ اَلْمُؤْمِنُ بِالاِسْتِغْفَارِ وَ اَلتَّوْبَةِ عَادَ اَللَّهُ عَلَيْهِ بِالْمَغْفِرَةِ وَ «إِنَّ اَللّٰهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ» «يَقْبَلُ اَلتَّوْبَةَ» ... «وَ يَعْفُوا عَنِ اَلسَّيِّئٰاتِ» فَإِيَّاكَ أَنْ تُقَنِّطَ اَلْمُؤْمِنِينَ مِنْ رَحْمَةِ اَللَّهِ. هرگاه كه مؤمن باستغفار و توبه بازگردد خداوند نيز بآمرزش او بر می‌گردد و بدرستى كه خداوند آمرزنده و مهربان است، توبه را مي‌پذيرد، و از كردارهاى بد درگذرد، مبادا مؤمنان را از رحمت خدا دور سازى. ...... آیت الله مجتبی تهرانی @ayat_va_revayat
مادر حضرت مریم (سلام الله علیها) دختر عمران نبی خدا (علیه السلام) بود، او فکر می‌کرد فرزندش پسر است و نذر کرد که آنچه باردار است برای خدا باشد، این نذر یعنی بنا می‌گذارم از این فرزند توقعی برای بازگشت منافعش به خودم نداشته باشم و می‌خواهم خدا منت بگذارد و او را در راه دین خود استفاده کند. چه نذر زیبایی، نذر فرزند در راه خدا. اما وقتی زایمان کرد دید فرزندش دختر است ولی نگفت ای وای چرا اینطور شد؟! نذرم به نتیجه نرسید، همان موقع یک دعای زیبا کرد که از پاسخ خداوند در آیه بعد معلوم می‌شود خداوند نذر و دعای او هردو را قبول کرده، در آیه بعد می‌گوید: «فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنْبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَكَفَّلَهَا زَكَرِيَّا» خداوند این مولود را به خوبی پذیرفت و رشد داد و یک نبی خدا (زکریا) را کفیل او کرد. خوب است مادران باردار این دعای مادر حضرت مریم را حفظ کنند و موقع زایمان آن را بخوانند. «إِنِّيٓ أُعِيذُهَا بِكَ وَذُرِّيَّتَهَا مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ» خداوندا این مولودم و فرزندانش را از همین ابتدای حیاتش از شر شیطان رجیم در پناه تو می‌گذارم. @ayat_va_revayat
خداوند تبارک و تعالی بعد از نعمت عظیم کوثر بر پیامبر: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ إِنَّآ أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ» به حضرت ۲ دستور می‌دهد: نماز بخوان و شتر نحر کن. «فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ» بعد از هر نعمتی خوب است، انسان یک صدقه‌ای دهد، یکی از علما توصیه می‌کردند: هر نعمتی به ما رسید حساب کنیم و یک هزارم ارزش آن را صدقه دهیم، ایشان از اینکه دیه انسان هزار گوسفند است و توصیه شده است بعد از نعمت ولادت فرزند یک گوسفند قربانی کنیم و صدقه دهیم، استفاده می‌کردند که خوب است این نسبت را در دیگر نعمت‌ها هم رعایت کنیم، خانه، ماشین و... نکته بعد که بعد از اعطاء نعمت باید رعایت کنیم تواضع است. در دستورهای حضرت عیسی علیه السلام به پیروانشان است که وقتی نعمتی به شما رسید تواضع کنید. دستور به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به نماز، بعد از نعمت «اعطاء کوثر» می‌تواند مصداقی از همین توصیه باشد، چون نماز هم تواضع است هم شکر. انسان باید نعمت را از خود نبیند و مصداق این آیه نباشد: «فَأَمَّا الْإِنْسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّيٓ أَكْرَمَنِ» انسان، هنگامی كه پروردگارش او را بیازماید و او را مورد اكرام قرار دهد و نعمتش بخشد، می‌گوید: پروردگارم [چون شایسته و سزاوار بودم‌] مرا گرامی داشت. راه اینکه این چنین نباشیم، تواضع کردن بعد از اعطاء نعمت است و تواضع هم حقیقتش خود را لایق ندانستن است. @ayat_va_revayat