ببین من هم صدای کوچکی در این هیاهویم
راضیه مظفری
به شوق دیدنت، طفلِ دبستان پیش از اردویم
همه آماده...کفش و کوله...حتی گیره ی مویم...
به گوشت می رسم از دورها... از دور های دور...
ببین من هم صدای کوچکی در این هیاهویم
الابیکم...هلابیکم... نمی دانم چه می گوید
غذاهای بهشتی را تعارف می کند سویم
ببین انگشت پایم تاولی کوچک زده اما
به یاد کودکان کربلا چیزی نمی گویم
رقیه_دوستم_موهای درهم برهمی دارد
برای او ندارم هدیه ای جز گیرهٔ مویم...
کسی در بین جمعیت ندیده مادر من را؟!
زنی با مهربانی می نشیند آه... پهلویم...
::
من اینجا آسمان را دیده ام با قد کوتاهم
نمی خواهم که پیدایم کنند آری... نمی خواهم...
#راضیه_مظفری
#غزل
اربعین
@ayateghamze
هر سال مهدی مادرش را مشهد آورده
راضیه مظفری
بیست و سهٔ ذی القعده باید در سفر باشد
هرچند فرصت کم، زیارت مختصر باشد
حتی اگر ماشین برای او ضرر دارد
حتی اگر پادرد با او همسفر باشد
از نان خشک بقچه کمتر میخورد، شاید
سهم کبوترهای آقا بیشتر باشد
خرج سفر این بار یک انگشتر کهنه ست
هرچند ارث مادرش، بیبیگُهر باشد...
آرام می گوید: (خدایا! کاشکی میشد
مشهد به ما دلتنگ ها نزدیکتر باشد...)
این ساحل آرامش ست و پیش روی اوست
هرچند یک دریا تلاطم پشت سر باشد
چشمش به گنبد می خورد...بغضش ترک خورده ست
گاهی همان بهتر زبانش، چشمِ تر باشد:
( آقای خوبم! آفتابی که لب بام است
تا کی برای یک خبر چشمش به در باشد؟
پیراهنی...تکه پلاکی...ساعتی...چیزی...
کو آن که مثل قاصدک ها خوش خبر باشد؟
حالا برای مهدی ام یک نامه آوردم
شاید یکی از کفترانت نامه بر باشد...)
::
هرسال مهدی مادرش را مشهد آورده
زنده ست او...هرچند مفقود الاثر باشد...
#غزل
#راضیه_مظفری
#مادران_شهدا
زیارت
شعر رضوی
@roozikenemidanam
@ayateghamze
هر سال مهدی مادرش را مشهد آورده
راضیه مظفری
بیست و سهٔ ذی القعده باید در سفر باشد
هرچند فرصت کم، زیارت مختصر باشد
حتی اگر ماشین برای او ضرر دارد
حتی اگر پادرد با او همسفر باشد
آرام می گوید: (خدایا! کاشکی میشد
مشهد به ما دلتنگ ها نزدیکتر باشد...)
خرج سفر این بار یک انگشتر کهنه ست
هرچند ارث مادرش، بیبیگُهر باشد...
از نان خشک بقچه کمتر میخورد، شاید
سهم کبوترهای آقا بیشتر باشد
این ساحل آرامش ست و پیش روی اوست
هرچند یک دریا تلاطم پشت سر باشد
چشمش به گنبد میخورد...بغضش ترک خورده ست
گاهی همان بهتر زبانش، چشمِ تر باشد:
( آقای خوبم! آفتابی که لب بام است
تا کی برای یک خبر چشمش به در باشد؟
پیراهنی...تکه پلاکی...ساعتی...چیزی...
کو آن که مثل قاصدک ها خوش خبر باشد؟
حالا برای مهدی ام یک نامه آوردم
شاید یکی از کفترانت نامه بر باشد...)
::
هرسال مهدی مادرش را مشهد آورده
زنده ست او...هرچند مفقود الاثر باشد..
#غزل
#راضیه_مظفری
#مادران_شهدا
#شعرخوانی_در_محضر_رهبر_حکیم_انقلاب_اسفند_1403
@roozikenemidanam
@ayateghamze
این روزها تا آسمان راه زیادی نیست
شاعر: راضیه مظفری
ای دل! برای هر طلوعی آسمانتر باش!
پروازها در پیش داری! بیکرانتر باش!
این روزها تا آسمان راه زیادی نیست
وقت سحر برخیز! شبها نردبانتر باش
دلتنگ اگر بودی، کلام الله را بشنو
قرآن بخوان! با صوت بلبل همزبانتر باش!
اندوههایت را تماشا کن ولی بگذر...
از آینه عبرت بگیر اما جوانتر باش
آدم بمان و از هوای نفس دوری کن
از سیب جاویدان نچین و جاودانتر باش!
بر مرزهایت جای پای دشمنان مانده
ای روح من! بر سرزمینت حکمرانتر باش!
محبوب من! از شهر بوی جنگ میآید
این روزها با بغضهایم مهربانتر باش
#بإذن_الله
#راضیه_مظفری
اشعار بیشتر را اینجا بخوانید
@ayateghamze